نقد دین اسلام
615 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.47K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_اول

#قسمت_ششم

#مورخین_اسلامی ولی باید زمان حمله‌ی ابرهه را با تقویم مشخص می‌کردند، یعنی می‌گفتند که ابرهه در چه زمانی به #مکه حمله کرد. طبق محاسبات مورخین اسلامی، سال تولد محمد بر اساس قصه «اصحاب پیل» یا عام‌الفیل برابر است با سال ۵۷۰ میلادی. به عبارتی ابرهه حبشی در سال ۵۷۰ میلادی به مکه حمله کرد و این هم در یک روز دوشنبه که برابر با ۱۲ ربیع‌الاول بود اتفاق افتاد.
حال ببینیم که اسناد تاریخی درباره‌ی #ابرهه و حمله او به کعبه چه می‌گویند.
نخستین بار نینا پیگولوسکایا در سال ۱۹۶۴ در اثرش به نام «اعراب، حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده‌های چهارم- ششم میلادی» به این موضوع اشاره کرد. او می‌نویسد: «کتیبه‌ی Ry۵۰۶ بر صخره‌ای نزدیک چاه مریغان واقع در ۱۳۰ کیلومتری شمال حَمّه و ۱۷۰ کیلومتری جنوب شرقی بیشه نقر شده است. مریغان بر سر راهی قرار دارد که از جنوب شبه جزیره‌ی عربستان به مکه منتهی می‌گردد.
کتیبه که با نام ملک ابرهه نقر شده به تاریخ سال ۶۲۲ گاهنامه‌ی حمیری، مطابق ۵۴۷ میلادی است. هدف ابرهه از این لشکرکشی، سرکوبی و تابع کردن قبایل معد و بنی‌عامر بود که سر ز به شورش برداشتند. بنا بر متن کتیبه، معدیان نه تنها با لخمیان رابطه‌ای نزدیک داشتند، بلکه تابع حیره بودند.»(۷)
در تأیید پژوهش پیگولوسکایا، احسان یارشاطر حدود چهار دهه بعد می‌نویسد:

«به گفته‌ی پروکوپیوس (Persian Wars I.XX ۱-۱۳) چند سالی پیش از سال ۵۳۱ میلادی پادشاه حبشه، به تشویق یوستی‌نیان (Justinian) امپراتور بیزانس و برای دفاع از همدینان مسیحی خود، که مورد آزار مشرکان و یهودیان یمنی بودند، جنوب یمن را اشغال کرد، پادشاه آنجا را کشت و دست‌نشانده‌ای را به جای او گمارد.
اما این دست‌نشانده مجبوبیت نیافت و نتوانست شورش علیه خود را فرونشاند. ابرهه (که ظاهراً شکل حبشی ابراهیم استAbraha – ) جانشین او شد که به گفته‌ی پروکوپیوس اصلاً برده‌ی بازرگانی بیزانسی بود. در کتیبه‌ای که یادگار‌ِ پایان یافتن تعمیرات سد مأرب است، ابرهه ادعا می‌کند نمایندگانی از دربارهای حبشه، بیزانس، ایران، حیره و غسان به حضور وی بار یافته‌اند. یوستی‌نیان او را تشویق کرد که به حیره حمله کند، اما او از روی احتیاط جز تظاهر به این کار اقدامی نکرد. (Procopius, Persian Wars I.XX ۱۳) اما به قبیله‌ی مَعدّ در مرکز عربستان حمله کرد، که تابع پادشاه لخمی حیره، عمرو بن منذر سوم، بود.» یارشاطر نتیجه‌گیری می‌کند که: «احتمالاً همین لشکرکشی به شمال برای مقابله با سپاه حیره است که در سوره ۱۰۵ قرآن درباره‌ی حمله به مکه و وسیله‌ی “اصحاب الفیل” به منظور ویران کردن کعبه بازتاب یافته است.»(۸)
همین داستان بی‌پایه و اساس #ابن_اسحاق بعدها از سوی سیره‌نویسان و راویان اسلامی با هزاران «شاهد» جعلی دیگر شاخ و برگ داده می‌شود و امروزه همه‌ی مسلمانان بر این باور هستند که محمد در سال فیل، در ۱۲ ربیع‌الاول به دنیا آمد و این روز، یک روز دوشنبه بود. البته طبری از اقوالی که گویا از «#ابن_عباس» ساختگی به او رسیده بود می‌نویسد:
«از ابن عباس روایت کرده‌اند که پیامبر خدا به روز دوشنبه تولد یافت و روز دوشنبه مبعوث شد و روز دوشنبه #حجرالاسود را به جا نهاد و روز دوشنبه به قصد هجرت از مکه بیرون شد و روز دوشنبه به مدینه رسید و روز دوشنبه از جهان در گذشت.» (۹)
شاید چنین داده‌های پرمعجزه‌ای با کفِ خرد مردمان آن روزگاران سازگار بود ولی برای خرد انسان امروزی بسیار پرسش‌برانگیز است. به هر رو، ما به عنوان «نبیرگان ابن هشام» [مزدک بامدادان] برای ورود به جهان مدرن هیچ راهی به جز بازخوانی تاریخی- انتقادی از این روایات و احادیث نداریم.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟

#قسمت_چهارم

اما این قرآن عربی و مناجات نامه عربی برخلاف ادعا چندان هم برای اعراب روشن نبود و کلماتی در آن وجود دارد که هنوز هم معنایش را هیچ عرب زبانی نمی‌داند و مفسرین تنها به حدس و گمان و احادیث نامعتبر بسنده می‌کنند.
این موضوع در قرآن نیز اعتراض شده است:
و نيك می‏دانيم كه آنان میگويند جز اين نيست كه بشرى به او می‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او میدهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است. (سوره نحل / ایه ١٠٣)
پس بخشی از قرآن احکامی‌است که در مدینه خطاب به مسلمانان و علیه کافران و منافقین داده شده و ما آنرا "احکام" نامیدیم و بخشی نیز مناجات نامه‌های عربی هستند که قسمت هایی از آن را می‌توان در سوره های شعر گونه آخر #قرآن یافت و ما آنرا "قرآن عربی" نامیدیم.
اما همچنین در متن صحبت از کتاب رازآمیزی به نام #فرقان نیز می‌شود:

#متن_عربى: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ ... (سوره بقره/ ایه ١٨٥ )
#ترجمه : ماه رمضان است كه قرآن براي راهنمائي مردم و نشانه ‏هاي هدايت و فرق ميان حق و باطل در آن نازل شده (ترجمه مکارم شیرازی)
#متن_عربى: تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا (سوره فرقان/ ایه ١)
#ترجمه : بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهنده‏ اى باشد
مفسرین قرآن، #فرقان را کتاب جدا کننده حق از باطل تفسیر کرده‌اند.
#ابن_عباس می‌گوید که فرقان همان تورات است و این دو تنها در نام و ظاهر با هم متفاوت هستند. در آیات (سوره بقره/ ایه ٥٣) و (سوره انبیا/ ایه ٤٨) به وضوح گفته می‌شود که فرقان کتابی است که بر موسی نازل شده است.
البته در متن قرآن، کلمه تورات و انجیل نیز ذکر شده است و گاهی به تورات ام الکتاب نیز گفته شده است.
اما برای من روشن است که فرقان کتابی است که بخشی از عهد عتیق (اسفار یا پنج کتاب اولی که به موسی نسبت داده می‌شود) در آن گنجانده شده و به صورت بخش های مجزا (فرق) در آمده است و در واقع فرقان به معنای کتابی است بخش بندی شده و نه جدا کننده حق از باطل. این بخش ها چه هستند؟
این بخش بندی‌ها همان حروف مقطعه ای هستند که در ابتدای سوره ها آمده است. در گذشته نزد یهودیان و مسیحیان رسم بر این بود که به جای استفاده از اعداد، برای شماره گذاری از حروف استفاده کنند.
(جدول را در ادامه پُست ببينيد)

ادامه دارد ....

https://t.me/naghde_eslamm/30117
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ اسماء الله الحسني، صفاتى براى الله يا نام بتهاى عرب ؟
#قسمت_پنجم

▪️چگونگى ورود نام الرحمن به اسماء الحسنى
امّا در مورد اسم #الرحمن باید گفت زمانی که #محمّد اين نام را بعنوان يكى از نامهاى الله ذکر کرد اهل قریش وى را به #شرك متهم کردند به اين دليل كه الرحمن نام یکی از الهه های دیگری بود که غیر از الله بود و اكنون محمد، الرحمن را يكى از اسماء الله الحسنی خطاب كرده بود.
#قرطبی در كتاب تفسیر خود در جلد دهم صفحه ٣٤٣ و همچنين تمامى مفسرین قرآن داستانی را در ذیل آیه زیر به طور مشابه بیان می کنند
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾
#ترجمه: بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را، هر كدام را بخوانيد براى او نامهاى نيكوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهسته‏ اش مكن و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى- (۱۱۰) سوره الأسراء
مفسّرین گفته اند سبب نزول این آیه در این بود که مشرکین شنیدند که محمد می گوید یا الله و یا رحمن پس در واکنش به این کار محمد گفتند محمد ما را به الهه یکتا دعوت می کند در حالی که او در دعایش نام دو الهه را ذکر می کند.
#ابن_عباس و مکحول می گویند حضرت رسول شبی تهجد می کرد و در دعاهایش یا رحمن و یا رحیم گفت.مردی از مشرکین کلمه رحمن را که شنید فوراً نام فردی از منطقه یمامه که اسمش رحمن بود برایش تداعی شد.
این شخص گفت چرا محمد رحمن یمامه را می خواند لذا آیه ١١٠ اسراء نازل شد که بیانگر آن باشد که الله و رحمن دو اسم واحد هستند. از فحوای کلام قرطبی به نقل ابن عباس بعید است که مقصود از رحمن مرد یمامه ای باشد زیرا آن فرد با شنیدن دعای محمد تداعی دو الهه را در دعا می کند.
معقول تر آن است که #الرحمن نام الهه ای در بخشی از سرزمين محل سكونت اعراب یا حداقل منطقه یمامه باشد.
این فرضیه مطابق تر است با اقتباس نام الهه های صنمی و الصاق آن ها به نام الله، چنانچه قرطبی در كتاب تفسیرش و در جلد ١٠ صفحه ٣٤٣ در ادامه تفسیر آیه بالا ذکر می کند که کلمه الرحمن خاصه برای اهل مکه الهه ای ناشناس بوده است.
#قرطبی در ادامه مينويسيد:
وَقِيلَ: كَانُوا يَكْتُبُونَ فِي صَدْرِ الْكُتُبِ: بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، فَنَزَلَتْ" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَكَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ" فَقَالَ الْمُشْرِكُونَ: هَذَا الرَّحِيمُ نَعْرِفُهُ فَمَا الرَّحْمَنُ، فَنَزَلَتِ الْآيَةُ.
#ترجمه:
همچنین گفته شده است که عرب ها در بالای مکاتبات خود می نوشتند بِاسْمِكَ اللَّهُمَّ، پس این آیه نازل شد" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ "مشرکین به محمد گفتند این رحیم را ما می شناسیم ولی رحمن را خیر پس این آیه نازل شد.
باز قرطبی در ادامه می افزاید که #یهودیان گفتند اسم هایی را که در قرآن در مورد خدا می شنویم در #تورات هم زیاد آمده است.

ادامه دارد.....

https://t.me/naghde_eslamm/33111
💥غزوه بني نضير (قسمت چهارم)

🌴 دستور به قطع درختانِ نخل توسطِ الله برای پیشبرد دینِ صلح و انسانیت😏

مَا قَطَعْتُم مِّن لِّينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ (حشر/5)

⚡️ ترجمه:
آنچه درخت ‏خرما بريديد يا آنها را [دست نخورده] بر ريشه ‏هايشان بر جاى نهاديد به فرمان الله بود تا نافرمانان را خوار گرداند.

⚡️پیغمبر گفت: یهودیان می‎خواستند مرا بکشند (توهم توطئه) و خدای به من خبر داد، بگویید #محمد_بن_مسلمه بیاید. و چون محمد بن مسلمه بیامد بدو گفت: پیش یهودیان رو و بگو شما که سر خیانت داشتید از دیار من بیرون شوید و دیگر اینجا ساکن نباشید.

⚡️ و چون محمد بن مسلمه پیش یهودیان رفت و گفت که پیغمبر می‌گوید از دیار وی بروید، گفتند: ای محمد! هرگز گمان نمی‌کردیم که یکی از مردم اوس(قبیله‌ی محمد بن مسلمه) چنین پیامی را برای ما بیاورد.

⚡️محمد بن مسلمه گفت: دلها دگرگون شده و اسلام پیمانها را از میان برده است.(يعنی اسلام پایبند به هیچکدام از پیمان نامه ها نیست)

⚡️پس از آنکه پیغمبر خدا سوی مدینه حمله برد و مدت پانزده روز آنها را محاصره کرد آنگاه صلح شد که جانهایشان محفوظ ماند و مال و سلاحشان از آنِ پیغمبر باشد.

⚡️#ابن_عباس گوید: پیغمبر نضیریان را پانزده روز محاصره کرد و به سختی افتادند و تسلیم شدند و پیغمبر مقرر داشت که جانهایشان محفوظ بماند و سرزمین خود را ترک کنند و سوی اذرعات شام روند و به هر سه نفرشان یک شتر و یک مشک داد.

#زهری گوید: پیغمبر مقرر داشت که هرکدام بار یک شتر ببرند اما سلاح نبرند.

#ابن_اسحاق گوید: جمعی از بنی عدف بن خزرج از جمله عبدالله بن ابی بن سلول و ودیعه بن ابی قوقل و سوید و داعس کس پیش نضیریان فرستادند که بمانید و تسلیم مشوید که ما شما را رها نمی‌کنیم، اگر جنگ کنید همراه شما جنگ می‌کنیم و اگر بروید همراه شما هستیم، یهودیان منتظر ماندند اما از آنها کاری ساخته نشد و خدا ترس در دل یهودیان انداخت و از پیغمبر خواستند که جانهایشان محفوظ ماند و بروند و به قدر یک بار شتر از اموال خویش ببرند، بجر سلاح.

⚡️یهودیان بنی نضیر خانه هایشان را ویران کردند و به زور شمشیر مجبور به مهاجرت شدند. عده ای از بزرگان از جمله: #سلام_بن_ابی_الحقیق و #حیی_ابن_اخطب به منطقه ی #خیبر عزیمت کردند و مردم آن منطقه مطیع ایشان شدند.