Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ فقط چند سئوال ساده كافى بود تا كل مذهب گنبدپرستى اشفته و حيران شود!
#الف) يكى گفت مطهرى بيسواد بوده و غلط كرده نوشته قاتلان حسين شيعه هستند
#ب) ديگرى نوشت آيت الله خوشوقت غلط كرده گفته رقيه وجود نداشته
#ج) آن يكى گفت منابع اهل سنت براى شيعه بى اعتبارند
#پ) اين يكى فقط از اهل سنت منبع زد چون منابع خودش ذكر نكرده بودند
#د) يكى ديگر نوشت هركسى تاريخ را بررسى سندى نكند الاغ است
#ذ) آن طرف يك استاد حوزه تمام منابع تاريخى را بررسى سند كرده است
اين همه آشفتگى و در هم ريختگى تنها ميتواند نتيجه بى در و پيكرى و خر تو خر بودن اعتقادات متوليان اين مذهب مبتذل و خرافاتى است.
@naghde_eslamm
#الف) يكى گفت مطهرى بيسواد بوده و غلط كرده نوشته قاتلان حسين شيعه هستند
#ب) ديگرى نوشت آيت الله خوشوقت غلط كرده گفته رقيه وجود نداشته
#ج) آن يكى گفت منابع اهل سنت براى شيعه بى اعتبارند
#پ) اين يكى فقط از اهل سنت منبع زد چون منابع خودش ذكر نكرده بودند
#د) يكى ديگر نوشت هركسى تاريخ را بررسى سندى نكند الاغ است
#ذ) آن طرف يك استاد حوزه تمام منابع تاريخى را بررسى سند كرده است
اين همه آشفتگى و در هم ريختگى تنها ميتواند نتيجه بى در و پيكرى و خر تو خر بودن اعتقادات متوليان اين مذهب مبتذل و خرافاتى است.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش!
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
Telegram
نقدى بر اسلام
قرمطیان «حجر الاسود» را از «خانه» جدا کردند و بر بام کعبه شدند و ناودان زرین کعبه را کندند و میگفتند:
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_اول
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه اول از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: روايت از كافي است و تمام روايات كافي صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#ب) حالا ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
#مدرك_اول
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه اول از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: روايت از كافي است و تمام روايات كافي صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#ب) حالا ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_دوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه دوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#ب) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: تمام روايات كافي موثق الصدور و صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
#مدرك_دوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه دوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#ب) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: تمام روايات كافي موثق الصدور و صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_سوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه سوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از منابع اهل سنت آورده ايم، آخوند ميگويد: اين روايت چون از كتب اهل سنت است براى ما اعتبارى ندارد چون ما روايات اهل سنت را كاملا رد ميكنيم
#ب) روايتى خودش نوشته و از كتب اهل سنت استفاده كرده است براى اثبات ادعايش
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش از روايات اهل سنت استفاده ميكند اما براى رد روايت ما ميگويد اين روايت از اهل سنت است و براى ما روايات اهل سنت هيچ اعتبارى ندارند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب و اين اثبات شيادى و بى شرافتى آخوندهاست
@naghde_eslamm
#مدرك_سوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه سوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از منابع اهل سنت آورده ايم، آخوند ميگويد: اين روايت چون از كتب اهل سنت است براى ما اعتبارى ندارد چون ما روايات اهل سنت را كاملا رد ميكنيم
#ب) روايتى خودش نوشته و از كتب اهل سنت استفاده كرده است براى اثبات ادعايش
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش از روايات اهل سنت استفاده ميكند اما براى رد روايت ما ميگويد اين روايت از اهل سنت است و براى ما روايات اهل سنت هيچ اعتبارى ندارند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب و اين اثبات شيادى و بى شرافتى آخوندهاست
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرزندان امام على نماد بى غيرتى
حسن و حسين فرزندان امام اول شيعيان پشت سر مروان نماز ميخواندند در حالى كه پس از نماز به پدرشان لعن و نفرين ميفرستاد.
#الف) علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر قال: صلّى حسن و حسين خلف مروان ، و نحن نصلّي معهم.
#ترجمه: راوى ميگويد حسن و حسين پشت سر مروان نماز ميخواندند و ما هم با آنها نماز خوانديم.
#منبع:
وسائل الشيعه آل البيت ، ج ٨ ص ٣٠١
#ب) وصلى حسن وحسين وراء مروان
#ترجمه: حسن و حسين بن على پشت سر مروان نماز ميخواندند.
#منبع:
مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، علي بن جعفر العريضي، ج ١ ص ١٤٤
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
حسن و حسين فرزندان امام اول شيعيان پشت سر مروان نماز ميخواندند در حالى كه پس از نماز به پدرشان لعن و نفرين ميفرستاد.
#الف) علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر قال: صلّى حسن و حسين خلف مروان ، و نحن نصلّي معهم.
#ترجمه: راوى ميگويد حسن و حسين پشت سر مروان نماز ميخواندند و ما هم با آنها نماز خوانديم.
#منبع:
وسائل الشيعه آل البيت ، ج ٨ ص ٣٠١
#ب) وصلى حسن وحسين وراء مروان
#ترجمه: حسن و حسين بن على پشت سر مروان نماز ميخواندند.
#منبع:
مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، علي بن جعفر العريضي، ج ١ ص ١٤٤
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu