شیخ #ابوالحسن_خرقانی شبی در نماز بود.
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
آوازی شنید که :
" ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم، با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت:
" بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم و میبینم با خلق بگویم،
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟ "
آواز آمد: " نه از تو، نه از من...! "
#تذکره_الاولیا
#عطار_نیشابوری
حضرت #مولانا میفرماید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم...
جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی
در آرزوی رویت ای آرزوی جانم
دل نوحه کنان تا چند، جان نعرهزنان تا کی
بشکن به سر زلفت این بند گران از دل
بر پای دل مسکین این بند گران تا کی
دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند
خون خوردن و خاموشی زین دلشدگان تا کی
ای پیر مناجاتی در میکده رو بنشین
درباز دو عالم را این سود و زیان تا کی
اندر حرم معنی از کس نخرند دعوی
پس خرقه بر آتش نه زین مدعیان تا کی
گر طالب دلداری از کون و مکان بگذر
هست او ز مکان برتر از کون و مکان تا کی
گر عاشق دلداری ور سوختهٔ یاری
بینام و نشان میرو زین نام و نشان تا کی
گفتی به امید تو بارت بکشم از جان
پس بارکش ار مردی این بانگ و فغان تا کی
عطار همی بیند کز بار غم عشقش
عمر ابدی یابد عمر گذران تا کی
#عطار💞💞
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی
در آرزوی رویت ای آرزوی جانم
دل نوحه کنان تا چند، جان نعرهزنان تا کی
بشکن به سر زلفت این بند گران از دل
بر پای دل مسکین این بند گران تا کی
دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند
خون خوردن و خاموشی زین دلشدگان تا کی
ای پیر مناجاتی در میکده رو بنشین
درباز دو عالم را این سود و زیان تا کی
اندر حرم معنی از کس نخرند دعوی
پس خرقه بر آتش نه زین مدعیان تا کی
گر طالب دلداری از کون و مکان بگذر
هست او ز مکان برتر از کون و مکان تا کی
گر عاشق دلداری ور سوختهٔ یاری
بینام و نشان میرو زین نام و نشان تا کی
گفتی به امید تو بارت بکشم از جان
پس بارکش ار مردی این بانگ و فغان تا کی
عطار همی بیند کز بار غم عشقش
عمر ابدی یابد عمر گذران تا کی
#عطار💞💞
و گفت: اگر دوزخ را به من بخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آنکه عشق خود، او را صد بار سوخته است
#عطار نیشابوری⚘
#عطار نیشابوری⚘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پادشـــاها! جـرم ما را در گـذار
ما گنـــه کاریــم و تـو آمرزگار
تو نکـــوکاری و ما بـد کردهایم
جـــرم بیپایان و بیحـد کردهایم
سالها در فسق و عصیان گشتهایم
آخر از کرده پشیمــان گشتــهایم
بحـــــر الطاف تـو بی پــایان بود
ناامیـــــد از رحمتــت شیـطان بود
نفـس و شیـطان زد کریمـا راه من
رحمتـت باشد شفـــاعت خواه من
چشـم دارم کز گنــــه پاکـم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی
#عطار
ما گنـــه کاریــم و تـو آمرزگار
تو نکـــوکاری و ما بـد کردهایم
جـــرم بیپایان و بیحـد کردهایم
سالها در فسق و عصیان گشتهایم
آخر از کرده پشیمــان گشتــهایم
بحـــــر الطاف تـو بی پــایان بود
ناامیـــــد از رحمتــت شیـطان بود
نفـس و شیـطان زد کریمـا راه من
رحمتـت باشد شفـــاعت خواه من
چشـم دارم کز گنــــه پاکـم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی
#عطار
ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش
گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش
#عطار_نیشابوری
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش
گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش
#عطار_نیشابوری
خدایا در زبان من صـواب آر
دعای بنـدهٔ خود مستجاب آر
مرا توفیـق ده تا حمد خوانم
صفـات ذات تو بر لفـظ رانم
تـوئی خلاق هر بالا و پستی
توئی پیدا و پنهان هرچه هستی
توئی گیرنده و میرنده مائیم
توئی سلطان و ما مشتی گدائیم
اگر فضلت قرین حال گردد
خرابم جمله جا و مال گردد
#الهینامه
#عطار_نیشابوری
دعای بنـدهٔ خود مستجاب آر
مرا توفیـق ده تا حمد خوانم
صفـات ذات تو بر لفـظ رانم
تـوئی خلاق هر بالا و پستی
توئی پیدا و پنهان هرچه هستی
توئی گیرنده و میرنده مائیم
توئی سلطان و ما مشتی گدائیم
اگر فضلت قرین حال گردد
خرابم جمله جا و مال گردد
#الهینامه
#عطار_نیشابوری
محمدرضا شجریان،_آلبوم_چاوش_9،_ساز
@matalebzib
#استاد_شجریان
#استاد_لطفی
عزم آن دارم که امشب مست مست
پای کوبان کوزه دردی به دست
سر به بازار قلندر بر نهم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
#عطار
#استاد_لطفی
عزم آن دارم که امشب مست مست
پای کوبان کوزه دردی به دست
سر به بازار قلندر بر نهم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
#عطار
از می عشق نیستی هر که خروش میزند
عشق تو عقل و جانش را خانه فروش میزند
عاشق عشق تو شدم از دل و جان که عشق تو
پرده نهفته میدرد زخم خموش میزند
دل چو ز درد درد تو مست خراب میشود
عمر وداع میکند عقل خروش میزند
گرچه دل خراب من از می عشق مست شد
لیک صبوح وصل را نعره به هوش میزند
دل چو حریف درد شد ساقی اوست جان ما
دل می عشق میخورد جام دم نوش میزند
تا دل من به مفلسی از همه کون درگذشت
از همه کینه میکشد بر همه دوش میزند
تا ز شراب شوق تو دل بچشید جرعهای
جملهٔ پند زاهدان از پس گوش میزند
ای دل خسته نیستی مرد مقام عاشقی
سیر شدی ز خود مگر خون تو جوش میزند
جان فرید از بلی مست می الست شد
شاید اگر به بوی او لاف سروش میزند
#عطار
- غزل شمارهٔ ۳۰۱
عشق تو عقل و جانش را خانه فروش میزند
عاشق عشق تو شدم از دل و جان که عشق تو
پرده نهفته میدرد زخم خموش میزند
دل چو ز درد درد تو مست خراب میشود
عمر وداع میکند عقل خروش میزند
گرچه دل خراب من از می عشق مست شد
لیک صبوح وصل را نعره به هوش میزند
دل چو حریف درد شد ساقی اوست جان ما
دل می عشق میخورد جام دم نوش میزند
تا دل من به مفلسی از همه کون درگذشت
از همه کینه میکشد بر همه دوش میزند
تا ز شراب شوق تو دل بچشید جرعهای
جملهٔ پند زاهدان از پس گوش میزند
ای دل خسته نیستی مرد مقام عاشقی
سیر شدی ز خود مگر خون تو جوش میزند
جان فرید از بلی مست می الست شد
شاید اگر به بوی او لاف سروش میزند
#عطار
- غزل شمارهٔ ۳۰۱