🔴تنشِ رخداد و تاریخ
🔹درنگی در چگونگی مواجهه با رخداد
🔘ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸در ایران دو دهه اخیر روایت تاریخ معاصر و بازخوانی آن پررنگ شده و گفتگو با تاریخ، بویژه تاریخ معاصر بیش از پیش شده است. گرچه برخی از این گفتگوها با تاریخ، یکطرفه بوده و خوانشگر تاریخ و رخداد را منکوب کرده و از اینکه این احضار تاریخ منجر به گفتگویی برای فهم بهتر شود بل این احضار سرکوبگرانه و به شیوه استنطاق بوده و نه استقصاء.
▪️از این رو تاریخ و روایت و ناروایتهای محل نزاع سیاسی روز شده و جنگ روایت ها در ریختِ طناب کشی روایت ها تجلی یافته به طوری که گویی نزاع بر سر تاریخ در پس تمنایی برای فرداست. اما این همه ماجرا نیست ما نیازمند بازخوانی انتقادی تاریخ خود بوده تا به میانجی گفتگوی انتقادی با راه رفته ، با آینده در راه و نیز میدانی از سناریوهای محتمل به گفتگو بنشینیم. آنات تاریخی با تطورات و پیامدهایشان اینهمان نیستند و تامل در آنات و رخدادهای تاریخی محتاج تامل در ضرورتهاست و پی جویی علل پیدایش و نه بار کردن پیامدها بر خوانش رخداد.
🔸گرچه کسانی چون دلوز معتقدند که انقلابها خود گسست از علیت اند و جهش در تاریخ و برآمدن یک امکان. امکانی که باز چنانچه دلوز در میانجی ها می گوید در "دهلیزهای خفه کننده" میلاد یافته و ناممکن ها گلویش را فشرده است. اما اینکه بر سر امکان تازه چه می آید نه لزوما با رخداد و گسست رادیکالش قابل توضیح است بل بیشتر با عوامل و موانع ساختاری و تاریخیِ پیش رویِ تحقق و به بار نشستنِ تخیل و آرمانِ آن گسست رادیکال قابل توضیح است. بدین معنی که لحظه و دقیقهی در حال با طول زمان و رخداد با تاریخیت مواجه می شود و در این مواجه، گاه، بارِ تاریخ بر صاعقه ی رخداد و غلیانهای آن چیره می شود و عبای تاریخ و سنت بر تن رخداد دوخته می شود و حتی ممکن است رخداد در تاریخ انحلال یابد. در اینجا باید دید که عوامل ذهنی و عینی برای امکانِ منبعث از رخداد باد موافق می وزند و یا باد مخالف . و آنگاه سناریوهای انشکاف و یا عدم انکشافِ امکان رخ می نمایند و البته در این زایمان رخداد تاریخی، فرایند رشد و صیرورت از معبر ساختارهای تاریخی می گذرند. خلل و فرجها و حفره های و مزایا و کسورات تاریخی بر آن تحریرِ رخداد قلم تاریخیت می کشد.
▪️فراشد انقلاب ۵۷ در کشمکش چنین رفت و برگشتی در دل تخلخل امر واقع به مثابه یک امکان سر برآورد. و اکنون به خاطر برآمدن نظمی غیرمترقبه در پسا انقلاب تمامی پیامدهای تاریک به حسابِ آن دقیقه تاریخی رخدادِ انقلاب نگاشته می شود و حتی مستنطقین دیروز را اکنون در قامت مدعی نشانده است. اما رخداد و پیامدهای رخداد، اینهمان نیستند و با همدیگر در نسبت تناظر یکبه یک نیستند. ولی ضریبی از رخداد در پیامدها انعکاس یافته زیرا بر اساس آنچه اشاره شد، به طور مثال در انقلاب ۵۷، ستون فقرات رخداد و بزنگاه در زیر آوارِ ساختارهای تاریخی شکست. از این منظرگاه باید به سراغ عناصر برسازنده رخداد و مواجهه و سنتز آن با تاریخ رفت و پیش روی ها و پس روی ها را تحلیلی انتقادی کرد.
🔸در این ديالوگ با نگرش انتقادی یکی از مهمترین وجوهی که باید مورد وارسی و تحلیل گفتمان قرار گیرد این است که در انقلاب ۵۷ چه چیزی پروبلماتیزه شد؟ ایدئولوگ ها و کنش گران آن انقلاب چه چیزی را مساله سازی نمودند و اکنون جایگاه آن مساله در کجاست؟ مثلا در مشروطه، خواست دموکراسی، مساله سازی شد و به یک مطالبه فرادورانی تبدیل شد و برغم تاریخ، انعکاس میراث آن رخداد تا شعاع اکنون تداوم یافت. در انقلاب ۵۷ نیز موضوعاتی چون عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی و جمهوریت مساله سازی شد. اما چنانچه می دانیم نه سلطنت مشروطه شد و پایا و نه جمهوریت با فقاهت آمیزشی موفق داشت. اکنون باید در این عدم پایداری و تداوم، پرسش گرانه مواجه شد که چه ساختهای عینی و ذهنی تاریخی به رغم غلیان رخدادهای برآمده از دل ضرورت و تنگنا در دوران معاصر، مانعِ گذارِ پایدار به دموکراسی و عدالت اجتماعی بوده اند؟
▪️در نگرشهای واساختی ، تاریخ روایتی است که به چرخه سرشت تغییر و استمرار می پردازد و از خلال روایتهای رقیب و نزاع آنها بر سر ثبات و تغییر است که فهم حاصل می گردد. اما ناروایت و طناب کشی روایت ها در سالهای اخیر مانع آن گردیده که استیضاح تاریخ به گونه ای سنجشگرانه باشد بطوری که بتوان به تعبیری از آگامبن شعاع تاریکی را از خلال خیره گی ها و درخشش های دوران رصد کرد تا بتوان از تاری ها کاست. ما ناگزیر از مواجهه با شعاع تاریکی هایی هستیم که انحطاط ما را تداوم داده اند.
#ایران_فردا
#ابوطالب_آدینهوند
#بازخوانی_رخداد۵۷
#واکاوی_موانع_گذار_پایدار_به_دمکراسی
https://cutt.ly/dwCf2epJ
http://t.me/iranfardamag
🔹درنگی در چگونگی مواجهه با رخداد
🔘ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸در ایران دو دهه اخیر روایت تاریخ معاصر و بازخوانی آن پررنگ شده و گفتگو با تاریخ، بویژه تاریخ معاصر بیش از پیش شده است. گرچه برخی از این گفتگوها با تاریخ، یکطرفه بوده و خوانشگر تاریخ و رخداد را منکوب کرده و از اینکه این احضار تاریخ منجر به گفتگویی برای فهم بهتر شود بل این احضار سرکوبگرانه و به شیوه استنطاق بوده و نه استقصاء.
▪️از این رو تاریخ و روایت و ناروایتهای محل نزاع سیاسی روز شده و جنگ روایت ها در ریختِ طناب کشی روایت ها تجلی یافته به طوری که گویی نزاع بر سر تاریخ در پس تمنایی برای فرداست. اما این همه ماجرا نیست ما نیازمند بازخوانی انتقادی تاریخ خود بوده تا به میانجی گفتگوی انتقادی با راه رفته ، با آینده در راه و نیز میدانی از سناریوهای محتمل به گفتگو بنشینیم. آنات تاریخی با تطورات و پیامدهایشان اینهمان نیستند و تامل در آنات و رخدادهای تاریخی محتاج تامل در ضرورتهاست و پی جویی علل پیدایش و نه بار کردن پیامدها بر خوانش رخداد.
🔸گرچه کسانی چون دلوز معتقدند که انقلابها خود گسست از علیت اند و جهش در تاریخ و برآمدن یک امکان. امکانی که باز چنانچه دلوز در میانجی ها می گوید در "دهلیزهای خفه کننده" میلاد یافته و ناممکن ها گلویش را فشرده است. اما اینکه بر سر امکان تازه چه می آید نه لزوما با رخداد و گسست رادیکالش قابل توضیح است بل بیشتر با عوامل و موانع ساختاری و تاریخیِ پیش رویِ تحقق و به بار نشستنِ تخیل و آرمانِ آن گسست رادیکال قابل توضیح است. بدین معنی که لحظه و دقیقهی در حال با طول زمان و رخداد با تاریخیت مواجه می شود و در این مواجه، گاه، بارِ تاریخ بر صاعقه ی رخداد و غلیانهای آن چیره می شود و عبای تاریخ و سنت بر تن رخداد دوخته می شود و حتی ممکن است رخداد در تاریخ انحلال یابد. در اینجا باید دید که عوامل ذهنی و عینی برای امکانِ منبعث از رخداد باد موافق می وزند و یا باد مخالف . و آنگاه سناریوهای انشکاف و یا عدم انکشافِ امکان رخ می نمایند و البته در این زایمان رخداد تاریخی، فرایند رشد و صیرورت از معبر ساختارهای تاریخی می گذرند. خلل و فرجها و حفره های و مزایا و کسورات تاریخی بر آن تحریرِ رخداد قلم تاریخیت می کشد.
▪️فراشد انقلاب ۵۷ در کشمکش چنین رفت و برگشتی در دل تخلخل امر واقع به مثابه یک امکان سر برآورد. و اکنون به خاطر برآمدن نظمی غیرمترقبه در پسا انقلاب تمامی پیامدهای تاریک به حسابِ آن دقیقه تاریخی رخدادِ انقلاب نگاشته می شود و حتی مستنطقین دیروز را اکنون در قامت مدعی نشانده است. اما رخداد و پیامدهای رخداد، اینهمان نیستند و با همدیگر در نسبت تناظر یکبه یک نیستند. ولی ضریبی از رخداد در پیامدها انعکاس یافته زیرا بر اساس آنچه اشاره شد، به طور مثال در انقلاب ۵۷، ستون فقرات رخداد و بزنگاه در زیر آوارِ ساختارهای تاریخی شکست. از این منظرگاه باید به سراغ عناصر برسازنده رخداد و مواجهه و سنتز آن با تاریخ رفت و پیش روی ها و پس روی ها را تحلیلی انتقادی کرد.
🔸در این ديالوگ با نگرش انتقادی یکی از مهمترین وجوهی که باید مورد وارسی و تحلیل گفتمان قرار گیرد این است که در انقلاب ۵۷ چه چیزی پروبلماتیزه شد؟ ایدئولوگ ها و کنش گران آن انقلاب چه چیزی را مساله سازی نمودند و اکنون جایگاه آن مساله در کجاست؟ مثلا در مشروطه، خواست دموکراسی، مساله سازی شد و به یک مطالبه فرادورانی تبدیل شد و برغم تاریخ، انعکاس میراث آن رخداد تا شعاع اکنون تداوم یافت. در انقلاب ۵۷ نیز موضوعاتی چون عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی و جمهوریت مساله سازی شد. اما چنانچه می دانیم نه سلطنت مشروطه شد و پایا و نه جمهوریت با فقاهت آمیزشی موفق داشت. اکنون باید در این عدم پایداری و تداوم، پرسش گرانه مواجه شد که چه ساختهای عینی و ذهنی تاریخی به رغم غلیان رخدادهای برآمده از دل ضرورت و تنگنا در دوران معاصر، مانعِ گذارِ پایدار به دموکراسی و عدالت اجتماعی بوده اند؟
▪️در نگرشهای واساختی ، تاریخ روایتی است که به چرخه سرشت تغییر و استمرار می پردازد و از خلال روایتهای رقیب و نزاع آنها بر سر ثبات و تغییر است که فهم حاصل می گردد. اما ناروایت و طناب کشی روایت ها در سالهای اخیر مانع آن گردیده که استیضاح تاریخ به گونه ای سنجشگرانه باشد بطوری که بتوان به تعبیری از آگامبن شعاع تاریکی را از خلال خیره گی ها و درخشش های دوران رصد کرد تا بتوان از تاری ها کاست. ما ناگزیر از مواجهه با شعاع تاریکی هایی هستیم که انحطاط ما را تداوم داده اند.
#ایران_فردا
#ابوطالب_آدینهوند
#بازخوانی_رخداد۵۷
#واکاوی_موانع_گذار_پایدار_به_دمکراسی
https://cutt.ly/dwCf2epJ
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴تنشِ رخداد و تاریخ
🔘ابوطالب آدینهوند @iranfardamag 🔸در ایران دو دهه اخیر روایت تاریخ معاصر و بازخوانی آن پررنگ شده و گفتگو با تاریخ، بویژه تاریخ معاصر بیش از پیش شده است. گرچه برخی از این گفتگوها با تاریخ، یکطرفه بوده و خوانشگر تاریخ و رخداد را منکوب کرده و از اینکه این احضار…