#همایون_خرم تا آخرین روزها، سرشار از زندگی بود، او میدانست برای نسلی قدیمیتر خاطرهانگیز است، میخواست برای نسل جدیدتر خاطرهساز باشد. برای همین تا آخرین روزهایش بازنایستاد، همچنان مینوشت، مینواخت و میساخت. تا آخرین روزها شاگردانش و کلاس تدریس را ترک نکرد، بر روی قطعات تازه کار میکرد، مشغول نوشتن رساله دوم کتاب آموزشیاش بود، حتی جایی گفته بود، اگر وقت گیر بیاورد بر روی موسیقی زادگاهش، بوشهر، مطالعه خواهد کرد.
اما در هشتاد و دو سالگی نحیفتر از آن بود که بیشتر از ده روز با غول سرطان مبارزه کند، بیست و هشتم دی ماه بود که تسلیم شد تا این خبر همه جا منتشر شود که: «استاد همایون خرم، آهنگساز برجسته موسیقی ایرانی و نوازنده متبحر ساز ویولون درگذشت»، این پایانی بود برای داستان مردی که بیش از هفت دهه از حرکت در موسیقی ایرانی نایستاد، حتی وقتی که برای دو دهه در تنگنا بود. چرا که از مکتبی برخاسته بود که باور داشت «ذات هنر با جمود در تضاد است.»
✅ آغاز حرکت
داستان حرکت او از یازده سالگیاش آغاز شد: وقتی خرم کودک که از چوبهایی که برای مطبخ خانه سوخت بودند، ساز میساخت، مادرش وادار شد برایش ویلونی اسباببازی بخرد او با همان اسباببازی تصانیف آن زمان را مینواخت تا این که از نزدیکانش او را پیش استاد #ابوالحسن_صبا برد و به استاد گفت «این پسر استعداد دارد» و #صبا به #خرم یازده ساله رو کرد و گفت «بابا جون! دستات رو ببینم»، شاید صبا همان هنگام در آن دستان کوچک، خالق آثار بزرگ را میدید، ویلونی به دستش داد و درس سختگیرانهاش را با او آغاز کرد. کمتر از چهار سال بعد صبا به خرم رو کرد، استاد که شاگرد نوجوانش را از همان روز اول «بابا جون!» خطاب میکرد، به او گفت «تنها بزن»، خرم خشکش زد، چرا که صبا همیشه با شاگردانش همنوازی میکرد تا اشتباهات و خامی نوازندگی آنان زیر حجم صدای پخته نوازندگی بی نقصش پنهان کند و به این ترتیب شاگردانش روحیه بگیرند.
اما انگار او پختگی را در صدای ساز خرم ۱۵ ساله میشنید و برای همین از او خواست برایش تک بنوازد و بعد سرخوش از بلوغ زودرس شاگردش به او امر کرد و گفت «بابا جون! برو تو رادیو بزن!». گوینده رادیو ملی او را #همایون_خرم ۱۴ ساله معرفی کرد، خرم ۱۵ ساله از این موضوع برآشفت اما جواب گوینده این بود که «۱۴ بیشتر شاعرانه است!» و جواب خرم زخمهای بود که شاعرانه بر سازش زد.
خرم چندین سال دیگر هم شاگردی صبا را کرد، به گفته خودش نه فقط از استاد بزرگ هنر ایرانی، درس موسیقی میگرفت که از او حکمت و معرفت هم میآموخت، درس استاد سختگیرانه بود، و شاید تنها عشق و علاقه نادر میتوانست یک نوجوان را به ادامه وادارد. صبا صدها شاگرد داشت، خیلیها تاب مکتب پر زحمتش را نمیآوردند و درس و مشق ویولون را رها میکردند. اما چند نفری که تا آخر ماندند، نام خود را در تاریخ موسیقی به عنوان برجستهترین نوازندگان ویولون در تاریخ موسیقی ایرانی جاودانه کردند. کسانی چون حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، مهدی خالقی و صد البته همایون خرم.
#صبا، که شاید به دستپروردهاش مینازید وقتی رهبر ارکستر گلها در رادیو ملی شد، از خرم خواست که به عنوان نوازنده او را این ارکستر را همراهی کند، سالهای بعد وقتی صبا رادیو را ترک کرد و رهبر ارکستر هنرهای زیبا شد، این بار از #خرم به عنوان تکنواز ارکسترش استفاده کرد.
#خرم بعد از شروع همکاری به عنوان نوازنده ارکستر گلها، از دهه سوم زندگیاش آهنگسازی را برای این برنامه تجربه کرد و به ساخت تصانیف برای خوانندگان نامدار آن هنگام موسیقی ایرانی رو آورد و شاید نام بردن از جاودانههایی که از او به یادگار مانده خیلی تکراری باشد، جاودانههایی که در حافظه نسلهای مختلف شنوندگان موسیقی ایرانی ثبت است آثاری چون:
تو ای پری کجایی (سرگشته) با صدای #حسین_قوامی، امشب در سر شوری دارم (غوغای ستارگان) با صدای #پروین، ساغرم شکست ای ساقی (طاقتم ده) با صدای #مرضیه، رسوای زمانه منم با صدای #الهه و افسانه شیرین با صدای #هایده
اما در هشتاد و دو سالگی نحیفتر از آن بود که بیشتر از ده روز با غول سرطان مبارزه کند، بیست و هشتم دی ماه بود که تسلیم شد تا این خبر همه جا منتشر شود که: «استاد همایون خرم، آهنگساز برجسته موسیقی ایرانی و نوازنده متبحر ساز ویولون درگذشت»، این پایانی بود برای داستان مردی که بیش از هفت دهه از حرکت در موسیقی ایرانی نایستاد، حتی وقتی که برای دو دهه در تنگنا بود. چرا که از مکتبی برخاسته بود که باور داشت «ذات هنر با جمود در تضاد است.»
✅ آغاز حرکت
داستان حرکت او از یازده سالگیاش آغاز شد: وقتی خرم کودک که از چوبهایی که برای مطبخ خانه سوخت بودند، ساز میساخت، مادرش وادار شد برایش ویلونی اسباببازی بخرد او با همان اسباببازی تصانیف آن زمان را مینواخت تا این که از نزدیکانش او را پیش استاد #ابوالحسن_صبا برد و به استاد گفت «این پسر استعداد دارد» و #صبا به #خرم یازده ساله رو کرد و گفت «بابا جون! دستات رو ببینم»، شاید صبا همان هنگام در آن دستان کوچک، خالق آثار بزرگ را میدید، ویلونی به دستش داد و درس سختگیرانهاش را با او آغاز کرد. کمتر از چهار سال بعد صبا به خرم رو کرد، استاد که شاگرد نوجوانش را از همان روز اول «بابا جون!» خطاب میکرد، به او گفت «تنها بزن»، خرم خشکش زد، چرا که صبا همیشه با شاگردانش همنوازی میکرد تا اشتباهات و خامی نوازندگی آنان زیر حجم صدای پخته نوازندگی بی نقصش پنهان کند و به این ترتیب شاگردانش روحیه بگیرند.
اما انگار او پختگی را در صدای ساز خرم ۱۵ ساله میشنید و برای همین از او خواست برایش تک بنوازد و بعد سرخوش از بلوغ زودرس شاگردش به او امر کرد و گفت «بابا جون! برو تو رادیو بزن!». گوینده رادیو ملی او را #همایون_خرم ۱۴ ساله معرفی کرد، خرم ۱۵ ساله از این موضوع برآشفت اما جواب گوینده این بود که «۱۴ بیشتر شاعرانه است!» و جواب خرم زخمهای بود که شاعرانه بر سازش زد.
خرم چندین سال دیگر هم شاگردی صبا را کرد، به گفته خودش نه فقط از استاد بزرگ هنر ایرانی، درس موسیقی میگرفت که از او حکمت و معرفت هم میآموخت، درس استاد سختگیرانه بود، و شاید تنها عشق و علاقه نادر میتوانست یک نوجوان را به ادامه وادارد. صبا صدها شاگرد داشت، خیلیها تاب مکتب پر زحمتش را نمیآوردند و درس و مشق ویولون را رها میکردند. اما چند نفری که تا آخر ماندند، نام خود را در تاریخ موسیقی به عنوان برجستهترین نوازندگان ویولون در تاریخ موسیقی ایرانی جاودانه کردند. کسانی چون حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، مهدی خالقی و صد البته همایون خرم.
#صبا، که شاید به دستپروردهاش مینازید وقتی رهبر ارکستر گلها در رادیو ملی شد، از خرم خواست که به عنوان نوازنده او را این ارکستر را همراهی کند، سالهای بعد وقتی صبا رادیو را ترک کرد و رهبر ارکستر هنرهای زیبا شد، این بار از #خرم به عنوان تکنواز ارکسترش استفاده کرد.
#خرم بعد از شروع همکاری به عنوان نوازنده ارکستر گلها، از دهه سوم زندگیاش آهنگسازی را برای این برنامه تجربه کرد و به ساخت تصانیف برای خوانندگان نامدار آن هنگام موسیقی ایرانی رو آورد و شاید نام بردن از جاودانههایی که از او به یادگار مانده خیلی تکراری باشد، جاودانههایی که در حافظه نسلهای مختلف شنوندگان موسیقی ایرانی ثبت است آثاری چون:
تو ای پری کجایی (سرگشته) با صدای #حسین_قوامی، امشب در سر شوری دارم (غوغای ستارگان) با صدای #پروین، ساغرم شکست ای ساقی (طاقتم ده) با صدای #مرضیه، رسوای زمانه منم با صدای #الهه و افسانه شیرین با صدای #هایده
Audio
www.ali-bayat.blogfa.com
#مناجات💫👌👇
الهی به مستان میخانهات
بعقل آفرینان دیوانهات
به میخانهٔ وحدتم راه ده
دل زنده و جان آگاه ده
#ساقی_نامه
#رضیالدین_آرتیمانی
خواننده:#حسین_قوامی
بسیار این مناجات را دوست دارم
خدا را به این مستان میخانه اش (امام علی(ع) ساقی حوض کوثر وامام حسن مجتبی (ع) وحضرت عشق
امامحسین (ع)وحضرت عباس (ع) ساقی عطشان دشت کربلا ، قسم میدهیم تمام حاجات دنیایی و
اخروی شما همرهان دل برآورده شود آمین
الهی به مستان میخانهات
بعقل آفرینان دیوانهات
به میخانهٔ وحدتم راه ده
دل زنده و جان آگاه ده
#ساقی_نامه
#رضیالدین_آرتیمانی
خواننده:#حسین_قوامی
بسیار این مناجات را دوست دارم
خدا را به این مستان میخانه اش (امام علی(ع) ساقی حوض کوثر وامام حسن مجتبی (ع) وحضرت عشق
امامحسین (ع)وحضرت عباس (ع) ساقی عطشان دشت کربلا ، قسم میدهیم تمام حاجات دنیایی و
اخروی شما همرهان دل برآورده شود آمین
Segah
Hoseyn Ghavaami
#مثنوی_سهگاه
تا دل من صید شد در دام عشق
باده شد جان من اندر جام عشق
آن بلا کز عاشقی من دیدهام
باز چون افتادهام در دام عشق
در زمانم مست و بیسامان کند
جام شورانگیز درد آشام عشق
من خود از بیم بلای عاشقی
بر زبان مینگذرانم نام عشق
این عجبتر کز همه خلق جهان
نزد من باشد همه آرام عشق
جان و دین و دل همی خواهد ز من
این بدست از سوی جان پیغام عشق
جان و دین و دل فدا کردم بدو
تا مگر یک ره برآید کام عشق
آواز: استاد #حسین_قوامی
شعر #سنایی_غزنوی
ویولن: استاد #پرویز_یاحقی
آهنگساز: #مرتضیخان_محجوبی
برگزیده #گلهای_رنگارنگ برنامه #شماره_۲۰۳
تا دل من صید شد در دام عشق
باده شد جان من اندر جام عشق
آن بلا کز عاشقی من دیدهام
باز چون افتادهام در دام عشق
در زمانم مست و بیسامان کند
جام شورانگیز درد آشام عشق
من خود از بیم بلای عاشقی
بر زبان مینگذرانم نام عشق
این عجبتر کز همه خلق جهان
نزد من باشد همه آرام عشق
جان و دین و دل همی خواهد ز من
این بدست از سوی جان پیغام عشق
جان و دین و دل فدا کردم بدو
تا مگر یک ره برآید کام عشق
آواز: استاد #حسین_قوامی
شعر #سنایی_غزنوی
ویولن: استاد #پرویز_یاحقی
آهنگساز: #مرتضیخان_محجوبی
برگزیده #گلهای_رنگارنگ برنامه #شماره_۲۰۳
صبح است ساقیا
حسین قوامی
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
#حافظ
بیات صفهان
هنرمندان:
#حسین_قوامی :آواز
سنتور: #مجید_نجاحی
#سالمرگ_حسین_قوامی
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
#حافظ
بیات صفهان
هنرمندان:
#حسین_قوامی :آواز
سنتور: #مجید_نجاحی
#سالمرگ_حسین_قوامی
۱۶ اسفند سالروز درگذشت #حسین_قوامی
ملقب به "فاخته"
زاده سال ۱۲۸۸ تهران ، درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۶۸ تهران خواننده
فاخته، فرزند رضاقلی قوامی از خانوادههای اصیل تهرانی و یکی از نخستین خوانندگان دوره جدید موسیقی سنتی ایرانی است و از خوانندگان اصلی برنامه گلها بود. از آثار معروفش میتوان به تو ای پری کجایی "شعر هوشنگ ابتهاج و آهنگ همایون خرم" اشاره کرد.
او از دوران کودکی به موسیقی علاقهمند بود. حسینخان اسماعیلزاده، همان کسی که ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، رضا محجوبی، حسین یاحقی و حسین تهرانی را آموزش داده بود، در همسایگی وی زندگی میکرد. هنگامی که اسماعیلزاده صدای قوامی را در ۱۰ سالگی شنید از پدر او خواست تا به وی اجازه دهد، آموزش آوازی او را عهدهدار شود که با مخالفت پدر قوامی مواجه شد.
در آن زمان با نگاه خوبی بهموسیقی
نگریسته نمیشد و دلیل مخالفت پدر نیز همین بود. اما از آنجا که حسین قوامی به خوانندگی علاقه داشت و حسینخان اسماعیلزاده نیز مشوق او بود، دلسرد نشد. وی به آهستگی با گوش گرفتن آثار خوانندگان آنزمان و تقلید از آنان به تجربهاندوزی پرداخت.
در سال ۱۳۲۵ از سوی حسینقلی مستعان، رئیس رادیو به او پیشنهاد کار در رادیو داده شد. قوامی بهدلیل شرایط خانوادگی و محدودیتهای محل کارش "ارتش" این پیشنهاد را به اینشرط قبول کرد که در رادیو بهعنوان ناشناس معرفی شود.
سرانجام وی با همکاری مجید وفادار، حمید وفادار و علی تجویدی آغاز بهکار کرد. پس از مدت ۶ ماه روحاله خالقی نام مستعار فاخته را برای وی برگزید. این نام تا زمان بازنشستگی از ارتش با او بود و پس از آن توانست با نام اصلیاش برنامه اجرا کند. او مجموعاً ۲۹ سال از ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۴ در رادیو مشغول به کار بود و تا پایان عمر نیز همچنان آواز میخواند.
و سرانجام در ۸۰ سالگی بدرود زندگی گفت و در امامزاده طاهر کرج در کنار غلامحسین بنان و مرتضی حنانه بهخاک سپرده شد.
۱۶ اسفند سالروز درگذشت #حسین_قوامی
ملقب به "فاخته"
زاده سال ۱۲۸۸ تهران ، درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۶۸ تهران خواننده
فاخته، فرزند رضاقلی قوامی از خانوادههای اصیل تهرانی و یکی از نخستین خوانندگان دوره جدید موسیقی سنتی ایرانی است و از خوانندگان اصلی برنامه گلها بود. از آثار معروفش میتوان به تو ای پری کجایی "شعر هوشنگ ابتهاج و آهنگ همایون خرم" اشاره کرد.
او از دوران کودکی به موسیقی علاقهمند بود. حسینخان اسماعیلزاده، همان کسی که ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، رضا محجوبی، حسین یاحقی و حسین تهرانی را آموزش داده بود، در همسایگی وی زندگی میکرد. هنگامی که اسماعیلزاده صدای قوامی را در ۱۰ سالگی شنید از پدر او خواست تا به وی اجازه دهد، آموزش آوازی او را عهدهدار شود که با مخالفت پدر قوامی مواجه شد.
در آن زمان با نگاه خوبی بهموسیقی
نگریسته نمیشد و دلیل مخالفت پدر نیز همین بود. اما از آنجا که حسین قوامی به خوانندگی علاقه داشت و حسینخان اسماعیلزاده نیز مشوق او بود، دلسرد نشد. وی به آهستگی با گوش گرفتن آثار خوانندگان آنزمان و تقلید از آنان به تجربهاندوزی پرداخت.
در سال ۱۳۲۵ از سوی حسینقلی مستعان، رئیس رادیو به او پیشنهاد کار در رادیو داده شد. قوامی بهدلیل شرایط خانوادگی و محدودیتهای محل کارش "ارتش" این پیشنهاد را به اینشرط قبول کرد که در رادیو بهعنوان ناشناس معرفی شود.
سرانجام وی با همکاری مجید وفادار، حمید وفادار و علی تجویدی آغاز بهکار کرد. پس از مدت ۶ ماه روحاله خالقی نام مستعار فاخته را برای وی برگزید. این نام تا زمان بازنشستگی از ارتش با او بود و پس از آن توانست با نام اصلیاش برنامه اجرا کند. او مجموعاً ۲۹ سال از ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۴ در رادیو مشغول به کار بود و تا پایان عمر نیز همچنان آواز میخواند.
و سرانجام در ۸۰ سالگی بدرود زندگی گفت و در امامزاده طاهر کرج در کنار غلامحسین بنان و مرتضی حنانه بهخاک سپرده شد.
صبح است ساقیا
حسین قوامی
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
#حافظ
بیات صفهان
هنرمندان:
#حسین_قوامی :آواز
سنتور: #مجید_نجاحی
#سالمرگ_حسین_قوامی
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
#حافظ
بیات صفهان
هنرمندان:
#حسین_قوامی :آواز
سنتور: #مجید_نجاحی
#سالمرگ_حسین_قوامی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نوای_نی۵
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جداییها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوش حالان شدم
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله ی من دور نیست
لیک چشم وگوش را آن نور نیست
تن ز جان وجان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
آتش ست این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد...
شعر #حضرت_مولانا
صدا #حسین_قوامی
نی #محمد_موسوی
گوینده #رضا_معینی
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جداییها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوش حالان شدم
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله ی من دور نیست
لیک چشم وگوش را آن نور نیست
تن ز جان وجان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
آتش ست این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد...
شعر #حضرت_مولانا
صدا #حسین_قوامی
نی #محمد_موسوی
گوینده #رضا_معینی
Audio
«برگ سبز برنامه شماره ۷۴»
دیوانه دیوانگیم
منما راه که دارم سر سرگردانی
دل به دریا زدن و دم نزدن می خواهد
هر خسی را نرسد زندگی طوفانی
آخر ای خسرو خوبان دل من خانه توست
خانه شاه که دیدست بدین ویرانی
گر تو از بی سر و سامانی من دلشادی...
* * *
دو زلفونت گرم تار ربابم
چه می خواهی ازین حال خرابم
ته که با مو سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی بخوابم
صدا #حسین_قوامی
اشعار:
#باباطاهر
#عماد_خراسانی
#حضرت_مولانا
#عطار_نیشابوری
نوازندگان:
#استادحسن_کسایی
#منوچهر_جهانبگلو
#امیرناصر_افتتاح
دستگاه #شور
گوینده #روشنک
دیوانه دیوانگیم
منما راه که دارم سر سرگردانی
دل به دریا زدن و دم نزدن می خواهد
هر خسی را نرسد زندگی طوفانی
آخر ای خسرو خوبان دل من خانه توست
خانه شاه که دیدست بدین ویرانی
گر تو از بی سر و سامانی من دلشادی...
* * *
دو زلفونت گرم تار ربابم
چه می خواهی ازین حال خرابم
ته که با مو سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی بخوابم
صدا #حسین_قوامی
اشعار:
#باباطاهر
#عماد_خراسانی
#حضرت_مولانا
#عطار_نیشابوری
نوازندگان:
#استادحسن_کسایی
#منوچهر_جهانبگلو
#امیرناصر_افتتاح
دستگاه #شور
گوینده #روشنک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ای جوانی رفتی ز دستم،
در خون نشستم
جوانی، کجایی؟ چرا رفتی؟
که من از تو طرفی نبستم
غم پیری، نبود دیری؛
که درهم، شکستم
جوانی را ز کف دادهام رایگانی
کنون حسرت بَرَم روز و شب بر جوانی
نه هوشیار و نه مستم
ندانم که کی هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاها کشیدم، دردا که دیدم
از مهربانان نامهربانی
غمت را نهفتم در سینه اما
با کس نگفتم راز نهانی
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
تویی جلوه ی شبابم
که چون جویمت نیابم
امیدم، کجایی؟ کجایی؟
اگر در برم نیایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی
با صدای استاد #حسین_قوامی
شاعر: #اسماعیل_نوابصفا
آهنگساز: #حسین_یاحقی
در مایه #افشاری
در خون نشستم
جوانی، کجایی؟ چرا رفتی؟
که من از تو طرفی نبستم
غم پیری، نبود دیری؛
که درهم، شکستم
جوانی را ز کف دادهام رایگانی
کنون حسرت بَرَم روز و شب بر جوانی
نه هوشیار و نه مستم
ندانم که کی هستم
جوانی چو رفتی تو ز دستم
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
جفاها کشیدم، دردا که دیدم
از مهربانان نامهربانی
غمت را نهفتم در سینه اما
با کس نگفتم راز نهانی
ندیدم سود از جوانی در زندگانی
چه حاصل از زندگانی دور از جوانی
تویی جلوه ی شبابم
که چون جویمت نیابم
امیدم، کجایی؟ کجایی؟
اگر در برم نیایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی
بسازم با سوز هجر و داغ جدایی
با صدای استاد #حسین_قوامی
شاعر: #اسماعیل_نوابصفا
آهنگساز: #حسین_یاحقی
در مایه #افشاری
کانال تلگرامیsmsu43@
قوامی- بخشی از گلهای رنگارنگ شماره ۴۹۳
بخشی از گلهای رنگارنگ
شماره:۴۹۳
#حسین_قوامی
تصنیف : ناز من عشق من از چشم ترم زود مرو (پژمان بختیاری)
آواز : تو از هر در كه بازآیی بدين خوبی و زيبايی (سعدی)
آهنگ : ابراهیم منصوری
دستگاه/مایه : بیات زند
نوازندگان : یاحقي -شهناز-جهانگیر ملک
شماره:۴۹۳
#حسین_قوامی
تصنیف : ناز من عشق من از چشم ترم زود مرو (پژمان بختیاری)
آواز : تو از هر در كه بازآیی بدين خوبی و زيبايی (سعدی)
آهنگ : ابراهیم منصوری
دستگاه/مایه : بیات زند
نوازندگان : یاحقي -شهناز-جهانگیر ملک
سرگشته (تو ای پری کجایی)
قوامی
"توای پری کجایی"
(سرگشته) از ترانههای نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوبترین دستگاههای موسیقی ایرانی به نام #همایون ساخته شده است را از زیباترین شعرهای استاد #هوشنگ_ابتهاج دانست.
توای پری کجایی داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او میداند....
این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای استاد #حسین_قوامی و با آهنگسازی استاد #همایون_خرم اجرا شد.....
(برگرفته از گلهای تازه شماره 52)
روحش شاد یادش گرامی
سالروز در گذشت حسین قوامی
(سرگشته) از ترانههای نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوبترین دستگاههای موسیقی ایرانی به نام #همایون ساخته شده است را از زیباترین شعرهای استاد #هوشنگ_ابتهاج دانست.
توای پری کجایی داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او میداند....
این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای استاد #حسین_قوامی و با آهنگسازی استاد #همایون_خرم اجرا شد.....
(برگرفته از گلهای تازه شماره 52)
روحش شاد یادش گرامی
سالروز در گذشت حسین قوامی
۱۷ اردیبهشت زادروز
#حسین_قوامی
فاختهای با نغمه
تو ای پری کجایی
خوانندهی خوشنوای ایرانی باآثاری ارزشمند.
#حسین_قوامی
فاختهای با نغمه
تو ای پری کجایی
خوانندهی خوشنوای ایرانی باآثاری ارزشمند.
معرفی عارفان
۱۷ اردیبهشت زادروز #حسین_قوامی فاختهای با نغمه تو ای پری کجایی خوانندهی خوشنوای ایرانی باآثاری ارزشمند.
نام #حسین_قوامی با تصنیفی درآمیخته است که تقریبا هر ایرانی صاحبذوق و علاقهمند به موسیقی را جلب و جذب خود میکند، تصنیف «سرگشته» یا همان «تو ای پری کجایی».
این ترانهـتصنیف فقط بر ایرانیان اثر نگذاشته است.
به گفته #حسین_قوامی، در یکی از معدود مصاحبههای بهجامانده از او (۲۶ آبان ۱۳۶۸) وقتی این تصنیف نه با گروه بلکه بهتنهایی و بدون ساز در تالار ژان دومن فرانسه اجرا شد، «بسیاری از مهمانها و از جمله خود یهودی منوحیم تحت تاثیر قرار گرفته و گریه میكردند».
منوحیم صدای #قوامی را در جشن هنر شیراز شنید و شیفته این صدا شد و دعوتش کرد به اجرایی در فرانسه با #حسین_تهرانی
و #جلیل_شهناز و به گفته #قوامی
مقالهای هم درباره صدای او نوشت.
این ترانهـتصنیف فقط بر ایرانیان اثر نگذاشته است.
به گفته #حسین_قوامی، در یکی از معدود مصاحبههای بهجامانده از او (۲۶ آبان ۱۳۶۸) وقتی این تصنیف نه با گروه بلکه بهتنهایی و بدون ساز در تالار ژان دومن فرانسه اجرا شد، «بسیاری از مهمانها و از جمله خود یهودی منوحیم تحت تاثیر قرار گرفته و گریه میكردند».
منوحیم صدای #قوامی را در جشن هنر شیراز شنید و شیفته این صدا شد و دعوتش کرد به اجرایی در فرانسه با #حسین_تهرانی
و #جلیل_شهناز و به گفته #قوامی
مقالهای هم درباره صدای او نوشت.