Forwarded from Unclesam
◾️تشنگی روز عاشورا و دروغ روحانیون شیعه
#قسمت_دوم(آخر)
کتاب تاریخی دیگری که این داستان را تقریبا همانگونه که طبری آورده، به رشته تحریر درآورده, کتاب #تاریخ_کامل میباشد که نویسنده #ابن_اثیر میباشد و گرایشات شدید شیعی داشته و ازین بابت نمیتوان او را متهم کرد که چون سنی بوده تاریخ را تحریف کرده یا بر علیه حسین نوشته.
#ترجمه_متن روایت:
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپردهای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازهای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام #حسین به درون شد و #نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیکر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ربه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بریر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشتهام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
#منبع: تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۲، پوشینه پنجم برگ ۲۲۳۵
و اما آخرین کتاب که نقل قولش را در اینباره میآوریم, کتاب #غم_نامه_کربلا میباشد که نویسنده آن #سید_ابن_طاووس از معتبرترین علمای قرن هفتم #شیعه میباشد که در این کتاب وقایع کربلا را با حساسیت خاصی نوشته.
#ترجمه_روایت:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، #امام_حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خيمهاى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) #نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مىكرد و مىخنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مىخندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بس تگانم مىدانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
#منبع: غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م ۶۶۴ هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:۱۳۷۷ ش. ص:۱۱۹
خوب با توجه به این داستان که کتب معتبر تاریخی آن را نقل کردهاند آیا باز هم باید دروغ #روحانیون و #مداحان در مورد تشنگی روز عاشورا و بی آبی حسین و یاران و کودکانش را باور کرد ؟؟؟؟
اگر آنقدر آب بود که حسین و اطرافیانش میتوانستند موهاى زائد بدنشان را نوره بكشند، چرا این آب را به زنان و کودکان تشنه ندادند ؟؟
#پانویس:
نوره کشیدن از فرهنگ فارسی معین:
(رِ. کَ دَ) [ ع – فا. ] (مص ل .) (عا.) مالیدن نوره به بدن ، واجبی کشیدن , عملی جهت زائل کردن موهای زائد بدن
#قسمت_دوم(آخر)
کتاب تاریخی دیگری که این داستان را تقریبا همانگونه که طبری آورده، به رشته تحریر درآورده, کتاب #تاریخ_کامل میباشد که نویسنده #ابن_اثیر میباشد و گرایشات شدید شیعی داشته و ازین بابت نمیتوان او را متهم کرد که چون سنی بوده تاریخ را تحریف کرده یا بر علیه حسین نوشته.
#ترجمه_متن روایت:
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپردهای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازهای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام #حسین به درون شد و #نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیکر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ربه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بریر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشتهام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
#منبع: تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۲، پوشینه پنجم برگ ۲۲۳۵
و اما آخرین کتاب که نقل قولش را در اینباره میآوریم, کتاب #غم_نامه_کربلا میباشد که نویسنده آن #سید_ابن_طاووس از معتبرترین علمای قرن هفتم #شیعه میباشد که در این کتاب وقایع کربلا را با حساسیت خاصی نوشته.
#ترجمه_روایت:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، #امام_حسين عليه السّلام صبح زود، دستور داد خيمهاى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) #نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مىكرد و مىخنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مىخندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بس تگانم مىدانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
#منبع: غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م ۶۶۴ هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:۱۳۷۷ ش. ص:۱۱۹
خوب با توجه به این داستان که کتب معتبر تاریخی آن را نقل کردهاند آیا باز هم باید دروغ #روحانیون و #مداحان در مورد تشنگی روز عاشورا و بی آبی حسین و یاران و کودکانش را باور کرد ؟؟؟؟
اگر آنقدر آب بود که حسین و اطرافیانش میتوانستند موهاى زائد بدنشان را نوره بكشند، چرا این آب را به زنان و کودکان تشنه ندادند ؟؟
#پانویس:
نوره کشیدن از فرهنگ فارسی معین:
(رِ. کَ دَ) [ ع – فا. ] (مص ل .) (عا.) مالیدن نوره به بدن ، واجبی کشیدن , عملی جهت زائل کردن موهای زائد بدن
Forwarded from فرود فولادوند
🔴 #حسن_و_حسین در سال سوم و چهارم هجری بدنیا آمدند و در سال سی هجری برای #سرکوب و #غارت و #اسارت #نیاکانمان با #سپاه_مسلمانان به #ایرانزمین #هجوم آوردند
🔴 #آخوند های #تخم_تازی قرن ها #کشتار_علی و #کشتار_حسنین از #ایرانیان را پنهان کردند
حالا که مردم آگاه شدند، #ماله کشی بر سر #خردسال بودن آن دو #اهریمن_زاده به هنگام جنگ با #ایرانیان میکنند
سعید بن عاص در سال ۳٠ هجری از کوفه قصد تبرستان کرد و حسن و حسین و #اصحاب #راسولولا او را همراهی کردند.
(تاریخ کامل، ابن اثیر- ج۴- ص۱۶۳۷)
به دستور عثمان، عبدالله بن عامر به جنگ در #خراسان و سعید بن عاص به جنگ در #تبرستان رفتند.
حسن و حسین در سپاه سعید بن عاص بودند.
(فتوح البلدان، بلاذری- ص۴۶۸)
سعید بن عاص در سال ۳٠ هجری با همراهی حسن و حسین و یاران #رسولولا به جنگ #تبرستان راهی شدند.
(تاریخ طبری، ج۵- ص۲۱۱۶)
در سال ۳٠ هجری سعید بن عاص با همراهی حسن و حسین و جمعی از اصحاب رسول و سپاهی گران به #مازندران رفت
(تاریخ #ابن_خلدون- ج۱- ص۵۵۳)
عثمان بن عفان، عبدالله بن عامر و سعید بن عاص را که والی کوفه بود به #خراسان خواند، عبدالله بن عامر زودتر به خراسان رفت و یعید بن عاص به طبرستان حمله کرد. در این جنگ حسن و حسین همراه سعید بودند.
(مختصرالبلدان، ص۱۵۳)
در روزگار عثمان سعید بن العاص به جنگ #تپورستان رفت. حسن و حسین دو فرزند علی با او همراه بودند.
(البدء و التاریخ، ابونصر بن طاهر، ص ۸۶۸)
🔴 حسن و حسین در جنگ با ایران (در #طبرستان) شرکت داشتند (دوران عثمان، سال ۳٠ هجری)
⬇️ منابع:
- #تاریخ_طبری، ج۵- ص۲۱۱۶
- #تاریخ_کامل، #ابن_اثیر - ج۴- ص۱۶۳۷
- #فتوح_البلدان، #بلاذری- ص۴۶۸--۱۵۲-۱۸۲-۳٠۳
- تاریخ #ابن_خلدون- ج۱- ص۵۵۳
- #مختصرالبلدان، ص۱۵۲و۱۵۳
- #البدءوالتاریخ، #ابونصر_بن_طاهر، ص ۸۶۸
- #تاریخ_جرجان، حمزه بن السهمی،ص۴۷
- #امام_حسین_و_ایران
#کورت_فریشلر
(ترجمه منصوری) ص۵۲۸
- #علویان_طبرستان، #تفريظ #عبدالحسین_زرکوب نوشته #ابوالفتح_حکیمیان، ص۸۶
- #زندگانی_امام_حسین، #زین_العابدین_رهنما، ج۲، ص٣٢٦، (چاپ ١٣٤٩)
- کتاب #تاریخ_طبرستان ص۱۵۴
- #مقدمه_ای_در_اسلام_شناسی، #علی_میرفطروس
👈 و امروز خرد باخته هایی بویژه #شیعیان که هرگز تاریخ ایران و تاریخ اسلام را نخوانده اند و دینشان بطور #ارثی و #تقلیدی به آنها رسیده است بر سر و سینه میزنند برای #متجاوزان و #دشمنان #ایران..
#طبرستان_نه
#تپورستان #تبرستان
💎 پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
💎زانکه بد دردیست این خواب گران
🔴 #آخوند های #تخم_تازی قرن ها #کشتار_علی و #کشتار_حسنین از #ایرانیان را پنهان کردند
حالا که مردم آگاه شدند، #ماله کشی بر سر #خردسال بودن آن دو #اهریمن_زاده به هنگام جنگ با #ایرانیان میکنند
سعید بن عاص در سال ۳٠ هجری از کوفه قصد تبرستان کرد و حسن و حسین و #اصحاب #راسولولا او را همراهی کردند.
(تاریخ کامل، ابن اثیر- ج۴- ص۱۶۳۷)
به دستور عثمان، عبدالله بن عامر به جنگ در #خراسان و سعید بن عاص به جنگ در #تبرستان رفتند.
حسن و حسین در سپاه سعید بن عاص بودند.
(فتوح البلدان، بلاذری- ص۴۶۸)
سعید بن عاص در سال ۳٠ هجری با همراهی حسن و حسین و یاران #رسولولا به جنگ #تبرستان راهی شدند.
(تاریخ طبری، ج۵- ص۲۱۱۶)
در سال ۳٠ هجری سعید بن عاص با همراهی حسن و حسین و جمعی از اصحاب رسول و سپاهی گران به #مازندران رفت
(تاریخ #ابن_خلدون- ج۱- ص۵۵۳)
عثمان بن عفان، عبدالله بن عامر و سعید بن عاص را که والی کوفه بود به #خراسان خواند، عبدالله بن عامر زودتر به خراسان رفت و یعید بن عاص به طبرستان حمله کرد. در این جنگ حسن و حسین همراه سعید بودند.
(مختصرالبلدان، ص۱۵۳)
در روزگار عثمان سعید بن العاص به جنگ #تپورستان رفت. حسن و حسین دو فرزند علی با او همراه بودند.
(البدء و التاریخ، ابونصر بن طاهر، ص ۸۶۸)
🔴 حسن و حسین در جنگ با ایران (در #طبرستان) شرکت داشتند (دوران عثمان، سال ۳٠ هجری)
⬇️ منابع:
- #تاریخ_طبری، ج۵- ص۲۱۱۶
- #تاریخ_کامل، #ابن_اثیر - ج۴- ص۱۶۳۷
- #فتوح_البلدان، #بلاذری- ص۴۶۸--۱۵۲-۱۸۲-۳٠۳
- تاریخ #ابن_خلدون- ج۱- ص۵۵۳
- #مختصرالبلدان، ص۱۵۲و۱۵۳
- #البدءوالتاریخ، #ابونصر_بن_طاهر، ص ۸۶۸
- #تاریخ_جرجان، حمزه بن السهمی،ص۴۷
- #امام_حسین_و_ایران
#کورت_فریشلر
(ترجمه منصوری) ص۵۲۸
- #علویان_طبرستان، #تفريظ #عبدالحسین_زرکوب نوشته #ابوالفتح_حکیمیان، ص۸۶
- #زندگانی_امام_حسین، #زین_العابدین_رهنما، ج۲، ص٣٢٦، (چاپ ١٣٤٩)
- کتاب #تاریخ_طبرستان ص۱۵۴
- #مقدمه_ای_در_اسلام_شناسی، #علی_میرفطروس
👈 و امروز خرد باخته هایی بویژه #شیعیان که هرگز تاریخ ایران و تاریخ اسلام را نخوانده اند و دینشان بطور #ارثی و #تقلیدی به آنها رسیده است بر سر و سینه میزنند برای #متجاوزان و #دشمنان #ایران..
#طبرستان_نه
#تپورستان #تبرستان
💎 پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
💎زانکه بد دردیست این خواب گران