پویش #نه !
✍ رضا رضائی
آیا نخواستن یا ندانستن یا نتوانستن جرم است؟
بسیاری معتقدند که چندین ناهنجاری بسیار بد در فرهنگ کشور بخصوص در حوزه ی ادبیات وجود دارد که ریشه و علت بسیاری از مشکلات و معضلات است از جمله آنکه برخی از خود دانشمند پنداران هرگز نمی گویند " نمی دانم " حتی اگر ندانند، بسیاری از افرادی که توانایی انجام مسئولیتی را ندارند، اقرار نمی کنند که " نمی توانم " و متاسفانه تعداد بسیار زیادی از مردم هستند که هنوز نمی دانند که می توانند که نخواهند و با گفتن " نه "، آن را ابراز کنند و همچنان نگفتن " نه " بعنوان بزرگترین دردسر و گرفتاری پیش روی آحاد ملت است.
برای مثال : نخواستن فساد، ظلم، نابرابری، تورم، رانت، سوء استفاده، سوء مدیریت، ناکارآمدی، ناشایست سالاری، انتصابات سلیقه ای و باندی، قوانین ضد حقوق بشر و ضد زن و ضد توسعه و ضد محیط زیست، حضور نظامیان در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و ورزش و تجارت، حضور بی اثر و گاها مخل روحانیان در همه جا، انتخابات بدون پشتیبانی اکثریت جامعه و صدها مورد دیگر، نه تنها جرم نیست بلکه نشان از زنده بودن و پویایی جامعه دارد و کافیست به این موارد #نه بگوییم.
در هیچ جامعه ی متمدن و دارای مردمی آگاه و فرهیخته، نخواستن این موارد گناه و یا حتی خطا هم نیست. اما احتمالا در برخی از نظام های حکمرانی طریقه ی #نه گفتن، دارای اصول و قواعدی است که مردم باید آن را رعایت کنند. برای مثال ممکنه مردمی باشند که یک قاضی را نخواهند، این مهم با #نه گفتن درست نمی شود، یا برای مثال فلان سر مربی فوتبال را نخواهند که با #نه گفتن، نمی توان سر مربی مورد نظر را به فدراسیون قبولاند.
اما وقتی وارد عرصه ی سیاست می شویم، هر #نه گفتن، معانی خاص خود را دارد مثلا: #نه به انتخابات، #نه به نظام حکمرانی، #نه به ... که برای این مهم در قوانین بالادستی مثل قانون اساسی، ساز و کارهایی مثل رفراندوم یا همه پرسی یا تظاهرات یا اجتماعات قانونی پیش بینی شده و اگر مردم آن قوانین بالادستی را هم ناکارآمد یا بلااستفاده یا مورد وثوق نیابند، یکی از راه هایی که می توانند #نه گفتن را بعنوان یک مطالبه ی مدنی ابراز کنند، پیوستن به پویش #نه است که قابل اندازه گیری و سرشماری و یا حتی قابل تخمین زدن برای رصد کنندگان است.
با این توضیحات امید می رود که بتوان بر بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی بخصوص عدم ابراز : نمی توانم، نمی دانم، نمی خواهم و " عذرمی خواهم " ، فائق آمد و ریشه ی بسیاری از مشکلات و معضلات را حل کرد.
پاینده باد ایران آزاد و آباد و زنده باد مردمی که فرهنگ #نه گفتن را بخوبی اجرا می کنند.
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
✍ رضا رضائی
آیا نخواستن یا ندانستن یا نتوانستن جرم است؟
بسیاری معتقدند که چندین ناهنجاری بسیار بد در فرهنگ کشور بخصوص در حوزه ی ادبیات وجود دارد که ریشه و علت بسیاری از مشکلات و معضلات است از جمله آنکه برخی از خود دانشمند پنداران هرگز نمی گویند " نمی دانم " حتی اگر ندانند، بسیاری از افرادی که توانایی انجام مسئولیتی را ندارند، اقرار نمی کنند که " نمی توانم " و متاسفانه تعداد بسیار زیادی از مردم هستند که هنوز نمی دانند که می توانند که نخواهند و با گفتن " نه "، آن را ابراز کنند و همچنان نگفتن " نه " بعنوان بزرگترین دردسر و گرفتاری پیش روی آحاد ملت است.
برای مثال : نخواستن فساد، ظلم، نابرابری، تورم، رانت، سوء استفاده، سوء مدیریت، ناکارآمدی، ناشایست سالاری، انتصابات سلیقه ای و باندی، قوانین ضد حقوق بشر و ضد زن و ضد توسعه و ضد محیط زیست، حضور نظامیان در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و ورزش و تجارت، حضور بی اثر و گاها مخل روحانیان در همه جا، انتخابات بدون پشتیبانی اکثریت جامعه و صدها مورد دیگر، نه تنها جرم نیست بلکه نشان از زنده بودن و پویایی جامعه دارد و کافیست به این موارد #نه بگوییم.
در هیچ جامعه ی متمدن و دارای مردمی آگاه و فرهیخته، نخواستن این موارد گناه و یا حتی خطا هم نیست. اما احتمالا در برخی از نظام های حکمرانی طریقه ی #نه گفتن، دارای اصول و قواعدی است که مردم باید آن را رعایت کنند. برای مثال ممکنه مردمی باشند که یک قاضی را نخواهند، این مهم با #نه گفتن درست نمی شود، یا برای مثال فلان سر مربی فوتبال را نخواهند که با #نه گفتن، نمی توان سر مربی مورد نظر را به فدراسیون قبولاند.
اما وقتی وارد عرصه ی سیاست می شویم، هر #نه گفتن، معانی خاص خود را دارد مثلا: #نه به انتخابات، #نه به نظام حکمرانی، #نه به ... که برای این مهم در قوانین بالادستی مثل قانون اساسی، ساز و کارهایی مثل رفراندوم یا همه پرسی یا تظاهرات یا اجتماعات قانونی پیش بینی شده و اگر مردم آن قوانین بالادستی را هم ناکارآمد یا بلااستفاده یا مورد وثوق نیابند، یکی از راه هایی که می توانند #نه گفتن را بعنوان یک مطالبه ی مدنی ابراز کنند، پیوستن به پویش #نه است که قابل اندازه گیری و سرشماری و یا حتی قابل تخمین زدن برای رصد کنندگان است.
با این توضیحات امید می رود که بتوان بر بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی بخصوص عدم ابراز : نمی توانم، نمی دانم، نمی خواهم و " عذرمی خواهم " ، فائق آمد و ریشه ی بسیاری از مشکلات و معضلات را حل کرد.
پاینده باد ایران آزاد و آباد و زنده باد مردمی که فرهنگ #نه گفتن را بخوبی اجرا می کنند.
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
استهلاک تا مرگ
✍ رضا رضائی
تحریم چه چیزهایی را مستهلک می کند؟
وقتی خبرهایی از استهلاک ناوگان حمل و نقل و عدم تامین مالی برای واردات آنها و قطعات یدکی می خوانیم، فکر می کنیم فقط فلان مقدار هواپیما و اتوبوس و تاکسی وقطار کم داریم و افزایش نرخ ها و کشته شدن مردم به تحریم و عدم پیوستن به FATF مربوط است، اما اگر فکر کنیم که واردات هر وسیله و ابزار و قطعات یدکی حتی در حوزه ی تجهیزات پزشکی و دارو و مواد اولیه نیز موجب افزایش گرفتاری، درد، رنج و مرگ می شود، تازه متوجه می شویم که سیاست خارجی مبتنی بر قطع ارتباطات سیاسی و تجاری و یا عدم تمکین در مقابل قوانین بین المللی و منزوی سازی کشور، تنها شعار نیست، بلکه استهلاک تا سر حد مرگ است.
آنکه ارز ارزان گرفت و به موقع واردات را انجام نداد یا به جای کالای مورد نیاز، کالاهای اولویت 7 تا 10 را وارد کرد، قاتل است، آنکه دید و ساکت بود، شریک قتل، آنکه اجازه ی ترخیص داد خائن است اما آنکه مجددا به او ارز داد، جنایتکار و نسل کش است.
شاید کمتر به این نکته توجه شده که تحریم، بی کفایتی، ناکارآمدی و سیستم فساد داخلی در حال مستهلک کردن آدم ها تا سرحد مرگ است و این مهم را نه تنها در بیمارستان ها و قبرستان ها می توان دید، بلکه در سیل مهاجرت، سیل بیکاری ،سیل نا امیدی نیز می توان دید.
حالا دیگر مرگ بعنوان نابودی جسم و پرواز روح نیست، بلکه چهره ی مرگ را می توان در فقر فراگیر نیز مشاهده کرد که به عصبانیت و خشم فروخفته در لایه های اجتماعی تبدیل شده و دیر یا زود، مطالبات معیشتی تبدیل به مطالبه ی زیستن می شود و آن زمان است که برای محتضر راهی نمی ماند جز خروشیدن بر علیه ظلم و بیداد مستقر.
در این میان، چیزی که جالب توجه است، برگزاری " شو آف " انتخابات است که بزودی شاهد برگزاری آن خواهیم بود اما آیا استهلاک مردم به استهلاک نظام حکمرانی و استهلاک نمایش های آن منجر نمی شود؟ به نظر می رسد که بزودی شاهد کمپین های #نه_به_انتخابات و #تحریم_انتخابات و حتی آوای جدیدی در خصوص #عبور خواهیم بود و دیگر نمی توان این ها را به دشمن خارجی ربط داد بلکه باید آن را واکنش مردم به عاملین و آمرین وضعیت موجود دانست.
افسوس که #خود_براندازان، فرصت برگشت به مردم و #اصلاحات را از دست دادند و حالا چیزی جز سرنوشت دیگر ستمکاران را پیش رو ندارند.
به امید زنده ماندن و دیدن ایران آزاد و آباد.
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
✍ رضا رضائی
تحریم چه چیزهایی را مستهلک می کند؟
وقتی خبرهایی از استهلاک ناوگان حمل و نقل و عدم تامین مالی برای واردات آنها و قطعات یدکی می خوانیم، فکر می کنیم فقط فلان مقدار هواپیما و اتوبوس و تاکسی وقطار کم داریم و افزایش نرخ ها و کشته شدن مردم به تحریم و عدم پیوستن به FATF مربوط است، اما اگر فکر کنیم که واردات هر وسیله و ابزار و قطعات یدکی حتی در حوزه ی تجهیزات پزشکی و دارو و مواد اولیه نیز موجب افزایش گرفتاری، درد، رنج و مرگ می شود، تازه متوجه می شویم که سیاست خارجی مبتنی بر قطع ارتباطات سیاسی و تجاری و یا عدم تمکین در مقابل قوانین بین المللی و منزوی سازی کشور، تنها شعار نیست، بلکه استهلاک تا سر حد مرگ است.
آنکه ارز ارزان گرفت و به موقع واردات را انجام نداد یا به جای کالای مورد نیاز، کالاهای اولویت 7 تا 10 را وارد کرد، قاتل است، آنکه دید و ساکت بود، شریک قتل، آنکه اجازه ی ترخیص داد خائن است اما آنکه مجددا به او ارز داد، جنایتکار و نسل کش است.
شاید کمتر به این نکته توجه شده که تحریم، بی کفایتی، ناکارآمدی و سیستم فساد داخلی در حال مستهلک کردن آدم ها تا سرحد مرگ است و این مهم را نه تنها در بیمارستان ها و قبرستان ها می توان دید، بلکه در سیل مهاجرت، سیل بیکاری ،سیل نا امیدی نیز می توان دید.
حالا دیگر مرگ بعنوان نابودی جسم و پرواز روح نیست، بلکه چهره ی مرگ را می توان در فقر فراگیر نیز مشاهده کرد که به عصبانیت و خشم فروخفته در لایه های اجتماعی تبدیل شده و دیر یا زود، مطالبات معیشتی تبدیل به مطالبه ی زیستن می شود و آن زمان است که برای محتضر راهی نمی ماند جز خروشیدن بر علیه ظلم و بیداد مستقر.
در این میان، چیزی که جالب توجه است، برگزاری " شو آف " انتخابات است که بزودی شاهد برگزاری آن خواهیم بود اما آیا استهلاک مردم به استهلاک نظام حکمرانی و استهلاک نمایش های آن منجر نمی شود؟ به نظر می رسد که بزودی شاهد کمپین های #نه_به_انتخابات و #تحریم_انتخابات و حتی آوای جدیدی در خصوص #عبور خواهیم بود و دیگر نمی توان این ها را به دشمن خارجی ربط داد بلکه باید آن را واکنش مردم به عاملین و آمرین وضعیت موجود دانست.
افسوس که #خود_براندازان، فرصت برگشت به مردم و #اصلاحات را از دست دادند و حالا چیزی جز سرنوشت دیگر ستمکاران را پیش رو ندارند.
به امید زنده ماندن و دیدن ایران آزاد و آباد.
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
... و دیگر هیچ
✍ رضا رضائی
آیا اکثریت مردم به اخبار و هیاهوهای خبری توجه میکنند؟
میگفتند افرادی که به تحولات سیاسی توجه ندارند، در زمان بحرانها غافلگیر شده و چون از قبل نمیدانستند چه خبر است، فکری برای آیندهی خود نمیکنند، یا میگویند: بیتفاوتی به تحولات داخلی و بینالمللی ضریب ریسک سرمایهگذاری یا کسب و پیشه را بالا میبرد، یا میگویند جوانانی که نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوت هستند، سرخوردگان آینده نساز هستند.
اما ظاهراً باید گفت: خدا را شکر که مردم از خبرسازها جنجالآفرینان عبور کردند، همانطور که از حاکمیت عبور کردند، در واقع امر، دیگرکسی برای بردوباخت تیم ملی، و وحشت سازی برای حملهی آمریکا و تبلیغات برای انتخابات و حتی افزایش کمرشکن گرانی در سال ۱۴۰۳ نیز تره خورد نمیکنند.
احتمالاً این پدیده را مارپیچ سکوت، بیحسی اجتماعی یا سکوت قبل از طوفان بنامند؛ اما به نظر نگارنده، مردم بهنوعی هوشمندی و خردورزی رسیدند که نهتنها به تهدید و ارعاب و التماس برای حضور در انتخابات اسفندماه توجهی ندارند حتی به اطلاعیه جبههی اصلاحات و مصاحبههای رنگارنگ بهظاهر سیاسیون و مخالفان ج.ا نیز توجه ندارند و مشغول کار و زندگی خود هستند حتی با یک بینش امیدوارانهی خاص در حال تدارک برای عید نوروز و مسافرت هستند.
اما چطور ممکن است که بااینهمه گرانی و افزایش فقر و غارت منابع و مهاجرت نخبگان و سعود ناکارآمدی کارگزاران و افزایش تناقضات در موضعگیریهای سیاسی حاکمان و اشکتمساح ریختن برای کشتهشدگان مظلوم غزه و کرمان، نه کسی به خیابان میآید و نه تقی و نه توقی می خورد؟، از آن طرف هم هده ای را آرام اخراج میکنند و بازداشت میکنند و اعدام میکنند و نههایی و نه هویی انجام میشود؟
اینکه عدهای میگویند حاکمیت در حال خود براندازی و خودتخریبی است و بین دو سال تا پنج سال آینده، نتیجه مشخص میشود و یا عده ای می گویند باید به فکر زمان صفر و شروع دوران پسا ج . ا باشیم نیز هیچ حرکت اجتماعی را ایجاد نکرده یا ظواهر آن بروز پیدا نکرده است.
در واقع امر، به سوال آغازین باید اینگونه پاسخ داد که جامعه متأثر از مرجعیت رسانهای نیست، جامعه متأثر از بگیروببند نیست، جامعه متأثر از وعده و تبلیغات نیست، جامعه به مهندسی افکار آشنا شده و حتی ترفندهای شب تبلیغات را میشناسد، جامعه از روشنفکرنما و روحانینما و سلبریتی نما و سیاسی نما و بنگاههای تبلیغاتی عبور کرده و در درون خود به آرامشی رسیده که میگوید: ... و دیگر هیچ.
یعنی: #زن_زندگی_آزادی و دیگر هیچ.
با افزایش سطح هوشیاری و خردمندی جامعه، این بار زن بهعنوان نماد تحولخواهی اجتماعی نوین و همچون آشپزی ماهر، در حال پختن آشی است که نهتنها زندگیبخش و آزادی آفرین است که آبادی و شادی را هم به همراه خواهد داشت.
مشخصه، ویژگی یا آدرس این ادعا چیست؟ سکوت، حفظ آرامش، #اتحاد درونی ملی، #تولید_امید، هیجان گریزی، #خشونت_پرهیزی، #نه_به_انتخابات، #نه_به_اعدام ، نه به تنش زایی ملی و منطقه ای , عدم افشای کانون های اعتراضی سراسری و ... دیگر هیچ.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
✍ رضا رضائی
آیا اکثریت مردم به اخبار و هیاهوهای خبری توجه میکنند؟
میگفتند افرادی که به تحولات سیاسی توجه ندارند، در زمان بحرانها غافلگیر شده و چون از قبل نمیدانستند چه خبر است، فکری برای آیندهی خود نمیکنند، یا میگویند: بیتفاوتی به تحولات داخلی و بینالمللی ضریب ریسک سرمایهگذاری یا کسب و پیشه را بالا میبرد، یا میگویند جوانانی که نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوت هستند، سرخوردگان آینده نساز هستند.
اما ظاهراً باید گفت: خدا را شکر که مردم از خبرسازها جنجالآفرینان عبور کردند، همانطور که از حاکمیت عبور کردند، در واقع امر، دیگرکسی برای بردوباخت تیم ملی، و وحشت سازی برای حملهی آمریکا و تبلیغات برای انتخابات و حتی افزایش کمرشکن گرانی در سال ۱۴۰۳ نیز تره خورد نمیکنند.
احتمالاً این پدیده را مارپیچ سکوت، بیحسی اجتماعی یا سکوت قبل از طوفان بنامند؛ اما به نظر نگارنده، مردم بهنوعی هوشمندی و خردورزی رسیدند که نهتنها به تهدید و ارعاب و التماس برای حضور در انتخابات اسفندماه توجهی ندارند حتی به اطلاعیه جبههی اصلاحات و مصاحبههای رنگارنگ بهظاهر سیاسیون و مخالفان ج.ا نیز توجه ندارند و مشغول کار و زندگی خود هستند حتی با یک بینش امیدوارانهی خاص در حال تدارک برای عید نوروز و مسافرت هستند.
اما چطور ممکن است که بااینهمه گرانی و افزایش فقر و غارت منابع و مهاجرت نخبگان و سعود ناکارآمدی کارگزاران و افزایش تناقضات در موضعگیریهای سیاسی حاکمان و اشکتمساح ریختن برای کشتهشدگان مظلوم غزه و کرمان، نه کسی به خیابان میآید و نه تقی و نه توقی می خورد؟، از آن طرف هم هده ای را آرام اخراج میکنند و بازداشت میکنند و اعدام میکنند و نههایی و نه هویی انجام میشود؟
اینکه عدهای میگویند حاکمیت در حال خود براندازی و خودتخریبی است و بین دو سال تا پنج سال آینده، نتیجه مشخص میشود و یا عده ای می گویند باید به فکر زمان صفر و شروع دوران پسا ج . ا باشیم نیز هیچ حرکت اجتماعی را ایجاد نکرده یا ظواهر آن بروز پیدا نکرده است.
در واقع امر، به سوال آغازین باید اینگونه پاسخ داد که جامعه متأثر از مرجعیت رسانهای نیست، جامعه متأثر از بگیروببند نیست، جامعه متأثر از وعده و تبلیغات نیست، جامعه به مهندسی افکار آشنا شده و حتی ترفندهای شب تبلیغات را میشناسد، جامعه از روشنفکرنما و روحانینما و سلبریتی نما و سیاسی نما و بنگاههای تبلیغاتی عبور کرده و در درون خود به آرامشی رسیده که میگوید: ... و دیگر هیچ.
یعنی: #زن_زندگی_آزادی و دیگر هیچ.
با افزایش سطح هوشیاری و خردمندی جامعه، این بار زن بهعنوان نماد تحولخواهی اجتماعی نوین و همچون آشپزی ماهر، در حال پختن آشی است که نهتنها زندگیبخش و آزادی آفرین است که آبادی و شادی را هم به همراه خواهد داشت.
مشخصه، ویژگی یا آدرس این ادعا چیست؟ سکوت، حفظ آرامش، #اتحاد درونی ملی، #تولید_امید، هیجان گریزی، #خشونت_پرهیزی، #نه_به_انتخابات، #نه_به_اعدام ، نه به تنش زایی ملی و منطقه ای , عدم افشای کانون های اعتراضی سراسری و ... دیگر هیچ.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz