نقد دین اسلام
616 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.47K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_سوم

#قسمت_پنجم

#شک‌ها و پرسش‌ها
#ابن_اسحاق ادعا می‌کند که در زمان خسرو پرویز فردی به نام «باذان» مرزبان یمن بود که با محمد رابطه‌ی مستقیم داشت و پس از آن که می‌بیند پیش‌گویی پیامبر درباره‌ی خسرو پرویز درست از آب در آمد، به اسلام می‌گرود [یعنی در سال ۶۲۸ میلادی].
این بدین معناست که ایرانیان از زمان #خسرو_پرویز از دینی نوین به نام اسلام آگاهی داشته‌اند. اگر واقعاً چنین است، پس چرا هیچ مدرک و سند تاریخی نه در #یمن و نه در #ایران ساسانی در این باره پیدا نشده است. زرین‌کوب که اساس روایات اسلامی را پذیرفته بود، می‌نویسد:
«#یزدگرد_سوم در دومین سال سلطنت خویش در مرزهای غربی و مجاور تختگاه خویش با تهدید اعراب - تاخت و تاز سرکرده‌های قبایل - درگیری پیدا کرد که این بار محرک آن‌ها نشر آیین تازه‌ای به نام اسلام در بین اقوام مجاور بود. تا آن زمان بیست و پنج سالی از پیدایش اسلام در سرزمین اعراب می‌گذشت و تیسفون هنوز تقریباً چیزی در این باب نشنیده بود- یا جدی نگرفته بود.» (۸)
خواننده فوراً متوجه می‌شود که روایت ابن اسحاق ساختگی است. اگر «باذان» مرزبان یمن یعنی یکی از سرزمین‌های مهم تحت کنترل ایران، به اسلام گرویده بود، چگونه ممکن است که پایتخت ساسانی یعنی تیسفون «هنوز تقریباً چیزی در این باب [یعنی اسلام] نشنیده» باشد؟ یا «آن را جدی نگرفته باشد؟» خوب توجه شود! یک بخش بزرگ از قلمروی یک امپراتوری از کنترل خارج می‌شود و پایتخت امپراتوری پس از چند سال هنوز از این «جدایی» آگاه نیست یا آن را «جدی نمی‌گیرد؟» این ادعا با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست!
از سوی دیگر، هر کس می‌تواند پس از روی دادن یک حادثه ادعا کند که من سال‌ها پیش این واقعه را پیش‌گویی کرده بودم. چگونه می‌توان درستی تا نادرستی این ادعا را آزمود؟ ابن اسحاق پس از ۱۵۰ سال به سادگی می‌تواند بگوید که #محمد، قتل خسرو پرویز توسط پسرش را پیش‌گویی کرده بود. آیا این ادعا آزمون‌پذیر است؟
البته راویان اسلامی در نوشتن #سیرت_رسول‌الله دچار تناقضاتی شده‌اند که نشانگر ساختگی بودن آن‌هاست.
ابن اسحاق از یک سو ادعا می‌کند که «پیامبر پیش‌گویی کرده بود که #کسرا توسط پسرش به قتل می‌رسد» ولی از سوی دیگر، ادعا می‌شود که رسول‌الله به او نامه نوشته تا به اسلام بگرود [درست همان سالی که باید به قتل برسد!]. زرین‌کوب می‌نویسد:
«گویند [پیامبر اسلام] در اوایل سال هفتم نامه‌هایی به بعضی امراء عرب و هم به حاکم مصر و به امپراتور بیزانس و نجاشی حبشه و نیز به خسرو پرویز پادشاه ایران فرستاد. مضمون نامه آنکه اسلام آورند و او را به پیغامبری بشناسند.» (۹)
اوایل سال «هفتم هجری» برابر است با ۶۲۸ میلادی، یعنی سالی که خسرو پرویز پس از شکست بزرگ در نینوا متواری شده بود و اندکی بعد دستگیر و به قتل می‌رسد.
سرانجام معلوم نمی‌شود که ما داستان پیش‌گویی را بپذیریم یا داستان «دعوت به اسلام» را! از سوی دیگر، نامه‌ی پیامبر اسلام در اسناد حبشی، بیزانسی و ایرانی یافت نشده‌اند. در حقیقت، هیچ سرنخی وجود ندارد که ما بتوانیم بگوییم: شاید یک «جو حقیقت» در این ادعا نهفته است. البته مانند همیشه مسلمانان مدعی هستند که مدارک از بین رفته‌اند. یعنی ما چاره‌ای به جزو پذیرفتن حرف‌های ابن اسحاق نداریم!

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535