کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.81K subscribers
23K photos
28K videos
95 files
42.1K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#نان_موز_کشمش

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#شکرپاره_آرمیا

شکرپاره  اونم با روغن مایع

چون معمولا با کره درست میشه واکثرا یا از بوی کره خوشتون نمیاد یا چون گرونه دنبال جایگزین هستید پس این دستور با روغن مایعِ 😊

شکر ۲۰۰ گرم (۱پیمانه سرخالی )
آب ۲۰۰ گرم (۱پیمانه سرخالی )
جوهر لیمو ۱/۸ ق چ یا آب لیمو ۱ق چ
هل دو عدد یا مقداری پودر هل
زعفران مقداری در صورت دلخواه

👈آب وشکر را داخل ظرفی بریزید روی حرارت ملایم قرار بدین هر از گاهی ظرف را بچرخونید تا شکر قبل جوش اومدن حل بشه
به محض جوش زدن جوهر لیمو را اضافه کنید
اجازه بدین تا به جوش بیفته پودر هل وزعفران  رو هم اضافه کنید واز زمان جوش اومدن ۱۰ تا ۱۵ دقیقه زمان بدین تا بجوشه

سپس شعله را خاموش کنید واجازه بدین تا شربت خنک بشه

تخم مرغ ۲ عدد ( زرده یکی را برای رومال نگه دارین)

وانیل ۱/۴ ق چ
پودر هل ۱/۲ ق چ
پودر قند ۱/۲ پیمانه (۶۰ تا ۷۰ گرم)
روغن مایع ۱/۲ پیمانه (۱۰۰گرم)
نمک ۱/۸ ق چ


همه مواد را با همزن دستی خوب مخلوط کنید سپس 

آرد سمولینا ۱۲۰ گرم (۲/۳ پیمانه پر) اضافه ودر نهایت

آرد سفید حدود ۲۰۰ گرم (۱ و۱/۴ پپمانه)
وبکینگ پودر ۱۰گرم (۱ق س)

کم کم اضافه کنید تا جای ممکن با همزن دستی ودر نهایت با دست خمیر را جمع کنید

خمیر کاملا لطیف ویکدسته

۱۵۰گرم (۱پیمانه)  آرد را کامل اضافه کنید و مابقی آرد را تا جایی که نیازه  ممکنه کمتر یا بیشتر نیاز بشه

من ۱۸۰ گرم آرد اضافه کردم

خمیر را ۱۵ تا ۳۰ دقیقه در محیط استراحت بدین سپس اگر شیرینی بزرگ خواستین گوله ۳۰ گرمی اگر کوچیک ۱۵ تا ۲۰گرمی بردارین
و مطابق فیلم شکل بدین داخل قالب بچینید

رومال کنید(مخلوط زرده تخم مرغ کمی شیر کمی زعفران)

ودر فر از قبل گرم ۱۷۰ درجه حدود ۲۰دقیقه بپزید کمی هم گریل کنید

بلافاصله از فر که خارج کردین روی شیرینی های داغ شربت سرد بریزید اجازه بدین شربت جذب شیرینی بشه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#شکرپاره_آرمیا


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#شیرینی_شکرپاره


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#آموزش_پای_سیب از استاد مادو

مواد لازم:

3 عدد تخم مرغ
نصف پیمانه شکر
1 ق غ عسل
یک سوم پیمانه روغن مایع
یک پیمانه آرد
نصف ق چ بکینگ پودر
1 تا 2 عدد سیب
2 ق مخلوط شکر و دارچین
.
زرده و سفیده تخم مرغا رو جدا کنین
سفیده رو با شکر اونقدر با همزن برقی بزنین تا پف کنه و فرم بگیره و وقتی ظرف رو برمیگردونین نریزه
زرده رو با روغن مایع و عسل و وانیل با همزن دستی بزنین تا یکدست بشه
بعد سفیده فرم گرفته رو تو دو مرحله به زرده اضافه کنین
با لیسک به ارومی هم بزنین تا پفش نخوابه
ارد و بکینگ پودر رو توی مواد الک کنین و تو یک جهت با لیسک هم بزنین تا خوب مخلوط بشن
توی قالب کپسول کاغذی بذارین
یک سوم قالب رو با مواد کیک پر کنین سیب ها رو حلقه ای برش بزنین و توی مخلوط دارچین و شکر بغلطونین و وسط قالب روی مایه کیک بچینین و روش کمی از مواد کیک بریزین
تو فر از قبل گرم شده با دمای 180 بذارین حدودا 25 دقیقه تا نیم ساعت بپزه
بعد از قالب خارج کنین روش پودر قند الک کنین و نوش جان

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
این کیک میتونه یکی از سالم ترین و خوشمزه ترین کیکهایی باشه که تا حالا پختید ، ترکیب و ِطعم و عطر موادش هم فوق العاده هست .
هم بدون شکر هم مقوی

نکته مهمش اینه که حتما تخم مرغ ها رو با همزن ۵ دقیقه بزنید که کاملا حجم بگیره چون رو بافت کیک خیلی تاثیر داره .

حتما از پیمانه های استاندارد استفاده کنید

من خرما رو به کیک اضافه کردم منتها اون قسمت اضافه کردن خرما ضبط نشده ( بعد از اضافه کردن روغن مایع اضافه کنید و با همزن کمی بزنید )


#کیک_کماج از استاد زحمتی

آرد   دو پیمانه
تخم مرغ درشت  ۳ عدد
بکینگ دو قاشق چایخوری
پودر هل  نصف قاشق چایخوری
وانیل  نصف قاشق چایخوری
شیره خرما   ۲/۳ پیمانه ( شیره انگور و سه شیره هم میشه . شیره انگور شیرینش کمتره)
شیر گرم  نصف پیمانه
گلاب   یک چهارم پیمانه
روغن مایع   نصف پیمانه
خرما هسته و پوست گرفته شده و خرد شده   نصف پیمانه
کشمش  ۲/۳ پیمانه
گردو خرد شده   به مقدار دلخواه


آرد و بکینگ پودر و پودر هل رو باهم مخلوط و الک کنید .
تخم مرغ و وانیل رو با همزن ۵ دقیقه بزنید تا حجیم و رنگش روشن بشه . بعد شیره خرما رو اضافه و دوباره ۲ دقیقه با همزن بزنید .
شیر گرم و گلاب رو اضافه کنید و در حد مخلوط شدن هم بزنید . در نهایت روغن مایع و خرما تکه شده رو اضافه کنید و مجدد در حد مخلوط شدن هم بزنید.
بعد مخلوط آرد و بکینگ پودر و پودر هل رو کم کم اضافه و مخلوط کنید
در نهایت به کشمش و گردو یک قاشق آرد بزنید و به مواد اضافه کنید و مواد رو داخل قالب بریزید و بزارید توی فر تا بپزه

قالب استفاده شده قالب میان تهی سایز ۲۵ سانت هست.
قالب رو با ارده کنجد چرب کنید یا با روغن جدا کننده . یا میتونید با روغن جامد یا کره چرب کنید و آرد پاشی کنید.   هر کدوم از این سه مورد رو انجام دادید کیک به قالب نمیچسبه.

فر  ۱۸۰ درجه به مدت تقریبی ۴۰ تا ۵۰ دقیقه بستگی به دما و گرمای فر شما متفاوت می باشد


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_کماج
از استاد زحمتی عزیز

یکی از خوشمزه ترین کیکهای رژیمی که میتونید سالم و مقوی و بدون شکر بپزید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کیک_یزدی

اکثر دستورای کیک یزدی رو امتحان کردم ولی به جرات میگم همیشه برگشتم سر این دستور چون بهتر از این پیدا نکردم
این کیک یزدی از هموناست که از بغل قنادیا رد میشی بو عطرش دیووونت میکنه


مواد لازم برای ۱۲ عدد کیک یزدی🧁
🧁تخم مرغ ۳ عدد
🧁وانیل مایع نصف ق چ اگه وانیل پودری میزنید یک سوم ق چ استفاده کنید
🧁شکر یه لیوان معادل ۲۰۰ گرم
🧁پودر هل ۱ ق چ
🧁گلاب ۲ ق غ سر خالی معادل ۲۰ گرم
🧁شربت بار یا عسل ۱ ق غ پر معادل ۲۰ گرم
🧁آب سه چهارم لیوان
🧁روغن سه چهارم لیوان
🧁آرد ۲ لیوان معادل ۳۰۰ گرم
🧁بیکینگ پودر ۲ ق چ سر خالی

در صورت تمایل میتونید از ۳ قطره رنگ خوراکی زرد هم استفاده کنید که رنگ کیک یزدیتون از سفیدی در بیاد
اگه دوست داشتید برای تزئین روشون کنجد بریزید
تخم مرغها هم دمای محیط باشه
از آب سرد استفاده نکنید آب هم دما و کمی رو به گرمی باشه
میتونید به جای آب از شیر یا ترکیب آب و ماست رقیق هم استفاده کنید
آردو که اضافه کردید بیش از حد هم نزنید در حدی که گلوله های آرد باز بشه
برای اینکه روی کیک یزدیاتون ترک بخوره با چاقوی روغنی روشو

__توضیحات مربوط به دما👇

💢دمای فر تو قله ایی شدن و ترک خوردن کیک یزدی خیلی مهمه پس نکاتی که گفتمو کامل رعایت کنید
فرتون رو از ۱۵ تا بیست دقیقه قبل گرم کنید
دمای فر گازی رو ۱۰ دقیقه اول رو ۲۵۰ درجه بزارید از توی شیشه فر نگاه کنید وقتیکه قله ایی شد اومد بالا دمای فر رو روی ۱۸۰ درجه بزارید ۱۵ تا ۲۰ دقیقه دیگه بمونه تا مغز پخت بشه
برای فرهای برقی و توستر ۱۰ دقیقه اول دما روی ۲۲۰ درجه و بعد به ۱۶۰ درجه کاهشش بدید
بعد از پخت فرتون رو خاموش کنید ولی بلافاصله کیکا رو از فر بیرون نیارید بزارید ۲ یا ۳ دقیقه هم تو فر خاموش بمونه که پفش نخوابه

اگر دوست داشتید میتونید روشم یکم شربت بار بمالید که خوشگلتر بشه💢

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#مافین_شکلاتی

مواد لازم :

تخم مرغ بزرگ: ۲عدد
شکر: سه چهارم پیمانه
وانیل: یک ق چ
روغن: یک دوم پیمانه
ماست: سه چهارم پیمانه
شیر: یک دوم پیمانه
پودر کاکائو: دو سوم پیمانه
آرد: یک و سه چهارم پیمانه
بکینگ پودر: دو ق چ
چیپس شکلات: یک دوم پیمانه
شکلات تلخ آب شده: یک دوم پیمانه

طرز تهیه:

تخم مرغ، شکر و وانیل رو با دور تند همزن بزنید تا رنگش روشن بشه، به ترتیب؛ روغن، ماست و شیر رو اضافه کنید و در حد مخلوط شدن هم بزنید. پودر کاکائو، آرد و بکینگ پودر رو الک کنید و به مواد اضافه کنید و در حد مخلوط شدن هم بزنید. چیپس شکلات و شکلات تلخ آب شده رو اضافه و با لیسک مخلوط کنید. کپسول هارو توی قالب بزارید و از مواد پر کنید و روشون چیپس شکلات بریزید.
در فر از قبل گرم شده با دمای ۲۲۰ درجه بزارید بمدت ۵دقیقه و بعد بدون اینکه در فر رو باز کنید دما رو بیارید روی ۱۸۰ درجه بمدت ۱۰ دقیقه بزارید تا مافین ها کاملا پخته بشن. در آخر با خلال دندان تست کنید اگه تمیز بیرون اومد پخته



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کشک_بادمجون به روش خاص


پارت اول

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کشک_بادمجان یا گوجه بادمجان ؟

کشک بادمجان خیلی راحت و فوق العاده خوشمزه است موافقی؟؟؟

اول بادمجان ها رو پوست بگیرین و نیم ساعت توی اب نمک بزارین تا تلخیش گرفته بشه
و هر دو طرفشو سرخ کنین و بزارین کنار
پیاز رو هم با زردچوبه و فلفل تفت بدین
بادمجان ها رو هم بهش اضافه کنین با قاشق یک مقدار له کنین، نصف لیوان آب بهش اضافه کنین و درشو بزارین تا خوب له بشه
و بعد نعناع و گردو هم اضافه کنین تفت بدین و اخر کار کشک رقیق شده با اب رو اضافه کنین و نمک


پارت دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

کشک بادمجان یا گوجه بادمجان ؟

کشک بادمجان خیلی راحت و فوق العاده خوشمزه است موافقی؟؟؟

اول بادمجان ها رو پوست بگیرین و نیم ساعت توی اب نمک بزارین تا تلخیش گرفته بشه
و هر دو طرفشو سرخ کنین و بزارین کنار
پیاز رو هم با زردچوبه و فلفل تفت بدین
بادمجان ها رو هم بهش اضافه کنین با قاشق یک مقدار له کنین، نصف لیوان آب بهش اضافه کنین و درشو بزارین تا خوب له بشه
و بعد نعناع و گردو هم اضافه کنین تفت بدین و اخر کار کشک رقیق شده با اب رو اضافه کنین و نمک


پارت دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیتزا_بادمجان

موادلازم:
بادمجان۳-۴عدد
گوشت چرخ شده۱۰۰گرم
پیاز۱عددمتوسط
فلفل دلمه۱عددمتوسط
قارچ۵-۶عدد
ذرت آبپزشده۱کاسه
رب گوجه۲ق غ
نمک،فلفل سیاه،ادویه،زرچوبه،پودرسیر،پودر پابریکا،پودرزنجبیل
گوجه گیلاسی برای تزیین به دلخواه
جعفری به دلخواه
پنیرپیتزا

🟣پارت اول



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#پیتزابادمجان

🟣پارت دوم



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کیک_عسلی_روسی

مواد لازم:

100 گرم کره
60 گرم شکر
70 گرم عسل
یک عدد تخم‌مرغ بزرگ
270 گرم آرد
2 گرم نمک
4 گرم جوش شیرین

مواد خامه:
200 گرم پنیر لبنه
70 گرم پودر قند
وانیل
400 گرم خامه قنادی

طرز تهیه:
کره شکر و عسل را داخل کاسه‌ای بریزید و روی بخار آب به روش بنماری قرار دهید تا کره ذوب شود.تخم‌مرغ را هم اضافه کرده و سریع هم بزنید و از روی حرارت بردارید.
جوش شیرین نمک و آرد را هم مخلوط می‌کنیم تا خمیر نرمی که به دست نمی‌چسبد تهیه شود.
خمیر را داخل نایلکس پیچیده و یک ساعت داخل یخچال استراحت می دهیم.
خمیر را به 10 قسمت تقسیم می‌کنیم و هر قسمت را روی کاغذ روغنی به ضخامت 2 میلی باز می‌کنیم و با قالب 18 سانتی قالب می‌زنیم.
و در فری که روی 180 درجه گرم شده 7_8 دقیقه بیسکوئیتها را تا طلایی شدن روی بیسکوئیتها می‌پزیم و کنار می‌گذاریم تا خنک بشن
پنیر لبنه خامه پودر قند و وانیل را مخلوط می‌کنیم و با همزن می‌زنیم تا فرم بگیرن

بعد لایه لایه از بیسکوئیت و خامه را روی هم قرار می‌دهیم تا 9 لایه‌.
بیسکوئیت آخری را خرد می‌کنیم کنارها و روی کیک خامه می‌زنیم و با بیسکوئیت خرد شده پوشش می‌دهیم.
حداقل 6 ساعت داخل یخچال می‌گذاریم و بعد برش زده و سرو می‌کنیم.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_عسلی_روسی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
#کرپ_مرغ

مواد لازم:

500 گرم سینه مرغ
1 عدد پیاز
2 حبه سیر
1 عدد فلفل قرمز کاپیا
2 عدد فلفل سبز
300 گرم قارچ
1 قاشق غذاخوری رب گوجه فرنگی
150 میلی لیتر آب داغ
1 قاشق چایخوری پودر فلفل قرمز
1 قاشق چایخوری آویشن
1/2 قاشق چایخوری فلفل سیاه
نمک

مواد کرپ:

(لیوان 200 میلی لیتر)
1 لیوان شیر
1 لیوان آب
2 عدد تخم مرغ
4 قاشق غذاخوری روغن
1.5 لیوان آرد
نمک

مواد سس بشامل:

1.5 قاشق غذاخوری کره
2 قاشق غذاخوری آرد
400 میلی لیتر (2 لیوان)شیر
نمک، فلفل

پنیر موزارلا یا پروسس رنده شده

طرز تهیه:
مرغ را خرد کنید و 5-6 دقیقه تفت دهید تا تغییر رنگ دهد،سپس پیاز، سیر و فلفل ریز خرد شده را اضافه کنید و تفت دادن را ادامه دهید بعد قارچ ها را اضافه کنید و 5-6 دقیقه دیگر تفت دهید،سپس رب گوجه فرنگی، نمک و ادویه ها را اضافه کرده و کمی تفت دهید بعد آب داغ را روی آن بریزید و روی حرارت متوسط ​​5 دقیقه بپزید و از روی حرارت بردارید
تمام مواد کرپ را در ظرف مناسبی بریزید و مخلوط کنید سپس تابه کرپ را خوب گرم کنید،کمی روغن بریزید و اضافه آن را با دستمال بردارید،یک ملاقه از خمیر را در تابه بریزید و مراقب باشید ضخامت کرپ ها زیاد نشود،برای بشامل؛ کره را آب کرده، آرد را اضافه کرده و تفت دهید سپس شیر سرد را اضافه کنید و مدام هم بزنید تا کمی غلیظ شود،حالا نمک و ادویه را اضافه کنید و برای مدت کوتاهی مخلوط کنید و از روی اجاق گاز بردارید،در مرحله بعد کرپ را روی یک کاسه سوپ گذاشته،1.5 قاشق غذاخوری بشامل، 2 تا 3 قاشق غذاخوری مرغ تفت داده شده بگذارید و کناره های کرپ را جمع کنید سپس بقچه های کرپ را روی سینی فر قرار دهید باقیمانده سس بشامل را روی آنها بریزید و در آخر پنیر رنده شده بپاشید و در فر از قبل گرم شده با دمای 180 درجه
حدود 20 دقیقه قرار دهید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#کرپ_مرغ


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋
🦋🦋
🦋

#بی_صدا_طلوع_کن
پارت_36

با بسته‌شدن در، عرشیا نفس آسوده ای کشید.
پشتمو بهش کردم تا به سمت تخت برم اما بازومو گرفت و منو سمت خودش کشوند.

_ به خاطر من گریه کردی؟

تکون محکمی به خودم دادم تا ولم کنه اما محکم تر بازومو گرفت و فشار کمی بهش وارد کرد. از درد کمی اخمام توی هم رفت اما به روی خودم نیاوردم.

صورتشو بهم نزدیک کرد و گفت:

_ مگه من نامزدت نیستم پس چرا انقدر تقلا میکنی تا ازم جدا شی؟

لبخند دندون نمایی زد.. چشماش کم کم داشت هرز میرفت.دستاش که کمی شل شد با یه حرکت سریع خودمو ازش جدا کردم و به سمت تخت رفتم.
از زیر بالشم چاقویی برداشتم و به سمتش گرفتم.

با آرامش خاصی صندلی کنار میز کامپیوترمُ به سمت خودش کشید و وسط اتاق گذاشت. روبه روم نشست و با لذت و نگاه مشمئز کننده ای بهم خیره شده بود.
دوتا دستشو کمی بالا اورد و شروع کرد به کف زدن..

_ حرکتت غیر قابل پیش بینی بود. عالی بود عالی..

گنگ و ترسیده به حرکاتش نگاه میکردم. دست زدنش رو متوقف کرد و پاهاشو روی هم انداخت.

_ خب چرا وایسادی؟ شروع کن

مات و مبهوت به مرد روبه روم نگاه کردم. انگارسالن تئاتر اومده بود و من عروسک خیمه شب بازیش شده بودم. این مرد بویی از انسانیت نبرده بود.
چاقو توی دستم به شدت میلرزید و نمیتونستم ثابت نگهش دارم.دست آزادمو بالا اوردم و دست لرزونمو محکم تر گرفتم. اما فایده ای ندا‌شت!

_ با این چاقو شاید بتونی یه میوه پوست بِکَنی!

بلند شروع کرد به خندیدن..

به چاقوی دستم خیره شدم.. واقعا هم جای خندیدن داشت..
گوشیم روی تخت به صدا درومد. خوشحال ازینکه آیهان باشه به سمتش رفتم اما عرشیا با یه حرکت سریع سمت تخت اومد.. گوشیمو برداشت و پرت کرد رو زمین.
صفحه گوشیمو دیدم که رو زمین چند تیکه شده بود.. از کنار تخت دور زد و بهم نزدیک شد.. مچ دوتا دستمو گرفت و با فشاری که بهش وارد کرد دستمو ناخوداگاه باز کردم و چاقو از دستم افتاد..
تو دلم احمقی به خودم گفتم و از گیج بازی خودم عصبی شدم.

- حالا دوست دارم از خوت دفاع کنی!
تو هرچی بیشتر تقلا کنی من بیشتر از ضعیف بودنت لذت میبرم و به قدرت خودم پی میبرم!

منو به سمت عقب هول دادم و کمرم به دیوار پشت سرم چسبید.
کتش رو دراورد و روی تخت انداخت. نگاهشو ازم نمی‌گرفت و به آرومی دکمه های بالای پیرهنشو باز کرد. از تصویر روبه روم به تهوع افتادم. سرمو به سمت چپ چرخوندم تا شاهد هرزبازیاش نباشم.
صدای قدم های منحوسش رو میشنیدم که بهم نزدیک و نزدیک تر شد.
با صدای خفه ای گفتم:

_ یه قدم بیای جلوتر...

یه قدم برداشت و فاصله بین مون رو پر کرد. چونه مو با دستش گرفت و سرمو به سمت خودش چرخوند.
از دیدن دو تیله سبز به خون نشسته رعشه ای به تنم افتاد.

_ مثلا میخوای چیکار کنی؟ با چاقو میوه خوری منو بکشی یا آیهان جونتو صدا بزنی؟

با شنیدن اسم آیهان تازه یاد تماس هام افتادم که موفق نشده بودم بهش خبر بدم.
مردمک چشمام لرزید و قطره اشکی از چشمم پایین اومد. التماس وار بهش نگاه کردم..
صورتشو سمت گوشم آورد و آروم لب زد:

_ میدونستی این نگاهت منو دیوونه تر میکنه!

کمی مکث کرد و نفس عمیقی کشید. تمام تنم به لرزه افتاد. . قطره های اشکم به سرعت از گونه هام سُر میخوردند.
سرش رو کمی عقب اورد و چشاش بین تک تک اعضای صورتم میچرخید.

_ آیهان هم سمتت میاد اینجوری گُر میگیری یا فقط با من اینجوری هستی؟

از بوی بد مشروبی که از دهنش پخش میشد حس تهوع بهم دست داد. چقدر یه مرد میتونست پست و کثیف باشه؟
چیزی برای گفتن نداشتم. پاهام سست شده بود و اگه کمی عرشیا عقب میرفت مسلما روی زمین میوفتادم.
‌‌
_ همیشه میخواستمت طلوع.. ازون بچگیمون..از همون وقتی که دیگه به چشم یه دخترخاله ندیدمت! ولی تو همیشه با آیهان بودی..باهم بازی میکردین خوراکی هاتونو نصف میکردین. حتی وقتی بزرگم شدی اسمش از دهنت نمیوفتاد!
باهم همه جا میرفتین شایدم باهم..

نذا‌شتم ادامه حرفشو بزنه و تموم حرص مو، با آب دهنم توی صورتش خالی کردم.

_ آیهان مثل تو هرز نیست. مثل تو اشغال و کثیف نیست.
خوب گوشاتو باز کن عرشیا . من نمیذارم دستت بهم بخوره چه برسه به اینکه باهات عروسی کنم! تو یه آدمی هستی که هیچ بویی از مردونگی نبردی.

عرشیا صورتشو با آستینش پاک کرد.کف دستشو به دیوار و کنار گوشم تکیه داد و گفت:

_ قول میدم بیشتر از آیهان بهت خوش بگذرونم!
مگه من چی ازش کم دارم؟


تمام تنفرمو تو نگاهم ریختم و به چشاش زل زدم .

_ خیلی چیزا کم داری!یه ادم بی غیرتی هستی که چشات دنبال زنا هرز میره. فکر نکن از کثافت بازیات خبر ندارم. نمیدونم مادر منو با چی رام کردی که منو به تو فروخت ولی مطمئن باش بابام و آیهان..

با شنیدن اسم آیهان سیلی محکمی به صورتم زد که مزه خون رو تو دهنم حس کردم..

_ اینو زدم بدونی تا اخر عمرت که با منی اسم اون آشغالُ پیش من نیاری.



@kadbanoiranii
🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋
🦋🦋
🦋

#بی_صدا_طلوع_کن
پارت_37

قطره های اشکم با سرعت بیشتری از چشام سْر خوردن و گونه هامو خیس کردن .
عرشیاازم فاصله گرفت و از روی میز تحریرم دستمال کاغذی برداشت. به سمتم اومد و خواست گوشه لبمو تمیز کنه که دستشو پس زدم.
روی تخت نشستم و با حال زاری گفتم :

_ چی از جونم میخوای؟بذار زندگیمو کنم بذار راحت باشم.. چطور میخوای شوهر کسی بشی که بهت هیچ حسی نداره جز تنفر..
عرشیا من نمیخوامت.. من و تو به درد هم نمیخوریم..

دستامو قاب صورتم کردم. هق هق گریه هام اجازه نداد ادامه حرفمو بزنم.
باتکون خوردن تخت، متوجه عرشیا شدم که کنارم نشست.

_عاشق آیهانی؟

نمیدونستم چی جوابشو بدم فقط خسته بودم... خسته بودم ازین وضعیت اَسَف باری که مادرم واسم درست کرده بود.

سکوت مو که دید از جاش بلند شد و دو طرف بازومو گرفت و بلندم کرد..
عصبی فریاد زد:

_ با توام... میگم عاشق آیهانی؟

اشک های لعنتیم تمومی نداشت.. از خودم به شدت متنفر شده بودم. چقدر در مقابل زورگویی های این مرد ضعیف بودم...کاش بابا بود کنارم... کاش آیهان...

عرشیا منتظر به لبام چشم دوخته بود تا جوابی ازش بشنوه اما زبونم برای گفتن هرکلمه ای بند اومده بود.

گره روسریم شل شده‌بود و چندتار از موهام جلوی دیده مو گرفته بود.

به خودم تکونی دادم تا عرشیا بازوهامو ول کنه اما فایده ای نداشت.
وقتی سکوت مو دید گفت:

_ تو حتی پیش اون لعنتی هم موباز بودی.. اما الان تموم تلاش تو میکنی تا همین دوتا، تار مو تو هم نبینم!

دستش به سمت گره روسریم رفت تا بازش کنه اما از دیدن صحنه روبه روم جوری توی شوک رفتم که تمام وجودم به یکباره از گرمای لذت بخشی پر شد..
در با شدت زیادی باز شد. دست عرشیا روی گره روسریم ثابت موند.. سرشو به عقب چرخوند.

_ دستت به موهای طلوع بخوره همینجا جفت دستاتو میشکونم..

.
.
.
.


با صدا زدن های آیهان کمی از جام تکون خوردم..

_طلوع...طلوع بیدار شو داری خواب میبینی.. صدامو می‌شنوی؟

خیسی آبی رو، روی صورتم حس کردم.. چشامو به سختی باز کردم.
نور سفیدی که از سقف بهم تابیده بود باعث شد چندباری چشامو باز و بسته کنم تا بهش عادت کنم. چشامو نیمه باز نگه داشتم و با دقت بیشتری به اطرافم نگاه انداختم .
ماهک، نرگس بانو و آیهان با نگرانی بالای سرم نشسته بودند و بهم زل زده بودن

_ طلوع خوبی..صدای منو میشنوی ؟

صدای مهربون آیهان تو گوشم پیچید. آروم لب زدم :

_ چیزی نیست خوبم... فقط خوابِ..

بغض راه گلومو بست.
آیهان عصبی دستمالی رو برداشت وعرق های سرد رو پشیمونی مو پاک کرد.
نرگس بانو چیزی زیر لب خوند و به صورتم فوت کرد. از جاش بلند شد و گفت:

_ خب خداروشکر به خیر گذشت.. من برم یه چیزی آماده کنم تا بیاین.

ماهک از جاش بلند شد... نگاهش غمگین بود.. حتی غمگین تر از قبل

_ خداروشکر که خوب شدی طلوع.. من برم مامانمو کمک کنم.

به سمت در خروجی رفت... آیهان با نگاهش بدرقه اش کرد و سری از ناراحتی و تاسف تکون داد.

توی جام نشستم و گفتم:
_ تو کی اومدی؟

_ یه ربعی میشه اومدم.. همین که وارد خونه شدم دیدم ماهک داره صدات میزنه اومدم تو اتاق ببینم چی شده.
قرص هاتو باز نمیخوری ؟

جوابشو ندادم.. میدونستم ناراحت میشه حق هم دا‌شت..

_ قرص هاتو قطع نکن تا زمانی که دکترت تشخیص بده.

چشمی گفتم و پتو رو از رو پاهام کنار زدم.

_ برای چی اینجا خوابت برده بود؟

_ با ماهک تو حیاط یکم حرف زدیم بعد اومدیم پیش بانو تا داروهاشو بدم.. فقط یکم خسته بودم تا دراز کشیدم خوابم برد.

_ باشه اشکال نداره ولی بیشتر حواستو جمع کن.
الانم بیا بریم یه چیزی بخوریم.
نگاه قدردانی بهش انداختم و گفتم:

_ شرمندتم..توام اینجا شدی پاسوز من..

دستشو به سمتم دراز کرد تا کمکم کنه بلند شم.

_ پاسوزت نشدم. من و تو از بچگی بهم قول دادیم. سرم بره قولم از یادم نمیره..
الانم کم خودتو لوس کن.. پاشو بریم یه چی بخوریم بعدشم برای کافه چندتا ایده جدید دارم بهت نشون بدم نظرتو بهم بگو.

با کمک آیهان از زمین بلند شدم و به سمت آشپزخونه حرکت کردیم.
با خودم فکر کردم، داشتن یه همدم واقعی به هرچیزی تو دنیا می ارزه.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

کپی برداری  وفرستادن رمان ها و دستورات وفیلمهای آموزشی  کانال بدون لینک واسم کانال
@kadbanoiranii
  حرام است و حق الناس به حساب میاد.لطفا رعایت کنید.

آموزش بهترین رسپیهای امتحان شده قنادی و آشپزی از اساتید برتر💪
🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋
🦋🦋
🦋
#بی_صدا_طلوع_کن
پارت_38

یک هفته ای از اومدنم به شرکت میگذشت.اتاق کارمو دوست داشتم و دیگه باهاش اُخت شده بودم.
بلاخره بعد از کلی دنبال کار گشتن، جایی رو پیدا کردم که مناسب با رشته دانشگاهیم بتونم کار کنم و ایده هامو به اجرا دربیارم.
تلفن روی میزم که زنگ خورد صندلی مو به سمتش کشیدم و روی دکمه نارنجی بلندگو زدم تا تماس رو برقرار کنم.
_ بله خانم احمدی

_ طلوع جان اقای موسوی میگن گلدون هارو آوردن اگه کار ندارین بیان داخل تا سرجاشون بذارن؟

_ آره حتما، خیلی هم عالی

تلفن قطع کردم و با ذوق از روی صندلیم بلند شدم.اتاقم خالی بود و ترجیح دادم چندتا گلدون سفارش بدم بیارن تا اتاقم ازین بی روحی دربیاد.
به سمت در اتاق رفتم و درشو باز کردم. آقای موسوی به همراه دو تا کارگر که گلدون به دست بودن، نزدیکم شدن.

_ کجا بذارمشون خانم محبی

از کنار در اتاق به گوشه ای رفتم و گفتم:

_ بذارین همینجا بمونه خودم جابه جاش میکنم.

وارد اتاق شدن و گلدون هارو کنار هم چیدن. ازشون تشکری کردم و راهی بیرون شدند.
عاشق گل و گیاه بودم... از ذوق زیادم به همشون دست کشیدم و باهاشون حرف میزدم.

5تا گلدون در اندازه های مختلف سفارش دادم. مسلما انرژی خاصی با بودنشون بهم میدادن.

_ میتونم بیام تو؟

به سمت صدا برگشتم. اقای سرمد جلوی در وایساده بود و دوتا لیوان نسکافه دستش بود..

_ بله حتما!

وارد اتاق شد و با پشت پاش در اتاق رو بست. با بسته شدن در تمام حس های خوبم از بین رفت..
بدنم شروع به لرز کرد.. دستامو داخل جیب مانتوم گذاشتم تا متوجه لرزش نامحسوس دستم نشه.

_ نمیای بشینی؟!

سرمد با آرامش روی مبل نشسته بود و مشکوک نگام میکرد..سرجام خشکم زده بود و متوجه نشستن سرمد نشده بودم. به سمت در رفتم و بازش کردم.
نفس آسوده ای کشیدم و احساس امنیت بیشتری کردم.

اگه منو دیوونه خطاب میکرد قطعا بهش حق میدادم!

با ابروهایی بالاپریده به حرکاتم نگاه می‌کرد. بی توجه به نگاه های پر از سؤالش، روبه به روی مهندس نشستم . لیوان مو از روی میز برداشتم و انگشتامو دور لیوان بهم گره زدم .از گرمای شیشه لیوان حس خوبی بهم دست داد..چشامو بستم تا بیشتر گرمارو حس کنم و سردی تنم رو از خودم دور کنم.

_ خوابت میاد؟
چشامو باز کردم و گفتم:
_ نه! فقط گرمای لیوان حس خوبی بهم داد.

با اشاره به گلدون های روبه روش گفت:

_ گل و گیاه دوست داری؟

گلویی صاف کردم و چشمامو به دو گوی قهوه ایش دوختم.

_ بله خیلی دوست دارم.. ببخشید من بدون اجازه از ‌شما این گلدون هارو اوردم.

جرعه ای از نسکافه شو نوشید و گفت:

_ گلدون که مشکلی نداره ولی سری بعد خواستی تغییراتی بدی باهام درمیون بذار..البته آقای موسوی بهم گفته بود چون از قوانین شرکت بیشتر اطلاع داره.

آهانی گفتم وسرمو بالیوان نسکافه گرم کردم.نمیدونستم چی بگم تا احساس معذب بودن نکنم.از بودنش توی اتاق کمی استرس داشتم ولی در عین حال برام اذیت کننده هم نبود.

بلاخره سرمد سکوت شکست و گفت:

_ میخوای جابه جاش کنیم؟

سوالی بهش نگاه کردم

_ گلدون هارو میگم،میخوای کمکت کنم؟

لبخند رضایت بخشی زدم. فکر خوبی بود. همزمان لیوان های نسکافه رو روی میز گذاشتیم.
از روی مبل شدم و به سمت گلدون ها رفتم..مهندس پشت بند من از جا‌ش بلند شد و کنارم ایستاد.
از نزدیکی باهاش گر گرفتم. کمی خودمو دور کردم و ازش فاصله گرفتم.

به سمت یکی از گلدون ها خم شدم و یکی از اون هارو تو دستم گرفتم. گلدون رو به مهندس نشون دادم و گفتم:

_ از گلدون چیزی سر درمیارین؟

سری به نشانه نه تکون داد. به گلدون توی دستم اشاره کردم و گفتم:
_ این اسمش سانسوریا ست.. باعث تصفیه هوا میشه و هوارو تمیز نگه میداره.
به کنار پنجره رفتم و گلدون رو زیرش گذاشتم.

سرمد گلدانی دستش گرفته بود و با دقت بهش نگاه میکرد.
کمی با فاصله ازش ایستادم و گفتم:

_بامبو یا گل خوش شانسی.از قدیم میگن که بامبو خوش شانسی میاره ولی به یه شرطی!

گلدون دیگه ای رو از زمین برداشتم و باهم به سمت پنجره رفتیم.

مهندس خم شد و گلدونُ روی زمین گذاشت.

_ چه شرطی؟

_شرطش اینه که باید تعداد بامبو های خونت فرد باشه.
مثلا یکی ،یا سه تا یا پنج تا...
در این صورته که خوش شانسی میاره.

قیافه حق به جانبی به خودش گرفت و گفت:
_ من که همین الان بهش ایمان آوردم !

_ خب چه خوش شانسی براتون آورده که بهش ایمان پیدا کردین ؟

_ برای من که خوش شانسی نیاورده،چون تا الان گلدون نداشتم ولی برای شما خوش شانسی آورده.

گیج و مشکوک ازش پرسیدم:

_چطور مگه؟!

لبخندی زد و گفت:

_ خوش شانسی تون اینه که رئیس خوش تیپی مثل من گیرتون اومده .

در حال تحلیل حرفاش توی ذهنم بودم که صدای خنده اش بلند شد..
زیبا و مردونه میخندید.
از خنده هاش لبخندی به لبم اومد.

_ ظاهرا خودشیفته هم هستین آقای سرمد.

_یعنی منظورت اینه رئیست بد تیپِ خورشید؟


@kadbanoiranii