درددل مادر سادات...

🔹
🔹

#لعن‌ نگفتند و گفتیم..
#تبری نکردند و کردیم..
#بغض نورزیدند و ورزیدیم...

باکی نیست؛
روزی که بانو به دادخواهی برخیزد و محشر را به ضجّه درآورَد؛
شرمنده خواهند بود...

ما حرفی نداریم تا آن روز!

عجالتاََ پای درددل مادر سادات می‌نشینیم🔻🔻





بودی اگر ـ ای شیعه ـ عزادار حسینم
گریید دو عین تو بر آن نورِ دو عینم
از برکت من بود، به جان حسنینم
خواهی که شود ذمّه‌ات آزاد ز دینم

شکرانۀ اشکی که محرّم به تو دادم
بایست که #شادی کنی امروز که #شادم


🔶


کفار، درِ خانۀ توحید ببستند
در بتکدۀ فتنه و تزویر نشستند
از بیتِ ذوی القربی، پیوند گسستند
پهلوی من و عهدِ علی هردو شکستند

هشدار که آن ظلم ز خاطر نبری تو
من نگذرم از آن دو نفر، #میگذری_تو؟!!!


🔶


روزی که سراپای من آماجِ بلا شد
نشکفته گلم رنگ خزان دید و فدا شد
هتک حرمِ محترمِ شیر خدا شد
آن شد که خدا را نتوان گفت چه‌ها شد!

نفرین ننمودم که تو نابود نگردی
امروز تو در پاسخ آن لطف چه کردی؟!


#شعر_آئینی
#مصیبت_کوچه
#تولی_و_تبری
#روز_سرور
#لعن_مقدس
#یازهرا

@jamalekhial

گر لعن عمر تو را طربناک کند

خاک قدمت ناز بر افلاک کند

چون نام عمر بَری، بر او لعنت کن

کاین غسل، از آن جنابتت پاک کند



🔴اللهم العن عمر🔴

#شعر_آئینی
#تبری
#لعن_مقدس

🌹🌹چهل شب از قتل #مفعول_مطلق ، فرزند صهاک حبشیه می‌گذرد. اجر کسانی که در این ایام به شادی اهل بیت شادی کردند، با مولا امیرالمومنین (علیه السلام)🌹🌹





خیز و رهِ خانهء مولا بگیر
مزد چهل روز تبرّا بگیر

هفت فلک باز چراغان شده
فصل خزان رفته بهاران شده

خندهء شادی به لب فاطمه‌است
#لعن عمر روی لبش زمزمه‌است

غصه و غم را ز خودت دور کن
جان و دلت را همه پر نور کن

مثل علی سفرهء دل باز کن
با پسرش درد دل آغاز کن🔻



عید شد اما اثری از تو نیست...
با خبر از ما! خبری از تو نیست...

ای ولیِ عصر؛ امام زمان!
ای سبب خلقت کون و مکان

دیدهء خلقی همه در انتظار
کز پس این پرده شوی آشکار

خیز و بکش تیغ دو سر از نیام
ای شهِ منصور، پیِ #انتقام ...

‌🌺🌺🌺

#شعر_آئینی
#تولی #تبری
#لعن_مقدس
#ولی_عصر
@jamalekhial

مدت‌هاست کتابی در راستای تضعیف اعتقادات راستین شیعی و با هدف شکستن بال #تبری به بازار آمده و در مدتی کوتاه مانند نسل برخی جانوران به تیراژی سرسام‌آور رسیده است...

نوشتار فوق، نقدی بر آن کتاب است.
چند صفحه‌اش را مطالعه کردم و دیدم متقن و علمی‌است.


#معرفی_کتاب #نقد
#لعن #لعن_مقدس
#چشم_و_گوش_باز
#دشمنان_دانا

گر لعن عمر تو را طربناک کند

خاک قدمت ناز بر افلاک کند

چون نام عمر بَری، بر او لعنت کن

کاین غسل، از آن جنابتت پاک کند



🔴اللهم العن عمر🔴



#لعن_مقدس

‍ ماه مبارک به نیمه رسیده بود.. شیخی از آن قماش که افتد و دانی گزارش منبر دو هفته ای خود را در فضای مجازی منتشر کرد..

با خواندن چکیده سخنرانیهایش بیش از همه دلم به حال مستمعانش سوخت..

یک مشت رطب و یابس را به هم بافته و نامش را گذاشته بود «دین ادب آموز و دینداران ادب گریز»! یک عنوان چرب و شیرین و فریبنده برای مردم عصری که شیفته شعارهای چرب و شیرین اند!

در کنار سخن از عموم جلوه های ادب و محکوم کردن بی ادبی ها، شدیداً به لعن و تبری تاخته بود که چه معنی دارد طلبه را از روز اول به جای ادب آموزی با تبری از دشمنان اهل بیت آشنا کنیم و از این دست حرفها...

و البته در این میان از قایم کردن اباطیلش در لابلای حق گویی هایی که عموم مخاطبان تشنه و پذیرای آنند غفلت نورزیده بود!

 

چیز تازه ای در باب برائت ستیزی نداشت؛ همان کلیشه هایی که تا آخرش معلوم است که چیست و چند می ارزد!

اما ابتکار خنده آوری که ای کاش نمی کرد، گره زدن این اباطیل با مقوله «ادب» بود..

و اما من..

همچون پس از خواندن سایر متنهای مشابه، لبخندی سرد بر لبانم نشست و با خود گفتم: «هدایت به دست خداست و ما هم موظف به توضیح واضحات و تکرار مکررات نیستیم»

اما به دو علت ناگزیر به نگارش مقاله حاضر شدم: یکی درخواست برخی از دوستان دغدغه مند، و دیگر مغالطه نوپدید آن آقا که اگر پاسخی درخور به آن داده نمی شد شاید می توانست با استفاده از ظرفیت بی اطلاعی مردمِ این روزگار، در درازمدت رنگ سخنان علمی را به خود بگیرد، و من بعد واژه والای «ادب» هم به فهرست تهدیدهای آیین مقدس تبری اضافه شود؛ «سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل/چو پر شد نشاید گرفتن به پیل».

و این گونه شد که دست به قلم شدم.. لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ..

 

اینک مقاله ای که در هفدهم ماه مبارک منتشر شد، با ویرایشی نوین تقدیم حضورتان می گردد.




#مقاله #رفع_شبهه #تبری
#لعن #لعن_مقدس

@jamalekhial