#غلامحسین_بنان
(زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰
درگذشته ٨ اسفند ۱٣۶۴)
خوانندهٔ موسیقی کلاسیک ایرانی
بنان در ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰ در تهران متولد شد.
او از سالهای ۱۳۲۱ تا دههٔ ۱۳۵۰ در زمینهٔ موسیقی ملی ایران فعالیت داشت.
از سال ۱۳۲۱ صدایش همراه با عدهای از هنرمندان دیگر از رادیو به گوش مردم رسید.
#روحالله_خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه "گلهای رنگارنگ" بنا به دعوت #داوود_پیرنیا همکاری داشت.
او در طول فعالیت هنری خود، حدود ۳۵۰ آهنگ اجرا کرد. ویژگی صدای بنان زیر و بمها و تحریرهای صدای اوست.
بنان هم به آواز قدیمی و کلاسیک ایرانی و هم به نغمات جدید و مدرن ایرانی تسلط داشت. مانند تصنیف "الهه ناز".
برخی بنان را بزرگترین اجرا کننده سبک "وزیری - خالقی" میدانند.
او همچنین در کنار #ادیب_خوانساری از اجراکنندگان آثار #صبا و #محجوبی بود. بنان همچنین به مرکبخوانی و تلفیق شعر و موسیقی مسلط بود.
ارکستر رادیو به رهبری #روحالله_خالقی، خوانندگی بنان و با شرکت #پرویز_یاحقی، #علی_تجویدی، #مرتضی_محجوبی و ... تشکیل یافته بود.
در سال ۱۳۳۲ به پیشنهاد روحالله خالقی به اداره کل هنرهای زیبای کشور منتقل شد و به سمت استاد آواز هنرستان موسیقی ملی به کار مشغول شد و در سال ۱۳۳۴ به ریاست شورای موسیقی رادیو رسید.
غلامحسین بنان از ابتدا در برنامه گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشت و برنامههای متعدد و گوناگون دیگری از او به جا ماندهاست.
در ۲۷ آذرماه ۱۳۳۶ وقتی بنان با اتومبیل شخصی در جادهٔ کرج مشغول رانندگی بود، با کامیونی که فاقد چراغ ایمنی عقب بود تصادف کرد و در این سانحه چشم راست خود را از دست داد و به همین خاطر همیشه از عینک دودی استفاده میکرد.
از ترانههای بنان میتوان به آهنگ "آذربایجان" در دستگاه شور، "آمدی جانم به قربانت" در مایهٔ بوسلیک، "الهه ناز" در مایهٔ دشتی، "بهار دلنشین" در آواز اصفهان، "بوی جوی مولیان" در آواز اصفهان، تصنیف "توشه عمر" در دستگاه همایون، "یار رمیده"، "میناب"، "خاموش"،" مرا عاشقی شیدا" در دستگاه سه گاه، "من از روز ازل" در دستگاه سه گاه، "نوای نی" در آواز دشتی و سرود "ای ایران" در مایهٔ دشتی اشاره کرد.
غلامحسین بنان ۸ اسفند ۱۳۶۴ در تهران درگذشت و بر خلاف وصیتش که مایل بود در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، در ۱۰ اسفند در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
(زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰
درگذشته ٨ اسفند ۱٣۶۴)
خوانندهٔ موسیقی کلاسیک ایرانی
بنان در ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰ در تهران متولد شد.
او از سالهای ۱۳۲۱ تا دههٔ ۱۳۵۰ در زمینهٔ موسیقی ملی ایران فعالیت داشت.
از سال ۱۳۲۱ صدایش همراه با عدهای از هنرمندان دیگر از رادیو به گوش مردم رسید.
#روحالله_خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه "گلهای رنگارنگ" بنا به دعوت #داوود_پیرنیا همکاری داشت.
او در طول فعالیت هنری خود، حدود ۳۵۰ آهنگ اجرا کرد. ویژگی صدای بنان زیر و بمها و تحریرهای صدای اوست.
بنان هم به آواز قدیمی و کلاسیک ایرانی و هم به نغمات جدید و مدرن ایرانی تسلط داشت. مانند تصنیف "الهه ناز".
برخی بنان را بزرگترین اجرا کننده سبک "وزیری - خالقی" میدانند.
او همچنین در کنار #ادیب_خوانساری از اجراکنندگان آثار #صبا و #محجوبی بود. بنان همچنین به مرکبخوانی و تلفیق شعر و موسیقی مسلط بود.
ارکستر رادیو به رهبری #روحالله_خالقی، خوانندگی بنان و با شرکت #پرویز_یاحقی، #علی_تجویدی، #مرتضی_محجوبی و ... تشکیل یافته بود.
در سال ۱۳۳۲ به پیشنهاد روحالله خالقی به اداره کل هنرهای زیبای کشور منتقل شد و به سمت استاد آواز هنرستان موسیقی ملی به کار مشغول شد و در سال ۱۳۳۴ به ریاست شورای موسیقی رادیو رسید.
غلامحسین بنان از ابتدا در برنامه گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشت و برنامههای متعدد و گوناگون دیگری از او به جا ماندهاست.
در ۲۷ آذرماه ۱۳۳۶ وقتی بنان با اتومبیل شخصی در جادهٔ کرج مشغول رانندگی بود، با کامیونی که فاقد چراغ ایمنی عقب بود تصادف کرد و در این سانحه چشم راست خود را از دست داد و به همین خاطر همیشه از عینک دودی استفاده میکرد.
از ترانههای بنان میتوان به آهنگ "آذربایجان" در دستگاه شور، "آمدی جانم به قربانت" در مایهٔ بوسلیک، "الهه ناز" در مایهٔ دشتی، "بهار دلنشین" در آواز اصفهان، "بوی جوی مولیان" در آواز اصفهان، تصنیف "توشه عمر" در دستگاه همایون، "یار رمیده"، "میناب"، "خاموش"،" مرا عاشقی شیدا" در دستگاه سه گاه، "من از روز ازل" در دستگاه سه گاه، "نوای نی" در آواز دشتی و سرود "ای ایران" در مایهٔ دشتی اشاره کرد.
غلامحسین بنان ۸ اسفند ۱۳۶۴ در تهران درگذشت و بر خلاف وصیتش که مایل بود در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، در ۱۰ اسفند در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
Telegram
attach 📎
ما بدان قامت و بالا نگرانيم هنوز
در غمت خونِ دل از ديده روانيم هنوز
جز تو ياری نگرفتيم و نخواهيم گرفت
بر همان عهد که بوديم، بر آنيم هنوز
#ادیب_خوانساری
در غمت خونِ دل از ديده روانيم هنوز
جز تو ياری نگرفتيم و نخواهيم گرفت
بر همان عهد که بوديم، بر آنيم هنوز
#ادیب_خوانساری
زندگی هنری
بانو #هنگامه_اخوان
متولد ۱۳۳۴ فومن
خواننده شناخته شده موسیقی سنتی ایرانی
وی خواندن را از ۱۰ سالگی با آموختن آواز دشتی نزد پدرش آغاز کرد.
اولین بار پدر با او در مورد
#قمرالملوک_وزیری صحبت نمود.
#هنگامه_اخوان پس از اتمام تحصیلات ابتدایی برای دیدن خواهرش به تهران رفت. در هنگام اقامت در تهران خواهرو برادرش او را تشویق به ماندن در تهران و تکمیل تحصیلات موسیقی نمودند.
وی در آزمون رادیو برای خوانندگی شرکت نمود.
در کاستی که از صدای خود ضبط وارائه کرده بود یکی از آثار استاد #تجویدی و تعدادی از ملودیهایی که پدرش به او آموخته بود اجرا شده بود.
هیأت داوران متشکل از پنج نفر بود:
#علی_تجویدی
#مرتضی_حنانه
#حبیب_اله_بدیعی
#جواد_معروفی
و # فلاح که همه از موسیقیدانان مطرح زمان بودند.
سه نفر از داوران او را پذیرفته ولی دو نفر از او خواستند در آزمون دیگری شرکت کند.
در آزمون دوم #هنگامـه_اخوان به دلیل ندانستن ردیف پذیرفته نشد.
او در کلاسهای ردیف رادیو ثبت نام کرد و پس از تکمیل آموختههای خود در آزمون پذیرفته شد.
با تشویق استاد #تجویدی
#هنگامه_اخوان نزد
استاد #ادیب_خوانساری
(از اســاتید بزرگ مکتب آوازی اصفهان) رفت و به آموختن ردیف و تکنیکهای آوازی پرداخت.
#ابراهیم_سرخوش(نوازندهٔ مشهورتار) اغلب کلاس را به منظــورکمک و همنوازی با هنرآموزان همراهی میکرد.
#هنگامه_اخوان به مدت ده سال نزد استاد #خوانساری تلمذ نمود.
کلاسها ابتدا در رادیو و سپس در منزل استاد تشکیل میشد.
ازسال ۱۳۵۴ #هنگامه_اخـوان شروع به خواندن در رادیو کرد و کار خود را با بازخـوانی
آثار #قمرالملوک_وزیری آغاز نمود.
همچنین با گروههای عارف به سرپرســتی
#پرویزمشکاتیان.
شـیدا به سرپرستی #محمدرضالطفی
و …به عنوان خواننده همکـاری داشت.
وی کنسرت هـــای زیادی در ایران و اروپا برگزار کردهاست.
در سال ۱۳۶۳ از سوی آرشیو صدا وسیمــا دعوت به همکاری شد.
و هم اکنون در وزارت ارشاد به عنوان کارشناس موسیقی مشغول به کار است و به تدریس آواز نیز میپردازد.
استاد نصرا… #ناصح_پور در مورد وی گفتهاست:
#هنگامه_اخوان یکی از بهترین خوانندگان زن ایرانی و صدای او یادآور صدای آسمانی قمر است.
با اینحال لازم به ذکر است که عمده اثار به جای مانده از #اخوان منحصر به بازخوانی های تصنیفها و آوازهای زنده یادان
#قمرالملوک_وزیری و #روح_انگیز میشود.
خانم #هنگامه_اخوان در چهارمین مجمع عمومی کانون خوانندگان خانه موسیقی به عنوان رئیس این کانون انتخاب شد.
بانو #هنگامه_اخوان
متولد ۱۳۳۴ فومن
خواننده شناخته شده موسیقی سنتی ایرانی
وی خواندن را از ۱۰ سالگی با آموختن آواز دشتی نزد پدرش آغاز کرد.
اولین بار پدر با او در مورد
#قمرالملوک_وزیری صحبت نمود.
#هنگامه_اخوان پس از اتمام تحصیلات ابتدایی برای دیدن خواهرش به تهران رفت. در هنگام اقامت در تهران خواهرو برادرش او را تشویق به ماندن در تهران و تکمیل تحصیلات موسیقی نمودند.
وی در آزمون رادیو برای خوانندگی شرکت نمود.
در کاستی که از صدای خود ضبط وارائه کرده بود یکی از آثار استاد #تجویدی و تعدادی از ملودیهایی که پدرش به او آموخته بود اجرا شده بود.
هیأت داوران متشکل از پنج نفر بود:
#علی_تجویدی
#مرتضی_حنانه
#حبیب_اله_بدیعی
#جواد_معروفی
و # فلاح که همه از موسیقیدانان مطرح زمان بودند.
سه نفر از داوران او را پذیرفته ولی دو نفر از او خواستند در آزمون دیگری شرکت کند.
در آزمون دوم #هنگامـه_اخوان به دلیل ندانستن ردیف پذیرفته نشد.
او در کلاسهای ردیف رادیو ثبت نام کرد و پس از تکمیل آموختههای خود در آزمون پذیرفته شد.
با تشویق استاد #تجویدی
#هنگامه_اخوان نزد
استاد #ادیب_خوانساری
(از اســاتید بزرگ مکتب آوازی اصفهان) رفت و به آموختن ردیف و تکنیکهای آوازی پرداخت.
#ابراهیم_سرخوش(نوازندهٔ مشهورتار) اغلب کلاس را به منظــورکمک و همنوازی با هنرآموزان همراهی میکرد.
#هنگامه_اخوان به مدت ده سال نزد استاد #خوانساری تلمذ نمود.
کلاسها ابتدا در رادیو و سپس در منزل استاد تشکیل میشد.
ازسال ۱۳۵۴ #هنگامه_اخـوان شروع به خواندن در رادیو کرد و کار خود را با بازخـوانی
آثار #قمرالملوک_وزیری آغاز نمود.
همچنین با گروههای عارف به سرپرســتی
#پرویزمشکاتیان.
شـیدا به سرپرستی #محمدرضالطفی
و …به عنوان خواننده همکـاری داشت.
وی کنسرت هـــای زیادی در ایران و اروپا برگزار کردهاست.
در سال ۱۳۶۳ از سوی آرشیو صدا وسیمــا دعوت به همکاری شد.
و هم اکنون در وزارت ارشاد به عنوان کارشناس موسیقی مشغول به کار است و به تدریس آواز نیز میپردازد.
استاد نصرا… #ناصح_پور در مورد وی گفتهاست:
#هنگامه_اخوان یکی از بهترین خوانندگان زن ایرانی و صدای او یادآور صدای آسمانی قمر است.
با اینحال لازم به ذکر است که عمده اثار به جای مانده از #اخوان منحصر به بازخوانی های تصنیفها و آوازهای زنده یادان
#قمرالملوک_وزیری و #روح_انگیز میشود.
خانم #هنگامه_اخوان در چهارمین مجمع عمومی کانون خوانندگان خانه موسیقی به عنوان رئیس این کانون انتخاب شد.
Telegram
attach 📎
با خودش نوستالژی سالهای دور را دارد. سالهایی که طنین صدایش در گوشه و کنار این سامان، تنهایی آدمها را به نظاره مینشست و گاهی همدمی میشد بر غم آنها…
در خاطراتش «قمر» هم نقش دارد. «قمرالملوک وزیری» و آدمهایی که در موسیقی این بوم، بر قله نشستهاند هر چند امروز آثاری از «بود»شان نیست. شاید به همین دلیل باشد که وقتی از موسیقی پاپ امروز با او به گفتو گو بنشینید از آن انتقاد دارد و پاپ امروز را کپی دست چندم میداند. این شاید چیز عجیبی نباشد. ما هم اگر با بزرگانی چون «علی تجویدی، مرتضی حنانه، حبیبالله بدیعی، جواد معروفی، پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی »، نشست و برخاست میداشتیم و مهمتر از آن آواز را نزد «ادیب خوانساری» به تلمذ مینشستیم، چنین سلیقهای پیدا میکردیم.
چهرهاش پس از سالیان، هنوز همان است اما گذر سالیان، خطوط درد یا هر آنچه که خود او میداند را به نشانه گذاشته، عمق این درد جایی است که میگوید: «مادر و برادرم مرا با خود برده اند» مادر و برادری که با رفتن به سرایی دیگر، بخشی از سنگینی روزگار را روی پاهایش به ودیعت نهاده است.
هنوز مائیم و او! خاطرات را ورق میزند و ایام گذشته را در یاد جستجو میکند؛ میگوید: «زنده یاد خرم و لطفی دردانه های موسیقی بودند». از موسیقی خوب سالیان گذشته هم یاد میکند و آنهایی که دیگر نیستند: «امروز وقتی کارهای مرضیه و پروین را میشنوم، بی اختیار اشک میریزم و نمیتوانم باور کنم که بزرگان موسیقی کنار ما نیستند. بنان، محمودی، خوانساری و دوامی رفتند. شهیدی دیگر نمیتواند بخواند و گلپا نیز شرایط جسمی خوبی ندارد. ببینید دیگر چه کسی مانده؟»
هنرمند خاطرهساز سالهای دور که حالا هم هر از گاهی در ساحتی دیگر حنجرهاش را به کار میاندازد ماندن در ایران را ترجیح داده و هر چند اقامت دائم و هنری کشور آلمان را دارد اما مانده است شاید بتواند با یک دست که میگویند صدا ندارد، صدایی بسازد که دوباره خیابانهای خلوت پایتخت، تنهاییهاییهای غمبار و … را خاطره کند و در گوشه ذهن به یادگار بسپارد!
#هنگامه_اخوان حالا سالها از دوران جوانی فاصله گرفته و گرد پیری بر چهرهاش نمایان است. در چشمانش لحظاتی غور میکنی. لحظات را به نظاره مینشینی. در آن اعماق چیزی شبیه حسرت، حسرت بر روزهای رفته موج میزند و شاید امید. امیدی به آینده. آیندهای که البته رسیدن به آن تلاشی بیش از آنچه در جریان است، میخواهد.
لحظات با «هنگامه» بودن و پرسشو پاسخ او را با یادی از گذشته، میخوانیم.
– خانم #اخوان شما هیچوقت با هنرمندی چون همایون خرم کار نکردید. چرا؟
من شاگرد آقای #ادیب_خوانساری بودم و قبل از اینکه در ۱۳سالگی وارد رادیو شوم با آقای #خرم ملاقات کردم. من حدود ۸سال از محضر آقای خوانساری استفاده کردم. البته ۵سال از این مدت مربوط به زمانی بود که ادیب خوانساری کارمند رادیو بود و ۳سال دیگر کلاسهایم، در منزل ادیب برگزار میشد. من در این زمان از طریق آقای سایه با همایون خرم آشنا شدم. قرار بود که آقای خرم برنامه گلهایی را مبتنی بر پیانو بسازند و من با ایشان بخوانم. این کار بنا به دلایل مختلفی مسیر نشد و من کارم را با آقای لطفی پی گرفتم. آقای خرم یکی از اساتید برتر موسیقی و او دردانه موسیقی در ایران بود. چون بهترین آهنگساز سالهای اخیر ایران بود و با تلاشهایی که انجام داد، بهترین اثر را در موسیقی ایران داشت. انسانیت، شخصیت و بزرگواری خرم به حدی بود که زبان من از بیانش ناتوان است. بزرگانی مثل همایون خرم، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی و پرویز یاحقی از میان ما رفتند و ما کسانی را در هنر موسیقی از دست دادیم که نمونه و همتایی نخواهد داشت. از طرف خانه موسیقی چند بار با استاد خرم تماس گرفتم تا کمی صحبت کنیم. استاد فرمودند که نزد ایشان بروم و با هم گفتوگو کنیم. من هر از گاهی به پارک ساعی که در نزدیک منزلشان بود، میرفتم و ساعتی را با هم گفتگو میکردیم. در این صحبتها نظر آقای خرم را در مشکلات امروز موسیقی در ایران جویا میشدم.
در خاطراتش «قمر» هم نقش دارد. «قمرالملوک وزیری» و آدمهایی که در موسیقی این بوم، بر قله نشستهاند هر چند امروز آثاری از «بود»شان نیست. شاید به همین دلیل باشد که وقتی از موسیقی پاپ امروز با او به گفتو گو بنشینید از آن انتقاد دارد و پاپ امروز را کپی دست چندم میداند. این شاید چیز عجیبی نباشد. ما هم اگر با بزرگانی چون «علی تجویدی، مرتضی حنانه، حبیبالله بدیعی، جواد معروفی، پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی »، نشست و برخاست میداشتیم و مهمتر از آن آواز را نزد «ادیب خوانساری» به تلمذ مینشستیم، چنین سلیقهای پیدا میکردیم.
چهرهاش پس از سالیان، هنوز همان است اما گذر سالیان، خطوط درد یا هر آنچه که خود او میداند را به نشانه گذاشته، عمق این درد جایی است که میگوید: «مادر و برادرم مرا با خود برده اند» مادر و برادری که با رفتن به سرایی دیگر، بخشی از سنگینی روزگار را روی پاهایش به ودیعت نهاده است.
هنوز مائیم و او! خاطرات را ورق میزند و ایام گذشته را در یاد جستجو میکند؛ میگوید: «زنده یاد خرم و لطفی دردانه های موسیقی بودند». از موسیقی خوب سالیان گذشته هم یاد میکند و آنهایی که دیگر نیستند: «امروز وقتی کارهای مرضیه و پروین را میشنوم، بی اختیار اشک میریزم و نمیتوانم باور کنم که بزرگان موسیقی کنار ما نیستند. بنان، محمودی، خوانساری و دوامی رفتند. شهیدی دیگر نمیتواند بخواند و گلپا نیز شرایط جسمی خوبی ندارد. ببینید دیگر چه کسی مانده؟»
هنرمند خاطرهساز سالهای دور که حالا هم هر از گاهی در ساحتی دیگر حنجرهاش را به کار میاندازد ماندن در ایران را ترجیح داده و هر چند اقامت دائم و هنری کشور آلمان را دارد اما مانده است شاید بتواند با یک دست که میگویند صدا ندارد، صدایی بسازد که دوباره خیابانهای خلوت پایتخت، تنهاییهاییهای غمبار و … را خاطره کند و در گوشه ذهن به یادگار بسپارد!
#هنگامه_اخوان حالا سالها از دوران جوانی فاصله گرفته و گرد پیری بر چهرهاش نمایان است. در چشمانش لحظاتی غور میکنی. لحظات را به نظاره مینشینی. در آن اعماق چیزی شبیه حسرت، حسرت بر روزهای رفته موج میزند و شاید امید. امیدی به آینده. آیندهای که البته رسیدن به آن تلاشی بیش از آنچه در جریان است، میخواهد.
لحظات با «هنگامه» بودن و پرسشو پاسخ او را با یادی از گذشته، میخوانیم.
– خانم #اخوان شما هیچوقت با هنرمندی چون همایون خرم کار نکردید. چرا؟
من شاگرد آقای #ادیب_خوانساری بودم و قبل از اینکه در ۱۳سالگی وارد رادیو شوم با آقای #خرم ملاقات کردم. من حدود ۸سال از محضر آقای خوانساری استفاده کردم. البته ۵سال از این مدت مربوط به زمانی بود که ادیب خوانساری کارمند رادیو بود و ۳سال دیگر کلاسهایم، در منزل ادیب برگزار میشد. من در این زمان از طریق آقای سایه با همایون خرم آشنا شدم. قرار بود که آقای خرم برنامه گلهایی را مبتنی بر پیانو بسازند و من با ایشان بخوانم. این کار بنا به دلایل مختلفی مسیر نشد و من کارم را با آقای لطفی پی گرفتم. آقای خرم یکی از اساتید برتر موسیقی و او دردانه موسیقی در ایران بود. چون بهترین آهنگساز سالهای اخیر ایران بود و با تلاشهایی که انجام داد، بهترین اثر را در موسیقی ایران داشت. انسانیت، شخصیت و بزرگواری خرم به حدی بود که زبان من از بیانش ناتوان است. بزرگانی مثل همایون خرم، علی تجویدی، حبیبالله بدیعی و پرویز یاحقی از میان ما رفتند و ما کسانی را در هنر موسیقی از دست دادیم که نمونه و همتایی نخواهد داشت. از طرف خانه موسیقی چند بار با استاد خرم تماس گرفتم تا کمی صحبت کنیم. استاد فرمودند که نزد ایشان بروم و با هم گفتوگو کنیم. من هر از گاهی به پارک ساعی که در نزدیک منزلشان بود، میرفتم و ساعتی را با هم گفتگو میکردیم. در این صحبتها نظر آقای خرم را در مشکلات امروز موسیقی در ایران جویا میشدم.
Telegram
attach 📎
#تولدت_مبارک
۳۱ خرداد زادروز
#هنگامه_اخوان
متولد ۱۳۳۴
شاگرد استاد #ادیب_خوانساری
میان خوانندههای زن معاصر
نزدیک ترین صدا را به
#قمرالملوک_وزیری صدای
درخشان تاریخ موسیقی ایران
را دارد.
۳۱ خرداد زادروز
#هنگامه_اخوان
متولد ۱۳۳۴
شاگرد استاد #ادیب_خوانساری
میان خوانندههای زن معاصر
نزدیک ترین صدا را به
#قمرالملوک_وزیری صدای
درخشان تاریخ موسیقی ایران
را دارد.
#ادیب_خوانساری، #باز_دیوانه_شدم
@sher_o_asal
باز دیوانه شدم من
ای طبیب
باز سودایی شدم من
ای حبیب
#مولانا
آواز #ادیب_خوانساری
همراه با نی #حسن_کسایی
#دستگاه_همایون
ای طبیب
باز سودایی شدم من
ای حبیب
#مولانا
آواز #ادیب_خوانساری
همراه با نی #حسن_کسایی
#دستگاه_همایون
@smsu43کانال تلگرامی
ادیب خوانساری - چشم بدت دور
چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل
#ادیب_خوانساری
ساز و آواز #چهارگاه
همنواز : #حسین_یاحقی
شعر: #سعدی
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
#سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل
#ادیب_خوانساری
ساز و آواز #چهارگاه
همنواز : #حسین_یاحقی
شعر: #سعدی
Audio
Golpa
آواز شور
ویلن: #پرویز_یاحقی
تار :#فرهنگ_شریف
بیاد #ادیب_خوانساری در برنامه بزم شاعران به درخواست #مهدی_سهیلی
#استاد_گلپایگانی
ویلن: #پرویز_یاحقی
تار :#فرهنگ_شریف
بیاد #ادیب_خوانساری در برنامه بزم شاعران به درخواست #مهدی_سهیلی
#استاد_گلپایگانی