خردِ درون
14.5K subscribers
1.34K photos
1.08K videos
293 files
394 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ هر روز در سراسر دنیا، تیراندازی، آتش سوزی، شکنجه، کشتار و خشونت، فراتر از درک ما اتفاق می‌افتد.

چگونه این همه را در قلب شکننده‌مان #پذیرا باشیم؟

#نادیده بگیریم؟ #انکارش کنیم؟
بگوییم این #مشکل آنهاست نه من؟!
به آنها برچسب #شیطان بزنیم و خودمان را جدا کنیم؟
#قلبمان را بیشتر ببندیم؟

آیا همین قلب‌های #بسته و قضاوت‌های سریع نبود که این #ویرانی‌ها‌ را ایجاد کرد؟

با دیدنِ واقعيت‌های هر روزه‌ی این سیاره، ممکن است از #پا درآییم و #تسلیم شویم.
و از شفا، تغيير و انسانيت #ناامید شویم.

خوب که چی؟! این همه خشونت در دنیا، این همه غفلت، این همه درد، این همه شیطان.

ممکن است بگوییم: ما از نقطه بی بازگشت گذر کرده‌ایم.
(یک نتیجه گیری منطقی)
بهتر است دیوارهای بلندتری اطراف خود #بکشیم.

بسیاری، از #ظالمانه‌ترین بی عدالتی ها رنج بردند و گذر کردند.
بسیاری، گذر کردند، رشد کردند، #شفا یافتند و تبدیل شدند.
و این تبدیل را به دیگران انتقال دادند و دیوارهای غیر قابل شکست را از میان #برداشتند.

اگر فقط بر روی آنچه که در دنیا #اشتباه است تمرکز کنیم، در نهایت #فلج می‌شویم، بی پناه و پر از خشم‌های فرو خورده.

اگر فقط بر روی آنچه در دنیا #صحیح است تمرکز کنیم گویی سرمان را در برف #فرو کرده‌ایم.

#فراتر از همه درست و غلط‌ها،  یک فضای غیرقابل توصیف از حقیقت و نور وجود دارد.

بر آن فضا #تمرکز کن
بر #نور تمرکز کن
بر دنیایی که قلبت را #می‌سوزاند تمرکز کن

واقعیت را #بپذیر اما از آن به عنوان بهانه‌ای برای تسلیم شدن استفاده #نکن

از آن به عنوان #بهانه‌ای استفاده کن تا
روشن‌تر بدرخشی
بی قید و شرط تر #عشق بورزی
و بیشتر و بیشتر 'ببخشی
و خشونت درون خودت را #خاموش کنی

#تغییر همیشه نیازمند یک #خود- بازنگری‌ ِقدرتمند است

حتی یک شمع کوچک می تواند یک غار بزرگ را #روشن کند
در چشمان هستی هیچ چیز #کوچکی وجود ندارد

درسته. دنیا ممکن است از هم #پاشیده باشد
اما تو می توانی راه حل آن باشی.....

#دیدن_راستین

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
حس #شرمساری از تو می خواهد تا #پنهان شوی
اما بعد، تو از این همه پنهان کاری #شرمسار می شوی
از از دست دادن زندگی ای که تا این حد به آن #مشتاقی
این یک چرخه #مخرب است
#عدم اتصال به خویشتن
قطع شدن از زندگی...

شهامت زیادی میخواد بیرون آمدن از این چرخه #معیوب و ورود به صحنه زندگی
بیرون آمدن از #مخفیگاه و گفتن حقیقت راجع به خود
باکی نداشتن از #مسخره بودن، طرد شدن و مورد تمسخر قرار گرفتن
شهامت میخواد درباره #بحران ها، نادیده شدن ها و هر چیز دیگری حرف زدن.
خطر شکست خوردن و حتی از دست دادن دوستان و خانواده را به جان خریدن

اما حالا تو #بهترین دوست را داری: خودت
تو بالاخره با خودت هستی
و حالا اگر مورد #تمسخر قرار گرفتی و یا از گروهی بیرون انداخته شدی، چه بهتر!

تو به پیش میروی، در حالی که #آماده نیستی، و هیجان ترسناک آزادی را #می چشی
تو میخواهی به سمت آن #منطقه امن قبلی فرار کنی و مخفی شوی ولی این کار را نمی کنی.
و طعم خودت و طعم زندگی را بهتر #می چشی

احساس شرم را با #تعظیم کردن در برابر آن #شفا میدهی اما دیگر به آن گوش نمی دهی
بر خلاف اعتراض های شرم، تو #شجاعانه به پیش میروی

و بعد به مرور، شرم تو را #رها می کند
تو شرم را در خود #داری، اما شرم دیگر تو را #ندارد...
حالا دیگر #قدرت در دست توست نه در دست شرم....

تو #خود زندگی هستی
که تا #بی نهایت می میرد و متولد میشود.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات

#آسیب روحی یک هیولای ترسناک و یا یک شیطان مرموز که ما را وادار به عمل علیه خودمان میکند #نیست.

آسیب روحی تنها انرژی #هضم نشده ی زندگی است.
اشکهایی است که هرگز ریخته #نشده است. فریادی در گلو است که هرگز فریاد زده نشده است.
لرزشی است که هرگز #نلرزیده است. تنهایی ای ست که هرگز احساس #نشده است. احساساتی است که سرکوب شده اند تا تصویری که از خودمان ساخته ایم دست نخورده #باقی بماند.

و این #تقصیر ما نیست ما هرگز #نیاموختیم که چگونه اجازه دهیم تا ترس، خشم و یا سوگ از درون ما به سمت تکامل #عبور کند. ما فقط سعی کردیم از خودمان #محافظت کنیم.

به ما هرگز نشان ندادند که چگونه همه آن احساسات را #لمس کنیم و نسبت به آنها $آگاه شویم. بعضی از ما در کودکی به خاطر ،افکار نظرات و یا باورهایمان مسخره و شرمگین شدیم.

بعضی از ما به خاطر داشتن یا نشان دادن احساساتی خاص #قضاوت و یا تنبیه شدیم.

بعضی از ما بسیار #نادیده گرفته شدیم تا حدی که گاهی شک کردیم که آیا اصلا وجود #داریم؟

همه اینها گذشته است ،حال در فضای #امن اکنون ما می توانیم به وجودِ ناب و دست نخورده خود متصل شویم و به خود اجازه هر فکری را بدهیم و درک کنیم که قرار نیست توسط یک خدای کینه توز تنبیه شویم و یا آسیب ببینیم.

همه ما #آزادیم تا به هر چیزی بیاندیشیم. رویاپردازی کنیم،
افکار منفی و تاریک #داشته باشیم،
افکار جنسی و افکار #غیر خدایی داشته باشیم و بدانیم که ،فکر فقط یک فکر است افکار، بر صفحه ی نمایش آگاهی #مجازند که باشند، و آگاهی هرگز #قضاوت نمیکند.

قرار نیست با داشتن احساس خشم یا سوگ یا ترس بمیریم قرار نیست دیوانه شویم و یا اختیارمان از دستمان #برود.

ما میتوانیم درک کنیم که احساسات ما #امن هستند و می توانیم به جای واکنش در برابر آنها #بیحس کردن آنها و یا فرار به آنها اجازه حضور دهیم.

ما می توانیم #خطر کنیم و به عشق اجازه ورود دهیم.
اجازه دهیم که بدون #نقاب دیده شویم و #عمیقترین حقایق وجودمان را آشکار کنیم.
نقایص و آشفتگیهای خود، افکار مرموز و احساسات خجالت آورمان را بروز دهیم و بگذاریم
برای چیزی که #هستیم دوست داشته شویم.

تنها عشق است که آسیب روحی را #شفا میدهد #عشق و #زمان و #صبر و #تمایل به ورود به مکانهای دردناک و منقبض و تنهای درون.
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
#آسیب_روحی یک هیولای ترسناک و یا یک شیطان #مرموز که ما را وادار به عمل علیه خودمان میکند #نیست.

آسیب روحی تنها انرژی #هضم نشده ی زندگی است.
اشکهایی است که هرگز ریخته #نشده است. فریادی در گلو است که هرگز فریاد زده نشده است.
لرزشی است که هرگز #نلرزیده است. تنهایی ای ست که هرگز احساس نشده است. احساساتی است که #سرکوب شده اند تا تصویری که از خودمان ساخته ایم دست نخورده باقی بماند.

و این #تقصیر ما نیست ما هرگز نیاموختیم که چگونه #اجازه دهیم تا ترس، خشم و یا سوگ از درون ما به سمت #تکامل عبور کند. ما فقط سعی کردیم از خودمان #محافظت کنیم.

به ما هرگز نشان ندادند که چگونه همه آن احساسات را #لمس کنیم و نسبت به آنها آگاه شویم. بعضی از ما در کودکی به خاطر ،افکار نظرات و یا باورهایمان مسخره و شرمگین #شدیم.

بعضی از ما به خاطر داشتن یا نشان دادن احساساتی خاص #قضاوت و یا #تنبیه شدیم.

بعضی از ما بسیار #نادیده گرفته شدیم تا حدی که گاهی شک کردیم که آیا اصلا وجود داریم؟

همه اینها گذشته است ،حال در فضای #امن اکنون ما می توانیم به وجودِ ناب و دست نخورده خود #متصل شویم و به خود اجازه هر فکری را بدهیم و درک کنیم که قرار نیست توسط یک خدای #کینه توز تنبیه شویم و یا آسیب ببینیم.

همه ما آزادیم تا به هر چیزی #بیاندیشیم. رویاپردازی کنیم،
افکار منفی و تاریک داشته باشیم،
افکار جنسی و افکار #غیر خدایی داشته باشیم و بدانیم که ،فکر فقط یک فکر است افکار، بر صفحه ی نمایش آگاهی #مجازند که باشند، و آگاهی هرگز قضاوت نمیکند.

قرار نیست با داشتن احساس خشم یا سوگ یا ترس #بمیریم قرار نیست دیوانه شویم و یا اختیارمان از #دستمان برود.

ما میتوانیم درک کنیم که احساسات ما امن هستند و می توانیم به جای #واکنش در برابر آنها بی حس کردن آنها و یا فرار به آنها اجازه #حضور دهیم.

ما می توانیم خطر کنیم و به عشق اجازه #ورود دهیم.
اجازه دهیم که بدون نقاب دیده شویم و عمیقترین حقایق وجودمان را #آشکار کنیم.
نقایص و آشفتگیهای خود، افکار #مرموز و احساسات خجالت آورمان را بروز دهیم و بگذاریم
برای چیزی که هستیم دوست داشته شویم.

تنها #عشق است که آسیب روحی را #شفا میدهد عشق و زمان و صبر و تمایل به ورود به مکانهای دردناک و منقبض و تنهای درون!!
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ در واقع ما هرگز،هرگز به آن لحظه ی #تحمل ناپذیر که ذهن از آن بسیار #هراسان است، نخواهیم رسید.
فقط #ترس از یک لحظه ی تحمل ناپذیر وجود دارد خودِ آن لحظه هرگز #نمی آید.
شمابه عنوان فضای #باز هرگز نمی‌توانید یک شخص بیچاره و #منکوب باشید ؛ زیرا آنچه شمایید ،ظرفیت #خالصی است حتی برای #شدید ترین احساسِ در هم شکستگی.

مرگ تجربه ای نیست که شماداشته باشید. موج هرگز نمی‌تواند غیبت خودش را تجربه کند.
نهایتاًهیچ چیزی برای ترسیدن وجود #ندارد حتی اگر ترسی بسیار شدید در حال پدیدار شدن باشد.

فقط وقتی این لحظه رابالحظه ی بعد،بالحظه ای در آینده مقایسه می کنید ،رنج #شروع می شود.

آنچه که منم ،آرامشی در مرکز #طوفان است.
من در جنگ با طوفان نیستم.
من فضای بازی هستم که در آن طوفان #مجاز به آمدن و رفتن است.
من از طوفان #نمی‌ترسم نه به این خاطر که من قوی و شجاع هستم،
بلکه:
به این خاطر که من طوفان را به عنوان خودم #میبینم.
در #عمیق ترین سطح، آن نمیتواند مرا تهدید کند.
بنابراین اگر می‌آید، بگذار بیاید.

وقتی در درد آرام باشیم به جای اینکه خودمان را در مقابل آن مقاوم کنیم،وقتی #عمیق ترین پذیرش را در #وسط درد بیابیم به جای اینکه درد را به صورت #دشمن ببینیم در می یابیم که #شفا_یافتن همیشه بسیار #نزدیک است.

آنچه که ماییم ،#فضایی است در وسط آشفتگی، اقیانوسی آرام در وسط یک طوفان غرّان که پیشاپیش ، #کل است و همواره #شفا یافته است.
@kheradedaroun
چه #تنها باشی و چه در #شلوغی
چه #پیر باشی، چه #جوان
چه #سالم باشی، چه #بیمار
اگر یک روز از #زندگی‌ات باقی مانده باشد یا یک دهه،
هر لحظه، هر لحظه میتواند یک #دروازه باشد
دروازه‌ای به سوی #شادی، عشق، تقدس،
دری به سوی #بینهایت

دوست من، زیبایی در چیزی نیست که به آن می‌نگری،
بلکه در این است که #چگونه نگاه می کنی…

و #شادی در کاری نیست که انجام میدهی
بلکه در این است که #چگونه انجامش میدهی.

پس با قلبی #گشاده به سوی تنهایی زندگی کن
و بگذار #بودن به هر آنچه انجام میدهی نفوذ کند
و هیچ لحظه ای را رد نکن حتی #معمولی ترین لحظه ها را.
چرا که هر #لحظه اینجاست تا به تو کمک کند، تو را #شفا دهد، تو را بیدار کند، تو را نجات دهد و تو را کامل کند…

احساس #بی قراری در شکم،
#درد در شانه‌ها
گریه‌ی یک #کودک
تابش #نور_خورشید در یک بعد از ظهر
یک تصویر، یک خاطره،
#گذار یک فکر از ذهن
#احساست به هنگام قدم زدن
هنگام #پوشیدن یک لباس
#نشستن
#ایستادن
#حمل کردن
#خم شدن
#تکیه دادن
#افتادن

احساست هنگام #صحبت کردن، سکوت کردن و چیزی برای گفتن نداشتن.

احساس #تهی بودن
و پر کردن این جای خالی با…………خودت

احساس انسان بودن
#اینجا
همین #لحظه
در این حال کنونی سیاره زمین
فقط برای یک لحظه

و #آمیختن هر آنچه که انجام میدهی با یک آگاهی سرزنده و کودکانه….

این
این
این

این، #سلطنت است.
@ kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
#اندوه، اندوهِ تو را #شفا میدهد
تو را از #هویت گرفتن با "کسی که اندهگین است" شفا می دهد
یا از "کسی که میخواهد از غم #رها باشد".
تو را به زندگی #نزدیک می کند. تو را با "اآنچه که هست" #هم راستا می کند.
قلب #شکسته ات را به سوی #عشق گشاده می کند

#خشم، خشمِ تو را #شفا میدهد
خشم در آن مرکز #سوزانش، به تو نشان می دهد که هیچ "فرد خشمگین"ی وجود #ندارد. تنها یک #نیرو است؛ زندگی. انرژیِ خالصی که ما آن را "خشم" می نامیم و از آن #ناآگاهانه فرار می کنیم. خشم به تو ارزش عمیقت را #یادآوری میکند. کمکت می کند تا صدای #ناب خود را بشنوی.

#ترس، ترسِ تو را #شفا می دهد.
تو را از داستانِ "من میترسم" #آزاد می کند. ترس یک انفجار #زندگی است. یک نگهبانِ عالی است که به درستی شناخته #نشده است. ترس، هیجانِ حرکت به سمت #ناشناخته را می شناسد.

#شرم، شرم تو را #شفا می دهد.
زمانی که شرم به #سراغمان می آید، دلیلی برای شرمگین بودن وجود #ندارد. شرم فقط میخواهد با یک #عشق بدون شرط، در آن حضور گرمی که تو هستی، در برگرفته شود. و در آنجا، به آرامی به سمت #منبع خود باز می گردد. فقط سعی می کند تا تو را #محافظت کند.

به سادگی، از این باور که باید #احساسات خود را شفا دهید، #شفا یابید!!
تمام احساسات در #بطن خود، بی تقصیرند. آنها با یک درس، با یک #هدیه به سراغمان می آیند. اگر فقط اجازه دهیم در ما #جاری شوند...

@kheradedaroun
من خود را به سکوت #می‌بخشم.
من عمیقا در بودنِ خویش #غرق می‌شوم.
من در گستردگیِ خویش #استحمام می‌کنم.
از این که به تمامی عاشقِ خود باشم، #باکی ندارم.
من مزه‌ی خویش را #می‌چشم.
من در چشمانِ خویش نگاه می‌کنم و #شگفت‌زده می‌شوم از آنچه که می‌بینم و آنچه قادر به دیدنش #نیستم.
در میان روزهای زندگی، شیرینیِ آن، و رایحه و عطر اعجاب انگیزش #شفا می‌یابم.
من حیرتِ خویش را زمانی که احساسات در بدنم #حرکت می‌کنند و سیستم اعصابِ آسیب پذیرم را تکان می‌دهند، #نگاه می‌کنم.
شادی و اندوه، وضوح و ابهام، همگی عزیزانِ من هستند.
امواجِ #عمیق‌ترین تردیدها، و همچنین قطعیت‌ها،
خشم و ترس،
من همگی را #نگاه می‌کنم و گرامی‌شان می‌دارم و همچنان که از من #عبور می‌کنند، می‌خندم و می‌گریم.
همچنان که در شهر راه می‌روم، در درونِ خویش می‌آسایم و در قلبِ خویش ٓرام می‌گیرم.
و حتی بیشتر در «بودن»ِ خویش #می‌افتم.
من عمیقا #تنها هستم و عمیقا به همه‌ی زندگی #متصلم.
من مرگ را به تمامی در اطراف خود #احساس می‌کنم. آن احساس پوسیدن و از هم گسیخته شدنِ چیزها، احساسِ تغییر #دائمیِ فرم‌ها و گذرانِ رویاها.....
ادامه دارد
@kheradedaroun
#درد، چنین معلم #فوق العاده‌ای است زیرا به شما نشان می‌دهد که نهایتاً، «در این لحظه شما #هیچ انتخابی ندارید. شما کنترل‌کننده نیستید.»

اگر درد را به‌صورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمی‌گردند که «هیچ‌کسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار می‌شود.

بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا می‌دهد و می‌گوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری می‌کنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، ُجاز بوده‌ام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبوده‌ای در برابر من #مقاومت کنی.»

به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا می‌دهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی می‌کنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا می‌دهد. #ترس، شما را از ترس #شفا می‌دهد.

«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچ‌کسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچ‌کسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچ‌کسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناک‌ترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
جهنم با عشق و صبر #تغییر می‌کند ،

گاهی اوقات، باید شفا یافتن را #فراموش کنی. باید تلاش برای داشتن احساس بهتر، غلبه بر زخم‌های احساسی یا تلاش برای بودن در هر جایی به #غیر از جایی که هستی را #متوقف کنی. تو باید هر روز را همان گونه که هست، در بر بگیری. و باید به خودت اجازه‌ی هر چیزی رو بدهی..

#اجازه‌ی شکستن، متلاشی بودن، آشفته بودن، و احساس حقارت و ضعف کردن. #اجازه گریه کردن و فریاد زدن: من از پسش بر نمی‌آیم. اجازه اعتراف به از دست دادن زندگی‌ای که #رویایش را در سر داشتی.

اجازه‌ی زمین خوردن، تنها و ناامید و عمیقا #ویران شده حتی اجازه‌ی این که بخواهی بمیری. و بعد آنجا، در تاریک‌ترین مکان‌ها ممکن است که شروع به کشف زندگی کنی. و یاد بگیری که همه آغازها را #دوست بداری..

یک نفس گرم شدن صورتت با نور خورشید، صدای آواز یک پرنده کوچک بر روی درخت و سادگیِ خامِ یک لحظه‌ی زندگیِ انسان. جهنم، با عشق و صبر، #تغییر می‌کند. و تو کامل بودن را در شکستگی‌های خود باز می‌یابی. دیگر ایده‌ی #شفا یافتن را رها می‌کنی و بهبودی را در چیزی ابدی‌تر پیدا می‌کنی: خودِ قابل اعتمادت؛ زیبا، حقیقی، و کاملا غیر قابل اصلاح..

@kheradedaroun