رویای ایرانی - جوادی یگانه
1.1K subscribers
176 photos
52 videos
26 files
248 links
نوشته‌های محمدرضا جوادی یگانه
Download Telegram
در انتظار شگفتی
مروری بر جامعه ایران در هفت ماه گذشته با حضور مریم زارعیان و محمدرضا جوادی‌یگانه

✍️جواد حیدریان / دبیر تحریریه

جامعه ایران این روزها را سخت و پرتنش طی می‌کند. از مسائل اقتصادی و معیشتی گرفته تا محدودیت‌های اجتماعی عرصه را بر زیست ایرانی تنگ‌تر کرده است. از سویی نظام حکمرانی به نظر می‌رسد نه‌تنها در رفع نیازها و خواست‌های مردم اقدام نکرده که به تعبیر برخی از ناظران، بعضاً در تقابل با خواست‌های آنها قدم برداشته است.

اگرچه مسائل اقتصادی به سادگی قابل مدیریت نیست اما وضع قوانین ضداجتماعی مانند «لایحه حجاب» در مجلس می‌تواند بر تنش بیشتر میان بخش زیادی از جامعه با نظام حکمرانی دامن بزند.

در این میزگرد به بررسی رخدادهای اجتماعی نیم‌سال 1402 با حضور میهمانان این برنامه دکتر محمدرضا جوادی‌یگانه، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و دکتر مریم زارعیان، جامعه‌شناس می‌پردازیم.

📌متن کامل این میزگرد را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.

#تجارت_فردا

@tejaratefarda
👍1
نقشه ۲۳ منزل بین تهران تا مشهد
بر اساس سفرنامه یک سیاح ناشناس انگلیسی

🔘یک سیاح ناشناس انگلیسی در سال ۱۲۷۴ق. (۱۸۵۷ میلادی)، سال یازدهم سلطنت ناصرالدین‌شاه، از تهران به سمت هرات حرکت کرده و گزارشی از منازل بین راه داده است. این متن در ۱۲۸۴ق. ترجمه شده و متن بیست صفحه‌ای کنونی، (بر اساس پیشگفتار گردآورنده) آنگونه که مرحوم عبدالله انوار نسخه‌شناس و فهرست‌نویس می‌گوید پس از حذف زواید و حشویات و آنچه از نظر وی مفید ومناسب بوده، نوشته شده است، و شاید به همین سبب است که مابقی متن از طرقبه تا هرات امروز موجود نیست.

این سفرنامه، در «چهار رساله تاریخی و جغرافیایی قاجاریه» که کورش صالحی آنها را بازخوانی، تصحیح و گردآوری کرده ونشر تاریخ ایران، امسال آن را منتشرکرده، در صفحات ۸۱ تا ۱۰۰ آمده است.

کتاب، ۲۳ منزل از بعد تهران تا مشهد را مجزا توضیح می دهد و در هر منزل بر ویژگی‌های جغرافیایی منزل و وضعیت راه‌های بین منازل تاکید می‌کند و تقرییا هیچ حرفی از مردم نمی‌زند، جز آنکه از زنان خوب آهوان می‌گوید. بیشتر توصیف او در باره وضعیت جغرافیایی و کیفیت راه‌ها است و اگر چیزی ذکر کرده، در باره دشواری و بدی راه‌ها، خرابی و کثیفی منزل‌ها، کیفیت آب شهرها و روستاهای میان راه، و جمعیت آنها است.

ناشر در انتهای کتاب، این منازل را در نقشه‌ای مشخص کرده که تصویر آن پیوست است. بصری کردن و تصویرسازی از سفرنامه بر اساس نقشه، می‌تواند درک بهتری از آن بدهد.

البته در باره این نقشه سفر، و طبیعتا در باره سفر میان تهران تا مشهد، چند نکته لازم است.

اول: فاصله بین اکثر منازل، چهار تا هفت فرسنگ است و بیشترین فاصله، میان شاهرود و میامی است که سیزده و ربع فرسنگ است، به دلیل اینکه هیچ آبادی بین این دو شهر نیست.

نکته دوم و سم، برخی نکات در باره نقشه است تا آن را خواناتر و مفهوم‌تر کند. منزل اول بعد تهران، ‌گنبد کبود است که بین مامازند و پارچین است. منزل دوم ایوانکیف (ایوانکی) است، منزل سوم، قشلاق و منزل چهارم، ده‌نمک. قشلاق روی نقشه مشخص نشده، اما مسیر ذکرشده در نقشه، از ایوانکی به ورامین می رود و بعد بعد به ده نمک. با توجه به فاصله چهار و نیم فرستگی ایوانکی تا قشلاق و فاصله شش فرسنگی بین قشلاق و ده‌نمک، احتمالا منظور از قشلاق، چهارقشلاق و قشلاق نفر است.که در شرق گرمسار است.

سوم:‌ جاهایی که روی نقشه فاصله میان منازل زیاد است (جز میامی به شاهرود)، منازلی هست که روی نقشه نیامده است. بین اهوان و دامغان، منزل هشتم، یعنی قوشا (قوشه فعلی) است که در نقشه مشخص نشده است. بین سبزوار و نیشابور هم منزل هجدهم، زعفرانی (زعفرانیه فعلی) و منزل نوزدهم، شوراب (شوریاب فعلی) است.
#سفرنامه
@javadimr
👍2
توهم زوال اخلاقی
آیا اخلاق روبه‌زوال است؟

شواهد روایتی نشان می‌دهد که مردم معتقدند اخلاق روبه‌زوال است. در مجموعه‌ای از مطالعات با استفاده از داده‌های آرشیوی و اصلی در این پژوهش نشان داده می‌شود که مردم در حداقل 60 کشور در سراسر جهان معتقدند که اخلاق روبه‌زوال است، آنها حداقل 70 سال است که به این اعتقاد داشته‌اند و این افول را هم به کاهش اخلاق افراد با افزایش سن و هم به کاهش اخلاق نسل‌های متوالی نسبت می‌دهند.

در نهایت، پژوهشگران این مقاله نشان می‌دهند که چگونه یک سازوکار ساده مبتنی بر دو پدیده روان‌شناختی تثبیت‌شده (قرار گرفتن در معرض اطلاعات و حافظه جانبدارانه برای اطلاعات) می‌تواند توهم افول اخلاقی ایجاد کند.

متن کامل مقاله را اینجا مطالعه کنید.


#تجارت_فردا

@tejaratefarda
👍3
رویای ایرانی - جوادی یگانه
‍ نقشه ۲۳ منزل بین تهران تا مشهد بر اساس سفرنامه یک سیاح ناشناس انگلیسی 🔘یک سیاح ناشناس انگلیسی در سال ۱۲۷۴ق. (۱۸۵۷ میلادی)، سال یازدهم سلطنت ناصرالدین‌شاه، از تهران به سمت هرات حرکت کرده و گزارشی از منازل بین راه داده است. این متن در ۱۲۸۴ق. ترجمه شده و…
نقشه کاروانسراهای ایران

این توییت آقای دانیال شاهمرادی هم نقشه کاروانسراهای ایران را روی گوگل‌مپ نشان می‌دهد:

‏این نقاط روی نقشه ⁧ #کاروانسراها⁩ ایران رو نشون میده که با جستجو روی نقشه پیدا کردم. با ردگیری این نقاط، میشه مسیرهای تاریخی کاروان‌ها و جاده ابریشم رو پیدا کرد

‏این نقشه روی گوگل‌مپ قابل اشتراک‌گذاری داره و من لینکش رو براتون میزارم‏
@danialshahmorad

https://maps.app.goo.gl/Smw9jrEPCKimMhFX8 ‏⁦
👍5
البرز نشانه‌ای است از آنچه بر ما می‌رود

محمدرضا جوادی یگانه

البرز برای مردم تهران، یک نشانه هم هست. در اولین خیابان شمالی-جنوبی‌ای که بتوانند شمال را ببینند، یک نگاه به کوه‌های البرز تکلیف روزشان را مشخص می‌کند. اگر البرز را شفاف و نزدیک ببینند، هوا تمیز است و حال شهر و مردمان آن امروز خوب است، و اگر روی آن برف هم نشسته باشد، نگرانی کم‌آبی کمتر خواهد بود و حالشان خوب‌تر هم هست. و به نسبتی که البرز را تار ببینند، بر بدحالی و ناامیدی‌شان افزوده می‌شود. برج میلاد هم در چند سال اخیر، نشانه دیگری برای این وضع شده است.
و این روزها، البرز گاه دیده نمی‌شود، از شدت آلودگی هوا.

اما آنچه خطرناک‌تر از آلودگی هواست، سکوت در باره آلودگی هواست. دیگر نه کسی وعده می‌دهد و نه کسی مسئولیتی برای حل قبول می‌کند، کسی هم نیست که رسانه‌ها از او بپرسند. مردم هم پرسش را رها کرده‌اند و تنها نگران سلامتی فرزندان‌شان هستند.

مقصر مشخص است: فرسودگی سیستم. «سیستمِ ناتوان از حل مساله»، خود را در موقعیت‌هایی چنین نشان می‌دهد که مساله‌ای برای همه به یک‌سان زیان‌‌‌آور، و این‌چنین خطرناک، رها شده است. آلودگی هوا، مزمن شده و سیستم آن را نه به عنوان مساله‌ای که باید حل شود و می‌توان حل کرد، که به عنوان یک ویژگی که باید با آن کنار آمد، تعریف کرده است.

جامعه گاه از تلاش زیاد برای «به خود بودن» و انتظار دستاورد داشتن در جامعه رقابتی و چندوظیفه‌ای (به تعبیر بیومگ-چول هان، فیلسوف کره‌ای دانشگاه هنر برلین در کتاب جامعه فرسودگی) فرسوده می‌شود و گاه از تلاش‌های بی‌نتیجه و به دستاورد موردنظر نرسیده. جامعه و سیستم فرسوده مثل بدن پیری شده که هر روز یک جایش درد می‌گیرد و تنها باید تحمل کرد؛ پیری علاج ندارد.

بدیهی است که مساله‌ای که هم علل فراملی دارد، هم به ویژگی‌هایی جغرافیایی باز می‌گردد و هم سال‌‌هاست بر آن افزوده شده، به سادگی حل نمی‌شود. اما رها کردن موضوع، با همه این موارد تفاوت دارد. در شرایطی چنین دشوار هم، پیدا کردن راه‌هایی که اندکی از شدت مساله کم کند یا از تاثیر مخرب آن بر مردم بکاهد، نشانه یک سیستم امیدوار و چابک است. راه‌هایی چون تغییر تمرکز فعالیت‌ها از صبح زود که هنوز سطح زمین گرم نشده، به ظهر و پس از آن، و تاخیر چندساعته شروع کار ادارات و مدارس (به گفته ناصر کرمی)، هر چند آلودگی هوا را کم نمی‌کند اما از اثرات آن بر مردمان می‌کاهد.

پذیرفتن و دست روی دست گذاشتن،‌ مقدمه مردن است.
(عکس از اقتصاد آنلاین)
@javadimr
👍6
می‌شد فراتر از این باشد

✍️سعید معدنی

می شد فراتر از این باشد. غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) را میگویم. ساعدی متولد دی ماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز بود و در دوم اذر ۱۳۶۴ در پاریس فوت کرد. او پزشک بود و تخصص روانپزشکی داشت و در بیمارستان روان‌درمانی روزبه طبابت می کرد. در خیابان دلگشای تهران هم مطب داشت که بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه می‌کرد. همین مطب محل آمد و شد نویسندگان و روشنفکران هم‌فکرش بود.

اما ساعدی را عموم مردم اهل مطالعه به خاطر تک‌نگاری‌ها، ادبیات و نویسندگی‌اش می‌شناسند. او قصه نویسی توانمند و نمایشنامه نویسی مهم بود. آنقدر مهم است که برخی وی را در کنار اکبر رادی و بهرام بیضایی سه رکن مهم نمایشنامه آن دوره‌ی ایران می‌دانند.

در کنار پزشکی، و نویسندگی وی یک مبارز و ناراضی سیاسی بود. در ۱۷ سالگی در تبریز به حزب توده پیوست و در همان دوره که قصه هایش در مطبوعات چاپ می شد زندانی هم شد. در تبریز دوست صمد بهرنگی و در تهران دوست و همراه آل‌احمد بود. آل احمد بر روی اندیشه وی تأثیر زیادی داشت. اکبر رادی در مصاحبه ای می‌گوید "ادبیات دهه‌ی ۱۳۴۰ زیر نگین آل احمد بود اما من از وی فاصله گرفتم ولی ساعدی بشدت تحت تاثیر او بود." این علاقه‌ی ساعدی به آل احمد آنقدر بود که هما ناطق گفته است ساعدی در آخرین لحظات زندگی اش(قریب به بیست سال پس از مرگ آل احمد) در حین تب و هذیان اصرار دارد که می خواهم به اطاق بغل بروم و آل احمد آنجاست و او را ببینم!.

ساعدی در سال ۱۳۵۳ در حین تک‌نگاری از وضعیت زندگی مردم در حاشیه تهران دستگیر شد و در زندان اوین یک سال بازداشت بود.‌ او در زندان بشدت شکنجه شد که یکبار هم کارش به بیمارستان کشید.‌ احمد شاملو در باره تجربه زندان ساعدی و پس از آزادی اش می‌گوید:
«آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازهٔ نیم‌جانی بیش نبود. آن مرد، با آن خلاقیت جوشانش، پس از شکنجه‌های جسمی و بیشتر روحیِ زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهسته‌ آهسته در خود تپید و تپید تا مُرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند.»

ساعدی ۴۹ سال عمر کرد او در این عمر کوتاه در کنار تحصیلات پزشکی‌اش قصه‌ و نمایشنامه‌های مهم و ماندگار نوشت، چند سفرنامه را که حاصل سفرش به آذربایجان و بنادر جنوب ایران بود چاپ کرد. وی از نخستین کسانی بود که به «کانون نویسندگان ایران» پیوست.

به باور من ساعدی با این همه استعداد سرشار بسیار بیش از این می‌توانست به ادبیات این سرزمین خدمت کند. اما دو عامل مانع آن شد . یکی عمر کوتاهش بود و دیگر اینکه بیش از حد وارد مسایل سیاسی شد. شاید اگر فراغت و فرصت بیشتری داشت می توانست در زمره‌ی نویسندگان جهانی و در ردیف مثلاً برندگان نوبل ادبی باشد. محمود دولت آبادی جایی گفته است قبل از چاپ اثر «صد سال تنهایی» گارسیا مارکز و ابداع سبک «رئالیسم جادویی» ساعدی در خلال داستان هایش رئالیسم جادویی را مطرح کرده بود. اما خب بیش از حد درگیر شدن به مسایل سیاسی، عمر کوتاه و زیستن در جهان سانسور نگذاشت تا او همچون نویسندگان بزرگ جهانی در فراتر از مرزها شهرت یابد.

این راهم بگویم از قول ساعدی گفته اند که وی در جوانی در کنار منزل‌شان گورستانی بود و در یکی از عصرها وقتی در گورستان قدم می زد قبر دختر جوانی را می‌بیند که نامش گوهر بود و نام پدرش مراد. او نام مستعار « گوهر مراد» را برای خود انتخاب می‌کند.

دوم اذر ۱۴۰۲

#سعید_معدنی
#غلامحسین_ساعدی
#ادبیات
#نویسندگی
#گوهر_مراد

@Saeed_Maadani
👍2
.


تارنمای ادبی گنـجـور

از یک سرگرمی شخصی به سوی کتابخانۀ دیجیتال ملی


پایگاه ادبی گنجور در حال حاضر غنی‌ترین تارنمای میراث ادب پارسی است که تا روز یازدهم آبان ۱۴۰۲ مجموعاً ۱٬۴۰۴٬۸۷۷ بیت را از ۱۹۲ سخنور در هفت زبان ایرانی در دسترس کاربران می‌گذارد.
دسترسی روان و آسانِ کاربران به این پایگاه (از جستجو، ذخیره‌سازی، ویرایش، شرح و حاشیه‌نویسی، تا صداگذاری و بارگذاری تصاویر و مشارکت مالی) زمینۀ کاوش در میراث ادب پارسی و گفتگوی خوانندگان با یکدیگر را به سادگی فراهم آورده است.
این پایگاه از یک سرگرمی شخصی با انگیزهٔ علاقه به آثار ادب پارسی پدید آمده و طی شانزده سال گسترش یافته است. گنجور وابسته به هیچ سازمان خصوصی یا دولتی نیست. تاکنون نیز هیچ گونه فعالیت تجاری اعم از فروش برنامه و داده‌ یا کتاب و تبلیغات نداشته بلکه محتوا و کدهای آن به رایگان در دسترس همگان بوده است.

برخی امکانات این تارنمای آزاد از این قرار است:

جستجوی
واژگان و ترکیبات
امکان خواندن آثار ادبی پارسی و جستجو در یک اثر، آثار یک نویسنده، یا همۀ شاعران در حجمی نزدیک به یک و نیم میلیون بیت شعر پارسی.
صفحۀ نخست تارنما بر اساس میزان مطالعه و جستجو، پرمخاطب‌ترین سخنوران ایرانی را به ما می‌شناساند.

حاشیه‌نویسی کاربران
کاربران گنجور از شانزده سال پیش نزدیک به یکصد هزار یادداشت در حاشیه اشعار دیوانها و صفحات متون نوشته‌اند. این یادداشتها تصویر روشنی از دانش ادبی و توانش زبانی خوانندگان شعر پارسی به دست می‌دهد. همۀ حاشیه‌های یک کاربر را در یک صفحه قابل نمایش است و می‌توان از رویکرد و شکل مواجهۀ او با متن آگاه شد.

لغتنامۀ برخط
با انتخاب واژه‌ یا بخشی از متن، چهار گزینۀ لغتنامهٔ دهخدا، محاسبه معادل ابجد؛ عین عبارت در قرآن و وزن عروضی مصرعهای منتخب، فعال می‌شود.

مشابه‌یابی
به کاربر کمک می‌کند تا وزن یا قافیهٔ همانند با بیت مورد نظرش را از کل آثار ادبی استخراج کند.

حسابگر ابجد:
بر اساس حساب ابجد، حروف کلمه را به عدد تبدیل می‌کند.

نمایهٔ موسیقی:
تا روز ۲۹م آبان ۱۴۰۲ تعداد ۳۳۱۲ قطعهٔ آواز و تصنیف موسیقی از ۲۵۹ هنرمند برای ۱۶۰۱ شعر بارگذاری و تأیید شده است. در این بخش محمدرضا شجریان با ۶۹۸ قطعه بیشترین سهم را در اجرای موسیقایی شعر فارسی دارد.

آوای گنجور
در این بخش حدود ۱۸۶۷۹ پوشۀ صوتی با صدای کاربران در دسترس است. این پوشه‌ها که شامل دکلمه، شرح و تفسیر متن است قابلیت بارگیری (دانلود) نیز دارد.
با رای و امتیاز کاربران، اجراها بطور خودکار رتبه‌بندی می‌شود و اجرای بهتر در ردۀ بالاتر قرار می‌گیرد.

پیشخوان کاربر
فعالیتهای هر کاربر در بخش پیشخوان شخصی وی دسته‌بندی و نمایش داده می‌شود:
حاشیه‌های من|نشان‌شده‌های من|اعلان‌‌های من| خوانش‌های نشان شده|ادامهٔ مطالعه | آهنگ‌های پیشنهادی من | ویرایش‌‌های من| ویرایش‌‌های من

نقشهٔ خاستگاه سخنوران
روی نقشۀ جهانی گوگل زادگاه یا زیستگاه شاعران و نویسندگان هر سده را جداگانه نشان می‌دهد.

کمک مالی:
نام نزدیک به پانصد نفر کمک‌دهنده به گنجور و شیوۀ هزینۀ مبالغ دریافتی در صفحه کمک مالی درج شده است.

‼️کاستی گنجور
گنجور با تمام این کیفیات و امکانات گرچه در امر پژوهش دستیار بسیار سریع و مفیدی است اما متنهای موجود در آن هنوز نمی‌تواند قابل ارجاع و مطمئن باشد.
نخست این که به دلیل قانون کپی رایت و حقوق مصححّان امکان بارگذاری چاپهای معتبر آثار ادبی در این پایگاه وجود ندارد.
دیگر این که شمارۀ صفحات یا ترتیب اجزا و ساختار متن (بویژه در متون منثور) مشخص نیست.
و سه دیگر این که خطاهای تایپی و افتادگیهایی در متن وجود دارد که البته روز به روز با ویرایش کاربران از میزان آنها کاسته می‌شود.
اما این کمبود در بخش شاعران نامدار تا حدودی رفع می‌شود. آنجا که عکس صفحات دستنویسهای معتبر کهن در ذیل هر بخش از دیوان آمده بر اعتبار آن بخش می‌افزاید.
باری، وجود چنین مجموعه‌ای، دسترسی پارسی‌خوانان را به ادبیات ملی در سراسر جهان آسان ساخته است و نشان داده که یک شخص واحد هم می‌تواند با دانش امروزی و پایداری در کار، طرح سترگ ملی برای همۀ ایرانیان به ارمغان بیاورد..

پیشنهاد
دپارتمانهای آموزشی- پژوهشی ادبیات پارسی می‌توانند در تأمین متنهای بیشتر و ویرایش اطلاعات پایگاه مشارکت ورزند. اگر هر یک از استادان با همکاری دانشجویانش در یک کلاس متنی را تایپ و ویرایش کنند و نسخۀ الکترونیک آن را در اختیار گنجور قرار دهند بر غنا و اعتبار مجموعه خواهند افزود. آنگاه این تارنما، پیوندی گسترده و پایدار میان مردم و میراث ملی ادبی استوار خواهد ساخت. البته نمی‌دانم گردانندۀ گرامی گنجور برای این همکاری چقدر آمادگی دارند؟

با آرزوی گسترش و ارتقاء بیشتر و بیشتر تارنمای گنجور


#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
👍6
Audio
بعد از مشروطه بود که نشریات نوشته های زنان را هم چاپ کردند و مردان در مورد حق رای زنان فکر کردند و عالم و عامی از مدرسه رفتن دختران و کت و شلوار پوشیدن مردان حرف زدند.
همه اینها ولی یکدفعه اتفاق نیفتاد.هیچ تغییر اجتماعی یکدفعه اتفاق نمیافتد.از دهها سال قبل از آن،ایرانیان داشتند سبک زندگیشان را در آینه مسافران غربی و مسافرتهای خودشان به غرب و مراوداتشان با بقیه جهان اسلام و سرزمینهای اطراف،بازنگری میکردند. ایران درحال تغییر بود و امروز ما از فراز تاریخ میدانیم،آنهاکه به جای پذیرفتنِ گریزناپذیریِ تغییر و تلاش برای اثرگذاری بر آن،ترسان و خشمگین مقابلش ایستادند،طرفی برنبستند.
آنچه۱۰۰سال قبل،مخالفترین اقشار با تغییرات،در مورد پوشش و رفتار زنان و مردان پیش بینی میکردند و مخاطبانشان را از آن انذار میدادند،مطالبه امروزِ کسانیست که به جای پذیرفتن گریزناپذیری تغییر،از آن میترسند یا خشمگین میشوند.

پ.ن:دکتر جوادی یگانه(از معدود اساتیدی که هنوز ذوق و تعهد دارد)برای دانشجویان کارشناسی ارشدش،واحد درسی"جامعه شناسی مشروطه"تعریف کرده و دیروز اجازه داد این حرفها را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،برای دانشجویانش بگویم.
👍4
‏در مترو پیرزنی وارد شد، پدری از دختر خردسالش خواست جایش را به پیرزن بدهد و روی پای پدر بنشیند. پیرزن قبول نکرد و گفت که خاطره بدی برای دخترک ایجاد می‌شود که مرا از جایم بلند کردند. وقتی دخترک موافقت کرد، پیرزن آب‌نباتی به دخترک داد.

‏⁧ #مهربانی⁩، آموختنی و گسترش‌یابنده است.
👍14👎1
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 راه خروج جامعه از سایه انزوا

نسخه صوتی

▫️جامعه ایران مدتی است روزهای سختی را سپری می‌کند. از مسائل اقتصادی و معیشتی گرفته تا محدودیت‌های اجتماعی و مسائل زیست‌محیطی عرصه را برای زیست تنگ کرده.

▫️بحران انرژی، بحران سالمندی، بحران صندوق‌های بازنشستگی، بحران‌های محیط ‌زیستی و البته فقری که دارد در جامعه ایران زیاد می‌شود، جامعه ما را به شرایط سختی رسانده که محمدرضا جوادی‌یگانه،‌عضو هیات علمی دانشگاه تهران آنرا «فرسودگی»‌ می‌نامد. او معتقد است تغییر جدی در وضعیت جامعه ایران احتمالاً از تغییر وضعیت بین‌المللی ایجاد می‌شود.

▫️مریم زارعیان،‌جامعه‌شناس هم بر این باور است که سرمایه اجتماعی دولت را باید مدنظر قرار داد. دولت هر کاری که انجام دهد به دلیل اینکه سرمایه اجتماعی مناسبی ندارد، طبقه متوسط به بالا قانع نمی‌شوند که اقدامات دولت در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی و بین‌المللی اقدامات مثبتی بوده.

▫️«اکو ایران» در میزگردی که در آبان امسال برگزار شده،‌ به بررسی تحولاتی پرداخته است که جامعه ایران در 7 ماه گذشته از سر گذرانده.

📺 @ecoiran_webtv
👍7
🔸انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران برگزار می‌کند:

🔹علوم‌اجتماعی در ادبیات
بازخوانی شخصیت ویس در منظومه‌ی ویس و رامین

🔸 اولین جلسه‌ی کارگاه «خوانشِ ویس و رامین»
🔹 با حضور دکتر محمدرضا جوادی‌یگانه

🗓 ۲۹ آذر ماه
۱۶ الی ۱۸

🔸 برای ثبت‌نام، اطلاعات بیشتر و دریافت جزوه‌ی کلاس به آیدی زیر در تلگرام مراجعه فرمایید.
@Sociology_association

🆔 @tehransociology
👍2
نگاهی به سفرنامه مغولستان

محمدرضا جوادی یگانه

🔘کتاب «دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان»، مردم‌نگاری سفر بیست‌روزه امیر‌ هاشمی‌مقدم، انسان‌شناس، به مغولستان در مرداد سال ۱۳۹۶ است. او برای شرکت در دوره‌ آشنایی با فرهنگ مغولی با نام «مغول‌شناسان جوان» عازم این سفر شده است، که حدود سی‌ نفر از گوشه و کنار جهان در این برنامه شرکت کرده بودند.

با امیر هاشمی‌مقدم دو سفر دلنشین دو هفته‌ای یکی به آسیای میانه و یکی به قفقاز داشته‌ام و می‌دانم چقدر خوش‌سفر است و چقدر دقیق و پیگیر. از این رو، خواندن سفرنامه برایم جذابیت مضاعفی داشت و در بخش‌هایی از کتاب با روح هاشمی‌مقدم! گفتگو می‌کردم. در ادامه توضیح مختصری از کتاب می‌دهم تا شاید خوانندگان به خواندن سفرنامه در دوره‌ای که دیگر سفرنامه‌نویسی چندان رایج نیست، علاقمند شوند.

فصل اول کتاب گزارشی است از مصائب اخذ ویزای مغولستان که برای هر ایرانی که سفر خارجی رفته باشد، شرح مصیبت آشنایی است ولی برای مقصد کم‌طرفداری چون مغولستان، مصیبتش بیشتر است.

در فصول بعدی، که هر روز را در یک فصل شرح داده، دو بخش اصلی سفر را می‌توان دید: اول، سفر یک‌هفته‌ای «مغول‌پژوهان جوان» در میان عشایر مغولی و زندگی در میان آنها است، و بخش دوم، شرکت در دوره‌های مغول‌شناسی است.

بعد از طی یک سفر سیزده‌ساعته به یک منطقه عشایری، یک‌ هفته‌ را در چادرهای مغولی (گیر) سر کردند و در آنجا بازی‌های مغولی و ساخت گیر را یاد گرفتند و در جشنواره مغولی (نادام) شرکت کردند که شامل مسابقات کشتی مغولی، اسب‌سواری و تیراندازی و نیز موسیقی و رقص است و هاشمی‌مقدم هم تصنیف کاروان را خوانده است. دو مشاهده متفاوت او در این یک هفته، یکی مرگ اسبی است در اثرگرما و دیگری توصیف دقیق و جزیی از شیوه سنتی کشتن گوسفند که درآوردن قلب گوسفند است در حالی که هنوز زنده است. او در اینجا دلیل این نحوه کشتن را هم بر اساس رسم باستانی مغولان توضیح می‌دهد چون خون قربانی دارای روح است اگر بر زمین بریزد به قاتل آسیب می‌زند. کتاب جابجا شامل اطلاعات انسان‌شناختی در باره موضوعات گوناگون است از شمنیسم گرفته تا تکه‌های نیم‌پز گوشت.

کلاس‌های مغول‌شناسی شامل موارد زیر در باره مغولستان است: موسیقی سنتی، باستان‌شناسی ، بودیسم. اصطلاحات مغولی، شمنیسم، ادبیات معاصر، تاریخ باستان، اقتصاد، بازی‌های سنتی و بومی، زبان‌های آلتایی، پژوهش‌های انسان‌شناختی، پدیده دزود (زمستان بسیار سرد مغولستان)، ادبیات مدرن، مسایل اجتماعی مغولستان، بودیسم، سبک زندگی دامداران، و برنامه‌های مطالعات مغول‌شناسی و نهاد «مطالعات مغولی». در باره کلاس آخر، هاشمی‌مقدم عدم استفاده از منابع فارسی و منابع موجود در باره مطالعات مغولی را تذکر داده و آن را فرصتی برای ارتباط بیشتر با مغولستان می‌داند.

بخش دیگری از سفر او به اورخون و قره‌قورروم برای دیدن سنگ‌نوشته‌های باستانی در قرن هشتم میلادی است و بازدید از تندیس چهل‌متری چنگیز‌خان که عکس روی جلد کتاب است. چنگیز نماد ملی‌گرایی مغولی است. وجه مشترک همه نمادها در آنجا چنگیز است و در همه جا دیده می‌شود و گویی مغول‌ها در همه جا مشغول گفتگو با روح او هستند. هاشمی‌مقدم نماد روح ایرانی را کورش می‌داند و بحثی می‌کند در باره اینکه اگر بنا باشد تندیس کورش برپا شود، چپ‌گراها و امت‌گراها و قوم‌گرایان چه نقدهایی که بر آن خواهند کرد. البته به نظرم ایران با مغولستان تفاوت دارد. ایران هویت متکثری دارد و با جامعه بسیطی چون مغولستان قابل مقایسه نیست.

تسلط هاشمی‌مقدم به زبان ترکی باعث ارتباط بیشتر او با مردم مغولستان شده، هر چند در فصل اول و سایر فصول کتاب در باره تفاوت ترکی مغولی و ترکی استانبولی هم توضیح می‌دهد. او خود را سانسور نمی‌کند و در باره چیزهایی می‌نویسد که دیگران کمتر در باره آن می‌نویسند، از جمله در باره کاسه توالت مغولی و در باره هنر تن‌کامه. در جایی هم از استفاده از نوار بهداشتی برای جلوگیری از خونریزی بواسطه کولیت توضیح می‌دهد!

مشخص است که او پیش از سفر در باره مغولستان خوانده و در سفر هم چشمش باز بوده تا بیشتر ببینید و دقیق‌تر ببیند. تفسیر و توضیح هم می‌دهد، از این رو می‌توان کتاب را چیزی بیش از یک سفرنامه صرف دانست، بیشتر پژوهشی بر اساس انسان‌شناسی گردشگری است. و البته اهمیت کتاب فقط در اطلاعات او در باره کشوری که یکی از اساسی‌ترین تاثیرات را بر سرنوشت ایران و آسیای میانه داشته است، نیست. بلکه نشان می‌دهد ما چقدر از مغولستان کم می‌دانیم. تعداد کتاب‌های با عنوان مغولستان، در سایت کتابخانه ملی، بجز کتاب هاشمی مقدم ۱۰ عنوان است. از این رو، می‌توان کتاب هاشمی‌مقدم را نه یک سفرنامه، که درآمدی بر شناخت مغولستان هم دانست.
#سفرنامه
@javadimr
👍5
🔴«خلقیات ایرانیان»
(سلسله نشست‌های خلقیات ایرانیان-1)

با حضور:

🔹مقصود فراستخواه (عضو هیئت‌علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)
🔸رضا پارسامقدم (دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه- دبیر نشست)


🔺چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰
🔹پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

🔸برخط:
https://www.skyroom.online/ch/ricac/research



@cultureresearch
مغالطات در خلقیات نویسی خلقیات ایرانیان سلسله نشست‌های خلقیات ایرانیان…
@Vortrags
🔴« خلقیات ایرانیان »
( سلسله نشست‌های خلقیات ایرانیان - 1 )

مغالطات در خلقیات نویسی

با حضور:

🔹مقصود فراستخواه (عضو هیئت‌علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)

🔸رضا پارسامقدم
(دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه- دبیر نشست)


🔺چهارشنبه  8 آذر 1402 از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰
🔹پژوهشگاه فرهنگ ، هنر و ارتباطات

🔸برخط:
https://www.skyroom.online/ch/ricac/research


@cultureresearch


انتشار با ذکر منبع بلامانع است .

کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :

https://t.me/Vortrags
پرسش و پاسخ مغالطات در خلقیات نویسی خلقیات ایرانیان سلسله نشست‌های…
@Vortrags
🔴« خلقیات ایرانیان »
( سلسله نشست‌های خلقیات ایرانیان - 1 )

پرسش و پاسخ مغالطات در خلقیات نویسی

با حضور:

🔹مقصود فراستخواه (عضو هیئت‌علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی)

🔸رضا پارسامقدم (دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه- دبیر نشست)


🔺چهارشنبه  8 آذر 1402 از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰
🔹پژوهشگاه فرهنگ ، هنر و ارتباطات

🔸برخط:
https://www.skyroom.online/ch/ricac/research


@cultureresearch


انتشار با ذکر منبع بلامانع است .

کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :

https://t.me/Vortrags
👍2
تنبلی در ایران هست، ولی مردم تنبل نیستند

مصاحبه با هفته نامه تجارت فردا در باره تنبلی نهادی (اینجا را ببینید)
(شماره ۵۲۵. ۴ آذر ۱۴۰۲)


بخشی از مصاحبه
اگرچه بر اساس آمار و پژوهش‌های انجام‌شده تنبلی جمعی رد می‌شود اما تنبلی نهادی چه؟ شما به عنوان یک کارمند باید در اداره کار کنید و معمولاً بخشی از این کار کردن برای دستمزد و بخشی از آن برای ارتقای شغلی است. زمانی که سیستم ارتقا بر پایه کار نیست، وقتی مدیران از جای دیگری می‌آیند، وقتی معیار ارتقا می‌شود معیار ایدئولوژیک یا سیاسی و رفاقت شخصی؛ افراد دلیلی نمی‌بینند که کار کنند.

می‌گوییم جوانان کار کنند اما کار کنند که چه بشود؟ که بتواند ازدواج کند؟ بتواند خانه بخرد؟ سفر برود؟ فرزندآوری داشته باشد؟ وقتی هیچ‌کدام از این موارد از طریق کار کردن محقق نمی‌شود انتظار اینکه افراد سخت و مداوم کار کنند منطقی نیست و محقق نیز نمی‌شود. فقدان چشم‌انداز روشن اقتصادی و نهادی به ویژه برای کسانی که کار می‌کنند مساله مهمی است.

بنابراین ما شاهدیم در سیستم‌هایی که امکانات بیشتر است، امکان ارتقا بیشتر و منظم‌تر است، افراد بیشتر کار می‌کنند. برای مثال بانک‌ها تقریباً هفت ساعت از هشت ساعت کاری را بهره‌وری دارند، خوب کار می‌کنند، چون سیستم منظم‌تری دارند.

می‌توان این‌طور گفت که بر اساس آمار با وجود اینکه مردم ایران تنبل نیستند اما تنبلی در ایران بسیار بالاست، چرا؟ چون سیستم کار زیاد را ارج نمی‌نهد و افراد با پرکاری نمی‌توانند موفق شوند.

فرق است بین اینکه «گرایش به تنبلی وجود دارد یا نه»، که پاسخ بر اساس آمار منفی است و «تنبلی وجود دارد یا نه»، که پاسخ آری است و این دو با هم متفاوت هستند.

باید وضعیت جامعه ایران می‌توان تحلیل کرد، که نهایتاً فارغ از اینکه در به وجود آمدن این وضعیت چه کسی مقصر است،‌ چه کسی مسئول رفع آن باید باشد؟ در گسترش میزان تنبلی اجتماعی قطعاً سیستم مقصر است که کار زیاد را تشویق نمی‌کند. نه معیار استخدام، مهارت است، نه معیار، ارتقا پرکاری است. بنابراین در ایران تخصص معیار ورود به کار نیست و کار زیاد هم معیار ارتقا نیست.

در چنین شرایطی منطق عقلانی حکم می‌کند که افراد کار نکنند یا پرکاری نکنند. کدام سیستم در ایران اجازه کار مداوم می‌دهد؟ کدام شرکت در ایران سابقه 200ساله دارد؟ کدام نهادی می‌تواند ادامه حیات بدهد؟ سیستمی که کار شدید و سرمایه‌گذاری را تقویت کند در ایران وجود ندارد.

🔘 اینکه بگوییم مردم مقصر هستند دم‌دستی‌ترین راه‌حل است، مقصر قطعی سیستم است. البته که نمی‌توان گفت مردم بی‌گناه هستند اما در آنچه امروز شاهد آن هستیم تقصیر سیستم بسیار بیشتر از تقصیر افراد است. داستان بر سر پاداش‌های اداری اجتماعی به پرکاری است که این پاداش‌ها در ایران وجود ندارد.

@javadimr
👍6
ایرانی ترین غیر ایرانی ها: خلقیات ایرانیان از منظر بیگانه های آشنا. محمدرضا جوادی یگانه. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1396.[نشر دیجیتال فیدیبو از همین چاپ].
👍7