کانال تلگرامی smsu43@
همایون شجریان - ایران من
#ایران_من
آواز: #همایون_شجریان
آهنگ: #سهراب_پورناظری
شعر: #پوریا_سوری
آواز خوانی در شبم سرچشمه خورشید تو
یار و دیار و عشق تو سرچشمه امید تو
ای صبح فروردین من ای تکیه گاه آخرین
ای کهنه سرباز زمین جان جهان ایران زمین
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ای داغدیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد
صد ها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد
از خون سربازان تو گلگون شده رویت وطن
ای سرو سبز بی خزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی
بردشت من باران تویی درچشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی
آواز: #همایون_شجریان
آهنگ: #سهراب_پورناظری
شعر: #پوریا_سوری
آواز خوانی در شبم سرچشمه خورشید تو
یار و دیار و عشق تو سرچشمه امید تو
ای صبح فروردین من ای تکیه گاه آخرین
ای کهنه سرباز زمین جان جهان ایران زمین
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ای داغدیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد
صد ها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد
از خون سربازان تو گلگون شده رویت وطن
ای سرو سبز بی خزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی
بردشت من باران تویی درچشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی
#کتاب_نوشته
بیایید تا اعتقاد بیاوریم که لذّتهایی هست بسی بزرگتر و پایندهتر و والاتر از لذّتهای موردِ پسندِ فرومایگان، و آن لذّتِ اندیشه به حالِ محرومان و از یاد رفتگان است، لذّتِ دفاع از حقیقت و عدالت.
بکوشیم تا زانُوانمان نلرزد. سرِ خود را بلند نگاه داریم، در دورانهای دشوارِ زندگی است که نموده میشود مرد کیست و نامَرد، کی.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
دکتر #محمد_علی_اسلامی_ندوشن
بیایید تا اعتقاد بیاوریم که لذّتهایی هست بسی بزرگتر و پایندهتر و والاتر از لذّتهای موردِ پسندِ فرومایگان، و آن لذّتِ اندیشه به حالِ محرومان و از یاد رفتگان است، لذّتِ دفاع از حقیقت و عدالت.
بکوشیم تا زانُوانمان نلرزد. سرِ خود را بلند نگاه داریم، در دورانهای دشوارِ زندگی است که نموده میشود مرد کیست و نامَرد، کی.
#ایران_را_از_یاد_نبریم
دکتر #محمد_علی_اسلامی_ندوشن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنچه خوبان همه دارند
#ایران یکجا دارد.
#ایران یکجا دارد.
امروز حس میکنم چیزی به زندگی بدهکار نیستم؛ چرا که بهترین و سختترین لحظات را لحظه به لحظه و به تمامی زندگی کردهام.
زندگی درد را به من شناساند عشق را به من آموخت، شور و شیدایی خلاقیت را به من داد. و به من باوراند که سهم انسان از خوشبختی به اندازهٔ عشقی است که ایثار میکند.
📕 در فاصله دونقطه
#ایران_درودی
#زادروز_ایران_درودی... درّودی
(متولد ۱۱ شهریور ۱۳۱۵، دررود، نیشابور)
نقاش، نویسنده و کارگردان ایرانی
زندگی درد را به من شناساند عشق را به من آموخت، شور و شیدایی خلاقیت را به من داد. و به من باوراند که سهم انسان از خوشبختی به اندازهٔ عشقی است که ایثار میکند.
📕 در فاصله دونقطه
#ایران_درودی
#زادروز_ایران_درودی... درّودی
(متولد ۱۱ شهریور ۱۳۱۵، دررود، نیشابور)
نقاش، نویسنده و کارگردان ایرانی
#شاملو و #ایران_درودی
احمد شاملو در سال ۱۳۵۱ با مخاطب قرار دادن خانم درودی این شعر زیبا را سروده است:
به #ایران_درودی
"پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزهی برگها
آهوان برآوردند؛
یا در خطوطِ کوهپایهیی
رمهیی
که شباناش در کج و کوجِ ابر و ستیغِ کوه
نهان است؛
یا به سیری و سادگی
در جنگلِ پُرنگارِ مهآلود
گوزنی را گرسنه
که ماغ میکشد.
تو خطوطِ شباهت را تصویر کن:
آه و آهن و آهکِ زنده
دود و دروغ و درد را. ــ
که خاموشی
تقوای ما نیست.
سکوتِ آب
میتواند خشکی باشد و فریادِ عطش؛
سکوتِ گندم
میتواند گرسنگی باشد و غریوِ پیروزمندِ قحط؛
همچنان که سکوتِ آفتاب
ظلمات است ــ
اما سکوتِ آدمی فقدانِ جهان و خداست:
غریو را
تصویر کن!
عصرِ مرا
در منحنی تازیانه به نیشخطِ رنج؛
همسایهی مرا
بیگانه با امید و خدا؛
و حرمتِ ما را
که به دینار و درم برکشیدهاند و فروخته.
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
ـ آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!"
۱۴ اسفندِ ۱۳۵۱
احمد شاملو در سال ۱۳۵۱ با مخاطب قرار دادن خانم درودی این شعر زیبا را سروده است:
به #ایران_درودی
"پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزهی برگها
آهوان برآوردند؛
یا در خطوطِ کوهپایهیی
رمهیی
که شباناش در کج و کوجِ ابر و ستیغِ کوه
نهان است؛
یا به سیری و سادگی
در جنگلِ پُرنگارِ مهآلود
گوزنی را گرسنه
که ماغ میکشد.
تو خطوطِ شباهت را تصویر کن:
آه و آهن و آهکِ زنده
دود و دروغ و درد را. ــ
که خاموشی
تقوای ما نیست.
سکوتِ آب
میتواند خشکی باشد و فریادِ عطش؛
سکوتِ گندم
میتواند گرسنگی باشد و غریوِ پیروزمندِ قحط؛
همچنان که سکوتِ آفتاب
ظلمات است ــ
اما سکوتِ آدمی فقدانِ جهان و خداست:
غریو را
تصویر کن!
عصرِ مرا
در منحنی تازیانه به نیشخطِ رنج؛
همسایهی مرا
بیگانه با امید و خدا؛
و حرمتِ ما را
که به دینار و درم برکشیدهاند و فروخته.
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
ـ آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!"
۱۴ اسفندِ ۱۳۵۱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_زیبا
#ایران_معماری
خانه سید حسام حمیدی؛
یا خانه سبز مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، محله سرباغ، پشت مسجد شهداء واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۶۵۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
موسیقی:" آهو بَرَه "از: #گلوریا_روحانی
#ایران_معماری
خانه سید حسام حمیدی؛
یا خانه سبز مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، محله سرباغ، پشت مسجد شهداء واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۶۵۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
موسیقی:" آهو بَرَه "از: #گلوریا_روحانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران زیبا🌷
هر چه را خوب و خوش و زیبا کنند
از برای دیده ی بینا کنند
#حضرت_مولانا
لالههای واژگون یکی از زیباترین گیاهان بهاری زاگرس و کردستان است که جلوه بسیار زیبایی به کوهستان میدهد.
تصاویری از دامنه کوه شاهنشین روستای شیان،
#سنندج
هر چه را خوب و خوش و زیبا کنند
از برای دیده ی بینا کنند
#حضرت_مولانا
لالههای واژگون یکی از زیباترین گیاهان بهاری زاگرس و کردستان است که جلوه بسیار زیبایی به کوهستان میدهد.
تصاویری از دامنه کوه شاهنشین روستای شیان،
#سنندج
سرنوشت قُقنُوسو سرگذشت #ایران
... در افسانهها آوردهاند که؛ قُقنُوس مرغی خوش رنگ و خوش آواز است. بر کوه بلندی در برابر باد مینشیند. و با صدایی زیبا آواز میخواند. گفتهاند که؛ هزار سال زندگی کند. و چون سال هزارم به سر آید، و زندگیش به پایان رسد، هیزم فراوانی گرد آورد، و بر روی آن نشیند. و سرودن آغاز کند، و مست گردد. و بال بر هم زند، بدان گونه که آتشی از بال او بجهد. و در هیزم افتد. و او در آتش خود بسوزد. از خاکسترش تخمی پدید آید. که از آن تخم قُقنُسی دیگر بزاید. گفتهاند که؛ جفت ندارد، و موسیقی را از آواز او گرفتهاند.
میان افسانه قُقنوس و سرگذشت ایران، همانندی و همسانی فراوانی میتوان یافت. ایران نیز چون آن مرغ شگفت بیهمتا، بارها در آتش خود سوخته، و باز از خاکستر خویش سر برآورده است.
در این سالها، من همواره بر این باور بودهام، که ایران بار دیگر یکی از دورانهای «زایندگی در مرگ» را میگذراند. ایران در میان خزان خود دوباره خواهد شکفت.
دکتر محمدعلی اسلامیندوشن
... در افسانهها آوردهاند که؛ قُقنُوس مرغی خوش رنگ و خوش آواز است. بر کوه بلندی در برابر باد مینشیند. و با صدایی زیبا آواز میخواند. گفتهاند که؛ هزار سال زندگی کند. و چون سال هزارم به سر آید، و زندگیش به پایان رسد، هیزم فراوانی گرد آورد، و بر روی آن نشیند. و سرودن آغاز کند، و مست گردد. و بال بر هم زند، بدان گونه که آتشی از بال او بجهد. و در هیزم افتد. و او در آتش خود بسوزد. از خاکسترش تخمی پدید آید. که از آن تخم قُقنُسی دیگر بزاید. گفتهاند که؛ جفت ندارد، و موسیقی را از آواز او گرفتهاند.
میان افسانه قُقنوس و سرگذشت ایران، همانندی و همسانی فراوانی میتوان یافت. ایران نیز چون آن مرغ شگفت بیهمتا، بارها در آتش خود سوخته، و باز از خاکستر خویش سر برآورده است.
در این سالها، من همواره بر این باور بودهام، که ایران بار دیگر یکی از دورانهای «زایندگی در مرگ» را میگذراند. ایران در میان خزان خود دوباره خواهد شکفت.
دکتر محمدعلی اسلامیندوشن
در این عهدِ وارون و دورِ زبون
که از عهدهٔ وعده آید برون؟
که مرد فرومایه دارند دوست
دغلپیشه و وعده کجده نکوست
نژادِ پدرشان ندانسته کس
به هم بر زند عادتِ نیک و بس
به بیگانگان خانه پرداختن
بود خانهٔ خود برانداختن
دغلپیشگان را حمایت مکن
رعیّت برافتد، رعایت مکن
به بدنفس و بدگو مده اختیار
که نادم شوی در سرانجامِ کار.
#عضدیزدی #عضدییزدی
#انتخابات #وعدهها #ایران
که از عهدهٔ وعده آید برون؟
که مرد فرومایه دارند دوست
دغلپیشه و وعده کجده نکوست
نژادِ پدرشان ندانسته کس
به هم بر زند عادتِ نیک و بس
به بیگانگان خانه پرداختن
بود خانهٔ خود برانداختن
دغلپیشگان را حمایت مکن
رعیّت برافتد، رعایت مکن
به بدنفس و بدگو مده اختیار
که نادم شوی در سرانجامِ کار.
#عضدیزدی #عضدییزدی
#انتخابات #وعدهها #ایران