Forwarded from کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
کف سینی رو چرب میکنیم و با کمک قیف و ماسوره به این شکل به خمیر شکل میدیم👆👆👆👆👆
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
Forwarded from کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
سینی رو داخل فر گذاشته و درجه حرارت فر رو روی 250 قرار بدین .لازم نیست بامیه ها کامل برشته بشن فقط در حدی که کمی تغییر رنگ بده کافیه
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
سینی رو داخل فر گذاشته و درجه حرارت فر رو روی 250 قرار بدین .لازم نیست بامیه ها کامل برشته بشن فقط در حدی که کمی تغییر رنگ بده کافیه
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
داخل روغن فراوان سرخش میکنیم.به این صورت👆👆👆
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
برای تهیه شهد هم که اول دستور مقدار مواد لازم برای تهیه شهد نوشته شده.تمام مواد رو داخل ی ظرف بریزین بزارین روی حرارت.شربت باید غلیظ باشه اگر نباشه بامیه خمیر میشه.حدود سه الی چهار دقیقه بجوشه غلیظ میشه.حالا شما چطور بفهمین غلیظ شده یانه 🤔🤔🤔شما یکم از شربت رو بین دوتا انگشتتون قرار میدین و باز کنید انگشتانتون رو اگر شربت بین دو انگشتتون کشدار شد یعنی غلیظ شده.حالا برای اینکه شهد شکرک نبنده بهش نوک قاشق چایخوری خیلی کم جوهر لیمو اضافه میکنیم .اینطوری شهد شکرک نمیبنده.وقتی بامیه که سرخ شد داغ داغ داخل شربت داغ میندازیم اینطوری شهد به خورد بامیه میره حدود دو الی سه دقیقه داخل شهد بمونه کافیه .از شهد در میاریم و داخل ی ابکش قرار میدیم تا شهد اضافه ان خارج بشه
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
ادامه رمان گل یاس
#پارت462
لب هاش روی لبم میلغزه.......
ته دلم خالی میشه و تهی میشم از علائم حیات...!!
بی اختیاره که پلک هام روی هم میفته و دل میدم به بوسه ای که در حقیقی بودنش شک دارم!
دستشو لابه لای موهام فرو میبره و قدم قدم جلو میاد و منو به عقب هدایت میکنه....
کمرم به کانتر برخورد میکنه.....
دستمو ستون تنم میکنم که از حال نرم....
هومان لب زيرينمو به دندون میکشه و با نفسی منقطع، مُهر لبهاشو از لبم جدا میکنه ولی عقب نمیره....!
فاصلمون به اندازه ی یک نفسه اما برای وجودی که واسه هومان بی تابه، همین هم زیاده!
قلبم پشت پا زده به تمام حد و حدودها و تکرار اون بوسه ی بی مقدمه رو میخواد!
نگاهش بین چشمام دو دو میزنه و رگه های سرخ دور مردمک هاش ، چشماشو لبالب خون کرده!
صورتم گُر میگیره از هُرم نفس های سنگین و کشدارش...
الان همه ی اکسیژن های عالم جوابگوی پر کردن ریه های من نیستن وقتی سلول به سلول پیکرم، هوای هومان رو در خودشون زندانی کردن و قصد تنفس ندارن!
صدای بَم و دورگه اش، منه مبهوت و جدا شده از دنیا رو به حال برمیگردونه...
_دیگه هیچ وقت....
هیچ وقت نيلوفر ....
راجب جایگاه خودت تو زندگیِ من نپرس چون ........
جوش و خروش سهمگینی در دلم بر پاست و عرق از تیره ی پشتم راه گرفته....
این نزدیکی زیادی داغ و طاقت فرساست!!
دستشو دو طرف کمرم روی کانتر میزاره و به جلو خم میشه و آهسته زمزمه میکنه :
_ بی جواب ترین سواله تو ذهنمه.....
گل یاس.....!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت462
لب هاش روی لبم میلغزه.......
ته دلم خالی میشه و تهی میشم از علائم حیات...!!
بی اختیاره که پلک هام روی هم میفته و دل میدم به بوسه ای که در حقیقی بودنش شک دارم!
دستشو لابه لای موهام فرو میبره و قدم قدم جلو میاد و منو به عقب هدایت میکنه....
کمرم به کانتر برخورد میکنه.....
دستمو ستون تنم میکنم که از حال نرم....
هومان لب زيرينمو به دندون میکشه و با نفسی منقطع، مُهر لبهاشو از لبم جدا میکنه ولی عقب نمیره....!
فاصلمون به اندازه ی یک نفسه اما برای وجودی که واسه هومان بی تابه، همین هم زیاده!
قلبم پشت پا زده به تمام حد و حدودها و تکرار اون بوسه ی بی مقدمه رو میخواد!
نگاهش بین چشمام دو دو میزنه و رگه های سرخ دور مردمک هاش ، چشماشو لبالب خون کرده!
صورتم گُر میگیره از هُرم نفس های سنگین و کشدارش...
الان همه ی اکسیژن های عالم جوابگوی پر کردن ریه های من نیستن وقتی سلول به سلول پیکرم، هوای هومان رو در خودشون زندانی کردن و قصد تنفس ندارن!
صدای بَم و دورگه اش، منه مبهوت و جدا شده از دنیا رو به حال برمیگردونه...
_دیگه هیچ وقت....
هیچ وقت نيلوفر ....
راجب جایگاه خودت تو زندگیِ من نپرس چون ........
جوش و خروش سهمگینی در دلم بر پاست و عرق از تیره ی پشتم راه گرفته....
این نزدیکی زیادی داغ و طاقت فرساست!!
دستشو دو طرف کمرم روی کانتر میزاره و به جلو خم میشه و آهسته زمزمه میکنه :
_ بی جواب ترین سواله تو ذهنمه.....
گل یاس.....!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت463
شده تا به حال گوشتون بشنوه اما پیامی برای درک به مغزتون مخابره نشه؟!!
من الان تو همون حالت دست و پا میزنم....
حرفای هومان رو میشنوم ولی متوجه نمیشم که چی میگه!
هنوز در گیر و دارِ رطوبت به جا مونده و گز گز پوست لبمم!!
گرمای ساطع شده از تن هومان ، آتیشم میزنه و حضور شیطان رو در نزدیک ترین فاصله به خودمون احساس میکنم.....
نمیدونم اگر یه لحظه ی دیگه تو این فضا بمونم چه اتفاقی میفته و چه خطاهایی ممکنه ازم سر بزنه، بنابراین فرار رو به قرار ترجیح میدم و از اسارت بازوان هومان بیرون میام...
دو قدم ازش دور میشم و آخرین نگاهمو سمتش روانه میکنم...
نگاهش شفاف تر از هر زمانیه و باهام حرف میزنه....
چیزی شبیه به پشیمونی یا شاید هم ترس در چشماشه که قلبمو مچاله میکنه!
دامن پیراهنمو در مشتم میگیرم و به دلی که پر میکشه برای پریدن در آغوش هومان، نهیب میزنم...
الان وقتش نیست......
ازش چشم میدزدم وعقب گرد میکنم و پابرهنه روی سرامیک های سرد کف سالن میدَوَم و پله ها رو بی وقفه طی میکنم ....
باید این عطش و التهاب رو سرما ببخشم...!!
وارد اتاق میشم و درو پشت سرم میبندم و بهش تکیه میدم....
یک دستمو روی حرکت پرشتاب قفسه سینم میزارم و دست دیگمو نوازش وار روی لبم میکشم.....
فرق داشت...!
با بوسه های بی اجازه ای که ساشا گستاخانه روی لبم میکاشت، فرق داشت...
دلپذیر و شیرین بود و طعم سیب ممنوعه میداد!
ما هم زادگان آب و حواییم و همیشه ممنوعه ها برامون دلچسب تره...!
با همون حال منقلب ، سمت در حموم راه میفتم و خودمو زیر دوش آب میرسونم و آب سرد رو باز میکنم...
شوک لحظه ای از رسوخ سرمای آب به بدنم ، نفسمو بند میاره و دستور بیدار باش برای مغزم صادر میکنه...
عجب شب پر حادثه ای بود، امشب....
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
شده تا به حال گوشتون بشنوه اما پیامی برای درک به مغزتون مخابره نشه؟!!
من الان تو همون حالت دست و پا میزنم....
حرفای هومان رو میشنوم ولی متوجه نمیشم که چی میگه!
هنوز در گیر و دارِ رطوبت به جا مونده و گز گز پوست لبمم!!
گرمای ساطع شده از تن هومان ، آتیشم میزنه و حضور شیطان رو در نزدیک ترین فاصله به خودمون احساس میکنم.....
نمیدونم اگر یه لحظه ی دیگه تو این فضا بمونم چه اتفاقی میفته و چه خطاهایی ممکنه ازم سر بزنه، بنابراین فرار رو به قرار ترجیح میدم و از اسارت بازوان هومان بیرون میام...
دو قدم ازش دور میشم و آخرین نگاهمو سمتش روانه میکنم...
نگاهش شفاف تر از هر زمانیه و باهام حرف میزنه....
چیزی شبیه به پشیمونی یا شاید هم ترس در چشماشه که قلبمو مچاله میکنه!
دامن پیراهنمو در مشتم میگیرم و به دلی که پر میکشه برای پریدن در آغوش هومان، نهیب میزنم...
الان وقتش نیست......
ازش چشم میدزدم وعقب گرد میکنم و پابرهنه روی سرامیک های سرد کف سالن میدَوَم و پله ها رو بی وقفه طی میکنم ....
باید این عطش و التهاب رو سرما ببخشم...!!
وارد اتاق میشم و درو پشت سرم میبندم و بهش تکیه میدم....
یک دستمو روی حرکت پرشتاب قفسه سینم میزارم و دست دیگمو نوازش وار روی لبم میکشم.....
فرق داشت...!
با بوسه های بی اجازه ای که ساشا گستاخانه روی لبم میکاشت، فرق داشت...
دلپذیر و شیرین بود و طعم سیب ممنوعه میداد!
ما هم زادگان آب و حواییم و همیشه ممنوعه ها برامون دلچسب تره...!
با همون حال منقلب ، سمت در حموم راه میفتم و خودمو زیر دوش آب میرسونم و آب سرد رو باز میکنم...
شوک لحظه ای از رسوخ سرمای آب به بدنم ، نفسمو بند میاره و دستور بیدار باش برای مغزم صادر میکنه...
عجب شب پر حادثه ای بود، امشب....
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت464
_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*
پاکت سفید رنگی که طرح سیب گاز خورده ی براق و اکلیلیِ روش، چشممو میگیره، روی میز قرار میده و با فاصله کنارم میشینه.
دستاشو باز میکنه و روی پشتی کاناپه میزاره و تقریبا لَم میده...
متعجب به طرز نشستنش نگاه میکنم و چشم غره ای به طرفش میرم...
بعد از دوروز دوری که مثل جن و بسم الله از هم گریزون بودیم، حالا با حضور یکدفعه ایش در سالن نشیمن و زمانی که من دارم فیلم می بینم، واقعا غافلگیر شدم!
آرم اَپل پاکت بدجوری کنجکاویمو تحریک کرده ولی نمیخوام هومان متوجه این موضوع بشه برای همین بی هیچ حرفی به تلویزیون خیره میشم و به خوردن پفیلای کچاپم ادامه میدم...
البته که همه ی حواسم پیش هومان و اون پاکته!
از گوشه ی چشم میبینم که دست دراز میکنه و یه تیکه از کاکائوی شیری داخل پیش دستی که من نیم بیشترشو خوردم، جدا میکنه و به دهن میزاره و در همون حین میگه :
_نمیخای بازش کنی ؟!
به سمتش برمیگردم و استفهامی نگاهش میکنم که با چشم و ابرو به بسته سفید اشاره میزنه!
چشمامو گرد ميکنم و با ابروهای بالا رفته و اشاره به خودم، میگم :
_ برای منه؟!
اوهومی میگه و سرشو به نشونه ی تایید، بالا و پایین میکنه...
با تردید و هیجانی که شدیداً سعی در کنترلش دارم، پاکت رو از روی میز برمیدارم و توش رو نگاه میکنم و به آنی چشمام چهار تا میشه!! .....
جعبه ی مستطیل شکل گوشی آیفون، داخلش خودنمایی میکنه!
جعبه رو بیرون میکشم و پاکت مقوایی رو، کنار پام میزارم...
درمونده از اینکه چه واکنشی باید نشون بدم و ذوق زدگیم رو چجوری خالی کنم، با نگاهی درخشان و برق افتاده، سمت هومان برمیگردم....
منحنی گوشه ی لبش حاکی از اونه که شور و شوقم از چشمش دور نمونده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*
پاکت سفید رنگی که طرح سیب گاز خورده ی براق و اکلیلیِ روش، چشممو میگیره، روی میز قرار میده و با فاصله کنارم میشینه.
دستاشو باز میکنه و روی پشتی کاناپه میزاره و تقریبا لَم میده...
متعجب به طرز نشستنش نگاه میکنم و چشم غره ای به طرفش میرم...
بعد از دوروز دوری که مثل جن و بسم الله از هم گریزون بودیم، حالا با حضور یکدفعه ایش در سالن نشیمن و زمانی که من دارم فیلم می بینم، واقعا غافلگیر شدم!
آرم اَپل پاکت بدجوری کنجکاویمو تحریک کرده ولی نمیخوام هومان متوجه این موضوع بشه برای همین بی هیچ حرفی به تلویزیون خیره میشم و به خوردن پفیلای کچاپم ادامه میدم...
البته که همه ی حواسم پیش هومان و اون پاکته!
از گوشه ی چشم میبینم که دست دراز میکنه و یه تیکه از کاکائوی شیری داخل پیش دستی که من نیم بیشترشو خوردم، جدا میکنه و به دهن میزاره و در همون حین میگه :
_نمیخای بازش کنی ؟!
به سمتش برمیگردم و استفهامی نگاهش میکنم که با چشم و ابرو به بسته سفید اشاره میزنه!
چشمامو گرد ميکنم و با ابروهای بالا رفته و اشاره به خودم، میگم :
_ برای منه؟!
اوهومی میگه و سرشو به نشونه ی تایید، بالا و پایین میکنه...
با تردید و هیجانی که شدیداً سعی در کنترلش دارم، پاکت رو از روی میز برمیدارم و توش رو نگاه میکنم و به آنی چشمام چهار تا میشه!! .....
جعبه ی مستطیل شکل گوشی آیفون، داخلش خودنمایی میکنه!
جعبه رو بیرون میکشم و پاکت مقوایی رو، کنار پام میزارم...
درمونده از اینکه چه واکنشی باید نشون بدم و ذوق زدگیم رو چجوری خالی کنم، با نگاهی درخشان و برق افتاده، سمت هومان برمیگردم....
منحنی گوشه ی لبش حاکی از اونه که شور و شوقم از چشمش دور نمونده!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت465
لبخندی مهربون به روش میپاشم و در جعبه رو باز میکنم و با خودم فکر میکنم، این دومین هدیه از طرف هومانه که این چنین وجود منو به تلاطم و مسرت وا میداره!
یک گوشی، دقیقا شبیه گوشی هومان....!
همون مدل و همون رنگ.....!
بدنه ی شیشه ای و اولفوبیکِ بی خط و خشش با آدم حرف میزنه!
بسیار جذاب و صد البته گرون قیمت!
پشت و روشو چندبار نگاه میکنم و با لکنتی که ارمغانِ شگفت زده شدنمه رو به هومان میگم :
_این......
هومان این.....
این باید خيلي گرون باشه اما.....
خیلی قشنگههه.....
خیلی دوسش دارم.......
چند روز بود بدون گوشی بهم سخت میگذشت و واقعا بهش نیاز داشتم... !!
نمیدونم چجوری باید ازت تشکر کنم!!!
لبخندش عمیق تر شد و تکونی به بدنش دادو کج نشست :
_ همین که این خوشحالی و خندتو دیدم، کفایت می کنه....
تمام برنامه ها روش نصبه و راه اندازی شده، تو فقط سیمتو بنداز داخلش!
کنترل بدنم از دستم خارج میشه و نزدیکش میشم و خودمو تو بغلش جا میکنم:
_ازت ممنونم هومان ....
بعد از دوروز متوالی که هر لحظشو برای عطر تنش لَه لَه زدم و هربار با فکر به اون بوسه ی تبدار، تا مرز دیوونگی پیش رفتم؛ بالاخره طلسم شکسته شد و به وصال آغوشش رسیدم!
بوسه ریزی روی موهام میزنه و بلند میشه و همونطور که به سمت پله ها میره، میگه :
_ به الیزابت بگو برای شام، واسه من سالاد میگو درست کنه.!
(چشم) بلند بالایی میگم و صدای خندیدنشو میشنوم!
هومان اخمو و بداخلاق من، این روزها، بی غل و غش میخنده و لبخند میزنه و چه لذتی از این بالاتر؟!
نفسمو رها میکنم و سرگرم گوشی تازه میشم..
بايد در اولین فرصت با ایلیا و مامان و بابا ویدیو کال بگیرم و رفع دلتنگی کنم!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
لبخندی مهربون به روش میپاشم و در جعبه رو باز میکنم و با خودم فکر میکنم، این دومین هدیه از طرف هومانه که این چنین وجود منو به تلاطم و مسرت وا میداره!
یک گوشی، دقیقا شبیه گوشی هومان....!
همون مدل و همون رنگ.....!
بدنه ی شیشه ای و اولفوبیکِ بی خط و خشش با آدم حرف میزنه!
بسیار جذاب و صد البته گرون قیمت!
پشت و روشو چندبار نگاه میکنم و با لکنتی که ارمغانِ شگفت زده شدنمه رو به هومان میگم :
_این......
هومان این.....
این باید خيلي گرون باشه اما.....
خیلی قشنگههه.....
خیلی دوسش دارم.......
چند روز بود بدون گوشی بهم سخت میگذشت و واقعا بهش نیاز داشتم... !!
نمیدونم چجوری باید ازت تشکر کنم!!!
لبخندش عمیق تر شد و تکونی به بدنش دادو کج نشست :
_ همین که این خوشحالی و خندتو دیدم، کفایت می کنه....
تمام برنامه ها روش نصبه و راه اندازی شده، تو فقط سیمتو بنداز داخلش!
کنترل بدنم از دستم خارج میشه و نزدیکش میشم و خودمو تو بغلش جا میکنم:
_ازت ممنونم هومان ....
بعد از دوروز متوالی که هر لحظشو برای عطر تنش لَه لَه زدم و هربار با فکر به اون بوسه ی تبدار، تا مرز دیوونگی پیش رفتم؛ بالاخره طلسم شکسته شد و به وصال آغوشش رسیدم!
بوسه ریزی روی موهام میزنه و بلند میشه و همونطور که به سمت پله ها میره، میگه :
_ به الیزابت بگو برای شام، واسه من سالاد میگو درست کنه.!
(چشم) بلند بالایی میگم و صدای خندیدنشو میشنوم!
هومان اخمو و بداخلاق من، این روزها، بی غل و غش میخنده و لبخند میزنه و چه لذتی از این بالاتر؟!
نفسمو رها میکنم و سرگرم گوشی تازه میشم..
بايد در اولین فرصت با ایلیا و مامان و بابا ویدیو کال بگیرم و رفع دلتنگی کنم!
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت466
^_^_^_^_^_^
وقتی امر هومان رو به الیزابت ابلاغ کردم، به اتاقم اومدم تا یکم به سر و وضعم رسیدگی کنم...
سیم کارتمو از کِشوی دراور پیدا میکنم و داخل گوشی جدید ميندازمش و صبر میکنم تا روشن بشه...
در این بین صندلی کوچیک میز آرایش رو برمیدارم و زیر پام میزارم و جعبه ی موبایل و پاکتش رو، کنار اون یکی جعبه ی زیبای پیراهنم، در طبقه ی بالای کمد جا میدم و پایین میپرم...
موزیک مورد علاقم رو پلی میکنم و همراه با زمزمه ی اون، موهامو شونه میزنم و دو طرفه میبافم...
آرایش ساده و دخترونم رو با زدن برق لب به اتمام میرسونم و وقتی از قرینه بودن خط چشمِ باریکِ جاخوش کرده پشت پلکم مطمئن میشم، از آیینه چشم میگیرم...
سمت کمد لباسام میرم و از بینشون کراپ مشکی و شلوار جین سفید رو برمیدارم و به تن میکنم.
ترکیب جذابیه...
نگاه تحسین آمیزی به خودم ميندازم که یهو چشمم به جای کبود روی سینم میفته و همه اتفاقات اون شب مثل یه فیلم روی دور تند از جلوی چشمم رد میشه...!
اون شب هم تلخ بود و هم شیرین....
مثل کلاویه های پیانو هم سیاه و هم سفید....
هنوز طعم خوش اون بوسه رو روی لبهام احساس میکنم!
چی میشد اگر اون بوسه از روی عشق و علاقه بود، نه ساکت کردن من؟!!
چه انتظارهای بیجایی...!!!
آهی میکشم و تمام فکرهای بی جوابم رو در پستوی ذهنم، مخفی میکنم...
با اکراه و اشمئزاز به کبودی زل میزنم و با حرص پَد کرم پودرو روش میمالم...
چاره ای جز پنهون کردنش نداشتم...
نگاهی به ساعت ميندازم و با برداشتن گوشیم از اتاق بیرون میام....
سر راهم چند تقه به در اتاق هومان میزنم و با شیطنت میگم :
_آقا هومان، سالاد میگو انتظارت رو میکشه...
قبل از اینکه درو باز کنه، ریز ریز میخندم
و از پله ها سرازیر میشم....
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
^_^_^_^_^_^
وقتی امر هومان رو به الیزابت ابلاغ کردم، به اتاقم اومدم تا یکم به سر و وضعم رسیدگی کنم...
سیم کارتمو از کِشوی دراور پیدا میکنم و داخل گوشی جدید ميندازمش و صبر میکنم تا روشن بشه...
در این بین صندلی کوچیک میز آرایش رو برمیدارم و زیر پام میزارم و جعبه ی موبایل و پاکتش رو، کنار اون یکی جعبه ی زیبای پیراهنم، در طبقه ی بالای کمد جا میدم و پایین میپرم...
موزیک مورد علاقم رو پلی میکنم و همراه با زمزمه ی اون، موهامو شونه میزنم و دو طرفه میبافم...
آرایش ساده و دخترونم رو با زدن برق لب به اتمام میرسونم و وقتی از قرینه بودن خط چشمِ باریکِ جاخوش کرده پشت پلکم مطمئن میشم، از آیینه چشم میگیرم...
سمت کمد لباسام میرم و از بینشون کراپ مشکی و شلوار جین سفید رو برمیدارم و به تن میکنم.
ترکیب جذابیه...
نگاه تحسین آمیزی به خودم ميندازم که یهو چشمم به جای کبود روی سینم میفته و همه اتفاقات اون شب مثل یه فیلم روی دور تند از جلوی چشمم رد میشه...!
اون شب هم تلخ بود و هم شیرین....
مثل کلاویه های پیانو هم سیاه و هم سفید....
هنوز طعم خوش اون بوسه رو روی لبهام احساس میکنم!
چی میشد اگر اون بوسه از روی عشق و علاقه بود، نه ساکت کردن من؟!!
چه انتظارهای بیجایی...!!!
آهی میکشم و تمام فکرهای بی جوابم رو در پستوی ذهنم، مخفی میکنم...
با اکراه و اشمئزاز به کبودی زل میزنم و با حرص پَد کرم پودرو روش میمالم...
چاره ای جز پنهون کردنش نداشتم...
نگاهی به ساعت ميندازم و با برداشتن گوشیم از اتاق بیرون میام....
سر راهم چند تقه به در اتاق هومان میزنم و با شیطنت میگم :
_آقا هومان، سالاد میگو انتظارت رو میکشه...
قبل از اینکه درو باز کنه، ریز ریز میخندم
و از پله ها سرازیر میشم....
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#پارت467
سمت میز ناهارخوری میرم و الیزابت و النا رو مشغول رفت و آمد و چیدن میز می بینم ؛ بوی غدا که بهم میخوره باعث میشه بیشتر گشنم بشه و دلم ضعف کنه...
به محض دور شدن الیزابت، ناخنکی به ظرف سالاد هومان میزنم و روی یکی از صندلی ها میشینم....
دو دقیقه هم طول نمیکشه که هومان پایین میاد و مثل همیشه صدر میز میشینه.
اول برای من سوپ میکشه و جلوم میزاره و بعد برای خودش و آهسته شروع به خوردن میکنه....
آخرین دونه ی سیب زمینی سرخ کرده رو با چنگال از داخل دیس برمیدارم و با لذت می بلعمش...
قلپی آب هم پشت بندش میخورم و عقب میکشم و فکری که از ابتدای شام در سرم چرخ میخوره به زبون میارم :
_ هومان!
پایه ای بریم یه دوری بزنیم؟!
شبگردی تو خیابونای خلوت....
یه احساسی در دلم مطمئنه که قبول میکنه و نه نمیگه!
همینطور هم میشه..!
دست از غذا خوردن میکشه و مستقیم نگام میکنه :
_ میریم ولی یه شرط داره!
از پشت میز بلند میشم و به طرف پله ها پا تند میکنم و در همون حال میگم :
_هرچی باشه قبوله..... میرم یه لباس گرم بپوشم توام زود آماده شو...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
سمت میز ناهارخوری میرم و الیزابت و النا رو مشغول رفت و آمد و چیدن میز می بینم ؛ بوی غدا که بهم میخوره باعث میشه بیشتر گشنم بشه و دلم ضعف کنه...
به محض دور شدن الیزابت، ناخنکی به ظرف سالاد هومان میزنم و روی یکی از صندلی ها میشینم....
دو دقیقه هم طول نمیکشه که هومان پایین میاد و مثل همیشه صدر میز میشینه.
اول برای من سوپ میکشه و جلوم میزاره و بعد برای خودش و آهسته شروع به خوردن میکنه....
آخرین دونه ی سیب زمینی سرخ کرده رو با چنگال از داخل دیس برمیدارم و با لذت می بلعمش...
قلپی آب هم پشت بندش میخورم و عقب میکشم و فکری که از ابتدای شام در سرم چرخ میخوره به زبون میارم :
_ هومان!
پایه ای بریم یه دوری بزنیم؟!
شبگردی تو خیابونای خلوت....
یه احساسی در دلم مطمئنه که قبول میکنه و نه نمیگه!
همینطور هم میشه..!
دست از غذا خوردن میکشه و مستقیم نگام میکنه :
_ میریم ولی یه شرط داره!
از پشت میز بلند میشم و به طرف پله ها پا تند میکنم و در همون حال میگم :
_هرچی باشه قبوله..... میرم یه لباس گرم بپوشم توام زود آماده شو...
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁تنها چیزی که از فردا
⭐️میدانم این است که
🍁خدا قبل از
⭐️خورشید بیدار است
🍁از او میخواهم
⭐️که قبل از همه
🍁 در کنارتان باشد
⭐️و راه را برایتان هموار کند
🍁فردایتان سپیـد
⭐️و شبتان در پنـاه خـدا
@kadbanoiranii
⭐️میدانم این است که
🍁خدا قبل از
⭐️خورشید بیدار است
🍁از او میخواهم
⭐️که قبل از همه
🍁 در کنارتان باشد
⭐️و راه را برایتان هموار کند
🍁فردایتان سپیـد
⭐️و شبتان در پنـاه خـدا
@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌼 ملڪا ذڪر تو گویم
💥ڪه تو پاڪےو خدایے
🌼نروم جزبہهمان رهڪہتوام راهنمایے
الهے💕
آغاز میڪنیم 🌼
روزمان رابانام زیبایتــــ💖
🌼بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌼
🌼الهی به امیدتو
@kadbanoiranii
💥ڪه تو پاڪےو خدایے
🌼نروم جزبہهمان رهڪہتوام راهنمایے
الهے💕
آغاز میڪنیم 🌼
روزمان رابانام زیبایتــــ💖
🌼بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌼
🌼الهی به امیدتو
@kadbanoiranii
🔅 دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🔅
اللهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِین
خدایا در این ماه مهرورزى به ایتام، و خواندن طعام، و آشکار کردن سلام، و همنشینى با اهل کرامت را نصیبم فرما، به عطایت اى پناهگاه آرزومندان.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
اللهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِین
خدایا در این ماه مهرورزى به ایتام، و خواندن طعام، و آشکار کردن سلام، و همنشینى با اهل کرامت را نصیبم فرما، به عطایت اى پناهگاه آرزومندان.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
aghigh.ir
استاد معتز آقائی
#تند خوانی_قرآن_کریم
#جزء_هشتم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#جزء_هشتم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#سالاد_ذرت_بروکلی
ترکیب: کلم بروکلی خرد شده،خیار شور نگینی خرد شده،هویج پخته وخردشده،ذرت پخته شده ،ژامبون یا سینه مرغ پخته شده ودر صورت دلخواه کلم سفید رنده شده
که با میزان دلخواه سس مایونز کمی ماست نمک فلفل سیاه وابلیمو مخلوط کنید
❌بروکلی را دو سه دقیقه داخل آب جوش قرار میدم بعد بلافاصله داخل آب سرد قرار میدیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
ترکیب: کلم بروکلی خرد شده،خیار شور نگینی خرد شده،هویج پخته وخردشده،ذرت پخته شده ،ژامبون یا سینه مرغ پخته شده ودر صورت دلخواه کلم سفید رنده شده
که با میزان دلخواه سس مایونز کمی ماست نمک فلفل سیاه وابلیمو مخلوط کنید
❌بروکلی را دو سه دقیقه داخل آب جوش قرار میدم بعد بلافاصله داخل آب سرد قرار میدیم
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#سالاد_ذرت_کلم_بروکلی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#سالاد_ذرت_کلم_بروکلی
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.
آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی
#باقلوا_بدون_فر
استاد فاطمه قربانی
این باقلوا نه فر میخواد نه
همزن ، ماندگاری بالایی داره.
مواد لازم:
✔️شیرعسل یک قوطی
✔️پودر پسته ۱۵۰ گرم
✔️پودر نارگیل ۱۵۰
✔️پودر بیسکویت ۲۰۰ گرم
✔️خامه دو قاشق سوپخوری
✔️کره ۵۰ گرم
✔️عسل دو قاشق سوپخوری
✔️پسته درشت خرد شده پنجاه گرم
��نکته: می تونید به جای پودر پسته
از پودر گردو یا بادام استفاده کنید .
.
��دو قاشق از یک قوطی شیرعسل رو از بردارید برای مرطوب کردن لایه ها
.
��حدود پنج الی شش ساعت داخل فریزر بزارید و بعد برش بزنید.
.
��برای اینکه برش ها یک اندازه و منظم باشه بهتره با خط کش خط بندازید و بعد برش بزنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید
#باقلوا_بدون_فر
استاد فاطمه قربانی
این باقلوا نه فر میخواد نه
همزن ، ماندگاری بالایی داره.
مواد لازم:
✔️شیرعسل یک قوطی
✔️پودر پسته ۱۵۰ گرم
✔️پودر نارگیل ۱۵۰
✔️پودر بیسکویت ۲۰۰ گرم
✔️خامه دو قاشق سوپخوری
✔️کره ۵۰ گرم
✔️عسل دو قاشق سوپخوری
✔️پسته درشت خرد شده پنجاه گرم
��نکته: می تونید به جای پودر پسته
از پودر گردو یا بادام استفاده کنید .
.
��دو قاشق از یک قوطی شیرعسل رو از بردارید برای مرطوب کردن لایه ها
.
��حدود پنج الی شش ساعت داخل فریزر بزارید و بعد برش بزنید.
.
��برای اینکه برش ها یک اندازه و منظم باشه بهتره با خط کش خط بندازید و بعد برش بزنید.
رسانه تبلیغی ما باشید🎀
به کدبانوها فوروارد کن 😊
لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join
@kadbanoiranii
https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کپی برداری وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید