نقد دین اسلام
644 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.51K files
9.5K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
#سند_اول
براستى كه على بن ابيطالب را بايد اسوه بى غيرتى و بزدلى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
شيخ مفيد در صفحه ٥٠ كتاب امالى(لينك) نوشته:
علی بن ابیطالب از منزل به سوی دهات نجد بیرون شد و در راه با ثابت بن قیس بن شمّاس برخورد نمود. ثابت گفت: ای ابالحسن چه شده؟ فرمود: می‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابوبکر بر فراز منبر نشسته و مشغول بیعت گرفتن از مردم است، و نه از این حمله‌ها جلوگیری می‌کند و نه محکوم می‌نماید. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو کشته شوم.
سپس با هم به مدينه بازگشتن و ديدند كه فاطمه درب خانه ايستاده است و مهاجمين نيز رفته اند.
#متن_عربى:
وخرج علي بن أبيطالب نحو العالية فلقيه ثابت بن قيس بن شماس فقال: ما شأنك يا أبا الحسن فقال: أرادوا أن يحرقوا على بيتي..
▪️ادمين:
براستى كدام انسان شرافتمند و باغيرتى چنين كارى ميكند؟
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
نسخه فارسى #سند_اول
براستى كه على بن ابيطالب را بايد اسوه بى غيرتى و بزدلى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
در نسخه ترجمه شده كتاب امالى نوشته شيخ مفيد در جلد اول صفحه ٦٢(لينك) موضوع را چنين نوشته:
علی بن ابیطالب از منزل به سوی دهات نجد بیرون شد و در راه با ثابت بن قیس بن شمّاس برخورد نمود. ثابت گفت: ای ابالحسن چه شده؟ فرمود: می‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابوبکر بر فراز منبر نشسته و مشغول بیعت گرفتن از مردم است، و نه از این حمله‌ها جلوگیری می‌کند و نه محکوم می‌نماید. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو کشته شوم.
سپس با هم به مدينه بازگشتن و ديدند كه فاطمه درب خانه ايستاده است و مهاجمين نيز رفته اند.
▪️ادمين:
همانطور كه خوانديد اين اسوه بى غيرتى و بزدلى وقتى ميفهمد كه تهديد به سوزاندن خانه اش كرده اند، همسر جوان و فرزندان خردسالش را رها كرده و به كوه زد كه خودش را نجات دهد
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️اثبات شيعه بودن قاتلان حسين(١)
#سند_اول: زحر بن قيس هذا شهد مع علي الجمل و صفين كما شهد صفين معه شبعث بن ربعي و شمر بن ذي الجوشن الضبابي ثم حاربوا الحسين يوم كربلاء فكانت لهم خاتمة سوء نعوذ بالله من سوء الخاتمة .
المصدر: في رحاب ائمة اهل ‏البيت ج١ ص٩
السيد محسن الامين الحسيني العاملي
#ترجمه:
سيد محسن امين از علماى نامدار شيعه ميگويد: زحر بن قيس از ياران على در جنگ جمل و صفين بود، همچنين شبعث بن ربعى و شمر بن ذوالجوشن الضبابى از ياران على بودند كه در كربلا با حسين جنگيدند و عاقبت بدى داشتند.
#سند_دوم: لقد نصح محمد بن حنفيه أخاه الحسين قائلا له: يا أخي إن أهل الكوفة قد عرفت غدرهم بأبيك وأخيك. وقد خفت أن يكون حالك كحال من مضى
#ترجمه: محمد بن حنفيه، به برادرش حسين توصیه کرد، و گفت: ای برادر من، قوم کوفه به خیانت خود به پدر و برادرت شناخته شده اند می ترسیدم حال روز تو هم مانند آنها شود
#نتيجه: قاتلين حسين از ياران و جنگجويان على در جنگ جمل و صفين بودند
#منابع:
لهوف از ابن طاووس ص ٣٩
مجالس عاشوراء ص ١١٥
المجالس الفاخرة ص ٧٥
منتهى الآمال ج١ ص٤٥٤
على خطى الحسين ص ٩٦
لينك منبع از كتاب بحار الأنوار مجلسى
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرار على بن ابيطالب به كوه و تنها گذاشتن همسر و فرزندانش، پس از تهديد به سوزاندن خانه اش
نسخه فارسى #سند_اول
براستى كه على بن ابيطالب را بايد اسوه بى غيرتى و بزدلى ناميد زيرا هيچ انسان باغيرتى همسر جوان و فرزندان خردسالش را در هنگام تهديد رها نميكند و به كوه فرار كند.
در نسخه ترجمه شده كتاب امالى نوشته شيخ مفيد در جلد اول صفحه ٦٢(لينك) موضوع را چنين نوشته:
علی بن ابیطالب از منزل به سوی دهات نجد بیرون شد و در راه با ثابت بن قیس بن شمّاس برخورد نمود. ثابت گفت: ای ابالحسن چه شده؟ فرمود: می‌خواهند خانه‌ام را بر من آتش بزنند و ابوبکر بر فراز منبر نشسته و مشغول بیعت گرفتن از مردم است، و نه از این حمله‌ها جلوگیری می‌کند و نه محکوم می‌نماید. ثابت گفت: هرگز دست از تو برندارم تا در راه دفاع از تو کشته شوم.
سپس با هم به مدينه بازگشتن و ديدند كه فاطمه درب خانه ايستاده است و مهاجمين نيز رفته اند.
▪️ادمين:
همانطور كه خوانديد اين اسوه بى غيرتى و بزدلى وقتى ميفهمد كه تهديد به سوزاندن خانه اش كرده اند، همسر جوان و فرزندان خردسالش را رها كرده و به كوه زد كه خودش را نجات دهد
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_اول
در كتب معتبر علماى نامدار شيعه روايتى نقل شده كه نشان از پاچه خوارى شديد امام صادق و خوردن روزه اش براى جلب رضايت خليفه ميدهد
▪️شیخ حر عاملی در ص ۱۳۲ از ج ۱۰ كتاب وسائل الشیعه (لينك صفحه) چنين آورده است: اباعبدالله(صادق) گفت: در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح وارد شدم در حاليكه ناهار می خورد، گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ گفتم: چرا اى امیرالمؤمنین؟
روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه ات را امام گفت: رفتم روزه ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى ماه رمضان است.
#متن_عربى: قال أبو عبدالله: دخلت على أبي العباس في يوم شك و أنا أعلم أنه من شهر رمضان وهو يتغدي، فقال: يا أبا عبدالله، ليس هذا من أيامك، قلت: لم يا أمير المؤمنين؟ ما صومي إلا بصومك، ولا إفطاري إلا بإفطارك، قال: فقال: ادن، قال: فدنوت فاكلت وأنا ـ والله ـ أعلم أنه من شهر رمضان.
▪️ادمين:
آيا شما به چنين فردى ميگوئيد امام معصوم يا يك چاپلوس مفتخور؟
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امام صادق براى چاپلوسى و جلب رضايت خليفه عباسى، روزه اش را ميخورد
#سند_اول
در كتب معتبر علماى نامدار شيعه روايتى نقل شده كه نشان از پاچه خوارى شديد امام صادق و خوردن روزه اش براى جلب رضايت خليفه ميدهد
▪️شیخ حر عاملی در ص ۱۳۲ از ج ۱۰ كتاب وسائل الشیعه (لينك صفحه) چنين آورده است: اباعبدالله(صادق) گفت: در روز شک که يكى از روزهاى ماه رمضان بود بر ابوالعباس سفاح وارد شدم در حاليكه ناهار می خورد، گفت: ای اباعبدالله، امروز از روزهای تو نیست؟ گفتم: چرا اى امیرالمؤمنین؟
روزه من فقط با روزه شماست و افطار من فقط با افطار شماست پس سفاح گفت: بخور روزه ات را امام گفت: رفتم روزه ام را خوردم و به خدا قسم می دانستم که يكى از روزهاى ماه رمضان است.
#متن_عربى: قال أبو عبدالله: دخلت على أبي العباس في يوم شك و أنا أعلم أنه من شهر رمضان وهو يتغدي، فقال: يا أبا عبدالله، ليس هذا من أيامك، قلت: لم يا أمير المؤمنين؟ ما صومي إلا بصومك، ولا إفطاري إلا بإفطارك، قال: فقال: ادن، قال: فدنوت فاكلت وأنا ـ والله ـ أعلم أنه من شهر رمضان.
▪️ادمين:
آيا شما به چنين فردى ميگوئيد امام معصوم يا يك چاپلوس مفتخور؟
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ ضربت خوردن على و افشاى جعليات اين داستان براى رسوائى آخوندها
#سند_اول

اثبات جعلى بودن كل داستان ضربت خوردن على در محراب با استناد به كتب معتبر خود شيعيان
▪️مسعودى، مورخ بزرگ اسلام كه از قضا شيعه هم بوده در ص ٤١٢ از جلد دوم كتاب مروج الذهب(لينك) در مورد ضربت خوردن على مينويسد:
على در بيرون فرياد ميزد و مردم را به نماز دعوت ميكرد كه ابن ملجم و همراهانش در حالى كه ميگفتند: حکم از آن خداست، نه براى تو، اى على! ابن ملجم بر فرق على زد و ضربتِ شبيب به چارچوب در خورد، امّا مجاشع بن وردان گريخت. على گفت: نگذاريد اين مرد فرار كند.
با استناد به اين سند تاريخى، مسعودی نقل میکند که:
١) على در حياط مسجد بود و نه در محراب
٢) علی پس از ضربت خوردن گفت: لا يَفوتَنَّكُمُ الرَّجُلُ، نگذاريد اين مرد بگريزد
▪️ادمين:
سئوال از آخوندهاى دروغگو و متوليان مذهب جعلى شيعه:
١) فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ را از كجايتان دراورديز؟
٢) چطور على را از حياط به محراب برديد و شمشير را بر فرقش كوبيديد؟
اين حجم از جعل و دروغ در هيچ مذهبى در دنيا وجود ندارد
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
كدام امام، كدام معجزه، كدام درمان

وقتی علی ضربه شمشیر ابن ملجم را دریافت کرد سه امام(علی، حسن و حسین) - یک برآورنده حاجات(ابوالفضل، عباس بن علی) و دخترش زینب نیز بالای سرش حاضر بودند.
حتی خود علی با آنهمه تعریف و تمجید و معجزات در کل آسمانها و زمین و کهکشانها و دنیای پس از مرگ نتوانست ذره ایی در بهبود خود اقدام و کاری انجام دهد.
به گفته مورخین علی یک هفته تا ده روز دربستر بیماری بوده است و جهت بهبود ودرمانش، فرزندانش از نعمان کلیمی( پزشک حاذق یهودی آن دوران) کمک گرفتند ولی او هم نتوانست کاری کند چون خونریزی و عفونت تمام بدنش را احاطه کرده بوده است.
این جماعت توان درمان سر شکافته پدرشان را نداشتند وهمچنان همگی شاهد مرگ پدرشان بودند و با وجود آنهمه ادعای معجزات کوچک وبزرگ، کوچکترین کاری نتوانستند بکنند.
آنوقت چگونه این افراد معجزه مےکنند؟؟ و بيماران را شفا میدهند؟؟؟
این جماعت ائمه اگر خاصیتی داشتند از خود و پدرانشان دریغ نمےکردند.
تا كى بايد به چرنديات يك مشت آخوند زالوصفت گوش داد و جيب گشادشان را پر كرد.
@Naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
كدام امام، كدام معجزه، كدام درمان

وقتی علی ضربه شمشیر ابن ملجم را دریافت کرد سه امام(علی، حسن و حسین) - یک برآورنده حاجات(ابوالفضل، عباس بن علی) و دخترش زینب نیز بالای سرش حاضر بودند.
حتی خود علی با آنهمه تعریف و تمجید و معجزات در کل آسمانها و زمین و کهکشانها و دنیای پس از مرگ نتوانست ذره ایی در بهبود خود اقدام و کاری انجام دهد.
به گفته مورخین علی یک هفته تا ده روز دربستر بیماری بوده است و جهت بهبود ودرمانش، فرزندانش از نعمان کلیمی( پزشک حاذق یهودی آن دوران) کمک گرفتند ولی او هم نتوانست کاری کند چون خونریزی و عفونت تمام بدنش را احاطه کرده بوده است.
این جماعت توان درمان سر شکافته پدرشان را نداشتند وهمچنان همگی شاهد مرگ پدرشان بودند و با وجود آنهمه ادعای معجزات کوچک وبزرگ، کوچکترین کاری نتوانستند بکنند.
آنوقت چگونه این افراد معجزه مےکنند؟؟ و بيماران را شفا میدهند؟؟؟
این جماعت ائمه اگر خاصیتی داشتند از خود و پدرانشان دریغ نمےکردند.
تا كى بايد به چرنديات يك مشت آخوند زالوصفت گوش داد و جيب گشادشان را پر كرد.
@Naghde_eslamm