اگر خواهی که خود را بشناسی ، بدان که تو را از دو چیز آفریده اند ،
یکی کالبد ظاهر که آن را تن گویند و به چشم ظاهر توان دید .و دیگری معنی باطن که آن را "نفس ، جان و دل " گویند که به بصیرت باطن توان شناخت.و حقیقت تو آن معنی یعنی دل است و هر چیز که جز این است وابسته و خدمتکار دل می باشد . و دل (نفس یا روح) جایگاه معرفت خدای تعالی است .
پس جهد کن تا دل را بشناسی که آن از جنس گوهر فرشتگان است و معدن حضرت الهیت از آن جا آمده و بدان جا باز خواهد گشت.
#کیمیای_سعادت
#محمد_غزالی
یکی کالبد ظاهر که آن را تن گویند و به چشم ظاهر توان دید .و دیگری معنی باطن که آن را "نفس ، جان و دل " گویند که به بصیرت باطن توان شناخت.و حقیقت تو آن معنی یعنی دل است و هر چیز که جز این است وابسته و خدمتکار دل می باشد . و دل (نفس یا روح) جایگاه معرفت خدای تعالی است .
پس جهد کن تا دل را بشناسی که آن از جنس گوهر فرشتگان است و معدن حضرت الهیت از آن جا آمده و بدان جا باز خواهد گشت.
#کیمیای_سعادت
#محمد_غزالی
شخصی به نزدیک اویس قرنی شد.
اویس گفت: به چه آمده ای؟
گفت: آمده ام تا با تو بیاسایم.
گفت: هرگز ندانستم که کسی باشد که
خدای تعالی را بداند و به دیگری بیاساید.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
اویس گفت: به چه آمده ای؟
گفت: آمده ام تا با تو بیاسایم.
گفت: هرگز ندانستم که کسی باشد که
خدای تعالی را بداند و به دیگری بیاساید.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
معرفی عارفان
یکبار خدای را در خواب دیدم که ،گفت: یا ابوالحسن! خواهی که تو را باشم؟ گفتم: نه گفت: خواهی که مرا باشی؟ گفتم: نه گفت: یا ابوالحسن! خلق اولین و آخرین در اشتیاق این بسوختند تا من کسی را باشم، تو مرا این چرا گفتی؟ گفتم: بار خدایا این اختیار که تو به من کردی…
از درون دل،
روزنی گشاده است
به ملکوت آسمان...
دل از این عالم نیست
بلکه از عالم ملکوت است...
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
روزنی گشاده است
به ملکوت آسمان...
دل از این عالم نیست
بلکه از عالم ملکوت است...
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
بدان که هر که به حق نرسید
از آن بود که راه نرفت؛
و هر که راه نرفت
از آن بود که طلب نکرد؛
و هر که طلب نکرد از آن بود
که ندانست و ایمان وی تمام نبود.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
از آن بود که راه نرفت؛
و هر که راه نرفت
از آن بود که طلب نکرد؛
و هر که طلب نکرد از آن بود
که ندانست و ایمان وی تمام نبود.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
بدانكه زبان از عجايب حق تعالي است و پاره ای گوشت است كه همه ي وجود در تصرف وي است و زبان از اعضاي ديگر مهمتر است كه گوش فقط در ولايت آواز و صوت است...
و چشم فقط در ولايت الوان و اشكال است ولي زبان صفات خداي را گويد كه نه چشم ديده نه گوش شنيده و همين بود كه وحي شد بر مصطفي صلی الله علیه و آله و سلم كه بخوان كه فقط زبان توانايي وصف كلام وحي را دارد كه اگر چنين نبود ميفرمود ببين يا بشنو...
و به لقمان حكيم گفتند بهترين عضو بدن يك جسد حيوان را بياور ، زبان آورد و گفتند بدترين را بياور ، باز زبان آورد و فرمود اين زبان است كه بهترين و بدترين عمل را انجام ميدهد...
#امام_غزالی
#کیمیای_سعادت
و چشم فقط در ولايت الوان و اشكال است ولي زبان صفات خداي را گويد كه نه چشم ديده نه گوش شنيده و همين بود كه وحي شد بر مصطفي صلی الله علیه و آله و سلم كه بخوان كه فقط زبان توانايي وصف كلام وحي را دارد كه اگر چنين نبود ميفرمود ببين يا بشنو...
و به لقمان حكيم گفتند بهترين عضو بدن يك جسد حيوان را بياور ، زبان آورد و گفتند بدترين را بياور ، باز زبان آورد و فرمود اين زبان است كه بهترين و بدترين عمل را انجام ميدهد...
#امام_غزالی
#کیمیای_سعادت
و مَثَلِ دل چون حوضی است،
و مَثَلِ حواس چون پنج جوی آب است
که در آن حوض میآید از بیرون اگر خواهی که آبِ صافی از قعر حوض برآید
تدبیر آن بُوَد که این آب جمله از وی بیرون کنند،
و گلِ سیاه، که از اثرِ آن آب است،
همه بیرون کنند،
راه همه جویها بنندند
تا نیز آب نیاید، و قعر حوض همیکَنَند
تا آبِ صافی از درون حوض برآید.
و تا حوض از آن آب که که از برون درآمده است مشغول باشد،
ممکن نگردد که از درونِ وی آب برآید. همچنین این علم که از درونِ دل بیرون آید حاصل نیاید تا دل از هرچه از برون درآمده است خالی نشود...
#امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
و مَثَلِ حواس چون پنج جوی آب است
که در آن حوض میآید از بیرون اگر خواهی که آبِ صافی از قعر حوض برآید
تدبیر آن بُوَد که این آب جمله از وی بیرون کنند،
و گلِ سیاه، که از اثرِ آن آب است،
همه بیرون کنند،
راه همه جویها بنندند
تا نیز آب نیاید، و قعر حوض همیکَنَند
تا آبِ صافی از درون حوض برآید.
و تا حوض از آن آب که که از برون درآمده است مشغول باشد،
ممکن نگردد که از درونِ وی آب برآید. همچنین این علم که از درونِ دل بیرون آید حاصل نیاید تا دل از هرچه از برون درآمده است خالی نشود...
#امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
روزگاری بودی که هرکه در بازار شدی، گفتی: «معاملت با که کنم؟» گفتندی: «با هرکه خواهی؛ که همه اهل احتیاطند.»
پس از آن، روزگاری آمد که گفتند:
«با هیچکس معاملت مکن، مگر با فلان و فلان.»
و بیم آن است که روزگاری آید که با هیچکس معاملت نتوان کرد.
#محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
پس از آن، روزگاری آمد که گفتند:
«با هیچکس معاملت مکن، مگر با فلان و فلان.»
و بیم آن است که روزگاری آید که با هیچکس معاملت نتوان کرد.
#محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
چون "الحمدالله" گويد بايد كه
نعمتهای حق تعالی بر دل تازه گرداند
و همه دل وی به صفت شكر گردد كه اين كلمه شكر است و شكر به دل بود.....
#جناب_امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
نعمتهای حق تعالی بر دل تازه گرداند
و همه دل وی به صفت شكر گردد كه اين كلمه شكر است و شكر به دل بود.....
#جناب_امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
بدان که معده حوض تن است و رگها که از وی همیشود به هفت اندام، چون جویها ست و منبع همهی شهوتها معده است و این غالبترین شهوتی است بر آدمی. چه، آدم که از بهشت بیرون افتاد به سبب این شهوت بیفتاد و آنگاه این شهوت اصل همهی شهوتهای دیگر است؛ که چون شکم سیر شد، شهوت نکاح جنبیدن گیردی و به شهوت شکم و فَرْج قیام نتوان کرد الا به مال؛ پس شَرَه مال پدیدار آید و مال به دست نتوان آورد الا به جاه و حشمت؛ پس شره جاه پدیدار آید و مال و جاه نگاه نتوان داشت الا به خصومت با خلق و از آن حسد و تعصب و عداوت و کبر و ریا و کین و جدل، همه پدیدار آید. پس معده را فراگذاشتن، اصل همهی معصیتهاست.
#کیمیای_سعادت
#محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
#محمد_غزالی
پس به حقیقت بشناس که
به مرگ هرگز هیچ چیز از ذات تو
و از خواص صفات تو باطل نشود،
ولکن حواس و حرکات و تخیلات تو -
که آن به واسطه دماغ و اعضاست -
باطل شود و تو آنجا بمانی -
فرد و مجرد -
همچنانکه از اینجا برفته ای.
بدانکه اسب بمیرد، اگر سوار جولاهه بود
فقیه نگردد، و اگر نابینا بود بینا نگردد،
و اگر بینا بود نابینا نگردد،
بلکه پیاده گردد و بس.
و قالب مرکب است چون اسب،
و سوار تویی!
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
به مرگ هرگز هیچ چیز از ذات تو
و از خواص صفات تو باطل نشود،
ولکن حواس و حرکات و تخیلات تو -
که آن به واسطه دماغ و اعضاست -
باطل شود و تو آنجا بمانی -
فرد و مجرد -
همچنانکه از اینجا برفته ای.
بدانکه اسب بمیرد، اگر سوار جولاهه بود
فقیه نگردد، و اگر نابینا بود بینا نگردد،
و اگر بینا بود نابینا نگردد،
بلکه پیاده گردد و بس.
و قالب مرکب است چون اسب،
و سوار تویی!
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
بدان که ایزد تعالی را سرّیست در دل آدمی، که آن در وی همچنان پوشیده است که آتش در آهن.
و چنانکه به زخمِ سنگ بر آهن ، آن سرِّ آتش آشکار گردد و به صحرا افتد،
همچنین سماعِ خوش و آواز موزون ، آن گوهرِ دل را بجنباند و در وی چیزی پیدا آوَرَد، بیآنکه آدمی را اندر آن اختیاری باشد.
و سببِ آن مناسبتیست که گوهرِ آدمی را با عالمِ عِلوی، که آن را عالمِ ارواح گویند، هست.
و عالمِ عِلوی عالم حُسن و جمال است، و اصل حُسن و جمال تناسب است، و هرچه متناسب است نمودگاریست از جمالِ آن عالَم.
چه هر جمال و حُسن و تناسب که در این عالَمِ محسوس است، همه ثمرهی حُسن و جمال و تناسبِ آن عالم است.
پس آوازِ خوشِ متناسب هم شبهتی دارد از عجایبِ آن عالَم، بدان سبب که آگاهی در دل پیدا آوَرَد، و حرکتی و شوقی پدید آوَرَد که باشد که آدمی خود نداند که آن چیست. و این در دلی بُوَد که آن ساده بُوَدو از عشقی و شوقی که راه بدان بَرَد خالی بُوَد.
اما چون خالی نبُوَد و به چیزی مشغول باشد، آنچه بدان مشغول بود در حرکت آید و چون آتشی که دم در وی دهند افروختهتر گردد.
و هرکه را بر دل غالب آتشِ دوستیِ حق تعالی بُوَد، سماع وی را مهم باشد، که آن آتش تیزتز بود. و هرکه را در دل دوستیِ باطل بُوَد، سماع زهرِ قاتلِ وی بُوَد و بر وی حرام بُوَد.
علما را خلاف است در سماع که حلال است یا حرام. و هرکه حرام بکرده است از اهلِ ظاهر بوده است، که وی را خود صورت نبسته است که دوستیِ حق تعالی بهحقیقت در دلِ آدمی فروآید.
#کیمیای_سعادت
امام #محمد_غزالی
و چنانکه به زخمِ سنگ بر آهن ، آن سرِّ آتش آشکار گردد و به صحرا افتد،
همچنین سماعِ خوش و آواز موزون ، آن گوهرِ دل را بجنباند و در وی چیزی پیدا آوَرَد، بیآنکه آدمی را اندر آن اختیاری باشد.
و سببِ آن مناسبتیست که گوهرِ آدمی را با عالمِ عِلوی، که آن را عالمِ ارواح گویند، هست.
و عالمِ عِلوی عالم حُسن و جمال است، و اصل حُسن و جمال تناسب است، و هرچه متناسب است نمودگاریست از جمالِ آن عالَم.
چه هر جمال و حُسن و تناسب که در این عالَمِ محسوس است، همه ثمرهی حُسن و جمال و تناسبِ آن عالم است.
پس آوازِ خوشِ متناسب هم شبهتی دارد از عجایبِ آن عالَم، بدان سبب که آگاهی در دل پیدا آوَرَد، و حرکتی و شوقی پدید آوَرَد که باشد که آدمی خود نداند که آن چیست. و این در دلی بُوَد که آن ساده بُوَدو از عشقی و شوقی که راه بدان بَرَد خالی بُوَد.
اما چون خالی نبُوَد و به چیزی مشغول باشد، آنچه بدان مشغول بود در حرکت آید و چون آتشی که دم در وی دهند افروختهتر گردد.
و هرکه را بر دل غالب آتشِ دوستیِ حق تعالی بُوَد، سماع وی را مهم باشد، که آن آتش تیزتز بود. و هرکه را در دل دوستیِ باطل بُوَد، سماع زهرِ قاتلِ وی بُوَد و بر وی حرام بُوَد.
علما را خلاف است در سماع که حلال است یا حرام. و هرکه حرام بکرده است از اهلِ ظاهر بوده است، که وی را خود صورت نبسته است که دوستیِ حق تعالی بهحقیقت در دلِ آدمی فروآید.
#کیمیای_سعادت
امام #محمد_غزالی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و رسول(ص) گفت:
قومی باشند که قرآن برخوانند
و از حنجرهٔ ایشان برنگذرد!
و گویند کیست که قرآن چون ما خوانَد
و که داند چنانکه ما دانیم!
آنگاه به اصحاب نگریست و گفت:
ایشان از شما باشند و امت من
و ایشان همه هیزم دوزخ باشند.
#کیمیای_سعادت
#امام_محمد_غزالی
ابن سیرین كسی را گفت: چگونه ای؟!
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و لعنت بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
#امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و لعنت بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
#امام_محمد_غزالی
#کیمیای_سعادت
بدان که بزرگان گفتهاند:
دو رکعت نماز از عالِمی، فاضلتر از عبادت یکسالهی جاهل.
برای آنکه جاهل، آفات عمل نشناسد و آمیختگیِ وی به اغراض نداند و همه را خالص پندارد، که غش در عبادت همچون غش است در زر، که بعضی زر باشد که هرکه بدید آن را زر پندارد و صیرفی (صراف) نیز در غلط افتد، الا صیرفیِ استاد؛ اما همهی جاهلان، خود [را] زر پندارند، هرچه زر نبوَد و صورت زر دارد.
#امام_محمد_غزالی | #کیمیای_سعادت
جهد آن کن که "دل"خود را باز جویی
و از میان مشغله دنیا بیرون آری
و وی را به کمال خویش رسانی
که شرف و عزِ وی در آن جهان پیدا خواهد شد
که شادیی بیند بی اندوه
و بقایی بی فنا
و قدرتی بی عجز
و معرفتی بی شبهت
و جمال "حضرتی" بی کدورت.....
#جناب_محمد_غزالی
#کیمیای سعادت
و از میان مشغله دنیا بیرون آری
و وی را به کمال خویش رسانی
که شرف و عزِ وی در آن جهان پیدا خواهد شد
که شادیی بیند بی اندوه
و بقایی بی فنا
و قدرتی بی عجز
و معرفتی بی شبهت
و جمال "حضرتی" بی کدورت.....
#جناب_محمد_غزالی
#کیمیای سعادت