🔴 #فیلم_آموزشی

#بیسکوئیت_حلوا

پارت۳


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#فوت_وفن_برنج


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#فوت_وفن_برنج

پارت۲


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#مربا_انار_خانگی

مربای انار

مواد لازم:
2عدد انار شیرین بزرگ
1لیوان شکر
1فنجان آب (استکان کمر باریک)
مقدار کمی آب لیموی تازه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#نان_قلبی

مواد لازم:

خمیر:

آرد نان: ۳۷۰ گرم
شکر: ۲۰ گرم
مخمر خشک فوری: ۸ گرم
نمک: ۸ گرم
شیر کامل: ۱۸۵-۲۱۰ گرم (از کم شروع کنید، در صورت نیاز بیشتر اضافه کنید).
تخم مرغ: ۷۰ گرم ( ۱ تخم مرغ کامل + ۱ زرده تخم مرغ)
کره بدون نمک، مکعبی و نرم شده: ۶۵ گرم
‌
رومال خمیر:

تخم مرغ: ۱ عدد
آب: ۱ ق غ
‌
رومال نان:

کره: ۵۰ گرم
کمی نمک


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#ماهی_کولی_غورابیج

✅مواد لازم برای چهار نفر:

کولی برای هر نفر دو عدد
سبزی سرخ شده صد گرم شامل(گشنیز،چوچاق،کوتکوتو،نعنا)
گردوی سابیده صدگرم
رب انار مقداری
آبغوره نصف استکان
روغن به میزان لازم
نمک و فلفل


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#ماهی_کولی_غورابیج

پارت۲


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#پارت312

رمان پارادوکس

و با ترس خودمو عقب کشیدم که مکث کرد . رنگ نگاهش ؛ رنگ غم گرفت اروم زمزمه کرد :
_ازم میترسی ؟؟
در حالیکه صدام میلرزید دوباره پرسیدم :

_اینجاا چیکار میکنی؟؟؟
فاصلمونو زیاد کرد و به تاج تخت تکیه داد .ازم دور شد ی ذره از استرسم کم شد .اب دهنمو قورت دادمو نگاهی به در اتاق که بسته بود انداختم .برق خاموش هم ترسمو چندبرابر میکرد . با صداش به خودم اومدم .
_نترس کاری باهات ندارم .
برای بار سوم میپرسم اینجا چکار میکنی حامی ؟؟؟ اصلا بقیه کجان؟؟؟
چشاشو بست و گفت :
_رفتن تو هوای خوب بیرون قدم بزنن.
با اینکه میترسیدم ولی جرات به خرج دادم وبا فاصله کنارش نشستم . با تردید پرسیدم :
_تو چرا نرفتی؟؟؟
_حوصله نداشتم.
اب دهنمو قورت دادمو با شک پرسیدم :
_پس افسانه؟؟؟؟
اخماشو کشید تو هم و گفت :
_نمیدونم حتما باهاشون رفته .
اوهومی گفتم و از جام پاشدم . بافتمو از روی دسته ی چوبی تخت برداشتم و روی شونه هام انداختم و سمت در رفتم که صدام زد :
آمین....
بدون اینکه برگردم عقب گفتم :
بله ....
نفسشو پر صدا بیرون داد و گفت :
_سحر میگفت راجب افسانه ازش پرسیدی...
بدون اینکه عکس العمل عجیبی از خودم نشون بدم گفتم :
_ خوب؟؟؟
هنوزم برات مهمه که بدونی؟؟؟؟؟؟
برگشتم سمتشو انگشتم رو گرفتم طرفش . پوزخندی زدمو گفتم :
من هیچ وقت هیچ چیز تو برام مهم نبوده و نیست و نخواهد بود . اگرم از سحر پرسیدم فقط فقط واسه این بود که بدونم خدا داره در عوض جبران خراب کردن زندگی من چه عذابی رو بهت میده . بعد دوباره اومدم از در خارج بشم که گفت :

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#پارت313

رمان پارادوکس

_باشه همونی که تو میگی . نمیخوای بدونی خدا داره چجوری جبران زندگی از دست رفتتو ازم میگیره .
تردید همه وجودمو گرفت . یه حسی درونم رو قلقلک میداد که بمونم . در اتاق رو بستم و تکیه دادم بهش .
زانم رو خم کردمو کف پامو چسبوندم به دیوار. زل زدم بهش . اونم نگاهم کرد. امشب یه غم عجیبی تو چشماش بود . یه غمی که تا حالا ندیده بودم.
شایدم همین غم بود که مجبورش میکرد با یکی حرف بزنه . و گاهی هیچکس مثل دشمن ادم نمیتونه به حرف ادم گوش کنه .اروم گفتم .
_میشنوم .
زل زد به دیوار روبروش و شروع کرد به حرف زدن . اما انگار توی این دنیا نبود :
ی ادم مسخ شده

_چهار سال پیش وقتی که اگهی استخدام منشی زدم برای شرکت، مثل تمام شرکتهای دیگه مراجعه کننده های زیادی میومدن اما کسی که به دردم بخوره پیدا نشد .تا اینکه یه روز درست زمانی که از پیدا کردن منشی ناامید شده بودم. و داشتم رزومه های بقیه اعضای شرکتو میخوندم که در اتاقم به صدا دراومد:
_بفرمایید
دستگیره پایین رفت و در با تقی باز شد .سرم تو برگه ها بود که با شنیدن صدای نازکی که سلام کرد سرمو بالا اوردم . نگاهم به دختر ظریفی افتاد که چشمای آبیش و لبای سرخ عنابیش که توی اون پوست سفید مثل برفش حسابی خودنمایی میکرد .اروم گفتم:
_بفرمایید امرتون؟
در حالیکه حسابی سرخ و سفید شد گفت :

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#پارت314

پارادوکس

_برای آگهیتون مزاحم شدم .
اشاره ای به مبل کردمو گفتم :
_ بنشید .
سرشو تکون داد نشست . خیره شدم بهش که با خجالت سرشو پایین انداخت. چیزی که بیشتر از همه توی صورتش جلب توجه میکرد معصومیت صورتش بود . یه زیبایی افسانه ای ...مشخصاتشو خواستم که شناسنامه و کارت ملیشو نشونم داد نگاه که کردم با دیدن اسمش لبخند رو لبام اومد . افسون .... واقعا هم اسمش بهش میومد. نمیدونم چی پرسیدم . نفهمیدم چیشد فقط وقتی به خودم اومدم که به سحر گفتم فر استخدامشو پر کنه .
از بعد استخدامش هر روز مرتب میومد سرکار .سرش به کار خودش گرم بود . ساکت اروم و بیش از حد مظلوم . تو همون مدت کوتاه تو دل همه جا باز کرده بود . پدرم که صاحب اصلی شرکت بود خودشو بازنشسته کرد و کارها رو به من و برادرم سپرد . برادرم اهل کار نبود . بر عکس اون من خیلی دنبال کار و آینده بودم اما اون .... سرش باد داشت دنبال هیجان و تجربه ی چیزای متفاوت بود . بابام انقدر ثروت داشت که تا آخر عمر برای هفت پشتمون بس بود . ولی من دلم میخواست روی پای خودم وایستم .
هیراد جا خالی داد . ترجیح داد به جای کار کردن با پول بابا خوش بگذرونه ...
آروم لب زدم هیراد؟؟؟
نگاهم کرد و ادامه داد :
برادرم بود .
سکوت کردم تا بقیش رو بگه . نفسشو با آه داد بیرون و گفت :
_کم کم افسانه به دلم نشست . انقدر دیونه شده بودم که دیگه چیزی جز به دست آوردنش برام مهم نبود . یه روز که شرکت تعطیل شده بود با ماشین داشتم از شرکت خارج میشدم که دیدم منتظر تاکسیه .
با خودم گفتم این بهترین فرصته برای اینکه حرفهامو بهش بزنم .
با این فکر دور زدمو جلوی پاش زدم رو ترمز . نگام کرد . با دیدنم لبخند اومد رو لباش ‌.آروم گفتم :
_بفرمایید میرسونمتون .
_نه ممنون . نمیخوام مزاحمتون بشم .
آروم گفتم:

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#خبر داری

#ناصر_پورعرب

هدیه شبانه
اهنگ پیشنهادی شامگاهی

شبتون بی غم

@kadbanoiranii

‍ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤

⭐️خدای مهربانم 🙏
✨در این شب سرد پاییزیی
⭐️آسمان دل دوستانم را
✨پراز ستاره‌کن تا دلشان از
⭐️غم و غصه خالی شود

آمین یا رَبَّ 🙏


🕊دراین شب زیبـای
🍁پاییزی دعـا میڪنم
🕊مرغ آمیـن
🍁بیـاید و بر آرزوهاتـون
🕊آمیـن بگویـد
🍁دلـواپسے
🕊درخیالتـون نمـاند و
🍁آرام باشیـد
🕊چه چیـزے از
🍁آرامش ناب خوش تر

  شبتون سرشار از آرامش الهی ✨🙏

@kadbanoiranii

#گلپا

#موی سپید
🎼🎼☕️☕️

هدیه روزانه

تقدیم نگاهتون


@kadbanoiranii

🔴 #فیلم_آموزشی

#دیزاین_کیک
#یلدا
پارت_اول


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#دیزاین_کیک
#یلدا
پارت_دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#کیک_تکنیک_فالت_لاین_هندوانه
#یلدا #کیک_هندوانه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#دسر_یلدایی

یه دسر باحال و راحت برای یلدا🍉❤

مواد لازم:
۴عدد لبو متوسط
۳قاشق پودر ژلاتین
۴قاشق شکر
۳قاشق خامه صبحانه
۳/۴لیوان آب سرد
۱/۲لیوان آب لبو
۳/۴لیوان شیر


..رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#کلوچه_یلدایی

آموزش کلوچه یلدایی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#کلوچه_یلدایی


مواد لازم:

🔘تخم مرغ 1 عدد
🔘شکر 1/2 لیوان
🔘روغن مایع 1/2 لیوان
🔘وانیل نوک ق چ
🔘بیکینگ پودر 1 ق چ سرپر
🔘آرد 1 و 1/2 لیوان (یک و یک دوم لیوان)
🔘رنگ ژله ای سبز 1 قطره
🔘رنگ ژله ای قرمز 1/2 ق چ



طرز تهیه:

ابتدا تخم مرغ شکر و وانیل را با همزن دستی خوب هم زده بعد روغن مایع و بیکینگ پودر رو اضافه کنید. خوب مخلوط کرده، درآخر آرد را اضافه کنید و کمی ورز دهید.
حالا خمیر رو دوقسمت کنید، به یک قسمت رنگ قرمز و به قسمت دیگر، رنگ سبز اضافه کنید و خوب ورز دهید تا رنگ بگیره.
🚦نکته: اگر بعد از زدن رنگ چسبناک شد، کمی آرد بزنید و ورز بدین.

حالا ازخمیر گلوله هایی به اندازه گردو بردارید، کف سینی فر یا تابه رو چرب کنید و کنار هم با فاصله بچینید.

🔴 روش پخت روی گاز: شعله پخش کن را روی شعله با حرارت متوسط یا ملایم بزارید داغ بشه، بعد مدت بیست دقیقه تابه رو روش قرار بدین، درش رو ببندین. اگر با تابه معمولی درست میکنید، دم کنی بزارید، اگر داخله تابه رژیمی درست میکنین، واشر رو دربیارید، یک ربع زمان بدین برای پخت، بعد خاموش کنید.

🔴 روش پخت داخل فر: داخل فر که ازقبل یک ربع گرم شده، با درجه ۱۷۰
⏲به مدت ۲۰ دقیقه قرار دهید⏲

🚦نکته: بعد از پخت تا کلوچه ها داغ هست، خیلی نرم هستن، بهشون دست نزنید تا خنک بشه و خودش رو بگیره. بعد از خنک شدن بینشون هرکرمی که دوست داشتین بزنین. من کرمفیل زدم. مخلوط خامه صبحانه و پودرقند هم میشه استفاده کنید.

برای شکلات روش، شکلات اشکی رو به چاقوی داغ زدم کمی آب بشه وسریع به کلوچه چسباندم.


#کلوچه #شیرینی
#بدون_فر
#ایده_های_یلدایی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG