عاشقان ایران
بیست و ششم شهریور سالروز درگذشت استاد #محمد_جان_شکوری_بخارایی، ادیب معاصر #تاجیک است کسی که به قول #مجتهد_شبستری، برای دوستدارانش نماد سه چیز است: #ایران_بزرگ #بخارا #زبان #فارسی #پارسی @LoversofIRAN
👈استاد #محمد_جان_شکوری بخارایی (ادیب معاصر تاجیک):
به عقیدهی بنده رسالت تاریخی #ایران آن است که در پرورش یکی از ریشه های درخت کهنسال #ایرانیت که از خاک پاک فرهنگخیز و دریآفرینِ #ماوراءالنهر ( #فرارودان) شاداب می گردد، همت گمارد و نگذارد که این ریشه آسیب ببیند.
فرهنگ ایرانی با آن ارزش های گرانبها که از عهد قدیم تا امروز در ماوراءالنهر و #خراسان ایجاد شده اند مکمل است، وگرنه ناقص خواهد بود. ما باید از پی آن باشیم که یگانگی ساختار و فرهنگ ایرانی و یکپارچگی محیط زیست آن، پیوسته پایداری افزاید. همبستگی بخش ها و منطقه ها از مهمترین شرط های ترقی همهجانبه فرهنگ به صفت واحد کل و یک تکهای است از ایران.
امید داریم که برای آمادگی زمینه رشد فرهنگ ایرانی در همه قلمرو #زبان #فارسی، غمخواری ویژه ای ظاهر نماید.
**محمد جان شکوری بخارایی، خلاء معنوی در #تاجیکستان و رسالت تاریخی آن، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، زمستان۱۳۷۵، ش۱۶، ص۴۰
/از@paniranist/
@LoversofIRAN
https://t.me/LoversofIRAN/7545
به عقیدهی بنده رسالت تاریخی #ایران آن است که در پرورش یکی از ریشه های درخت کهنسال #ایرانیت که از خاک پاک فرهنگخیز و دریآفرینِ #ماوراءالنهر ( #فرارودان) شاداب می گردد، همت گمارد و نگذارد که این ریشه آسیب ببیند.
فرهنگ ایرانی با آن ارزش های گرانبها که از عهد قدیم تا امروز در ماوراءالنهر و #خراسان ایجاد شده اند مکمل است، وگرنه ناقص خواهد بود. ما باید از پی آن باشیم که یگانگی ساختار و فرهنگ ایرانی و یکپارچگی محیط زیست آن، پیوسته پایداری افزاید. همبستگی بخش ها و منطقه ها از مهمترین شرط های ترقی همهجانبه فرهنگ به صفت واحد کل و یک تکهای است از ایران.
امید داریم که برای آمادگی زمینه رشد فرهنگ ایرانی در همه قلمرو #زبان #فارسی، غمخواری ویژه ای ظاهر نماید.
**محمد جان شکوری بخارایی، خلاء معنوی در #تاجیکستان و رسالت تاریخی آن، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، زمستان۱۳۷۵، ش۱۶، ص۴۰
/از@paniranist/
@LoversofIRAN
https://t.me/LoversofIRAN/7545
Telegram
Lovers of IRAN
بیست و ششم شهریور
سالروز درگذشت استاد #محمد_جان_شکوری_بخارایی،
ادیب معاصر #تاجیک است
کسی که به قول #مجتهد_شبستری، برای دوستدارانش نماد سه چیز است:
#ایران_بزرگ
#بخارا
#زبان #فارسی #پارسی
@LoversofIRAN
سالروز درگذشت استاد #محمد_جان_شکوری_بخارایی،
ادیب معاصر #تاجیک است
کسی که به قول #مجتهد_شبستری، برای دوستدارانش نماد سه چیز است:
#ایران_بزرگ
#بخارا
#زبان #فارسی #پارسی
@LoversofIRAN
👈سندی ۹۰۰ ساله از جایگاه زبان پارسی در آسیای میانه ( دولت خوارزمشاهیان)
#آسیای_میانه #فرارودان
✍ وحید بهمن
⬅️ #اسماعیل_جرجانی پزشک نامدار ایرانی در مقدمهی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی دلیل نگارش کتابش به #زبان #پارسی را، درک و فهم و بهره بردن همگان از کتاب ذکر کرده است.👇
https://goo.gl/ygRkQx
کتاب ذخیرهی #خوارزمشاهی به نام سلطان قطبالدین محمد خوارزمشاهی پسر "انوشتکین غرجه" نیای بزرگ #خوارزمشاهیان و در سال ۵۰۴ هجری قمری برابر با ۱۱۱۰ میلادی [ ۹۰۸ سال پیش] نوشته شده است.
از طریق لینک زیر، تصویر برگ نخست از نسخهی خطی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی را مشاهده بفرمایید.👇
https://goo.gl/XPC3PJ
کتاب ذخیره خوارزمشاهی بزرگترین کتاب پزشکی نوشته شده به #زبان_فارسی تا آن مقطع تاریخی [اوایل قرن ششم هجری] بشمار میرود و نسخههای خطی پر شماری از این کتاب بر جای مانده است.
اسماعیل #جرجانی در بخشی از مقدمهی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی اینچنین نوشته است:
" ...این کتاب، بنام این خداوند [ سلطان قطبالدین محمد خوارزمشاه] جمع کرد و کتاب را نام ذخیرهی خوارزمشاهی نهاد تا همچون نام آن خداوند در آفاق معروف گردد و هم چون نیک نامی او در جهان دیر بماند و به پارسی ساخت تا به برکت دولت او منفعت این کتاب به هر کسی برسد و خاص و عام را بهره باشد..."
از کانال وحید بهمن(پژوهشگر) @Ir_Bahman
@LoversofIRAN
#آسیای_میانه #فرارودان
✍ وحید بهمن
⬅️ #اسماعیل_جرجانی پزشک نامدار ایرانی در مقدمهی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی دلیل نگارش کتابش به #زبان #پارسی را، درک و فهم و بهره بردن همگان از کتاب ذکر کرده است.👇
https://goo.gl/ygRkQx
کتاب ذخیرهی #خوارزمشاهی به نام سلطان قطبالدین محمد خوارزمشاهی پسر "انوشتکین غرجه" نیای بزرگ #خوارزمشاهیان و در سال ۵۰۴ هجری قمری برابر با ۱۱۱۰ میلادی [ ۹۰۸ سال پیش] نوشته شده است.
از طریق لینک زیر، تصویر برگ نخست از نسخهی خطی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی را مشاهده بفرمایید.👇
https://goo.gl/XPC3PJ
کتاب ذخیره خوارزمشاهی بزرگترین کتاب پزشکی نوشته شده به #زبان_فارسی تا آن مقطع تاریخی [اوایل قرن ششم هجری] بشمار میرود و نسخههای خطی پر شماری از این کتاب بر جای مانده است.
اسماعیل #جرجانی در بخشی از مقدمهی کتاب ذخیرهی خوارزمشاهی اینچنین نوشته است:
" ...این کتاب، بنام این خداوند [ سلطان قطبالدین محمد خوارزمشاه] جمع کرد و کتاب را نام ذخیرهی خوارزمشاهی نهاد تا همچون نام آن خداوند در آفاق معروف گردد و هم چون نیک نامی او در جهان دیر بماند و به پارسی ساخت تا به برکت دولت او منفعت این کتاب به هر کسی برسد و خاص و عام را بهره باشد..."
از کانال وحید بهمن(پژوهشگر) @Ir_Bahman
@LoversofIRAN
برنامه ای که #روسیه/ #شوروی برای کمرنگ کردن جایگاه و پایگاه فرهنگ ایرانی و #زبان #فارسی در #آسیای_میانه/ #فرارودان انجام داده است
استاد #شفیعی_کدکنی
تضعیف پیوسته ایران از #قاجار تاکنون
@LoversofIRAN
استاد #شفیعی_کدکنی
تضعیف پیوسته ایران از #قاجار تاکنون
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زبان فارسی و موسیقی و رقص ایرانی در #فرارودان #آسیای_میانه
یک نمونه #مروگی
آواز: #نگینه (امانقلوا) و #دمیربیک_علیموف
#تاجیکستان
رقص های حوزه تمدنی #ایران_کهن بسیار همانند رقص اصیل ایرانی اند
موسیقی مَروه گی:
گفته می شود که #شاه_مراد خان حاکم #بخارا در ۱۷۸۸میلادی پس از ویران کردن شهر #مرو، ایرانیان آن شهر را به اجبار به بخارا کوچانید
اما اجازه ورود آنان را به شهر را نداد، پس آنها به اجبار در بیرون شهر بخارا نشیمن گزیدند و #کوچه_ایرانیان در آن دیار اینگونه بناشد.
همچنین آنها موسیقی ویژه خود را در بخارا گسترش دادند که به نام "موره گی" یا "مروه گی" یا #مروگی ( وابسته و منسوب به مرو) شناخته شد.
این موسیقی با گذر زمان چنان برجسته شد که همه گردهمایی های هنری بخارا آن را استفاده می کردند.
مروه گی خوانی در آغاز بیشتر بر مبنای #رباعیات بود اما بعدها انواع دیگر شعری به آن افزوده شد.
دولت های #ازبکستان و #تاجیکستان کوشش خاصی برای حمایت از شش مقام و مروه گی خوانی کرده اند
ویرایش شده از متن @irtaj
@LoversofIRAN
درباره چگونگی جداشدن شهر باستانی #مرو از ایران دوره #قاجار، اینجا را بخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
یک نمونه #مروگی
آواز: #نگینه (امانقلوا) و #دمیربیک_علیموف
#تاجیکستان
رقص های حوزه تمدنی #ایران_کهن بسیار همانند رقص اصیل ایرانی اند
موسیقی مَروه گی:
گفته می شود که #شاه_مراد خان حاکم #بخارا در ۱۷۸۸میلادی پس از ویران کردن شهر #مرو، ایرانیان آن شهر را به اجبار به بخارا کوچانید
اما اجازه ورود آنان را به شهر را نداد، پس آنها به اجبار در بیرون شهر بخارا نشیمن گزیدند و #کوچه_ایرانیان در آن دیار اینگونه بناشد.
همچنین آنها موسیقی ویژه خود را در بخارا گسترش دادند که به نام "موره گی" یا "مروه گی" یا #مروگی ( وابسته و منسوب به مرو) شناخته شد.
این موسیقی با گذر زمان چنان برجسته شد که همه گردهمایی های هنری بخارا آن را استفاده می کردند.
مروه گی خوانی در آغاز بیشتر بر مبنای #رباعیات بود اما بعدها انواع دیگر شعری به آن افزوده شد.
دولت های #ازبکستان و #تاجیکستان کوشش خاصی برای حمایت از شش مقام و مروه گی خوانی کرده اند
ویرایش شده از متن @irtaj
@LoversofIRAN
درباره چگونگی جداشدن شهر باستانی #مرو از ایران دوره #قاجار، اینجا را بخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
Audio
نمونه ای از مروه گی خوانی سنتی
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نمونه از موسیقی #مروگی
از #علیشیر_عبادالله_یف از #بخارا
به راستی تن پوش و رقص های اصیل هنرمندان زن #فرارودان، فضای ایران کهن را به یاد می آورد و چه ارزشمند است تلاش این پاسبانان فرهنگ ایرانی در آسیای میانه، حتا اگر خود به ارزش این تلاش آگاه نباشند.
موسیقی مروگی، یادگار ایرانیان #مرو( #ترکمنستان امروزی) است که به بخارا ( #ازبکستان امروزی کوچانده شدند)
درباره پیشینه مروگی اینجا را بخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7954
با ما همراه شوید برای دانستن از ایران زمین
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
از #علیشیر_عبادالله_یف از #بخارا
به راستی تن پوش و رقص های اصیل هنرمندان زن #فرارودان، فضای ایران کهن را به یاد می آورد و چه ارزشمند است تلاش این پاسبانان فرهنگ ایرانی در آسیای میانه، حتا اگر خود به ارزش این تلاش آگاه نباشند.
موسیقی مروگی، یادگار ایرانیان #مرو( #ترکمنستان امروزی) است که به بخارا ( #ازبکستان امروزی کوچانده شدند)
درباره پیشینه مروگی اینجا را بخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7954
با ما همراه شوید برای دانستن از ایران زمین
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
گستره سرزمینی پادشاهی ایران (سرزمین های رنگ شده) در نقشه دکتر بالتر، سال ۱۸۵۱ میلادی؛
که بخش های #افغانستان، بلوچستان #پاکستان، قسمتی از #آسیای_میانه/ #فرارودان را هم در برداشته است.
نام درست #خلیج_فارس هم با Sinus Persicus نشان داده شده است.
Dr. Butler's Atlas of Ancient Geography, 1851
منبع: دانشگاه تگزاس
/از مرکز مطالعات خلیج فارس/
@LoversofIRAN
که بخش های #افغانستان، بلوچستان #پاکستان، قسمتی از #آسیای_میانه/ #فرارودان را هم در برداشته است.
نام درست #خلیج_فارس هم با Sinus Persicus نشان داده شده است.
Dr. Butler's Atlas of Ancient Geography, 1851
منبع: دانشگاه تگزاس
/از مرکز مطالعات خلیج فارس/
@LoversofIRAN
👈یکی از هزاران نشانه مرزهای کهن #ایران_زمین
✍ #ماریا_بهمن_پور
از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ
استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"
اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبیترین نقطه چاچ به سیردریا میرسید و چاچ در کرانه راست رودخانه بود
در ۷۵۱میلادی "کاوسیان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینیها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسیان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف #چ در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری سلسله ۳/ #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی/ و #حدود_العالم درباره چاچ نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر #اسلام در برابر #ترکان و مرز اسلام و ترکان کافر می نامیدند
چاچ در ادبیات فارسی بهویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته میشد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.
چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند
(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)
۱۸۶۵ روسها تاشکند (بخشی از خاننشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبههای تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروانهای #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد
امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.
اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند
برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاثآبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶
https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
✍ #ماریا_بهمن_پور
از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ
استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"
اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبیترین نقطه چاچ به سیردریا میرسید و چاچ در کرانه راست رودخانه بود
در ۷۵۱میلادی "کاوسیان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینیها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسیان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف #چ در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری سلسله ۳/ #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی/ و #حدود_العالم درباره چاچ نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر #اسلام در برابر #ترکان و مرز اسلام و ترکان کافر می نامیدند
چاچ در ادبیات فارسی بهویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته میشد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.
چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند
(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)
۱۸۶۵ روسها تاشکند (بخشی از خاننشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبههای تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروانهای #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد
امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.
اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند
برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاثآبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶
https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
Telegram
Lovers of IRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈 سندی ارزشمند از جایگاه زبان پارسی در آسیای میانه
@LoversofIRAN
✍ #وحید_بهمن
⬅️ فرمان پارسی مله بهادرخان، حاکم #خانات_خوقند، خطاب به بزرگان شهر تاشکند ( ازبکستان)
بر اساس متن فرمان و به دستور ملّه بهادر خان، حکمران خانات #خوقند، عالم بیگ دادخواه چند دکان در بازار شهر #تاشکند را تعمیر کرده و وقف مدرسه کوکلداش نموده است.
تاریخ صدور فرمان سال ۱۲۷۵ هجری قمری برابر با ۱۸۵۸ میلادی [۱۶۰ سال پیش] است.
خانات خوقند متشکل از قبایل مختلف ترکان از جمله #قرقیزها و #ازبکها و #قابچاقها بودند که از سال ۱۷۰۹ میلادی تا ۱۸۷۶ میلادی بر قسمتهای بزرگی از #آسیای_میانه ( #فرارودان / #بین_النهرین)حکمرانی کردند. حکومت خانات خوقند در سال ۱۸۷۶ میلادی و پس از شکست از قوای #روس، برچیده شد.
قلمرو حکمرانی خانات خوقند در اوج قدرت شامل بخشهای بزرگی از کشورهای امروزی #ازبکستان، #قرقیزستان، #قزاقستان و #تاجیکستان بود.
زبان پارسی، زبان رسمی و دیوانی خانات خوقند بود و اسناد پرشماری شامل فرمان، نامه و وقفنامه به زبان پارسی از دوران حکمرانی خانات خوقند بر جای مانده است.
🔹 تصویر اصل فرمان مله بهادر خان پیوست متن میباشد.
https://goo.gl/FQvQTt
🔸 از طریق لینک زیر رونویسی متن فرمان پارسی مله بهادر خان را مشاهده بفرمایید.👇
https://goo.gl/PndoFN
از کانال @Ir_Bahman
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
✍ #وحید_بهمن
⬅️ فرمان پارسی مله بهادرخان، حاکم #خانات_خوقند، خطاب به بزرگان شهر تاشکند ( ازبکستان)
بر اساس متن فرمان و به دستور ملّه بهادر خان، حکمران خانات #خوقند، عالم بیگ دادخواه چند دکان در بازار شهر #تاشکند را تعمیر کرده و وقف مدرسه کوکلداش نموده است.
تاریخ صدور فرمان سال ۱۲۷۵ هجری قمری برابر با ۱۸۵۸ میلادی [۱۶۰ سال پیش] است.
خانات خوقند متشکل از قبایل مختلف ترکان از جمله #قرقیزها و #ازبکها و #قابچاقها بودند که از سال ۱۷۰۹ میلادی تا ۱۸۷۶ میلادی بر قسمتهای بزرگی از #آسیای_میانه ( #فرارودان / #بین_النهرین)حکمرانی کردند. حکومت خانات خوقند در سال ۱۸۷۶ میلادی و پس از شکست از قوای #روس، برچیده شد.
قلمرو حکمرانی خانات خوقند در اوج قدرت شامل بخشهای بزرگی از کشورهای امروزی #ازبکستان، #قرقیزستان، #قزاقستان و #تاجیکستان بود.
زبان پارسی، زبان رسمی و دیوانی خانات خوقند بود و اسناد پرشماری شامل فرمان، نامه و وقفنامه به زبان پارسی از دوران حکمرانی خانات خوقند بر جای مانده است.
🔹 تصویر اصل فرمان مله بهادر خان پیوست متن میباشد.
https://goo.gl/FQvQTt
🔸 از طریق لینک زیر رونویسی متن فرمان پارسی مله بهادر خان را مشاهده بفرمایید.👇
https://goo.gl/PndoFN
از کانال @Ir_Bahman
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈ترانه "بوی جوی مولیان"، داستانی زیبا از گذشته مشترک ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN
⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد
سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.
ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه. ق) امیر #سامانی بود که در هشتسالگی جانشین پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهشهای باستانشناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شدهاست.
امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات شایانی کرد. میگویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.
در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای زیبا میرسد که آنجا جلوی هرکدام از خانهها باغهای بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.
این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال شد چون در همه سرزمینهای گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده بود از وزیر امیر میخواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکههای زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.
بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
امیرنصر، به اینجای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند بهجز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکههایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.
■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.
روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏
https://t.me/LoversofIRAN/6245
Telegram
Lovers of IRAN
بوی جوی مولیان
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
این پارچه موسیقی در #تاجیکستان و #ازبکستان دوستداران بسیاردارد
آواز: بانو #مرضیه و استاد #بنان
/بیات اصفهان/
آهنگساز #روح_الله_خالقی
شعر #رودکی
ای #بخارا شادباش و دیر زی
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈یکی گفتا تو ایرانی،
دگر گفتا تو تاجیکی👉
👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک
#مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی
⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.
⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخوانندهترین کتابهای او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمیشد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعهاشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازهای دمید و آن را در قلمرو #فارسی_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هممیهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.
⬅️متن این ترانه ی زیبا:
زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده است
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کرده است
به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حقگویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده است
میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده است
جدا بودم ز هم خونان، که بی پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است
امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله ام را بی فنا کرده است
یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده است
جهان یک روز میترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN
тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.
#ایران_سرو_ستبر_تاریخ
دگر گفتا تو تاجیکی👉
👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک
#مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی
⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.
⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخوانندهترین کتابهای او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمیشد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعهاشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازهای دمید و آن را در قلمرو #فارسی_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هممیهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.
⬅️متن این ترانه ی زیبا:
زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده است
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کرده است
به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حقگویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده است
میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده است
جدا بودم ز هم خونان، که بی پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است
امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله ام را بی فنا کرده است
یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده است
جهان یک روز میترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN
тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.
#ایران_سرو_ستبر_تاریخ
Telegram
👈نامه سرگشاده "پارسی انجمن"، به سر رشته دارانِ "تاجیکستان"
کاری بسیار شایسته و بایسته از کنشگران "پارسی انجمن" در واکنش به ادامه سیاست دورکردن #فارسی زبانان #فرارود ( آسیای میانه) که در #تاجیکستان و #ازبکستان زندگی می کنند از تاریخ و فرهنگ و مردم #ایران که از دوره کمونیستی شوروی آغاز شد و هنوز هم با بهانه های گوناگون اما با فشار و تنش کمتر دنبال می شود. این نامه تنها به رییس جمهور مادام العمر (و البته دیکتاتور) و سران تاجیکستان نوشته شده است و نه ازبکستان؛ زیرا ازبکستان همه ۳۰سال پس از استقلال از شوروی را در چنبره حکومت #ازبک ها که ضد فارسی ها( #تاجیک ها) هستند در شرایطی است که اصلا نمی توان چنین درخواستی را در شکل یک نامه بدان گسیل داشت!
⬅️درود
به رئیسجمهورِ تاجیکستان جنابِ امامعلی رحمان،
به رئیسِ مجلسِ ملیِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ محمدسعید عبیداللهاف،
به رئیسِ مجلسِ نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ شکورجان ظهورف،
به نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان.
میدانیم که سدهی بیستم سدهای بسیار تلخ و دردناک برای زبانِ پارسی در #آسیای_میانه یا #فرارودان بود. در این سده، زبانِ #پارسی در تاجیکستان ضربههایی بسیار سخت خورد، آسیبهایی بسیار دید، و سست و ناتوان گردید. اکنون، در زمانِ فرخندهی استقلال، امید است که آنچه زبانِ ما در سدهی بیستم از کف داد در سدهی بیستویکم دوباره به دست آورد، و شما بزرگواران در جایگاهِ رهبری و نمایندگیِ سرزمینِ نیاکانِ خردمندمان بر این کارِ بزرگ توانایید.
۱. میدانیم که تا سالِ ۱۹۲۵ زبانِ مردمانِ فرارودان را «پارسی» مینامیدند، و از #رودکی تا #عینی ادبیّاتی را که در این سرزمین پدید آمد ادبیّاتِ پارسی میگفتند. زینرو، از عالیجنابان درخواست میکنیم برای پاسداشتِ یکپارچگیِ ملیِ تاجیکستان، رشدِ خودشناسیِ #ملی و سربلندیِ #تاجیکان، پاسداشتِ میراثِ معنویِ تاجیکستان، تداومِ زبان و گسترش و بالش و شکوفاییِ آن و شراکت در همهی افتخارهای فرهنگیِ پارسیگویانِ جهان، نامِ درست و راستینِ زبانِ تاجیکان که «پارسی» است به رسمیت شناخته شود.
۲. از نخستین سالهای برپاییِ حکومتِ شوروی، نظریّهپردازانِ حزبِ #کمونیست #روسیه، برای مرزبندی و کشورسازی در سرزمینهایی که روسیّهی تزاری به چنگ آورده بود و برای بریدن پیوند مردمانِ آن سرزمینها از خاستگاههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیِ خودشان خطِّ کهنِ پارسی را به خطِّ بیگانهی #سیریلیک (روسی) دگر کردند تا همهی گنجینهی فرهنگ و ادبِ نیاکان از دسترسِ نسلهای تازه دور بماند و یک گسستِ بزرگِ تاریخی و فرهنگی پدید آید و حافظهی تاریخیِ مردمان پاک شود، که برآیندِ آن را میبینیم، اکنون مهمترین دشواریِ تاجیکان برای پیوند با همزبانانِ خود، و نیز بهرهگیری از میراثِ گرانسنگِ نیاکانیِ خویش، ندانستنِ دبیره یا #خط پارسی است. تا زمانی که دبیرهی نیاکانی به تاجیکستان بازنگردد این کشور نخواهد توانست پیوندِ خود را با همزبانانِ خویش در سراسرِ جهان استوار کند و از دستاوردهای کلانِ فنی، دانشی و فرهنگیِ همزبانان بهره گیرد و به این گنجینهی بزرگ در راهِ پیشرفتِ خود دست یابد. بر همین پایه، از عالیجنابان درخواست میشود تا برنامهای زمانمند برای بازگرداندنِ خطِّ نیاکانی به تاجیکستان پیریزی کنند.
۳. زبانِ پارسی میراثِ مشترکِ یک حوزهی تمدّنیِ کهن است که نقشی بزرگ در فرهنگِ جهان داشته است. هر یک از باشندگانِ این حوزهی تمدّنی به یک اندازه صاحبِ این میراثِ زبانیاند و به یک اندازه نیز دربرابرِ آن مسئولاند. زینرو، واژههای این زبان را به #افغانستانی و #ایرانی و #تاجیکی و … دستهبندی کردن سببِ سستیِ زبانِ مشترکِ پارسیزبانان خواهد شد. واژههای این زبان از هر سرزمینی که آمده باشند ازآنِ همهی پارسیزبانان است، نه کشوری ویژه. در همین راستا، از عالیجنابان درخواست میشود تا با گذاردنِ قانون، جلوی سیاستِ جداییافکنانه دشمنانِ زبانِ پارسی را بگیرند، و همچنین زمینههای قانونی برای پالایشِ زبانِ پارسی در تاجیکستان از واژههای بیگانه را فراهم آورند.
/از پارسی انجمن @parsi_anjoman/
@LoversofIRAN
کاری بسیار شایسته و بایسته از کنشگران "پارسی انجمن" در واکنش به ادامه سیاست دورکردن #فارسی زبانان #فرارود ( آسیای میانه) که در #تاجیکستان و #ازبکستان زندگی می کنند از تاریخ و فرهنگ و مردم #ایران که از دوره کمونیستی شوروی آغاز شد و هنوز هم با بهانه های گوناگون اما با فشار و تنش کمتر دنبال می شود. این نامه تنها به رییس جمهور مادام العمر (و البته دیکتاتور) و سران تاجیکستان نوشته شده است و نه ازبکستان؛ زیرا ازبکستان همه ۳۰سال پس از استقلال از شوروی را در چنبره حکومت #ازبک ها که ضد فارسی ها( #تاجیک ها) هستند در شرایطی است که اصلا نمی توان چنین درخواستی را در شکل یک نامه بدان گسیل داشت!
⬅️درود
به رئیسجمهورِ تاجیکستان جنابِ امامعلی رحمان،
به رئیسِ مجلسِ ملیِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ محمدسعید عبیداللهاف،
به رئیسِ مجلسِ نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ شکورجان ظهورف،
به نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان.
میدانیم که سدهی بیستم سدهای بسیار تلخ و دردناک برای زبانِ پارسی در #آسیای_میانه یا #فرارودان بود. در این سده، زبانِ #پارسی در تاجیکستان ضربههایی بسیار سخت خورد، آسیبهایی بسیار دید، و سست و ناتوان گردید. اکنون، در زمانِ فرخندهی استقلال، امید است که آنچه زبانِ ما در سدهی بیستم از کف داد در سدهی بیستویکم دوباره به دست آورد، و شما بزرگواران در جایگاهِ رهبری و نمایندگیِ سرزمینِ نیاکانِ خردمندمان بر این کارِ بزرگ توانایید.
۱. میدانیم که تا سالِ ۱۹۲۵ زبانِ مردمانِ فرارودان را «پارسی» مینامیدند، و از #رودکی تا #عینی ادبیّاتی را که در این سرزمین پدید آمد ادبیّاتِ پارسی میگفتند. زینرو، از عالیجنابان درخواست میکنیم برای پاسداشتِ یکپارچگیِ ملیِ تاجیکستان، رشدِ خودشناسیِ #ملی و سربلندیِ #تاجیکان، پاسداشتِ میراثِ معنویِ تاجیکستان، تداومِ زبان و گسترش و بالش و شکوفاییِ آن و شراکت در همهی افتخارهای فرهنگیِ پارسیگویانِ جهان، نامِ درست و راستینِ زبانِ تاجیکان که «پارسی» است به رسمیت شناخته شود.
۲. از نخستین سالهای برپاییِ حکومتِ شوروی، نظریّهپردازانِ حزبِ #کمونیست #روسیه، برای مرزبندی و کشورسازی در سرزمینهایی که روسیّهی تزاری به چنگ آورده بود و برای بریدن پیوند مردمانِ آن سرزمینها از خاستگاههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیِ خودشان خطِّ کهنِ پارسی را به خطِّ بیگانهی #سیریلیک (روسی) دگر کردند تا همهی گنجینهی فرهنگ و ادبِ نیاکان از دسترسِ نسلهای تازه دور بماند و یک گسستِ بزرگِ تاریخی و فرهنگی پدید آید و حافظهی تاریخیِ مردمان پاک شود، که برآیندِ آن را میبینیم، اکنون مهمترین دشواریِ تاجیکان برای پیوند با همزبانانِ خود، و نیز بهرهگیری از میراثِ گرانسنگِ نیاکانیِ خویش، ندانستنِ دبیره یا #خط پارسی است. تا زمانی که دبیرهی نیاکانی به تاجیکستان بازنگردد این کشور نخواهد توانست پیوندِ خود را با همزبانانِ خویش در سراسرِ جهان استوار کند و از دستاوردهای کلانِ فنی، دانشی و فرهنگیِ همزبانان بهره گیرد و به این گنجینهی بزرگ در راهِ پیشرفتِ خود دست یابد. بر همین پایه، از عالیجنابان درخواست میشود تا برنامهای زمانمند برای بازگرداندنِ خطِّ نیاکانی به تاجیکستان پیریزی کنند.
۳. زبانِ پارسی میراثِ مشترکِ یک حوزهی تمدّنیِ کهن است که نقشی بزرگ در فرهنگِ جهان داشته است. هر یک از باشندگانِ این حوزهی تمدّنی به یک اندازه صاحبِ این میراثِ زبانیاند و به یک اندازه نیز دربرابرِ آن مسئولاند. زینرو، واژههای این زبان را به #افغانستانی و #ایرانی و #تاجیکی و … دستهبندی کردن سببِ سستیِ زبانِ مشترکِ پارسیزبانان خواهد شد. واژههای این زبان از هر سرزمینی که آمده باشند ازآنِ همهی پارسیزبانان است، نه کشوری ویژه. در همین راستا، از عالیجنابان درخواست میشود تا با گذاردنِ قانون، جلوی سیاستِ جداییافکنانه دشمنانِ زبانِ پارسی را بگیرند، و همچنین زمینههای قانونی برای پالایشِ زبانِ پارسی در تاجیکستان از واژههای بیگانه را فراهم آورند.
/از پارسی انجمن @parsi_anjoman/
@LoversofIRAN
👈ایران به مثابه "امپراتوری ذهن"
کشوری که با شماری از خرمندان و اندیشمندانش توانست در جهان پر رنج و پرهیاهو تاب بیاورد، آیا دوباره بر جایگاه دیرین خود بازخواهد گشت؟
@LoversofIRAN
پریشب #مایکل_آکسورثی درگذشت.
یک دیپلمات سابق انگلیسی، آدمی مهربان، متین و مبادی آداب که پژوهشگر تاریخ و شیفتهی فرهنگ #ایران بود. حدود ده سال پیش کتابی از او منتشر شد با نام «تاریخ ایران: امپراتوری ذهن» که برای معرفی گذرا و شیوای ایران به خوانندهی ناآشنای غربی نگاشته شده بود. آکسورثی در این کتاب نظریهی دلنشین و تاملبرانگیزی را دربارهی ایران طرح میکند: ایران به مثابه یک امپراتوری که بر اذهان سیطره داشته است. نظریهاش را از وینستون #چرچیل الهام میگیرد که در سال ۱۹۴۳ حین سخنرانی در دانشگاه هاروارد گفته بود دیگر با فتح سرزمین و استثمار نمیشود امپراتوری کرد: «امپراتوریهای آینده امپراتوریهای ذهن خواهند بود.»
ایران، به عقیده آکسورثی، از سدهها قبل همانی بود که چرچیل برای آینده تصور میکرد.
ایران نمونهی عجیب و غریبی در تاریخ امپراتوریهای جهان بوده است: محور و مرکز فرهنگی ایران در خلال دو هزارهی گذشته بارها جابجا شده است: زمانی در #فارس بوده، بعد به #بین_النهرین ( #میانرودان در #عراق کنونی) آمده، از آنجا به #خراسان و #آسیای_میانه ( #فرارود، #فرارودان) عزیمت کرده و بعد در #آذربایجان سکنی گزیده است.
نفوذ ایران به مراتب سیالتر و فراتر از مرزهای در حال قبض و بسط یک سرزمین بوده است: آثارش را در دوران خلافت #عباسی، #گورکانیان در #هند و سلطنت #عثمانی (در #آناتولی،) میبینیم. این وضعیت با تعریف و تصوری که ما از ملیت و فرهنگ به عنوان یک قلمرو سرزمینی داریم چندان نمیخواند. برای خود آکسورثی سوال است که چطور «ایدهی ایران» این همه سختی و بلا را طی این همه سال تاب آورده و همچنان دوام آورده است. معتقد است این تداوم بیش از هر چیز مدیون "طبقهی کوچک دانشور-دیوانسالار" است که از پس هر بحران کمر صاف کردند، با فاتحان و غالبان زیرکانه کنار آمدند، نشان دادند که از گوهر تخصصشان نمیشود چشم پوشید و اندک اندک زمام کارها را (دوباره) به دست خود گرفتند: حاکم گرچه حکومت میکرد، اما ادارهی امور به دست آنان (ایرانیان دانشور و #دیوانسالار) بود.
در آخرین صفحهی کتاب آکسورثی میپرسد «اما آیا ایران میتواند یک امپراتوری آینده باشد؟» و در اینباره تردید دارد. بخشی از تردیدش از این ناشی میشود که چقدر جامعهی جهانی و بازیگران قدرتمندش حاضر باشند ایران را در نقش یک امپراتوری بپذیرند. اما، تردید اصلی آکسورثی از جای دیگری است، از این که «امروز گروهی اندک از دریچهی تنگ منافع و عقاید خودش، ایران را میگرداند.» این آن ایرانی نیست که زمانی در اذهان نفوذ داشت، ایرانی که «بهترین و درخشانترین مغزهایش را میپروراند و گرامی میداشت»، که «با پیچیدگیها صادقانه و با تساهل و مدارا روبرو میشد» و «از تلفیق و امتزاج عقاید مختلف استقبال میکرد.»
/منبع: ماقال منقول/
@LoversofIRAN
کشوری که با شماری از خرمندان و اندیشمندانش توانست در جهان پر رنج و پرهیاهو تاب بیاورد، آیا دوباره بر جایگاه دیرین خود بازخواهد گشت؟
@LoversofIRAN
پریشب #مایکل_آکسورثی درگذشت.
یک دیپلمات سابق انگلیسی، آدمی مهربان، متین و مبادی آداب که پژوهشگر تاریخ و شیفتهی فرهنگ #ایران بود. حدود ده سال پیش کتابی از او منتشر شد با نام «تاریخ ایران: امپراتوری ذهن» که برای معرفی گذرا و شیوای ایران به خوانندهی ناآشنای غربی نگاشته شده بود. آکسورثی در این کتاب نظریهی دلنشین و تاملبرانگیزی را دربارهی ایران طرح میکند: ایران به مثابه یک امپراتوری که بر اذهان سیطره داشته است. نظریهاش را از وینستون #چرچیل الهام میگیرد که در سال ۱۹۴۳ حین سخنرانی در دانشگاه هاروارد گفته بود دیگر با فتح سرزمین و استثمار نمیشود امپراتوری کرد: «امپراتوریهای آینده امپراتوریهای ذهن خواهند بود.»
ایران، به عقیده آکسورثی، از سدهها قبل همانی بود که چرچیل برای آینده تصور میکرد.
ایران نمونهی عجیب و غریبی در تاریخ امپراتوریهای جهان بوده است: محور و مرکز فرهنگی ایران در خلال دو هزارهی گذشته بارها جابجا شده است: زمانی در #فارس بوده، بعد به #بین_النهرین ( #میانرودان در #عراق کنونی) آمده، از آنجا به #خراسان و #آسیای_میانه ( #فرارود، #فرارودان) عزیمت کرده و بعد در #آذربایجان سکنی گزیده است.
نفوذ ایران به مراتب سیالتر و فراتر از مرزهای در حال قبض و بسط یک سرزمین بوده است: آثارش را در دوران خلافت #عباسی، #گورکانیان در #هند و سلطنت #عثمانی (در #آناتولی،) میبینیم. این وضعیت با تعریف و تصوری که ما از ملیت و فرهنگ به عنوان یک قلمرو سرزمینی داریم چندان نمیخواند. برای خود آکسورثی سوال است که چطور «ایدهی ایران» این همه سختی و بلا را طی این همه سال تاب آورده و همچنان دوام آورده است. معتقد است این تداوم بیش از هر چیز مدیون "طبقهی کوچک دانشور-دیوانسالار" است که از پس هر بحران کمر صاف کردند، با فاتحان و غالبان زیرکانه کنار آمدند، نشان دادند که از گوهر تخصصشان نمیشود چشم پوشید و اندک اندک زمام کارها را (دوباره) به دست خود گرفتند: حاکم گرچه حکومت میکرد، اما ادارهی امور به دست آنان (ایرانیان دانشور و #دیوانسالار) بود.
در آخرین صفحهی کتاب آکسورثی میپرسد «اما آیا ایران میتواند یک امپراتوری آینده باشد؟» و در اینباره تردید دارد. بخشی از تردیدش از این ناشی میشود که چقدر جامعهی جهانی و بازیگران قدرتمندش حاضر باشند ایران را در نقش یک امپراتوری بپذیرند. اما، تردید اصلی آکسورثی از جای دیگری است، از این که «امروز گروهی اندک از دریچهی تنگ منافع و عقاید خودش، ایران را میگرداند.» این آن ایرانی نیست که زمانی در اذهان نفوذ داشت، ایرانی که «بهترین و درخشانترین مغزهایش را میپروراند و گرامی میداشت»، که «با پیچیدگیها صادقانه و با تساهل و مدارا روبرو میشد» و «از تلفیق و امتزاج عقاید مختلف استقبال میکرد.»
/منبع: ماقال منقول/
@LoversofIRAN
👈چند واژه و اصطلاح در فارسی تاجیکی!
#تاجیکی
⬅️ از کانال #حسن_قریبی
/ @hassangharibi/
هرگاه صحبت از تقویت زبانمعیار در #تاجیکستان میشود، نام استاد #صدراالدین_عینی و نقش او در زنده نگاه داشتن #زبان #فارسی #تاجیکان، در دوران #شوروی، در ردیف نخست قرار میگیرد.
واژه و ترکیبهای زیر از واژهنامهٔ کتاب "جلادان بخارا" اثر استاد #عینی (به کوشش دکتر #مصطفی_باباخانی، نشر آروَن، تهران ۱۳۹۷) انتخاب شده است، با این توضیح که اصل داستان در سال ۱۹۱۸، یعنی یکسال پس از انقلاب سوسیالیستی اتفاق افتاد و در سال ۱۹۲۰ نوشته شد؛ اما علیرغم آن همه مبارزه علیه زبان فارسی در آن هفتاد سال، این واژگان و نمونههای بیشتر آن، همچنان و تا اکنون میان #تاجیک های #تاجیکستان و #ازبکستان رواج دارد که راوی بینتیجه بودن آن ترفندها در #فرارودان ( #فرارود / #ماوراءالنهر) است:
آدمچه: (آدم کوچک، اصطلاحاً کوتوله)؛
آفتاببرآ: (مشرق)؛
آوازه: (شایعه)؛
بارشگری: (باریدن برف یا باران)؛
باشِشگاه: (اقامتگاه)؛
بای دادن: (باختن)؛
بچهغَر: (حرامزاده)؛
بدَرغه: (تبعید)؛
بیجاگرد: (ولگرد، هرزهگرد)؛
پرتافتن: (افکندن، انداختن)؛
پسخند: (لبخند مسخرهآمیز، پوزخند)؛
تماشابین: (تماشاچی)؛
تَهخانه: (زیرزمین)؛
حالدان: (آگاه، باخبر)؛
خلاجا: (مستراح)؛
خودازخود: (خودبهخود)؛
دارَم: (ثروتمند، دارا)؛
دعواگر: (شاکی، مدعی)؛
رفتوآی: (رفتوآمد)؛
رویاندن: (وصول کردن، ستاندن)؛
رویخط: (فهرست، سیاهه، لیست)؛
زَهیدن: (تراویدن، تراوش کردن)؛
سر دادن: (رها کردن)؛
سر شدن:(آغاز شدن)؛
سوادناک: (با سواد)؛
شاریدن: (جاری شدن)؛
شناندن: (نشاندن)؛
شورهپشت: (اوباش، فرومایه)؛
عهدهنابرآ: ( بیلیاقت، بیدستوپا)؛
کاسهخانه: (حدقه)؛
کاهاندن: (عذابدادن)؛
کفاندن: (پاره کردن، شکافتن)؛
کمنما: (کمپیدا)؛
کُندهلنگ: (اُریب)؛
گپ خوردن: (سکوت کردن)؛
گرفتوگیر: (مؤاخذه؛ بازپرسی)؛
گسیلکردن: (بدرقه کردن)؛
گمانبر: (مظنون)؛
گهوارهبخش: (نافبُر، دختر و پسری را از بدو تولد به نام هم کردن)؛
مدار: (تابوتوان)؛
مزهناک: (بامزه)؛
مُهرانه: (مبلغی که برای مهر کردن اسناد پرداخت شود)؛
میانسرای: (راهرو بزرگ، لابی، کریدور)؛
نام برداشتن: (مشهور شدن)؛
نامبر شدن: ذکر شدن، عنوان شدن)؛
نقشین: (تقشونگاردار)؛
نگاهوبین: (پرستاری، مراقبت)؛
نوکار: (تازهکار)؛
وزنین: (سنگین)؛
هنگامهطلب: (ماجراجو)؛
هوا دادن: (پرتاب کردن)؛
یازاندن: (دراز کردن)؛
یکجایه: (باهم، متحد)؛
یله: (گشاد، باز).
@LoversofIRAN
#تاجیکی
⬅️ از کانال #حسن_قریبی
/ @hassangharibi/
هرگاه صحبت از تقویت زبانمعیار در #تاجیکستان میشود، نام استاد #صدراالدین_عینی و نقش او در زنده نگاه داشتن #زبان #فارسی #تاجیکان، در دوران #شوروی، در ردیف نخست قرار میگیرد.
واژه و ترکیبهای زیر از واژهنامهٔ کتاب "جلادان بخارا" اثر استاد #عینی (به کوشش دکتر #مصطفی_باباخانی، نشر آروَن، تهران ۱۳۹۷) انتخاب شده است، با این توضیح که اصل داستان در سال ۱۹۱۸، یعنی یکسال پس از انقلاب سوسیالیستی اتفاق افتاد و در سال ۱۹۲۰ نوشته شد؛ اما علیرغم آن همه مبارزه علیه زبان فارسی در آن هفتاد سال، این واژگان و نمونههای بیشتر آن، همچنان و تا اکنون میان #تاجیک های #تاجیکستان و #ازبکستان رواج دارد که راوی بینتیجه بودن آن ترفندها در #فرارودان ( #فرارود / #ماوراءالنهر) است:
آدمچه: (آدم کوچک، اصطلاحاً کوتوله)؛
آفتاببرآ: (مشرق)؛
آوازه: (شایعه)؛
بارشگری: (باریدن برف یا باران)؛
باشِشگاه: (اقامتگاه)؛
بای دادن: (باختن)؛
بچهغَر: (حرامزاده)؛
بدَرغه: (تبعید)؛
بیجاگرد: (ولگرد، هرزهگرد)؛
پرتافتن: (افکندن، انداختن)؛
پسخند: (لبخند مسخرهآمیز، پوزخند)؛
تماشابین: (تماشاچی)؛
تَهخانه: (زیرزمین)؛
حالدان: (آگاه، باخبر)؛
خلاجا: (مستراح)؛
خودازخود: (خودبهخود)؛
دارَم: (ثروتمند، دارا)؛
دعواگر: (شاکی، مدعی)؛
رفتوآی: (رفتوآمد)؛
رویاندن: (وصول کردن، ستاندن)؛
رویخط: (فهرست، سیاهه، لیست)؛
زَهیدن: (تراویدن، تراوش کردن)؛
سر دادن: (رها کردن)؛
سر شدن:(آغاز شدن)؛
سوادناک: (با سواد)؛
شاریدن: (جاری شدن)؛
شناندن: (نشاندن)؛
شورهپشت: (اوباش، فرومایه)؛
عهدهنابرآ: ( بیلیاقت، بیدستوپا)؛
کاسهخانه: (حدقه)؛
کاهاندن: (عذابدادن)؛
کفاندن: (پاره کردن، شکافتن)؛
کمنما: (کمپیدا)؛
کُندهلنگ: (اُریب)؛
گپ خوردن: (سکوت کردن)؛
گرفتوگیر: (مؤاخذه؛ بازپرسی)؛
گسیلکردن: (بدرقه کردن)؛
گمانبر: (مظنون)؛
گهوارهبخش: (نافبُر، دختر و پسری را از بدو تولد به نام هم کردن)؛
مدار: (تابوتوان)؛
مزهناک: (بامزه)؛
مُهرانه: (مبلغی که برای مهر کردن اسناد پرداخت شود)؛
میانسرای: (راهرو بزرگ، لابی، کریدور)؛
نام برداشتن: (مشهور شدن)؛
نامبر شدن: ذکر شدن، عنوان شدن)؛
نقشین: (تقشونگاردار)؛
نگاهوبین: (پرستاری، مراقبت)؛
نوکار: (تازهکار)؛
وزنین: (سنگین)؛
هنگامهطلب: (ماجراجو)؛
هوا دادن: (پرتاب کردن)؛
یازاندن: (دراز کردن)؛
یکجایه: (باهم، متحد)؛
یله: (گشاد، باز).
@LoversofIRAN
Audio
نمونه ای از مروه گی خوانی سنتی
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
Audio
نمونه ای از مروه گی خوانی سنتی
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
👈چرا باید نیروهای دولتی ایرانی، فراتر از مرزهای باختری خود، در خاورمیانه باشند؟
#تاریخ_معاصر_ایران_بدون_پیشداوری_و_تعصب
🔹مقاله ای بسیار ارزنده و علمی با زبانی ساده، که تاریخ کهن و معاصر ایران را بدون پیشداوری های متعصبانه از دیدگاه یک "کل پیوسته" بررسی میکند و از همین منظر، همسانی و مشابهت سیاست خارجی دو حکومت ایرانی معاصر ( #پهلوی_دوم و #جمهوری_اسلامی) که بسیار با هم در تضاد هستند نشان می دهد زیرا هر دوی این حکومت ها بر سر گسترش منافع سرزمینی کشور ایران، به یک جمع بندی رسیده بودند.
@LoversofIRAN
✍ آرش رییسینژاد.
دکترای سیاست و روابط بین الملل- دانشگاه فلوریدا
🔹کلیدواژه های این نوشته:
#سوریه #عراق #لبنان #فلسطین #اسراییل #اعراب #آمریکا #اروپا #هند #چین #روسیه #شوروی #کمونیست #مارکسیست #حزب_بعث #بعث #بعثی #بغداد #انقلاب #صدام #خاورمیانه #نفت #صفویه #صفوی #عثمانی #شیعه #سنی #هلال_شیعی #نوروز #ایرانشهر #ایران_زمین #افغانستان #پاکستان #تاجیکستان #ازبکستان #ترکمنستان #باکو #ترکیه #بحرین #چالدران #خرمشهر #جبر_جغرافیا #استراتژیک #ژئوپلتیک #ژئو_استراتژیک #هویت_ملی #فرهنگ_ایرانی #امنیت_ملی #منافع_ملی #اقتصادی #فرهنگی #نظامی #دفاعی #سیاسی #حماس #نهضت_اسلامی_تاجیک #مجاهدین_افغان #افغان #تاجیک #تاجیکان #فارسی #پارسی #زبان #دره_فرغانه #فرغانه #فرارود #فرارودان #آسیای_میانه #کرانه_مدیترانه #روم #مدیترانه #دریای_روم #دریای_مدیترانه #کرد #کردها #بارزانی #شیعیان #شیعی #امام_موسی_صدر #صدر #عاشورا #کربلا #پانعرب #پان_عرب #پانعربیسم #پان_عربیسم #عرب #اعراب #عربی #ایرانی #هخامنشی #هخامنشیان #دولت_ملت #ملت #دولت #دولت_ایرانی #ملا_مصطفی_بارزانی #شاه
⬅️"برای جلوگیری از خون دادن در مرزهای غربی #ایران، ما می باید در کرانه شرقی دریای #مدیترانه، در #لبنان، دفاع کنیم." گوینده این سخن برخلاف تصوراتی که ممکن است متبادر شود، از مقامات نظام جمهوری اسلامی نیست. بلکه گوینده این گزاره، کسی نیست جز #سرهنگ_پاشایی رییس اداره خاورمیانه #ساواک دوره #پهلوی دوم.
پس جای شگفتی نیست که سردار #شمخانی می گوید پیش ازآن که در #تهران خون دهیم باید در #سامرا خون داد؛ این سخن یادآور گفته سرهنگ پاشایی در بیش از نیم قرن پیش است. در اینجا این پرسش متبادر می شود که آن عاملی اصلی که سبب نهایی تداوم سیاست مورد اشاره در ایران پیش و پسا انقلابی شده چه بوده است؟
چگونه است که این سیاست همسان هم در استراتژی #موازنه_مثبت دوران #پهلوی و هم در استراتژی #صدور_انقلاب #جمهوری_اسلامی است؟ در زمان پهلوی دوم، یاور اصلی ایران در تضعیف رژیم های #چپ گرا و ناسیونالیست عربی، کردهای عراقی و رهبر آنها ملا مصطفی بارزانی بود. اتحاد ایران با کردهای عراق که به شدت توسط سازمان #موساد اسراییل حمایت می شد، عامل نهایی ناتوانی دولت عراق در سرکوب کردها و به دنبال آن هم مسبب اصلی کودتاها و تغییر پی در پی رهبران بغداد بود. در آن زمان اتحاد #تهران_تل_آویو؛ برخلاف خواست آمریکا کردها را حمایت می کرد.
#جغرافیا استدلال نمی کند، بلکه خیلی ساده وجود دارد و وجود خود را در شکل دهی به سیاست خارجی و امنیت #ملی کشورها نشان می دهد. همان گونه که فرید زکریا زمانی اشاره کرد، آن هنگام که #نیکسون و #کیسینجر ایران را به متحد منطقه ای ویژه آمریکا تبدیل کردند، به جغرافیا و منطقه ژئواستراتژیک ایران نگاه کردند، نه به صرف غربگرا بودن #محمدرضا_شاه
🔹از سری یادداشتهای آگاهی از ایران و ضرورت دفاع از «ایراندوستی مسولانه و مدنی»(شماره ۸۷)/@hamidrezajalaeipour
این مقاله ارزنده و راهگشا را از اینجا بخوانید👇
https://telegra.ph/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-05-03
#تاریخ_معاصر_ایران_بدون_پیشداوری_و_تعصب
🔹مقاله ای بسیار ارزنده و علمی با زبانی ساده، که تاریخ کهن و معاصر ایران را بدون پیشداوری های متعصبانه از دیدگاه یک "کل پیوسته" بررسی میکند و از همین منظر، همسانی و مشابهت سیاست خارجی دو حکومت ایرانی معاصر ( #پهلوی_دوم و #جمهوری_اسلامی) که بسیار با هم در تضاد هستند نشان می دهد زیرا هر دوی این حکومت ها بر سر گسترش منافع سرزمینی کشور ایران، به یک جمع بندی رسیده بودند.
@LoversofIRAN
✍ آرش رییسینژاد.
دکترای سیاست و روابط بین الملل- دانشگاه فلوریدا
🔹کلیدواژه های این نوشته:
#سوریه #عراق #لبنان #فلسطین #اسراییل #اعراب #آمریکا #اروپا #هند #چین #روسیه #شوروی #کمونیست #مارکسیست #حزب_بعث #بعث #بعثی #بغداد #انقلاب #صدام #خاورمیانه #نفت #صفویه #صفوی #عثمانی #شیعه #سنی #هلال_شیعی #نوروز #ایرانشهر #ایران_زمین #افغانستان #پاکستان #تاجیکستان #ازبکستان #ترکمنستان #باکو #ترکیه #بحرین #چالدران #خرمشهر #جبر_جغرافیا #استراتژیک #ژئوپلتیک #ژئو_استراتژیک #هویت_ملی #فرهنگ_ایرانی #امنیت_ملی #منافع_ملی #اقتصادی #فرهنگی #نظامی #دفاعی #سیاسی #حماس #نهضت_اسلامی_تاجیک #مجاهدین_افغان #افغان #تاجیک #تاجیکان #فارسی #پارسی #زبان #دره_فرغانه #فرغانه #فرارود #فرارودان #آسیای_میانه #کرانه_مدیترانه #روم #مدیترانه #دریای_روم #دریای_مدیترانه #کرد #کردها #بارزانی #شیعیان #شیعی #امام_موسی_صدر #صدر #عاشورا #کربلا #پانعرب #پان_عرب #پانعربیسم #پان_عربیسم #عرب #اعراب #عربی #ایرانی #هخامنشی #هخامنشیان #دولت_ملت #ملت #دولت #دولت_ایرانی #ملا_مصطفی_بارزانی #شاه
⬅️"برای جلوگیری از خون دادن در مرزهای غربی #ایران، ما می باید در کرانه شرقی دریای #مدیترانه، در #لبنان، دفاع کنیم." گوینده این سخن برخلاف تصوراتی که ممکن است متبادر شود، از مقامات نظام جمهوری اسلامی نیست. بلکه گوینده این گزاره، کسی نیست جز #سرهنگ_پاشایی رییس اداره خاورمیانه #ساواک دوره #پهلوی دوم.
پس جای شگفتی نیست که سردار #شمخانی می گوید پیش ازآن که در #تهران خون دهیم باید در #سامرا خون داد؛ این سخن یادآور گفته سرهنگ پاشایی در بیش از نیم قرن پیش است. در اینجا این پرسش متبادر می شود که آن عاملی اصلی که سبب نهایی تداوم سیاست مورد اشاره در ایران پیش و پسا انقلابی شده چه بوده است؟
چگونه است که این سیاست همسان هم در استراتژی #موازنه_مثبت دوران #پهلوی و هم در استراتژی #صدور_انقلاب #جمهوری_اسلامی است؟ در زمان پهلوی دوم، یاور اصلی ایران در تضعیف رژیم های #چپ گرا و ناسیونالیست عربی، کردهای عراقی و رهبر آنها ملا مصطفی بارزانی بود. اتحاد ایران با کردهای عراق که به شدت توسط سازمان #موساد اسراییل حمایت می شد، عامل نهایی ناتوانی دولت عراق در سرکوب کردها و به دنبال آن هم مسبب اصلی کودتاها و تغییر پی در پی رهبران بغداد بود. در آن زمان اتحاد #تهران_تل_آویو؛ برخلاف خواست آمریکا کردها را حمایت می کرد.
#جغرافیا استدلال نمی کند، بلکه خیلی ساده وجود دارد و وجود خود را در شکل دهی به سیاست خارجی و امنیت #ملی کشورها نشان می دهد. همان گونه که فرید زکریا زمانی اشاره کرد، آن هنگام که #نیکسون و #کیسینجر ایران را به متحد منطقه ای ویژه آمریکا تبدیل کردند، به جغرافیا و منطقه ژئواستراتژیک ایران نگاه کردند، نه به صرف غربگرا بودن #محمدرضا_شاه
🔹از سری یادداشتهای آگاهی از ایران و ضرورت دفاع از «ایراندوستی مسولانه و مدنی»(شماره ۸۷)/@hamidrezajalaeipour
این مقاله ارزنده و راهگشا را از اینجا بخوانید👇
https://telegra.ph/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-05-03
Telegraph
جغرافیا و تنهایی استراتژیک ایران نوآوران -
نویسنده: آرش رییسینژاد (دکترای سیاست و روابط بین الملل- دانشگاه بین المللی فلوریدا). "برای جلوگیری از خون دادن در مرزهای غربی ایران ما می باید در کرانه شرقی دریای مدیترانه، در لبنان، دفاع کنیم." گوینده این سخن برخلاف تصوراتی که ممکن است متبادر شود، از مقامات…
Forwarded from اتچ بات
👈یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی👉
👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک #مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی
⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.
⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخوانندهترین کتابهای او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمیشد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعهاشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازهای دمید و آن را در قلمرو #فارسی_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هممیهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.
⬅️متن این ترانه ی زیبا:
زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده است
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کرده است
به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حقگویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده است
میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده است
جدا بودم ز هم خونان، که بی پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است
امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله ام را بی فنا کرده است
یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده است
جهان یک روز میترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN
тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.👇
بارگیری (دانلود) کنید. 👇
👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک #مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی
⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.
⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخوانندهترین کتابهای او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمیشد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعهاشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازهای دمید و آن را در قلمرو #فارسی_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هممیهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.
⬅️متن این ترانه ی زیبا:
زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده است
درشتم هر که میخواند، خطا اندر خطا کرده است
به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حقگویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده است
میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده است
جدا بودم ز هم خونان، که بی پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است
امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله ام را بی فنا کرده است
یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده است
جهان یک روز میترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN
тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.👇
بارگیری (دانلود) کنید. 👇
Telegram
Modaram (2016)
Нигина Амонкулова - Модарам / Nigina Amonqulova
🎵 #موسیقی
قطعه: مادرم Модарам
خواننده: #نگینه_امانقلوا (امانقلی آوا) Нигина_Амонқулова
نگینه امانقلوا، خواننده نامدار تاجیک است. /از@Irtaj/
#تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #ایران_خاوری #ایران_زمین #ایران #ایران_بزرگ_فرهنگی #فرارود #فرارودان #ماوراءالنهر #سیحون #جیحون #خوارزم #دریاچه_خوارزم
■ فراوانی ترانه و سروده ها برای مادران در تاجیکستان و میان تاجیکان بالا است. تاجیکان پارسی زبانانی هستند که لهجه تاجیکی دارند و بیشینه جمعیت #تاجیکستان، نیمی از #ازبکستان، بخشی از #افغانستان و اندکی هم در #قزاقستان و... را در بر می گیرند
تاجیکستان و ازبکستان، بال شمال خاوری سرزمین های بجامانده از تمدن کهن ایران_زمین هستند که پیشتر با نامهای فرارود ( ماوراءالنهر)، و نیز رودهای سیحون و جیحون و دریاچه خوارزم شناخته می شدند.
نام های ازبکستان و تاجیکستان (مانند دیگر کشورهای تازه بنیان پیرامون ایران که با پسوند پارسی #ستان ساخته شدند) پس از فروپاشی #شوروی سابق و استقلال سرزمین های گوناگون از آن بر بخش فرارودان گذاشته شد.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
قطعه: مادرم Модарам
خواننده: #نگینه_امانقلوا (امانقلی آوا) Нигина_Амонқулова
نگینه امانقلوا، خواننده نامدار تاجیک است. /از@Irtaj/
#تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #ایران_خاوری #ایران_زمین #ایران #ایران_بزرگ_فرهنگی #فرارود #فرارودان #ماوراءالنهر #سیحون #جیحون #خوارزم #دریاچه_خوارزم
■ فراوانی ترانه و سروده ها برای مادران در تاجیکستان و میان تاجیکان بالا است. تاجیکان پارسی زبانانی هستند که لهجه تاجیکی دارند و بیشینه جمعیت #تاجیکستان، نیمی از #ازبکستان، بخشی از #افغانستان و اندکی هم در #قزاقستان و... را در بر می گیرند
تاجیکستان و ازبکستان، بال شمال خاوری سرزمین های بجامانده از تمدن کهن ایران_زمین هستند که پیشتر با نامهای فرارود ( ماوراءالنهر)، و نیز رودهای سیحون و جیحون و دریاچه خوارزم شناخته می شدند.
نام های ازبکستان و تاجیکستان (مانند دیگر کشورهای تازه بنیان پیرامون ایران که با پسوند پارسی #ستان ساخته شدند) پس از فروپاشی #شوروی سابق و استقلال سرزمین های گوناگون از آن بر بخش فرارودان گذاشته شد.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN