🔹فَهَلِ الْمِحَنُ يَا سَادَتِي إِلاَّ الَّتِي لَزِمَتْكُمْ وَ الْمَصَائِبُ إِلاَّ الَّتِي عَمَّتْكُمْ وَ الْفَجَائِعُ إِلاَّ الَّتِي خَصَّتْكُمْ...🔹
🔺در زیارت جامعه ائمة المؤمنین علیهم السلام اینچنین میخوانیم..
✔️اصلاً مصیبتهای دیگران را در قبال بلاهایی که بر سر شما اهل بیت آمد، نمیتوان مصیبت نامید!
↩️ آن وقت همین صاحبانِ مصائبِ قیاسناپذیر، میگویند:
#لا_یوم_کیومک_یااباعبدالله...
⚠️ حواسمان جمع باشد،
مِه غلیظ احساسات🌫 چشم معرفتمان را نبندد..
⛔️مقایسه با کربلا ممنوع⛔️
#چشم_و_گوش_باز
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
🔺در زیارت جامعه ائمة المؤمنین علیهم السلام اینچنین میخوانیم..
✔️اصلاً مصیبتهای دیگران را در قبال بلاهایی که بر سر شما اهل بیت آمد، نمیتوان مصیبت نامید!
↩️ آن وقت همین صاحبانِ مصائبِ قیاسناپذیر، میگویند:
#لا_یوم_کیومک_یااباعبدالله...
⚠️ حواسمان جمع باشد،
مِه غلیظ احساسات🌫 چشم معرفتمان را نبندد..
⛔️مقایسه با کربلا ممنوع⛔️
#چشم_و_گوش_باز
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
جمالِ خیال
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد
🆔 @jamalekhial
🆔 @jamalekhial
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
🌹🌹وفاداری در صحرای ولاء و بلاء🌹🌹
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
جمالِ خیال
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد
🆔 @jamalekhial
🆔 @jamalekhial
نوشتن را هنوز نیاموخته
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه ازمادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین برآنکه چنین تربیتش کرد!
#معرفت
#حضرت_رقیه
اما #عشق را با شیر از مادر گرفته است
🍃با یک دنیا احساس کودکانه ازمادر میخواهد به جایش عریضه بنویسد
برای دختر پادشاه دلها..
👌آفرین برآنکه چنین تربیتش کرد!
#معرفت
#حضرت_رقیه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ_صوتی
#معرفت
🔘عرض ارادتِ عاشقانه و پرسوز وگداز #علامه_امینی به محضر مولایش امیرالمومنین علیهالسلام
▫️همه دنیا میگویند امینی نوکر علیاست..
✅آری؛ اینگونه بودند #عالمان_راستین
@jamalekhial
#معرفت
🔘عرض ارادتِ عاشقانه و پرسوز وگداز #علامه_امینی به محضر مولایش امیرالمومنین علیهالسلام
▫️همه دنیا میگویند امینی نوکر علیاست..
✅آری؛ اینگونه بودند #عالمان_راستین
@jamalekhial
#عالمان_راستین
#ادب #معرفت
💠 آیت الله شیخ علی صافی نقل می کند: یک وقتی ما در بیرونی منزل #آیتاللهبروجردی بودیم. آقا با عصبانیت و عجله از اندرون به طرف بیرونی آمدند. با ناراحتی گفتند: این کیست میخواند؟ نخواند. بیرونش کنید.
✅ گفتیم: مگر چه گفته؟! فرمود: مگر نشنیدید وقتی دعا می کرد اسم من را با اسم امام زمان (علیه السلام) ذکر نمود. من که هستم که اسمم با اسم شریف ایشان ذکر شود؟!
این آقا را بیرون کنید دیگر از این حرفها نزند.
📗"ما سمعت ممن رأیت" ص ۲۹۲
@feghhvosol
#ادب #معرفت
💠 آیت الله شیخ علی صافی نقل می کند: یک وقتی ما در بیرونی منزل #آیتاللهبروجردی بودیم. آقا با عصبانیت و عجله از اندرون به طرف بیرونی آمدند. با ناراحتی گفتند: این کیست میخواند؟ نخواند. بیرونش کنید.
✅ گفتیم: مگر چه گفته؟! فرمود: مگر نشنیدید وقتی دعا می کرد اسم من را با اسم امام زمان (علیه السلام) ذکر نمود. من که هستم که اسمم با اسم شریف ایشان ذکر شود؟!
این آقا را بیرون کنید دیگر از این حرفها نزند.
📗"ما سمعت ممن رأیت" ص ۲۹۲
@feghhvosol
Audio
Sheikh_Ghasem_Eslami
#کلیپ_صوتی #مصیبت_کوچه
شهید آیتالله #شیخ_قاسم_اسلامی
🍂 🍂 🍂
✳️ هربلایی سر اسلام و بشریت آمده ریشهاش #سقیفه است..
✴️ #معرفت حضرت زهرا به امیرالمومنین در میان کوچه معلوم شد...
😭😭
شهید آیتالله #شیخ_قاسم_اسلامی
🍂 🍂 🍂
✳️ هربلایی سر اسلام و بشریت آمده ریشهاش #سقیفه است..
✴️ #معرفت حضرت زهرا به امیرالمومنین در میان کوچه معلوم شد...
😭😭
Forwarded from عکس نگار
🔸نشستهام تا بیاید...
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
📌 قال العريان بن الهيثم:
كان أبی يتبدّى، فينزل قريبا من الموضع الذي كان فيه معركة الحسين.
فكنا لا نبدو إلا وجدنا رجلاً من بني أسد هناك،
فقال له: إنی أراك ملازماً هذا المكان؟! قال: بلغني أن حسينا يقتل ههنا. فأنا أخرج، لعلّی أصادفه، فأُقتَل معه.
فلمّا قتل الحسين قال أبی: انطلقوا ننظر هل الأسدي فيمن قتل؟ وأتينا المعركة، فطوفنا فإذا الأسدي مقتول!
📗فاجعة الطف (تالیف #آیتالله_سیدسعیدحکیم) ص ۱۸
🔻
🔹عریان بن هیثم میگوید: زمانی پدرم به صحرا میرفت و در حوالی مکانی بار میافکند که بعدها شهادتگاه حسین بن علی شد.
هرگاه به آنجا میرفتیم، مردی را از طایفه بنیاسد میدیدیم که در آن محل رحل اقامت افکنده و جای دیگر نمیرود.
علتش را پرسیدیم،
گفت: شنیدهام حسین بن علی در این مکان شهید میشود؛ آمدهام تا همین جا بمانم، باشد که به فیض شهادت در رکاب او نایل آیم...
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید!
گذشت تا آنکه حسین شهید شد.
پدرم گفت: بیایید برویم و ببینیم آن مرد اسدی به آرزویش رسیده یا نه!
به صحنه نبرد رفتیم و جستجو کردیم تا جسدش را در میان کشتگان یافتیم...
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید؟
↩️ به قول مرحوم کافی:
چه سعادتهایی دارند بعضیها!
▫️▫️
❓ضمنا یک سؤال:
ما هم میدانیم روزی #یوسف_گمگشته به کنعان بازمیگردد و جهان را گلستان میکند..
چقدر چشمانتظارش نشستهایم؟؟!
#عشق #معرفت #سعادت
#یاحسین #انتظار #ولی_عصر
http://Telegram.me/jamalekhial
Forwarded from اتچ بات
#فایل_صوتی #مرحوم_خبازیان
#سخنرانی #توبه #معرفت
#ولی_عصر #یاعلی
☑️حکایت جوان قصابی که به شوق دیدار مولا امیرالمومنین از شهر و دیارش به کوفه نقل مکان کرد و در کوفه ندانسته به آن حضرت جسارت نمود و وقتی فهمید چه کرده...
↩️بسیار شنیدنیست؛ از دستش ندهید!
وانگهی باید اندیشه کرد:
ما که هرروز با گناهانمان جراحتی تازه بر دل امام زمانمان وارد میسازیم، چه مجازاتی باید برای خودمان در نظر بگیریم که درخور باشد؟!
http://Telegram.me/jamalekhial
#سخنرانی #توبه #معرفت
#ولی_عصر #یاعلی
☑️حکایت جوان قصابی که به شوق دیدار مولا امیرالمومنین از شهر و دیارش به کوفه نقل مکان کرد و در کوفه ندانسته به آن حضرت جسارت نمود و وقتی فهمید چه کرده...
↩️بسیار شنیدنیست؛ از دستش ندهید!
وانگهی باید اندیشه کرد:
ما که هرروز با گناهانمان جراحتی تازه بر دل امام زمانمان وارد میسازیم، چه مجازاتی باید برای خودمان در نظر بگیریم که درخور باشد؟!
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
attach 📎
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
🔺آری اینگونه بودند #عالمان_راستین...
🌺
🌹🌺🌹🌺🌹
#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
@jamalekhial
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
🔺آری اینگونه بودند #عالمان_راستین...
🌺
🌹🌺🌹🌺🌹
#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
@jamalekhial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوان عربستانی در مجلس دامادیاش از حاضران میخواهد تا یکصدا به سیدالشهدا عرض سلام کنند و دعای سلامتی حضرت #ولی_عصر را بخوانند...
#معرفت
@jamalekhial
#معرفت
@jamalekhial
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
#عالمان_راستین #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.
✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.
❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.
🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّالها و سینه بزن.
📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66
#عالمان_راستین #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ_تصویری
#زیارت #معرفت
✳️ گریههای آتشین و نالههای پرسوز و گداز مرحوم آیت الله #حاجاقاتقی_قمی بر مزار نازدانهی سیدالشهدا #حضرت_رقیه سلاماللهعلیهما
@jamalekhial
#زیارت #معرفت
✳️ گریههای آتشین و نالههای پرسوز و گداز مرحوم آیت الله #حاجاقاتقی_قمی بر مزار نازدانهی سیدالشهدا #حضرت_رقیه سلاماللهعلیهما
@jamalekhial
🌹🌹وفاداری در صحرای ولاء و بلاء🌹🌹
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
... سپس فرمود هرکه زن همراهش هست، او را ببرد و به دست به بنی اسد بسپارد.
علی بن مظاهر عرض کرد: چرا ای آقای من؟
امام علیه السلام فرمود: چون زنان من پس از شهادتم اسیر میشوند و نمیخواهم زنان شما به اسارت بروند.
علی بن مظاهر به خیمه اش رفت؛ همسرش به احترام او از جا برخاست و به چهره اش لبخند زد.
او گفت اکنون وقت خنده نیست.
همسرش گفت ای پسر مظاهر، من شنیدم که غریبِ فاطمه در میان شما سخنرانی کرد و در پایان سخنانش سر و صدا و همهمهای برخاست و من نشنیدم چه فرمود!
علی بن مظاهر گفت: حضرت فرمود هرکه زن همراهش هست او را به دست بنی اسد بسپارد چون فردا من کشته میشوم و زنانم به اسیری میروند.
همسرش گفت: تو میخواهی چه کنی؟
پاسخ داد: برخیز تا تو را به عموزادگانت [بنی اسد] برسانم.
همسرش از جا برخاست و سرش را به عمود خیمه کوبید و گفت: به خدا قسم با من منصفانه رفتار نکردی؛
آیا دوست داری دختران پیامبر اسیر شوند و من از اسارت ایمن باشم؟!
آیا دوست داری پوشش از سر زینب کبری ببرند و پوشش من به غارت نرود؟!
آیا دوست داری گوشواره از گوش دختران زهرای اطهر بکشند و گوش من به گوشواره آراسته باشد؟!
آیا دوست داری تو در نزد رسول خدا روسفید باشی و من در پیشگاه حضرت زهرا روسیاه باشم؟!
[نه هرگز!] شما مردان ایشان را یاری میکنید و ما زنانِ ایشان را.
علی بن مظاهر گریان به نزد امام حسین علیه السلام بازگشت.
حضرت فرمود: برای چه گریه میکنی؟
عرض کرد: همسرم دست از همراهی و یاری شما بر نمیدارد.
امام حسین علیه السلام به گریه افتاد و فرمود: خدا جزای خیرتان دهد.
📕معالی السبطین ج۱ ص۳۴۰
#اصحاب #عشق
#معرفت #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
Telegram
جمالِ خیال
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد
🆔 @jamalekhial
🆔 @jamalekhial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Audio
Sheikh_Ghasem_Eslami
#کلیپ_صوتی #مصیبت_کوچه
شهید آیتالله #شیخ_قاسم_اسلامی
🍂 🍂 🍂
✳️ هربلایی سر اسلام و بشریت آمده ریشهاش #سقیفه است..
✴️ #معرفت حضرت زهرا به امیرالمومنین در میان کوچه معلوم شد...
😭😭
شهید آیتالله #شیخ_قاسم_اسلامی
🍂 🍂 🍂
✳️ هربلایی سر اسلام و بشریت آمده ریشهاش #سقیفه است..
✴️ #معرفت حضرت زهرا به امیرالمومنین در میان کوچه معلوم شد...
😭😭