معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
جغرافیای گنج، به ویرانه می‌رسد
نام و نشان عشق، به دیوانه می‌رسد

پاداشِ پایداریِ چاهِ حسادت است
یوسف اگر به عزّت شاهانه می‌رسد

دوران سختِ هجر، صبوری نموده‌است
گر بلبلی به وصلت جانانه می‌رسد

تاوانِ سوزشِ جگری پاره‌پاره است
شمعی اگر به خلوت پروانه می‌رسد

فرموده‌اند ساغری از باده‌اش دهید
هر عاشقی که تا درِ میخانه می‌رسد

ساقی عنایتی بکند گر به عاشقان
این ناله‌ها، به نعره‌ی مستانه می‌رسد

شب‌های شب، هزار خماری کشیده‌است
«کیوان» اگر به ساغر و پیمانه می‌رسد...

#مرتضی_کیوان_هاشمی
ای صمیمی، ای دوست

گاه و بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی

دیدنت... حتی از دور

آب بر آتش دل می پاشد

آنقدر تشنه دیدار تو ام

که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم

دل من لک زده است

گرمی دست تو را محتاجم

و دل من... به نگاهی از دور

طفلکی می سازد

ای قدیمی، ای خوب

تو مرا یاد کنی یا نکنی، من به یادت هستم

من، صمیمانه به یادت هستم

آرزویم همه سر سبزی توست

دایم از خنده لبانت لبریز

دامنت پرگل باد

#مرتضی_کیوان_هاشمی
#از_سهراب_سپهری_نیست
#از_حمید_مصدق_نیست
#این_شعر_در_فضای_مجازی_به_نام_سهراب_سپهری_و_حمید_مصدق_منتشر_شده