و در عهدِ ما از صد هزار کلمه که به لطف و مراعات میگوییم یک ذرّه آسایش روی نمینماید زیرا که به ریا و نفاق و مُداهنت* آمیخته است و خود همه این است.
#ابوسعید_ابوالخیر
توضیح:
مداهنت: چاپلوسی
منبع:
#اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، تالیف #محمد_بن_منور؛ مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران: انتشارات سخن، چاپ یازدهم، ۱۳۹۳، جلد اول، ص ۸۵
#ابوسعید_ابوالخیر
توضیح:
مداهنت: چاپلوسی
منبع:
#اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، تالیف #محمد_بن_منور؛ مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران: انتشارات سخن، چاپ یازدهم، ۱۳۹۳، جلد اول، ص ۸۵
هیچ راه بنده را به خداوند نزدیکتر از نیاز نیست.
اگر بر سنگِ خاره افتد، چشمهٔ آب بگشاید.
#محمد_بن_منور
#اسرار_التوحید
اگر بر سنگِ خاره افتد، چشمهٔ آب بگشاید.
#محمد_بن_منور
#اسرار_التوحید
شیخ ما گفت: خلیفه ای را دختر عمّی بود
که دل او بدو آویخته بود.
پس روزی هر دو بر طرف چاهی
نشسته بودند انگشتری خلیفه در
چاه افتاد آن دختر انگشتری خویش
بیرون کرد و به چاه انداخت.
خلیفه دختر را پرسید که
" چرا کردی؟ " گفت:
" فراق آزموده داشتم.
چون میان ما وصل و انس بود
نخواستم که انگشتری ترا
وحشت جدایی بوَد.
انگشتری خود را مونس وی کردم ".
#محمد_بن_منوّر
#سرار_التوحید
که دل او بدو آویخته بود.
پس روزی هر دو بر طرف چاهی
نشسته بودند انگشتری خلیفه در
چاه افتاد آن دختر انگشتری خویش
بیرون کرد و به چاه انداخت.
خلیفه دختر را پرسید که
" چرا کردی؟ " گفت:
" فراق آزموده داشتم.
چون میان ما وصل و انس بود
نخواستم که انگشتری ترا
وحشت جدایی بوَد.
انگشتری خود را مونس وی کردم ".
#محمد_بن_منوّر
#سرار_التوحید
شیخ ما گفت: خلیفه ای را دختر عمّی بود
که دل او بدو آویخته بود.
پس روزی هر دو بر طرف چاهی
نشسته بودند
انگشتری خلیفه در چاه افتاد
آن دختر انگشتری خویش بیرون کرد
و به چاه انداخت.
خلیفه دختر را پرسید که " چرا کردی؟ "
گفت: " فراق آزموده داشتم.
چون میان ما وصل و انس بود
نخواستم که انگشتری ترا
وحشت جدایی بوَد.
انگشتری خود را مونس وی کردم ".
#محمد_بن_منوّر
#اسرارالتوحید
که دل او بدو آویخته بود.
پس روزی هر دو بر طرف چاهی
نشسته بودند
انگشتری خلیفه در چاه افتاد
آن دختر انگشتری خویش بیرون کرد
و به چاه انداخت.
خلیفه دختر را پرسید که " چرا کردی؟ "
گفت: " فراق آزموده داشتم.
چون میان ما وصل و انس بود
نخواستم که انگشتری ترا
وحشت جدایی بوَد.
انگشتری خود را مونس وی کردم ".
#محمد_بن_منوّر
#اسرارالتوحید