نقد دین اسلام
620 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.48K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_نوزدهم

#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود می نویسد چه بگویم؟ مگر با کلمات میتوان از علی سخن گفت، على خود محمد دیگری است. شگفت اینکه در سیمای علی محمد را نمایان تر میتوان دید ؟
#منبع: دفتر سیمای محمد نوشته علی شریعتی برگ ۵۸۲)
در حاشيه بر ۲۳ سال و طبری چنین آمده است وعلى سنگدلی خود را در سربریدن اسیران بنی قریظه و خیبر و چهار سال رهبری و جنگ و برادرکشی بدرستی نشان داد
#منبع: حاشیه بر ۲۳ سال برگ ۲۴۲ - تاریخ طبری برگ ١٣٧٣)
زمانیکه #عبدالله_بن_ملجم را پس از کوبیدن شمشیر زهرآلودش بر سر نسبتاً مبارك آن امام همام پیش او بردند پرسید چرا این کار را کردی وی پاسخ داد بس که تو خونهای مردمان ريختی
طبرى ميگويد :
چون ابن ملجم را بیاوردند على گفت: «ای دشمن خدا مگر با تو نیکی نکرده بودم؟»
گفت: «چرا»
گفت: « پس چرا چنین کردی؟»
گفت: « شمشیرم را چهل صبحگاه تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین مخلوق خویش را با آن بکشد.»
#منبع: تاريخ طبرى جلد ششم ترجمه ابوالقاسم پاينده صفحه ٢٦٨٤
#متن_عربى: وثم قال: أي عدو الله، ألم أحسن إليك! بلى، قال: فما حملك على هذا؟ قال: شحذته أربعين صباحا و سألت الله أن يقتل به شر خلقه
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١٤٥
http://lib.efatwa.ir/47196/5/145
#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود چنین آورده است أنا النبي السيف، به معناى اینست که من پیغمبر شمشیر کشان هستم که با زبان ساده میشود پیغمبر غداره کشان و آدم کشان
#منابع: برگ ۲۵۰ از دفتر حاشیه بر ۲۲ سال برداشت از برگ ۸۰ دفتر سیمای محمد، علی شریعتی)
#مولوى نيز با اين بيت ميفهماند شخصى كه پيامبر شمشير است افرادش نيز دائماً در جنگ و آدمكشى مستمر بايد باشند:
چون نبي السيف بوده آن رسول / امت او صفدرانند و فحول
در روايت #صحيح_بخارى نيز خود #محمد ميگويد
من پيشاپيش قيامت همراه با شمشير فرستاده شده ام تا الله يگانه و بدون شريك پرستش گردد موفقيت من زير سايه شمشيرم است و خوارى و ذلت بر مخالفانم مقرر گرديده است
#متن_عربى: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: بعثت بين يدي الساعة بالسيف حتى يعبد الله وحده لا شريك له وجعل رزقي تحت ظل رمجي و الصغار على من خالف أمري
#منبع: مسند أحمد بن حنبل به تحقيق احمد شاكر ج ٤ ص ٥١٥
http://lib.efatwa.ir/45399/4/515

در دفتر پیامبر نوشته رهنما و #منتهی_الامال قمی آمده که على با فرود آوردن یک شمشیر چنان بر سر طلحه نواخت که مغزش بر زمین افتاد
#منبع: برگ ٧١٦ دفتر رهنما و برگ ٦٠ پوشينه يكم منتهى الأمال قمی)
و در نهج البلاغه میگوید بخدا از کودکی شمشیر میزدم تا امروز که پیر شده ام
#منبع: نهج البلاغه برگ ١٠٢).
آیا در جایی پیدا می کنید که دانشگاه و بیمارستانی ساخته است؟
آیا شناسایی خدای توانا نیاز به راهنمایی داشت یا کشتار و تاراج و برده گیری؟
در یکی از گردنه ها علی و زبیر در کنار چشمه آبی کمین کردند دو مرد و یک شترسوار را که برای آب آمده بودند دستگیر کردند و نزد محمد بردند چون آنان ایستگاه کاروانیان را نشان نمیدادند به اندازه ای در دست علی و زبیر شکنجه شدند تا ناگزیر به اعتراف گرديدند
#منبع:دفتر پیامبر نوشته رهنما برگهاى ٦٧٨ - ٦۸۰ ).
#على بدستور #محمد مردی بنام مقداد را سر برید
#منبع: دفتر اسلام شناسی علی شریعتی برگ ١٦٣)

ادامه دارد .....
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_سى_ام

در واقع بریده از #علی متنفر بود زیرا علی #زنى را از میان غنائم بیرون کشیده بود و در حضور دیگران و قبل از تقسيم غنايم به او تجاوز نمود.
در #صحيح_بخارى آمده است:
محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که: رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را بگیرد) و من از دست #علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری #تماس_جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، «آیا این را نمیبینی؟» (#تجاوز_علی به برده را).
وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، «ای بریده آیا از علی متنفّری؟» گفتم «آری»، پیامبر گفت «از او متنفّر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است»
(سهم على از تجاوز به يك زن بينوا بيشتر است)
#متن_عربى: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا رَوْحُ بْنُ عُبَادَةَ، حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سُوَيْدِ بْنِ مَنْجُوفٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُرَيْدَةَ، عَنْ أَبِيهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: بَعَثَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا إِلَى خَالِدٍ لِيَقْبِضَ الخُمُسَ، وَكُنْتُ أُبْغِضُ عَلِيًّا وَقَدِ اغْتَسَلَ، فَقُلْتُ لِخَالِدٍ: أَلاَ تَرَى إِلَى هَذَا، فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَكَرْتُ ذَلِكَ لَهُ، فَقَالَ: «يَا بُرَيْدَةُ أَتُبْغِضُ عَلِيًّا؟» فَقُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «لاَ تُبْغِضْهُ فَإِنَّ لَهُ فِي الخُمُسِ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ»
#منبع: صحيح البخاري ، كتاب المغازي، باب بعث علي بن أبي طالب عليه السلام وخالد بن الوليد رضي الله عنه إلى اليمن قبل حجة الوداع
لينك از سايت اسلام ويب:
https://www.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=146&pid=102153&hid=4028
اين خوله مادر محمد بن حنيفه و دختر جعفر حنفيه بود و چون کنیزی خریداری شده بود محمد را علی به فرزندی قبول نداشت به نام مادرش #حنفیه نامیده شده است
ومحمد بن على بن ابى طالب الاكبر، وأمه الحنفيه خوله بنت جعفر بن قيس بن مسلمه بن ثعلبة بن يربوع بن ثعلبة بن الدول بن حنيفة بن لجيم بن صعب بن على بن بكر بن وائل، وقيل: انها كانت من سبى اليمامه، فصارت منه الى على بن ابى طالب ع.
#منبع: تاريخ الطبري ج ١١ ص ٦٢٨
http://lib.efatwa.ir/47196/11/628
در جاى ديگر #علی کنیزی را که از آن خوشش آمده بود از خالد بن وليد خریداری کرد و نام او صهبا ام حبيب بود كه در جنگهاى رده اسير شده بود
#متن_عربى: أم حبيب الصهباء التغلبية سبية سباها خالد في الردة فاشتراها علي
ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى نویسنده : الطبري، محب الدين جلد : ١ صفحه : ١١٧
http://lib.efatwa.ir/44815/1/117
صهبا كه بعد توسط على از خالد خريدارى شد مادر عمر الأكبر و رقيه دو فرزند على بود كه در ناحيه عين التمر اسير مسلمانان گشته بود.
رجوع شود به #كتاب_الطبقات_الكبرى ناشر: دارالكتب العلميه-بيروت، جلد چهارم، صفحه ١٤
لينك صفحه در مكتبة الشامله:
http://shamela.ws/browse.php/book-1686#page-681

همچنين از بخش پنجم سفارشنامه علی در #نهج_البلاغه بر حسن آمده است كه همه #کنیزانی که از من #حامله هستند بخشیدم به فرزندانیکه از من در شکم خود دارند(نامه ٢٤ نهج البلاغه) كه از اين نامه نتيجه ميگيريم كه على داراى بردگانى بوده است كه به او #سرويس_جنسى ميداده اند(يعنى تجاوز به حقوق انسانها تحت عنوان كنيز و برده ساختن آنها)
#منبع: #منتهی_الامال_قمی پوشینه یکم برگ ۱۸۵
حسن پسر علی میگوید بخدا قسم پدرم از دنیا رفت دیناری باقی نگذاشت جز چهارصد در هم که میخواست با آن خادمی برای اهل خود خریداری کند.
با این همه بن مایه های #زنده_کشتار و #تاراج گری اگر کسانیکه دست به چنین کارهای نادرستی زده اند تبهکار نباشند و بیگناه بدانیم، پس گناهکار رویداد های غم انگیز باید خود كشته شدگان و تاراج شدگان را بدانيم.
💥(اين موجود خونخوار همان است كه آخوندهاى شيعه او را به مانند خدا مقدس جلوه ميدهند)

ادامه دارد .....