Forwarded from 😹
بیشاز یک ماه از بازداشت و بیخبری از وضعیت #عبدالله_بزرگزاده از معترضان به تجاوز به ۴۱زن در ایرانشهر میگذرد.
کسانی او را ربودند که میگویند در سوریه میجنگیم تا در ایران امنیت داشته باشید
@bardegi69
کسانی او را ربودند که میگویند در سوریه میجنگیم تا در ایران امنیت داشته باشید
@bardegi69
Forwarded from Unclesam
💥 نقش امام حسن و حسین در کشتار مردم گرگان
#قسمت_دوم(آخر)
#عثمان در سال ٢٩ هجرى سعيد بن عاص را والى كوفه كرد و عبدالله بن عامر كريز را والى بصره.
#مرزبان_طوس به اين دو نفر نامه نوشت و آنها را به خراسان دعوت كرد و گفت هركدام در آنجا فاتح شدند، مالك آنجا شناخته ميشوند.
هر دو نفر حركت كردند، #عبدالله از او پيشى گرفت و سعيد نيز به سوى طبرستان رفت كه آنجا را فتح كند و در سپاه او #حسن و #حسين فرزندان على ابن ابيطالب نيز بودند.
( #منبع: فتوح البلدان صفحه ١٥٢)
مردم گيلان و طبرستان و ديلمستان سالها در برابر هجوم سپاهيان عرب پايدارى و مقاومت كردند و در حقيقت، اعراب مسلمان هيچگاه نتوانستند گيلان، طبرستان و ديلمستان را تصرف كنند.
در زمان عثمان اعراب براى فتح طبرستان تلاش بسيار كردند و #سعيد_بن_عاص بدستور عثمان به سوى طبرستان روانه شد.
در اين يورش امام حسن و امام حسين (فرزندان امام على) او را همراهى ميكردند.
#زين_العابدين_رهنما در كتاب زندگانى امام حسين جلد دوم ، فصل سوم در اينباره چنين نوشته است:
در سال سى ام هجرى يعنى ٧ سال پس از به خلافت رسيدن عثمان، آن فرمانده ماجراجوى عرب(سعيد بن عاص) را با نيروى تازه نفس از كوفه به سوى طبرستان فرستاد.
دو فرزندن #على_بن_ابيطالب يعى حسن و حسين به سِمت مجاهدان اسلامى كه اين جهاد را براى خاندان مسلمانان وظيفه و وجزو شعائر اسلامى به شمار مى آمد زير دست اين فرمانده سپاه اسلام به سوى طبرستان به حركت درآمدند.
اين نيروى تازه نفس بحدود طبرستان رسيد به نخستين دژ مستحكم و قلعه ناگشودنى آن برخورد كرد و سعيد بن عاص دريافت كه تصرف اين دژ غير ممكن است.
سعيد هيأتى را به سوى قلعه فرستاد و تقاضاى صلح و تأديه جزيه نمود. پس از گفتگوى بسيار #اسپهبد قلعه براى جلوگيرى از خونريزى پيشنهاد صلح او را پذيرفت بشرط اينكه سپاه اعراب به مردم قلعه و دفاع كنندگان اين دژ آسيبىنرساند.
اين شرط از سوى سعيد بن عاص پذيرفته شد و اسپهبد نامبرده دستور گشودن داروازه هاى قلعه را داد.
هنگام باز شدن دروازه بزرگ قلعه كه داراى چندين گز طول و عرض داشت و با كبكبه و وقارى آهسته آهسته روى پايه هاى قطور آهنى ميچرخيدو باز مى شد، عربها به تماشاى آن ايستاده و حيرت زده بودند.
سعيد بن عاص فرمانده سپاه اعراب مسلمان با تمام نيروهاى خود درون قلعه آمد و مطابق نقشه اى كه قبلا طرح ريزىكرده بودنددستور داد بى درنگ نقاط مرتفع و سخت قلعه را اشغال كنند و نيروهاى ايرانى را خلع سلاح كنند.
فرداى آنروز تمامى نيروهاى مدافع قلعه را دستگير كرد، برخى را در زنجير كرد و و شروع به كشتار اهالى شهر كرد، كشتارى بى رحمانه كه مانند آن تاكنون كسى نديده بود.
اينها حقايق تاريخى است كه كتب خود مسلمانان نوشته اند، اما آخوندها و روحانيون بى شرافت شيعه با دروغ به مردم ميگويند كه على و اولادش مخالف حمله به ايران بودند و در جنگ شركت نداشتند.
و ايرانيان از همه جا بى خبر نيز براى چنين جنايتكارانى عزادارى كرده و بر سر خود ميزنند، براى كسانى كه به سرزمينمان تجاوز كرده و زنان و دخترانمان را به اسارت برده و آنها را برده جنسى خود ميكردند.
بله على، حسن و حسين بمانند #عمر و #ابوبكر و #عثمان جنايتكاران خونخوارى بودند كه به وطنمان تجاوز كرده و دختران ايرانى به اسارت برده و آنها را برده هاى جنسى خود ميكردند.
#قسمت_دوم(آخر)
#عثمان در سال ٢٩ هجرى سعيد بن عاص را والى كوفه كرد و عبدالله بن عامر كريز را والى بصره.
#مرزبان_طوس به اين دو نفر نامه نوشت و آنها را به خراسان دعوت كرد و گفت هركدام در آنجا فاتح شدند، مالك آنجا شناخته ميشوند.
هر دو نفر حركت كردند، #عبدالله از او پيشى گرفت و سعيد نيز به سوى طبرستان رفت كه آنجا را فتح كند و در سپاه او #حسن و #حسين فرزندان على ابن ابيطالب نيز بودند.
( #منبع: فتوح البلدان صفحه ١٥٢)
مردم گيلان و طبرستان و ديلمستان سالها در برابر هجوم سپاهيان عرب پايدارى و مقاومت كردند و در حقيقت، اعراب مسلمان هيچگاه نتوانستند گيلان، طبرستان و ديلمستان را تصرف كنند.
در زمان عثمان اعراب براى فتح طبرستان تلاش بسيار كردند و #سعيد_بن_عاص بدستور عثمان به سوى طبرستان روانه شد.
در اين يورش امام حسن و امام حسين (فرزندان امام على) او را همراهى ميكردند.
#زين_العابدين_رهنما در كتاب زندگانى امام حسين جلد دوم ، فصل سوم در اينباره چنين نوشته است:
در سال سى ام هجرى يعنى ٧ سال پس از به خلافت رسيدن عثمان، آن فرمانده ماجراجوى عرب(سعيد بن عاص) را با نيروى تازه نفس از كوفه به سوى طبرستان فرستاد.
دو فرزندن #على_بن_ابيطالب يعى حسن و حسين به سِمت مجاهدان اسلامى كه اين جهاد را براى خاندان مسلمانان وظيفه و وجزو شعائر اسلامى به شمار مى آمد زير دست اين فرمانده سپاه اسلام به سوى طبرستان به حركت درآمدند.
اين نيروى تازه نفس بحدود طبرستان رسيد به نخستين دژ مستحكم و قلعه ناگشودنى آن برخورد كرد و سعيد بن عاص دريافت كه تصرف اين دژ غير ممكن است.
سعيد هيأتى را به سوى قلعه فرستاد و تقاضاى صلح و تأديه جزيه نمود. پس از گفتگوى بسيار #اسپهبد قلعه براى جلوگيرى از خونريزى پيشنهاد صلح او را پذيرفت بشرط اينكه سپاه اعراب به مردم قلعه و دفاع كنندگان اين دژ آسيبىنرساند.
اين شرط از سوى سعيد بن عاص پذيرفته شد و اسپهبد نامبرده دستور گشودن داروازه هاى قلعه را داد.
هنگام باز شدن دروازه بزرگ قلعه كه داراى چندين گز طول و عرض داشت و با كبكبه و وقارى آهسته آهسته روى پايه هاى قطور آهنى ميچرخيدو باز مى شد، عربها به تماشاى آن ايستاده و حيرت زده بودند.
سعيد بن عاص فرمانده سپاه اعراب مسلمان با تمام نيروهاى خود درون قلعه آمد و مطابق نقشه اى كه قبلا طرح ريزىكرده بودنددستور داد بى درنگ نقاط مرتفع و سخت قلعه را اشغال كنند و نيروهاى ايرانى را خلع سلاح كنند.
فرداى آنروز تمامى نيروهاى مدافع قلعه را دستگير كرد، برخى را در زنجير كرد و و شروع به كشتار اهالى شهر كرد، كشتارى بى رحمانه كه مانند آن تاكنون كسى نديده بود.
اينها حقايق تاريخى است كه كتب خود مسلمانان نوشته اند، اما آخوندها و روحانيون بى شرافت شيعه با دروغ به مردم ميگويند كه على و اولادش مخالف حمله به ايران بودند و در جنگ شركت نداشتند.
و ايرانيان از همه جا بى خبر نيز براى چنين جنايتكارانى عزادارى كرده و بر سر خود ميزنند، براى كسانى كه به سرزمينمان تجاوز كرده و زنان و دخترانمان را به اسارت برده و آنها را برده جنسى خود ميكردند.
بله على، حسن و حسين بمانند #عمر و #ابوبكر و #عثمان جنايتكاران خونخوارى بودند كه به وطنمان تجاوز كرده و دختران ايرانى به اسارت برده و آنها را برده هاى جنسى خود ميكردند.
Forwarded from اتچ بات
"خاشقچی های تاریخ ایران"
#عبدالله_بن_مقفع , #عجم , #عرب , دلیل بوجود آمدن شعوبیان چه بود؟, #عباسیان, #سفاح ,#ابوجعفر_منصور_دوانیقی, #ملک_الحاج , #امویان , #موالی #منصور
#برمکیان #خالد_برمکی #هارونالرشید , #جعفر_برمکی
☑️بهرام مشیری:
"من به عنوان یک تاریخدان در برخورد با مورد #خاشقچی , به موارد مشابهی از این قبیل از جنایات در تاریخ ایران اشاراتی خواهم کرد از بزرگان و دلاوران ایران زمین که چگونه بوسیلۀ #حکام_عرب و به همین شیوه تکه تکه شدند."
🔸مروری بر قتل وزرای ایرانی پس از خدمات شایانی که به دیکتاتورها کردند!!
🔸#عبدالله_بن_مقفع اولین خاشقچی ایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد!!
🔸#ابو_مسلم_خراسانی دومین نمونۀ خاشقچی ایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد ,!!
🔸 #جعفر_برمکی سومین نمونۀ خاشقچی ِایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه سربریده شد!!
🔸#بابک_خرمدین چهارمین نمونه که به شیوۀ کشته شدن خاشقچی بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد!!
#افشین ,
🔸تا #داریوش_فروهر ها و #پروانه_فروهر ها و ...و ...و ..................................!!
❗️درابتدای فایل صوتی, تاریخ (27 نوامبر )ذکر شد, که بدینوسیله پوزش میخواهیم!!
چهارشنبه بیست و هشتم نوامبر 2018
#بهرام_مشیری
🍀 @bahrammoshri
🔻#فایل_صوتی 🔻
#عبدالله_بن_مقفع , #عجم , #عرب , دلیل بوجود آمدن شعوبیان چه بود؟, #عباسیان, #سفاح ,#ابوجعفر_منصور_دوانیقی, #ملک_الحاج , #امویان , #موالی #منصور
#برمکیان #خالد_برمکی #هارونالرشید , #جعفر_برمکی
☑️بهرام مشیری:
"من به عنوان یک تاریخدان در برخورد با مورد #خاشقچی , به موارد مشابهی از این قبیل از جنایات در تاریخ ایران اشاراتی خواهم کرد از بزرگان و دلاوران ایران زمین که چگونه بوسیلۀ #حکام_عرب و به همین شیوه تکه تکه شدند."
🔸مروری بر قتل وزرای ایرانی پس از خدمات شایانی که به دیکتاتورها کردند!!
🔸#عبدالله_بن_مقفع اولین خاشقچی ایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد!!
🔸#ابو_مسلم_خراسانی دومین نمونۀ خاشقچی ایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد ,!!
🔸 #جعفر_برمکی سومین نمونۀ خاشقچی ِایرانی که بوسیله حکام عرب و به همین شیوه سربریده شد!!
🔸#بابک_خرمدین چهارمین نمونه که به شیوۀ کشته شدن خاشقچی بوسیله حکام عرب و به همین شیوه تکه تکه شد!!
#افشین ,
🔸تا #داریوش_فروهر ها و #پروانه_فروهر ها و ...و ...و ..................................!!
❗️درابتدای فایل صوتی, تاریخ (27 نوامبر )ذکر شد, که بدینوسیله پوزش میخواهیم!!
چهارشنبه بیست و هشتم نوامبر 2018
#بهرام_مشیری
🍀 @bahrammoshri
🔻#فایل_صوتی 🔻
Telegram
attach 📎
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#شق_القمر، معجزه اى دروغين براى پيامبرى بى معجزه!
#قسمت_دوم
#چهارم:
اگر #پيامبر_اسلام، شق القمر كرده بود در زمانهاى بعدى مجبور نبود در جواب #معجزه خواستن مردم طفره برود بلكه با صراحت و افتخار مى گفت كه من #شق_القمر كردم و اين تعداد افراد هم به آن شهادتت مى دهند.
اما #محمد در هيچ جاى قرآن و در هيچ حديثى (از خودش) به آن اشاره نكرده است.
#پنجم:
منشأ روايات شق القمر، #عبدالله_بن_مسعود است و راويان ديگر يعنى ابن عباس و انس بن مالك در آن زمان يا متولد نشده بودند يا كودك بوده اند.
به تعبير ديگر اگر چنين معجزه اى به اين بزرگى اتفاق افتاده بود بايد حداقل اهالى #مكه آنرا ببينند و همه بر آن شهادت دهند نه اينكه منشأ آن يك نفر باشد.
#ششم:
اگر چنين معجزه اى رخ داده بود بايد مردم شهرهاى ديگر #عربستان و كشورهاى مجاور مثل #ايران و #روم هم ديده باشند ولى هيچ گزارش تاريخى در هيچ كجاى ديگر جهان و حتي از شهرهاى مجاور مثل مدينه هم در تأييد #شق_القمر وجود ندارد
▪️اما جديداً شايعه اى مبنى بر تاييد شق القمر #توسط_ناسا در فضاهاى مجازى و حتى برخى سايتهاى حوزويان ديده شده كه مفصلا به آن ميپردازم.
شاید مبنای شایعه مربوط است به سخنرانی حجت الاسلام #بیآزار_شیرازی ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در نشست «شقالقمر معجزه پیامبر اسلام با استناد به تحقیقات ناسا» که در “سلسله نشستهای بخش دانشگاهی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم”ایراد شده است
اما واقعیت چیست؟
یکی از عکس های استفاده شده در این شایعات مربوط به #گسل معروف “سن آندریاس” در امریکاست و ارتباطی با ماه ندارد، یکی دیگر از عکس هایی که در این شایعه به آن استناد شده مربوط به شیاری در ماه است، در توضیح این عکس آمده:
“شیارهای روی ماه اولین بار ۲۰۰ سال پیش با یک تلسکوپ کوچک در سرتاسر این سیاره مشاهده شدند. در ادامه در مورد انواع شیارهای موجود بر روی ماه گفته شده.
در پایان تشریح شده که از این شیارها توسط گروه آپولو ۱۰ درسال ۱۹۶۹ عکس برداری شده و دو ماه بعد توسط آپولو ۱۱ تایید شده است”، نام علمی این شیار، Ariadaeus Rille است.
ادامه دارد ...
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_دوم
#چهارم:
اگر #پيامبر_اسلام، شق القمر كرده بود در زمانهاى بعدى مجبور نبود در جواب #معجزه خواستن مردم طفره برود بلكه با صراحت و افتخار مى گفت كه من #شق_القمر كردم و اين تعداد افراد هم به آن شهادتت مى دهند.
اما #محمد در هيچ جاى قرآن و در هيچ حديثى (از خودش) به آن اشاره نكرده است.
#پنجم:
منشأ روايات شق القمر، #عبدالله_بن_مسعود است و راويان ديگر يعنى ابن عباس و انس بن مالك در آن زمان يا متولد نشده بودند يا كودك بوده اند.
به تعبير ديگر اگر چنين معجزه اى به اين بزرگى اتفاق افتاده بود بايد حداقل اهالى #مكه آنرا ببينند و همه بر آن شهادت دهند نه اينكه منشأ آن يك نفر باشد.
#ششم:
اگر چنين معجزه اى رخ داده بود بايد مردم شهرهاى ديگر #عربستان و كشورهاى مجاور مثل #ايران و #روم هم ديده باشند ولى هيچ گزارش تاريخى در هيچ كجاى ديگر جهان و حتي از شهرهاى مجاور مثل مدينه هم در تأييد #شق_القمر وجود ندارد
▪️اما جديداً شايعه اى مبنى بر تاييد شق القمر #توسط_ناسا در فضاهاى مجازى و حتى برخى سايتهاى حوزويان ديده شده كه مفصلا به آن ميپردازم.
شاید مبنای شایعه مربوط است به سخنرانی حجت الاسلام #بیآزار_شیرازی ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در نشست «شقالقمر معجزه پیامبر اسلام با استناد به تحقیقات ناسا» که در “سلسله نشستهای بخش دانشگاهی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم”ایراد شده است
اما واقعیت چیست؟
یکی از عکس های استفاده شده در این شایعات مربوط به #گسل معروف “سن آندریاس” در امریکاست و ارتباطی با ماه ندارد، یکی دیگر از عکس هایی که در این شایعه به آن استناد شده مربوط به شیاری در ماه است، در توضیح این عکس آمده:
“شیارهای روی ماه اولین بار ۲۰۰ سال پیش با یک تلسکوپ کوچک در سرتاسر این سیاره مشاهده شدند. در ادامه در مورد انواع شیارهای موجود بر روی ماه گفته شده.
در پایان تشریح شده که از این شیارها توسط گروه آپولو ۱۰ درسال ۱۹۶۹ عکس برداری شده و دو ماه بعد توسط آپولو ۱۱ تایید شده است”، نام علمی این شیار، Ariadaeus Rille است.
ادامه دارد ...
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_اول
#قسمت_هشتم(آخر)
#عبدالله، این نورچشمی خدا، وقتی از مراسم قربانی به خانه بازمیگردد، زنی که گویا خواهر #ورقه_ابن_نوفل، پسر عموی خدیجه، بود عبدالله را در خیابان یا جایی میبیند او را مورد خطاب قرار میدهد و از او «خواستگاری» میکند.
خواننده توجه داشته باشد که زن از مرد خواستگاری میکند و نه برعکس! ولی عبدالله پیشنهاد زن را رد میکند و همان روز با آمنه ازدواج میکند. روز بعد عبدالله دوباره سراغ زن «خواستگار» میرود ولی زن به او میگوید:
«دیک [دیروز] آن سخن از بهر آن میگفتم که نوری در پیشانی تو میتابید (یعنی نور وجود پیغامبر ما) و از بهر آن میگفتم و امروز آن نور نمیبینم و از این جهت سخن نمیگویم. و من دیروز عاشق آن نور بودم. چون دوش جایی دیگر بودی و آن نور آنجا نهادی، پس امروز مرا با تو کاری نیست.... ای عبدالله من طالب نور بودم، نه طالب تو و آن فسق و فجور.» (۱۰)
#ابن_اسحاق برای این که نشان بدهد که خدا با یک برنامهریزی دقیق، قصد آفرینش یک دین نوین، اسلام، را داشت، نه تنها یک بار دیگر داستان ابراهیم را به عنوان پیشزمینهی این معجزه بازسازی میکند بلکه علایم آمدن پیامبر جدید را به شکل نوری در پیشانی عبدالله، پدر پیامبر جدید، اعلام میکند. داستان پرمعجزهی ابن اسحاق ولی یک لایهی پنهان نیز دارد و آن این است که پدربزرگ، پدر و مادر پیامبر نیز جزو برگزیدگان خدا میشوند و بدین گونه تافتهای جدابافته از مناسبات بتپرستی قریش میگردند. در حقیقت آنها پیش از شکلگیری اسلام، مسلمان بودند. یعنی اگرچه آنها در محیط «بتپرستی» زندگی میکردند، ولی بتپرست نبودند. از منظر اسلامی، یعنی آنها از رگ و ریشهی پیامبران گذشته به ویژه «ابراهیم» بودهاند.
💥پایان بخش نخست
——————————
#منابع اين بخش:
۱- تنها موردی که در کتابهای کهن غیر اسلامی در مورد پیامبر محمد سخن رفته، در اثر فردی با نام مستعار سبئوس (Seboes) کشیش و تاریخنگار ارمنی است. سبئوس در نیمهی دوم سدهی ۷ میلادی میزیست. در اثر سبئوس یعنی «تاریخ هراکلیوس» یک اشاره به محمد شده است. ولی همهی مورخان میدانند که اصل کتاب سبئوس به زبان یونانی نوشته شده بود. آنچه که به دست ما رسیده ترجمه ارمنی آن است که چند دهه بعد صورت گرفت. نام محمد نه در بخش تاریخی، بلکه در بخش فهرستنگاری پیامبران آمده است. اکثر پژوهشگران بر این نظرند که این بخش بعدها به هنگام ترجمه از یونانی به ارمنی اضافه شده است، یعنی وقتی که اسلام دیگر به عنوان یک دین جا افتاده بود. افزون بر این، در این جا نیز اطلاعات ویژه یا به اصطلاح دندانگیری وجود ندارد.
۲- مرجع مورد اسناد در این جا کتاب «سیرت رسولالله» ابن اسحاق است. این کتاب توسط رفیعالدین اسحاق ابن محمد همدانی به فارسی ترجمه شد و توسط جعفر مدرس صادقی ویرایش گردید. چاپ ششم، نشر مرکز، سال ۱۳۹۴
۳- سیرت رسولالله ابن اسحاق، صص ۴۰-۴۱
۴- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۴۱
۵- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۴۲
۶- قرآن سوره ۱۰۵، ترجمه خرمشاهی
۷- پیگولوسکایا، نینا: اعراب، حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سدههای چهارم - ششم میلادی. نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی۱۳۷۲، ترجمهی رضا عنایت. ص ۴۰۶
۸- یارشاطر، احسان: حضور ایران در جهان اسلام. ترجمه فریدون مجلسی، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۸۱، ص ۴۳
۹- طبری، محمد بن جریر: تاریخ طبری یا تاریخ الرسل والملوک. ترجمه: ابوالقاسم پاینده. نشر الکترونیک آذرماه ۱۳۸۹، صص ۳۷- ۳۸
۱۰- سیرت رسولالله ابن اسحاق، صص ۷۴ - ۷۵
بزودى بخش دوم اين سلسله مقالات را در كانال قرار خواهيم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_هشتم(آخر)
#عبدالله، این نورچشمی خدا، وقتی از مراسم قربانی به خانه بازمیگردد، زنی که گویا خواهر #ورقه_ابن_نوفل، پسر عموی خدیجه، بود عبدالله را در خیابان یا جایی میبیند او را مورد خطاب قرار میدهد و از او «خواستگاری» میکند.
خواننده توجه داشته باشد که زن از مرد خواستگاری میکند و نه برعکس! ولی عبدالله پیشنهاد زن را رد میکند و همان روز با آمنه ازدواج میکند. روز بعد عبدالله دوباره سراغ زن «خواستگار» میرود ولی زن به او میگوید:
«دیک [دیروز] آن سخن از بهر آن میگفتم که نوری در پیشانی تو میتابید (یعنی نور وجود پیغامبر ما) و از بهر آن میگفتم و امروز آن نور نمیبینم و از این جهت سخن نمیگویم. و من دیروز عاشق آن نور بودم. چون دوش جایی دیگر بودی و آن نور آنجا نهادی، پس امروز مرا با تو کاری نیست.... ای عبدالله من طالب نور بودم، نه طالب تو و آن فسق و فجور.» (۱۰)
#ابن_اسحاق برای این که نشان بدهد که خدا با یک برنامهریزی دقیق، قصد آفرینش یک دین نوین، اسلام، را داشت، نه تنها یک بار دیگر داستان ابراهیم را به عنوان پیشزمینهی این معجزه بازسازی میکند بلکه علایم آمدن پیامبر جدید را به شکل نوری در پیشانی عبدالله، پدر پیامبر جدید، اعلام میکند. داستان پرمعجزهی ابن اسحاق ولی یک لایهی پنهان نیز دارد و آن این است که پدربزرگ، پدر و مادر پیامبر نیز جزو برگزیدگان خدا میشوند و بدین گونه تافتهای جدابافته از مناسبات بتپرستی قریش میگردند. در حقیقت آنها پیش از شکلگیری اسلام، مسلمان بودند. یعنی اگرچه آنها در محیط «بتپرستی» زندگی میکردند، ولی بتپرست نبودند. از منظر اسلامی، یعنی آنها از رگ و ریشهی پیامبران گذشته به ویژه «ابراهیم» بودهاند.
💥پایان بخش نخست
——————————
#منابع اين بخش:
۱- تنها موردی که در کتابهای کهن غیر اسلامی در مورد پیامبر محمد سخن رفته، در اثر فردی با نام مستعار سبئوس (Seboes) کشیش و تاریخنگار ارمنی است. سبئوس در نیمهی دوم سدهی ۷ میلادی میزیست. در اثر سبئوس یعنی «تاریخ هراکلیوس» یک اشاره به محمد شده است. ولی همهی مورخان میدانند که اصل کتاب سبئوس به زبان یونانی نوشته شده بود. آنچه که به دست ما رسیده ترجمه ارمنی آن است که چند دهه بعد صورت گرفت. نام محمد نه در بخش تاریخی، بلکه در بخش فهرستنگاری پیامبران آمده است. اکثر پژوهشگران بر این نظرند که این بخش بعدها به هنگام ترجمه از یونانی به ارمنی اضافه شده است، یعنی وقتی که اسلام دیگر به عنوان یک دین جا افتاده بود. افزون بر این، در این جا نیز اطلاعات ویژه یا به اصطلاح دندانگیری وجود ندارد.
۲- مرجع مورد اسناد در این جا کتاب «سیرت رسولالله» ابن اسحاق است. این کتاب توسط رفیعالدین اسحاق ابن محمد همدانی به فارسی ترجمه شد و توسط جعفر مدرس صادقی ویرایش گردید. چاپ ششم، نشر مرکز، سال ۱۳۹۴
۳- سیرت رسولالله ابن اسحاق، صص ۴۰-۴۱
۴- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۴۱
۵- سیرت رسولالله ابن اسحاق، ص ۴۲
۶- قرآن سوره ۱۰۵، ترجمه خرمشاهی
۷- پیگولوسکایا، نینا: اعراب، حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سدههای چهارم - ششم میلادی. نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی۱۳۷۲، ترجمهی رضا عنایت. ص ۴۰۶
۸- یارشاطر، احسان: حضور ایران در جهان اسلام. ترجمه فریدون مجلسی، انتشارات مروارید، تهران ۱۳۸۱، ص ۴۳
۹- طبری، محمد بن جریر: تاریخ طبری یا تاریخ الرسل والملوک. ترجمه: ابوالقاسم پاینده. نشر الکترونیک آذرماه ۱۳۸۹، صص ۳۷- ۳۸
۱۰- سیرت رسولالله ابن اسحاق، صص ۷۴ - ۷۵
بزودى بخش دوم اين سلسله مقالات را در كانال قرار خواهيم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 قرآن، كتاب دينى مسلمانان چگونه و توسط چه اشخاصى گردآورى شد؟
#قسمت_چهارم
#عبدالله_بن_مسعود نخستین کسی بود که پس از پیامبر اسلام، #قرآن را به صدای بلند ميخواند.
#منبع: انساب الاشراف، بلاذری، ج ١، ص ١۶٢
از ویژگی های قرآن ابن مسعود این بود که در بسیاری از آیات و کلمات قرآنی با قرآن های مشهور مخالفت داشت،
زیرا ابن مسعود بر این باور بود که می توان کلمات قرآن را به مترادف آن تبدیل کرد و در اينباره می گفت:
هرگاه کلمه ای بر شما دشوار باشد یا برای خواننده فهم آن مشکل آید، می توان آن را به کلمه دیگر که سهل و واضح است و معنای آن را دارد، تبدیل کرد.
او کلمه #زخرف را به کلمه #ذهب، و کلمه #عهن را به کلمه #صوف تبدیل می کرد زیرا معنای هر دو کلمه در هر دو موضع یکی است او در تعلیم یک نفر غير عرب که تلفظ کلمه #اثیم بر وی دشوار بود، تجویز کرد تا به جای آن بگوید:
»ان شجره الزقوم طعام الفاجر« به جای » طعام الاثیم «
#منبع: المناهل العرفان فی علوم القرآن، الزرقانی، ج ١، ص ١٨٨
بدین ترتیب، برای راحتی از کلمات مترادف برای یک کلمه استفاده میشد و در ضمن اثری از #سوره_حمد و #معوذتین در آن نبود و هر گاه قرآنی با این دو سوره میدید آن را پاک میکرد! در نمازش هم هرگز از این دو سوره استفاده نمیکرد، زیرا معتقد بود که دعای چشم زخم است و جزو سوره هاى قرآن نيست.
#منبع: در المنثور، جلال الدین سیوطی، ج ۶، صفحات ۶٨٣ تا ۶٨۶
ذكر اين نكته خالى از اهميت نيست كه #ابن_مسعود از بزرگان صدر اسلام ميباشد و وقتى كه ايشان بدين سادگى كلمات و آيات را تغيير ميدهد اثبات ميكند كه مسلمانان صدر اسلام وكسانى كه جزو ياران نزديك پيامبر اسلام بوده اند نه هيچ اعتقادى به اعجاز قرآن داشته اند و نه حتى باور داشته اند كه اين آيات از سوى خدا فرستاده شده باشند و الا نه اينكه به شدت با اين رفتار او برخورد ميشد چه بسا با او بعنوان يك #كافر رفتار ميكردند. و نكته ديگر اينكه وقتى صحابى بزرگى مانند ابن مسعود براى تسهيل كلمات و آيات آنها را تغيير ميدهد، چگونه باور كنيم كه دوران خلافت امويان و يا عباسيان، متن آيات و لغات اين كتاب دست نخورده باقى مانده باشد و چيزى به متن آن اضافه يا كم نشده باشد ؟؟
باری، همانطور که گفته شد اختلافات در قرآن ها وقت بسیار زیاد بود و هر منطقه قرآن مخصوص خود را داشت و سایر قرآن ها را بی اعتبار می انگاشت، تا جایی که کار به نزاع ها و اختلافات جدی کشیده شد.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
#قسمت_چهارم
#عبدالله_بن_مسعود نخستین کسی بود که پس از پیامبر اسلام، #قرآن را به صدای بلند ميخواند.
#منبع: انساب الاشراف، بلاذری، ج ١، ص ١۶٢
از ویژگی های قرآن ابن مسعود این بود که در بسیاری از آیات و کلمات قرآنی با قرآن های مشهور مخالفت داشت،
زیرا ابن مسعود بر این باور بود که می توان کلمات قرآن را به مترادف آن تبدیل کرد و در اينباره می گفت:
هرگاه کلمه ای بر شما دشوار باشد یا برای خواننده فهم آن مشکل آید، می توان آن را به کلمه دیگر که سهل و واضح است و معنای آن را دارد، تبدیل کرد.
او کلمه #زخرف را به کلمه #ذهب، و کلمه #عهن را به کلمه #صوف تبدیل می کرد زیرا معنای هر دو کلمه در هر دو موضع یکی است او در تعلیم یک نفر غير عرب که تلفظ کلمه #اثیم بر وی دشوار بود، تجویز کرد تا به جای آن بگوید:
»ان شجره الزقوم طعام الفاجر« به جای » طعام الاثیم «
#منبع: المناهل العرفان فی علوم القرآن، الزرقانی، ج ١، ص ١٨٨
بدین ترتیب، برای راحتی از کلمات مترادف برای یک کلمه استفاده میشد و در ضمن اثری از #سوره_حمد و #معوذتین در آن نبود و هر گاه قرآنی با این دو سوره میدید آن را پاک میکرد! در نمازش هم هرگز از این دو سوره استفاده نمیکرد، زیرا معتقد بود که دعای چشم زخم است و جزو سوره هاى قرآن نيست.
#منبع: در المنثور، جلال الدین سیوطی، ج ۶، صفحات ۶٨٣ تا ۶٨۶
ذكر اين نكته خالى از اهميت نيست كه #ابن_مسعود از بزرگان صدر اسلام ميباشد و وقتى كه ايشان بدين سادگى كلمات و آيات را تغيير ميدهد اثبات ميكند كه مسلمانان صدر اسلام وكسانى كه جزو ياران نزديك پيامبر اسلام بوده اند نه هيچ اعتقادى به اعجاز قرآن داشته اند و نه حتى باور داشته اند كه اين آيات از سوى خدا فرستاده شده باشند و الا نه اينكه به شدت با اين رفتار او برخورد ميشد چه بسا با او بعنوان يك #كافر رفتار ميكردند. و نكته ديگر اينكه وقتى صحابى بزرگى مانند ابن مسعود براى تسهيل كلمات و آيات آنها را تغيير ميدهد، چگونه باور كنيم كه دوران خلافت امويان و يا عباسيان، متن آيات و لغات اين كتاب دست نخورده باقى مانده باشد و چيزى به متن آن اضافه يا كم نشده باشد ؟؟
باری، همانطور که گفته شد اختلافات در قرآن ها وقت بسیار زیاد بود و هر منطقه قرآن مخصوص خود را داشت و سایر قرآن ها را بی اعتبار می انگاشت، تا جایی که کار به نزاع ها و اختلافات جدی کشیده شد.
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
Telegram
نقدى بر اسلام
قرآن
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 چرا نمیتوان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم
#قسمت_پنجم
خواننده متوجه میشود که #ابن_اسحاق تا چه اندازه از سنتِ ادیان دیگر در نگارش زندگینامهی #محمد بهره برده است.
نکته سوم، خراب شدن ایوان کسرا به هنگام تولد یا نطفه بستن محمد است.
مورخین اسلامی میگویند که محمد در سال ۵۷۰ زاده شد. این سال برابر است با تصرف #یمن توسط #خسرو_انوشیروان، یعنی اوج قدرت شاهنشاهی ساسانی.
ما هیچ سندی در دست نداریم که بگوید در این زمان «زلزله» یا به اصطلاح یک فاجعه طبیعی رخ داده که در آن «ایوان کسرا» آسیب دیده باشد. به عکس، ایرانیان موفق میشوند یمن را قلمرو خود تبدیل نمایند و هیچ زلزله یا آتشفشانی هم در این سال گزارش نشده است که ایوان کسرا را خراب کرده باشد.
💥نتیجهگیری میانی
در #بخش_یک دیدیم که تاریخ تولد محمد یعنی سال ۵۷۰ میلادی فاقد هر گونه پایه و اساس است. ابن اسحاق موفق شد تا با اتکاء به اسطورهای یهودی، مسیحی و بودایی یک قالب جدید برای زندگینامهی محمد بسازد. در این داستان، نقش ابراهیم که میخواست پسرش را در راه خدا قربانی کند، به پدر بزرگ محمد، #عبدالمطلب، داده میشود. عبدالمطلب هم قصد میکند که کوچکترین پسرش عبدالله، پدر محمد، را در راه خدا قربانی کند. یعنی در این جا «عبدالله» جای «اسماعیل» را میگیرد. از لحاظ دینی این نکتهی مهمی است، زیرا طبق باور یهودیان و مسیحیان، خدا پس از مرگ ابراهیم، عهد خود را با اسحاق میبندد ولی قول میدهد که از اسماعیل نیز ملتی بزرگ بوجود آید.
خواننده حالا متوجه میشود که چرا #ابن_اسحاق یک بار دیگر داستان ابراهیم و قربانی کردن پسرش را در قالب عبدالمطلب و عبدالله برای تاریخ اسلام، بازنویسی کرده است. او میخواهد بگوید که حالا خدا یک پیمان نوینی با عبدالله (به جای پیمان گذشته میان خدا و اسحاق) میبندد.
همانگونه که دیدیم تقریباً همهی عناصر داستانی که ابن اسحاق به کار گرفته از سنت گذشته به وام گرفته شدهاند و ربطی به تاریخ واقعی ندارند. به عبارتی ما در داستان ابن اسحاق تا کنون با هیچ سرنخ تاریخیِ آمونپذیر رو به رو نشدهایم، هر آن چه او نوشتهی فقط بازنویسی تاریخ رستگاری (دینی) است.
یتیم بودن و شبان بودن پیامبران
همهی روایتهای اسلامی بر این نکته توافق دارند که محمد، یتیم بوده است. زیرا پدرش #عبدالله پیش از تولد او میمیرد. ولی یتیم بودن پیامبران یک سنت دیرینه بود. #موسا یک بچهی سرراهی بود که پدر و مادر نداشت، مسیح هم پسر یک زن باکره بود، یعنی پدر بیولوژیک نداشت یا به عبارتی یتیم بود، بودا هم پدر بیولوژیک نداشت، یا به عبارتی یتیم بود.
ابن اسحاق مینویسد که محمد یک مادر شیری، دایه، به نام #حلیمه داشت. حلیمه در مکه زندگی نمیکرد، او جزو عشایر صحرا، یعنی بدوی بود. ابن اسحاق مینویسد که یک بار برادر شیری (رضایی) محمد، پسر حلیمه، صحنهی زیر را میبیند و ترسان و لرزان نزد مادرش میرود و میگوید:
«یا اُماه [ای مادر]، دو شخص آمدند و برادرِ قریشی مرا خوابانیدند و شکم وی بشکافتند و تازیانهای چند بر وی زدند و اینک افتاده است.» (۱۰)
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
#قسمت_پنجم
خواننده متوجه میشود که #ابن_اسحاق تا چه اندازه از سنتِ ادیان دیگر در نگارش زندگینامهی #محمد بهره برده است.
نکته سوم، خراب شدن ایوان کسرا به هنگام تولد یا نطفه بستن محمد است.
مورخین اسلامی میگویند که محمد در سال ۵۷۰ زاده شد. این سال برابر است با تصرف #یمن توسط #خسرو_انوشیروان، یعنی اوج قدرت شاهنشاهی ساسانی.
ما هیچ سندی در دست نداریم که بگوید در این زمان «زلزله» یا به اصطلاح یک فاجعه طبیعی رخ داده که در آن «ایوان کسرا» آسیب دیده باشد. به عکس، ایرانیان موفق میشوند یمن را قلمرو خود تبدیل نمایند و هیچ زلزله یا آتشفشانی هم در این سال گزارش نشده است که ایوان کسرا را خراب کرده باشد.
💥نتیجهگیری میانی
در #بخش_یک دیدیم که تاریخ تولد محمد یعنی سال ۵۷۰ میلادی فاقد هر گونه پایه و اساس است. ابن اسحاق موفق شد تا با اتکاء به اسطورهای یهودی، مسیحی و بودایی یک قالب جدید برای زندگینامهی محمد بسازد. در این داستان، نقش ابراهیم که میخواست پسرش را در راه خدا قربانی کند، به پدر بزرگ محمد، #عبدالمطلب، داده میشود. عبدالمطلب هم قصد میکند که کوچکترین پسرش عبدالله، پدر محمد، را در راه خدا قربانی کند. یعنی در این جا «عبدالله» جای «اسماعیل» را میگیرد. از لحاظ دینی این نکتهی مهمی است، زیرا طبق باور یهودیان و مسیحیان، خدا پس از مرگ ابراهیم، عهد خود را با اسحاق میبندد ولی قول میدهد که از اسماعیل نیز ملتی بزرگ بوجود آید.
خواننده حالا متوجه میشود که چرا #ابن_اسحاق یک بار دیگر داستان ابراهیم و قربانی کردن پسرش را در قالب عبدالمطلب و عبدالله برای تاریخ اسلام، بازنویسی کرده است. او میخواهد بگوید که حالا خدا یک پیمان نوینی با عبدالله (به جای پیمان گذشته میان خدا و اسحاق) میبندد.
همانگونه که دیدیم تقریباً همهی عناصر داستانی که ابن اسحاق به کار گرفته از سنت گذشته به وام گرفته شدهاند و ربطی به تاریخ واقعی ندارند. به عبارتی ما در داستان ابن اسحاق تا کنون با هیچ سرنخ تاریخیِ آمونپذیر رو به رو نشدهایم، هر آن چه او نوشتهی فقط بازنویسی تاریخ رستگاری (دینی) است.
یتیم بودن و شبان بودن پیامبران
همهی روایتهای اسلامی بر این نکته توافق دارند که محمد، یتیم بوده است. زیرا پدرش #عبدالله پیش از تولد او میمیرد. ولی یتیم بودن پیامبران یک سنت دیرینه بود. #موسا یک بچهی سرراهی بود که پدر و مادر نداشت، مسیح هم پسر یک زن باکره بود، یعنی پدر بیولوژیک نداشت یا به عبارتی یتیم بود، بودا هم پدر بیولوژیک نداشت، یا به عبارتی یتیم بود.
ابن اسحاق مینویسد که محمد یک مادر شیری، دایه، به نام #حلیمه داشت. حلیمه در مکه زندگی نمیکرد، او جزو عشایر صحرا، یعنی بدوی بود. ابن اسحاق مینویسد که یک بار برادر شیری (رضایی) محمد، پسر حلیمه، صحنهی زیر را میبیند و ترسان و لرزان نزد مادرش میرود و میگوید:
«یا اُماه [ای مادر]، دو شخص آمدند و برادرِ قریشی مرا خوابانیدند و شکم وی بشکافتند و تازیانهای چند بر وی زدند و اینک افتاده است.» (۱۰)
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
Telegram
نقدى بر اسلام
آيا روايات اسلامى اعتبار تاريخى دارند؟
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
آيا ميشود به روايات اسلامى به عنوان منابع تاريخى معتبر نگاه كرد؟
پاسخ را در مقاله اى كه بزودى در كانال قرار خواهد گرفت، دريافت كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 شيوه گردآورى قرآن توسط عثمان، خليفه سوم
#قسمت_دوم
در اين بخش به برخى ازين روايات اشاره ميكنيم.
#الف) ابن ابی داود نقل میکند که برخی از مردم شام میگفتند: (مصحف ما و مصحف بصره صحیح تر از مـصـحف کوفه است) زیرا هنگامی که #عثمان دستور داد مصحفها را بنویسند، مصحفی را که بـرای کوفه تهیه کرده بودند بر مبنای قرائت #عبدالله_بن_مسعود بود و پیش از آن که این مصحف با سایر نسخه ها مقابله و تصحیح شود، برای آنان فرستاده شد اما مصحفی که برای شام و نیز مصحفی که برای بصره تهیه شده بود، پس از مقابله و تصحیح آنها فرستاده گردید.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ٣۵
اين روايت نشان از عدم هماهنگی و دقت در امر تطابق مصاحف قبل از ارسال آن به سایر نقاط مهم بلاد اسلامی بود.
به هرحال، قرآن های سرتاسر قلمرو اسلامی جمع آوری و سوزانده شد و البته به روایتی در آب و سرکه جوشانیده شد(از ميان برده شد)
#منبع: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ٢، ص ۴۵٩
#قرآنى كه توسط زید بن ثابت گردآورى شده بود و قرآن زيد ناميده ميشد نيز در زمان معاویه در مدینه نابود شد.
#عمر_بن_خطاب این قرآن را به دخترش حفصه(همسر محمد) داده بود که به احترام وی تا زمان حیاتش در دستش باقی ماند و بعد از وفاتش نابود شد.
#منبع: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ١، ص ١۶١
از سوى ديگر #ابن_مسعود با این اقدام عثمان در واحد سازى قرآنها، به شدت مخالفت نمود و به مردم کوفه گفت: هرکس مصحفی دارد آن را با زنجیر ببندد
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ۷۵
و در روايتى دیگر نقل شده است كه وقتی ابن مسعود دانست حذیفه میخواهد پیشنهاد یکی کردن قرائت ها را به عثمان بدهد، او را به قتل تهدید نمود
#منابع:
المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ۷٠
سنن ترمذی کتاب تفسیر قرآن، باب ١٠، حدیث ٣١٠٤
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
#قسمت_دوم
در اين بخش به برخى ازين روايات اشاره ميكنيم.
#الف) ابن ابی داود نقل میکند که برخی از مردم شام میگفتند: (مصحف ما و مصحف بصره صحیح تر از مـصـحف کوفه است) زیرا هنگامی که #عثمان دستور داد مصحفها را بنویسند، مصحفی را که بـرای کوفه تهیه کرده بودند بر مبنای قرائت #عبدالله_بن_مسعود بود و پیش از آن که این مصحف با سایر نسخه ها مقابله و تصحیح شود، برای آنان فرستاده شد اما مصحفی که برای شام و نیز مصحفی که برای بصره تهیه شده بود، پس از مقابله و تصحیح آنها فرستاده گردید.
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ٣۵
اين روايت نشان از عدم هماهنگی و دقت در امر تطابق مصاحف قبل از ارسال آن به سایر نقاط مهم بلاد اسلامی بود.
به هرحال، قرآن های سرتاسر قلمرو اسلامی جمع آوری و سوزانده شد و البته به روایتی در آب و سرکه جوشانیده شد(از ميان برده شد)
#منبع: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ٢، ص ۴۵٩
#قرآنى كه توسط زید بن ثابت گردآورى شده بود و قرآن زيد ناميده ميشد نيز در زمان معاویه در مدینه نابود شد.
#عمر_بن_خطاب این قرآن را به دخترش حفصه(همسر محمد) داده بود که به احترام وی تا زمان حیاتش در دستش باقی ماند و بعد از وفاتش نابود شد.
#منبع: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ١، ص ١۶١
از سوى ديگر #ابن_مسعود با این اقدام عثمان در واحد سازى قرآنها، به شدت مخالفت نمود و به مردم کوفه گفت: هرکس مصحفی دارد آن را با زنجیر ببندد
#منبع: المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ۷۵
و در روايتى دیگر نقل شده است كه وقتی ابن مسعود دانست حذیفه میخواهد پیشنهاد یکی کردن قرائت ها را به عثمان بدهد، او را به قتل تهدید نمود
#منابع:
المصاحف، ابی داود سجستانی، ص ۷٠
سنن ترمذی کتاب تفسیر قرآن، باب ١٠، حدیث ٣١٠٤
ادامه دارد ...
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
Telegram
نقدى بر اسلام
قرآن
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
كتاب آسمانى مسلمانان چگونه و به دست چه كسانى گردآورى شد ؟؟
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
پاسخ به دروغ آخوندى كه ادعا ميكند استاد حوزه است و مانند هميشه دروغش را افشا ميكنيم و ثابت ميكنيم كه شما استاد دروغگوئى و عامل فساد در جامعه هستى ...
#طبرى مورخ بزرگ اسلام و يكى از اولين مورخين تاريخ اسلام در مورد شورش مردم #مدينه مينويسد:
▪️در اواخر سال ٦٣ هجرى كه مردم #مدينه بر ضد يزيد شورش كردند و اين قيام در تاريخ به نام حرّه نامگذارى شده است( كه البته هيچكدام از خاندان على نه شركتى در آن داشتند و نه حتى همراه مردم بودند) #امويان در محاصره شورشيان درآمدند.
▪️ #مروان_بن_حكم و پسرش عبدالملك كه از دوستان نزديك على بن حسين( #امام_سجاد) بودند، در اين واقعه، زنان و خانواده اش را به دست على بن حسين سپرد كه از گزند مردم در امان بمانند و او آنها را به خارج از شهر منتقل كند.
▪️پس از اين واقعه شورش ديگرى رخ داد كه مردم مدينه بر عليه امويان قيام كردند و خواهان به خلافت رسيدن #عبدالله_ابن_زبير بودند.(ميبينيد كه فرزندان على هيچ محبوبيت و هيچ وزنه سياسى در ميان مردم نبودند و حتى براى آن تلاشى هم نميكردند) اين اتفاقات، بى درنگ پس از درگذشت ناگهانى #يزید كه در يک چراگاه و به هنگام شكار به وقوع پيوست، افتاد.
كلا چيزى به نام شيعه وجود خارجى نداشته است كه بخواهد طرفدارى هم داشته باشد.
▪️مروان ابن حكم و امويان پس از قيام مردم از مدينه تارانده شدند و به دمشق گريختند.
چيزى نگذشت كه مروان ابن حكم در دمشق به خلافت رسيد و چند ماه بعد از دنيا رفت و پسرش #عبدالملک_ابن_مروان به خلافت مسلمين در دمشق(شام) رسيد.
▪️روابط دوستانه #محمد_بن_حنفيه فرزند امام على و على بن الحسين(سجاد) روابط بسيار دوستانه و خوبى بود تا جائى ک عبدالملک به اين دو عنايت بسيارى داشت.
خوب همانطور كه ديديد نه تنها على بن الحسين(امام سجاد) مخالف قيام مردم مدينه عليه امويان بود بلكه در ميان اين قيام جان خانواده مروان را نيز نجات داد و آنها را از شهر خارج كرد كه از سوى طرفداران ابن زبير آسيبى به آنها نرسد.
در مورد بيعت سجاد و يزيد و اعلام نوكرى و بردگى او به يزيد نيز مداركى را بعد از مطلب قرار خواهم داد.
#منابع:
تاريخ طبرى، ج ٣ ص ٣٥٣-٣٥٤
انساب الاشراف بلذرى ج ٥، ص ٣٤١
اين آخوند و مفتخوران همفكرش يادشان باشد ما اينجا هستيم تا دروغهاى شما را افشا كنيم.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
#طبرى مورخ بزرگ اسلام و يكى از اولين مورخين تاريخ اسلام در مورد شورش مردم #مدينه مينويسد:
▪️در اواخر سال ٦٣ هجرى كه مردم #مدينه بر ضد يزيد شورش كردند و اين قيام در تاريخ به نام حرّه نامگذارى شده است( كه البته هيچكدام از خاندان على نه شركتى در آن داشتند و نه حتى همراه مردم بودند) #امويان در محاصره شورشيان درآمدند.
▪️ #مروان_بن_حكم و پسرش عبدالملك كه از دوستان نزديك على بن حسين( #امام_سجاد) بودند، در اين واقعه، زنان و خانواده اش را به دست على بن حسين سپرد كه از گزند مردم در امان بمانند و او آنها را به خارج از شهر منتقل كند.
▪️پس از اين واقعه شورش ديگرى رخ داد كه مردم مدينه بر عليه امويان قيام كردند و خواهان به خلافت رسيدن #عبدالله_ابن_زبير بودند.(ميبينيد كه فرزندان على هيچ محبوبيت و هيچ وزنه سياسى در ميان مردم نبودند و حتى براى آن تلاشى هم نميكردند) اين اتفاقات، بى درنگ پس از درگذشت ناگهانى #يزید كه در يک چراگاه و به هنگام شكار به وقوع پيوست، افتاد.
كلا چيزى به نام شيعه وجود خارجى نداشته است كه بخواهد طرفدارى هم داشته باشد.
▪️مروان ابن حكم و امويان پس از قيام مردم از مدينه تارانده شدند و به دمشق گريختند.
چيزى نگذشت كه مروان ابن حكم در دمشق به خلافت رسيد و چند ماه بعد از دنيا رفت و پسرش #عبدالملک_ابن_مروان به خلافت مسلمين در دمشق(شام) رسيد.
▪️روابط دوستانه #محمد_بن_حنفيه فرزند امام على و على بن الحسين(سجاد) روابط بسيار دوستانه و خوبى بود تا جائى ک عبدالملک به اين دو عنايت بسيارى داشت.
خوب همانطور كه ديديد نه تنها على بن الحسين(امام سجاد) مخالف قيام مردم مدينه عليه امويان بود بلكه در ميان اين قيام جان خانواده مروان را نيز نجات داد و آنها را از شهر خارج كرد كه از سوى طرفداران ابن زبير آسيبى به آنها نرسد.
در مورد بيعت سجاد و يزيد و اعلام نوكرى و بردگى او به يزيد نيز مداركى را بعد از مطلب قرار خواهم داد.
#منابع:
تاريخ طبرى، ج ٣ ص ٣٥٣-٣٥٤
انساب الاشراف بلذرى ج ٥، ص ٣٤١
اين آخوند و مفتخوران همفكرش يادشان باشد ما اينجا هستيم تا دروغهاى شما را افشا كنيم.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Telegram
نقدى بر اسلام
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_چهاردهم
#عبدالله_حضرمی با هفتاد تن از همراهانش را که از بیم جان بر دژی پناه برده بودند بدستور #على، آن دژ به آتش کشیده شد و همه را زنده زنده سوزاندند که یک تن رهایی نیافت و زمانی دراز بوی گوشت بدنهای سوخته شده در هوا پخش بود و مردم را آزار میداد.
#متن_عربى: وَكَتَبَ إِلَى عَلِيٍّ مَعَ ظَبْيَانَ بْنِ عُمَارَةَ، وَكَانَ مِمَّنْ قَدِمَ مَعَ جَارِيَةَ وَإِنَّ جَارِيَةَ قَدِمَ عَلَيْنَا فَسَارَ إِلَى ابْنِ الْحَضْرَمِيِّ فَقَتَلَهُ حَتَّى اضْطَرَّهُ إِلَى دَارٍ مِنْ دُورِ بَنِي تَمِيمٍ، فِي عِدَّةِ رِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِهِ بَعْدَ الإِعْذَارِ وَالإِنْذَارِ، وَالدُّعَاءِ إِلَى الطَّاعَةِ، فَلَمْ يُنِيبُوا وَلَمْ يَرْجِعُوا، فَأَضْرَمَ عَلَيْهِمُ الدَّارَ فَأَحْرَقَهُمْ فِيهَا، وَهُدِمَتْ عَلَيْهِمْ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١١٢
لينك صفحه كتاب در سايت حوزه:
http://lib.efatwa.ir/47196/5/112
روزی ،على، از #ولید پسر عقبه خواست تا پیرو او گردد وليد پاسخ داد
بر چه اميد با تو بيعت كنيم پر و بال ما را تو كندى و سينه ما را پر از كين كردى، پدر مرا تو كشتى
#منبع:دفتر زندگانی حسین پوشينه دوم نوشته زین العابدین رهنما چاپ ششم برگ ٣٧٣ و ٣٧٤
ای کاش #روشنفکرنمایان ما به اندازه ولید تازی خرد میداشتند و بر خونهای نیاکان خود ارج می نهادند و بدینگونه خفت بار ۱۴۰۰ سال با همه نیرو در زمینه بزرگداشت دشمنان دیرینه خود کوشش نمی نمودند و روان نیاکان خود را نمی آزردند
در #جنگ_جمل برای دستیابی برهبری با #عایشه همسر دردانه محمد جنگید و به اندازه ای آدم کشت که دفترهای اسلامی ستاینده او میگویند از کشته ها پشته ساخت و سه بار شمشیر او خم شد
٪#منبع: منتخب التواريخ در زندگانی چهارده معصوم نوشته حاج محمد هاشم خراسانی برگ ١٦٣ میگوید در یکی از جنگهای صفین با معاویه بگفته #علامه_مجلسی شمار مقتولین بدست على از پانصد نفر علاوه بودند و چند مرتبه ذوالفقار او خميده شد و با زانوى مبارك راست ميكرد
لينك صفحه از #كتاب_منتخب_التواريخ صفحه ١٦٣ در اثبات مطلب بالا :
https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/image/34297 }
در رویداد خونین #صفین برای دستیابی بر پیشوایی که چهارده ماه و هیجده روز بدرازا کشید و کشته شدگان بدست او و یارانش را سی و شش هزار تا چهل هزارتن دانسته اند که آمده است خانواده ای در #بصره برجای نماند تا از شمشیر #على داغدار نباشد
#منابع:
١) دفتر زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۱۲۹
٢) دفتر مرد نامتناهی نوشته حسن صدر برگ ۲۲ در یکی از جنگهای صفين على پانصد کس را با دست خود و با شمشیر کشت در آن حد که چندین شمشیر عوض کرد
از #کتاب_زندگانی_علی ابن ابی طالب تالیف عمر ابوالنصر)
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_چهاردهم
#عبدالله_حضرمی با هفتاد تن از همراهانش را که از بیم جان بر دژی پناه برده بودند بدستور #على، آن دژ به آتش کشیده شد و همه را زنده زنده سوزاندند که یک تن رهایی نیافت و زمانی دراز بوی گوشت بدنهای سوخته شده در هوا پخش بود و مردم را آزار میداد.
#متن_عربى: وَكَتَبَ إِلَى عَلِيٍّ مَعَ ظَبْيَانَ بْنِ عُمَارَةَ، وَكَانَ مِمَّنْ قَدِمَ مَعَ جَارِيَةَ وَإِنَّ جَارِيَةَ قَدِمَ عَلَيْنَا فَسَارَ إِلَى ابْنِ الْحَضْرَمِيِّ فَقَتَلَهُ حَتَّى اضْطَرَّهُ إِلَى دَارٍ مِنْ دُورِ بَنِي تَمِيمٍ، فِي عِدَّةِ رِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِهِ بَعْدَ الإِعْذَارِ وَالإِنْذَارِ، وَالدُّعَاءِ إِلَى الطَّاعَةِ، فَلَمْ يُنِيبُوا وَلَمْ يَرْجِعُوا، فَأَضْرَمَ عَلَيْهِمُ الدَّارَ فَأَحْرَقَهُمْ فِيهَا، وَهُدِمَتْ عَلَيْهِمْ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١١٢
لينك صفحه كتاب در سايت حوزه:
http://lib.efatwa.ir/47196/5/112
روزی ،على، از #ولید پسر عقبه خواست تا پیرو او گردد وليد پاسخ داد
بر چه اميد با تو بيعت كنيم پر و بال ما را تو كندى و سينه ما را پر از كين كردى، پدر مرا تو كشتى
#منبع:دفتر زندگانی حسین پوشينه دوم نوشته زین العابدین رهنما چاپ ششم برگ ٣٧٣ و ٣٧٤
ای کاش #روشنفکرنمایان ما به اندازه ولید تازی خرد میداشتند و بر خونهای نیاکان خود ارج می نهادند و بدینگونه خفت بار ۱۴۰۰ سال با همه نیرو در زمینه بزرگداشت دشمنان دیرینه خود کوشش نمی نمودند و روان نیاکان خود را نمی آزردند
در #جنگ_جمل برای دستیابی برهبری با #عایشه همسر دردانه محمد جنگید و به اندازه ای آدم کشت که دفترهای اسلامی ستاینده او میگویند از کشته ها پشته ساخت و سه بار شمشیر او خم شد
٪#منبع: منتخب التواريخ در زندگانی چهارده معصوم نوشته حاج محمد هاشم خراسانی برگ ١٦٣ میگوید در یکی از جنگهای صفین با معاویه بگفته #علامه_مجلسی شمار مقتولین بدست على از پانصد نفر علاوه بودند و چند مرتبه ذوالفقار او خميده شد و با زانوى مبارك راست ميكرد
لينك صفحه از #كتاب_منتخب_التواريخ صفحه ١٦٣ در اثبات مطلب بالا :
https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/image/34297 }
در رویداد خونین #صفین برای دستیابی بر پیشوایی که چهارده ماه و هیجده روز بدرازا کشید و کشته شدگان بدست او و یارانش را سی و شش هزار تا چهل هزارتن دانسته اند که آمده است خانواده ای در #بصره برجای نماند تا از شمشیر #على داغدار نباشد
#منابع:
١) دفتر زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۱۲۹
٢) دفتر مرد نامتناهی نوشته حسن صدر برگ ۲۲ در یکی از جنگهای صفين على پانصد کس را با دست خود و با شمشیر کشت در آن حد که چندین شمشیر عوض کرد
از #کتاب_زندگانی_علی ابن ابی طالب تالیف عمر ابوالنصر)
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_نوزدهم
#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود می نویسد چه بگویم؟ مگر با کلمات میتوان از علی سخن گفت، على خود محمد دیگری است. شگفت اینکه در سیمای علی محمد را نمایان تر میتوان دید ؟
#منبع: دفتر سیمای محمد نوشته علی شریعتی برگ ۵۸۲)
در حاشيه بر ۲۳ سال و طبری چنین آمده است وعلى سنگدلی خود را در سربریدن اسیران بنی قریظه و خیبر و چهار سال رهبری و جنگ و برادرکشی بدرستی نشان داد
#منبع: حاشیه بر ۲۳ سال برگ ۲۴۲ - تاریخ طبری برگ ١٣٧٣)
زمانیکه #عبدالله_بن_ملجم را پس از کوبیدن شمشیر زهرآلودش بر سر نسبتاً مبارك آن امام همام پیش او بردند پرسید چرا این کار را کردی وی پاسخ داد بس که تو خونهای مردمان ريختی
طبرى ميگويد :
چون ابن ملجم را بیاوردند على گفت: «ای دشمن خدا مگر با تو نیکی نکرده بودم؟»
گفت: «چرا»
گفت: « پس چرا چنین کردی؟»
گفت: « شمشیرم را چهل صبحگاه تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین مخلوق خویش را با آن بکشد.»
#منبع: تاريخ طبرى جلد ششم ترجمه ابوالقاسم پاينده صفحه ٢٦٨٤
#متن_عربى: وثم قال: أي عدو الله، ألم أحسن إليك! بلى، قال: فما حملك على هذا؟ قال: شحذته أربعين صباحا و سألت الله أن يقتل به شر خلقه
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١٤٥
http://lib.efatwa.ir/47196/5/145
#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود چنین آورده است أنا النبي السيف، به معناى اینست که من پیغمبر شمشیر کشان هستم که با زبان ساده میشود پیغمبر غداره کشان و آدم کشان
#منابع: برگ ۲۵۰ از دفتر حاشیه بر ۲۲ سال برداشت از برگ ۸۰ دفتر سیمای محمد، علی شریعتی)
#مولوى نيز با اين بيت ميفهماند شخصى كه پيامبر شمشير است افرادش نيز دائماً در جنگ و آدمكشى مستمر بايد باشند:
چون نبي السيف بوده آن رسول / امت او صفدرانند و فحول
در روايت #صحيح_بخارى نيز خود #محمد ميگويد
من پيشاپيش قيامت همراه با شمشير فرستاده شده ام تا الله يگانه و بدون شريك پرستش گردد موفقيت من زير سايه شمشيرم است و خوارى و ذلت بر مخالفانم مقرر گرديده است
#متن_عربى: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: بعثت بين يدي الساعة بالسيف حتى يعبد الله وحده لا شريك له وجعل رزقي تحت ظل رمجي و الصغار على من خالف أمري
#منبع: مسند أحمد بن حنبل به تحقيق احمد شاكر ج ٤ ص ٥١٥
http://lib.efatwa.ir/45399/4/515
در دفتر پیامبر نوشته رهنما و #منتهی_الامال قمی آمده که على با فرود آوردن یک شمشیر چنان بر سر طلحه نواخت که مغزش بر زمین افتاد
#منبع: برگ ٧١٦ دفتر رهنما و برگ ٦٠ پوشينه يكم منتهى الأمال قمی)
و در نهج البلاغه میگوید بخدا از کودکی شمشیر میزدم تا امروز که پیر شده ام
#منبع: نهج البلاغه برگ ١٠٢).
آیا در جایی پیدا می کنید که دانشگاه و بیمارستانی ساخته است؟
آیا شناسایی خدای توانا نیاز به راهنمایی داشت یا کشتار و تاراج و برده گیری؟
در یکی از گردنه ها علی و زبیر در کنار چشمه آبی کمین کردند دو مرد و یک شترسوار را که برای آب آمده بودند دستگیر کردند و نزد محمد بردند چون آنان ایستگاه کاروانیان را نشان نمیدادند به اندازه ای در دست علی و زبیر شکنجه شدند تا ناگزیر به اعتراف گرديدند
#منبع:دفتر پیامبر نوشته رهنما برگهاى ٦٧٨ - ٦۸۰ ).
#على بدستور #محمد مردی بنام مقداد را سر برید
#منبع: دفتر اسلام شناسی علی شریعتی برگ ١٦٣)
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_نوزدهم
#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود می نویسد چه بگویم؟ مگر با کلمات میتوان از علی سخن گفت، على خود محمد دیگری است. شگفت اینکه در سیمای علی محمد را نمایان تر میتوان دید ؟
#منبع: دفتر سیمای محمد نوشته علی شریعتی برگ ۵۸۲)
در حاشيه بر ۲۳ سال و طبری چنین آمده است وعلى سنگدلی خود را در سربریدن اسیران بنی قریظه و خیبر و چهار سال رهبری و جنگ و برادرکشی بدرستی نشان داد
#منبع: حاشیه بر ۲۳ سال برگ ۲۴۲ - تاریخ طبری برگ ١٣٧٣)
زمانیکه #عبدالله_بن_ملجم را پس از کوبیدن شمشیر زهرآلودش بر سر نسبتاً مبارك آن امام همام پیش او بردند پرسید چرا این کار را کردی وی پاسخ داد بس که تو خونهای مردمان ريختی
طبرى ميگويد :
چون ابن ملجم را بیاوردند على گفت: «ای دشمن خدا مگر با تو نیکی نکرده بودم؟»
گفت: «چرا»
گفت: « پس چرا چنین کردی؟»
گفت: « شمشیرم را چهل صبحگاه تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین مخلوق خویش را با آن بکشد.»
#منبع: تاريخ طبرى جلد ششم ترجمه ابوالقاسم پاينده صفحه ٢٦٨٤
#متن_عربى: وثم قال: أي عدو الله، ألم أحسن إليك! بلى، قال: فما حملك على هذا؟ قال: شحذته أربعين صباحا و سألت الله أن يقتل به شر خلقه
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١٤٥
http://lib.efatwa.ir/47196/5/145
#علی_شریعتی در دفتر سیمای محمد خود چنین آورده است أنا النبي السيف، به معناى اینست که من پیغمبر شمشیر کشان هستم که با زبان ساده میشود پیغمبر غداره کشان و آدم کشان
#منابع: برگ ۲۵۰ از دفتر حاشیه بر ۲۲ سال برداشت از برگ ۸۰ دفتر سیمای محمد، علی شریعتی)
#مولوى نيز با اين بيت ميفهماند شخصى كه پيامبر شمشير است افرادش نيز دائماً در جنگ و آدمكشى مستمر بايد باشند:
چون نبي السيف بوده آن رسول / امت او صفدرانند و فحول
در روايت #صحيح_بخارى نيز خود #محمد ميگويد
من پيشاپيش قيامت همراه با شمشير فرستاده شده ام تا الله يگانه و بدون شريك پرستش گردد موفقيت من زير سايه شمشيرم است و خوارى و ذلت بر مخالفانم مقرر گرديده است
#متن_عربى: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: بعثت بين يدي الساعة بالسيف حتى يعبد الله وحده لا شريك له وجعل رزقي تحت ظل رمجي و الصغار على من خالف أمري
#منبع: مسند أحمد بن حنبل به تحقيق احمد شاكر ج ٤ ص ٥١٥
http://lib.efatwa.ir/45399/4/515
در دفتر پیامبر نوشته رهنما و #منتهی_الامال قمی آمده که على با فرود آوردن یک شمشیر چنان بر سر طلحه نواخت که مغزش بر زمین افتاد
#منبع: برگ ٧١٦ دفتر رهنما و برگ ٦٠ پوشينه يكم منتهى الأمال قمی)
و در نهج البلاغه میگوید بخدا از کودکی شمشیر میزدم تا امروز که پیر شده ام
#منبع: نهج البلاغه برگ ١٠٢).
آیا در جایی پیدا می کنید که دانشگاه و بیمارستانی ساخته است؟
آیا شناسایی خدای توانا نیاز به راهنمایی داشت یا کشتار و تاراج و برده گیری؟
در یکی از گردنه ها علی و زبیر در کنار چشمه آبی کمین کردند دو مرد و یک شترسوار را که برای آب آمده بودند دستگیر کردند و نزد محمد بردند چون آنان ایستگاه کاروانیان را نشان نمیدادند به اندازه ای در دست علی و زبیر شکنجه شدند تا ناگزیر به اعتراف گرديدند
#منبع:دفتر پیامبر نوشته رهنما برگهاى ٦٧٨ - ٦۸۰ ).
#على بدستور #محمد مردی بنام مقداد را سر برید
#منبع: دفتر اسلام شناسی علی شریعتی برگ ١٦٣)
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه
#قسمت_دوم
💥جنبش سیاسی #شیعه
این موضوع را از زبان زنده ياد #دکتر_کسروی بیان میکنم ، ایشان مفصلا در این رابط بحث کرده اند ولی چکیده ای از آن را می آورم:
((#شیعیگری تاریخچه بسیار درازی میدارد، بلکه خود تاریخی میباشد. ولی ما در اینجا آنرا به کوتاهی یاد خواهیمکرد .
شیعیگری به این معنی که خواست ماست از زمان بنی امیه آغاز یافته. چون #معاویه به دستاویز کشته شدن عثمان با #امام_علی بن ابیطالب به جنگ برخاست و پس از مرگ او خلافت را با زور و نیرنگ، بدست آورده در خاندان خود ارثی گردانید. این رفتار او به بسیاری ازمسلمانان گران افتاد، و کسان بسیاری آرزوی خلافت کرده چنین خواستند که آنرا از دست بنی امیه بیرون آورند .
لیکن تا معاویه زنده می بود کسی نیارست بجنبد. پس از مرگ او #حسین_بن_علی به کوشش برخاست ولی از ناپایداری پیروانش کاری از پیش نبرد، و بدانسان که همگی
میدانند، کشته گردید. سپس چون یزید پسر معاویه مُرد و پسر او
#معاویه نام، پس از چهل روز خلافت از آن کناره جست و برخی آشفتگیها به میان افتاد. #عبدالله_بن_زبیر در مکه و محمد بن حنفیه در مدینه به دعوی خلافت پرداختند، و #مختار در کوفه برخاست که او نیز در نهان به خلافت میکوشید. ولی اینها نیز کاری نتوانستند و یکایک از میان رفتند .سپس دو خاندان بزرگی با بنی امیه به نبرد برخاستند:
یکی #عباسیان (پسران عباس عموی بنیادگزار اسلام)، و دیگری #علویان (پسران علی). عباسیان بنیاد کار خود را به زمینه چینی نهاده چون ناخرسندی ایرانیان را از بنی امیه میدانستند و از آمادگی آنان به شورش آگاه می بودند، نمایندگانی به ایران فرستادند که در اینجا نهانی به کوششهایی پردازند و دسته هایی از پیروان پدید آورند. لیکن علویان بسادگی برمیخاستند و جنگ میکردند و کشته میشدند (چنانکه زید بن علی، یحیی پسر او،محمد نفس زکیه، برادرش ابراهیم، حسین صاب فخ ودیگران کشته شدند).
از اینرو بنی عباس کار را پیش بردند و با دست ابومسلم بنیاد بنی امیه را برانداخته خود بجای ایشان خلیفه گردیدند.
آرزومندان خلافت از هیچگونه کوشش در راه آرزو باز نمی ایستادند. خونها از هم میریختند. خاندانها برمی انداختند. دروغ و نیرنگ بکار میبردند .در این کشاکش ها #پیروان_علویان «شیعه» نامیده می شدند که بهمان معنی «پیروان» می باشد. «شیعیگری» از همانجا آغاز گردیده)
#منبع: احمد کسروی -شیعه گری ص ١ گفتار یکم گزیده حمدالله مستوفی
خواندیم که کسروی چه میگوید و علاوه بر آن مشخص میشود که شیعه چیزی نیست که از صدر اسلام بوده باشد و دیگر اینکه فهمیدیم که این نهضتی بود همانند دیگر تشکلهای دیگر برای مقابله
با طرفداران خلفای راشدین جز علی.
در آن زمان جز شیعه فرق دیگری نیز وجود داشتند که هرکدام برای هدفی، همانند شیعه شکل گرفتند؛
جنبش هایی همانند (سنباد، استادسیس، المقنع هشام، خرم دینان مازیار بن قارن)
#منبع:
١) تاریخ ایران پس از اسلام، اقبال اشتیان
٢) تاریخ مردم ایران جلد دوم، زرین کوب،
٣) تاریخ یعقوبی،
که از ذکر چگونگی آنها خود داری میکنم
ولی همین ما را بس که از جنبشهای الحادی دوره اولیه عباسی بودند که در تقابل با اسلام بوجود آمدند. #معتزله از دیگر آنها بودند و خوارج که خود به بیست قسمت تقسیم میشوند
ادامه دارد .......
https://t.me/naghde_eslamm/26479
#قسمت_دوم
💥جنبش سیاسی #شیعه
این موضوع را از زبان زنده ياد #دکتر_کسروی بیان میکنم ، ایشان مفصلا در این رابط بحث کرده اند ولی چکیده ای از آن را می آورم:
((#شیعیگری تاریخچه بسیار درازی میدارد، بلکه خود تاریخی میباشد. ولی ما در اینجا آنرا به کوتاهی یاد خواهیمکرد .
شیعیگری به این معنی که خواست ماست از زمان بنی امیه آغاز یافته. چون #معاویه به دستاویز کشته شدن عثمان با #امام_علی بن ابیطالب به جنگ برخاست و پس از مرگ او خلافت را با زور و نیرنگ، بدست آورده در خاندان خود ارثی گردانید. این رفتار او به بسیاری ازمسلمانان گران افتاد، و کسان بسیاری آرزوی خلافت کرده چنین خواستند که آنرا از دست بنی امیه بیرون آورند .
لیکن تا معاویه زنده می بود کسی نیارست بجنبد. پس از مرگ او #حسین_بن_علی به کوشش برخاست ولی از ناپایداری پیروانش کاری از پیش نبرد، و بدانسان که همگی
میدانند، کشته گردید. سپس چون یزید پسر معاویه مُرد و پسر او
#معاویه نام، پس از چهل روز خلافت از آن کناره جست و برخی آشفتگیها به میان افتاد. #عبدالله_بن_زبیر در مکه و محمد بن حنفیه در مدینه به دعوی خلافت پرداختند، و #مختار در کوفه برخاست که او نیز در نهان به خلافت میکوشید. ولی اینها نیز کاری نتوانستند و یکایک از میان رفتند .سپس دو خاندان بزرگی با بنی امیه به نبرد برخاستند:
یکی #عباسیان (پسران عباس عموی بنیادگزار اسلام)، و دیگری #علویان (پسران علی). عباسیان بنیاد کار خود را به زمینه چینی نهاده چون ناخرسندی ایرانیان را از بنی امیه میدانستند و از آمادگی آنان به شورش آگاه می بودند، نمایندگانی به ایران فرستادند که در اینجا نهانی به کوششهایی پردازند و دسته هایی از پیروان پدید آورند. لیکن علویان بسادگی برمیخاستند و جنگ میکردند و کشته میشدند (چنانکه زید بن علی، یحیی پسر او،محمد نفس زکیه، برادرش ابراهیم، حسین صاب فخ ودیگران کشته شدند).
از اینرو بنی عباس کار را پیش بردند و با دست ابومسلم بنیاد بنی امیه را برانداخته خود بجای ایشان خلیفه گردیدند.
آرزومندان خلافت از هیچگونه کوشش در راه آرزو باز نمی ایستادند. خونها از هم میریختند. خاندانها برمی انداختند. دروغ و نیرنگ بکار میبردند .در این کشاکش ها #پیروان_علویان «شیعه» نامیده می شدند که بهمان معنی «پیروان» می باشد. «شیعیگری» از همانجا آغاز گردیده)
#منبع: احمد کسروی -شیعه گری ص ١ گفتار یکم گزیده حمدالله مستوفی
خواندیم که کسروی چه میگوید و علاوه بر آن مشخص میشود که شیعه چیزی نیست که از صدر اسلام بوده باشد و دیگر اینکه فهمیدیم که این نهضتی بود همانند دیگر تشکلهای دیگر برای مقابله
با طرفداران خلفای راشدین جز علی.
در آن زمان جز شیعه فرق دیگری نیز وجود داشتند که هرکدام برای هدفی، همانند شیعه شکل گرفتند؛
جنبش هایی همانند (سنباد، استادسیس، المقنع هشام، خرم دینان مازیار بن قارن)
#منبع:
١) تاریخ ایران پس از اسلام، اقبال اشتیان
٢) تاریخ مردم ایران جلد دوم، زرین کوب،
٣) تاریخ یعقوبی،
که از ذکر چگونگی آنها خود داری میکنم
ولی همین ما را بس که از جنبشهای الحادی دوره اولیه عباسی بودند که در تقابل با اسلام بوجود آمدند. #معتزله از دیگر آنها بودند و خوارج که خود به بیست قسمت تقسیم میشوند
ادامه دارد .......
https://t.me/naghde_eslamm/26479
Telegram
نقدى بر اسلام
ميخواهيم نگاهى گذرا به #مذهب_شيعه_اماميه بيندازيم
و در مورد اعتقادات متوليان اين مذهب نگاهى موشكافانه داشته باشيم.
در اين مقاله خواهيد ديد كه تنها دليل وجود مذهب شيعه،
آخوندهايى است كه درون دخمه ها و حجره هاى تاريك خود #ترشهات_ذهن_مسموم خود را به عنوان يك…
و در مورد اعتقادات متوليان اين مذهب نگاهى موشكافانه داشته باشيم.
در اين مقاله خواهيد ديد كه تنها دليل وجود مذهب شيعه،
آخوندهايى است كه درون دخمه ها و حجره هاى تاريك خود #ترشهات_ذهن_مسموم خود را به عنوان يك…
Forwarded from نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_سى_و_ششم(آخر)
💥هجوم وحشيانه و جنايات پسران علی در ایران
#حسن و #حسین پسران علی بدستور پدر همراه #سعيد_العاص سردار خون آشام تازی به مازندران تازش بردند و کشتاری خونین کردند که در برابر پایداری و پایمردی مردم #مازندران مصقله سردار تازی کشته شد.
پسران على نیز زخمهای سختی برداشتند ولی سرانجام بر مردم مازندران پیروز گشتند و زنان و دختران و مردان بسیاری را به غنيمت گرفتند و دارایی مردم را تاراج کردند که بر سر بخش غنيمت در کم و زیادی برده و کنیز میان پسران على و فرماندهان تازی گفتگو و کشمکشی سخت درگرفت که بازگشتند.
{#منابع: فتوح البلدان صفحات ۱۸۲، ۱۵۲، ٣٠٣
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۲۰ میگوید: حسین پسر على در تازش و کشتار گرگان هم همراه کشتارگران تازی بوده است که به سال سی ام #ددمنشانه توانستند گرگان را سرکوب نمایند.
در كتاب حسین و ایران نوشته کورت فريشلر برگردان منصوری برگ ۲۵ و برگ ۱۸۳ پوشینه یکم
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما، #ارینب همسر عبد الله چنین گوید و شجاعتهای او (حسین) را هم در جنگهای آفریقا و هم در نبرد طبرستان چیزها شنیده ام،
اسلام شناسی میرفطروس ۹۲. }
پس از کشته شدن #حسین پسر على, برادر شوهر دختر او که #عبدالله_زبیر نام داشت، عتاب پسر ورقاء الرياحي را به سرکوبی مردم #ری و #اصفهان فرستاد که پس از تازش و چاپش و کشتار، زنان و دختران بیشماری را به کنیزی بردند
{#نكته مورد اشاره:
مصعب بن زبیر همسر #سکینه_دختر_حسین بود که عبداله برادر او یکی از دو خلیفه زمان بود، اصفهان جزء قلمرو تاراجگری او بود.
#منبع: كتاب امام حسین و ایران برگردان منصوری برگهای ۵۲۹ تا ۵۲۸. }
به اتفاق و اجماع قول تاریخ نویسان بزرگ نظیر #طبری و ابن اثیر در شرح وقایع سال ۲٦۱ ھ حسن بن زید نوه امام حسن يكبار شهر #چالوس را به آتش کشید و سراسر آنرا سوخت و با خاک یکسان ساخت.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تفريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگ ٨٦. }
در باره حسن بن زید آمده است مردی سختگیر و خونریز و شديد التصميم و... و... بود.
مورخان درباره خونریزیهای او داستانها نقل کرده اند که نشان میدهد داعي کبیر از قتل عباد حتی نزدیکان خود و هَدَم بلاد، حتى آبادیهائیکه صاحبانش روزگاری دوش بدوش او در جنگها شرکت میکردند ملالتی نداشت، در ایام سلطنت او وجوه ناس اشراف، و دو تن از سادات حسینی مقتول شدند یکی حسین بن احمد بن محمد بن عبد الله بن الباهربن على بن الحسين بن على ابیطالب است و دیگری عبیدالله بن على بن الحسين بن جعفربن عبد الله بن حسين الاصفر على بن الحسين بن على ابیطالب بود
بدستور داعی این دو را در برکه آب غرق کردند تا جان بدادنند آنگاه جسد ایشانرا در سردابی افکند در سال ۲۵۸ هـجرى .
و دیگر از مقتولین داعی کبیر پسر خاله او حسن بن محمد بن جعفر بن عبد الله بن حسين الأصغر بن علی بن حسین ابی طالب را دست بسته حاضر ساخت و سرش را برید.
و چون میخواست جماعتی از مردم مازندران را از دم تیغ بگذراند. پس خویشتن را به بیماری زد و پس از روزی چند آوازه مرگ خود را راه انداخت. پس او را در جنازه(تابوت) جای داده و به مسجد بردند تا بر وی نماز گذاردند.
چون مردم در مجلس انجمن شدند، ناگاه آن جماعتی که با ایشان مواضعه نهاده بود از جای بجستند و درهای مسجد را فروبسته و تیغ بکشیدند و داعی نیز از جنازه شاکی السلاح بیرون جست و شمشیر بکشید و جماعتى كثير را دستخوش شمشیر ساخت.
در ناسخ التواریخ گوید: حسن زید ایشانرا محاصره کرد و همه را در مسجد جامع آمل به قتل رسانید و اجساد آنها را در گودالی در قسمت شرقی مسجد انداخت.
حسن زید دستور داد دست و پای یکهزار مرد دیلمی را بریدند.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تغريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگهای ۸۵ تا ۸۸ }
•آیا میتوان از روان چنین کسانی که در سرشتشان کشتار خودی و بیگانه روا است چشم داشتی داشت که مردم ایران با فریب دکانداران دین به ستایش از آنان میپردازند؟
•آيا چنين موجودات خونخوارى كه جز ريختن خون مردم كار و هدفى نداشته اند را بايد سرور و سالار و امام و معصوم ناميد ؟؟
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_سى_و_ششم(آخر)
💥هجوم وحشيانه و جنايات پسران علی در ایران
#حسن و #حسین پسران علی بدستور پدر همراه #سعيد_العاص سردار خون آشام تازی به مازندران تازش بردند و کشتاری خونین کردند که در برابر پایداری و پایمردی مردم #مازندران مصقله سردار تازی کشته شد.
پسران على نیز زخمهای سختی برداشتند ولی سرانجام بر مردم مازندران پیروز گشتند و زنان و دختران و مردان بسیاری را به غنيمت گرفتند و دارایی مردم را تاراج کردند که بر سر بخش غنيمت در کم و زیادی برده و کنیز میان پسران على و فرماندهان تازی گفتگو و کشمکشی سخت درگرفت که بازگشتند.
{#منابع: فتوح البلدان صفحات ۱۸۲، ۱۵۲، ٣٠٣
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۲۰ میگوید: حسین پسر على در تازش و کشتار گرگان هم همراه کشتارگران تازی بوده است که به سال سی ام #ددمنشانه توانستند گرگان را سرکوب نمایند.
در كتاب حسین و ایران نوشته کورت فريشلر برگردان منصوری برگ ۲۵ و برگ ۱۸۳ پوشینه یکم
كتاب زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما، #ارینب همسر عبد الله چنین گوید و شجاعتهای او (حسین) را هم در جنگهای آفریقا و هم در نبرد طبرستان چیزها شنیده ام،
اسلام شناسی میرفطروس ۹۲. }
پس از کشته شدن #حسین پسر على, برادر شوهر دختر او که #عبدالله_زبیر نام داشت، عتاب پسر ورقاء الرياحي را به سرکوبی مردم #ری و #اصفهان فرستاد که پس از تازش و چاپش و کشتار، زنان و دختران بیشماری را به کنیزی بردند
{#نكته مورد اشاره:
مصعب بن زبیر همسر #سکینه_دختر_حسین بود که عبداله برادر او یکی از دو خلیفه زمان بود، اصفهان جزء قلمرو تاراجگری او بود.
#منبع: كتاب امام حسین و ایران برگردان منصوری برگهای ۵۲۹ تا ۵۲۸. }
به اتفاق و اجماع قول تاریخ نویسان بزرگ نظیر #طبری و ابن اثیر در شرح وقایع سال ۲٦۱ ھ حسن بن زید نوه امام حسن يكبار شهر #چالوس را به آتش کشید و سراسر آنرا سوخت و با خاک یکسان ساخت.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تفريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگ ٨٦. }
در باره حسن بن زید آمده است مردی سختگیر و خونریز و شديد التصميم و... و... بود.
مورخان درباره خونریزیهای او داستانها نقل کرده اند که نشان میدهد داعي کبیر از قتل عباد حتی نزدیکان خود و هَدَم بلاد، حتى آبادیهائیکه صاحبانش روزگاری دوش بدوش او در جنگها شرکت میکردند ملالتی نداشت، در ایام سلطنت او وجوه ناس اشراف، و دو تن از سادات حسینی مقتول شدند یکی حسین بن احمد بن محمد بن عبد الله بن الباهربن على بن الحسين بن على ابیطالب است و دیگری عبیدالله بن على بن الحسين بن جعفربن عبد الله بن حسين الاصفر على بن الحسين بن على ابیطالب بود
بدستور داعی این دو را در برکه آب غرق کردند تا جان بدادنند آنگاه جسد ایشانرا در سردابی افکند در سال ۲۵۸ هـجرى .
و دیگر از مقتولین داعی کبیر پسر خاله او حسن بن محمد بن جعفر بن عبد الله بن حسين الأصغر بن علی بن حسین ابی طالب را دست بسته حاضر ساخت و سرش را برید.
و چون میخواست جماعتی از مردم مازندران را از دم تیغ بگذراند. پس خویشتن را به بیماری زد و پس از روزی چند آوازه مرگ خود را راه انداخت. پس او را در جنازه(تابوت) جای داده و به مسجد بردند تا بر وی نماز گذاردند.
چون مردم در مجلس انجمن شدند، ناگاه آن جماعتی که با ایشان مواضعه نهاده بود از جای بجستند و درهای مسجد را فروبسته و تیغ بکشیدند و داعی نیز از جنازه شاکی السلاح بیرون جست و شمشیر بکشید و جماعتى كثير را دستخوش شمشیر ساخت.
در ناسخ التواریخ گوید: حسن زید ایشانرا محاصره کرد و همه را در مسجد جامع آمل به قتل رسانید و اجساد آنها را در گودالی در قسمت شرقی مسجد انداخت.
حسن زید دستور داد دست و پای یکهزار مرد دیلمی را بریدند.
{#منبع: کتاب علویان طبرستان تغريظ عبدالحسین زرکوب نوشته ابوالفتح حکیمیان برگهای ۸۵ تا ۸۸ }
•آیا میتوان از روان چنین کسانی که در سرشتشان کشتار خودی و بیگانه روا است چشم داشتی داشت که مردم ایران با فریب دکانداران دین به ستایش از آنان میپردازند؟
•آيا چنين موجودات خونخوارى كه جز ريختن خون مردم كار و هدفى نداشته اند را بايد سرور و سالار و امام و معصوم ناميد ؟؟
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 فحاشى به ناموس مخالفان جزئى از اخلاق و رفتار ائمه شيعه بوده است.
باتوجه به روايات و احاديث موجود در كتب علماى شيعه،
ائمه شيعه در برخورد با مخالفانشان هميشه فحاشى ناموسى ميكرده و مادر مخاطب را مورد عنايت قرار ميداده اند.
البته اين ادبيات و فحاشيها اول در قرآن كتاب دينى مسلمانان آغاز شد، زمانى كه مخالفان را زنا زاده (زنيم) ناميد و براى تحقير شغل زن ابولهب كه هيزم كشى بود را بعنوان يك توهين بكار برد.
مقايسه مخالفان به چهارپا و امثال آن نيز در آيات زيادى بكار رفته است.
#حسين_بن_على نيز بعنوان توهين شمر را فرزند #زن_بزچران خطاب ميكند و #عبدالله_بن_جعفر_طيار برادرزاده على بن ابيطالب، يكى از بستگانش كه حسين را عامل قتل فرزندانشان ميداند را پسر #زن_بدبو خطاب ميكند.
فحاشى پيروان اين مذهب به منتقدين و مخالفينشان ريشه در خلق و خوى قرآنى و تربيت ائمه شان دارد.
ولى آخوندهاى شياد با ناديده گرفتن اين اسناد، ائمه شيعه را قديسانى معرفى ميكنند كه الگوى اخلاق بوده اند كه صدالبته اين ادعا به يك جوك شبيه است تا حقيقت.
@naghde_eslamm
باتوجه به روايات و احاديث موجود در كتب علماى شيعه،
ائمه شيعه در برخورد با مخالفانشان هميشه فحاشى ناموسى ميكرده و مادر مخاطب را مورد عنايت قرار ميداده اند.
البته اين ادبيات و فحاشيها اول در قرآن كتاب دينى مسلمانان آغاز شد، زمانى كه مخالفان را زنا زاده (زنيم) ناميد و براى تحقير شغل زن ابولهب كه هيزم كشى بود را بعنوان يك توهين بكار برد.
مقايسه مخالفان به چهارپا و امثال آن نيز در آيات زيادى بكار رفته است.
#حسين_بن_على نيز بعنوان توهين شمر را فرزند #زن_بزچران خطاب ميكند و #عبدالله_بن_جعفر_طيار برادرزاده على بن ابيطالب، يكى از بستگانش كه حسين را عامل قتل فرزندانشان ميداند را پسر #زن_بدبو خطاب ميكند.
فحاشى پيروان اين مذهب به منتقدين و مخالفينشان ريشه در خلق و خوى قرآنى و تربيت ائمه شان دارد.
ولى آخوندهاى شياد با ناديده گرفتن اين اسناد، ائمه شيعه را قديسانى معرفى ميكنند كه الگوى اخلاق بوده اند كه صدالبته اين ادعا به يك جوك شبيه است تا حقيقت.
@naghde_eslamm