#مولوی
#مسلک_مولانا
مسلک تصوف مولوی ازاینجهت مابین طرق بر سلاسل صوفیه ممتاز و مشخص است که مابین هر دو طریقه عبادت و ریاضت و ذکر و فکر را با عشق و شور و جذبه و وجد و حال و رقص و سماع جمع کردهاست.
به این معنی که مراتب و مدارج سیر و سلوک از عبادات شرعی شروع و به مقام جذبه عشق و شور و مستی و وجد و رقص و سماع منتهی میشو.
و چنان است که اهل هر درجه و مقامی باید در همان پایه بنشینند. حق مداخله و شرکت در درجات بالاتر ندارند و ازاینجهت است که مجالس رقص و سماع آن طایفه نظیر مجلس نیاز به جمعی و عدهای مخصوص و ممتاز از گروه پیشکسوتان و کاملان و واصلان طریق اختصاص دارد. مبتدیان و میانه حالان را در آن مجامع راه نمیدهند تا به جماعت نااهلان و دورهگردان چه رسد؟
بر سماع راست هر کس چیر نیست
طعمهی هر مرغک انجیر نیست
خاصه مرغ مردهای پوسیدهای
پر خیالی اعلمی بی دیدهای
#استاد_همایی
#مسلک_مولانا
مسلک تصوف مولوی ازاینجهت مابین طرق بر سلاسل صوفیه ممتاز و مشخص است که مابین هر دو طریقه عبادت و ریاضت و ذکر و فکر را با عشق و شور و جذبه و وجد و حال و رقص و سماع جمع کردهاست.
به این معنی که مراتب و مدارج سیر و سلوک از عبادات شرعی شروع و به مقام جذبه عشق و شور و مستی و وجد و رقص و سماع منتهی میشو.
و چنان است که اهل هر درجه و مقامی باید در همان پایه بنشینند. حق مداخله و شرکت در درجات بالاتر ندارند و ازاینجهت است که مجالس رقص و سماع آن طایفه نظیر مجلس نیاز به جمعی و عدهای مخصوص و ممتاز از گروه پیشکسوتان و کاملان و واصلان طریق اختصاص دارد. مبتدیان و میانه حالان را در آن مجامع راه نمیدهند تا به جماعت نااهلان و دورهگردان چه رسد؟
بر سماع راست هر کس چیر نیست
طعمهی هر مرغک انجیر نیست
خاصه مرغ مردهای پوسیدهای
پر خیالی اعلمی بی دیدهای
#استاد_همایی
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘 چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
📙 و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
📘 یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
🌷سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘 چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
📙 و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
📘 یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
🌷سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘 چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
📙 و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
📘 یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
🌷سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘 چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
📙 و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
📘 یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
🌷سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
📚دفتر چهارم #مثنوی ص ۶۴۵
چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
📚دفتر چهارم #مثنوی ص ۶۴۵
چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
📚دفتر چهارم #مثنوی ص ۶۴۵
چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!
ای بـسا زرِّ ســیه کـرده، به دود
تا رَهَد از دستِ هر دزدی حَسود
ای بـسا مـِسِّ زرانـدوده به زَر
تا فروشد آن به عقلِ مختصر
ما که باطن بینِ جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظـاهـر ننـگریم
.....
جهد کن تا پیرِ عـقل و دیـن شوی
تا چو عقلِ کُل تو باطن بین شوی
📚دفتر چهارم #مثنوی ص ۶۴۵
چه بسیار انسان های بزرگ و اولیای حقّی که در ظاهر طور دیگری در اجتماع هستند و ظاهری مدّعی ندارند ولی در باطن مرد حق اند و مستغرق در ذات و وحدت اند.
و چه بسیار آدم هایی که ناقص اند و حرف هایی از مردان خدا شنیده اند ولی نه عامل به آنها هستند و نه به عمق آن پی برده اند و پر ادعا، تابلوی بزرگی بر در دکان خود نصب می کنند!
یکی از ویژگی های عارف الهی اشراف و تسلط بر نفوس است و یکی از جاهایی که حضرت #مولانا خود را بعنوان عارف کامل معرفی می کند در همین بیت سوم است. او نه تنها اشراف بر نفوسِ افراد دارد- که عرفای دیگر هم تا حدودی این قدرت رادارند؛ بلکه خیلی بالاتر از این مرتبه را می فرمایند:
ما که باطن بین جملهٔ کشوریم
یعنی مشیّت و ارادهٔ حقّ در همه عالم را می دانم و اشراف به کلّ دارم! و این صفت فقط از آن عارف کامل است.
سعی جناب #مولانا در #مثنوی بر این است که با تکیه بر معرفت و آگاهی و عبور دادن سالک و رهرو از نفسِ خود، همه را به آن عالم #وحدت و #کلّ برساند. و این امر با عقل و اختیار و آگاهی امکان پذیر است نه #مسلک هایی که از مرید و #سالک سلب اختیار می کنند و او را به #تقلید و اطاعت محض می خوانند!