الهی!
ما دیوانِ خویش به گناه، سیاه کردیم و تو مویِ ما را به روزگار، سپید کردی؛
ای خالق سیاه و سفید، فضل کن و سیاه کرده ما را در کار سپید کرده خویش کن.
#تذکره_الاولیا
ما دیوانِ خویش به گناه، سیاه کردیم و تو مویِ ما را به روزگار، سپید کردی؛
ای خالق سیاه و سفید، فضل کن و سیاه کرده ما را در کار سپید کرده خویش کن.
#تذکره_الاولیا
پس سحرگاه به درِ خانهی مادر رفت، و گوش داد.
آوازِ مادر شنید که طهارت میساخت و میگفت:
«الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...»
بایزید چون این بشنید، بگریست، پس در بزد.
مادر گفت: «کیست؟»
گفت: «غریبِ تو»
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_بایزید_بسطامی
آوازِ مادر شنید که طهارت میساخت و میگفت:
«الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...»
بایزید چون این بشنید، بگریست، پس در بزد.
مادر گفت: «کیست؟»
گفت: «غریبِ تو»
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_بایزید_بسطامی
و گفت: مردم سه گروهند
یکی اُمرا
دوم عُلما
سوم فقرا.
چون اُمرا تباه [فاسد] شوند، معاش و اکتسابِ خلق تباه شود،
و چون عُلما تباه [فاسد] شوند، دینِ خلق روی به نقصان نهد،
و چون فُقرا تباه [فاسد] شوند، زُهد و همّت در میانِ خلق تباه شود.
#تذکره_الاولیاء
ذکر ابوبکر وراق
یکی اُمرا
دوم عُلما
سوم فقرا.
چون اُمرا تباه [فاسد] شوند، معاش و اکتسابِ خلق تباه شود،
و چون عُلما تباه [فاسد] شوند، دینِ خلق روی به نقصان نهد،
و چون فُقرا تباه [فاسد] شوند، زُهد و همّت در میانِ خلق تباه شود.
#تذکره_الاولیاء
ذکر ابوبکر وراق
کسی به ابراهیم بن ادهم گفت که مرا وصیتی کن. ابراهیم ادهم به او گفت: " بسته بگشای و گشاده ببند." پرسنده سخن را فهم نکرد و از معنای آن پرسید. عارف پاسخ داد: " کیسه ی بسته بگشای و زبان گشاده ببند."
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
25 فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری است. در بزرگی او همین بس که
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
25 فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری است. در بزرگی او همین بس که
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقت عارف چون روزگار بهارست!
رعد منفرد و ابر می بارد و برق می سوزد و باد می وزد و شکوفه می شکفد و مرغان بانگ می کنند!
حال عارف همچنین است:
به چشم می گرید و به لب می خندد و به دل می سوزد و بسر می بازد و نام دوست می گوید و بر در او می گردد.
#تذکره_الاولیاء
وقت عارف چون روزگار بهارست!
رعد منفرد و ابر می بارد و برق می سوزد و باد می وزد و شکوفه می شکفد و مرغان بانگ می کنند!
حال عارف همچنین است:
به چشم می گرید و به لب می خندد و به دل می سوزد و بسر می بازد و نام دوست می گوید و بر در او می گردد.
#تذکره_الاولیاء
الهي مرا نعمت دادي، شكر نكردم،
بدانكه شكر نكردم نعمت از من بازنگرفتي
بلا بر من گماشتي، صبر نكردم،بلا دايم نگردانيدي بدانكه صبر نكردم.
الهي! از تو چه آيد جز كرم؟
#تذکره الاوليا
بدانكه شكر نكردم نعمت از من بازنگرفتي
بلا بر من گماشتي، صبر نكردم،بلا دايم نگردانيدي بدانكه صبر نكردم.
الهي! از تو چه آيد جز كرم؟
#تذکره الاوليا
شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
وگفت: شما عاشق شده اید بر کسی که بر شما عاشق شده است؟
وگفت: آدمی عاشق است بر شقاوتِ خویش.
وگفت: ما به ادب محتاج تریم از بسیاری علم.
وگفت: هر که سایه ی نفس از نفسِ خویش برگیرد ، عیشِ خلایق در سایه ی او بُوَد.
#تذکره_الاولیاء
وگفت: آدمی عاشق است بر شقاوتِ خویش.
وگفت: ما به ادب محتاج تریم از بسیاری علم.
وگفت: هر که سایه ی نفس از نفسِ خویش برگیرد ، عیشِ خلایق در سایه ی او بُوَد.
#تذکره_الاولیاء
#هر_روز_یک_پند
حاتم اصم گفت: از وی وصیت خواستم به چیزی که نافع بود. گفت: اگر وصیت عام خواهی زبان نگاه دار و هرگز سخن مگوی تا ثواب آن گفتار در ترازوی خود بینی، و اگر وصیت خاص خواهی نگر تا سخن نگویی مگر خود را چنان بینی که اگر نگویی بسوزی.
#تذکره_الاولیا
#ذکر_شقیق_بلخی
حاتم اصم گفت: از وی وصیت خواستم به چیزی که نافع بود. گفت: اگر وصیت عام خواهی زبان نگاه دار و هرگز سخن مگوی تا ثواب آن گفتار در ترازوی خود بینی، و اگر وصیت خاص خواهی نگر تا سخن نگویی مگر خود را چنان بینی که اگر نگویی بسوزی.
#تذکره_الاولیا
#ذکر_شقیق_بلخی