📎 #برای_یادگیری (۱۰) 📎
#قواعد_قافیه (ب)(۳)
تبصرەی ۳: رعایت #قواعد_دوگانه_ی_قافیه #الزامی است. فقط یک #استثناء دارد. اگر در قاعدهی ۲ #مصوت #کوتاه باشد و #قافیه، #حروف_الحاقی داشته باشد، این مصوت کوتاه میتواند #متفاوت باشد؛ مثلا گَشت (گردید) با کُشت (قتل کرد) #قافیه نمیشود؛ زیرا مصوت اولی ضمه و مصوت دومی فتحه است. ولی اگر به #آخر این دو #کلمه حرف یا حروفی؛ مثلا ـــِـــ (هـ بیان حرکت) #الحاق شود، این دو کلمه قافیه میشوند:
سراسر همه دشت پر کُشته بود
زمین چون گل ارغوان گَشته بود
همینطور منظَر با تصوُّر قافیه نمیشود ولی در صورت افزودهشدن #حرف_الحاقی مثلا ی قافیهشدن آنها اشکال ندارد:
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر بس که لطیف منظری
گفتم اگر نبینمت مهر فرامشم شود
میروی و مقابلی، غایب و در تصوری
(#سعدی)
واژهی بنده (=بند ِ) نیز با ژنده (=ژند ِ) قافیه میشود؛ چون کسرهی آخر در #حکم الحاقی است.
تبصرەی ۴: #پسوند و #پیشوند گرچه #واژه نیستند اما گاهی در قافیهی شعر در حکم #واژه_ی_قافیه قرار گرفتهاند:
چنان صورتش بسته تمثالگَر
که صورت نبندد از آن خوبتَر
«گر» و «تر» پسوند هستند و باید الحاقی به حساب آیند، امّا خود، واژهی قافیه قرار گرفتهاند.
همچنین در شعر:
گرفتم که خود هستی از عیب پاک
تعنت مکن بر من عیبناک
ناک پسوند است، اما واژهی قافیه قرار گرفته و با کلمهی «پاک» قافیه شده است. در شعر زیر:
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمیگیرد
زهر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد
«بَر» و «دَر» پیشوند هستند اما واژهی قافیه قرار گرفتهاند.
در صورتی پسوند یا پیشوند، واژهی قافیه #محسوب میشود که #تکرار نشود؛ مثلا در این بیت مولوی:
نک بهاران شد، صلا ای لولیان
بانگ نای و سبزه و آب روان
که گرچه #حروف_مشترک تنها حروف الحاقی «ان» است اما پسوند «ان» در واژهی «لولیان» نشانهی #جمع است و در واژهی «روان» نشانهی #صفت_حالیه و قافیه درست است. ولی در این بیت #دقیقی:
شب سیاه بدان زلفکان تو مانَد
سپید روز به پاکی رخان تو مانَد
«ان» در هر دو واژهی «زلفکان» و «رخان» نشانهی جمع است و چون تکرار شده لذا قافیه درست نیست.
📚 از کتاب قافیه و عروض پیشدانشگاهی
#قواعد_قافیه (ب)(۳)
تبصرەی ۳: رعایت #قواعد_دوگانه_ی_قافیه #الزامی است. فقط یک #استثناء دارد. اگر در قاعدهی ۲ #مصوت #کوتاه باشد و #قافیه، #حروف_الحاقی داشته باشد، این مصوت کوتاه میتواند #متفاوت باشد؛ مثلا گَشت (گردید) با کُشت (قتل کرد) #قافیه نمیشود؛ زیرا مصوت اولی ضمه و مصوت دومی فتحه است. ولی اگر به #آخر این دو #کلمه حرف یا حروفی؛ مثلا ـــِـــ (هـ بیان حرکت) #الحاق شود، این دو کلمه قافیه میشوند:
سراسر همه دشت پر کُشته بود
زمین چون گل ارغوان گَشته بود
همینطور منظَر با تصوُّر قافیه نمیشود ولی در صورت افزودهشدن #حرف_الحاقی مثلا ی قافیهشدن آنها اشکال ندارد:
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر بس که لطیف منظری
گفتم اگر نبینمت مهر فرامشم شود
میروی و مقابلی، غایب و در تصوری
(#سعدی)
واژهی بنده (=بند ِ) نیز با ژنده (=ژند ِ) قافیه میشود؛ چون کسرهی آخر در #حکم الحاقی است.
تبصرەی ۴: #پسوند و #پیشوند گرچه #واژه نیستند اما گاهی در قافیهی شعر در حکم #واژه_ی_قافیه قرار گرفتهاند:
چنان صورتش بسته تمثالگَر
که صورت نبندد از آن خوبتَر
«گر» و «تر» پسوند هستند و باید الحاقی به حساب آیند، امّا خود، واژهی قافیه قرار گرفتهاند.
همچنین در شعر:
گرفتم که خود هستی از عیب پاک
تعنت مکن بر من عیبناک
ناک پسوند است، اما واژهی قافیه قرار گرفته و با کلمهی «پاک» قافیه شده است. در شعر زیر:
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمیگیرد
زهر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد
«بَر» و «دَر» پیشوند هستند اما واژهی قافیه قرار گرفتهاند.
در صورتی پسوند یا پیشوند، واژهی قافیه #محسوب میشود که #تکرار نشود؛ مثلا در این بیت مولوی:
نک بهاران شد، صلا ای لولیان
بانگ نای و سبزه و آب روان
که گرچه #حروف_مشترک تنها حروف الحاقی «ان» است اما پسوند «ان» در واژهی «لولیان» نشانهی #جمع است و در واژهی «روان» نشانهی #صفت_حالیه و قافیه درست است. ولی در این بیت #دقیقی:
شب سیاه بدان زلفکان تو مانَد
سپید روز به پاکی رخان تو مانَد
«ان» در هر دو واژهی «زلفکان» و «رخان» نشانهی جمع است و چون تکرار شده لذا قافیه درست نیست.
📚 از کتاب قافیه و عروض پیشدانشگاهی