Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم
#قسمت_اول
#ابن_اسحاق یا هیأت تحریریهای که زیر این نام زندگینامهی «رسولالله» را نوشت، نخستین فرد/ نهادی است که چنین الگویی از زندگیِ «#پیامبر_اسلام» ارایه داده است. نوشتهی ابن اسحاق از طریق ابن هشام به ما رسیده است و سپس همهی حدیثنویسان و روایتنویسان اسلام با آوردن هزاران شاهد جدید این الگوی بنیادین (پارادیم) را برای زندگی «پیامبر اسلام» شاخ و برگ دادند.
به گونهای که طی حدود ۸۰ سال، یعنی از زمان ابن اسحاق تا #ابن_سعد، «شاهدها» به حدود ۴۰۰۰ نفر افزایش مییابند [مزدک بامدادان]. اگرچه فردی مانند #مالک_ابن_انس، بنیانگذار فقه مالکی، ابن اسحاق را «دروغگو» و «دجال» مینامد، ولی ایراد او به ابن اسحاق نه پیرامون داستانهای تخیلی و پرمعجزهی ابن اسحاق پیرامون محمد بلکه به دلایل سیاسی یعنی آن دعوای خانوادگی است که سرانجام در تاریخنگاری اسلامی به تفکیک «#بنی_امیه» و «#بنی_عباس» انجامید. در بخشهای بعدی نشان داده خواهد شد که بنی امیه و بنی عباس برخلاف گزارشات «تاریخ نگاران» اسلامی نه از دو تیره که از یک تیره یا درستترگفته شود از یک خانواده بودهاند. این تفکیک تباری و چسباندن «عباسیان» به عموی پیامبر اسلام، ابن عباس، خاستگاه این ستیزها بوده است.
اسلامی که ما امروز میشناسیم، اسلام روایات اسلامی است که در زمان عباسیان شکل نهایی خود را یافت. خلفای عباسی سرانجام موفق شدند از طریق همین روایات هم مشروعیت خود را رقم بزنند - از طریق چسباندن خود به «ابن عباس» ساختگی- و هم حاکمان پیشین خود (به اصطلاح «بنیامیه») را نامشروع جلوه دهند. هماکنون - همانگونه که حاکمان عباسی میخواستند- قطبنمای مسلمانان جهان اساساً احادیث و روایات اسلامی میباشد و نه #قرآن.
میتوان با صدها نمونه نشان داد که «اسلام» یا «دینی» که در قرآن نهفته است با اسلام روایات اسلامی ناسازگار است: از مسئلهی #حجاب تا #شرابخواری، تا نمازهای پنجگانهی مسلمانان (در قرآن فقط از سه بار نماز سخن رفته) تا #سنگسار و #ختنه و غیره؛ یعنی از موضوعات اجتماعی (شریعت) تا موضوعات ناب دینی.
#یادآوری:
در بخش پیشین نشان داده شد که سال تولد پیامبر اسلام، ۵۷۰ میلادی، با یافتههای باستانشناسی سازگار نیست؛
زیرا از یک سو ابرهه هیچ گاه به #مکه حمله نکرد و از سوی دیگر، در سال ۵۷۰ که یمن به دست ایرانیان افتاد دیگر ابرههای وجود خارجی نداشت که بخواهد به مکه حمله کند. همچنین دیدیم که ابن اسحاق در داستان خود با جایگزین کردن #عبدالمطلب (پدر بزرگ پیامبر) به جای ابراهیم و پدر پیامبر (عبدالله) به جای اسماعیل، یک بار دیگر اسطورهی قربانی کردن فرزند را بازنویسی کرده و بدین ترتیب تبار پیامبر را از بتپرستان جدا میسازد و به طور غیرمستقیم آنها را پیش از آغاز اسلام به مسلمانی ارتقا میدهد.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_اول
#ابن_اسحاق یا هیأت تحریریهای که زیر این نام زندگینامهی «رسولالله» را نوشت، نخستین فرد/ نهادی است که چنین الگویی از زندگیِ «#پیامبر_اسلام» ارایه داده است. نوشتهی ابن اسحاق از طریق ابن هشام به ما رسیده است و سپس همهی حدیثنویسان و روایتنویسان اسلام با آوردن هزاران شاهد جدید این الگوی بنیادین (پارادیم) را برای زندگی «پیامبر اسلام» شاخ و برگ دادند.
به گونهای که طی حدود ۸۰ سال، یعنی از زمان ابن اسحاق تا #ابن_سعد، «شاهدها» به حدود ۴۰۰۰ نفر افزایش مییابند [مزدک بامدادان]. اگرچه فردی مانند #مالک_ابن_انس، بنیانگذار فقه مالکی، ابن اسحاق را «دروغگو» و «دجال» مینامد، ولی ایراد او به ابن اسحاق نه پیرامون داستانهای تخیلی و پرمعجزهی ابن اسحاق پیرامون محمد بلکه به دلایل سیاسی یعنی آن دعوای خانوادگی است که سرانجام در تاریخنگاری اسلامی به تفکیک «#بنی_امیه» و «#بنی_عباس» انجامید. در بخشهای بعدی نشان داده خواهد شد که بنی امیه و بنی عباس برخلاف گزارشات «تاریخ نگاران» اسلامی نه از دو تیره که از یک تیره یا درستترگفته شود از یک خانواده بودهاند. این تفکیک تباری و چسباندن «عباسیان» به عموی پیامبر اسلام، ابن عباس، خاستگاه این ستیزها بوده است.
اسلامی که ما امروز میشناسیم، اسلام روایات اسلامی است که در زمان عباسیان شکل نهایی خود را یافت. خلفای عباسی سرانجام موفق شدند از طریق همین روایات هم مشروعیت خود را رقم بزنند - از طریق چسباندن خود به «ابن عباس» ساختگی- و هم حاکمان پیشین خود (به اصطلاح «بنیامیه») را نامشروع جلوه دهند. هماکنون - همانگونه که حاکمان عباسی میخواستند- قطبنمای مسلمانان جهان اساساً احادیث و روایات اسلامی میباشد و نه #قرآن.
میتوان با صدها نمونه نشان داد که «اسلام» یا «دینی» که در قرآن نهفته است با اسلام روایات اسلامی ناسازگار است: از مسئلهی #حجاب تا #شرابخواری، تا نمازهای پنجگانهی مسلمانان (در قرآن فقط از سه بار نماز سخن رفته) تا #سنگسار و #ختنه و غیره؛ یعنی از موضوعات اجتماعی (شریعت) تا موضوعات ناب دینی.
#یادآوری:
در بخش پیشین نشان داده شد که سال تولد پیامبر اسلام، ۵۷۰ میلادی، با یافتههای باستانشناسی سازگار نیست؛
زیرا از یک سو ابرهه هیچ گاه به #مکه حمله نکرد و از سوی دیگر، در سال ۵۷۰ که یمن به دست ایرانیان افتاد دیگر ابرههای وجود خارجی نداشت که بخواهد به مکه حمله کند. همچنین دیدیم که ابن اسحاق در داستان خود با جایگزین کردن #عبدالمطلب (پدر بزرگ پیامبر) به جای ابراهیم و پدر پیامبر (عبدالله) به جای اسماعیل، یک بار دیگر اسطورهی قربانی کردن فرزند را بازنویسی کرده و بدین ترتیب تبار پیامبر را از بتپرستان جدا میسازد و به طور غیرمستقیم آنها را پیش از آغاز اسلام به مسلمانی ارتقا میدهد.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام؟
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش
ادامه دارد .......
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش
ادامه دارد .......
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
Telegram
نقدى بر اسلام
بستن آب بر روى حسين در كربلا،
جنايت جنگى يا سنت پيامبر اسلام؟
چرا وقتى پيامبر اسلام آب را بروى دشمنانش ميبست جنايت نبود ولى در كربلا،
يك جنايت بود؟؟
@naghde_eslamm
جنايت جنگى يا سنت پيامبر اسلام؟
چرا وقتى پيامبر اسلام آب را بروى دشمنانش ميبست جنايت نبود ولى در كربلا،
يك جنايت بود؟؟
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام؟
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش
ادامه دارد .......
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش
ادامه دارد .......
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
Telegram
نقدى بر اسلام
بستن آب بر روى حسين در كربلا،
جنايت جنگى يا سنت پيامبر اسلام؟
چرا وقتى پيامبر اسلام آب را بروى دشمنانش ميبست جنايت نبود ولى در كربلا،
يك جنايت بود؟؟
@naghde_eslamm
جنايت جنگى يا سنت پيامبر اسلام؟
چرا وقتى پيامبر اسلام آب را بروى دشمنانش ميبست جنايت نبود ولى در كربلا،
يك جنايت بود؟؟
@naghde_eslamm
Forwarded from رادیو مادر
قابل توجه هم میهنان #سنی
#عمر : برایم فرقی ندارد من کسی را بکنم یا کسی مرا بکند
روايت است از ابن عون محمد بن سيرين گفت : #عمر_ابن_خطاب گفت : هيچ يك از عادات جاهليت در من نمانده و فقط يك #عادت از #جاهليت در من باقي مانده است ، كه آن هم این است که هنوزم برایم فرقی نمی کند کسی مرا بکند یا من کسی را بکنم.
(با پوزش بابت ترجمه صریح متن)
تو کتاب #صحیح_بخاری هم آمده
كتاب #الطبقات_الكبير ( #الطبقات_الكبری ) نوشته #ابن_سعد
چاپ مكتبة الخانجي بالقاهرة – جلد ۳ ص ٢٦٩
كتاب #طبعة_الاولي في البدريين من المهاجرين و الانصار
باب ذكر #استخلاف_عمر – صفحه ۲۶۹.
كتاب #كنز_العمال نوشته #علامه_علاءالدين #على_المتقى جلد ١٦ ص ٥٣٤ چاپ موسسة الرسالة
ارسالی🌺نیکو
یعنی اگر محمد #رسولولا نیز #مفعول نبود پس چرا همیشه با #دحیه_کلبی (#جوان_خوشگل) #خلوت میکرد و #علی را با خود به #رختخواب می برد و #تنش را به او #میمالید و بقول زنانش تا نیمه شب با #سلمان خلوت میکرده
#لواط #راسولولا و #خلفای_اسلام
#عمر : برایم فرقی ندارد من کسی را بکنم یا کسی مرا بکند
روايت است از ابن عون محمد بن سيرين گفت : #عمر_ابن_خطاب گفت : هيچ يك از عادات جاهليت در من نمانده و فقط يك #عادت از #جاهليت در من باقي مانده است ، كه آن هم این است که هنوزم برایم فرقی نمی کند کسی مرا بکند یا من کسی را بکنم.
(با پوزش بابت ترجمه صریح متن)
تو کتاب #صحیح_بخاری هم آمده
كتاب #الطبقات_الكبير ( #الطبقات_الكبری ) نوشته #ابن_سعد
چاپ مكتبة الخانجي بالقاهرة – جلد ۳ ص ٢٦٩
كتاب #طبعة_الاولي في البدريين من المهاجرين و الانصار
باب ذكر #استخلاف_عمر – صفحه ۲۶۹.
كتاب #كنز_العمال نوشته #علامه_علاءالدين #على_المتقى جلد ١٦ ص ٥٣٤ چاپ موسسة الرسالة
ارسالی🌺نیکو
یعنی اگر محمد #رسولولا نیز #مفعول نبود پس چرا همیشه با #دحیه_کلبی (#جوان_خوشگل) #خلوت میکرد و #علی را با خود به #رختخواب می برد و #تنش را به او #میمالید و بقول زنانش تا نیمه شب با #سلمان خلوت میکرده
#لواط #راسولولا و #خلفای_اسلام