معرفی عارفان
1.19K subscribers
33.5K photos
12.1K videos
3.2K files
2.74K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
وقت عارف چون روزگار بهارست!
رعد منفرد و ابر می بارد و برق می سوزد و باد می وزد و شکوفه می شکفد و مرغان بانگ می کنند!

حال عارف همچنین است:
به چشم می گرید و به لب می خندد و بدل می سوزد و بسر می بازد و نام دوست می گوید و بر در او می گردد.


تذکره الاولیا
یکی مرا پرسید که ابلیس کیست؟
گفتم: #تو ، که ما این ساعت غرق ادریسیم.
اگر ابلیس نیستی، تو هم چرا غرق ادریس نیستی؟
تو را چه پروای ابلیس است؟

اگر گفتی: جبرئیل کیست؟
گفتمی: تو

#شمس_تبريزى
و گفت:

اولیای خدا را نتوان دید مگر کسی که مَحرم بُوَد ، چنانکه اهلِ تو را نتواند دید مگر کسی که مَحرم بُوَد...

مرید هرچند " پیر " را حرمت بیش دارد ، دیدش در پیر بیش دهد.

شیخ ابوالحسن خرقانی
سعدی: "عشق صیدی‌ست که تیرت به خطا هم برود  لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند..."
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند که
هر که را هستی خدای بر دل غالب آمده باشد نشانی وی چه باشد؟
شیخ فرمودند
از فرق تا قدم وی ، همه به هستی خدای اقرار کنند،
دستش و پایش، نشستن و رفتن و دیدن
تا آن بادی که از بینی وی بیرون آید گوید که: «الله»
چنانکه مجنون ، به هر که برسیدی گفتی : «لیلی»
اگر بر زمین رسیدی و اگر به دریا یا به دیوار،
به مردم و کاه و گوسپند،
به جائی که گفتی:
«أنا لیلی و لیلی أنا»
شیخ را گفتم
که رقص بر چه می‌آید
شـیخ گفـت
کـه جـان قصد بالا کند، همچون مرغی که بخواهد خود را از قفس به در اندازد، قفس تن مانع آید؛
مرغ جان قوت کند؛
و قفس تن را از جای برانگیزاند...           


#حضرت شیخ شهاب‌الدین سهروردی
من غلام آن مس همت پرست
   کو به غیر کیمیا نآرد شکست

   دست اشکسته برآور در دعا
   سوی اشکسته پرد فضل خدا

#مثنوی_مولانا دفترپنجم


مرحبا بر آن ضعیف و ناداری که جز
به دارنده و بخشنده ی حقیقی امید نبندد.. نیاز و التجای خود را به درگاه خداوند ببر که او پاسخگوی نیاز حاجتمندان است...
روی زرینم به هر سو شش جهت را لعل کرد
تا ز لعل تو بیاموزید رویم زرگری

شش جهت گوساله‌ای زرین و بانگش بانگ زر
گاوکان بر بانگ زر مستان سحر سامری

#مولانا
آنچ با معنیست خود پیدا شود
وانچ پوسیده‌ست او رسوا شود


روبمعنی کوش ای صورت‌پرست
زانک  معنی بر تن صورت‌پرست


همنشین  اهل  معنی  باش تا
هم  عطا یابی و هم باشی فتی

#مولانا
دلبرا پیشِ وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند

شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه‌ی دریای غمند


هر خم از جعد پریشان تو زندان دلی‌ست
تا نگویی که اسیرانِ کمندِ تو کمند

خونِ صاحب‌نظران ریختی ای کعبه‌ی حسن
قتلِ اینان که روا داشت که صید حرمند


تو سبکبار قوی‌حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند


#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق آن‌گاه حاصل می‌شود که
عاشق، صورتِ معشوق را
در خیال خود نقاشی می‌کند.
هنر عاشق تصویرگریِ روی معشوق است،
او دلداده‌ی هنر خویش است...

#ابن_عربی
در کف شیر نر خونخواره ای
جز که تسلیم و رضا کو چاره ای

مولانا
َ
    شوق
    از بُعد و دوری است
    و اشتیاق
    از نزدیکی زیاد است

مجنون عاشق لیلی در این مقام بود
آن هنگام که هر کس با او
صحبت می‌داشت،
لیلی لیلی می‌گفت

زیرا خیال می‌کرد او را گم کرده است
در حالی که چنین نبوده است

       مستغرق بود
        گم بود
        در عشق لیلی

شيخ‌ابن‌عربی
هر لحظه به رنگ دگر از پرده بر آیی
دل بردن ما این همه در کار ندارد

از دیدن رویت دل آیینه فرو ریخت
هر شیشه دلی طاقت دیدار ندارد

#صائب_تبریزی
الهی
ابوجهل، از کعبه می‌ آید
و ابراهیم از بتخانه !
کار به عنایت بود، باقی بهانه


خواجه‌عبدالله انصاري
صاحبان تجرید انوار قاهره را مشاهده کرده‌اند،
و اهل تجرد و مشاهده‌ای یافت نمی‌شود،
مگر اینکه به نظام نوری اذعان نماید.
و بیشتر اشارات پیامبران و بزرگان حکمت، نیز به همین امر دلالت دارد،
و افلاطون الهی و پیش از او سقراط و سابقان بر سقراط مانند،
هِرمِس و آغاثاذیمون، و انباذقُلُس،
همگی به همین دیدگاه باور داشته‌اند
و اکثر آنها نیز تصریح کرده‌اند
که این امور را در عالم نور دیده‌اند.
و افلاطون الهی از خود حکایت می‌کند که نفسش را از ظلمات تجرید کرده و انوار را مشاهده نموده است،
و حکیمان فارس و هند نیز همگی بر همین دیدگاه بوده‌اند.

حکمه‌الاشراق
شیخ‌اشراق سهروردی
ای دل اگر عاشقی
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

#عطار
#علیرضاافتخاری
عشق سفر است. مسافرِ این سفر، چه بخواهد چه نخواهد، از سر تا پا عوض می‌شود. کسی نیست که رهروِ این راه شود و تغییر نکند!

الیف شافاک
جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست


من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست

#فاضل_نظری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف دلبرا

#سعدی
#آهنگ: پرویز مشکاتیان
#خواننده: حمیدرضا نوربخش