زبان پارسی پس از گذشت چند هزار سال و البته با برنامه های فاشیستی و ترکیزه کردن اجباری علیفها ، هنوز در #آران زنده است
@pasoookh
🔴 آشنایی با زبان #تاتی_قفقاز یا #پارسی یا #آرانی
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
گویشوران زبان تاتی به سه دسته تقسیم میشوند که سه لهجه مجزا نیز برای خود دارند :
تاتهای مسلمان که در آبشوران، خیزین، دوهچی و برخی نواحی مجاور آن زندگی میکنند و مسلمان میباشند.
تاتهای یهودی که که بیشتر آنان به اسرائیل مهاجرت نمودهاند و به زبان تاتی سخن میگویند. این افراد خود را «داغ جودی» یا «یهودی کوهستان» مینامند و سرزمین اصلی شان داغستان روسیه است.
تاتهای مسیحی: یا تاتهای ارمنی که در روستاهای ماتراسه و بخش اسماعیللی و روستای کیلوز و بخش دوهچی و ارتاشِن و قوبا و برخی نواحی دیگر بسر میبرند. این دسته از تاتها مسیحی مذهب هستند و گاهی آنان را تاتهای ارمنی نیز مینامند.
در نقشه اقوام قفقاز ، متعلق به سال ۱۸۷۷ میلادی ، از مردم منطقه محدود به باکو ، شماخی و قبه با عنوان Persans (ایرانیان) Hadjemis (عجمها) و Tats (تاتها) یاد شده است.
نخستین اشاره در منابع موجود از حضور پارسیان در قفقاز جنوبی ، به گسترش نظامی هخامنشیان بازمیگردد که جز یکی از ساتراپهای حکومتی بود. کشف ویرانه های معماری هخامنشی ، قطعات جواهرات و سفالینهها در بررسیهای باستانشناسی در جمهوری آذربایجان ( ازجمله در شماخی ) ، ارمنستان و گرجستان این موضوع را تأیید کرده است.
گمان مؤکد بر این است که نیاکان تاتهای کنونی در زمان ساسانیان در این منطقه ساکن شده باشند. ساسانیان برای استواری موقعیت خود در قفقاز جنوبی شهرها و پادگانهایی ساختند. انوشیروان ، پادشاه ساسانی عنوان نمایندگی خود را در شروان ( منطقه شرقی قفقاز جنوبی ) به یکی از خویشان نزدیکش داد. این فرد ، نیای نخستین دودمان شروانشاهان ( حدوداً ۵۱۰–۱۵۳۸ ) بود.
پس از پیروزیهای اعراب در منطقه ، مسلمان شدن مردم قفقاز جنوبی شروع شد. حمله اعراب با حملههای ترک ها و مغول ها در آسیای میانه دنبال گردید. تاتهای قفقاز جز آذربایجانی های فارسی زبانند که زبان آنها در اثر حمله ترکان هنوز تغییر نکرده است ، هرچند این حملات در دگرگونی و کاهش گویشوران تاتی بی تاثیر نبود. گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در جمهوری آذربایجان هر روز از جمعیت آنان کاسته میشود.
ابو الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی ، تاریخدان عراقی ، در سالهای بین ۸۹۶ تا ۹۵۶ پس از میلاد مسیح؛ پیش از حمله ترک و مغول به ایران ؛ حضور پارسیان و پارسی زبانان را در منطقه گواهی میدهد. وی میگوید :
« مرزهای پارسیان عبارتند از کوههای ماد و آذربایجان تا ارمنستان، اران، بیلقان، دربند و ری و تبرستان، مسقط و شابران، جرجان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر سرزمینها در خراسان و سجستان، کرمان، فارس و اهواز … همه این سرزمینها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان … اگرچه گویشهای متفاوتی در آن زبان وجود داشت ؛ ولی ، این گویشها در واقع یک زبان است ، به صورتی که حرفهای آنها به یک صورت نوشته میشود و به یک صورت در ترکیب به کار برده میشود. بدین ترتیب ، گویشهای مختلفی است که عبارتند از : پهلوی، دری، آذری و دیگر زبانهای پارسی. »
🌀 پاینده باد اتحادیه خویشاوندان آریایی ، ساکنان ۱۱ هزار ساله فلات #ایران : کرد و #آذری و آرانی و #پارسی و لر و #تات و تاجیک و پشتون و بلوچ و خراسانی و سیستانی و جنوبی و خوزی و بوشهری و اسپهانی و تالش و گیلک و مازنی و #آسی و ...
t.me/pasoookh
.
@pasoookh
🔴 آشنایی با زبان #تاتی_قفقاز یا #پارسی یا #آرانی
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
گویشوران زبان تاتی به سه دسته تقسیم میشوند که سه لهجه مجزا نیز برای خود دارند :
تاتهای مسلمان که در آبشوران، خیزین، دوهچی و برخی نواحی مجاور آن زندگی میکنند و مسلمان میباشند.
تاتهای یهودی که که بیشتر آنان به اسرائیل مهاجرت نمودهاند و به زبان تاتی سخن میگویند. این افراد خود را «داغ جودی» یا «یهودی کوهستان» مینامند و سرزمین اصلی شان داغستان روسیه است.
تاتهای مسیحی: یا تاتهای ارمنی که در روستاهای ماتراسه و بخش اسماعیللی و روستای کیلوز و بخش دوهچی و ارتاشِن و قوبا و برخی نواحی دیگر بسر میبرند. این دسته از تاتها مسیحی مذهب هستند و گاهی آنان را تاتهای ارمنی نیز مینامند.
در نقشه اقوام قفقاز ، متعلق به سال ۱۸۷۷ میلادی ، از مردم منطقه محدود به باکو ، شماخی و قبه با عنوان Persans (ایرانیان) Hadjemis (عجمها) و Tats (تاتها) یاد شده است.
نخستین اشاره در منابع موجود از حضور پارسیان در قفقاز جنوبی ، به گسترش نظامی هخامنشیان بازمیگردد که جز یکی از ساتراپهای حکومتی بود. کشف ویرانه های معماری هخامنشی ، قطعات جواهرات و سفالینهها در بررسیهای باستانشناسی در جمهوری آذربایجان ( ازجمله در شماخی ) ، ارمنستان و گرجستان این موضوع را تأیید کرده است.
گمان مؤکد بر این است که نیاکان تاتهای کنونی در زمان ساسانیان در این منطقه ساکن شده باشند. ساسانیان برای استواری موقعیت خود در قفقاز جنوبی شهرها و پادگانهایی ساختند. انوشیروان ، پادشاه ساسانی عنوان نمایندگی خود را در شروان ( منطقه شرقی قفقاز جنوبی ) به یکی از خویشان نزدیکش داد. این فرد ، نیای نخستین دودمان شروانشاهان ( حدوداً ۵۱۰–۱۵۳۸ ) بود.
پس از پیروزیهای اعراب در منطقه ، مسلمان شدن مردم قفقاز جنوبی شروع شد. حمله اعراب با حملههای ترک ها و مغول ها در آسیای میانه دنبال گردید. تاتهای قفقاز جز آذربایجانی های فارسی زبانند که زبان آنها در اثر حمله ترکان هنوز تغییر نکرده است ، هرچند این حملات در دگرگونی و کاهش گویشوران تاتی بی تاثیر نبود. گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در جمهوری آذربایجان هر روز از جمعیت آنان کاسته میشود.
ابو الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی ، تاریخدان عراقی ، در سالهای بین ۸۹۶ تا ۹۵۶ پس از میلاد مسیح؛ پیش از حمله ترک و مغول به ایران ؛ حضور پارسیان و پارسی زبانان را در منطقه گواهی میدهد. وی میگوید :
« مرزهای پارسیان عبارتند از کوههای ماد و آذربایجان تا ارمنستان، اران، بیلقان، دربند و ری و تبرستان، مسقط و شابران، جرجان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر سرزمینها در خراسان و سجستان، کرمان، فارس و اهواز … همه این سرزمینها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان … اگرچه گویشهای متفاوتی در آن زبان وجود داشت ؛ ولی ، این گویشها در واقع یک زبان است ، به صورتی که حرفهای آنها به یک صورت نوشته میشود و به یک صورت در ترکیب به کار برده میشود. بدین ترتیب ، گویشهای مختلفی است که عبارتند از : پهلوی، دری، آذری و دیگر زبانهای پارسی. »
🌀 پاینده باد اتحادیه خویشاوندان آریایی ، ساکنان ۱۱ هزار ساله فلات #ایران : کرد و #آذری و آرانی و #پارسی و لر و #تات و تاجیک و پشتون و بلوچ و خراسانی و سیستانی و جنوبی و خوزی و بوشهری و اسپهانی و تالش و گیلک و مازنی و #آسی و ...
t.me/pasoookh
.
✳️ یک محوطه تاریخی در حین انجام عملیات راهسازی در #مزداگرد همدان مربوط به یک روستا در دوره #ساسانی کشف شد
بیشتر بخوانید: 👇
http://www.isna.ir/news/96050804913/
@pasoookh
@pasoookh
.
.
بیشتر بخوانید: 👇
http://www.isna.ir/news/96050804913/
@pasoookh
@pasoookh
.
.
❌♦️❌ تصاحب نابخردانه #سکه های #ساسانی و #اشکانی توسط #پانترکیسم و اکنون تصاحب و دزدی سکه های #سغذی ! فقط برای اینکه بگویند نشانه « #ماه و #ستاره » ما ریشه #کهنی دارد ! درحالی که این نماد ، از نشان های کهن #ایران و #میانرودان است و ربطی به دشت های #مغولستان ندارد
@pasoookh
❌ یکی از سیاست های اصلی پان ترکیستها « تاریخ سازی » یا به عبارت دیگر #سرقت تاریخ و #جعل تاریخ و نیز شخصیت سازی است ؛ به گفته « ولادیمیر مینورسکی » خاورشناس مشهور روس : « هر جا که پرسش حل نشدهای در زمینه فرهنگ قومهای شرق باستان پدید آید ترکان بی درنگ دست خود را همان جا دراز میکنند » مینورسکی ضمن انتقاد از روش مورّخان #پان ترکیست ، بیان میدارد که « مسائل علمی حل نشدهای در زمینه فرهنگ اقوام شرق باستان » ، بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پان ترکیسم فراهم ساختهاست.
❌ پانترک ها اینبار به سمت « تمدن سغذ » دست #کج خود را دراز کردهاند. تا سکههای این تمدن را ( فقط بخاطر نشان ماه و ستاره شان ) متعلق به تمدن #گوک_تورک معرفی کنند. غافل از اینکه سایتهای سکه شناسی #معتبری وجود دارد که دروغ و جعل این جماعت را آشکار میکند.
🌺 سایت سکه شناسی سغدی :
👇👇👇
http://www.sogdcoins.narod.ru/english/sogdiana/history.html
🌺 #سغدیان #ایرانی تبار هستند و زبان آنها از ریشه زبانهای ایرانی میباشد در این باره به سایت زیر مراجعه کنید.
👇👇👇
https://www.revolvy.com/topic/Sogdia&item_type=topic
🔶 امروزه استان #سغذ نام یکی از ولایتهای کشور #تاجیکستان است و مرکز آن شهر #خُجَند نام دارد.
t.me/pasoookh
.
🔴 نشان #ماه_ستاره یکی از نمادهای کهن فلات #ایران و #میانرودان است که بر روی بسیاری از آثار دوره هخامنشی ، همچون مهرها بکار رفته است. این نماد بطور شگفتی در #سکه ها و #مهر های #اشکانی و #ساسانی ، کاربرد فراوانی داشته ، بگونه ای که شما این نشان را بر روی همه سکه های ساسانی و اشکانی مشاهده میکنید. در بالا سکه های #ساسانی و #اشکانی را میبینید که دارای نشان #ماه_ستاره و نوشته هایی به خط #پهلوی هستند.
🔴 اما این نشان چگونه به پرچم های کشورهای نوبنیاد ترک زبان راه پیدا کرد ؟ نشان « ماه و ستاره » همراه با بسیاری از آثار و دانش ها و فرهنگ ها #ایرانی به حکومت های نخستین اسلامی منتقل شد. حکومت هایی که با حمله به ایران ، صاحب همه چیز شدند. شما در سکه های اموی و سایر حکومت های نخستین اسلامی همان طرح هایی را میبینید که در سکه های ساسانی موجود بود ، یعنی شمایل پادشاه ساسانی ، آتشدان ، خط پهلوی و نشان ماه و ستاره. کافی است تا سری به مجموعه سکه های حکومت های سده های نخستین اسلامی بزنید .
🔴 بنابراین ، نشان #ماه_ستاره ، از راه فرهنگ ایرانی-ساسانی به حکومت های عرب انتقال پیدا میکند و از آنجا به عنوان یکی از نشانه های مهم دین اسلام شناخته شد. این نشان کم کم برای حکومت های اسلامی جنبه مقدسی پیدا میکند و حاکمان از آن بعنوان یک نشان الهی استفاده میکردند .
🔴 و از آنجا که کشورهای نوبنیاد آسیای میانه و خاور میانه غالبا مسلمان بودند ، این نشان را در پرچم خود بکار بردند ( یا بعبارتی برایشان بکار برده شد ، چراکه این کشورها برآمده از اسعمار شووری و انگلیس بودند ). این نشان امروزه در پرچم کشورهای بسیاری دیده میشود و ربطی به نژاد و زبان آنها ندارد ، بلکه بیشتر بر جنبه اسلامی آن کشورها تاکید دارد .
🔴 حال داستان این نشانه ، در اندیشه نژادپرستانه پانترکان اینگونه نقش بسته است که : این نشان از شونصد میلیون سال پیش متعلق به تورکان باستان بوده است و همه ما کشورهای ترک آن را داریم و هارای هارای و الی آخر .... پس احتمالا پاکستان ، الجزایر ، تونس ، لیبی ، مالزی و ... هم ترک اند .
.
@pasoookh
❌ یکی از سیاست های اصلی پان ترکیستها « تاریخ سازی » یا به عبارت دیگر #سرقت تاریخ و #جعل تاریخ و نیز شخصیت سازی است ؛ به گفته « ولادیمیر مینورسکی » خاورشناس مشهور روس : « هر جا که پرسش حل نشدهای در زمینه فرهنگ قومهای شرق باستان پدید آید ترکان بی درنگ دست خود را همان جا دراز میکنند » مینورسکی ضمن انتقاد از روش مورّخان #پان ترکیست ، بیان میدارد که « مسائل علمی حل نشدهای در زمینه فرهنگ اقوام شرق باستان » ، بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پان ترکیسم فراهم ساختهاست.
❌ پانترک ها اینبار به سمت « تمدن سغذ » دست #کج خود را دراز کردهاند. تا سکههای این تمدن را ( فقط بخاطر نشان ماه و ستاره شان ) متعلق به تمدن #گوک_تورک معرفی کنند. غافل از اینکه سایتهای سکه شناسی #معتبری وجود دارد که دروغ و جعل این جماعت را آشکار میکند.
🌺 سایت سکه شناسی سغدی :
👇👇👇
http://www.sogdcoins.narod.ru/english/sogdiana/history.html
🌺 #سغدیان #ایرانی تبار هستند و زبان آنها از ریشه زبانهای ایرانی میباشد در این باره به سایت زیر مراجعه کنید.
👇👇👇
https://www.revolvy.com/topic/Sogdia&item_type=topic
🔶 امروزه استان #سغذ نام یکی از ولایتهای کشور #تاجیکستان است و مرکز آن شهر #خُجَند نام دارد.
t.me/pasoookh
.
🔴 نشان #ماه_ستاره یکی از نمادهای کهن فلات #ایران و #میانرودان است که بر روی بسیاری از آثار دوره هخامنشی ، همچون مهرها بکار رفته است. این نماد بطور شگفتی در #سکه ها و #مهر های #اشکانی و #ساسانی ، کاربرد فراوانی داشته ، بگونه ای که شما این نشان را بر روی همه سکه های ساسانی و اشکانی مشاهده میکنید. در بالا سکه های #ساسانی و #اشکانی را میبینید که دارای نشان #ماه_ستاره و نوشته هایی به خط #پهلوی هستند.
🔴 اما این نشان چگونه به پرچم های کشورهای نوبنیاد ترک زبان راه پیدا کرد ؟ نشان « ماه و ستاره » همراه با بسیاری از آثار و دانش ها و فرهنگ ها #ایرانی به حکومت های نخستین اسلامی منتقل شد. حکومت هایی که با حمله به ایران ، صاحب همه چیز شدند. شما در سکه های اموی و سایر حکومت های نخستین اسلامی همان طرح هایی را میبینید که در سکه های ساسانی موجود بود ، یعنی شمایل پادشاه ساسانی ، آتشدان ، خط پهلوی و نشان ماه و ستاره. کافی است تا سری به مجموعه سکه های حکومت های سده های نخستین اسلامی بزنید .
🔴 بنابراین ، نشان #ماه_ستاره ، از راه فرهنگ ایرانی-ساسانی به حکومت های عرب انتقال پیدا میکند و از آنجا به عنوان یکی از نشانه های مهم دین اسلام شناخته شد. این نشان کم کم برای حکومت های اسلامی جنبه مقدسی پیدا میکند و حاکمان از آن بعنوان یک نشان الهی استفاده میکردند .
🔴 و از آنجا که کشورهای نوبنیاد آسیای میانه و خاور میانه غالبا مسلمان بودند ، این نشان را در پرچم خود بکار بردند ( یا بعبارتی برایشان بکار برده شد ، چراکه این کشورها برآمده از اسعمار شووری و انگلیس بودند ). این نشان امروزه در پرچم کشورهای بسیاری دیده میشود و ربطی به نژاد و زبان آنها ندارد ، بلکه بیشتر بر جنبه اسلامی آن کشورها تاکید دارد .
🔴 حال داستان این نشانه ، در اندیشه نژادپرستانه پانترکان اینگونه نقش بسته است که : این نشان از شونصد میلیون سال پیش متعلق به تورکان باستان بوده است و همه ما کشورهای ترک آن را داریم و هارای هارای و الی آخر .... پس احتمالا پاکستان ، الجزایر ، تونس ، لیبی ، مالزی و ... هم ترک اند .
.
www.sogdcoins.narod.ru
Sogdiana History
Этот сайт посвящён монетам, имевшим хождение на территории домусульманской Центральной Азии.This site is dedicated to coins which had circulated on the territory of pre-Islamic Central Asia
Forwarded from اتچ بات
🔴🔹🔴 از مردان نمکی ۲۴۰۰ ساله #زنجان چه میدانید ؟
@pasoookh
🔹 آغاز کاوش های دوباره معدن چهرآباد زنجان ، تاریخ خبر : ۱۵ شهریور ۹۶ 👇
کشف شواهدی از دورههای #هخامنشی ، #ساسانی و #اسلامی در معدن نمک چهرآباد زنجان
سرپرست کاوش معدن چهرآباد از انجام فعالیت های معدن کاوی در دوره هخامنشی، ساسانی و اسلامی در این معدن و کشف شواهدی از این دورهها خبر داد.
به گزارش میراث آریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، ابوالفضل عالی سرپرست کاوش معدن چهرآباد در نشست گزارش به همکار که بههمت پژوهشکده باستان شناسی در محل پژوهشگاه برگزار شد ، به کشف اشیای زیادی در این معدن اشاره کرد که بیشتر آنها یافتههای ارگانیک و بهویژه بقایای گیاهی بودهاند.
او گفت : « در دو دوره اصلی کار در این معدن یعنی دوران هخامنشی و ساسانی، ریزشهایی در تونلهای معدن روی داده که #مرگ معدنکاران را به همراه داشته است. »
عالی با اشاره به نخستین کشفیات باستان شناسی در معدن چهرآباد گفت : « در سال 1372 معدن کارها بهصورت تصادفی بقایای مرد نمکی یک را یافتند که پژوهشهای مختصری در آن زمان در معدن انجام شد. »
او به کشف مجدد بقایای انسانی در سال 1382 اشاره کرد و گفت : « آزمایش سالیابی نشان داد ، تعدادی از بقایای انسانی مربوط به دوره #ساسانی و تعدادی متعلق به دوره #هخامنشی هستند. در سال 84 ، چهار ترانشه باز شد و بخشهایی از آنها در دو فصل کاوش شد. »
این باستانشناس تصریح کرد : « در سال 90 ، طی تفاهمنامهای با موزه و دانشگاه بوخوم #آلمان ، بار دیگر پژوهشهای باستان شناسی در معدن چهرآباد زنجان انجام شد و نتایج نشان داد این معدن از اوایل تا اواخر دوران هخامنشی مورد بهره برداری قرار گرفته است. »
@pasoookh
او با اشاره به این که شواهد زیادی از دوره #اشکانی در این معدن به دست نیامده است ، گفت : « در دوره ساسانی و دوره متأخر اسلامی در این محل فعالیتهای معدن کاوی انجام شده است. »
عالی با اشاره به انجام فصل سوم و فصل چهارم کاوش با همکاری هیئتی از #آلمان به ترتیب در پاییز سال گذشته و اردیبهشت 96 گفت : « در بررسی و شناسایی منطقه ، 18 محوطه تاریخی از دورههای مختلف، نوسنگی، مس و سنگ، عصر برنز، ساسانی، هخامنشی و اسلامی شناسایی شد. »
او در ادامه از کشف آثاری از دوره هخامنشی ، ساسانی و اسلامی در کولوک خبر داد و گفت : « به نظر میرسد این منطقه بخش استقراری در پایین معدن بوده و احتمالا کارگاه کوچک فلزگری و استراحتگاه موقت در اینجا وجود داشته است. »
@pasoookh
.
@pasoookh
🔹 آغاز کاوش های دوباره معدن چهرآباد زنجان ، تاریخ خبر : ۱۵ شهریور ۹۶ 👇
کشف شواهدی از دورههای #هخامنشی ، #ساسانی و #اسلامی در معدن نمک چهرآباد زنجان
سرپرست کاوش معدن چهرآباد از انجام فعالیت های معدن کاوی در دوره هخامنشی، ساسانی و اسلامی در این معدن و کشف شواهدی از این دورهها خبر داد.
به گزارش میراث آریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، ابوالفضل عالی سرپرست کاوش معدن چهرآباد در نشست گزارش به همکار که بههمت پژوهشکده باستان شناسی در محل پژوهشگاه برگزار شد ، به کشف اشیای زیادی در این معدن اشاره کرد که بیشتر آنها یافتههای ارگانیک و بهویژه بقایای گیاهی بودهاند.
او گفت : « در دو دوره اصلی کار در این معدن یعنی دوران هخامنشی و ساسانی، ریزشهایی در تونلهای معدن روی داده که #مرگ معدنکاران را به همراه داشته است. »
عالی با اشاره به نخستین کشفیات باستان شناسی در معدن چهرآباد گفت : « در سال 1372 معدن کارها بهصورت تصادفی بقایای مرد نمکی یک را یافتند که پژوهشهای مختصری در آن زمان در معدن انجام شد. »
او به کشف مجدد بقایای انسانی در سال 1382 اشاره کرد و گفت : « آزمایش سالیابی نشان داد ، تعدادی از بقایای انسانی مربوط به دوره #ساسانی و تعدادی متعلق به دوره #هخامنشی هستند. در سال 84 ، چهار ترانشه باز شد و بخشهایی از آنها در دو فصل کاوش شد. »
این باستانشناس تصریح کرد : « در سال 90 ، طی تفاهمنامهای با موزه و دانشگاه بوخوم #آلمان ، بار دیگر پژوهشهای باستان شناسی در معدن چهرآباد زنجان انجام شد و نتایج نشان داد این معدن از اوایل تا اواخر دوران هخامنشی مورد بهره برداری قرار گرفته است. »
@pasoookh
او با اشاره به این که شواهد زیادی از دوره #اشکانی در این معدن به دست نیامده است ، گفت : « در دوره ساسانی و دوره متأخر اسلامی در این محل فعالیتهای معدن کاوی انجام شده است. »
عالی با اشاره به انجام فصل سوم و فصل چهارم کاوش با همکاری هیئتی از #آلمان به ترتیب در پاییز سال گذشته و اردیبهشت 96 گفت : « در بررسی و شناسایی منطقه ، 18 محوطه تاریخی از دورههای مختلف، نوسنگی، مس و سنگ، عصر برنز، ساسانی، هخامنشی و اسلامی شناسایی شد. »
او در ادامه از کشف آثاری از دوره هخامنشی ، ساسانی و اسلامی در کولوک خبر داد و گفت : « به نظر میرسد این منطقه بخش استقراری در پایین معدن بوده و احتمالا کارگاه کوچک فلزگری و استراحتگاه موقت در اینجا وجود داشته است. »
@pasoookh
.
Telegram
attach 📎
❌🔹❌ نقشه عمر برای فتح کامل #ایران برپایه تاریخنامه طبری
@pasoookh
چون سر بریدی رستی 😞
🔴 اگر #ملت_ایران #تاریخ های کهن و معتبر را میخوانند ، بدون شک #ایران آینده بهتری داشت 👇👇 نقشه عمر ملعون برای فتح کامل ایران : هرمزان نامی به وی مشورت میدهد که #اصفهان سر است و #پارس و #کرمان دست ها و #ری و #آذربایگان پاها ، برای اینکه « ایران » را از پای درآوری باید نخست سر را از تن جدا کنی ، یعنی گشایش #اصفهان و نخست زدن دست و پاها فایدهای ندارد.
♦️ در ۱۴۰۰ سال پیش حتی دشمنان هم میدانستند بخشهای ایران ، همچون اندام های تنومند یک جسم هستند !!!
🔵 تاریخنامه طبری که ترجمه #پارسی « تاریخ طبری » توسط بلعمی است ، یکی از کهن ترین متون زبان #فارسی و مربوط به تقریبا ۱۱۰۰ سال پیش است
♦️🔶♦️ هُرمُزان :
یکی از سرداران ایرانی بود که در جریان جنگهای اسلامی، فرمانده لشکر ایران در #خوزستان بود. خاندان هرمزان که در برخی مآخذ به نام هرمیزان نیز آمده به یکی از هفت خاندان ممتاز دوره #ساسانی تعلق دارد
.
هرمزان (قتل در سال ۲۳ هجری) حاکم خوزستان بود. در حمله #اعراب به ایران زمان یزدگرد سوم عتبه سردار عرب بر وی غالب شد. او به ناچار به شوشتر رفت و به مقاومت پرداخت اما شوشتر نیز پس از ۱۸ ماه محاصره به دست مسلمانان افتاد و هرمزان را به مدینه نزد عمر فرستادند
.
مطلب مهم در هنگام ورود هرمزان به مدینه پوشش لباس هرمزان بوده است. اعراب برای نشان دادن اهمیت پیروزی خود و نیز تحقیر هرمزان، تاج و زیورآلات را بر تنش کرده و او را نزد عمر بردند
.
گویند هرمزان پس از ورود به خلیفه آب خواست و در آشامیدن آبی که بهدستش دادند درنگ کرد. عمر گفت تا این آب را ننوشیدهای در امانی. هرمزان فوراً آب را به زمین ریخت و عمر بهناچار قولش را حفظ کرد. سپس عمر، خلیفهٔ مسلمان خطاب به هرمزان گفت :
.
به راستی که بخت از #ایرانیان برگشته وگرنه غلبه ما بر این ملت با عقل میسر نبود
.
هرمزان به اسلام گروید و در امور ایران مشاور عمر بود. چون ابولولو عمر را زخم زد، عبیدالله بن عمر، بر سر هرمزان رفت و او را بهکین پدر کشت. او به بهانه نشان دادن اسبهای خود به هرمزان، او را به خانه خود دعوت کرد و در بین راه از پشت به او حمله کرد و او را از پای درآورد.
قتل هرمزان تنها بدین سبب بود که عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر ادعا کرده بودند او را همراه با جفینه ترسا دیدهاند در حالی که سلاح قاتل را در دست داشتهاند. عبیدالله از ماجرای خوانخواهی از پدرش عمر معروف شد که در ذی الحجه ۲۳/ نوامبر ۶۴۴، به دست غلام ایرانی مغیرة بن شعبه به نام ابولؤلؤ کشته شده بود. بنا به اکثر روایات، ابولؤلؤ پس از دستگیری، خودکشی کرد. از این رو عبیدالله برای انتقام گیری به افراد دیگری روی آورد. عبیدالله ۳ تن یعنی، دختر ابولؤلؤ و هرمزان (از فرماندهان سابق ساسانی که مسلمان شده بود) و یک ایرانی مسیحی به نام جفینه را (بر اساس گزارش عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر) کشت.
یعقوبی معتقد است که عبیدالله، ابولؤلؤ و زن و دخترش را کشت. منابع زیادی حاکی از آن هستند که وی همچنین با بردههای ایرانی مدینه و حتی برخی از مهاجرین نیز درگیر شد. منابع معتقدند که عبیدالله از سلامت روحی و روانی چندانی برخوردار نبوده است و شخصیتی مذموم در خانواده عمر بوده (گفته میشود یک بار عمر عبیدالله را به خاطر نوشیدن شراب، حد شرعی زد).
با این وجود، عمل عبیدالله خلاف شرع تلقی میشد و وی نزد سعد ابن ابی وقاص مدتی بازداشت بود. با این حال عموماً رفتار او را قتل شمردهاند و نه قصاص. زمانی که عبیدالله را بازداشت کردند، تهدید کرد که تمام اسیران خارجی مدینه و برخی از مهاجران و انصار را خواهد کشت.
پس از به خلافت رسیدن عثمان، وی پسر عمر را قصاص نکرد و این عمل عثمان بهانهای به دست مخالفانش داد. علی ابن ابیطالب و دیگران به شدت به او اعتراض کردند و علی تهدید کرد اگر در موقعیت مناسبی قرار گیرد، حکم قصاص را دربارهٔ او اجرا خواهد کرد. علی خطاب به عثمان گفت: «این فاسق - اشاره به عبیدالله - را به خونخواهی هرمزان بکش که با کشتن مسلمانی بی گناه، مرتکب خطایی عظیم شده».
این ناخشنودی در او وجود داشت تا نبرد صفین که عبیدالله از علی اجازهٔ ورود خواست و علی به او گفت: «آیا تو که هرمزان را به ناحق کشتهای با آنکه او به دست عموی من عباس اسلام آورده بود و پدر تو نیز از غنایم مسلمانان برای او دو هزار درهم وظیفه مقرر داشته بود، حالا انتظار داری که از دست من جان سالم به در بری؟» عبیدالله در پاسخ گفت: «سپاس خدای را که ما را در وضعی قرار داد که تو خون هرمزان را از من میخواهی و من خون امیرالمؤمنین عثمان را». ...
t.me/pasoookh
.
@pasoookh
چون سر بریدی رستی 😞
🔴 اگر #ملت_ایران #تاریخ های کهن و معتبر را میخوانند ، بدون شک #ایران آینده بهتری داشت 👇👇 نقشه عمر ملعون برای فتح کامل ایران : هرمزان نامی به وی مشورت میدهد که #اصفهان سر است و #پارس و #کرمان دست ها و #ری و #آذربایگان پاها ، برای اینکه « ایران » را از پای درآوری باید نخست سر را از تن جدا کنی ، یعنی گشایش #اصفهان و نخست زدن دست و پاها فایدهای ندارد.
♦️ در ۱۴۰۰ سال پیش حتی دشمنان هم میدانستند بخشهای ایران ، همچون اندام های تنومند یک جسم هستند !!!
🔵 تاریخنامه طبری که ترجمه #پارسی « تاریخ طبری » توسط بلعمی است ، یکی از کهن ترین متون زبان #فارسی و مربوط به تقریبا ۱۱۰۰ سال پیش است
♦️🔶♦️ هُرمُزان :
یکی از سرداران ایرانی بود که در جریان جنگهای اسلامی، فرمانده لشکر ایران در #خوزستان بود. خاندان هرمزان که در برخی مآخذ به نام هرمیزان نیز آمده به یکی از هفت خاندان ممتاز دوره #ساسانی تعلق دارد
.
هرمزان (قتل در سال ۲۳ هجری) حاکم خوزستان بود. در حمله #اعراب به ایران زمان یزدگرد سوم عتبه سردار عرب بر وی غالب شد. او به ناچار به شوشتر رفت و به مقاومت پرداخت اما شوشتر نیز پس از ۱۸ ماه محاصره به دست مسلمانان افتاد و هرمزان را به مدینه نزد عمر فرستادند
.
مطلب مهم در هنگام ورود هرمزان به مدینه پوشش لباس هرمزان بوده است. اعراب برای نشان دادن اهمیت پیروزی خود و نیز تحقیر هرمزان، تاج و زیورآلات را بر تنش کرده و او را نزد عمر بردند
.
گویند هرمزان پس از ورود به خلیفه آب خواست و در آشامیدن آبی که بهدستش دادند درنگ کرد. عمر گفت تا این آب را ننوشیدهای در امانی. هرمزان فوراً آب را به زمین ریخت و عمر بهناچار قولش را حفظ کرد. سپس عمر، خلیفهٔ مسلمان خطاب به هرمزان گفت :
.
به راستی که بخت از #ایرانیان برگشته وگرنه غلبه ما بر این ملت با عقل میسر نبود
.
هرمزان به اسلام گروید و در امور ایران مشاور عمر بود. چون ابولولو عمر را زخم زد، عبیدالله بن عمر، بر سر هرمزان رفت و او را بهکین پدر کشت. او به بهانه نشان دادن اسبهای خود به هرمزان، او را به خانه خود دعوت کرد و در بین راه از پشت به او حمله کرد و او را از پای درآورد.
قتل هرمزان تنها بدین سبب بود که عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر ادعا کرده بودند او را همراه با جفینه ترسا دیدهاند در حالی که سلاح قاتل را در دست داشتهاند. عبیدالله از ماجرای خوانخواهی از پدرش عمر معروف شد که در ذی الحجه ۲۳/ نوامبر ۶۴۴، به دست غلام ایرانی مغیرة بن شعبه به نام ابولؤلؤ کشته شده بود. بنا به اکثر روایات، ابولؤلؤ پس از دستگیری، خودکشی کرد. از این رو عبیدالله برای انتقام گیری به افراد دیگری روی آورد. عبیدالله ۳ تن یعنی، دختر ابولؤلؤ و هرمزان (از فرماندهان سابق ساسانی که مسلمان شده بود) و یک ایرانی مسیحی به نام جفینه را (بر اساس گزارش عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر) کشت.
یعقوبی معتقد است که عبیدالله، ابولؤلؤ و زن و دخترش را کشت. منابع زیادی حاکی از آن هستند که وی همچنین با بردههای ایرانی مدینه و حتی برخی از مهاجرین نیز درگیر شد. منابع معتقدند که عبیدالله از سلامت روحی و روانی چندانی برخوردار نبوده است و شخصیتی مذموم در خانواده عمر بوده (گفته میشود یک بار عمر عبیدالله را به خاطر نوشیدن شراب، حد شرعی زد).
با این وجود، عمل عبیدالله خلاف شرع تلقی میشد و وی نزد سعد ابن ابی وقاص مدتی بازداشت بود. با این حال عموماً رفتار او را قتل شمردهاند و نه قصاص. زمانی که عبیدالله را بازداشت کردند، تهدید کرد که تمام اسیران خارجی مدینه و برخی از مهاجران و انصار را خواهد کشت.
پس از به خلافت رسیدن عثمان، وی پسر عمر را قصاص نکرد و این عمل عثمان بهانهای به دست مخالفانش داد. علی ابن ابیطالب و دیگران به شدت به او اعتراض کردند و علی تهدید کرد اگر در موقعیت مناسبی قرار گیرد، حکم قصاص را دربارهٔ او اجرا خواهد کرد. علی خطاب به عثمان گفت: «این فاسق - اشاره به عبیدالله - را به خونخواهی هرمزان بکش که با کشتن مسلمانی بی گناه، مرتکب خطایی عظیم شده».
این ناخشنودی در او وجود داشت تا نبرد صفین که عبیدالله از علی اجازهٔ ورود خواست و علی به او گفت: «آیا تو که هرمزان را به ناحق کشتهای با آنکه او به دست عموی من عباس اسلام آورده بود و پدر تو نیز از غنایم مسلمانان برای او دو هزار درهم وظیفه مقرر داشته بود، حالا انتظار داری که از دست من جان سالم به در بری؟» عبیدالله در پاسخ گفت: «سپاس خدای را که ما را در وضعی قرار داد که تو خون هرمزان را از من میخواهی و من خون امیرالمؤمنین عثمان را». ...
t.me/pasoookh
.
Forwarded from اتچ بات
🌺☘🌺 بارگیری #فرهنگ واژگان زبان #تاتی_قفقاز یا #پارسی یا #آرانی
@pasoookhz
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
@pasoookhz
.
@pasoookhz
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
@pasoookhz
.
🔴🔴 آتشسوزی #تخت_جمشید
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
۲۳۴۸ سال پیش در چنین ماهی بود که جنگی سخت و سرنوشت ساز میان #داریوش_سوم #هخامنشی و #اسکندر مقدونی ، در جایی بین #اربیل و #دهوک رخ داد ؛ در منابع یونانی تاریخ این جنگ یکم اکتبر ۳۳۱ پیش.م بوده ٬ یعنی ۹ مهر 😕
در این جنگ داریوش سوم شکست خورد و این شکست سبب پایان کار حکومت پهناور و قدرتمند #هخامنشیان شد. یکی از فرماندهان داریوش در این جنگ ، آتروپات از دیار آذربایجان بود.
چند ماه پس از این شکست ، در نبردی بنام نبرد « دربند پارس » میان لشکر اندک #آریوبرزن و سپاهیان اسکندر ، راه برای تصرف پایتخت #ایران_زمین ، باز شد ( ۲۰ ژانویه ۳۳۰ پیش.م ، ۳۰ دی ) ؛ اسکندر #پارسه را تصرف کرد و پس از غارت آن ، آنجا را به آتش کشید ؛ هنوز هم آثار آتشسوزی وی در این دیار باستانی وجود دارند 👇👇 ببینید ، فیلم پایین
☀️🔴☀️ آتش سوزی تخت جمشید به روایت پلوتارک ...
پلوتارک مورخ مشهور در کتاب « حیات مردان نامی » در خلال شرح زندگی و جنگ های #اسکندر به آتش افروزی او در پارسه اشاره میکند. بر اساس روایت پلوتارک #تائیس معشوقه #بطلمیوس ، در جشنی که اسکندر به مناسبت پیروزی بر #ایرانیان ترتیب داده بودند بر سر میز شام سخنرانی میکند ، پلوتارک سخنان آن زن و اتفاقات بعد آن را چنین روایت میکند :
زن زمزمه کنان میگفت : در چنین روزی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکرد محظوظ و خشنود است. بخصوص پس از تحمل آنهمه رنج و مشقت که مدتها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در ممالک آسیا میگشت. ولی حالا چقدر مشعوف و سرفراز است که باتفاق سپاهیان غرق در مسرت ، در پیشگاه پر عظمت #پادشاهان بزرگ #ایران قرار دارد. اما رضایتش آنوقت به سر حد کمال خواهد رسید که به #عنوان_تفریح_و_شادی در همین قصر #آتشی بر افروزند و این بارگاه خشایارشا را که شهر آتن بسوخت ، بدست خودم ، در حظور شاهی چون اسکندر بسوزانم تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند ، بهتر از کلیه سرکردگان و سرداران نیرو های بحری و بری یونانی انتقام خویش را از اعمال ایرانیانی که در گذشته به سرما آوردند ، گرفتند. هنوز این کلمات از زبان آن زن خارج نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه خوب مطلب تقریر شده و شاه را تهبیج کردند که بدین کار اجازه دهد.
اسکندر رفته رفته اغوا شد تا اینکه ناگاه برپاساخت و تاجی از گل بر فرق خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و قبل از همه به راه افتاد. درباریان نیز جملگی در اطراف قصر به فریاد و رقص پرداختند. سایر مقدونیان نیز که چنین دیدند عموما با مشعل های فروزان ، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می گفتند که #آتش_زدن_قصرشاهی_از_طرف_اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی مملکت خویش عزیمت کند و از اقامت بیشتر در بین خارجیان منصرف شده است. اینست کیفیت سوختن قصر سلطنتی پادشاهان ایران 📕 پلوتارک ، 1346 : ص386 و 387
.
مورخین معاصر از جمله دکتر سامی ، دکتر شاپور شهبازی ، دکتر یوکیلهتو و ... با مطالعه منابع دیگر و بررسی شرایط آن روزگار علت آتش افروزی اسکندر در پارسه را نه به تحریک یک زن و مستی اسکندر بلکه کاملا #عامدانه و از روی هوشیاری میدانند ، در آن روزگار سقوط هخامنشیان تخت جمشید نزد ایرانیان همچون پایگاهی ملی مذهبی بوده است که تا زمانی که پابرجاست امید به پیروزی علیه متجاوزان مقدونی هم پابرجاست و زمینه ساز مقاومت ها و قیام های بسیاری علیه مقدونیان خواهد شد از این رو که پارسه تبدیل به نماد مقاومت ایرانیان شده و همچنین یادگاری از پادشاهان بزرگ پیشین است اسکندر آن را نابود کرد.
☀️🔴☀️ برای مطالعه بیشتر در مورد تخت جمشید و آتش سوزی آن و علت این امر نگاه کنید به :
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔥 سوختن کتاب اوستا در آتش افروزی اسکندر
تنسر ، هیربدان هیربد زمان #اردشیر بنیانگزار شاهنشاهی #ساسانی ضمن نامه ای به جسنفس ( گشنسپ ) پادشاه #طبرستان مینویسد : میدانی که #اسکندر #کتاب دین ما دوازده هزار پوست گاو باستخر بسوخت ؟
در کتاب ارداویرافنامه هم این عبارت منعکس شده است : « زند #اوستا که در روی پوستهای گاو بخط زر نوشته شده بود در استخر پاپکان ( شهریست در نزدیکی تخت جمشید ) در دفتر خانه بود. #اهریمن پتیاره شوم اسکندر بدکنش را بر آن داشت که آنرا بسوزاند ». حمزه اصفهانی و ابن ندیم هم از سایر کتاب سوزی ها و کشتار عالمان و دانشمندان ایران و بابل به دست اسکندر یاد کرده اند.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
۲۳۴۸ سال پیش در چنین ماهی بود که جنگی سخت و سرنوشت ساز میان #داریوش_سوم #هخامنشی و #اسکندر مقدونی ، در جایی بین #اربیل و #دهوک رخ داد ؛ در منابع یونانی تاریخ این جنگ یکم اکتبر ۳۳۱ پیش.م بوده ٬ یعنی ۹ مهر 😕
در این جنگ داریوش سوم شکست خورد و این شکست سبب پایان کار حکومت پهناور و قدرتمند #هخامنشیان شد. یکی از فرماندهان داریوش در این جنگ ، آتروپات از دیار آذربایجان بود.
چند ماه پس از این شکست ، در نبردی بنام نبرد « دربند پارس » میان لشکر اندک #آریوبرزن و سپاهیان اسکندر ، راه برای تصرف پایتخت #ایران_زمین ، باز شد ( ۲۰ ژانویه ۳۳۰ پیش.م ، ۳۰ دی ) ؛ اسکندر #پارسه را تصرف کرد و پس از غارت آن ، آنجا را به آتش کشید ؛ هنوز هم آثار آتشسوزی وی در این دیار باستانی وجود دارند 👇👇 ببینید ، فیلم پایین
☀️🔴☀️ آتش سوزی تخت جمشید به روایت پلوتارک ...
پلوتارک مورخ مشهور در کتاب « حیات مردان نامی » در خلال شرح زندگی و جنگ های #اسکندر به آتش افروزی او در پارسه اشاره میکند. بر اساس روایت پلوتارک #تائیس معشوقه #بطلمیوس ، در جشنی که اسکندر به مناسبت پیروزی بر #ایرانیان ترتیب داده بودند بر سر میز شام سخنرانی میکند ، پلوتارک سخنان آن زن و اتفاقات بعد آن را چنین روایت میکند :
زن زمزمه کنان میگفت : در چنین روزی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکرد محظوظ و خشنود است. بخصوص پس از تحمل آنهمه رنج و مشقت که مدتها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در ممالک آسیا میگشت. ولی حالا چقدر مشعوف و سرفراز است که باتفاق سپاهیان غرق در مسرت ، در پیشگاه پر عظمت #پادشاهان بزرگ #ایران قرار دارد. اما رضایتش آنوقت به سر حد کمال خواهد رسید که به #عنوان_تفریح_و_شادی در همین قصر #آتشی بر افروزند و این بارگاه خشایارشا را که شهر آتن بسوخت ، بدست خودم ، در حظور شاهی چون اسکندر بسوزانم تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند ، بهتر از کلیه سرکردگان و سرداران نیرو های بحری و بری یونانی انتقام خویش را از اعمال ایرانیانی که در گذشته به سرما آوردند ، گرفتند. هنوز این کلمات از زبان آن زن خارج نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه خوب مطلب تقریر شده و شاه را تهبیج کردند که بدین کار اجازه دهد.
اسکندر رفته رفته اغوا شد تا اینکه ناگاه برپاساخت و تاجی از گل بر فرق خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و قبل از همه به راه افتاد. درباریان نیز جملگی در اطراف قصر به فریاد و رقص پرداختند. سایر مقدونیان نیز که چنین دیدند عموما با مشعل های فروزان ، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می گفتند که #آتش_زدن_قصرشاهی_از_طرف_اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی مملکت خویش عزیمت کند و از اقامت بیشتر در بین خارجیان منصرف شده است. اینست کیفیت سوختن قصر سلطنتی پادشاهان ایران 📕 پلوتارک ، 1346 : ص386 و 387
.
مورخین معاصر از جمله دکتر سامی ، دکتر شاپور شهبازی ، دکتر یوکیلهتو و ... با مطالعه منابع دیگر و بررسی شرایط آن روزگار علت آتش افروزی اسکندر در پارسه را نه به تحریک یک زن و مستی اسکندر بلکه کاملا #عامدانه و از روی هوشیاری میدانند ، در آن روزگار سقوط هخامنشیان تخت جمشید نزد ایرانیان همچون پایگاهی ملی مذهبی بوده است که تا زمانی که پابرجاست امید به پیروزی علیه متجاوزان مقدونی هم پابرجاست و زمینه ساز مقاومت ها و قیام های بسیاری علیه مقدونیان خواهد شد از این رو که پارسه تبدیل به نماد مقاومت ایرانیان شده و همچنین یادگاری از پادشاهان بزرگ پیشین است اسکندر آن را نابود کرد.
☀️🔴☀️ برای مطالعه بیشتر در مورد تخت جمشید و آتش سوزی آن و علت این امر نگاه کنید به :
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔥 سوختن کتاب اوستا در آتش افروزی اسکندر
تنسر ، هیربدان هیربد زمان #اردشیر بنیانگزار شاهنشاهی #ساسانی ضمن نامه ای به جسنفس ( گشنسپ ) پادشاه #طبرستان مینویسد : میدانی که #اسکندر #کتاب دین ما دوازده هزار پوست گاو باستخر بسوخت ؟
در کتاب ارداویرافنامه هم این عبارت منعکس شده است : « زند #اوستا که در روی پوستهای گاو بخط زر نوشته شده بود در استخر پاپکان ( شهریست در نزدیکی تخت جمشید ) در دفتر خانه بود. #اهریمن پتیاره شوم اسکندر بدکنش را بر آن داشت که آنرا بسوزاند ». حمزه اصفهانی و ابن ندیم هم از سایر کتاب سوزی ها و کشتار عالمان و دانشمندان ایران و بابل به دست اسکندر یاد کرده اند.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
.
Telegram
ایران زمین
ارتباط با ادمین 👇👇
t.me/F777kim
آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین
پاسخ به گروههای ایرانستیز تجزیهطلب
اتحاد اقوام و مدافع هویتملی در برابر پانها
t.me/F777kim
آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین
پاسخ به گروههای ایرانستیز تجزیهطلب
اتحاد اقوام و مدافع هویتملی در برابر پانها
Forwarded from ایران زمین
🔴🔴 آتشسوزی #تخت_جمشید
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
۲۳۴۸ سال پیش در چنین ماهی بود که جنگی سخت و سرنوشت ساز میان #داریوش_سوم #هخامنشی و #اسکندر مقدونی ، در جایی بین #اربیل و #دهوک رخ داد ؛ در منابع یونانی تاریخ این جنگ یکم اکتبر ۳۳۱ پیش.م بوده ٬ یعنی ۹ مهر 😕
در این جنگ داریوش سوم شکست خورد و این شکست سبب پایان کار حکومت پهناور و قدرتمند #هخامنشیان شد. یکی از فرماندهان داریوش در این جنگ ، آتروپات از دیار آذربایجان بود.
چند ماه پس از این شکست ، در نبردی بنام نبرد « دربند پارس » میان لشکر اندک #آریوبرزن و سپاهیان اسکندر ، راه برای تصرف پایتخت #ایران_زمین ، باز شد ( ۲۰ ژانویه ۳۳۰ پیش.م ، ۳۰ دی ) ؛ اسکندر #پارسه را تصرف کرد و پس از غارت آن ، آنجا را به آتش کشید ؛ هنوز هم آثار آتشسوزی وی در این دیار باستانی وجود دارند 👇👇 ببینید ، فیلم پایین
☀️🔴☀️ آتش سوزی تخت جمشید به روایت پلوتارک ...
پلوتارک مورخ مشهور در کتاب « حیات مردان نامی » در خلال شرح زندگی و جنگ های #اسکندر به آتش افروزی او در پارسه اشاره میکند. بر اساس روایت پلوتارک #تائیس معشوقه #بطلمیوس ، در جشنی که اسکندر به مناسبت پیروزی بر #ایرانیان ترتیب داده بودند بر سر میز شام سخنرانی میکند ، پلوتارک سخنان آن زن و اتفاقات بعد آن را چنین روایت میکند :
زن زمزمه کنان میگفت : در چنین روزی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکرد محظوظ و خشنود است. بخصوص پس از تحمل آنهمه رنج و مشقت که مدتها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در ممالک آسیا میگشت. ولی حالا چقدر مشعوف و سرفراز است که باتفاق سپاهیان غرق در مسرت ، در پیشگاه پر عظمت #پادشاهان بزرگ #ایران قرار دارد. اما رضایتش آنوقت به سر حد کمال خواهد رسید که به #عنوان_تفریح_و_شادی در همین قصر #آتشی بر افروزند و این بارگاه خشایارشا را که شهر آتن بسوخت ، بدست خودم ، در حظور شاهی چون اسکندر بسوزانم تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند ، بهتر از کلیه سرکردگان و سرداران نیرو های بحری و بری یونانی انتقام خویش را از اعمال ایرانیانی که در گذشته به سرما آوردند ، گرفتند. هنوز این کلمات از زبان آن زن خارج نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه خوب مطلب تقریر شده و شاه را تهبیج کردند که بدین کار اجازه دهد.
اسکندر رفته رفته اغوا شد تا اینکه ناگاه برپاساخت و تاجی از گل بر فرق خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و قبل از همه به راه افتاد. درباریان نیز جملگی در اطراف قصر به فریاد و رقص پرداختند. سایر مقدونیان نیز که چنین دیدند عموما با مشعل های فروزان ، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می گفتند که #آتش_زدن_قصرشاهی_از_طرف_اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی مملکت خویش عزیمت کند و از اقامت بیشتر در بین خارجیان منصرف شده است. اینست کیفیت سوختن قصر سلطنتی پادشاهان ایران 📕 پلوتارک ، 1346 : ص386 و 387
.
مورخین معاصر از جمله دکتر سامی ، دکتر شاپور شهبازی ، دکتر یوکیلهتو و ... با مطالعه منابع دیگر و بررسی شرایط آن روزگار علت آتش افروزی اسکندر در پارسه را نه به تحریک یک زن و مستی اسکندر بلکه کاملا #عامدانه و از روی هوشیاری میدانند ، در آن روزگار سقوط هخامنشیان تخت جمشید نزد ایرانیان همچون پایگاهی ملی مذهبی بوده است که تا زمانی که پابرجاست امید به پیروزی علیه متجاوزان مقدونی هم پابرجاست و زمینه ساز مقاومت ها و قیام های بسیاری علیه مقدونیان خواهد شد از این رو که پارسه تبدیل به نماد مقاومت ایرانیان شده و همچنین یادگاری از پادشاهان بزرگ پیشین است اسکندر آن را نابود کرد.
☀️🔴☀️ برای مطالعه بیشتر در مورد تخت جمشید و آتش سوزی آن و علت این امر نگاه کنید به :
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔥 سوختن کتاب اوستا در آتش افروزی اسکندر
تنسر ، هیربدان هیربد زمان #اردشیر بنیانگزار شاهنشاهی #ساسانی ضمن نامه ای به جسنفس ( گشنسپ ) پادشاه #طبرستان مینویسد : میدانی که #اسکندر #کتاب دین ما دوازده هزار پوست گاو باستخر بسوخت ؟
در کتاب ارداویرافنامه هم این عبارت منعکس شده است : « زند #اوستا که در روی پوستهای گاو بخط زر نوشته شده بود در استخر پاپکان ( شهریست در نزدیکی تخت جمشید ) در دفتر خانه بود. #اهریمن پتیاره شوم اسکندر بدکنش را بر آن داشت که آنرا بسوزاند ». حمزه اصفهانی و ابن ندیم هم از سایر کتاب سوزی ها و کشتار عالمان و دانشمندان ایران و بابل به دست اسکندر یاد کرده اند.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
۲۳۴۸ سال پیش در چنین ماهی بود که جنگی سخت و سرنوشت ساز میان #داریوش_سوم #هخامنشی و #اسکندر مقدونی ، در جایی بین #اربیل و #دهوک رخ داد ؛ در منابع یونانی تاریخ این جنگ یکم اکتبر ۳۳۱ پیش.م بوده ٬ یعنی ۹ مهر 😕
در این جنگ داریوش سوم شکست خورد و این شکست سبب پایان کار حکومت پهناور و قدرتمند #هخامنشیان شد. یکی از فرماندهان داریوش در این جنگ ، آتروپات از دیار آذربایجان بود.
چند ماه پس از این شکست ، در نبردی بنام نبرد « دربند پارس » میان لشکر اندک #آریوبرزن و سپاهیان اسکندر ، راه برای تصرف پایتخت #ایران_زمین ، باز شد ( ۲۰ ژانویه ۳۳۰ پیش.م ، ۳۰ دی ) ؛ اسکندر #پارسه را تصرف کرد و پس از غارت آن ، آنجا را به آتش کشید ؛ هنوز هم آثار آتشسوزی وی در این دیار باستانی وجود دارند 👇👇 ببینید ، فیلم پایین
☀️🔴☀️ آتش سوزی تخت جمشید به روایت پلوتارک ...
پلوتارک مورخ مشهور در کتاب « حیات مردان نامی » در خلال شرح زندگی و جنگ های #اسکندر به آتش افروزی او در پارسه اشاره میکند. بر اساس روایت پلوتارک #تائیس معشوقه #بطلمیوس ، در جشنی که اسکندر به مناسبت پیروزی بر #ایرانیان ترتیب داده بودند بر سر میز شام سخنرانی میکند ، پلوتارک سخنان آن زن و اتفاقات بعد آن را چنین روایت میکند :
زن زمزمه کنان میگفت : در چنین روزی بسیار بیشتر از آنچه تصور میکرد محظوظ و خشنود است. بخصوص پس از تحمل آنهمه رنج و مشقت که مدتها سرگردان و حیران همراه سپاهیان در ممالک آسیا میگشت. ولی حالا چقدر مشعوف و سرفراز است که باتفاق سپاهیان غرق در مسرت ، در پیشگاه پر عظمت #پادشاهان بزرگ #ایران قرار دارد. اما رضایتش آنوقت به سر حد کمال خواهد رسید که به #عنوان_تفریح_و_شادی در همین قصر #آتشی بر افروزند و این بارگاه خشایارشا را که شهر آتن بسوخت ، بدست خودم ، در حظور شاهی چون اسکندر بسوزانم تا در آتیه بگویند که زنانی که همراه سپاه اسکندر بودند ، بهتر از کلیه سرکردگان و سرداران نیرو های بحری و بری یونانی انتقام خویش را از اعمال ایرانیانی که در گذشته به سرما آوردند ، گرفتند. هنوز این کلمات از زبان آن زن خارج نشده بود که درباریان اسکندر شادی کنان و کف زنان فریاد برآوردند که چه خوب مطلب تقریر شده و شاه را تهبیج کردند که بدین کار اجازه دهد.
اسکندر رفته رفته اغوا شد تا اینکه ناگاه برپاساخت و تاجی از گل بر فرق خویش نهاد و مشعلی بر دست گرفت و قبل از همه به راه افتاد. درباریان نیز جملگی در اطراف قصر به فریاد و رقص پرداختند. سایر مقدونیان نیز که چنین دیدند عموما با مشعل های فروزان ، شادی کنان به سوی قصر دویدند و پیش خود می گفتند که #آتش_زدن_قصرشاهی_از_طرف_اسکندر نشانه اینست که خیال دارد به سوی مملکت خویش عزیمت کند و از اقامت بیشتر در بین خارجیان منصرف شده است. اینست کیفیت سوختن قصر سلطنتی پادشاهان ایران 📕 پلوتارک ، 1346 : ص386 و 387
.
مورخین معاصر از جمله دکتر سامی ، دکتر شاپور شهبازی ، دکتر یوکیلهتو و ... با مطالعه منابع دیگر و بررسی شرایط آن روزگار علت آتش افروزی اسکندر در پارسه را نه به تحریک یک زن و مستی اسکندر بلکه کاملا #عامدانه و از روی هوشیاری میدانند ، در آن روزگار سقوط هخامنشیان تخت جمشید نزد ایرانیان همچون پایگاهی ملی مذهبی بوده است که تا زمانی که پابرجاست امید به پیروزی علیه متجاوزان مقدونی هم پابرجاست و زمینه ساز مقاومت ها و قیام های بسیاری علیه مقدونیان خواهد شد از این رو که پارسه تبدیل به نماد مقاومت ایرانیان شده و همچنین یادگاری از پادشاهان بزرگ پیشین است اسکندر آن را نابود کرد.
☀️🔴☀️ برای مطالعه بیشتر در مورد تخت جمشید و آتش سوزی آن و علت این امر نگاه کنید به :
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔰 http://kheradgan.ir/?p=13380
🔥 سوختن کتاب اوستا در آتش افروزی اسکندر
تنسر ، هیربدان هیربد زمان #اردشیر بنیانگزار شاهنشاهی #ساسانی ضمن نامه ای به جسنفس ( گشنسپ ) پادشاه #طبرستان مینویسد : میدانی که #اسکندر #کتاب دین ما دوازده هزار پوست گاو باستخر بسوخت ؟
در کتاب ارداویرافنامه هم این عبارت منعکس شده است : « زند #اوستا که در روی پوستهای گاو بخط زر نوشته شده بود در استخر پاپکان ( شهریست در نزدیکی تخت جمشید ) در دفتر خانه بود. #اهریمن پتیاره شوم اسکندر بدکنش را بر آن داشت که آنرا بسوزاند ». حمزه اصفهانی و ابن ندیم هم از سایر کتاب سوزی ها و کشتار عالمان و دانشمندان ایران و بابل به دست اسکندر یاد کرده اند.
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
.
Telegram
ایران زمین
ارتباط با ادمین 👇👇
t.me/F777kim
آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین
پاسخ به گروههای ایرانستیز تجزیهطلب
اتحاد اقوام و مدافع هویتملی در برابر پانها
t.me/F777kim
آشنایی با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین
پاسخ به گروههای ایرانستیز تجزیهطلب
اتحاد اقوام و مدافع هویتملی در برابر پانها
🔥♦️🔥 گسترش آیین ایرانی مهر در اروپا
🔵 تصویر : یکی از نقوش #ساسانی #طاق_بستان 👇👇
@azarigram
🔴 مِهرپرستی یا آیین مهر ، آیینی بود که بر پایه پرستش « میترا » ایزد ایران باستان ، عدالت ، پیمان و جنگ ، در دوران پیش از آیین #زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سدههای دوم و سوم پس از میلاد ، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم ، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» یا «رازهای پارسیان» یاد میکردند ، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد میکنند.
🔴 پرستش مهر در نخستین سده پیش از میلاد و در دوره پادشاهیِ #اشکانیان و به ویژه در زمان #تیرداد یکم ، پادشاه اشکانیِ #ارمنستان توسط لژیونهای رومیانی که با فرهنگ #ایرانی آشنا شده بودند به غربِ آسیای صغیر (آناتولی) و روم راه یافت و در سرتاسر سرزمینهای غربی و #اروپا منتشر شد. آیینهای پرستش میترا / مهر و به ویژه تقویم آن ، بعدها در دین و تقویم تازه #مسیحیت نفوذ پیدا کرد.
🔴 هر چند واژه « میترائیسم » برگردان دین میترا / مهر است و در واژهنامهها و فرهنگنامهها این دو را به یکدیگر ارجاع میدهند ؛ اما کیش «میترائیسم» گونه اروپایی شده و تغییر یافته دین ایرانی میترا / مهر بشمار میرود که علیرغم شباهتهای فراوان ، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارا هستند.
🔴 پیروان میترائیسم رومی، برای پاگشایی، میبایست مناسکی مشتمل بر درجاتی هفتگانه را طی کنند. این مناسک در غارها یا معابدی زیرزمینی و غارمانند به نام میترائیوم اجرا میشد. میتراس معمولاً به شکل مردی در حال قربانی کردن گاو نر تصویر میشد که اشخاص و همچنین حیوانات دیگری او را همراهی میکردند. مجموعه این نمادها به نشانههای ستارهشناسی، مانند اجرام آسمانی و صور فلکی تعبیر شده و «تاروکتونی» (گاوکُشی) نامیده میشود.
🔴 پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران ، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و #میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به ۱۵ سده پیش از میلاد که شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیها میباشد، به میترا سوگند یاد شده است.
🔴 درجات هفتگانه مهرپرستی رومی به ترتیب زیر هستند : کلاغ (Corax) همسر (Nymphus) سرباز/جنگی (Miles) شیر (Leo) پارسی (Perses) پیک خورشید (Heliodromus) پیر/پدر/بابا (Pater)
T.me/azarigram
🔵 تصویر : یکی از نقوش #ساسانی #طاق_بستان 👇👇
@azarigram
🔴 مِهرپرستی یا آیین مهر ، آیینی بود که بر پایه پرستش « میترا » ایزد ایران باستان ، عدالت ، پیمان و جنگ ، در دوران پیش از آیین #زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سدههای دوم و سوم پس از میلاد ، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم ، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» یا «رازهای پارسیان» یاد میکردند ، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد میکنند.
🔴 پرستش مهر در نخستین سده پیش از میلاد و در دوره پادشاهیِ #اشکانیان و به ویژه در زمان #تیرداد یکم ، پادشاه اشکانیِ #ارمنستان توسط لژیونهای رومیانی که با فرهنگ #ایرانی آشنا شده بودند به غربِ آسیای صغیر (آناتولی) و روم راه یافت و در سرتاسر سرزمینهای غربی و #اروپا منتشر شد. آیینهای پرستش میترا / مهر و به ویژه تقویم آن ، بعدها در دین و تقویم تازه #مسیحیت نفوذ پیدا کرد.
🔴 هر چند واژه « میترائیسم » برگردان دین میترا / مهر است و در واژهنامهها و فرهنگنامهها این دو را به یکدیگر ارجاع میدهند ؛ اما کیش «میترائیسم» گونه اروپایی شده و تغییر یافته دین ایرانی میترا / مهر بشمار میرود که علیرغم شباهتهای فراوان ، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارا هستند.
🔴 پیروان میترائیسم رومی، برای پاگشایی، میبایست مناسکی مشتمل بر درجاتی هفتگانه را طی کنند. این مناسک در غارها یا معابدی زیرزمینی و غارمانند به نام میترائیوم اجرا میشد. میتراس معمولاً به شکل مردی در حال قربانی کردن گاو نر تصویر میشد که اشخاص و همچنین حیوانات دیگری او را همراهی میکردند. مجموعه این نمادها به نشانههای ستارهشناسی، مانند اجرام آسمانی و صور فلکی تعبیر شده و «تاروکتونی» (گاوکُشی) نامیده میشود.
🔴 پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران ، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و #میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به ۱۵ سده پیش از میلاد که شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیها میباشد، به میترا سوگند یاد شده است.
🔴 درجات هفتگانه مهرپرستی رومی به ترتیب زیر هستند : کلاغ (Corax) همسر (Nymphus) سرباز/جنگی (Miles) شیر (Leo) پارسی (Perses) پیک خورشید (Heliodromus) پیر/پدر/بابا (Pater)
T.me/azarigram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘🔵☘ کشف آثار ۱۶۰۰ ساله دوره #ساسانی در آب های خلیج #پارس
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
https://t.me/joinchat/AAAAAD8W1a7Caf7SO6D2RA
🔴🔥🔴 سنگ نبشته ی #ساسانی مشکین شهر با قدمت هزار و ششصد و هشتاد سال ، قدیمی ترین اثر از زبان #پارسی در آذرآبادگان ...
@azarigram
✅🔴 محل دقیق این کتیبه در يكصد متری شرق ميدان اصلی مشكين شهر و در دره ای كه بجهت انبوه درختان كهن معروف به باغ نوروز است ، می باشد.
✅🔴 در ارتفاع شرقی اين دره قلعه ای پابرجاست كه از سه طرف با شيب بسيار تندی به رودخانه خياو منتهی ميشود و در كمركش ارتفاع غربی دره يا باغ نوروز سنگ بسيار بزرگی قرار دارد. بر سينه ی این سنگ بزرگ که درست در رو به روی قلعه رفيع قرار گرفته است خطوط پهلوی ساسانی نوشته شده است.
✅🔴 این کتیبه در تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی توسط آقای سيفالله كامبخش فرد باستان شناس ایرانی شناسایی و مورد رونویسی قرار گرفت و همچنین ایشان عکس هایی در اندازه ی بزرگ جهت استفاده ی اساتید و آسان نمودن کار ترجمه ی کتیبه تهیه نمودند.
✅🔴 این کتیبه سر انجام در تابستان ۱۳۴۶ توسط پروفسور گرد گروپ عضو موسسه باستانشناسی آلمان در جریان مسافرتی که با هیئت موسسه باستانشناسی آلمان به مشکین صورت گرفت ، خوانده شده است. این اثر نخستین کتیبه پهلوی است که در آذربایجان کشف شدهاست.
✅🔴 متن این کتیبه متاسفانه به دلیل عوامل طبیعی و حفاری های غیر مجاز افراد بومی جهت یافتن گنج اکنون از بین رفته است اما تصاویر و ترجمه ی کتیبه موجود می باشد. اين كتيبه دارای دو رديف نوشته است كه يكی پانزده سطر و ديگری شش سطر است در طرف راست اين نوشتهها علامت مخصوص خانوادگي نقاشی شده است.
✅🔴 حروف اين كتيبه بعلت خرابي بسختی خوانده می شود. مضمون اين كتيبه از سه قسمت تشكيل شده است. ۱-از سطر اول تا سطر سوم تاريخ است اين كتيبه به تاريخ ماه هفتم از بيست و هفتمين سال سلطنت شاپوردوم نوشته شده است يعني حدود ۳۳۶ میلادی. اين كتيبه بعد از آن دو كتيبه تخت جمشيد كه در دومين سال و هيجدهمين سال سلطنت شاپور دوم است نوشته شده. ۲- از سطر ۳-۹ كتيبه از شخصي به نام نارسه هرمزد ياد شده كه شش سال براي ساختن آن قلعه كار كرده است ولي سمت خود را در کتیبه بيان نكرده به احتمال ميتوان گفت كه شايد شهردار بوده لازم به ذکر است اسم قلعه در اين كتيبه نوشته شده ولي بعلت خرابی خوانده نمی شود. این کتیبه به شماره ثبت ۶۱۹ در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۴۵ در فهرست آثار ملی ثبت گردیده است.
azerbaijanstudiescenter.org/ArticleView.aspx?aid=30&gid=
🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥
@azarigram
.
@azarigram
✅🔴 محل دقیق این کتیبه در يكصد متری شرق ميدان اصلی مشكين شهر و در دره ای كه بجهت انبوه درختان كهن معروف به باغ نوروز است ، می باشد.
✅🔴 در ارتفاع شرقی اين دره قلعه ای پابرجاست كه از سه طرف با شيب بسيار تندی به رودخانه خياو منتهی ميشود و در كمركش ارتفاع غربی دره يا باغ نوروز سنگ بسيار بزرگی قرار دارد. بر سينه ی این سنگ بزرگ که درست در رو به روی قلعه رفيع قرار گرفته است خطوط پهلوی ساسانی نوشته شده است.
✅🔴 این کتیبه در تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی توسط آقای سيفالله كامبخش فرد باستان شناس ایرانی شناسایی و مورد رونویسی قرار گرفت و همچنین ایشان عکس هایی در اندازه ی بزرگ جهت استفاده ی اساتید و آسان نمودن کار ترجمه ی کتیبه تهیه نمودند.
✅🔴 این کتیبه سر انجام در تابستان ۱۳۴۶ توسط پروفسور گرد گروپ عضو موسسه باستانشناسی آلمان در جریان مسافرتی که با هیئت موسسه باستانشناسی آلمان به مشکین صورت گرفت ، خوانده شده است. این اثر نخستین کتیبه پهلوی است که در آذربایجان کشف شدهاست.
✅🔴 متن این کتیبه متاسفانه به دلیل عوامل طبیعی و حفاری های غیر مجاز افراد بومی جهت یافتن گنج اکنون از بین رفته است اما تصاویر و ترجمه ی کتیبه موجود می باشد. اين كتيبه دارای دو رديف نوشته است كه يكی پانزده سطر و ديگری شش سطر است در طرف راست اين نوشتهها علامت مخصوص خانوادگي نقاشی شده است.
✅🔴 حروف اين كتيبه بعلت خرابي بسختی خوانده می شود. مضمون اين كتيبه از سه قسمت تشكيل شده است. ۱-از سطر اول تا سطر سوم تاريخ است اين كتيبه به تاريخ ماه هفتم از بيست و هفتمين سال سلطنت شاپوردوم نوشته شده است يعني حدود ۳۳۶ میلادی. اين كتيبه بعد از آن دو كتيبه تخت جمشيد كه در دومين سال و هيجدهمين سال سلطنت شاپور دوم است نوشته شده. ۲- از سطر ۳-۹ كتيبه از شخصي به نام نارسه هرمزد ياد شده كه شش سال براي ساختن آن قلعه كار كرده است ولي سمت خود را در کتیبه بيان نكرده به احتمال ميتوان گفت كه شايد شهردار بوده لازم به ذکر است اسم قلعه در اين كتيبه نوشته شده ولي بعلت خرابی خوانده نمی شود. این کتیبه به شماره ثبت ۶۱۹ در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۴۵ در فهرست آثار ملی ثبت گردیده است.
azerbaijanstudiescenter.org/ArticleView.aspx?aid=30&gid=
🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥✳️🔥
@azarigram
.
Forwarded from زبانشناسی نوین
🍉🍉🍉 بررسی ریشه #هندوانه
بمناسبت شب یلدا
✅🍉 واژه هندوانه از کجا آمده است ، چه ریشه ای دارد ، در زبان های منطقه به آن چه میگویند ؟
⭕️🔴⭕️ نوشته زیر بر پایه #منابع تاریخی و زبانشناسی است.
✅🍉✅ هندوانه : #میوه ای است که اصل آن مربوط به سرزمین #هندوستان باشد و از آنجا آمده است. به همین دلیل نام این میوه ، امروزه در زبان #فارسی ، دارای واژه « #هند » است. در فرهنگ #دهخدا آن را متشکل از هندوان + پسوند نسبت میداند. هرچند که نیای باستانی این میوه احتملا مربوط به آفریقا است ، اما از هندوستان به #ایران ، راه پیدا کرده است. از طرفی برخی پژوهشگران همچون ﮊﻭﺭﻩ ، معتقدند که هندوانه از ایران به هند راه یافته و نه برعکس.
✅🍉 در منابع کهن فارسی چندین بار بدان اشاره شده است ، همچون « #فارسنامه ابن بلخی » ( نوشته شده در 498 تا 511 ق ) : « ... انار میبد نیکوتر است و به فهرج خربزه ها بود نیکو و شیرین و بزرگ و #هندویانه بدآن مرتبه که دو ، از آن خربزه ، بر چهار بایی نهند. و از آن ناحیت ابریشم خیزد ... ». همچنین در « فارسنامه #ناصری » ( حسن بن حسن فسائی 1237-1316 ق ) چندین بار به این میوه اشاره شده است : « ... بقولات کازرون از بیشتر جاهای فارس بهتر شود و #هندوانه آن از سالی به سالی بماند و بسیار دیده شده که هندوانه سال پیش را برای امتحان با هندوانه سال دیگر بیاوردند و هندوانه نو را از کهنه نشناختند ... » و در برگه ۲۷۹۱ این کتاب آمده است که : در کازرون به #هندوانه کوچک کروکک و به هندوانه فاسد دلکوک گویند. و همچنین در بسیاری از متون کهن دیگر.
✅🍉✅ واژه هندوانه دراصل برپایه #خربزه تعریف شده است. یعنی در متون قدیمی ، هندوانه را نوعی #خربزه می دانستند. برای نمونه در کتاب مخازن التعلیم آمده است : (( بطیخ هندی ، بفارسی « خرپوزه هندی » و تبریزی و « هندوانه » ، و در هندی « تربوز » نامند )). و یا در ذخیره #خوارزمشاهی ( تالیف ۵۰۴ ق ) : « خربزه هندو ( هندوانه ) : اندر سردی و تری از خربزه فزون است و از وی رطوبتی تفه ... ». همچنین در انگلیسی هم به هندوانه ، خربزه آبدار watermelon میگویند. حتی در فارسی میانه زردشتی هم در چندجا برای اشاره به هندوانه از واژه harbīcak استفاده شده است ( نیبرگ ۶۷ ).
✅🍉 پس همانگونه که دیدیم واژه هندوانه در اصل مرتبط با خربزه است و بعبارتی نوعی خربزه دانسته شده است. اما واژه خربزه از کجا آمده است ؛
✅🍉 اتیمولوژی سنتی میگوید که خربزه دراصل « #خرپوزه » میباشد که یعنی میوه ای که شبیه « پوزه خر » است ( پاول هورن ) ، که در چند متن قدیمی هم با این خوانش آمده است ، برای نمونه در « تالیف شریفی » یا « مخازن التعلیم». اما این ریشه شناسی عامیانه #غلط است.
✅🍉✅ واژه خربزه در زبان امروزی فارسی ، برگرفته از « پهلوی #ساسانی » است. یعنی از واژه xarbuzak خربوزک ، xarbučak خربوچک ، xarbuĵina خربوجینَ و ... همچنین در زبان یونانی باستان هم بصورت karpós بمعنای کلی « #میوه » بارها بکار رفته است که #همریشه با خربزه فارسی است و هردو از ریشه پرتو هندواروپایی kerp بمعنای « درو کردن ، بریدن » آمده اند. از این ریشه ، در سانسکریت واژه kṛpāṇa بمعنای شمشیر ، و در لاتین carpere بمعنای بریدن را داریم. همچنین harvest ( از پرتو جرمنی harbaz ) در #انگلیسی بمعنای درو کردن هم از همین ریشه است.
✅🍉✅ این واژه ، از راه زبان پارسی به بسیاری از زبان های جهان راه یافته است ، از جمله به زبان های #ترکی که در این زبان های بمعنای هندوانه است :
🔴 ۱- زبانشناس معروف ترکیه ، سوان نیشانیان هم این واژه را در ترکی ، برگرفته از فارسی میداند :
www.nisanyansozluk.com/?k=karpuz&lnk=1
Farsça χarbūz veya χarbūza ﺧﺮﺑﺰﻩ " kavun veya karpuz " sözcüğünden alıntıdır . Farsça sözcük
🔴 ۲- حسن ارن در فرهنگ ریشه شناسی ترکی ، برگه ۲۱۴ ، هم این واژه را در ترکی ، برگرفته از فارسی میداند و برای تحول خ به ک ، واژه خایگینه فارسی را مثال میزند که در ترکی شده است kaygana و ... ( هرچند که کرپوز خواندن خربزه در ترکی به این علت است که خربزه بصورت قارپوز وارد زبان عثمانی شد و در ترکی نو هر واژه قدار تبدیل به ک شده است ).
🔴 ۳- گرهارد دورفر هم این واژه را فارسی میداند که صورت دیگر آن یعنی « تربزه » به بسیاری از زبان های شرق فلات ایران ، راه یافته است :
→ Tajik : tarbuz
→ Bengali : tôrômuj
→ Hindi : tarbūz
→ Urdu : tarbūz
→ Kalmyk : tarvs
→ Mongol : tarvas
→ Kyrgyz : darbız
→ Uyghur : tawuz
→ Uzbek : tarvuz
🔴 ۴- سایت ریشه یاب ترکیه ، این واژه را در ترکی ، برگرفته از صورت یونانی خربزه میداند :
www.etimolojiturkce.com/kelime/karpuz
🔴 ۵- هرمان وامبری نیز همین نظر را دارد : ﻭﺍﮊﻩ ﺗﺮﮐﯽ karpuz ﯾﺎ harbuz ﺍﺯ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
🔴🔥🔴 #ادامه 👇👇👇
.
بمناسبت شب یلدا
✅🍉 واژه هندوانه از کجا آمده است ، چه ریشه ای دارد ، در زبان های منطقه به آن چه میگویند ؟
⭕️🔴⭕️ نوشته زیر بر پایه #منابع تاریخی و زبانشناسی است.
✅🍉✅ هندوانه : #میوه ای است که اصل آن مربوط به سرزمین #هندوستان باشد و از آنجا آمده است. به همین دلیل نام این میوه ، امروزه در زبان #فارسی ، دارای واژه « #هند » است. در فرهنگ #دهخدا آن را متشکل از هندوان + پسوند نسبت میداند. هرچند که نیای باستانی این میوه احتملا مربوط به آفریقا است ، اما از هندوستان به #ایران ، راه پیدا کرده است. از طرفی برخی پژوهشگران همچون ﮊﻭﺭﻩ ، معتقدند که هندوانه از ایران به هند راه یافته و نه برعکس.
✅🍉 در منابع کهن فارسی چندین بار بدان اشاره شده است ، همچون « #فارسنامه ابن بلخی » ( نوشته شده در 498 تا 511 ق ) : « ... انار میبد نیکوتر است و به فهرج خربزه ها بود نیکو و شیرین و بزرگ و #هندویانه بدآن مرتبه که دو ، از آن خربزه ، بر چهار بایی نهند. و از آن ناحیت ابریشم خیزد ... ». همچنین در « فارسنامه #ناصری » ( حسن بن حسن فسائی 1237-1316 ق ) چندین بار به این میوه اشاره شده است : « ... بقولات کازرون از بیشتر جاهای فارس بهتر شود و #هندوانه آن از سالی به سالی بماند و بسیار دیده شده که هندوانه سال پیش را برای امتحان با هندوانه سال دیگر بیاوردند و هندوانه نو را از کهنه نشناختند ... » و در برگه ۲۷۹۱ این کتاب آمده است که : در کازرون به #هندوانه کوچک کروکک و به هندوانه فاسد دلکوک گویند. و همچنین در بسیاری از متون کهن دیگر.
✅🍉✅ واژه هندوانه دراصل برپایه #خربزه تعریف شده است. یعنی در متون قدیمی ، هندوانه را نوعی #خربزه می دانستند. برای نمونه در کتاب مخازن التعلیم آمده است : (( بطیخ هندی ، بفارسی « خرپوزه هندی » و تبریزی و « هندوانه » ، و در هندی « تربوز » نامند )). و یا در ذخیره #خوارزمشاهی ( تالیف ۵۰۴ ق ) : « خربزه هندو ( هندوانه ) : اندر سردی و تری از خربزه فزون است و از وی رطوبتی تفه ... ». همچنین در انگلیسی هم به هندوانه ، خربزه آبدار watermelon میگویند. حتی در فارسی میانه زردشتی هم در چندجا برای اشاره به هندوانه از واژه harbīcak استفاده شده است ( نیبرگ ۶۷ ).
✅🍉 پس همانگونه که دیدیم واژه هندوانه در اصل مرتبط با خربزه است و بعبارتی نوعی خربزه دانسته شده است. اما واژه خربزه از کجا آمده است ؛
✅🍉 اتیمولوژی سنتی میگوید که خربزه دراصل « #خرپوزه » میباشد که یعنی میوه ای که شبیه « پوزه خر » است ( پاول هورن ) ، که در چند متن قدیمی هم با این خوانش آمده است ، برای نمونه در « تالیف شریفی » یا « مخازن التعلیم». اما این ریشه شناسی عامیانه #غلط است.
✅🍉✅ واژه خربزه در زبان امروزی فارسی ، برگرفته از « پهلوی #ساسانی » است. یعنی از واژه xarbuzak خربوزک ، xarbučak خربوچک ، xarbuĵina خربوجینَ و ... همچنین در زبان یونانی باستان هم بصورت karpós بمعنای کلی « #میوه » بارها بکار رفته است که #همریشه با خربزه فارسی است و هردو از ریشه پرتو هندواروپایی kerp بمعنای « درو کردن ، بریدن » آمده اند. از این ریشه ، در سانسکریت واژه kṛpāṇa بمعنای شمشیر ، و در لاتین carpere بمعنای بریدن را داریم. همچنین harvest ( از پرتو جرمنی harbaz ) در #انگلیسی بمعنای درو کردن هم از همین ریشه است.
✅🍉✅ این واژه ، از راه زبان پارسی به بسیاری از زبان های جهان راه یافته است ، از جمله به زبان های #ترکی که در این زبان های بمعنای هندوانه است :
🔴 ۱- زبانشناس معروف ترکیه ، سوان نیشانیان هم این واژه را در ترکی ، برگرفته از فارسی میداند :
www.nisanyansozluk.com/?k=karpuz&lnk=1
Farsça χarbūz veya χarbūza ﺧﺮﺑﺰﻩ " kavun veya karpuz " sözcüğünden alıntıdır . Farsça sözcük
🔴 ۲- حسن ارن در فرهنگ ریشه شناسی ترکی ، برگه ۲۱۴ ، هم این واژه را در ترکی ، برگرفته از فارسی میداند و برای تحول خ به ک ، واژه خایگینه فارسی را مثال میزند که در ترکی شده است kaygana و ... ( هرچند که کرپوز خواندن خربزه در ترکی به این علت است که خربزه بصورت قارپوز وارد زبان عثمانی شد و در ترکی نو هر واژه قدار تبدیل به ک شده است ).
🔴 ۳- گرهارد دورفر هم این واژه را فارسی میداند که صورت دیگر آن یعنی « تربزه » به بسیاری از زبان های شرق فلات ایران ، راه یافته است :
→ Tajik : tarbuz
→ Bengali : tôrômuj
→ Hindi : tarbūz
→ Urdu : tarbūz
→ Kalmyk : tarvs
→ Mongol : tarvas
→ Kyrgyz : darbız
→ Uyghur : tawuz
→ Uzbek : tarvuz
🔴 ۴- سایت ریشه یاب ترکیه ، این واژه را در ترکی ، برگرفته از صورت یونانی خربزه میداند :
www.etimolojiturkce.com/kelime/karpuz
🔴 ۵- هرمان وامبری نیز همین نظر را دارد : ﻭﺍﮊﻩ ﺗﺮﮐﯽ karpuz ﯾﺎ harbuz ﺍﺯ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
🔴🔥🔴 #ادامه 👇👇👇
.
Nişanyan Sözlük
Nişanyan Sözlük - Türkçe Etimolojik Sözlük
Çağdaş Türkçenin Etimolojisi
Forwarded from ایرانشهر _ یاشار
.
دروغ بافی و جعل تاریخ و ادعاهای یاوه و بی سند و دلیل #پانترک ها تنها و تنها نشان دهنده عقده های تسکین ناپذیر آنان نسبت به تمدن_ایرانیان و زبان #پارسی_میانه و #فارسی و دولت بزرگ #ساسانی است. به نظر داشته باشیم که سه دولت بزرگ #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی ابرقدرت های زمانه خود بودند و ایرانیان همواره جلال و شکوه این سه دولت را در نظر داشته اند. همانطور که #قطران_تبریزی در مدح یکی از فرمانروایان #ایرانی به نام #لشکری می گوید:
این جهان بودست دایم ملک ساسانیان/خواست سالارش خدا در ملک ساسان کند .
.
نیست کست در گوهر ساسانیان چون لشکری/تا پس آن چون نیاکان شاهی ایران کند
.
همچو افريدون بگيرد ملك عالم سر بسر / و آنگهي تدبير ملك خيل فرزندان كند
.
روم و گرجستان به فرمان منوچهر آورد /هند و تركستان بزير حكم نوشروان آورد
.
او بتخت ملک ايران بر نشيند در سطخر/کهترين فرزند خود را مهتر آران کند
.
تا همی فرمان داور خاک را ساکن کند/تا همی تقدير يزدان چرخ را گردان کند
.
ملک او را از زوال ايمن همی گردون کند/جان او را از فنا ایمن همی یزدان کند
.
شاد بنشيند بکام دل بر ايوان شهی/وز فروغ روی خويش آراسته فرمان کند
دروغ بافی و جعل تاریخ و ادعاهای یاوه و بی سند و دلیل #پانترک ها تنها و تنها نشان دهنده عقده های تسکین ناپذیر آنان نسبت به تمدن_ایرانیان و زبان #پارسی_میانه و #فارسی و دولت بزرگ #ساسانی است. به نظر داشته باشیم که سه دولت بزرگ #هخامنشی و #اشکانی و #ساسانی ابرقدرت های زمانه خود بودند و ایرانیان همواره جلال و شکوه این سه دولت را در نظر داشته اند. همانطور که #قطران_تبریزی در مدح یکی از فرمانروایان #ایرانی به نام #لشکری می گوید:
این جهان بودست دایم ملک ساسانیان/خواست سالارش خدا در ملک ساسان کند .
.
نیست کست در گوهر ساسانیان چون لشکری/تا پس آن چون نیاکان شاهی ایران کند
.
همچو افريدون بگيرد ملك عالم سر بسر / و آنگهي تدبير ملك خيل فرزندان كند
.
روم و گرجستان به فرمان منوچهر آورد /هند و تركستان بزير حكم نوشروان آورد
.
او بتخت ملک ايران بر نشيند در سطخر/کهترين فرزند خود را مهتر آران کند
.
تا همی فرمان داور خاک را ساکن کند/تا همی تقدير يزدان چرخ را گردان کند
.
ملک او را از زوال ايمن همی گردون کند/جان او را از فنا ایمن همی یزدان کند
.
شاد بنشيند بکام دل بر ايوان شهی/وز فروغ روی خويش آراسته فرمان کند
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (Saint Irenaeus)
دعاویِ ارضیِ ساسانیان در برابرِ دولتِ روم(شماره ۱)
#ساسانی
#ایرانشناسی
■ هرودیان ۶/۲/۱
《سیزده سال حکومت کرد(یعنی: سوروس الکساندر)بدین شیوه، تا جایی که در توان داشت، پرهیزکارانه. اما در چهاردهمین سال(۱)ناگهان از حکّامِ سوریه و بینالنهرین این گزارش به او رسید: اردشیر(اول)شاهِ ایران بر پارتیان چیره شد و فرمانرواییِ آنان را در شرق برانداخته است؛ وی اردوان را، که قبلا[دارایِ]لقبِ پادشاهِ بزرگ[بود]و دو دیهیم داشت، برکنار کرده، و همچنین تمامِ مناطقِ بربرنشینِ حول و حوش را به انقیاد درآورده و باجگزار کرده است. آرام ندارد و در محدودهی منطقهی دجله نمیماند، بلکه از ساحل و در نتیجه از محدودهی اقتدارِ رومیان فراتر میرود؛ بینالنهرین را زیرِ پا میگذارد و سوریه را تهدید میکند. وی بر آن است که قارهای را که روبروی سراسرِ اروپا قرار دارد و توسطِ دریاهای اژه و پروپونتیس[مرمره]از آن جدا شده و روی هم رفته آسیا نامیده میشود، دوباره تسخیر کند؛ او این[جاها]را میراثِ فرمانرواییِ ایرانیان تلقی میکند، با این استدلال، که تمامِ این منطقه پس از کوروش، که نخستین کسی بود که قدرت را از مادیها به ایرانیان منتقل کرد، تا داریوش(یعنی: داریوش سوم)، آخرین پادشاهِ ایرانی که فرمانروایاش بهدستِ اسکندر مقدونی برافتاد، تا ایونی و کاری، توسطِ ساتراپهای ایرانی اداره میشده است. اکنون او بر عهده دارد، این فرمانروایی را، همانطور که ایرانیها قبلا در تصرف داشتند، برای ایرانیها احیا کند.》
در اظهاراتِ هرودیان که در قرن سوم تاریخِ قیصرهای روم را در فاصلهی سالهای ۱۸۰ تا ۲۳۸ به زبانِ یونانی نوشته است، شیوه و برداشتِ سخنورانه و ادبی در برابرِ واقعیاتِ تاریخی، دستِ بالا را احراز کرده است. در این اثر، تغییراتِ مربوط به سیاستِ داخلیِ ایران مورد بحث قرار گرفته است. قیامِ پیروزمندانهی اردشیر اول ساسانی(۲۴۰_۲۲۴)در برابرِ دودمانِ مسلطِ اشکانی به زوالِ دولتِ پارتی منجر و موجبِ پایهگذاریِ دولتِ ساسانی گردید. پیامدهای این تحول را برای اوضاع و احوالِ خارجیِ دولتِ روم نمیتوان نادیده گرفت. اخباری که از شرق به قیصرِ روم میرسید، تنها حاکی از این نیست که تهدیدی جدّی متوجهِ مرزهای شرقیِ رومیان و در مخاطره افتادنِ بینالنهرین و سوریه است، بلکه مطالباتِ ارضیِ ساسانیان تمامِ فضای آسیای صغیر را هم دربرمیگرفت. اظهاراتِ هرودیان مبنی بر اینکه اردشیر مطالباتِ خود را با این پایه توجیه کرده است که تمامِ اروپا و سرزمینهای مقابلِ اژه، در گذشته به کشورِ جهانیِ هخامنشیان_یعنی اجدادِ ساسانیان_تعلق داشته که کوروش کبیر موسس آن بوده، به خوبی برای پی بردن به دعاویِ فراگیرِ اردشیر گویا و قاطع است. اردشیر بدین وسیله بر ادعای خود نسبت به حقِ موروث و مشروعیتِ هدفهای خود در سیاستِ خارجی تاکید میورزد.(ص ۴۴_۴۳)
یادداشت:
۱. این رقم را هرودیان بر خلافِ حقایقِ تاریخی اظهار میکند. منظورِ وی دهمین سالِ[سلطنتِ]سوروس الکساندر(=۲۳۲)است، که سالِ شروعِ سلطنتِ وی ۱۳ مارس ۲۲۲ است.
مأخذ: وینتر.انگلبرت/دیگناس.بئاته، روم و ایران دو قدرت جهانی در کشاکش و همزیستی، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۵، چاپ اول ۱۳۸۶
@atorabanorg
#ساسانی
#ایرانشناسی
■ هرودیان ۶/۲/۱
《سیزده سال حکومت کرد(یعنی: سوروس الکساندر)بدین شیوه، تا جایی که در توان داشت، پرهیزکارانه. اما در چهاردهمین سال(۱)ناگهان از حکّامِ سوریه و بینالنهرین این گزارش به او رسید: اردشیر(اول)شاهِ ایران بر پارتیان چیره شد و فرمانرواییِ آنان را در شرق برانداخته است؛ وی اردوان را، که قبلا[دارایِ]لقبِ پادشاهِ بزرگ[بود]و دو دیهیم داشت، برکنار کرده، و همچنین تمامِ مناطقِ بربرنشینِ حول و حوش را به انقیاد درآورده و باجگزار کرده است. آرام ندارد و در محدودهی منطقهی دجله نمیماند، بلکه از ساحل و در نتیجه از محدودهی اقتدارِ رومیان فراتر میرود؛ بینالنهرین را زیرِ پا میگذارد و سوریه را تهدید میکند. وی بر آن است که قارهای را که روبروی سراسرِ اروپا قرار دارد و توسطِ دریاهای اژه و پروپونتیس[مرمره]از آن جدا شده و روی هم رفته آسیا نامیده میشود، دوباره تسخیر کند؛ او این[جاها]را میراثِ فرمانرواییِ ایرانیان تلقی میکند، با این استدلال، که تمامِ این منطقه پس از کوروش، که نخستین کسی بود که قدرت را از مادیها به ایرانیان منتقل کرد، تا داریوش(یعنی: داریوش سوم)، آخرین پادشاهِ ایرانی که فرمانروایاش بهدستِ اسکندر مقدونی برافتاد، تا ایونی و کاری، توسطِ ساتراپهای ایرانی اداره میشده است. اکنون او بر عهده دارد، این فرمانروایی را، همانطور که ایرانیها قبلا در تصرف داشتند، برای ایرانیها احیا کند.》
در اظهاراتِ هرودیان که در قرن سوم تاریخِ قیصرهای روم را در فاصلهی سالهای ۱۸۰ تا ۲۳۸ به زبانِ یونانی نوشته است، شیوه و برداشتِ سخنورانه و ادبی در برابرِ واقعیاتِ تاریخی، دستِ بالا را احراز کرده است. در این اثر، تغییراتِ مربوط به سیاستِ داخلیِ ایران مورد بحث قرار گرفته است. قیامِ پیروزمندانهی اردشیر اول ساسانی(۲۴۰_۲۲۴)در برابرِ دودمانِ مسلطِ اشکانی به زوالِ دولتِ پارتی منجر و موجبِ پایهگذاریِ دولتِ ساسانی گردید. پیامدهای این تحول را برای اوضاع و احوالِ خارجیِ دولتِ روم نمیتوان نادیده گرفت. اخباری که از شرق به قیصرِ روم میرسید، تنها حاکی از این نیست که تهدیدی جدّی متوجهِ مرزهای شرقیِ رومیان و در مخاطره افتادنِ بینالنهرین و سوریه است، بلکه مطالباتِ ارضیِ ساسانیان تمامِ فضای آسیای صغیر را هم دربرمیگرفت. اظهاراتِ هرودیان مبنی بر اینکه اردشیر مطالباتِ خود را با این پایه توجیه کرده است که تمامِ اروپا و سرزمینهای مقابلِ اژه، در گذشته به کشورِ جهانیِ هخامنشیان_یعنی اجدادِ ساسانیان_تعلق داشته که کوروش کبیر موسس آن بوده، به خوبی برای پی بردن به دعاویِ فراگیرِ اردشیر گویا و قاطع است. اردشیر بدین وسیله بر ادعای خود نسبت به حقِ موروث و مشروعیتِ هدفهای خود در سیاستِ خارجی تاکید میورزد.(ص ۴۴_۴۳)
یادداشت:
۱. این رقم را هرودیان بر خلافِ حقایقِ تاریخی اظهار میکند. منظورِ وی دهمین سالِ[سلطنتِ]سوروس الکساندر(=۲۳۲)است، که سالِ شروعِ سلطنتِ وی ۱۳ مارس ۲۲۲ است.
مأخذ: وینتر.انگلبرت/دیگناس.بئاته، روم و ایران دو قدرت جهانی در کشاکش و همزیستی، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۵، چاپ اول ۱۳۸۶
@atorabanorg
❌ توهینهای زشت #بیگی نماینده تبریز به « مردم وطنخواه ایران »
🔴 جریان پانترکیسم یک اصطلاح « ایرانشهری » به راه انداخته و هرکسی که ضد آنها صحبت کند و از ایران و #هویت_ایرانی دفاع کند را « #ایرانشهری » خطاب میکنند و سعی دارند تا مزدوری خود برای دولتهای بیگانه آنکارا و باکو را توجیه کنند
♦️ و مطمنیم که نه میدانند #ایرانشهر یعنی چه و کجا بوده ، و نه یک خط از کتابهای « سید جواد طباطبایی » را خواندهاند
🔷 ما طرفدار « هویت ملی ایرانی » خود هستیم و بسیاری از « وطن خواهان » و مردمی که عاشق تاریخ و فرهنگ و هویت ملی خود هستند، شاید اصلا ندانند ایرانشهر کجاست و سید جواد طباطبایی کیست؟ اما چرا جریان پانترکیسم سعی دارد همه « ایراندوستان » را ایرانشهری خطاب کند و این اصطلاح را بد جلوه دهد ؟
🔴 چون ایرانشهر نام کشور ایران در دوره #ساسانی بوده که مرزهایی فراتر از ایران کنونی داشته و شامل قفقاز و شرق ترکیه هم میشود ؛ پس جریان پانترکیسم نیز طبق دستوری که از باکو و آنکارا گرفتهاند، نباید اجازه دهند این اندیشه و اصطلاح در جامعه ایرانی گسترش پیدا کند
🆔 @iranzamin777
🔴 جریان پانترکیسم یک اصطلاح « ایرانشهری » به راه انداخته و هرکسی که ضد آنها صحبت کند و از ایران و #هویت_ایرانی دفاع کند را « #ایرانشهری » خطاب میکنند و سعی دارند تا مزدوری خود برای دولتهای بیگانه آنکارا و باکو را توجیه کنند
♦️ و مطمنیم که نه میدانند #ایرانشهر یعنی چه و کجا بوده ، و نه یک خط از کتابهای « سید جواد طباطبایی » را خواندهاند
🔷 ما طرفدار « هویت ملی ایرانی » خود هستیم و بسیاری از « وطن خواهان » و مردمی که عاشق تاریخ و فرهنگ و هویت ملی خود هستند، شاید اصلا ندانند ایرانشهر کجاست و سید جواد طباطبایی کیست؟ اما چرا جریان پانترکیسم سعی دارد همه « ایراندوستان » را ایرانشهری خطاب کند و این اصطلاح را بد جلوه دهد ؟
🔴 چون ایرانشهر نام کشور ایران در دوره #ساسانی بوده که مرزهایی فراتر از ایران کنونی داشته و شامل قفقاز و شرق ترکیه هم میشود ؛ پس جریان پانترکیسم نیز طبق دستوری که از باکو و آنکارا گرفتهاند، نباید اجازه دهند این اندیشه و اصطلاح در جامعه ایرانی گسترش پیدا کند
🆔 @iranzamin777
❇️ هلال ماه : « نماد رمضان » است. در یکی از میدانهای شهر تبریز پانترک اللهیهای نفوذی در ادارات، یک ستاره هم به آن افزوده بودند تا به وظیفه ذاتی خود، یعنی مزدوری برای علیف عمل کرده باشند. ستاره برداشته شد، اما بعد از تذکرها ...
🔺 بماند که نماد ماه و ستاره یک نماد #ساسانی است که به جهان اسلام و از آنجا به پرچم دولتهای ترکزبان تازه مسلمان شده، راه یافت
🔺 این نماد ریشه در تمدنهای کهن جهان، از جیرفت تا میانرودان و آناتولی و ... دارد
🆔 @iranzamin777
🔺 بماند که نماد ماه و ستاره یک نماد #ساسانی است که به جهان اسلام و از آنجا به پرچم دولتهای ترکزبان تازه مسلمان شده، راه یافت
🔺 این نماد ریشه در تمدنهای کهن جهان، از جیرفت تا میانرودان و آناتولی و ... دارد
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
. ✅ جاحظ از بزرگترین ادیبان عرب ( سده ۲ - ۳ قمری ) در کتاب المحاسن و الاضداد درباره آیین « سبزه پروردن » ایرانیان پیش از نوروز چنین میگوید : « ۲۵ روز پیش از نوروز در پهنه بارگاه شاه ۱۲ ستون از خشت خام برپا میکردند که بر آن ستونها گندم ،جو ،برنج ،عدس باقلا،…
.
🛑 چرا میگوییم سفره هفت سین ؟ چرا هفت ؟
🔹 چیدن ۷ نماد « افزونی و خجستگی » بر روی یک سفره یا میز در هنگام نوروز ؛ بازمانده از « خُوان نوروزی » دوره #ساسانی است که عدد ۷ جایگاه ویژهای در آن داشته است. ببینیم جاحظ ( سده ۲ - ۳ ق ) در کتاب محاسن و الاضداد در این باره چه میگوید :
♦️ ۷ نان از ۷ دانه مقدس :
« ... پیک خجسته وارد میشد و میزی سیمین روبروی پادشاه مینهاد، در کنار میز، کلوچه ها یا گردههای نانی گذاشته شده بود که از آرد حبوباتی همچون گندم، جـو، ارزن، ذرت، نخود، عدس، برنج، کنجد، باقلا، و لوبیا پخته شده بود و ۷ دانه از هر یک از انواع این حبوبات را برداشته و کنار میز میگذاشتند. » ( در اوستایی : نان درون draona )
♦️ ۷ شاخه از ۷ درخت مقدس :
« ... در وسط میز ۷ شاخه از درختان بید، زیتون، به، و انار که نامشان را فرخنده و نگاه کردن به آنها را خوشایند و باشگون میدانستند، مینهادند. برخی از این شاخهها به اندازه یک دو یا سه بند بریده شده بود و هر شاخهای را به نام یکی از استانها روی میز می نهادند و بر جاهای مختلف آن شاخه ها می نوشتند « ابزود، ابزائد، ابزون، بروار، فراخی، فراهیه » یعنی « افزود، افزوده خواهد شد، افزونی، روزی، شادی، گشایش ». پیک خجسته همه را در دست میگرفت و برای پادشاه زندگی جاودانه، پادشاهی طولانی، خوشبختی و عزت آرزو میکرد. پادشاه در این روز درباره هیچ کاری مشورت، نمیکرد از بیم اینکه مبادا کار ناپسندی از او ســر بزند و همه سال دوام یابد. » ( در اوستایی : شاخه برسم barsam )
♦️ ۷ سکهی سال جدید :
« ... ۷ درهم سفید ضرب همان سال و یک دینار نو در سفره نهاده میشد. »
♦️ ۷ سبزه از ۷ دانه غله :
همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه میگوید : « ... این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه ۷ صنف از غلات در ۷ اسطوانه بکارند و ... »
🆔 @iranzamin777
🛑 چرا میگوییم سفره هفت سین ؟ چرا هفت ؟
🔹 چیدن ۷ نماد « افزونی و خجستگی » بر روی یک سفره یا میز در هنگام نوروز ؛ بازمانده از « خُوان نوروزی » دوره #ساسانی است که عدد ۷ جایگاه ویژهای در آن داشته است. ببینیم جاحظ ( سده ۲ - ۳ ق ) در کتاب محاسن و الاضداد در این باره چه میگوید :
♦️ ۷ نان از ۷ دانه مقدس :
« ... پیک خجسته وارد میشد و میزی سیمین روبروی پادشاه مینهاد، در کنار میز، کلوچه ها یا گردههای نانی گذاشته شده بود که از آرد حبوباتی همچون گندم، جـو، ارزن، ذرت، نخود، عدس، برنج، کنجد، باقلا، و لوبیا پخته شده بود و ۷ دانه از هر یک از انواع این حبوبات را برداشته و کنار میز میگذاشتند. » ( در اوستایی : نان درون draona )
♦️ ۷ شاخه از ۷ درخت مقدس :
« ... در وسط میز ۷ شاخه از درختان بید، زیتون، به، و انار که نامشان را فرخنده و نگاه کردن به آنها را خوشایند و باشگون میدانستند، مینهادند. برخی از این شاخهها به اندازه یک دو یا سه بند بریده شده بود و هر شاخهای را به نام یکی از استانها روی میز می نهادند و بر جاهای مختلف آن شاخه ها می نوشتند « ابزود، ابزائد، ابزون، بروار، فراخی، فراهیه » یعنی « افزود، افزوده خواهد شد، افزونی، روزی، شادی، گشایش ». پیک خجسته همه را در دست میگرفت و برای پادشاه زندگی جاودانه، پادشاهی طولانی، خوشبختی و عزت آرزو میکرد. پادشاه در این روز درباره هیچ کاری مشورت، نمیکرد از بیم اینکه مبادا کار ناپسندی از او ســر بزند و همه سال دوام یابد. » ( در اوستایی : شاخه برسم barsam )
♦️ ۷ سکهی سال جدید :
« ... ۷ درهم سفید ضرب همان سال و یک دینار نو در سفره نهاده میشد. »
♦️ ۷ سبزه از ۷ دانه غله :
همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه میگوید : « ... این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه ۷ صنف از غلات در ۷ اسطوانه بکارند و ... »
🆔 @iranzamin777
ایران زمین
Khunia.irz.zip
.
.
🔴 موسیقی سنتی کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه، در واقع همان موسیقی « سنتی #ایرانی » یعنی موسیقی « پرده - مقام - دستگاهی » است که بازمانده از دوره #ساسانی میباشد ...
یک آشنایی کوتاه ...
🔹 در سده های نخستین اسلامی، موسیقی رایج ایران همان موسیقی دوره #ساسانی بود ( درباره آن مفصل بحث خواهیم کرد ). تا سده ۷ قمری موسیقی ایران که برپایه « #پرده » بود، دچار تحولاتی شد و از دل موسیقی اصیل ساسانی، موسیقی « #مقامی » که بر پایه « نظام ادواری » بود، برآمد و تا سده ۹ قمری در ایرانبزرگ مورد استفاده بود. از سده ۹ تا ۱۲ قمری، کم کم از دل سیستم مقامی، موسیقی « #دستگاهی » ابداع شد و از اواخر دوره زندیه، موسیقی ایران به طور رسمی به موسیقی « دستگاهی » تحول یافت و در دوره قاجار مدون و مکتوب شد. یعنی آنچه که امروزه شما به عنوان موسیقی #سنتی میشنوید، همان موسیقی اصیل دوره #ساسانی است که پس از تحولاتی به ما رسیده است
♦️ پـرده : در موسیقی « نغمه » یا نواک یا آهنگ، به صدایی گفته میشود که دارای فرکانس (بسامد) ثابت و مشخص است. در سازهای زهی که تار آنها از دو سر بسته است، باتوجه به اینکه #دست خود را کجای تار قرار دهید، صدایی مشخص ایجاد میشود، در گذشته این فواصل را با تکه پارچه یا نخهای خاص بر روی دسته ساز مشخص میکردند که به آنها #پرده ( دستان / بند ) میگفتند. اما مقام واژهای عربی و در لغت به معنای جایگاه و محل اقامت است و اصطلاحا یعنی محل قرار گرفتن #انگشتان دست بر روی ساز ؛ واژه دستگاه که در دوره قاجار رواج یافت نیز چنین مفهومی را میرساند، و « دست + گاه » به معنای محل قرار گرفتن #دست روی ساز میباشد. پرده، مقام و دستگاه تقریبا یک مفهوم دارند و برآمده از موسیقی اصیل ایرانی در دوره ساسانی هستند
🔵 طبق منابع تاریخی، در دوره ساسانی « موسیقی ایرانی » ۷ پرده داشته، به نام « هفت #خسروانی » که آنها را به « باربد خنیاگر » ( پَهلبُد ) در دوره خسروپرویز نسبت میدهند. ثعالبی، ابنخردادبه، فارابی، مسعودی، ابوالفرج اصفهانی، عنصرالمعالی، ابنسینا، دامغانی، نظامی و منابع بسیاری، به موسیقی دوره ساسانی اشاراتی داشتهاند. #خنیاگری ساسانی ؛ شامل ۷ خسروانی ( پرده، مقام، دستگاه )۳۰ لحن ( نغمه، گوشه ) و ۳۶۰ دستان بوده است : راست، زیرافگند، سپاهان، نوا، بسته و ...
🔵 در دوره اسلامی، موسیقی ایرانی تاثیر زیادی بر موسیقی خلافت عباسی و سیستم #اصابع عربی داشت و نام بسیاری از پردههای موسیقی، ایرانی - پارسی بودند که تاییدی است بر #ریشه ساسانی آنها و نقش ایرانیان در این تحولات ؛ ۷ پرده خسروانی در اواخر دوره ساسانی یا در دوره اسلامی تبدیل به ۱۲ پرده ( دور / شَد ) شد و با تغییراتی که در طول سدهها ایجاد شد، سیستم پردهای تبدیل به نظام #مقامی شد و نخستین بار قطبالدین شیرازی در سده ۷ - ۸ قمری واژه « مقام » را بجای « پرده / دور » بکار برد. موسیقی مقامی ایران، شامل ۱۲ مقام، ۶ آواز و ۲۴ شعبه ( گوشه ) بود و هر شعبه چند نغمه داشت، که نام آنها در منابع تاریخی ذکر شده است : 👈 راست، شهناز، زیرافکند، بزرگ، سهگاه، اصفهان، نوا، نوروز، جانافزا، خزان، زندهرود، چهارگاه، مهرگان، نسیم، کوچک، مزدکانی، دوگاه و ...
🔵 موسیقی دستگاهی - ردیفی : از سده ۱۰ قمری سیستم مقامی دچار تحولاتی شد و از دل آن موسیقی « دستگاهی - ردیفی » بوجود آمد که در دوره قاجار مکتوب و مدون شد. هر دستگاه شامل مجموعهای از نغمهها و آهنگهای منظم و مشخص، به نام « ردیف » بود، که به هر نغمه و آهنگ « گوشه » گفته میشد. دستگاههای بزرگ ۷ تا هستند : همایون، ماهور، شور، سهگاه، چهارگاه، راست پنج گاه، نوا / دستگاههای کوچک « آواز » نامیده میشوند : دشتی، بیات، اصفهان، شوشتری، افشاری، کرد، ابوعطا و ... پس از تحول موسیقی مقامی به دستگاهی در تاریخ ایران، معنای برخی از مفاهیم پیشین همچون گوشه و پرده نیز تغییر کرد، ولی نامهای سیستم جدید از نام همان مقامات و آوازها و شعبات و پردههای قدیم گرفته شد
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
.
🔴 موسیقی سنتی کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه، در واقع همان موسیقی « سنتی #ایرانی » یعنی موسیقی « پرده - مقام - دستگاهی » است که بازمانده از دوره #ساسانی میباشد ...
یک آشنایی کوتاه ...
🔹 در سده های نخستین اسلامی، موسیقی رایج ایران همان موسیقی دوره #ساسانی بود ( درباره آن مفصل بحث خواهیم کرد ). تا سده ۷ قمری موسیقی ایران که برپایه « #پرده » بود، دچار تحولاتی شد و از دل موسیقی اصیل ساسانی، موسیقی « #مقامی » که بر پایه « نظام ادواری » بود، برآمد و تا سده ۹ قمری در ایرانبزرگ مورد استفاده بود. از سده ۹ تا ۱۲ قمری، کم کم از دل سیستم مقامی، موسیقی « #دستگاهی » ابداع شد و از اواخر دوره زندیه، موسیقی ایران به طور رسمی به موسیقی « دستگاهی » تحول یافت و در دوره قاجار مدون و مکتوب شد. یعنی آنچه که امروزه شما به عنوان موسیقی #سنتی میشنوید، همان موسیقی اصیل دوره #ساسانی است که پس از تحولاتی به ما رسیده است
♦️ پـرده : در موسیقی « نغمه » یا نواک یا آهنگ، به صدایی گفته میشود که دارای فرکانس (بسامد) ثابت و مشخص است. در سازهای زهی که تار آنها از دو سر بسته است، باتوجه به اینکه #دست خود را کجای تار قرار دهید، صدایی مشخص ایجاد میشود، در گذشته این فواصل را با تکه پارچه یا نخهای خاص بر روی دسته ساز مشخص میکردند که به آنها #پرده ( دستان / بند ) میگفتند. اما مقام واژهای عربی و در لغت به معنای جایگاه و محل اقامت است و اصطلاحا یعنی محل قرار گرفتن #انگشتان دست بر روی ساز ؛ واژه دستگاه که در دوره قاجار رواج یافت نیز چنین مفهومی را میرساند، و « دست + گاه » به معنای محل قرار گرفتن #دست روی ساز میباشد. پرده، مقام و دستگاه تقریبا یک مفهوم دارند و برآمده از موسیقی اصیل ایرانی در دوره ساسانی هستند
🔵 طبق منابع تاریخی، در دوره ساسانی « موسیقی ایرانی » ۷ پرده داشته، به نام « هفت #خسروانی » که آنها را به « باربد خنیاگر » ( پَهلبُد ) در دوره خسروپرویز نسبت میدهند. ثعالبی، ابنخردادبه، فارابی، مسعودی، ابوالفرج اصفهانی، عنصرالمعالی، ابنسینا، دامغانی، نظامی و منابع بسیاری، به موسیقی دوره ساسانی اشاراتی داشتهاند. #خنیاگری ساسانی ؛ شامل ۷ خسروانی ( پرده، مقام، دستگاه )۳۰ لحن ( نغمه، گوشه ) و ۳۶۰ دستان بوده است : راست، زیرافگند، سپاهان، نوا، بسته و ...
🔵 در دوره اسلامی، موسیقی ایرانی تاثیر زیادی بر موسیقی خلافت عباسی و سیستم #اصابع عربی داشت و نام بسیاری از پردههای موسیقی، ایرانی - پارسی بودند که تاییدی است بر #ریشه ساسانی آنها و نقش ایرانیان در این تحولات ؛ ۷ پرده خسروانی در اواخر دوره ساسانی یا در دوره اسلامی تبدیل به ۱۲ پرده ( دور / شَد ) شد و با تغییراتی که در طول سدهها ایجاد شد، سیستم پردهای تبدیل به نظام #مقامی شد و نخستین بار قطبالدین شیرازی در سده ۷ - ۸ قمری واژه « مقام » را بجای « پرده / دور » بکار برد. موسیقی مقامی ایران، شامل ۱۲ مقام، ۶ آواز و ۲۴ شعبه ( گوشه ) بود و هر شعبه چند نغمه داشت، که نام آنها در منابع تاریخی ذکر شده است : 👈 راست، شهناز، زیرافکند، بزرگ، سهگاه، اصفهان، نوا، نوروز، جانافزا، خزان، زندهرود، چهارگاه، مهرگان، نسیم، کوچک، مزدکانی، دوگاه و ...
🔵 موسیقی دستگاهی - ردیفی : از سده ۱۰ قمری سیستم مقامی دچار تحولاتی شد و از دل آن موسیقی « دستگاهی - ردیفی » بوجود آمد که در دوره قاجار مکتوب و مدون شد. هر دستگاه شامل مجموعهای از نغمهها و آهنگهای منظم و مشخص، به نام « ردیف » بود، که به هر نغمه و آهنگ « گوشه » گفته میشد. دستگاههای بزرگ ۷ تا هستند : همایون، ماهور، شور، سهگاه، چهارگاه، راست پنج گاه، نوا / دستگاههای کوچک « آواز » نامیده میشوند : دشتی، بیات، اصفهان، شوشتری، افشاری، کرد، ابوعطا و ... پس از تحول موسیقی مقامی به دستگاهی در تاریخ ایران، معنای برخی از مفاهیم پیشین همچون گوشه و پرده نیز تغییر کرد، ولی نامهای سیستم جدید از نام همان مقامات و آوازها و شعبات و پردههای قدیم گرفته شد
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
🔴 کاخهای باشکوه ۳۰۰۰ ساله در دشتهای مغولستان که فقط پانترکیسم قادر به دیدن آنهاست ! حتما بخوانید ...
💥 « طاق و گنبد » از واژگان کهن ایرانی و از مهمترین ساختارهای معماری اصیل ایرانی در دوره #ساسانی است که باوجود ویرانیهای تازیان هنوز نمونههای ارزشمندی از آن دوران، همچون طاق کسری و طاق بستان و چهارطاقیها و کاخ اردشیر و ... بجا مانده و خود معماری مساجد اسلامی بازمانده از معماری آتشکدهها و کاخهای ساسانی است
🔹 حالا این وسط پانترک فلکزده که دربهدر دنبال تمدنی، تاریخی، چیزی است ؛ مدعی است #گنبد و #طاق ترکی هستند 🙃 ! خوب احمق چرا هیچ طاق و گنبدی مربوط به پیش از اسلام در مغولستان و ترکستان بجا نمانده است ؟ اغوزها هیچ تمدن و معماری پیش از اسلام نداشتهاند، ممکن است دردناک باشد این موضوع، ولی این یک واقعیت تاریخی است !
🔹 ریشهیابی آکادمیک واژگان #طاق و #گنبد را در بالا بخوانید 👆 طاق ؛ عربی شدهی تاگ و تاج ایرانی است. / گنبد از پهلوی gumbad و از ریشه هندواروپایی geu آمده و بصورت جنبذ وارد عربی شده است
📚 اینجا را بخوانید 👈 واژگان شهری در فرهنگ ایرانی
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.
💥 « طاق و گنبد » از واژگان کهن ایرانی و از مهمترین ساختارهای معماری اصیل ایرانی در دوره #ساسانی است که باوجود ویرانیهای تازیان هنوز نمونههای ارزشمندی از آن دوران، همچون طاق کسری و طاق بستان و چهارطاقیها و کاخ اردشیر و ... بجا مانده و خود معماری مساجد اسلامی بازمانده از معماری آتشکدهها و کاخهای ساسانی است
🔹 حالا این وسط پانترک فلکزده که دربهدر دنبال تمدنی، تاریخی، چیزی است ؛ مدعی است #گنبد و #طاق ترکی هستند 🙃 ! خوب احمق چرا هیچ طاق و گنبدی مربوط به پیش از اسلام در مغولستان و ترکستان بجا نمانده است ؟ اغوزها هیچ تمدن و معماری پیش از اسلام نداشتهاند، ممکن است دردناک باشد این موضوع، ولی این یک واقعیت تاریخی است !
🔹 ریشهیابی آکادمیک واژگان #طاق و #گنبد را در بالا بخوانید 👆 طاق ؛ عربی شدهی تاگ و تاج ایرانی است. / گنبد از پهلوی gumbad و از ریشه هندواروپایی geu آمده و بصورت جنبذ وارد عربی شده است
📚 اینجا را بخوانید 👈 واژگان شهری در فرهنگ ایرانی
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.