عاشقان ایران
471 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
دکتر #محمدعلی_اسلامی_ندوشن:
با پدیدآمدن #شاهنامه، پشت ایران محکم شد و این اطمینان حاصل گشت که شخصیت #ملی ایران تسخیر ناپذیر خواهد ماند چنان که #ترک آمد، #مغول آمد ولی ایران، #ایران ماند

@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
☝️☝️درباره 《کاشغر و پارسیان چین》

👈استان #کاشغر، سرزمین #پارسیان چین👉

👈مرزهای #زبان_پارسی از زمان #ساسانیان تا کنون، بخشی از چین را نیز دربرگرفته است👉

@LoversofIRAN

⬅️استان #کاشغر:
استان کاشغر یکی از استانهای (ولایات) باختری منطقه ی خودمختار #سین‌کیانگ چین است.
شهرهای استان کاشغر:
#کاشغر (مرکز استان)
ینگیسار، پوسکام، یارکنت، قاغیلیق، مکیت، یپورغا، پیزیوات، مارال باشی، ناحیه خودمختار #تاشکورگان_تاجیک هستند.
#فارسی_زبانان و #ایرانی_تباران استان کاشغر در ناحیه ی #سین_کیانگ در باختر #چین، شماری اندک از جمعیت این بخش هستند اما پیشینه ی زندگی شان در چین را می توان تا دوران #ساسانیان و شاید حتا پیشتر از آن، دنبال کرد. در زیر اطلاعات گزیده ای را در این باره بخوانید.
@LoversofIRAN

⬅️ #سین_کیانگ بخش خودمختار بزرگی در باختر جمهوری خلق چین است که پیش از این، #ترکستان_چین و یا #ترکستان_شرقی نام داشت.
مرکز این ناحیه، #اورومچی است و
شهرهای اصلی آن:
اورومچی، تورفان، #کاشغر، قارامای، غولجا، شیخ‌هنزه هستند.
از دیرباز بسیاری از چهره‌های ادبی منطقه #سین_کیانگ، آثاری به زبان #پارسی_دری می‌آفریده‌اند، که از آن جمله می‌توان ایشان را نام برد:
سیدی - (۱۵۵۴-۱۴۹۹)
رشید - (۱۶۷۸-۱۵۱۴)
زلیخا بیگم - (۱۶۰۸-؟)
میرزا حیدر - (۱۵۵۴-۱۴۹۹)
تاجری - (۱۹۲۵-۱۸۵۶)
احمد ضیایی - (۱۹۸۹-۱۹۱۳)

@LoversofIRAN

⬅️شهر #کاشغر؛
مرکز استان کاشغر است و در دوران گذشته، به نام #مروارید_جاده_ابریشم شناخته می شده است.
#شاپور_ساسانی در کتیبه #کعبه_زرتشت، در آنجا که گستره ی مرزهای امپراتوری خود را ترسیم می‌کند، از #کاشغر نیز در کنار #سغد، #چاچ و #ابرشهر که مرکز آن #نسا بوده ‌است، در شمار شهرهای قلمرو خود نام می‌برد.
گویا شاپور، کسی از دودمان ساسانی را به فرمانروایی کاشغر نگماشته بود و شاه #کوشانی(دودمان کوشانیان) به استقلال در آن سامان فرمان می‌راند و تنها خراج‌گزار شاه ایران بود. کاشغر نخستین بار در دورۀ فرمانروایی سلسلۀ #هان به حکومت چین پیوست.
کاشغر به عنوان مرکز فرهنگ #اسلامی در چین شناخته می‌شود. مسلمانان جعمیت این شهر را (در حدود ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ نفر) تشکیل می‌دهند. در کاشغر نزدیک به ۱۰هزار مسجد وجود دارد.
@LoversofIRAN

⬅️شهر #تاشکورگان_تاجیک:
 یا تاشقورقان، به معنای "دژ سنگی" از بخشهای استان کاشغر در ناحیه خودگردان سین‌کیانگ چین است.
تاشکورگان در فلات #پامیر و بر سر راه ابریشم واقع شده‌است. تاشکورگان با #پاکستان، #افغانستان، و #تاجیکستان هم مرز است.
#مسلمانان در آغاز قرن دوم به تاشکورگان رسیدند. در سدهٔ چهارم این شهر ضمیمه حکومت #ایلخانیان شد و در پی تلاش آنها و نیز تردد بازرگانان، دین اسلام در آنجا گسترش یافت. اهالی آنجا از قرن پنجم با ورود اعیان #اسماعیلیه و در رأس آنها #ناصرخسرو_قبادیانی، به اسماعیلیه گرویدند.
تاشکورگان در قرن هفتم جزو فرمانروایی یوانِ #مغول شد و با ورود سربازان مسلمان همراه این قوم، اسلام در آنجا گسترش یافت. در قرن سیزدهم نفوذ مبلّغان آقاخان محلاتی (متوفی ۱۲۹۹) که از هند اعزام می‌شدند، موجب گرایش اسماعیلیان تاشکورگان به شاخة #خواجوی شد که هنوز هم ادامه دارد. تاشکورگان در این قرن برای مدتی همراه با دیگر سرزمین های سین کیانگ جزو حکومت "ترکستان شرقی" به رهبری یعقوب بیگ شد، اما بار دیگر به چین پیوست (لی ـ شین هوا، ص ۴۷۵ـ ۴۸۶؛ ما ـ تونگ، ص ۴۸ـ۵۰).
از آثار مهم تاشکورگان《دژ تاریخی تاشکورگان》 در مسیر #جاده_ابریشم_جنوبی است که از سنگ و ملاط ساخته شده‌است.
جمعیت تاشکورگان ۳۰٬۰۰۰ نفر است. حدود ۸۴٪ ساکنان تاشکورگان از قوم #پامیری هستند که در چین، #تاجیک نامیده می‌شوند و به مانند پامیری‌های #تاجیکستان و #افغانستان هستند. آنها به زبان تاجیکی صحبت نمی‌کنند و زبان بیشتر آن‌ها 《زبان سریکالی》 و عده کمتری 《زبان وخی》 است که هر دو از گروه زبان‌های پامیری در شاخه #زبان‌های_ایرانی_شرقی است.

@LoversofIRAN

منبع:
■مرزهای اسلامی قوم تاجیک در چین و ویژگیهای فرهنگی آن.
■نقشه راهنمای پاکستان، تهران : گیتاشناسی، بی تا.
■جایگاه تاریخی زبان و ادب فارسی در سین کیانگ.
■ویکی پدیا.

@LoversofIRAN

در زیر؛
نگاره ی نخست:
استانهای جمهوری خلق چین نشان داده شده اند که بخش خودمختار 《سین کیانگ》 با رنگ سرخ دیده می شود.
نگاره ی دوم:
بخش خود مختار سین کیانگ که استان 《کاشغر》 در آن با رنگ سرخ نمایش داده شده است.
نگاره ی سوم:
بخش خودمختار سین کیانگ که در آن، استان 《کاشغر》 با رنگ زرد و استان 《تاشکورگان تاجیک》 با رنگ صورتی نشان داده شده است.
👇👇👇
👈چین، مرز خاوری گستره زبان فارسی است👉

اینکه #زبان_فارسی از خاور/شرق، تا کشور چین گسترش یافته است، یک ادعا نیست بلکه واقعیت تاریخی است که گواه های بسیاری برای آن داریم. فارسی پیوند دهنده میلیون ها تن، از میانه تا باختر آسیا است.
@LoversofIRAN


⬅️ #تاشکورگان در #کاشغر، دیار #فارسی زبانان در #چین

شهرستان خودمختار و تاجیک نشین #تاشغورگان/تاشکورگان/تاشقورقان/تاش قرغان، به معنای "دژ سنگی" از بخش های استان کاشغر در ناحیه ی خودگردان #سین‌_کیانگ در شمال باختری چین است که پیشینه تاثیر ایران در آن به دوره #ساسانیان می رسد چنانکه #شاپور_ساسانی در کتیبه #کعبه_زرتشت کاشغر را جزو قلمرو ایران نامبرده بود.

سین کیانگ، هم اندازه #ایران است که پیشتر نامش #ترکستان شرقی یا ترکستان چین بوده است. در شهر #زونگاری دارای معادن نفت و آهن است . مسلمانان، این ناحیه را به نام کاشغر و #ختن می‌شناسند.
سین کیانگ بخش خودمختار بزرگی در باختر جمهوری خلق چین است که
مرکز این ناحیه، #اورومچی است و
شهرهای اصلی آن: زونگاری، اورومچی، تورفان، کاشغر، قارامای، غولجا، شیخ‌هنزه.
از دیرباز بسیاری از چهره‌های ادبی منطقه سین_کیانگ، آثاری به زبان #پارسی_دری می‌آفریده‌اند مانند؛
سیدی۱۵۵۴-۱۴۹۹
رشید۱۶۷۸-۱۵۱۴
زلیخا بیگم۱۶۰۸-؟
میرزا حیدر۱۵۵۴-۱۴۹۹
تاجری۱۹۲۵-۱۸۵۶
احمد ضیایی۱۹۸۹-۱۹۱۳

شهرستان تاشکورگان در غرب سین کیانگ، در فلات #پامیر و بر سر راه #جاده_ابریشم قراردارد و با #پاکستان، #افغانستان، و #تاجیکستان هم مرز است(تقسیم بندی های کشوری در جمهوری چین، با ایران متفاوت است. شهرستان، بخش. ولایت و ناحیه، هم معنا با ایران نیست).

شهر تاشکورگان مرکز شهرستان خودمختار تاشکورگان است. این شهرستان در جنوب غربی ایالت خودمختار سین کیانگ، در ارتفاعی میان ۳۰۰۰_۳۳۰۰ متر در میان ۳کوه بلند پامیر جای گرفته است به همین خاطر از دوران کهنتر به آن #بام_جهان می گفتند که واژه ای فارسی است و گویا نخستین بار از سوی یک جغرافیدان ایرانی بر این بخش گذاشته شد.
این شهر کنار جاده راهبردی #قراقروم karakom بین چین و پاکستان جای دارد و پاسگاه مرزی پاکستان در جنوب آن، پس از گذرگاه خُنْجـَراب، است.

پیرامون این شهر کوه های بلند و یخچال های طبیعی است و رود تاشکورگان با جهت جنوبی_شمالی از آن می‌گذرد (مسیرهای زمینی جاده ابریشم و مبادلات فرهنگی بین شرق و غرب، ص ۳۴۴، ۴۲۱، ۴۲۵، ۵۴۰، ۵۴۴، ۵۶۶).
از آثار مهم تاشکورگان، قلعه‌ای قدیمی در مسیر جاده ابریشم جنوبی است که از سنگ و ملاط ساخته شده‌است به نام"دژ تاریخی تاشکورگان".
تاشکورگان در زمینه اقتصادی، از مناطق نسبتاً توسعه نیافته چین است و اقتصاد آن بر کشاورزی( به ویژه کشت غلات) و دامداری است. اقتصاد تاشکورگان در دهه‌های اخیر، با سیاست "دروازه‌های باز چین" (از ۱۳۵۹ ش.) و اولویت یافتن توسعه اقتصادیِ مناطقِ مسلمان نشین شمال غربی چین در برنامه فراگیر ۱۳۷۲ ـ ۱۳۷۹ش/۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۰ پیشرفت داشته‌است.

#مسلمانان در نخستین سال های قرن دوم هجری به تاشکورگان رسیدند. در سدهٔ چهارم این شهر ضمیمه حکومت #ایلخانیان شد و در پی تلاش آنها و نیز رفت و آمد بازرگانان، دین اسلام در آنجا گسترش یافت. اهالی آنجا از قرن پنجم با ورود اعیان #اسماعیلیه و در رأس آنها شاعر نامدار پارسی، #ناصر_خسرو_قبادیانی، به اسماعیلیه گرویدند. تاشکورگان در قرن هفتم بخشی از فرمانروایی یوانِ #مغول شد و با ورود سربازان مسلمان همراه این قوم، #اسلام در آنجا گسترش یافت. در قرن سیزدهم نفوذ مبلّغان #آقاخان_محلاتی (متوفی ۱۲۹۹) که از #هند اعزام می‌شدند، موجب گرایش اسماعیلیان تاشکورگان به شاخه #خواجوی شد که هنوز هم ادامه دارد. تاشکورگان در این قرن برای مدتی همراه با دیگر سرزمین های سین کیانگ جزو حکومت #ترکستان_شرقی به رهبری #یعقوب_بیگ شد، اما بار دیگر به چین پیوست (لی ـ شین هوا، ص ۴۷۵ـ ۴۸۶؛ ما ـ تونگ، ص ۴۸ـ۵۰).

جمعیت تاشکورگان ۳۰٬۰۰۰ نفر است. حدود ۸۴٪ ساکنان تاشکورگان از قوم #پامیری هستند که در چین، #تاجیک نامیده می‌شوند اما همانند پامیری‌های تاجیکستان و افغانستان هستند. آنها به زبان تاجیکی صحبت نمی‌کنند و زبان بیشتر آن‌ها زبان #سریکالی و عده کمتری زبان #وخی است که هر دو از گروه زبان‌های پامیری در شاخه زبان‌های #ایرانی شرقی است (وخی‌ها ایرانی‌نژاد بودند و به زبانی به نام ختنی سخن می‌گفتند که امروزه نابودشده‌ و از زبان‌های ایرانی شرقی بود).

■بنکده ها(منابع):
تاریخ اسلام در چین
مزارهای اسلامی قوم تاجیک در چین و ویژگیهای فرهنگی آن
ویژگیهای اسلام در شمال غربی چین
کتاب سال سین کیانگ۱۹۹۱

👈اجرای ترانه محلی با گویش ویژه فارسی تاجیکان، گروه خوانندگان فولکلور تاجیک 👇
https://t.me/LoversofIRAN/5099

👈اجرای ترانه فارسی، دختری هنرمند از کاشغر در غرب چین بخش مسلمان نشین سین کیانگ👇
https://t.me/LoversofIRAN/2185
عاشقان ایران
🔴فرهنگ ایران"جان فدا"می خواهد استاد #فریدون_جنیدی دیروز در هفتاد و نهمین، زادروزشان از درد بی توجهی به #ایران_باستان گفتند. از اینجا بخوانید👇 goo.gl/GDbkhu کانال #بنیاد_نیشابور @bonyad_neyshaboor
👈ادامه گفتگوی خواندنی با استاد #فریدون_جنیدی در ۷۹سالگی:
● فرهنگ ایران "جان فدا" می خواهد
●جوانان ایران باید اوستا بخوانند👉

#بخش_دو

⬅️غرب، با تمدن های کهن چه کرد:

از سوی دیگر افرادی که محکوم به مرگ بودند را به عنوان ملوان و پاروزن برگزیدند تا اگر اتفاقی برای کشتی رخ داد، قاتلان باشند که به کام مرگ می روند. این عده که دست و پای شان در غل و زنجیر بود، فریاد می زدند و به کریستف کلمب می گفتند «ما ممکن است از لبه دریا پرت شویم و به همین دلیل دیگر جلو نمی‌رویم! » اما با دیدن تکه چوبی روی آب، فهمیدند، سرزمینی وجود دارد. ابتدا تصور کردند به #هندوستان رسیده‌اند و هنوز هم در زبان انگلیسی به #سرخ_پوستان می گویند «Indian». #اروپا چه فجایعی در آن قاره رقم زد و چه میزان آثار فرهنگی را از بین برد، به حدی که می‌توان با حمله #مغول در #ایران مقایسه اش کرد. همه چیز را از بین بردند. مردم منطقه فکر می کردند «سوشیانس» یا نجات دهنده‌شان از شرق می آید پس با لبخند، گل و مهر به سوی میهمانان رفتند اما با تفنگ، توپ و شمشیر روبرو شدند. کاری که اروپا انجام داده لکه ننگی بر پیشانی جهان #غرب است. البته تمام این ننگ ها را می پوشانند و خود را موجه جلوه می دهند ولی ما ۴ هزار سال پیش در کتاب های مان از جمله در بخش هایی از #اوستا داریم که زمین، کروی است و به دور خودش می چرخد.

🔹چرا در کتاب تان هیچ ارجاعی به منابع غربی نداده اید؟ یعنی هیچ کدام آنها قابل اعتنا نیستند؟

به هیچ وجه از منابع خارجی بهره نبردیم. موضوع مهمی که در این میان وجود دارد آن است که نیاکان ما در همان حدود زمانی از شرقی ترین جزایر #ژاپن که «واق واق» نام داشتند تا غربی ترین جزایر را در #اروپا و #آفریقا اندازه گرفتند که ۱۸۰درجه شد. «واک» به معنای «گفتن» است. زبان آنها به گونه ای بود که ایرانیان نمی توانستد به همان شکل اداکنند و به همین دلیل گفتند«واق واق». آنها حدفاصل نیمروز را مشخص کردند و تمام این اتفاقات نیاز به دانش ریاضی سطح بسیار بالا داشت که ایرانیان باستان موفق به انجام این کار شدند. زمانی ما در خواب بعد از حمله مغول بودیم، سپس دویست سال #ایلخانان روی کار آمدند و بعد #صفویه که هیچ کدام به فرهنگ ایران کاری نداشتند. #قاجاریه هم که اصلا #ضد_ایران بود. در این زمان ها #انگلیسی ها کتاب های ما را خواندند و ۱۸۰درجه این سو و ۱۸۰درجه آن سو را جمع کردند و از ۳۶۰ درجه ای صحبت کردند که حالا در کتاب ها می خوانیم. جالب است که بدانیم ایرانیان «نیمروز» را به زبان عربی «نصف النهار»می‌نوشتند و انگلیسی‌ها این عبارت را «midday» ترجمه کردند و روی یکی از شهرهای خودشان قرار دادند. اکنون تمام جهان، محاسبات را بر اساس«midday» آنها انجام می‌دهد، در حالی که آنجا مرکزِ روزِ #جهانِ_باستان نیست. نیمروز همین نیمروز ماست که به درستی حساب شده اما انگلیسی ها کار را به نام خودشان تمام کردند. تا به امروز هم هیچ کس از #ایران برنخاسته تا بگوید این اندازه گیری از آنِ نیاکان ما بوده است و تمام جهان تصور می کند این کار را #انگلیسی ها انجام داده اند.
این یک خواب عمیق زیان بخش است که فرهنگ ایران را چند سده در خود فرو برد.
موارد از این دست بسیارند. به طور مثال #مولانا نیز به نام کشور دیگری مصادره شد. خواب طولانی ما سبب شده اتفاقاتی از این دست به کرات رخ دهند و حتی تاریخ تحریف شود.

🔹صحبت های شما بیش از آن که عبرت انگیز جلوه کند، دردناک است چرا که ظاهرا خواب بسیار طولانی شده و تمایلی برای حرکت نیز دیده نمی شود...

اتفاقا فکر می کنم توجه #ملت_ایران به #فرهنگ بیشتر شده است. اگر فرض کنیم هزار سال نیز در خواب بوده ایم، مدت زمان زیادی هم برای بیداری از خواب طولانی می طلبد چون این خواب، خماری دارد اما آثار بهبودش در نزد جوانان ایرانی دیده می شود و در نتیجه من به آینده امیدوارم. همه صحبت هایی که در این مصاحبه داشتم همگی از کتاب #اوستا هستند. فکر می کنم فرزندان ایران باید اوستا بخوانند و خودشان ببینند چه نکات دانشی شگفت انگیزی در این کتاب کهن ایران وجود دارد.

🔹گریزی به فلسفه بزنیم. نقل قولی می گوید «پیروز، تاریخ را می نویسد» و خواب طولانی که به آن اشاره شد مهر تاییدی بر این ادعا است. از سوی دیگر برخی معتقدند بازندگان در حال گذشته سازی هستند چرا که به آینده امید ندارند و بنابراین به گذشته دلخوشند. اگر خود را بازنده این بازه زمانی هزار ساله بدانیم، رفتاری که یک #زبان_شناس باید در دنیای امروز نشان دهد تا شک تاریخ سازی را از بین ببرد، چیست؟

اگر بخواهم درباره خودمان صحبت کنم، باید بگویم فعالیت های بنیاد نیشابور بسیار گسترده است اما شاید در میان دغدغه مندان #فرهنگ_باستان_ایران نیز کمتر کسی از این حجم فعالیت‌ها مطلع باشد. نه تنها برخی قدر نمی دانند بلکه حتی بسیاری از مردم به دلیل دست تنگ ما از وجود چنین بنیادی بی خبرند.

@LoversofIRAN
👈هbbc فارسی و پروژه تضعیف زبان فارسی برای آسیب زدن به همبستگی ملی
@LoversofIRAN
#میلاد_عظیمی

برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را می‌خوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ داده‌اند. دیگر اینکه آن‌قدر زبان‌شناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.

همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال‌ می‌گرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغ‌هایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که ‌فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بی‌خبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.

آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی این‌قدر نمی‌دانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آن‌قدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟

آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی این‌قدر نمی‌دانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامه‌خوان داشتند و بر فرزندان‌شان نام‌های شاهنامه ای می‌نهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.

چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یک‌بار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که می‌ترسیدند؟ شمشیری بر گرده‌شان بود؟ #ناصرالدین‌_شاه از که می‌ترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟

در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بی‌خریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار این‌نوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه می‌ترسیدند؟

نه. آن آقای دانشمند!! و صحنه‌پردازان bbcفارسی این‌ها را خوب می‌دانند اما می‌گویند و بازمی‌گویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.

پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربان‌تر باشیم. اختلاف‌هایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایه‌ی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربان‌تر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایع‌دستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انسان‌دوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دل‌ها را به هم نزدیک کرد وبی‌شعار و بی‌جدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.

نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت می‌کند. پاسخ یاوه‌گویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.

استاد زنده یاد #بدیع_‌الزمان_فروزانفر می‌گفت: معنای #وطن_‌دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
۸مهر
بزرگداشت شاعر عشق وعرفان
خالق زیباترین حماسه عرفانی
@drfarhoud
#مولانا
قرن۷
زاده #بلخ/افغانستان/بخشی از ایران کهن
درگذشت #قونیه/ترکیه
که با حمله وحشیانه #مغول، دیگر به ایران بازنگشت
@LoversofIRAN
👈پاسخ استوار #وحید_بهمن به تحریف درباره هویت مولانا و "ترک نامیدن" او

⬅️ پاسخ به موج جدید جعل و تحریف‌ هویت #مولانا، شاعر پارسی گوی #ایران_زمین

یک: در هیچ تذکره‌ و منبع تاریخی سخنی از ترک‌تبار بودن مولانا نیامده

دو: مولانا در دیوان شمس به روشنی می گوید که #ترکی نمی‌داند و #ترک نیست:
تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم
دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
تصویر این بیت از روی نسخه خطی دیوان شمس #کتابخانه #ملی ایران👇
https://goo.gl/g8Uy1f
همچنین #سلطان_ولد، پسر مولانا در کتاب "ابتدانامه" بدین نکته اشاره دارد که #زبان_ترکی نمی‌داند:
بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی/
گوی از پارسی و از تازی
که در این هردو خوش همی‌تازی/

سه: زبان مادری و پدری مولانا #پارسی بود از این رو تقریبا همه آثار نظم و نثر مولانا به زبان پارسی است. همچنین در زمان حیات مولانا #زبان #فارسی در #قونیه و #آناتولی_مرکزی رواج داشت و دارای گویشوران زیادی بود، از این رو مولانا در دیوان شمس این بیت‌ها را سرود:
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی، شکر خوردن به تنهایی/
یا:
اخلایی اخلایی، زبان پارسی می‌گو
که نبود شرط در حلقه، شکر خوردن به تنهایی/

سلطان ولد، پسر مولانا نیز در همین زمینه این بیت را سرود:
فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل‌اند و در خوابند

چهار: زبان آثار نظم و نثر مولانا به طور تقریبا کامل، #پارسی است و حدود هفتاد هزار بیت پارسی در قالب های مختلف شعری دارد. همچنین از آثار منثور او که به پارسی است می‌توان موارد زیر را برشمرد:
■ "مکاتیب مولانا"؛ مجموعه نامه‌های مولانا به معاصرین خود که همگی به پارسی است و دو نسخه‌ی آن در کتابخانه‌ی دارالفنون #استانبول موجود است.
■ "مجالس سبعه"؛ مجموعه‌ای پارسی از بیانات و اندرز‌های مولانا بر منبر که توسط مریدان و شاگردان او ثبت شد.
■ "فیه ما فیه"؛ مقالات مولانا: کتابی به نثر فارسی اثر مولانا با موضوع نقد و تفسیر عرفانی و شامل یادداشت هایی که در "سی سال" از سخنان مولانا در مجالس گردآوری شد.
■در کنار آثار اصلی مولانا، که همگی به پارسی است "کمتر از هزار بیت" به #عربی و نیز حدود "یکصد بیت"، ترکی/ یونانی نیز دیده می‌شوند که غالبا به شکل #ملمع هستند [مصرع‌ها و یا بیت‌های ترکی و یونانی در قالب شعر پارسی] و نه اشعار مستقل و تماما غیرپارسی. (ملمع صنعتی پرکاربرد در شعر فارسی پس از اسلام است. شاعران بزرگی چون حافظ، مولانا و سعدی از این صنعت شعری استفاده کردند و گاه میان بیت های فارسی خود، از جملات، مثل ها و آیات عربی سود بردند). همچنین باید اصالت و عدم الحاقی بودن این ابیات #ترکی و #یونانی از سوی خبرگان، مورد بررسی قرارگیرد چرا که در نسخه‌های کهن‌تر، مشابه آنها موجود نیست و احتمال دارد پس از مرگ مولوی، توسط برخی کاتبان به شکل جعل و تحریف وارد نوشته های وی شده باشد.

پنج: هر سه منبع و اثر اصلی درباره زندگی مولانا، اندیشه‌های وی، و خاندان ومریدانش به زبان پارسی است. این سه اثر به ترتیب قدمت:
«ابتدانامه» به قلم "سلطان ولد" پسر مولانا
«رساله سپهسالار در مناقب حضرت خداوندگار» به قلم فریدون بن احمد سپهسالار
«مناقب العارفین» به قلم شمس‌الدین احمد افلاکی

شش: دیدگاه مولانا در مورد #ترکان/
مولانا نیز مانند دیگر شاعران ایرانی درباره‌ی ترکان، در مفهوم #قومی و تباری نظر مثبتی نداشت(ترکان، قوم مهاجم #غیر_ایرانی بودند ومنظور از ترکان همان #مغول هااست که متفاوت از ترک زبان های ایران هستند. ترک زبان های ایران، از دید علمی، نژادشان ایرانی و غیرترک، اما زبان محلی شان به دلیل استیلای ترکان در دوره ای از تاریخ، شکلی از گویش ترکی شد) و این نکته را به روشنی به زبان آورد:
■مثنوی معنوی، دفترچهارم، بخش۱۴؛
آن ابوجهل از پیمبر معجزی
خواست همچون کینه‌ور تُرک غُزی
■مثنوی معنوی، دفتردوم، بخش۸۶؛
آن غُزان تُرک خون‌ریز آمدند
بهر یغما بر دهی ناگه زدند
■ دیوان شمس، بخش غزلیات
آب حیات تو گر از این بنده تیره شد
تُرکی مکن به کشتنم ای تُرک تُرک خو
#شمس‌الدین_احمد_افلاکی در کتاب «مناقب العارفین»، شرح زندگی مولانا، می‌نویسد:
حکایت مشهور است که روزی حضرت شیخ صلاح‌الدین[فریدون زرکوب، شاگرد و دوست مولانا] جهت عمارت باغ خود مَشّاقان[زحمت‌کشان] ترکی را به مزدوری گرفته بود. حضرت مولانا فرمود که، افندی در وقت عمارتی که باشد، مَشّاقان رومی بایدگرفتن و در وقت خراب کردن چیزی، مزدوران ترک؛ چه عمارت عالم مخصوص است به رومیان و خرابی جهان مقصور است به ترکان؛ و حق تعالی چون ایجاد عالم ملک فرمود... گروه ترکان آفرید تا بی محابا و شفقت هر عمارتی دیدند خراب کنند...و هنوز می‌کنند و همچنان[روز به روز] تا قیامت خراب خواهندکرد وخرابی #قونیه هم در دست ظلمه ترکان بی‌رحم خواهدبود.

این بخش از #مناقب_العارفین👇
https://goo.gl/6R8vkm

@Ir_Bahman


@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد


⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانه‌هایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب می‌شود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته می‌شود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)‌گویند.

پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگ‌نبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمین‌های #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنان‌که #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه‍.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمین‌های شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسله‌های ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند

مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمین‌داران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری می‌زدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد می‌آمدند، در مدارس و کتابخانه‌هایش به فراگیری دانش می‌پرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه‍.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آن‌ها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.

#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود می‌نویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت

#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد

در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانی‌ها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سال‌های ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند

دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خان‌های خیوه به مرو تاخت وتاز می‌کردند چنان‌که در ۱۲۷۶ق. محمدامین‌خان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بی‌احتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی دره‌های #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه‍.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
ستیز با واژگان #پارسی_سره حتا میان بزرگان فرهنگ و ادب ایران هم بوده است،اما امروز پیروزی برخی واژگان پارسی را بر همتایان عربی میبینیم
تغییر، همیشه با مقاومت همراه است

#تقی‌زاده: گذاشتن کلمه‌ فارسی‌الاصل مسلم نامأنوس، به جای فارسی عربی‌الاصل جایز نیست؛ چونکه لغات عربی در اثر استقرار هزارساله،حق توطن مشروع پیدا کرده(‌!)

پاسخِ #صادق_هدایت:
جای تعجب است لغات #فارسی که چند هزارسال پیش از اختراع زبان عربی در این آب‌وخاک رایج بوده و مردم بیشتر به آن آشنا هستند تکفیر وتبعید می‌شوند و حق توطن ندارند! پیشنهاد دیکتاتورمآبانه‌ی غریبی که در دنیا سابقه ندارد!
اگر به جرم این است که روزگاری ایران از #عرب شکست خورد، پس باید زبان خود را فراموش بکند، ایران از #یونان و #مغول هم شکست خورد، از این قرار چرا نباید زبان آنها را حفظ بکند؟!
اگر به علت مذهب است، باید دید کدام #ملت مترقی قبل از ما این شیوه را به کار بسته و به نتیجه رسیده تا ما هم تقلید بکنیم. مللی که زبان مادری خود را از دست داده‌اند همگی نابود و مضمحل شده اند
ملل اروپایی به علت این که مسیحی هستند هیچگاه حاضر نشدند عادات و رسوم و زبان یهودیان زمان عیسی ع را به کار برند
نشریه #نهضت_جنگل که از ۱۲۹۹ خ. چاپ شد، درشماره۲۴ خود در واکنش به توطئه جعل نام #آذربایجان بر #باکو توسط حزب #پانترک #مساوات مقاله اعتراضی زد که نشان آگاهی ژرف آنهابود

📍بخشی از آن یادداشت میهن پرستانه:

#قفقازيه‌_جنوبی كه شهرهای آن به شهادت تاريخ اسم معين دارند، همه #پارسی نژاد و ایرانی الاصل غير از زبانشان كه فعلا #تركی است؛ اسم آذربايجان را به خودگذاشت! چرا؟

نام #آذربايجانی به خود دادن، خيال ما رامتوجه يک سری اسرار مهمه‌ سياسی كه مدت‌ هاست مطلع ايم می نمايد

آذربایجان عضو مهم #ایران، منشاء انقلاب( #مشروطه)، پیشقدم فداکاری، مولد #زرتشت پارسی، معبد #پارسیان سابقه، امروز بچه زایید!

(مساوات) به وسعت مملکت(ما)بیفزود، بزرگی ارزانی فرمود، به دولت و #ملت_ایران اهمیت داد، از #روسیه غاصب مجزی شد؛ به ایران مغصوب چسبید، چه چسبیدنی!

استیلای #مغول نه تنها زبان ولایات شمال ایران را #ترکی نمود بلکه گویا چندی است تغییر ماهیت هم نهاده!
قفقاز #فارسی زبان، بادکوبه و سالیان و لنکران #تالش نژاد، بدواً ترک زبان شده!

متعاقب آن #وحدت_ترکی_زبان‌ها هم با مقصود معین، پروگرام عملی یک عده شده، تحت سلطنت یک #دولت_ترکی!

@ban_Turkey