Forwarded from ~zفیضی~
#اصلاحیه
#اشعارجعلی
✳️ مطلبی از دکتر اسماعیل امینی در باب انتساب جعلی شعری به « قیصر امین پور »
✅ میگوید :
برایم پیام آمده است:
« شعر زیبایی از قیصر امین پور عزیز :
( گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود/
گاهی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود.../ گاهی بساط عیش خودش جور میشود/ گاهی دگر تهیه به دستور میشود.../ گه جور میشود خود آن بیمقدمه/ گه با دو صد مقدمه ناجور میشود.../ گاهی هزار دوره دعا بیاجابت است/ گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود...» )
می نویسم، دوستِ عزیز!
این شعر، متعلق به مرحوم #قیصر _امینپور نیست.
جواب میدهند : مطمئنید؟
جواب میدهم : بله؛ صد درصد.
چند دقیقهای خبری از صاحب پیام نیست.
بعد دوباره پیدایش میشود،
این بار با توپِ پُر و خشمگین از اینکه فکر میکند در گروهِ « شاعران نمیدانم چی چی» پیشِ چشمِ همه ، بیسوادیاش را
به رُخ کشیدهام. مینویسد:
« ولی من مطمئنم که این شعر از #قیصر _امینپور است»
میپرسم، از کجا مطمئنید؟؟
و همان طور که انتظار دارم، تنها مرجع و سَنَدِ ایشان ، برای استنادِ این شعر به #قیصر ، تعداد بالایِ پاسخهایِ گوگل است.
هرچه میگویم همه مجموعههای #قیصر همگی منتشر شده و به جای جستوجو در گوگل میتوانید به جستوجو در کتابهایِ شاعر بپردازید، فایدهای ندارد!
حتی استدلالهای مُفَصَل دربارهیِ مشکلاتِ این « مثلاً شعر» ابتدایی اَعَم از مشکلاتِ #وزن و به خصوص #قافیه توضیح میدهم،
دوستان حاضر نیستند از انتسابِ شعر به #قیصر که شعرهایش به لحاظِ استواری در لوازمِ فنّی و زبانیِ شعر، کمنظیر است کوتاه بیایند.
تازه وقتی که از سماجتِ من به تنگ میآیند و خودشان میفهمند که به هرحال شاعری با اندازه و بزرگیِ #قیصر میدانسته است که کلماتی مانند ( خوب و جور ) با هم قافیه نمیشوند!
با این جملهی مُشَعشَعانِه سر و تَهِ قضیه را هم میآورند که :
«به هرحال از هرکسی هست، زیباست و حرفِ دل است»
و این به هرحال از هرکسی که هست،
یعنی اینکه برای ما این شاعر و آن شاعر فرقی نمیکند !! ( دقیقا حماقت )
چون ما وسیلهای بی اختیار برای کپی کردنِ هر متنی از گوگل و اشتراکگذاری آن در گروههای مختلف هستیم و ما که یک کلمه شعر و داستان نخواندهایم،
برایِمان چه اهمیتی دارد که #قیصر _امینپور اینها را نوشته است یا #دختربچهای_هفدهساله در فلان شهرستان؛
سطحِ سلیقه و سوادِ ما همین است.
ما تعهدی نسبت به ادبیات و شاعران نداریم ما فقط هدفِمان لذت بردن است.
حالا حقوقِ شاعران زیرپا گذاشته میشه یا نه به ما ربطی پیدا نمیکنه !!
#فاجعهبار این است که این اتفاق در گروههایی روی میدهد که اسم و عنوانِ شعر و ادبیات را هم یدک میکشند.
این ماجرایِ تکراری و پایان پذیر فقط ثابت میکند، حتی کسانی که مدعیِ شعر و ادبیات هستند، نیز نه تنها آثارِ بسیاری از #بزرگان_شعر_معاصر را نخواندهاند بلکه سطحِ بینش و سوادِشان از حد و حدودِ «جست و جوی گوگلی» فراتر نرفته است.
به راستی باید برای بیماریِ هولناک « فقرِ معرفت» در ادبیاتِ امروزِ ایران نگران بود‼️
#اشعارجعلی
✳️ مطلبی از دکتر اسماعیل امینی در باب انتساب جعلی شعری به « قیصر امین پور »
✅ میگوید :
برایم پیام آمده است:
« شعر زیبایی از قیصر امین پور عزیز :
( گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود/
گاهی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود.../ گاهی بساط عیش خودش جور میشود/ گاهی دگر تهیه به دستور میشود.../ گه جور میشود خود آن بیمقدمه/ گه با دو صد مقدمه ناجور میشود.../ گاهی هزار دوره دعا بیاجابت است/ گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود...» )
می نویسم، دوستِ عزیز!
این شعر، متعلق به مرحوم #قیصر _امینپور نیست.
جواب میدهند : مطمئنید؟
جواب میدهم : بله؛ صد درصد.
چند دقیقهای خبری از صاحب پیام نیست.
بعد دوباره پیدایش میشود،
این بار با توپِ پُر و خشمگین از اینکه فکر میکند در گروهِ « شاعران نمیدانم چی چی» پیشِ چشمِ همه ، بیسوادیاش را
به رُخ کشیدهام. مینویسد:
« ولی من مطمئنم که این شعر از #قیصر _امینپور است»
میپرسم، از کجا مطمئنید؟؟
و همان طور که انتظار دارم، تنها مرجع و سَنَدِ ایشان ، برای استنادِ این شعر به #قیصر ، تعداد بالایِ پاسخهایِ گوگل است.
هرچه میگویم همه مجموعههای #قیصر همگی منتشر شده و به جای جستوجو در گوگل میتوانید به جستوجو در کتابهایِ شاعر بپردازید، فایدهای ندارد!
حتی استدلالهای مُفَصَل دربارهیِ مشکلاتِ این « مثلاً شعر» ابتدایی اَعَم از مشکلاتِ #وزن و به خصوص #قافیه توضیح میدهم،
دوستان حاضر نیستند از انتسابِ شعر به #قیصر که شعرهایش به لحاظِ استواری در لوازمِ فنّی و زبانیِ شعر، کمنظیر است کوتاه بیایند.
تازه وقتی که از سماجتِ من به تنگ میآیند و خودشان میفهمند که به هرحال شاعری با اندازه و بزرگیِ #قیصر میدانسته است که کلماتی مانند ( خوب و جور ) با هم قافیه نمیشوند!
با این جملهی مُشَعشَعانِه سر و تَهِ قضیه را هم میآورند که :
«به هرحال از هرکسی هست، زیباست و حرفِ دل است»
و این به هرحال از هرکسی که هست،
یعنی اینکه برای ما این شاعر و آن شاعر فرقی نمیکند !! ( دقیقا حماقت )
چون ما وسیلهای بی اختیار برای کپی کردنِ هر متنی از گوگل و اشتراکگذاری آن در گروههای مختلف هستیم و ما که یک کلمه شعر و داستان نخواندهایم،
برایِمان چه اهمیتی دارد که #قیصر _امینپور اینها را نوشته است یا #دختربچهای_هفدهساله در فلان شهرستان؛
سطحِ سلیقه و سوادِ ما همین است.
ما تعهدی نسبت به ادبیات و شاعران نداریم ما فقط هدفِمان لذت بردن است.
حالا حقوقِ شاعران زیرپا گذاشته میشه یا نه به ما ربطی پیدا نمیکنه !!
#فاجعهبار این است که این اتفاق در گروههایی روی میدهد که اسم و عنوانِ شعر و ادبیات را هم یدک میکشند.
این ماجرایِ تکراری و پایان پذیر فقط ثابت میکند، حتی کسانی که مدعیِ شعر و ادبیات هستند، نیز نه تنها آثارِ بسیاری از #بزرگان_شعر_معاصر را نخواندهاند بلکه سطحِ بینش و سوادِشان از حد و حدودِ «جست و جوی گوگلی» فراتر نرفته است.
به راستی باید برای بیماریِ هولناک « فقرِ معرفت» در ادبیاتِ امروزِ ایران نگران بود‼️