معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.25K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
‍ ۸ مارس
#روز_جهانی_زن


#زن در #شاهنامه

شاهنامه کتابی است که زن در سراسر آن حضور دارد.
برعکس ایلیاد هومر که در آن سیمای زن، پریده رنگ و کم اهمیت است !
زن در ایلیاد، آتش فاجعه را برمی افروزد و خود کنار می نشیند ، این گونه است که زیبایی شوم و تباه کننده هلن، موجد جنگ است.

در دوران پهلوانی شاهنامه، حضور زن لطف و گرمی و نازکی و رنگارنگی به ماجراها می بخشد .
این زن هایند که به داستان های شاهنامه آب و رنگ بخشیده اند.
اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آن قدر موثر و غم انگیز جلوه نمی کرد !
همین گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود
و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود
و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود
و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود!

سیمای تراژیک زن در شاهنامه به
نجیب ترین و پاکیزه ترین نحو یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می کند، نه به عنوان معشوقه !
در تمام داستانهای شاهنامه حضور زن را می بینیم.
اکثر زنان شاهنامه نمونه بارز زنِ تمام عیارند که در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره مندند.

زن خوب در شاهنامه، زنی است که زیبایی و رعنایی را با آهستگی و فرزانگی، و شرم را با خواهش جمع داشته باشد. شرم، نخستین صفت زن است.
آوای نرم ، نشانه ادب و آزرم است و آهستگی نشانه بزرگ منشی.

صفت دوم، خرد و فرزانگی است.
از این لحاظ زن همپایه مرد است، زیرا برای مرد نیز خردمندی مهم ترین صفت شناخته شده است.
در کنار آهستگی و خردمندی و شرم و شایستگی، چاره گری و زبان آوری نیز صفت مقبولی است.
نمونه بارز زنان کدبانو و چاره گر و سخندان، سیندخت٬ زن مهراب کابلی و مادر رودابه است.
این زن در جریان عشق دخترش با زال٬ چنان پختگی و تدبیر به خرج می دهد و چنان ظرافت را با زیرکی می آمیزد که مشکل ازدواج زال و رودابه به همت او آسان می شود و کشورش از بلایی بزرگ که تا آستانه اش آمده٬ نجات
می یابد.

عشق در شاهنامه در عین برهنگی، پاک و نجیبانه است.
رابطه زن و مرد بی آن که به تکلّف و تصّنع گراییده باشد٬ از تمدن و فرهنگ آن قدر مایه دارد که بتواند با ظرافت و پاکیزگی همراه باشد.
در دوران پهلوانی شاهنامه، تنها یک مورد می بینیم که عشق به کام نمی رسد و آن عشق ناگهانی و نافرجام سهراب به گردآفرید است؛ و تنها در یک مورد، عشق، ناپاک و نارواست و آن عشق سودابه به سیاوش است.

ازکتاب :
"آواها و ایماها"
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
📎 #شاعران_بزرگ_پارسی_گوی (۳) 📎
#قرن_چهارم و #نیمه_ی_اول_قرن_پنجم هجری


#رابعه_قزداری

#اولین کوکب درخشان که در آسمان #ادبیات_بانوان #عصر_سامانی طلوع نمود رابعه‌ی قزداری بود که #معاصر_رودکی می‌باشد. دارای طبعی #موزون بوده است، پدرش #عرب، لکن خود او در #ایران #تربیت یافته است. علاوه بر قریحه‌ی شاعری دارای #حسن_صورت و در #فضل و #کمال سرآمد #عصر خود بوده است، به غلامی #بکتاش‌نام، #عاشق شده بالاخره عشقش از #مجاز به #حقیقت می‌رسد و وارد در حلقه‌ی #تصوف می‌گردد و چون در عالم اسلام #معاشقه‌ی یک نفر #زن با #مرد اجنبی #گناهی_بزرگ می باشد بدون تحقیق و تحقق برادرش او را #مقتول می‌سازد. اشعار زیادی از وی در دسترس #نیست، #دیوانش از بین رفته است. مختصری از ابیات و اشعارش در چندجا ذکر شده من‌جمله در #مجمع_الفصحا و #تاریخ_ادبیات_ایران تالیف #پروفسور_شبلی_نعمانی و چند جای دیگر. این اشعار چگونگی طبعش را نشان می‌دهد:

چندبیت از او:

به می ماند اندر عقیقین قدح
سرشکی که در لاله ماوی گرفت

سر نرگس تازه از زر و سیم
نشان سر تاج کسری گرفت

چو رهبان شد اندر لباس کبود
بنفشه مگر دین ترسا گرفت


📚 #تاریخ_ادبیات_ایران؛ جلد اول؛ دکتر #ذبیح_الله_صفا
مولانا نسبت به #زن، نگاهى بلند و فاخر داشت، او زن را تجلّيگاه جمال الهى مى دانست، چنانكه مى گويد :

پرتو حق است آن، معشوق نيست
خالق است آن، گوئيا مخلوق نيست...

#استاد_كريم_زمانى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🎥 ویدیوی خاطره‌انگیز و زیبای

#مادر_من 🎶


از زنده یاد #خسرو_شکیبایی


روز #زن و #مادر برتمامی زنان و مادران سرزمینم خجسته باد... ❤️



دنیا به زن‌های مقاوم‌ نیاز دارد؛
زن‌هایی که بی‌توجه به محیط پیرامونشان، مشتاق، سرزنده و پر انرژی هستند؛ زن‌هایی که از گفتن حقیقت یا بیان اعتقاداتشان نمی‌ترسند. سرشار از استعداد، عاطفه و مهربانی هستند.

خودشان را با مردها مقایسه نمی‌کنند یا با سایر زن‌ها نمی‌جنگند، بلکه همه‌ی انسان‌ها را همان‌طور که هستند می‌بینند و همواره در جست‌ و‌ جوی زندگی بهتر و عشق پایدار هستند.

#زن_ایده‌آل
#ماری_فرلئو

هشتم مارس روز جهانی زن مبارک
(به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی #زن)

تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.
تو یک شب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه ها برهوت می شوند
کوچه ها اشک می ریزند
پرندگان، سیَه پوش وُ
شعرها هم نیست می شوند.
.
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دل انگیزِ شب های تابستانی
گیسوان شب های پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی..

#شیرکو_بیکس
#برگردان: #بابک_زمانی
.
براستی زن بودن کارمشکلی است
مجبوری مانند یک کدبانو رفتارکنی
همانند یک مرد کار کنی
شبیه یک دختر جوان بنظر برسی
و مثل یک سالمند فکر کنی

#سیمین_دانشور

18 اسفند ماه
سالروز درگذشت نویسنده، مترجم و همسر جلال آل‌احمد
#سیمین_دانشور
وی نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او رمان "سووشون" است که نثری ساده دارد و به هفده زبان ترجمه شده است. سووشون از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران به شمار می‌رود.
یادش ماندگار 🌱💕

روز جهانی #زن بر تمام زنان سرزمینم
مبارک و خجسته باد ❤️

‌‌‎‌         ‌

.
مولانا نسبت به #زن، نگاهى بلند و فاخر داشت، او زن را تجلّيگاه جمال الهى مى دانست، چنانكه مى گويد :

پرتو حق است آن، معشوق نيست
خالق است آن، گوئيا مخلوق نيست...

#استاد_كريم_زمانى
می‌آیم و دلتنگِ دلتنگ، ای شنگِ نازک‌تن برایت

می‌آیم و سوغاتیِ من از بوسه پیراهن برایت

پیراهنی از بوسه یا شعر؟ یا پاک بودن از سرِ مهر؟

زینها کدامین را به تُحفه، می‌باید آوردن برایت؟

با هر گُلت رمزِ بهاری، از سینه و دست و لب، آری

چون مُرغِ دور افتاده از گل، دلتنگم ای گلشن! برایت

بعد از سکوتی دیگر اینک، سازِ خموشِ شعرِ من را

یک‌بارِ دیگر کوک کرده‌است، شوقِ غزل گفتن برایت

روزی اگر خواهم به چشمت، طرحِ نُوی اندازم از عشق،

تصویر خواهم کرد، آن را، با صورت یک #زن برایت

یک #زن به خویِ و خصلتِ تو، با هیأت و با قامتِ تو

آیینه‌ای خواهم شد آری، طرحی که دارم من برایت

یک‌دم به آغوشم پناه آر، از فتنهٔ ایّام. هرچند

من نیستم در باورِ تو، یک چیز، یک مأمن برایت

از تو دلم گرم است و چشم روشن به دیدارِ تو، هرچند

ای #زن! ندارم بستری گرم، در خانه‌ای روشن برایت

#حسین_منزوی
#ناطقه_با_عشق_در_حوالی_فاجعه_
#غزل_شماره_۱۵
#روز_جهانی_زن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زن در مظهریت خدا کامل تر از مرد است؛ زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است؛ چون مخلوق حق است و زن گذشته از آنکه مظهر قبول و انفعال الهی است، مظهر فعل و تأثیر الهی نیز هست؛ چون در مرد تصرف می کند و آن را مجذوب خویش قرار داده و محبّ خود می سازد و این تصرّف و تأثیر، نموداری از فاعلیت خداست. از این جهت، زن کامل تر از مرد است. اگر مرد بخواهد خدا را در مظهریّت خود مشاهده کند شهود او کامل نیست، ولی اگر بخواهد خدا را در مظهریّت زن بنگرد، شهود او به کمال و تمام می رسد


#شیخ_ابن_عربی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ٨ مارس
برابر با روز جهانی #زن

وجودت عشق را منزلت بخشید
و عاشقانه ها را معنا کرد
کمترین آرزویم
برایت این است که
هرگز با چشمان مهربانت،
نامهربانی روزگار را نبینی
این روز بر تمام مهر بانوان وطنم
مـبارک و خـجسته بـاد ♥️
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان
#جشن_عشق_ایرانی
#سروده_داتیس_مهرابیان
#بخش_چهل_و_هفتم

#جشن_سپندارمزگان
#سپندارمزگان۱


۲۹ بهمن ،برابر با پنجمِ سپندارمزدِ مزدیسنا ، روز جشنِ عشق ایرانی ، همایون باد.

جشن #سپندارمزگان یا جشن #اسپندگان روز گرامیداشت #زن، #زمین ، #باروری  و #دلدادگیست.

نیاکان ما ایرانیان ، در این روز برای گرامی داشت جایگاه بانوان ، مادران و دختران ، جشن و شادی بر پا می کردند

زنان در چنین روزی ، جامه های زیبا و نو می پوشیدند و گل و مژدگانی از مردان دریافت می کردند ، در این روز ، کارهای روزانه مربوط به زنان را ،  مردان بر دوش می کشیدند.

#سپندارمزد  به چِم و معنی #گستراننده، #ورجا و #فروتن است
زن و زمین هر دو ، نماد عشق و فروتنی  هستند ، چون هر دو رویاننده و زایشگرند ، بی دریغ بخشنده و دهشمند هستند و همگان را چون مادری در دامان پُر مهر خود ، می پرورانند.
از این رو سپندارمزد ، نماد عشق است.

بانوان از دیر باز ، نوزادان خود را در «کَن یا کَندَک ها می گذاشتند تا از دسترس حیوانات به دور باشند.
این کَندنِ کَن (سوراخ ، حفره ) از زندگی در غار آغاز شد و در دوره های گوناگون با زندگی دامپروری و کشاورزی ، همراه شد و گسترش یافت.


گلِ جشنِ  «عشق» از اِران ، ریشه زد
و زن ، ریشه در قلبِ اندیشه زد

فروتن روانی گرفت از زمین
و نور از خِرَد ، مهرِ باغِ بَرین

فرازان_ بَر و شاخه ،  افراخت سر
ز  مینای فیروزه  ، گسترده‌تر

شکوفا به هر شاخه اش ، کهکشان
شمیمش  نَفَس شد ، به جانِ جهان

شد اَمْشاسپَندِ  سپَندارمَزد
زمین _یاور و  ، سایه ی  هورمَزد

از او ،  مَشی و مَشیانه  ، رویید ، مست
و  هستی ، به لبخندش آیینه بَست

به پا کرد از افروزه ی روشنی
به بذرِ گلِ  دوستی ، گلشنی

سِپَندی و پاکی ، به گیتی  نشانْد
به مهرین_ گیاه  ، آذرین بَرفشاند

چنین مامِ مینوی عشق آفرین
به تاج خِرَد ، عشق را زد نگین

دلِ کوه را کَند و « کَن » ساخت او
به کَن ، عشق را ، شعله افراخت او

نخستین کَن و جانپناهِ بشر
به پا شد به دستانِ  مامِ هنر

به دستان مادر ، خداوندِ مهر
که بر دامنش ، سر نهاده ، سپهر

و از « کَن »،  «کَدِه » آمد و دهکده
به دستانِ زن  شد ،  جهان ، میکده

سرِ جامِ می ، آتش آویخت او
به می ، اینچنین روشنی ریخت او
 
سپس گشت ، آبستن از آفتاب
از احساسِ عشقی ، فروزان و ناب

به جان ، پَرورید او ، گلِ عشق را
بهشتِ بَرین  ،  اینچنین شد ، به پا

و چون داد ، بر باد ، گیسوی عشق
فروتن_ روان ، مهربانوی عشق ،...

بهارانِ  آزادی آمد  ، پدید
جهان پُر شد از شادی و جشن و عید

🔥
همین یه بیت سعدی سرلوحه زندگیمون باشه کافیه برا همه عمرمون :

تیغ بُرّان گر به دستت، داد چرخ روزگار ،
هر چه می‌خواهی بِبُر، اما مَبُر نان کسی ...

#مرد را به عقلش بنگر نه به ثروتش!
#زن را به وفایش، نه به جمالش!

#دوست را به محبتش، نه به کلامش!
#عاشق را به صبرش، نه به ادعایش!

#مال را به برکتش، نه به مقدارش!
#خانه را به آرامشش نه به بزرگیش!

#شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!
#سخن را به معنایش، نه به گوینده اش!

#ودل را به پاکیش، نه به صاحبش.
بزرگترین گناه بنام ایزد
نایْریکیهْ۱

هان پسرِ پاکزاد، بشنو از من‏
عزّتِ خود را و مُلک، می‌دان از زن

آنکه دو زن را ز بهرِ خویش روا دید
تربیتِ قرن راست قاتل و دشمن‏

بیش ز یک زن ز بهرِ مرد در این روز
روحِ وطن راست رنج و درد و زلیفن‏

ای‌که ز حرصت دو زن زبون و اسیرند
ای‌که دلت سخت‏تر ز سنگ و ز آهن‏

ظلم روا داری و هماره سرائی‏
قرآن آورده این طریقتِ متقن‏

ساحتِ حقّ را ز سنگ فتنه خبر نیست‏
شهوت در دست غیر داده فلاخن‏

وای بر آن مرد کز گنه نهراسد
نیکو داند هرآنچه زشت و فژاکن‏۲

وای بر آن سرزمین تیره که آنجا
کمتر ارزد زنی ز دانۀ ارزن‏

بیش ز یک مهر مر بسینه نگنجد
ار نبود دل سرای شهوت و ریمن‏۳

خاطر زن را ز جرم خدعه میازار
بادت زین جرم پاک دست و دامن

شرمت باد از زمان عصر و تمدّن‏
تربیت روز و وقت عهد روشن‏

ننگین آید بچشم اهل زمانه‏
کز تو رسد بر بچشم دانش سوزن‏

چشم مبادت بسوی پرتو یزدان‏
ار نزدایی ز خویش خوی هریمن‏

ای‌که زنی را رفیق عمر گزیدی‏
رسم وفادان و عهد و پیمان مشکن‏

مهر و وفا در جهان ودیعۀ حقّ است‏
لرزند از آن سپرغم و گل و لادن‏

خانۀ دل را بحرص و آز میالای‏
جهد کن این خار را ز بستان برکن‏

روی دو زن بینی و زیانش نبینی‏
پردۀ شهوت ز پیش چشم بیفکنن

لاجرم از برگزیدن زن دوّم‏
عشق زن بیش را بسوزی خرمن‏

عشق چه رو تابد از میانه و گردد دشمنی و کین و خدعه ظلمت افکن‏

تا که تو در خانه تخم کینه فشانی‏ سازی از خدعه و خیانت مخزن‏

پاید اوضاع ملک درهم و برهم‏
ماند بس کار و کوشش از سترون‏۴

خانه چو از عشق و مهر خالی‌ و عاری‌ست‏
خانه چو باشد سرای حیله و شیون‏

ملک از آن نیز بهره یابد و گردد
مأمن مشتی تباه طینت و رهزن‏

تا که در آن خاک مرد خویش پرستد
بیهده بهر نجات رنجه کند تن‏

تا منش و طبع دیو و غول بپاید
ماند ایران همی خرابه و گلخن‏

چشمۀ مهر است آشیانۀ مردم‏
تابد خورشید عشق از آن روزن‏

ار نَبُدی مهر این جهان بنمودی‏
تیره و تاریک و تار چون چَهِ بیژن‏

گردد از مهر و داد قوم سرافراز
آید زان استوار دوده و میهن‏۵

ازچه درآن ملک علم صنع‌ و ادب نیست‏
بهر چه بیغوله گشت خان و نشیمن‏

این‌همه خواری و بیکسی زکجا خاست‏
بهر چه کج کرده چون گدایانْ گردن‏

این نه‌ همان مرزوبوم هست که روزی‏
رشک ارم بود و جانفزای چو گلشن‏

اینک مشتی بخانمان بستیزند
مُشتی دیگر برهنه پای ببرزن‏

شهوتْ فرمانروا و حرصْ شده چیر
عشق نگونسار و مهر وارون گُرزن‏۶

این‌همه بیچارگی و خواری و پستی‏
مردِ دوزَن‌بُرده را بگیرد دامن‏

زانکه ورا دودمان چو دود سیه گشت‏ْ
زانکه ورا نیست مهر اینکه وایدن‏۷

لاجرم از کِشتِ خارْ خار زند سر
روید از تخم و کشتِ سوسنْ سوسن‏

نیکیْ آید ز نیکی و ز بدی بدْ
مهر دهد مهرْ بار و داشن داشن‏۸

پور میازار حال خویش از این بیش‏
چون شنوَد مردِ کَر نصیحتِ الکن.

#استادابراهیم‌پورداود
#استادپورداود
۱. nairikih=زناشویی
۲.پلید و چرکین.  ۳. چرکی و پلیدی
۴.عقیم. ه.خان و مان. ۶.تاج و دیهیم.
۷.اکنون. ۸.داد و دهش.

#علامه‌سیدحسن‌تقی‌زاده
#استاد‌سیدحسن‌تقی‌زاده
#تقی‌زاده #کاوه #ایران
#زن

کاوه؛ سالِ پنجم؛ شمارهٔ مسلسل ۴۷؛ شماره ۱۲؛ ۶ امردادماه قدیم ۱۲۹۰ یزدگردی، غره ربیع‌الثانی سنه ۱۳۳۹ه.ق، ۱۳ دسامبر فرنگی ۱۹۲۰ میلادی؛ بازچاپ ۱۳۶۱؛ نشر ویس.


#زن در مظهریت خدا کامل تر از مرد است؛

زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است؛ چون مخلوق حق است
و
زن گذشته از آنکه مظهر قبول و انفعال الهی است، مظهر فعل و تأثیر الهی نیز هست؛

چون در مرد تصرف می کند و آن را مجذوب خویش قرار داده و محبّ خود می سازد و این تصرّف و تأثیر، نموداری از فاعلیت خداست.

از این جهت،
زن کامل تر از مرد است.

اگر مرد بخواهد خدا را در مظهریّت خود مشاهده کند شهود او کامل نیست،

ولی اگر بخواهد خدا را در مظهریّت
زن بنگرد، شهود او به کمال و تمام می رسد

#شیخ_ابن_عربی