#پارت84
رمان پارادوکس

نفسشو پر صدا داد بیرون و گفت:
_ قبل اینکه از نزدیک ببینتت عکستو بهش نشون دادم. چند روز پیشم که اومدی پرورشگاه از دور دیدتت. بهم گفت خیلی دوست داره که تو ...
بازم مکث کرد. این من من کردنش عصبیم میکرد. کلافه گفتم:
_ بگو دیگه مامان.
زل زد تو چشمام و گفت :
_ تورو برای پسرش خواستگاری کرد.
یه لحظه به چیزی که شنیدم شک کردم. شوکه زل زدم به مامانو اروم زمزمه کردم:
_ چی؟
_ عزیز دلم. تورو برای پسرش خواسته.
انگار تازه هضم کردم که چی میگه. اخمامو کشیدم تو هم و گفتم:
_ اونوقت شماهم اجازه دادی پسرشو برداره بیاد اینجا منو مثل عروسک پشت ویترین ببینه و پسند کنه؟
درحالیکه سعی میکرد منو اروم کنه گفت:
_ مامان جان مگه چه عیبی داره. به هر حال باید همو ببینین که اشنا بشید یانه؟ اگه خوشتون نیومد که اجباری نیست.
اعصابم به شدت تحریک شده بود. مامان یه جوری حرف میزد که انگار از هیچی خبر نداشت. درحالیکه تمام تلاشمو میکردم که صدام بلند نشه گفتم:
_ سه سال گذشت درست اما مگه شرایط من عوض شده؟
یه لحظه سکوت کل سالنو پر کرد. مامان و پروانه زل زده بودن بهم. پوزخندی زدم و ادامه دادم:
_ سه سال گذشت ولی مگه فراموش میشه چه اتفاقی افتاده؟
مامان اروم لب زد:
_آمین
دستمو به معنای سکوت اوردم بالا:
_ این خانومی که از روی یه عکس عروس انتخاب میکنه براش باکره بودن یا نبودن عروسش مهم نیست؟ اصلا میدونه من دختر نیستم؟ میدونه قربانیه هوس یکی از جنس پسرش شدم حالا با یه درصد عوضی تر بودن؟

@kadbanoiranii

#پارت85
رمان پارادوکس

مامان بهم نزدیک شد و دستای لرزونمو تو دستاش گرفت. یه مدت بود اروم گرفته بودم حالا باز یادم اومده که چجوری ارزوهام نابود شد. صدای پر مهرش بلند شد:
_ آمین؟ عزیزم. الهی مامانت فدات شه این چه حالیه؟ اتفاقی نیفتاده که چرا اینجوری میکنی؟
صدام از زور بغض میلرزید. اروم نالیدم:
_ دیگه چه اتفاق دیگه ای باید بیفته تا باور کنی من مثل بقیه دخترا نیستم؟
انگشتمو سمت پروانه گرفتم و گفتم:
_ ببین. خوب ببین مامان. من حتی مثل پروانه هم نیستم. به فرض که ازش خوشم میومد و بعله میدادم. شب عروسیم، وقتی منو باهاش راهی حجله میکردی، میخواستی بعدش جواب این بی ابروییو چی بدی؟؟؟ هان مامان؟ چی؟؟
قطره های اشک رو گونم سر خورد. داغ دلم تازه شده بود. یادم اومد که هیچوقت نمیتونم مثل بقیه دخترا طعم خوشبختیو بچشم. هقم هقم اوج گرفت. سرمو با دستام گرفتم و هق زدم:
_ چی میخوای بگی؟ میخوای بگی یه نامرد شبانه دخترمو دزدید و بعد تمام دخترانه هاشو ازش گرفت ماهم از ترس ابرو پیگیری نکردیم؟ میخوای بگی دخترم هنوزم که هنوز به خودش به چشم یه تیکه کثافت نگاه میکنه؟
چی میخوای بهشون بگی مامان؟
ساکت زل زده بود بهم.دستامو به صورت خیسم کشیدم. چند تا نفس عمیق کشیدم تا اروم بگیرم. بس بود دیگه. زیاده روی کرده بودم. میدونستم مامان هم خوشبختیمو میخواست. از جام بلند شدم و گفتم:
_ اگه اجازه بدین من دیگه برم.
_ آمین جان.
چشامو بستمو اروم گفتم:
_ جانم.


@kadbanoiranii

#پارت86
رمان پارادوکس

دستاش صورتمو لمس کرد و من بازم تموم محبت های مادرانشو حس کردم:
_ میدونی که جز خوشبختیت چیزی نمیخوام. مگه نه؟
لبای لرزونمو از هم باز کردمو گفتم:
_ میدونم.
پیشونیمو بوسید و گفت:
_ یه چیزی میگم عصبی نشو.
سرمو تکیه دادم به شونه هاش.
_ غلط بکنم که عصبی بشم. ببخش مامان. دست خودم نیست.
_ میفهمم دختر نازم. به حرفم گوش بده.
_ چشم. بگو مامانم.
یکم من من کرد. میدونستم چیزی که میخواد بگه اصلا به مزاجم خوش نمیاد. اما داشتم همه تلاشمو میکردم که عصبی نشم.
_ مادر بیا بریم ترمیم کنی.
اینبار چشمام از حدقه داشت میزد بیرون. واسه یه شب این همه شوکه شدن برام زیاد بود. اصلا نمیتونستم باور کنم که این حرف از دهن مامان بیرون بیاد.
_ ماماااان؟
_ قول دادی عصبی نشی.
چشامو روهم فشار دادمو دستامو دور سرم گرفتم. مامان فاطمه امشب معلوم نبود چش شده بود. از جام بلند شدمو گفتم:
_ من خیلی خستم قربونت برم. اگه اجازه بدی برم دیگه. صبحم باید برم سر کار. جوابمم به اون بنده خداها بده که الکی معطل من نباشن.
_ نمیخوای بیشتر فکر کنی آمین؟
بی معطلی جواب دادم:
_ نه.
رومو سمت پروانه که تاحالا سکوت کرده بود کردمو گفتم:
_ نمیای؟
هول کیفشو برداشت و گفت:
_ چرا چرا. اومدم.
داشتم سمت در میرفتم که نگاهم به چشمای حاج اقا گره خورد. شرمنده سرمو انداختم پایین. اون یه ذره ابرومو هم جلوی حاج اقا از دست دادم. اونم سرشو انداخت پایین. زود از در زدم بیرون تا بیشتر ازین شرمندش نشم.

@kadbanoiranii

امیدوارم در این شب زیبا
پروانه آرزوهایتان
بر زیباترین گلهای
اجابت بنشیند...
دلتون مملو از نور الهی
شبتون مملو از آرامش


🥀⃟❥ᬉᭂ🌹ᬉᭂᭂ❥⃟🥀‌ ‌‎ @kadbanoiranii

امشب شب اربعین مصباح هداست

دل یاد حسین بن علی شیر خداست

پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت

امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

#اربعین_حسینی_برعاشقان_حسینی_تسلیت_باد🏴
🏴🏴🏴 @kadbanoiranii

💜بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ💙


💖آغاز سخن يـــــاد خدا بايد کرد
❤️خود را بہ اميد او رها بايد کرد

💜ای باتـــــو شروع کارها زيباتر
💙آغاز سخن تو را صدا بايد کرد
💖الهی به امید تو

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🕊♥️🕊

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

آهنگ زیبای
🎵 #پویا بیاتی 👌

'' #عشــــ💛ـق_اسمش_روشه"

‌@kadbanoiranii
‌‌‌
☔️☔️☔️🕊

🔴 #فیلم_آموزشی

#صبحانه_رژیمی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#خوراک_مرغ_بادمجان


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#دنت_انبه_شکلات


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#ماست_بستنی

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#نودل_تخم_مرغ


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#فلفل دوست دارید، اما دلتان میخواهد کمتر زبان و دهانتان را بسوزاند؟

فلفل را با چاقوی تیز از وسط دو نیم کرده، تخمه ها و رگ داخلی آن را بگیرید. سپس در آب سرد بیندازید. با این کار، تندی شدید فلفل گرفته میشود اما در طعم آن تغییری ایجاد نمیکند 👌


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

در چایتان چند گلبرگ گل محمدی بریزید 👌

چــــای گل محمدی؛ باعث شادابی و کاهش چین و چروک های پوست، تقویت سیستم ایمنی بدن، پاکسازی کبد و کیسه صفرا و تقویت دستگاه گوارش میشود☕️

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#سالاد_چهار_کلم

کلم برگ+کلم بنفش+گل کلم+کلم بروکلی+خیار+گوجه+هویج+فلفل دلمه ای زرد
#سس
ماست چکیده ۳ق+سس مایونز ۱ ق+سس فرانسوی ۱ ق+فلفل دلمه ای قرمز(نصف نگینی خرد شده)+خیار شور ۱عدد نگینی+نمک+فلفل سیاه+کمی جعفری ساتوری شده.سس رو حداقل یک ساعت تو یخچال استراحت بدید که کاملا مزه دار شه

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#ترشی بندری

راحت‌ترین و سریعترین ترشی که بعضیا بهش میگن ترشی بندری ولی من نمیدونم بنظرم ترشی فوری بهتره یعنی هر نوع سبزیجاتی که دستتون میرسه رو خیلی ریز خورد کنید فلفل فراموش نشه که این ترشی باید تند باشه سبزیجات من همینایی هست که توی عکس میبینید که شامل بادمجون کبابی شده ، خیار ،کرفس ،هویج ،سیر ،گوجه ،فلفل دلمه ای ،فلفل تند، گل کلم و البته اون کدو سبز و زرد و پیاز رو فاکتور بگیرید چون محض قشنگی اونجا نشستن،،، و یک دسته کوچولو هم گشنیز خورد شده و دو قاشق سوپ خوری شکر و یک قاشق نمک و اگر تمایل دارین رنگش قرمز تر بشه یک قاشق هم رب گوجه اضافه کنید و در نهایت سرکه «اینجا معمولا از سرکه مالت بجای سرکه انگور استفاده میکنیم که کمی ملایمتر از سرکه انگور هست » تا حدی که سطح
مواد رو پوشش بده و روی حرارت قرار بدید چند جوش که زد خاموش کنید و اجازه بدید سرد بشه .
خدایی به نظرم به محض خنک شدن قابل مصرفه حتما امتحانش کنید خوشمزه تراز این ترشی اصن نیست


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

پیراشکی گوشت به شکل ماهی😍
با خمیر جادویی درست شده و مواد داخلش هم میتونه مرغ و قارچ و فلفل دلمه یا گوشت چرخ کرده و هر چیز دلخواه دیگری باشه. طبق شکل خمیر رو روی تخته کار باز کرده و بشکل چهار گوش برش داده و مواد رو بریزید و بپیچید و با قیچی روش برشهایی ایجاد کنید و رومال هم مخلوط زرده و زعفران زده و داخل فر بزارید تا قشنگ پف کنه و طلایی شه در آخر برای خوشرنگ شدن کمی گریل رو روشن کنید.
برای چشم ماهی هم زیتون بزارید.
‌
👈🏻 طرز تهیه خمیر جادویی
دو عدد تخم مرغ رو با نصف لیوان روغن مایع و یک و نیم لیوان شیر و کمی نمک و یک ق غذاخوری سرخالی بیکینگ پودر و ۱ ق چای‌خوری مایه خمیر فوری مخلوط کنید و کم کم بهش آرد الک شده اضافه کنید تا زمانی که خمیر شه و به دست نچسبه و خوب ورز دهید و در ظرف دردار تو دمای محیط دو ساعت بزارید بمونه روش یه پارچه بکشید باید حجم خمیر دو برابر شه. این خمیر رو یک روز قبل درست کنید و بعد استفاده کنید خیلی عالی میشه البته بعد از ور اومدن تو یخچال بذارید تا موقع استفاده.
این خمیر تا چند روز داخل یخچال و به مدت یک ماه تو فریزر ماندگاری داره

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

@kadbanoiranii

#مارمالاد_هلو

_مارمالاد برای استفاده در انواع شیرنی مربایی، دسر ها، چیزکیک‌ها وتزیین کیک خیلی کاربرد داره و کسی که دستش تو کاره همیشه باید تو یخچالش مارمالاد داشته باشه ،
@kadbanoiranii
_🔴برای همه ی میواه ها من با این روش مارمالاد درست میکنم ، برای هر یک کیلو میوه ما به ششصد تا هفتصد گرم شکر و نوک قاشق چایخوری جوهر لیمو نیاز داریم ، اگر میوه خیلی خشک و کم آب بود مثل انجیر باید کمی آب هم بهش اضافه کنید
_توضیحات روی فیلم کامله فقط چندتا نکته داره:
_🔴اجازه بدید مارمالاد با حرات متوسط درست بشه و هر دوسه دقیقه همش بزنید تا ته نگیره و مراقب باشید که سر نره ، وقتی که شفاف و غلیظ شد آماده اس
_🔴 اگر خواستید مارمالادتون ژله ای بشه یک ق غ پودر ژلاتین رو توی نصف استکان آب حل کنید ودر آخر پخت مارمالاد بهش اضافه و خوب مخلوطشون کنید.

@kadbanoiranii

🔴 #فیلم_آموزشی

#دونات_مغزدار

۱ پیمـانه آرد جو
۴ ق شکر خُـرما

#جایگزین :شکر قهوه ای؛ شکر نارگیل

۱ تخم مـرغ کوچیک
۱/۳ پیمـانه سرخالی شیر
وانیل
بکینگ پودر..

‍  رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#دسر_کویتی
مواد لازم
یک پیمانه آرد کویتی یا آرد سبوس دار
یک پیمانه شیر خشک
دو بسته خامه (340 گرم)
یک چهارم پیمانه شیرعسلی
چهار قاشق غذاخوری کرم بیسکوییت لوتوس یا دو قاشق غذاخوری خامه فرم گرفته

طرز تهیه؛
آرد ، شیر خشک و شیر عسلی رو با هم مخلوط میکنیم و داخل قالب میریزیم.(بهتره داخل قالب کاغذ روغنی بزارید). بعد کرم بیسکوییت لوتوس رو با خامه مخلوط میکنیم و یکم روی حرارت میزاریم بعد توی قالب میریزیم و با بیسکویت تزئینش میکنیم.

@kadbanoiranii

#پارت87
رمان پارادوکس

عصبی پامو رو پدال فشار میدادم. انگار میخواستم تمام حرص و عصبانیتمو رو پدال خالی کنم. صدای ترسیده پروانه بلند شد:
_ چیکار میکنی آمین. یواش تر برو الان تصادف میکنیم.
ناخوداگاه سرعتمو کم کردم. پروانه که گناهی نداشت. اینهمه اذیت و ازار حقش نبود. سعی کردم اروم باشم. جلوی در زدم رو ترمز و گفتم:
_ پیاده شو.
متعجب پرسید:
_ نمیای تو؟
_ میخوام یکم تنها باشم.
نگاهی به اسمون کرد و گفت:
_ آمین دیر وقته.
چشامو بستم و گفتم:
_پیاده شو پروانه. چیزی نمیشه. فقط میخوام یکم تنها باشم.
_ اما...
عصبی شدم. با صدایی که تقریبا شبیه داد بود گفتم:
_ لطفا پروانه. تنهام بزار.
سرشو انداخت پایین و اروم گفت:
_بیدارم تا برگردی.
سکوت کردم و وقتی پیاده شد با سرعت ازونجا دور شدم. رفتم و رفتم. دلم میخواست به اخر دنیا برسم. اخر دنیا کجا بود؟ من سه سال بود که به ته این زندگی رسیده بودم. اخر دنیا کجا بود پس؟ صورتم از اشک خیس شده بود و نمیتونستم جلوشو بگیرم. پامو بیشتر رو پدال فشار دادم. دلم از عالم و ادم گرفته بود. دلم از خدا گرفته بود. اگه اون اتفاق برام نمیوفتاد شاید الان منم میتونستم مثل همه ی دخترای دیگه برای این خواستگاری قند تو دلم اب شه.. کاش میتونستم زمان و برگردونم به عقب، کاش هیچوقت تو اون شب لعنتی سمت اون خونه نمیرفتم... کاش...
*******

🍃 @kadbanoiranii