هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#محبوبم
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
🌷🌺🌷
#باور_کن_مرا👌
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
🌷🌺🌷
#باور_کن_مرا👌
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#محبوبم
سال ها #گذشت و
هنوز #باد که می وزد
#رد_پای توازکوه #پیریافته
رابا خود نمی برد
گویی از #جای_پای_تو
قرار است #کندوله_ائ #دیگربروید
با #هزار_تاکستان_سبز از خاکستر گرم
وبایک #دشستان_بیکران
گویی قراراست از #ردپای_تو
#بیکرانه_های بی شمارئ از
#بانیانئ دیگر
#دره_چنارانئ دیگر
#پریان و #شریف_آبادئ دیگر
بروید
#طوفانهایئ که ازکوه #زران
می وزند #نام_ترا_فریاد می کشند....
#محبوبم
از جای خالی تو #درختان_بیشمارئ
#سبز خواهند شد
با #ریشه_هایی_بلند
در #عمق_شیرین_ترین_آب_ها
در #کوهستانهائ #کندوله
#محبوبم
انعکاس نام #توبر_افق،
#فوج_لک_لکهارابه #ارمغان خواهدآورد
#کندوله
تو را از یاد نمی برد
که در #انتظار_تولد_توست
#زایشی_نو
از برکه های صاف
تا #رودخانه_هائ همیشه #خروشان
تا #دره_هائ_سرسبز و دور
#کندوله
#آینه_ی_تمام_عیار تو می شود
در این #زایش_دوباره
بگستران #بذرهایت را به دست باد
#محبوبم
اگر رفته ای
اگر #نیستی و اگر #نمیایی
#نقشی از تو بر تمام #کندوله می ماند
#رد_پایت هر اتفاق را دراینجا
#آبستن تو می کند
تا #انتهای این #تاکستانها
تا #دوباره ، تا #بینهایت_بینهایت.........
🍃🍁🍃
#کندوله_جان
#هوائ_دل_شاعرت
#ابریست
#دلدار_را_آگه_کنید.....
شعرهاودلنوشته هائ :
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
درکانال ادبئ:
#کوچه_باغهای_شعر(کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
سال ها #گذشت و
هنوز #باد که می وزد
#رد_پای توازکوه #پیریافته
رابا خود نمی برد
گویی از #جای_پای_تو
قرار است #کندوله_ائ #دیگربروید
با #هزار_تاکستان_سبز از خاکستر گرم
وبایک #دشستان_بیکران
گویی قراراست از #ردپای_تو
#بیکرانه_های بی شمارئ از
#بانیانئ دیگر
#دره_چنارانئ دیگر
#پریان و #شریف_آبادئ دیگر
بروید
#طوفانهایئ که ازکوه #زران
می وزند #نام_ترا_فریاد می کشند....
#محبوبم
از جای خالی تو #درختان_بیشمارئ
#سبز خواهند شد
با #ریشه_هایی_بلند
در #عمق_شیرین_ترین_آب_ها
در #کوهستانهائ #کندوله
#محبوبم
انعکاس نام #توبر_افق،
#فوج_لک_لکهارابه #ارمغان خواهدآورد
#کندوله
تو را از یاد نمی برد
که در #انتظار_تولد_توست
#زایشی_نو
از برکه های صاف
تا #رودخانه_هائ همیشه #خروشان
تا #دره_هائ_سرسبز و دور
#کندوله
#آینه_ی_تمام_عیار تو می شود
در این #زایش_دوباره
بگستران #بذرهایت را به دست باد
#محبوبم
اگر رفته ای
اگر #نیستی و اگر #نمیایی
#نقشی از تو بر تمام #کندوله می ماند
#رد_پایت هر اتفاق را دراینجا
#آبستن تو می کند
تا #انتهای این #تاکستانها
تا #دوباره ، تا #بینهایت_بینهایت.........
🍃🍁🍃
#کندوله_جان
#هوائ_دل_شاعرت
#ابریست
#دلدار_را_آگه_کنید.....
شعرهاودلنوشته هائ :
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
درکانال ادبئ:
#کوچه_باغهای_شعر(کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#محبوبم
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
🍃🌺🍃
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
🍃🌺🍃
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام
#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#محبوبم
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
#محبوبم
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم
هرچه این کوهستانهارا
به رنگ #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ
کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....
🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش را
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚♀
دااااغ ترین عاشقـ❣ـانہ های بی تڪرار
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰❣✰┅═─🍃💫
#محبوبم
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پرستوها است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #توست
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #پیرافته
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
رودخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
متبرک بانام تو
ک الف یاس
این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله
این روشنان آواز #پرستوها است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #توست
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #پیرافته
#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.
سبحان الله از این همه زیبایی!
این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من
این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.
این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.
نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند
تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.
فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.
#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
رودخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.
#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!
در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
متبرک بانام تو
ک الف یاس