معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.4K photos
12.5K videos
3.23K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
#حکمت_و_حماقت

☆ حماقت، توهّمی به نام دنیا را جلوه گر می کند
دنیا، خواستن را به وجود می آورد
خواستن، ذهن را می آفریند
ذهن، زندگیِ مادی را
و زندگیِ مادی، مرگ و ویرانی را
و اما
حکمت، حقیقت هستی را ظهور می بخشد
حقیقت، تسلیم را به وجود می آورد
تسلیم، رهایی به بار می آورد
رهایی، حیات ابدی روح را سبب می شود
و حیات ابدی، پایان تخریب و مرگ است

#مسعود_رياعي
Forwarded from Deleted Account
#حکمت_و_حماقت

☆ حماقت، توهّمی به نام دنیا را جلوه گر می کند
دنیا، خواستن را به وجود می آورد
خواستن، ذهن را می آفریند
ذهن، زندگیِ مادی را
و زندگیِ مادی، مرگ و ویرانی را
و اما
حکمت، حقیقت هستی را ظهور می بخشد
حقیقت، تسلیم را به وجود می آورد
تسلیم، رهایی به بار می آورد
رهایی، حیات ابدی روح را سبب می شود
و حیات ابدی، پایان تخریب و مرگ است

#مسعود_رياعي
جناب ملاصدرا:

همه‌ی آنچه در باب حقیقت نور صادق است، در باب وجود نیز صدق می‌کند.
یعنی همان‌ گونه که «نور» بسیط و بی‌نیاز از تعریف است، وجود نیز بسیط بوده و به هیچ گونه شرح و تعریف نیازمند نیست.

#ملاصدرا #صدر_المتألهین #فلسفه #فلسفه_شرق #حکمت_متعالی #حکمت
پایان لذّت‏ها، و بر جاى ماندن تلخیهاا
را به یاد آورید ...

امام علی علیه السلام
#حکمت ۴۳۳ #نهج_البلاغه
ولذتی نبود مگرشعور به کمال حاصل ازآن جهت که کمالی است و برای او حاصل است و بنابراین آن کس که ازحصول کمال غافل بود لذت نبرد و هرلذتی برای لذت برنده باندازه ی کمال حاصل برای او و ادراک او بود نسبت به کمال خود و در عالم چیزی کامل تر و زیباتر ازنورالانوار نبود و ظاهرترازاو هم به ذات خود و هم به غیر خود نبود پس لذت آورتر ازاو هم برای خود و هم برای غیر خود او نبود و او تنها عاشق ذات خود بود و لکن معشوق خود و هم غیر خود بود....

#حکمت الاشراق
#جناب شیخ سهروردی
در #بند آن مباش که علم و حکمت بسیار خوانی و خود را #عالم و حکیم #نام نهی و در بند آن مباش که طاعت و #عبادت بسیار کنی و خود را #عابد و زاهد نام کنی که این ها همه بلا و #عذاب سخت است. از علم و #حکمت به قدر ضرورت #کفایت کن و آنچه نافع است، به دست آر و از #اطاعت و عبادت به قدر #ضرورت بسنده کن و آنچه واجب است به جای آر و در #بند آن باش که بعد از #شناخت خدای، طهارت نفس حاصل کنی و بی آزار و #راحت رسان باشی که #نجات آدمی در این است.

#عزیزالدین_نسفی
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پریرویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

ز چشمم لعل رمانی چو می خندند می بارند
ز رویم راز پنهانی چو می بینند میخوانند

#حضرت_حافظ

اولیا خدا آن سمن بویانی هستند که چون در پیش آدم بنشینند غبار غم را می نشانند
پریرویانی که چون در ستیزه آیند قرار و‌آرام را از دل می ستانند
وقتی با ریسمان جفا و ستم دلها را می بندند دیگر رها شدنی از دست آنها در کار نیست
وقتی زلف عنبرین خود را بگشایند و باز کنند جانهای بسیاری از درون آن بر خاک افشانده میشود
اگر در همه عمر بقدر یک نفس با ما بنشینند بلافاصله بر می خیزند و نشستن آنها در نزد ما دیر نمی پاید اما در همان یک لحظه که نشستند کار خود را می کنند بطوری که چون برخاستند بخوبی احساس میکنیم که نهال شوق را در خاطر ما نشانده اند و ما را مشتاق خودشان و مشتاق آن محبوب آسمانی کرده اند
وقتی در روی من می خندند از چشم من اشک سرازیر می شود
وقتی در روی من نگاه می کنند رازهای پنهانی مرا می خوانند

کتاب #حکمت_پهلوانی
#علامه_مروجی_سبزواری
#حکمت_شماره۵۳

جوهر اگر در خلاب افتد،همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد،همان خسیس
استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع
خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.

#گلستان_سعدی
‍ همهٔ موجودات به حکم عشق فطری در جریان و حرکت اند و اساس جهان آفرینش بر عشق است.
از خلقت آدم خاکی متصاعداً تا ملکوتیان مجرد، همه متحرک به عشق اند، عشق حقیقی که عشق اکبر است شوق به لقای حق است
و این است نیروی جاذبهٔ جهان و این است مبدأ شور و شرهای آفرینش
و آنچه حافظ و نگهبان موجودات جهان است عشقِ عالی است،
عشقی که ساری در تمام موجودات است
اگر عشق نمی بود موجودات مضمحل می شدند.
همهٔ موجودات جهان در سير بطرف معشوق خود رنجها می کشند و دشواریها تحمل می کنند تا بوصال او برسند
و از شراب عشقی ازلی سیراب شوند، غایت و نهایت این عشق تشبه به خداست.

#شهاب_الدین_سهروری
#حکمت_الاشراق
در همین جا بود که من
درعین بهره‌مندی از نور، و گاه از سایه
و فراتر از هر نیک و بد
در انتظار بودم، در انتظار هیچ
من خود تماما فقط بازی، فقط دریاچه
فقط ظهر، و فقط زمان بی هدف بودم...

#نیچه
#حکمت_شادان
‍ ‍ .
هستی با چرخش فصول جلوه های
گوناگون خویش را به ما نثار میکند
‍ باشد كه ما نیز
با عشق و شفقت،
با بخشش و گذشت،
بودن خويش را به هستى هديه دهيم.

#حکمت تائو
علمهای اهل دل حمالشان
علمهای اهل تن احمالشان‌
علم چون بر دل زند یاری شود
علم چون بر تن زند باری شود
لیک چون این بار را نیکو کشی
بار بر گیرند و بخشندت خوشی‌

#مثنوی /دفتر اول

علم باید مرکب آدمی باشد نه اینکه به صورت باری بر دوش ودل آدمی درآید و به جای اینکه او را آماده ی خدمتگزاری بیشتری بکند،طلبکارتر نماید.
یکی از مشکلات روزگار ما همین است که تحصیلکرده هایمان معمولا انتظار دارند مرفه تر هم باشند.
این نمونه ای از علم سنگین کننده و زمینی و غیر نافع است.
شخص عالم به دلیل عالم بودن،حظ و روزی خود را از این دنیا به دست آورده است،لذا باید آسانگیرتر،مشفق تر،باگذشت تر باشد و کمبود و محرومیت در زمینه های دیگر را آسانتر تحمل کند.
انسانی که به دلیل عالم بودن،متوقع تر می شود،معلوم است که علمش به او نفعی نرسانده است.
از امیرالمومنین(ع)روایت نیکویی نقل شده است که دقیقا به همین معناست.
از ایشان پرسیدند چرا اغلب افرادی. که از عقل،نصیب فراوان برده اند روزی و نصیب شان از امکانات رفاهی زندگی کمتر از دیگران است؟
و ایشان پاسخ دادند که چون عقلشان هم جز روزیشان است.
منظور این نیست که شخص عالم و تحصیلکرده نباید از حداقل امکانات و ضروریات زندگی برخوردار باشد.
بلکه برعکس باید همواره خود را بدهکار ببیند زیرا آن که دارایی بیشتری دارد باید زکات بیشتری هم بپردازد:
”ده زکات روی خوب ای خوبرو”
چنین کسی نباید جاهلانه حسرت عیش و نوش مشتی فرومایه ی زراندوز و دنیاپرست را ببرد و زندگی را بر خود تلخ کند و قدر این ثروت و سرمایه ی عظیم معنوی را نداند.

#دکتر_عبدالکریم سروش
#حکمت و معیشت ص(19/20)
#حکمت

حکمت در اخلاق، انجام عملی است که با توجه به دو وجه واقعیت و حقیقت انجام شود.
و اخلاق حکیمانه یا اخلاق مبتنی بر حکمت عبارت است از خلق و خويی که با فلسفه خلقت و فطرت انسان و با رسالت بشری اش در عالم هستی هم خوانی و همفازی داشته باشد.
حکمت چیزی نیست که انسان بتواند با سعی و تلاش به آن برسد.
بلکه فیضی الهی است که بر مبنای توجه و اشتیاق انسان جاری می شود. در قرآن کریم کتاب و حکمت در کنار هم آمده است (و وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهَ).
این نیز می تواند اشاره ای به این نکته باشد که تا انسان کتاب هستی را نشناسد و به فهم و درک صحیح قوانین و فلسفه آن دست نیابد، نگاه درستی به هستی نخواهد داشت و رفتار او حکیمانه نخواهد بود.
چنین چیزی بدون فيض و رحمت الهی امكان پذير نيست و تنها با اشراق و شرح صدر که ارمغان ارتباط با خداوند و تسلیم شدن به اوست، می توان بخش كيفي اخلاق را تحقق بخشید و ارتقا داد.
به بیان دیگر، رعایت اخلاقِ كمي، متكي به سعی و تلاش است و رسيدن به اخلاقِ مبتني بر كيفيت، مستلزم فيض الهي بوده، انسان را به تعالی می رساند.

#استاد_عشق
امیدوارم ستارگان غم تو را بزدایند,
گلها قلب تو را با زیبایی مملو کنند
امید برای همیشه اشکهای تو را بزداید
و بالاتر از همه...
امیدوارم سکوت تو را نیرومند سازد.

#حکمت_سرخپوستان
#حکمت خدا را باور کنید. در زندگی باید به دو چیز توجه کرد! یکی رحمت خداست و یکی هم حکمت اوست. اگر نعمتی می دهد، رحمتش است و اگر نمی دهد حکمتش. در اتفاقات خوب، رحمت خدا را می توان دید و در اتفاقات بد، حکمت او را. هیچ وقت در زندگی نباید کفران نعمت کرد! چرا که هر اتفاقی در زندگیمان حکمتی دارد.

#در زندگی ما، در پی هر اتفاقی، حکمتی نهفته است. اگر ما اتفاق بد یا خوبی را در زندگی تجربه می کنیم، به واسطه ی حکمت خدا است. ما در بسیاری از اتفاقات، حکمت پروردگار را نمی بینیم و چشمانمان بر روی آن بسته است .
سخن بی‌پایان است اما به قدرِ طالب فرود می‌آید.

#حکمت همچون باران است؛ در معدنِ خویش بی‌پایان است، اما به قدرِ مصلحت فرود آید.
در زمستان و در بهار و در تابستان و در پاییز به قدرِ او، و در بهار همچنین، بیشتر و کمتر.
اما از آنجا که می‌آید بی‌حدّ است



#مولانا
فیه_ما_فیه
بدون شک با هر چه نشینی،
و با هر چه باشی،
خویِ او گیری.
همنشین،
تو را در عالمِ خویشتن کِشَد.

شمس تبریزی

ﺍﻧﺴﺎﻥِ ‏«ﺳﺴﺖ مغز»
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ‏«ﺗﻐﯿﯿﺮ» ﻣﯿﺘﺮﺳﺪ !
ﺍﻭ ﺩﺭ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ‏«ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﺎﺯﮔﯽ» ﺍﺳﺖ ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ ،
ﺩﺭﺩِ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﺗﺎﺯه ﺍﺳﺖ !


مارتین ﻟﻮﺗﺮکینگ



نقل است که روزی مرغی بيامد و بر دست شيخ نشست.
شيخ فرمود که: «اين مرغ چون از من ايمن است بر دست من نشست.»
و همچنين روزی آهوی  بيامد و از  ميان مردم بگذشت تا به خدمت شيخ رسيد. شیخ دست مبارک بر سر آهوی بماليد و گفت: «قصد ما کرده است.»  پس خادم را فرمود تا آهو به صحرا برد و رها کرد...

#تذکرة_الأولیاء




ایمان قلمرو امنیت است و مومن کسی است که هم خودش در امن و آرامش است و هم دیگری در کنار او امن و آرام .
ایمان  فضایی ست که پرنده آن را می بیند؛ ایمان هوایی است که آهو آن را می بوید؛ برای همین است که پرنده روی دست شیخ می نشیند چون او درخت ایمان است و دستانش شاخه های آسایش .
آهو می آید زیر سایه سار ایمان زیرا می داند دستهای او نوازش بهشت است نه آزاری و نه آسیبی.
هر آدمی می تواند از خودش بهشتی بسازد.

#عرفان_نظرآهاری