معرفی عارفان
1.04K subscribers
32.4K photos
11.6K videos
3.17K files
2.65K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
نعشه ی شعرم ولی دارم خماری میکشم
گوشه دنج اتاقم بی قراری میکشم

تکه های خاطراتم راکنارم چیده ام
پشت عکس یادگاری، یادگاری میکشم

روزگارم را اگریک روز نقاشی کنم
یک قفس با خاطرات یک قناری میکشم

#استاد_شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#غزل : وداع میخانه و مرگ قلندری
#شاعر : حضرت #استاد_شهریار
#دکلمه :استاد شهریار
صدابردار : علی رضا پور بزرگ وافی از شاگردان استاد شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی

که دلپسند تو ای دوست دل بخواه من است


#استاد_شهریار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کیهان_کلهر

#سه‌تار نوازی در مایه‌ی افشاری


سه‌تارِ مطربِ شوقم، گسسته سیمِ جانسوزم
شبانِ وادیِ عشــــقم، شکسته نای نالانم

نه جامی کو دَمَد در آتشِ افسرده‌جانِ من
نه دودی کو برآید از سرِ شوریده سامانم!...


#استاد_شهریار
🕊
شعری که استاد شهریار برای #پروین_اعتصامی سرود

دستخط : #استاد_شهریار
تاریخ: ۱۵ آبان ۱۳۴۹



باز امشب ای ستاره تابان نیامدی
باز ای سپیده شب هجران نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

زندانی تو بودم و مهتاب من چرا
باز امشب از دریچه زندان نیامدی

با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز
چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی

شعر من از زبان تو خوش صید دل کند
افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی

گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه
نامهربان من تو که مهمان نیامدی

خوان شکر به خون جگر دست می دهد
مهمان من چرا به سر خوان نیامدی

نشناختی فغان دل رهگذر که دوش
ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی

گیتی متاع چون منش آید گران به دست
اما تو هم به دست من ارزان نیامدی

صبرم ندیده ای که چه زورقِ شکسته ایست
ای تخته ام سپرده به طوفان نیامدی

در طبع
شهریار خزان شد بهار عشق
زیرا تو خرمن گل و ریحان نیامدی


#استاد_شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو

به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم


#استاد_شهریار
جانا سرى به دوشم و دستی به دل گذار



آخرغمت، به دوشِ دل و جان ڪشیده ام...

#استاد_شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خلق را گر چه# وفا نيست و ليکن گل من
نه گمان دار که رفتي و فراموش شدي

#استاد شهریار از غزل ۱۳۳
خوشست پیری اگر مانده بود جان جوانی
ولی ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی

چو من به کنج ریاضت خزیده را چه تفاوت
کزان کرانه بهاری گذشت یا که خزانی

وداع یار بیاد آر و اشک حسرت عاشق
چو میرسی به لب چشمه ای و آب روانی

دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت
حکایت دل تنگی به چون تو تنگ دهانی

به صحت و به امان زنده اند مردم دنیا
منم که زنده ام اما نه صحتی نه امانی

شعیب جلوه سینا جهیز دختر خود کرد
خدا چه اجرت و مزدی که می دهد به شبانی

چه دلبخواه به غیر از تو باشد از توندانم
که آنچه فوق دل و دلبخواه ماست تو آنی

تو شهریار نبودی حریف عهد امانت
ولی به مغز سبک می کشی چه بار گرانی

#استاد_شهریار