ایران فردا
7.13K subscribers
964 photos
136 videos
50 files
2.41K links
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Download Telegram
🔴 جمهوری اسلامی ایران و بحران قفقاز جنوبی

❇️ قاسم محبعلی
@iranfardamag


▪️ دیر زمانی از تحولات اخیر افغانستان نگذشته بود که ما شاهد بحرانی جدید و از نوع دیگر در گوشه دیگری از سرزمین ایران هستیم . واقعیت این است که هنوز آثار ناشی از خروج نا به هنگام و بحث برانگیز آمریکا از آفغانستان و سپردن قدرت به طالبان برای ما چندان روشن نیست. تحولی که وضعیت و آینده مبهمی برای منافع ملی ، امنیت و فراتر از آن فرهنگ و تمدن ایرانی ، کشور و مردم افغانستان ، مناسبات منطقه ای و بین المللی در پی آورده و حکومت، جامعه سیاسی و مدنی ایران را به شدت و در جهت هایی بعضا متفاوت به خود مشغول کرده است . با این حال ظاهرا شکل گیری بحرانی دیگر درمرز های شمال غربی کشور فعلا آن را تحت الشعاع خود قرار داده است.

🔸 بحران قفقاز و آنچه در آنجا می گذرد نیز دارای زمینه ها و ریشه های تاریخی و بعضا نوین می باشد . آذربایجان و ارمنستان دو جمهوری جدا شده از شوروی سابق ، کشورهایی محاط درخشکی هستند که در بین سه همسایه بزرگتر یعنی ایران ، روسیه و ترکیه محصور شده اند و تنها راه دیگر آنان به آبراه های بین المللی و آزاد جمهوری گرجستان برای رسیدن به دریای سیاه می باشد.

▪️ تقسیم جغرافیای فعلی این دوکشور در دوره شوروی سابق صورت گرفته و ریشه های اختلافات سرزمینی به نوعی به دوره سلطه روس ها باز می گردد ولی بعد از استقلال آنها در دهه 90 میلادی زمینه بروز پیدا می کند. آذربایجان یک کشور دوتکه شده است که بخش خودمختار نخجوان توسط باریکه ای که ارمنستان را به ایران متصل می کند از خاک سرزمین اصلی جدا می شود.

🔸 در جنگ پیشین ارمنستان موفق به اشغال بخش های قابل توجهی از سرزمین ها آذری علاوه بر سرزمین های ارمنی نشین می گردد. اما در جنگ اخیر وضعیتی کاملا متفاوت رخ می دهد و این طرف آذری بوده که موفق می شود علاوه بر سرزمین ها آذری بخش هایی از سکونت گاه های ارمنی نشین را نیز تصرف نماید . اما مداخله روسیه و میانجگیری پوتین باعث شد که قره باغ همچنان بخشی از ارمنستان باقی مانده توسط دالان لاچین با ارمنستان مرتبط شود . دالانی که تداوم آن توسط روسیه تضمین و امنیت آن توسط نظامیان روسی تامین می گردد . اما مشکل ارتباط نخجوان و خاک آذربایجان حل نشده باقی می ماند .

▪️در این مورد اخبار بعضا متناقض منتشر شده و گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است . یکی از انان ایجاد دالانی و یا کریدوری مشابه دالان لاچین می باشد . دیگری تصرف باریکه ای حدودا 45 کیلومتری مرز ارمنستان با ایران از سوی آذربایجان و متصل شدن دو بخش اذربایجان به یکدیگر است.

🔸 این تحول خصوصا ایجاد کریدور در داخل خاک ارمنستان از نظر حقوقی توافقی بین دوکشور محسوب می شود و طبعا نمی تواند مشخصا مورد اعتراض ایران قرار گیرد اما در واقع در همان شکل نیز یک تحول مهم وقابل توجه در مسیر های ارتباطی این منطقه رقم خواهد زد . تا کنون هم نخجوان و هم ترکیه برای ارتباط زمینی وحتی هوایی با آذربایجان الزاما می بایستی از ایران عبور کنند . اما درآن صورت علاوه بر آذربایجان ترکیه نیز دیگر نیازی به استفاده از خاک ما نداشته و می تواند مستقیما با باکو و از این طریق با آن سوی دریای مازندران و قفقاز شمالی و روسیه ارتباط زمینی پیدا نماید. آذربایجان نیز از این طریق به ترکیه و اروپا دارای راه ارتباطی می گردد. حاصل آن کاهش اهمیت ترانزیتی و طبعا اهمیت ژئوپلیتیکی ایران خواهد بود .

▪️ اما مشکل و تهدید بزرگتر برای ایران تصرف باریکه مرزی ایران و ارمنستان تلقی می گردد،که نه تنها آثار ناشی از ایجاد دالان مذکور را دارد بلکه یک تغییر عمده جغرافیایی محسوب شده و ارمنستان را از لیست همسایگان تاریخی و فعلی ایران خارج خواهد ساخت .ارمنستان بین ترکیه و آذربایجان ساندویچ شده و مزیت ارتباط با ایران را که برای آن استقلال و امنیت ملی ان کشور اهمیت حیاتی دارد ، از دست خواهد داد و ایران نیز از مزیت راه ارتباطی نه تنها با این کشور و همچنین فرصت راهی جایگزین با راه ترکیه برای رسیدن به دریای سیاه واروپا محروم خواهد شد. نتیجه هر بیشتر به اهمیت ژئو پلتیکی یک همسایه دیگر ایران یعنی ترکیه افزوده شده و آذربایجان را نیز تقربیا از ایران بی نیاز خواهد ساخت .


متن کامل در instant view :

https://bit.ly/3iD3wzm

#قاسم_محبعلی
#بحران_قفقاز_جنوبی


https://t.me/iranfardamag
🔘 نتایج انتخابات عراق برای ایران

❇️ قاسم محبعلی
@iranfardamag

🔺 انتخابات این دوره ی عراق نسبتا با دوره های قبلی متفاوت به نظر می رسد.اولا قانون انتخابات تغییر نموده و کاندیدا های مستقل نیز شانس حضور یافته اند ودیگر الزامی ندارند فقط به لیست های احزاب و یا ائتلافی رای دهند. نکته بعدی سطح کم شرکت مردم در این دور از انتخابات می باشد .

▪️ اگر چه برگزار کنندگان سطح شرکت را ۴۲ درصد اعلام نموده اند اما مخالفین آن را درست ندانسته و این آمار را مربوط به ثبت نام کنندگان نه کسانی که رای خود را به صندوق انداخته اند دانسته و لذا سطح شرکت کنندگان را حدود ۲۱ درصد برآورد می کنند.که نشان از یاس و دلزدگی مردم و خصوصا جوانان از عملکرد دولت های بعد از سقوط صدام و ساختار فعلی تلقی می گردد.

🔺 نتایج اعلام شده حاکی از برتری جریان مقتدا صدر می باشد. سپس با فاصله قابل توجهی ائتلاف دولت قانون و آئتلاف اهل سنت به رهبری الملبوسی به رهبری سخنگوی مجلس قبلی و حزب کردستان عراق قرار دارند. سایر ائتلاف شیعی از جمله فتح به رهبری العامری که به عبارتی شاخه سیاسی حشد الشعبی می باشند توفیق چندانی نداشته و مورد اقبال رای دهندگان قرار نگرفته‌اند.

▪️ در این حالت اگر جریان صدر به نسبت دیگران بیشترین کرسی را به دست آورده است . اما برای در اختیار گرفتن دولت نیازمند ائتلاف با سایر گروه های حاضر در مجلس می باشد. در واقع این ائتلاف های بعد از انتخابات است که زمینه ساز دولت عراق می شود و نه الزاما گروهی که بیشترین صندلی را کسب کرده است. آلان هم جریان تحت امر مقتدا صدر و هم جریان تحت رهبری نوری المالکی و هم ائتلاف اهل سنت تحت رهبری الملبوسی نیز شانس تشکیل دولت را دارند. اما خوب بنا سنت و توافق نانوشته قاعدتاً نخست وزیر باید از بین شیعیان برگزیده شود.

🔺 بهترین حالت برای جمهوری اسلامی ایران تشکیل ائتلافی تحت رهبری نوری المالکی و بدترین حالت ائتلاف تحت رهبری سخنگوی سابق مجلس می باشد ولی طبعا تشکیل دولت توسط مقتدا صدر نیز باعث دوری بیشتر دولت بعدی ازایران و نزدیکی بیشتر با جهان عرب خواهد بود.

▪️ در مجموع این انتخابات نشان از افول نقش و نفوذ متحدین جمهوری اسلامی ایران در عراق و کاهش اعتبار ساختار فعلی عراق تلقی می گردد . که می تواند با توجه به خروج احتمالی آمریکا از عراق نگرانی آور باشد و احتمال سقوط سیستم فعلی و بازگشت عراق به شرایطی مشابه قبل از برکناری صدام - اگرچه مشکل ولی- محتمل می سازد. اتفاقی که در افغانستان بعد از عقب نشینی امریکا رخ داد.


#قاسم_محبعلی
#انتخابات_عراق


https://t.me/iranfardamag
🔴 دشواری‌های بازگشت به برجام

💠 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ مذاکرات پیرامون بازگشت به برجام از 8 آذر مجددا از سر گرفته شده است . پذیرش بازگشت به میز مذاکره پس از چند ماه تاخیر و تعلل از سوی دولت رییسی در هر حال یک قدم مثبت تلقی می گردد. اما این که انتظار داشته باشیم این مذاکرات به سرعت به نتیجه مطلوب برسد شاید نسبت چندانی با واقعیت های موجود و پیش رو نداشته باشد. چرا که :

1️⃣ هم‌چنان سیاست حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال برنامه هسته ای چندان روشن به نظر نمی رسد. درواقع برنامه هسته ای ایران از ابتدا یعنی از زمان شروع آن در در اوایل دهه 60 میلادی با ابهامات قابل توجهی روبرو بوده واجماعی در کشور پیرامون اهداف و ساختار آن وجود نداشته است . کارشناسان وقت سازمان برنامه و بودجه کشور بر این باور بودند که این برنامه بلند پروازانه هسته ای حکومت پهلوی فقط در صورت داشتن مقاصد غیراقتصادی می تواند قابل توجیه باشد . برنامه ای که قرار بود در سال 2000، بالغ بر 20000 مگاوات یعنی حدودا 20% برق مورد نیاز کشور را در افق مدنظر تامین نماید . در سال 1980 نیروگاه دوقلوی بوشهر 2000 مگاوات برق وارد شبکه کشور نماید اما با وقوع انقلاب یک سره برای مدتی کنار گذاشته شد و در سال 1364 بنا به توجیهاتی متفاوت مجددا از سر گرفته شد .

2️⃣ اکنون پس از حدود 60 سال و گذشت 21 سال از افق زمانی آن تنها موفق به راه اندازی یک نیروگاه کمتراز هزار مگاوات با مدیریت و تکنولوژی روسی شده است. نیروگاهی که طبق یکی از گزارشات وزارت نیروی ایران حداقل ده میلیارد هزینه آن شده است.در حالی طبق برآوردها برای ساخت یک نیروگاه هسته ای مشابه آن چیزی حدود 2 میلیارد دلار حداکثر باید هزینه می‌گردید . طبق همان گزارش با اعتبار ده میلیارد دلار امکان ساخت 20 نیروگاه گازی 50 مکاواتی در کشور بدون هزینه های جانبی آن و هزینه فرصت های از دست رفته برنامه هسته ای ایران ممکن بود .

🔺 با اینحال اگر هزینه های برنامه هسته ای به این مقدار محدود شده و به هدف موردنظر خود می رسید شاید قابل توجیه بود . اما طبق برآوردهای موجود حدس زده می‌شود هزینه های برنامه هسته ای ایران برای کشور باید چیزی بین یک ونیم تا دو تریلیون دلار ارزیابی نمود. لذا به نظر می‌رسد ارزیابی اولیه کارشناسان وقت سازمان برنامه وبودجه چندان دور از واقعیت نبوده است. در واقع ریشه سوء تفاهمات موجود قدرت های خارجی نسبت به برنامه هسته ای به همین امر توجیه اقتصادی نداشتن برمی‌گردد.

▪️ موضوعی که مواضع ناهمگون مقامات کشور و ساختار برنامه هسته ای آن را هر چه بیشتر به این سوء تفاهمات دامن زده و زمینه ساز رفتن برنامه پرونده هسته ای ایران شورای امنیت ،صدور قطع نامه های الزام آور برپایه بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و برقراری تحریم های بی سابقه بین المللی ، چند جانبه و آمریکایی گردید . توافق برجام راه حل میانه ای بود که از طریق مصالحه بین ایران و قدرت های بزرگ بین المللی طی مدت 8 سال این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران صرفا یک برنامه صلح آمیز است و هدف های علمی ، پژوهشی و نهایتا اقتصادی دارد. همچنین این توافق در خلاءو بدون توجه سایر موارد مورد اختلاف ایران و جهان خارج صورت نگرفته بود بلکه در مقدمه آن صراحتا اشاره شده است که اجرای کامل برجام به بهبود صلح وثبات منطقه و جهان یاری خواهد رسانید.

3️⃣ در واقع پاشنه آشیل برجام همانا به سیاست جدا سازی آن از سایر بحران های امنیتی منطقه خاورمیانه باز می گردد که امنیت وثبات جهان را مستقیم ویا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهند. مخالفین داخلی و منطقه ای اوباما به دلیل نادیده گرفته شدن خواسته های امنیتی آنان در قبال جمهوری اسلامی ایران و محدود شدن توافق برجام صرفا به برنامه هسته ای آن را مورد انتقاد قرار داده و ناکافی دانستند. و وجهه همت خود را بر به شکست کشاندن آن قرار دادند. می توان گفت دولت اوباما توافق برجام را نه یک توافق کامل و دائمی بلکه هدفش از توافق ایجاد تاخیر زمانی یک ساله در آنچه نقطه عبور و قرار گرفتن برنامه هسته ای ایران در آستانه تولید سلاح هسته ای و داشتن زمان کافی برای مقابله با آن بوده است .

🔺 تلقی طرف ایرانی نیز از مذاکرات هسته ای و توافق برجام بنا آنچه نرمش قهرمانه خوانده شد رسیدن به یک توافق موقت و بنا به شرایط اقتصادی دشوار اقتصادی ناشی از تحریم ها و گرفتن نفس بوده است .اما مخالفین داخلی برجام و کسانی که هدف های استراتژیک و نه لزوما اقتصادی از برنامه هسته ای داشتند اجرای برجام را در تقابل با امیال خویش یافتند و به مخالفت با اجرای آن پرداختند .حاصل آنکه برجام از همه سو مورد تهاجم قرار گرفت و با خروج ترامپ از آن به محاق رفت .


متن کامل در instant view :

https://bit.ly/3pbF6zF


#برجام
#قاسم_محب‌علی
#برنامه‌ی_هسته‌ای_ایران
🔴 نگاهی به تحولات جاری عراق

💠 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ انتخابات اخیر عراق از سوی دادگاه عالی این کشور مورد تایید قرار گرفت و علیرغم اعتراضات جریانات عموما نزدیک به ایران تغییر چندانی در نتایج آن پدید نیامد. اگر چه هنوز برای چگونگی و ترکیب حکومت جدید همچنان باید منتظر ماند چرا که تجربه انتخابات گذشته نشان می دهد که الزاما این طرف پیروز نیست که نخست وزیر و ترکیب دولت را تعیین می کند بلکه ائتلاف های جدید داخل مجلس و مداخله بازیگران صاحب نفوذ داخلی و خارجی نقش به مراتب تعیین کننده تری داشته و احتمالا باز هم خواهند داشت.

🔺 نگاهی سریع به تاریخ عراق، حکایت از آن دارد که تشکیل کشور عراق با جغرافیای سیاسی فعلی محصول فراگرد داخلی و خواست یا اراده مردمی متحد و یک جامعه سیاسی همگون و منسجم نبوده است و در شرایط عادی سه جامعه بزرگ عراق یعنی جامعه یا طوایف و قبایل شیعه ، جامعه اهل سنت یا طوایف و قبایل سنی مذهب ، جامعه کرد یا قوم کرد ، چندان علاقه ای به همزیستی در کنار هم نداشته اند. شیعیان از دیر باز و خصوصا از دوران صفویه به بعد پیوستگی و چسبندگی بیشتری با ایران داشته اند . کرد ها هم که قومی ایرانی تبار و بخشی از فرهنگ وتمدن ایرانی به شمار رفته و غیر عرب هستند، از دیر باز در آرزوی تشکیل کشورمستقل کردی روزگار می گذرانند و تقسیم خود را در بین چهار کشور همسایه را کمتر برتابیده اند .

▪️ در واقع تشکیل کشور عراق و همین طور همسایگان عمدتا عرب آن نتیجه توافق و مداخله دو قدرت استعمارگر وقت یعنی بریتانیا و فرانسه بوده است و جوامع سه گانه حاضر در این جغرافیا هر کدام نزدیکی و همبستگی بیشتری با اقوام و طوایف کشور های همسایه و آن طرف مرز های آن داشته و دارند و به عبارتی اقوام تقسیم شده و فرامرزی محسوب می شوند. حاصل آن که تشکیل عراق را نمی توان محصول روند ملت – دولت دانست و روندتبدیل آن به یک دولت – ملت مدرن تلاشی هست که طی سال های پس از استقلال و عمدتا از سوی حکومت های آن کشور و با اهداف خاص مشخصا قومی و طایفه و یا مذهبی حاکمان هر دوره صورت گرفته است.

🔺 نکته دیگر آن که شاید بنا به اهداف خاص حکومت وقت بریتانیا حکومت عراق به طایفه اقلیت سنی که حدودا ۲۰٪جمعیت عراق را تشکیل می دهد سپرده شد و شیعیان و کرد ها نقش و جایگاه چندان موثری در ساختار سیاسی و قدرت در عراق نداشتند. حتی پس از کودتای حزب بعث نیز علیرغم این حزب ، حزبی سکولار و غیر مذهبی ولی قوم گرای عرب بود و ایده آن تشکیل کشور عربی عراق بود باز هم شیعیان که از نظر قومی عرب محسوب می شوند جایگاه و تعیین کننده ای در حکومت و ساختار تصمیم گیری نداشتند .قوم کرد که اساسا از قدرت کنار گذاشته شده و در تمام آن دوران در حال جنگ و گریز با دولت مرکزی بود.

▪️ عراق تا پیش سقوط صدام اگر چه در آن حزب واحد و فراگیر بعث حکومت می کرد اما حزب بعث در عمل یک حزب ملی و متعلق به شهروندان عراقی صرف نظر از وابستگی های قومی و یا مذهبی نبود و شاید تنها نهاد ملی این کشور ارتش عراق بود که عامل اصل حفظ یک پارچگی عراق بود نهادی که بلافاصله پس از اشغال از سوی آمریکا منحل گردید. به جرئت می توان گفت یکی از اشتباهات تاثیر گذار آمریکا همین مسئله از بین بردن ارتش عراق وتشکیل ارتشی جدیدبود که ریشه بسیاری ازنا آرامی بیست سال اخیر ناشی از این اقدام ارزیابی شده و باعث گردید عراق پس از صدام حسین فاقد یک نهاد غیر طایفه ای و غیر مذهبی گردد.

🔺 به این ترتیب باید گفت که نقطه عطف و تحول در عراق جدید بعد از شکست عراق در اشغال کویت با مداخله نظامی آمریکا آغاز می گردد. اعمال منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب ، یا به عبارتی دومنطقه کردنشین و شیعه نشین فضای تنفس و بازی برای این دو جامعه کنار گذاشته شده ایجاد کرد و حاکمیت اقلیت سنی را به شدت تضعیف نمود . اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ وضعیت سابق را به طور کلی دگرگون کرد. ساختار سیاسی و قانون اساسی عراق اگرچه فرمتی دموکراتیک غیر قومی و غیر مذهبی دارد اما بر اساس تفاهم صورت گرفته شیعیان که ۶۰% جمعیت عراق را به خود اختصاص داده و قوم اکثریت را تشکیل می دهند ، ریاست قوه مجریه و دولت را به دست آوردند . کرد ها پست ریاست جمهوری و برخی از پست های کابینه و به اهل سنت تنها سخنگویی مجلس و تعدادی از وزرا رسید. در نتیجه حاکمیت از سلطه جامعه اهل سنت خارج شد. واضح است این وضعیت با رضایت جامعه سیاسی و سران قبال سنی عرب تبار صورت نگرفته است. بلکه باز هم با کمک وفشاربیرونی و محصول مداخلات فراملی می باشد. نه تنها جامعه اهل سنت و عرب عراق بلکه کشور های سنی مذهب و خصوصا عرب عراق با این تحول همراهی و همدلی نداشته و بعضا هم همچنان ندارند....

متن کامل :

https://bit.ly/3HK1yaJ


#قاسم_محب‌علی
#جامعه‌ی_کرد #اقلیت_سنی
#میدان_و_سیاست_خارجی
#اکثریت_شیعه #انتخابات_عراق
🔴 میدان و نگاه راهبردی به شرق
▪️ پرونده‌ی راهبردِ " نگاه به شرق " – 2

🔷 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، برپایه دو شعار دوران انقلاب یعنی استقلال و نگاه نه شرقی و نه غربی بنا نهاده شد. اگر چه انقلاب اسلامی حکومت پهلوی را که متحد و هم پیمان غرب بود ساقط کرد. اما در جمع مبارزان ضد شاه تنها حزب توده و جریانات مارکسیستی بودند که از سیاست اتحاد با شرق در مقابل غرب و علیه آنچه امپریالیسم آمریکا می خواندند حمایت می کردند. ملی گرایان و اسلام گراها همان قدر که با سلطه غرب مخالف بودند و بعضا شاید هم بیشتر نگران نفوذ و سلطه شوروی سابق و خطر کمونیسم بودند.

🔺 اگرچه می توان گفت جامعه سیاسی ایران ، رهبران انقلاب و همین طور افکار عمومی درک کامل و دقیقی از دو مفهوم مزبور نداشته ، استقلال را به مفهوم خود کفایی و جدایی از جهان و مناسبات بین المللی و از شعار نه شرقی نه غربی را نیز دشمنی و مبارزه با هر دو بلوک دنیای دوقطبی آن روز ها می دانستند و گمان می کردند که اداره کشور ، حفظ امنیت و منافع ملی از این طریق و بدون داشتن مناسبات سیاسی ، امنیتی و اقتصادی با قدرت های بزرگ بسیار سهل و آسان است . مسئله ای که بعد ها روشن شد دریافتی ناصحیح بوده است.

▪️ اقتضای زمانه و سیاست دو بلوک رقیب مبنی بر این که ایران به عنوان وزنه ای کلیدی در مناسبات شرق می باشد و باید آن را جذب و یا حداقل نباید به دامن طرف دیگر انداخته شود تا حد قابل توجهی باعث شد دو قطب قدرتمند آن روز ها در قبال تحولات ، رفتار و گفتار رهبران وقت ایران خویشتن داری از خود نشان دهند .حکومت شوروی اگر چه پیروزی یک جنبش مذهبی را برخلاف ملاک های عقیدتی و حتی منافع دراز مدت خود می دانست اما از این که انقلاب اسلامی ایران زنجیره محاصره غرب به دور خویش را از هم گسیخته است از وقوع آن شادمان بود. غربی ها نیز که نگران افتادن ایران همانند تقربیا آن چه که همزمان در افغانستان رخ داده بود به دست شوروی بودند و حداقل موقتا تشکیل یک حکومت مذهبی را مانع مهمی در سرراه توسعه طلبی شوروی تلقی و سدی در برابر سلطه کمونیسم در ایران می دانستند لذا سعی کردند تا حد ممکن با آن مدارا نمایند.

🔺 اما باید گفت آنچه که باعث شد این رویکرد تضعیف و حتی دچار چالش شود. قضیه جنگ ایران و عراق و نیاز به تامین جنگ افزار و مهمات برای ادامه جنگ بوده است. تشکیل سپاه پاسداران در کنار و در موازات ارتش را می توان آغاز سیاستی که دانست که امروزه اصطلاحا سیاست میدان نامیده می شود.

▪️ طبیعی بود که سپاه پاسداران قادر نبود نیاز های تسلیحاتی خود را در ارتباط با غرب تامین نماید. لذا سران سپاه جدا از تامین برخی از نیاز های تسلیحاتی خود از طرق غیر رسمی و قاچاق، سعی نمایند از منابع شرقی که نهایتا از نظر تکنولوژی و سیستم روسی تلقی می شد تهیه نمایند. جنگ شهر ها و نیاز به تهیه موشک این نیاز را پیش از پیش تشدید نمود. کره شمالی و لیبی تحت رهبری سرهنگ قذافی تنها طرف هایی بودند که انگیزه و آمادگی داشتند این سلاح مهم را در اختیار سپاه بگذارند. چینی ها و حتی روس ها نیز اگر چه محتاطانه از این تحول در نظام دفاعی ایران استقبال کرده و ایجاد یک سازمان نظامی متکی و وابسته به تسلیحات و تکنولوژی شرقی و غیر غربی در ایران را با منافع خود سازگار یافته و دورادور و با واسطه آن را تشویق وبه آن یاری رسانیدند . در نتیجه سپاه را می توان یک سازمان نظامی شرقی حداقل از نظر آموزش ، تکنولوژی نظامی و سلاح دانست. در مناسبات بین المللی از جمله نشانه های مهم وابستگی یک دولت به یک قدرت بزرگتر ، سلاح سازمانی ، تکنولوژی و سیستم دفاعی وآموزش های نیروهای مسلح می باشد.

🔺 واضح است از نظر ایدئولوژیکی هیچ گونه سنخیتی بین ایدئولوژی حاکم بر سپاه پاسداران با چین ، روسیه و حتی کشور هایی مثل سوریه ، لیبی ، کره شمالی و ونزوئلا وجود نداشته و ندارد ، اما نیاز ها ، تهدیدات و منافع متقابل فوری آنها را به هم وابسته کرده است.

▪️ آنچه که باعث شد سپاه پاسداران و خصوصا نیروی قدس سپاه از جهت سیاسی نیز کاملا به سمت روسیه گرایش پیدا نماید به موضوع حضور و مداخله نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه در حمایت از حکومت بشار اسد و جلوگیری از سقوط آن باز می گردد.....


متن کامل :

https://bit.ly/3smZUH1


#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#راهبرد_نگاه_به_شرق
#میدان_و_راهبرد_نگاه_به_شرق



https://t.me/iranfardamag
🔴 روسیه ، جنگ اوکراین و تحولات پیش رو

🔷 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ شاید در گذشته امکان داشت مابین سیاست داخلی و سیاست خارجی یک حکومت تفکیک و تفاوت قائل شد اما به نظر می رسد دیگر چنین امری امکان پذیر به نظر نمی رسد. در واقع تعریف مفاهیمی مثل قدرت ، امنیت ملی ، منافع ملی و چگونگی مناسبات خارجی کشورها تا حد زیادی به موضوع حکمرانی و ساختار سیاسی هر کشور باز می گردد. تجربه نشان می دهد که جوامع باز و یا دموکراتیک و در جهت مقابل جوامع بسته و یا غیر دموکراتیک پاسخ ها و راه های متفاوتی در قبال مفاهیم فوق ارائه می دهند.
با توجه به این تفاوت ها می توان ریشه ها وعلل وقوع جنگ اوکراین و تا حد قابل توجهی رفتار و عملکرد روسیه و دول مشابه آن را توضیح داد.

🔸 روسیه را نمی توان هنوز یک دولت ـ ملت کامل و نرمال دانست . یک جامعه سیاسی همگن و دموکراتیک هم نیست ، بلکه روسیه باقی مانده و میراث خوار امپراطوری فروپاشیده تزاری و ادامه آن کمونیستی شوروی می باشد. یک امپراطوری درحال زوال که بخش های بسیار بزرگی از متصرفات خویش را از دست داده و نگران است که دامنه تحولات تداوم یافته و باقی مانده امپراطوری نیز را در بر بگیرد. فوبیای آینده و ترس از فروپاشی مجدد متعاقب فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری فدراتیو روسیه سیاست مداران وصاحبان قدرت را در روسیه جدید همچنان به خود مشغول داشته است. به عنوان نمونه رهبرحزب کمونیست در اوایل دهه میلادی در یک سخنرانی در دومای روسیه می گوید :

▪️ ( قطاری که در پی فروریختن دیوار برلین به راه افتاده است به حرکت خود به سمت شرق و روسیه ادامه داده ، امروز یوگسلاوی فردا اروپای شرقی و خاورمیانه را طی خواهد کرد و به قفقاز و آسیای میانه رسیده و اگر ما نتوانیم دربرابر آن مقاومت و در نقطه ای آن را متوقف کنیم از مرز های روسیه نیز عبور خواهد کرد.)

🔸 این نگرانی از تغییرات دامنه دار پساجنگ یا به عبارت دیگر روند جهانی شدن ، طی این سال ها نه تنها حکومت روسیه که بسیاری از کشور های مشابه آن و از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز را به خود مشغول کرده است. آنچه مقاومت خوانده می شود در حقیقت همان مقاومت در برابر تغییرات است.

▪️ در همان حال امپراطوری ها و جریانات محافظه کار که امروزه مارکسیست ها و اسلام گرایان نیز در این مجموعه قرار می گیرند ، برای مقابله با تغییرات پیش رو به ایده احیای دوران طلایی و بازگشت به گذشته و یا نوستالژی دوران امپراطوری که می توان آن را نوعی ناسیونالیسم افراطی و تاریخ مصرف گذشته نامید روی آورده اند. حکومت های روسیه ، جمهوری اسلامی ایران ، کره شمالی ، سوریه و برخی دیگر مانند ونزوئلا ، کوبا و نیکاراگوئه ، تفاوت های جدی و ساختاری داشته و حتی بعضا دارای منافع و ایدئولوژی های متضادی نیز می باشند، بایستی اشاره نمود امپراطوری های در حال زوالی مانند روسیه نیز برخلاف دول توسعه یافته که قدرت های صنعتی و اقتصادی می باشند، قدرت هایی نظامی و سرزمینی و متکی به صادرات مواد اولیه بوده و همگی دارای احساس تهدیدات مشابه و علاوه بر آن آرزوی های مشابه هستند. از این رو می توان گفت آنچه که باعث شد جمهوری اسلامی ایران و روسیه متعاقب بهار عربی برای سرکوب مردم سوریه به مداخله نظامی در آن کشور درکنار هم قرار بگیرند، ترس از رسیدن دامنه تغییرات به قلمرو خود بوده است. تجاوز و تلاش روسیه برای اشغالی نظامی اوکراین را نیز باید در این چارچوب ارزیابی کرد.

🔸 درست است که ماشین تبلیغاتی و حتی اقتصادی و نظامی غرب و جهان توسعه یافته ، تقویت کننده و حتی حامی این تغییرات و تحولات و روند جهانی شدن و برپایی سیستم جهانی بوده و آز آن نفع می برد، اما عوامل و ریشه های این رفتار و سیاست ها را باید در ماهیت و ذات حکومت های فوق الذکر یافت...


متن کامل :

https://bit.ly/3rwshSC


#قاسم_محبعلی
#تهاجم_روسیه_به_اوکراین
#ترس_از_دامنه‌ی_تغییرات
#تعریف_از_قدرت_در_جهان_امروز


https://t.me/iranfardamag
🔴 عواقب بن بستِ برجام برای ایران

💠 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ تا چند روز قبل از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین ، این گونه گمان می شد که برجام در پی توافق ایران و آمریکا در آستانه احیاء شدن قرار دارد. اما به فاصله کوتاهی پس از آن و شروع تحریم های آمریکا و اروپا علیه روسیه ، حکومت پوتین اعلام کرد درصورتی به احیای برجام رضایت خواهد داد که تحریم های برقرار شده روابط تجاری روسیه با ایران را شامل نشود. اگرچه چند روز بعد روسیه پذیرفت که فقط این امر به نقش و حضور روسیه در برنامه هسته ای ایران از جمله نیروگاه هسته ای بوشهر محدود شده و از این بابت تضمین آمریکا را دریافت کرده است . اما به نظر می رسد دوستان ایرانی آن باپیش کشیدن شرط رفع کامل تحریم های سپاه پاسداران و خروج آن از لیست گروه های تروریستی، موانع بزرگتری را در مقابل بازگشت طرفین به توافق قرار داده اند. طبعا این شروط ، موضوعات فرا برجامی بوده و هیچ گاه آنها در سال های منتهی به توافق برجام در سال 2015 و در جریان مذاکرات احیای برجام در سال 2020 در دستور مذاکرات قرار نداشته است. لیکن واضح است با توجه به نقش سپاه در اقتصاد کشور بدون رفع تحریم های آن برداشته شدن تحریم های هسته ای بهبودی چندانی را حاصل نخواهد کرد.

🔺 در این خصوص آقای ظریف در آخرین گزارش خویش به مجلس شورای اسلامی ، در بندی از آن اشاره کرده است که آمریکا موافقت کرده است که در صورت توافق کامل آمادگی دارد سپاه پاسداران را از لیست گروه های توریستی خارج نماید. اما در گزارش وی اشاره ای به مذاکره برای رفع تحریم های آن نشده است. لذا به نظر می رسد طرح این موضوع چه باهماهنگی با روسیه و چه بدون آن ترفندی از سوی مخالفان قدرتمند و ذینفوذ حلقه نزدیک به قدرت در حکومت جمهوری اسلامی برای ممانعت از رسیدن به توافق بوده است. در مقابل دولت بایدن نیز که از ابتدا بازگشت به برجام را مقدمه ای برای پرداختن و مذاکره پیرامون مسایل مورد اختلاف می دانست پرداختن به این موضوعات را با مسایل وتهدیدات امنیتی علیه خود و متحدینش ، حضور و مداخلات سپاه در منطقه مرتبط نموده است. با این حال پس از مدتی هم اعلام نمود که حتی در صورت توافق ، سپاه پاسداران را از لیست گروه های تروریستی خارج نکرده و تحریم های آن نیز رفع نخواهند شد.

▪️ با این ترتیب عملا درحال حاضر موضوع ادامه مذاکره برای احیای برجام از دستور کار طرفین خارج شده تلقی می گردد. در همان حال دولت رییسی بنا به امریه ها وتوصیه ها و انچه در گفته های مقامات بالاتر مبنی بر تکیه بر توان داخلی به جای رفتن دنبال رفع تحریم های خارجی مورد تاکید قرار می گرفت، برنامه به اصطلاح جراحی اقتصادی را اعلام نمود تا شاید بتواند از راه گران کردن کالاهایی که فروشنده آنها دولت و شرکت های حکومتی هستند منابع لازم را برای تامین بودجه دولت و رفع کسری آن و همین طور نهاد های بالا دستی تامین نماید.

🔺 لذا حذف ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی و متعاقبا افزایش قیمت فروش حامل های انرژی و نهاده ای صنعتی به عنوان جایگزین توافق برجام در دستور کار قرار گرفته است. اگر چه به نظر می رسد این تصمیمات تغییراتی چندانی در وضعیت فعلی پدید نخواهد آورد ولی فعلا به نظر می رسد تا وقتی این درک پیدا نشود که این اقدامات هم چاره کار نیست ،در مقابل درخواست اروپایی های و آمریکایی ها برای کنار گذاشتن شرط رفع تحریم های سپاه پاسداران مقاومت خواهد کرد. درنتیجه بایستی مدتی منتظر ماند و در عین حال بایستی توجه داشته باشیم که علیرغم ادعا ها و وعده های مذاکرات کننده دولت رییسی مبنی کسب امتیازات بیشتر، درصورت بازگشت به مذاکرات محتملا توافقی با دست آورد های بسیار کمتر نسبت به توافق برجام و دولت روحانی ممکن خواهد بود . چرا که باید پذیرفت از نظر دول غربی حداکثر بهایی که آماده بودند برای توقف برنامه هسته ای ایران و صلح آمیز نمودن آن بپردازند رفع تحریم های هسته ای و به عبارت واضح تر همان توافق برجام 2015 و نه بیشتر بوده است.

▪️ بعلاوه پس از خروج ترامپ از برجام ، ایران با آنچه اقدامات جبرانی می خواند شروع به افزایش حجم وبالابردن در صد غنی سازی به 20 درصد و 60 درصد نمود به این گمان که با بالابردن سطح تهدید طرف های مقابل مجاب به بازگشت به برجام همراه با گرفتن امتیازات بیشترخواهند شد . اما اکنون به نظر می رسد دیگر این سیاست کارکرد خویش را ازدست داده است چرا که در حال حاضر و حتی تا یک دهه آینده نیز این امیدواری وجود ندارد که برنامه هسته ای ایران کاربردی اقتصادی و یا صنعتی داشته باشد و در نتیجه برنامه هسته ای ایران در حال رسیدن به سقف خویش می باشد لذا باید نسبت به ادامه آن تا سطح صلح آمیز و یا توقف آن تصمیم بگیرد...


متن کامل :

https://bit.ly/3Q4IxEV

#برجام
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#عواقب_بن‌بست_برجام
🔘 تجاوز روسیه به اوکراین و منافع ملی ایران

🔷 قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️ تهاجم نظامی روسیه به اوکراین ، اشغال بخش هایی از خاک آن کشور  و تلاش جهت تجزیه و انضمام آنها به روسیه ،  واکنش یک پارچه و همه جانبه غرب را علیه حکومت پوتین در پی داشته است. اگر چه در ابتدا گمان بسیاری بر این بود که روسیه حداقل در درگیری های میدانی پیروزی های سریعی را بدست خواهد آورد ولی در دراز مدت قادربه  تثبیت اوضاع و پیروزی در جنگ و برقراری صلح و ثبات مد نظر خویش نخواهد بود. اما اکنون به نظر می رسد وضعیت روسیه نامناسب تر از آن بوده است که حتی در درگیری میدانی و نظامی هم دست‌آورد قابل توجهی داشته باشد. روسیه نه تنها پیروزی نظامی سریعی را به دست نیاورد بلکه  فعلا به نظر می رسد اوضاع به نفع اوکراین در حال چرخش بوده و این نیروی های نظامی روسیه هستند که وادار به عقب نشینی شده و حداقل از بخش های قابل توجهی از مناطق اشغال شده عقب نشینی کرده و اصطلاحا جنگ در حال مغلوبه شدن می باشد.

🔸نگاهی به مواضع اتخاذ شده دولت های مختلف نشان می دهد که اکثرا دچار اشتباه محاسباتی شده و ارزیابی درستی از توانایی ها طرفین درگیری نداشته اند. در این میانه یکی از طرف هایی که بنظر می رسد در تنظیم مواضع دچار خطای  فاحش محاسباتی شده اند، مسئولین جمهوری اسلامی ایران می باشند.این مسئله جدای از این امر می باشد که اساسا  قرار گرفتن در کنار یک ابر قدرت برخلاف سیاست های رسمی و قانون اساسی فعلی کشور و اصل نه شرقی نه غربی مطرح شده در انقلاب اسلامی سال 57  می باشد.

▪️بایستی توجه داشت همراهی و هم پیمانی با یک قدرت توسعه طلب سرزمینی و ژئوپلتیکی که همواره در طول تاریخ چند صد ساله خود و علیرغم تغییر سیستم های سیاسی در آن ، سیاست ثابت توسعه سرزمینی واشغال سرزمین های اطراف را دنبال کرده است  خصوصا برفرض  پیروزی و اشغال و انضمام اوکراین یا بخش هایی از آن، مخاطرات زیادی برای مناطق مجاور و کشورهای همسایه در پی خواهد داشت و برخلاف منافع ملی و امنیت ملی ایران محسوب می گردد و مسئولیت عظیمی را متوجه اتخاذ کنندگان آن خواهد نمود. ولی در حال حاضر روند اوضاع نشان می دهد شانس پیروزی روسیه  هر روز کمرنگ تراز قبل می شود و لذا باید پیش از آن که نگران توسعه طلبی های بعدی روسیه‌ی آقای پوتین باشیم لازم است نگران   شکست آن  وعواقب ناشی از همراهی با طرف بازنده در یک جنگ بین المللی برای کشور ایران بود .اتفاقی که در جریان جنگ جهانی دوم نیز رخ داد و هم‌پیمانی  پادشاه وقت ایران  با آلمان هیتلری زمینه ساز اشغال و تغییر وی در ایران شد و اگر زیرکی و هوشمندی سیاست مداران وقت کشور و خصوصا  آقای فروغی در توافق با سه قدرت اشغالگر و متعهد کردن آنان بر لزوم تخلیه خاک ایران حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ و نیز  متعاقبا مذاکره اقای قوام با دیکتاتور   شوروی سابق یعنی استالین  و از سوی دیگر حمایت آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل متحد از تمامیت ارضی  ایران نبود، امکان داشت شوروی سابق باز موفق به جدا سازی  بخش های دیگری از سرزمین تاریخی ایران  از سرزمین اصلی شود.

🔸 مقامات رسمی کشور  تا کنون ، فروش سلاح و حضور نظامیان را در جنگ و در حمایت روسیه   تکذیب نموده اند ولی در سطوح مختلف و حتی در عالی ترین سطح  ابایی از  این نداشته اند که حمله نظامی روسیه را اقدامی قابل توجیه و مقبول دانسته تلویحا آن را مورد حمایت قرار دهند و در سطح رسانه های حکومتی مبلغ سیاست های روسی در این جنگ ویرانگر باشند. چه گفته های مقامات کشورمان در عدم حمایت نظامی وفروش تسلیحات به روسیه قرین صحت  بوده و تبلیغات غربی در این قضیه  فاقد صحت و کذب بوده باشد موضع رسمی کشور نشانی از بی طرفی در این جنگ ندارد و جانبدارانه به نفع روسیه تلقی می گردد . خصوصا اکنون که اوکراین مدعی شده است قضیه پهباد های انتحاری ساخت  ایران در حمله به زیر ساخت ها و مناطق غیر نظامی اوکراین مورد استفاده قرار گرفته و خسارات قابل توجهی ببار آورده است و همین امر واکنش وسیع دول غربی در پی داشته و واکنش اولیه آنها علاوه بر محکوم کردن ایران ، توافق بر سر تحریم های بیشتر کشور مان می باشد...


متن کامل:

https://bit.ly/3VPxKkT


#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#منافع_ملی_ایران
#نقض_قانون_اساسی
#تجاوز_روسیه_به_اوکراین



https://t.me/iranfardamag
🔴چرایی عادی سازی روابط با عربستان؟

🔷
قاسم محبعلی
@iranfardamag

▪️در سالی که گذشت جامعه ما دستخوش تحولات مهم و تاثیرگذاری بود. خصوصا تحولات و اتفاقات نیمه دوم سال ۱۴۰۱در ایران به احتمال زیاد زمینه ساز شکل گیری روند تغییرات چشم گیر و تاثیر گذار در کشور و منطقه خواهد شد.

🔸حکومت جمهوری اسلامی در طی ۴ دهه اخیر همواره با چالش ها و بحران های حاد داخلی و خارجی روبرو بوده است که عموما حل و فصل نشده و حالت مزمن یافته و یا در سایه بحران های فعال جدید تر قرار گرفته اند. لیکن تحولات چند ماهه اخیر و جنبش زن، زندگی، آزادی به عبارتی شورش نسل های جدید علیه نظم حاکم بود که بنیان ها ، ریشه های تئوریک ، ارزشی و اعتباری حکومت جمهوری اسلامی را برای اولین بار در سطوح داخلی و خارجی به طور جدی به چالش کشیده است.

▪️در حال حاضر چند دسته بحران بهم پیوسته جدی و سرنوشت ساز حکومت جمهوری اسلامی را در ایران درگیر خود ساخته است. بحران اقتصادی ،بحران نا امنی داخلی ، بحران ناکارآمدی، بحران حقوقی و مشروعیت، بحران نسلی و بی اعتباری باور ها و آرمان های انقلاب سال ۵۷ و قانون اساسی جمهوری اسلامی ،بحران فقدان چشم انداز و فقدان امید به آینده ، بحران جانشینی ،بحران در روابط خارجی و تحریم های چند جانبه و بهم پیوسته و .... .

🔸فوران اعتراضات گسترده در پاییز گذشته و بهم پیوستگی داخل و خارج که دستگاه های حکومتی آن را توطئه های بهم پیوسته و یا جنگ ترکیبی علیه نظام جمهوری اسلامی می خوانند که در پشت آن علاوه معارضان ایرانی ، ائتلافی از قدرت های منطقه ای و بین المللی با منافع گوناگون قرار دارند . این برداشت حکومت از وقایع اخیر احتمالا ایشان را به نتیجه رسانده است که برای مقابله با اعتراضات تنها اقدامات داخلی کافی نیست و همزمان لازم است برای قطع حمایت خارجی از معترضان داخلی وخصوصا باصطلاح ماشین رسانه‌ای دشمن، با دولت هایی که از دیدگاه آنان حمایت و پشتوانه های لازم برای این آنان فراهم می اورند وارد گفتگو شده و با دادن امتیازاتی در مقابل قطع حمایت آنان از معترضان ایرانی در خارج و داخل و توقف جنگ تبلیغاتی و روانی علیه جمهوری اسلامی خواستار شوند.

▪️این گونه تصور می شود که یکی از قدرت هایی که در این جنگ ترکیبی نقش موثر و جدی دارد عربستان سعودی می باشد. تا قبل از آتش بس در یمن و تحولات داخلی در ایران ، گفتگو های غیر رسمی طرفین در بغداد ، بدلیل این که ایران آمادگی نداشت نرمشی در قبال حمایت خویش از یمن و گروه های شیعی فعال در منطقه علیه عربستان سعودی و متحدین منطقه ای آن نشان دهد نتیجه ای در بر نداشت .

🔸 اما جنبش مهسا ، نقش رسانه های ایرانی خارج کشور و تقویت موقعیت رهبران قومی وسنی مذهب در کشور ، این ظن را هر بیشتر تقویت نمود که برای مقابله با این وضعیت نیاز است وارد معامله با طرف هایی که در پشت این تحولات قرار دارند مثل عربستان ، انگلستان ، امریکا و برخی کشور های دیگر منطقه و اروپایی گردید.

▪️سفر رئیس جمهور چین به کشور های عرب جنوب خلیج فارس، توافقات و بیانیه های مشترک صادره برخلاف انتظار بود و در حکم یک شوک برای مسئولین ایرانی عمل کرد. تلاش متقابل جمهوری اسلامی برای از دست نرفتن چین، فرصتی ذیقیمتی برای چینی ها فراهم آورد که تا بتوانند برای اولین بار به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در منطقه صاحب نقش شوند.

🔸 اجرای توافقات عظیم اقتصادی چین با عربستان وکشور های جنوب وتداوم مطمئن و با قیمت مناسب نفت واردات از منطقه محتاج ثبات و امنیت می باشد. برخلاف چند دهه گذشته دیگر آمریکا به دلیل عدم وابستگی به نفت منطقه ، چندان نگران نا امنی و حتی توقف جریان انتقال انرژی نیست وامروزه چین و بعد از آن هند به عنوان بزرگترین مصرف کنندگان نفت مترصد امنیت و ثبات در این منطقه هستند. بنابراین از بهبود روابط ایران با کشور های ثروتمند و نفت خیز جنوب و کنترل رفتار و سیاست های جمهوری اسلامی ، چین و دول مزبور مشترکا نفع می برند.....



متن کامل:

https://bit.ly/3lN9Uc6


#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#رابطه‌ی_ایران_و_عربستان

https://t.me/iranfardamag
🔴"قاسم محبعلی" در مصاحبه با ایران فردا :
💠عدم تمایل غرب به فروپاشی حکومت در ایران و وحشت از تحولات دمکراتیک در ایران

❇️روح‌الله سوری ـ ایران فردا
@iranfardamag

🔻مذاکرات ورفت وآمدهای مقامات ایرانی در منطقه بحثها و گمانه‌زنی های زیادی را راجع به تمایل ایران و آمریکا برای دستیابی به توافق بوجود آورده‌است. این مذاکرات و گفتگوها در شرایطی شکل گرفته که به نظر می‌رسد این‌بار برخلاف مذاکرات منتهی به توافق برجام در سال 2015کشورهای عرب منطقه به‌دلیل تغییراتی که درروابط با ایران داشته‌اند مخالفتی نسبت به دستیابی ایران و آمریکا به توافق بروز نداده‌اند. اما از طرف دیگر اعتراضات و نارضایتی‌های شکل گرفته به دنبال کشته‌شدن مهسا امینی هم باعث شده که آن اشتیاقی که در سال 2015 در میان مردم برای رسیدن طرف‌ها به یک توافق وجود داشت را این‌بار شاهد نباشیم و حتی بعضا جامعه نگاه مثبتی هم به این مذاکرات نداشته باشد.اینکه سرنوشت نهایی این مذاکرات چه خواهد شد واکنش و موضع جامعه در قبال هر توافقی بین ایران و آمریکا در شرایط کنونی چگونه خواهد بود ورسیدن طرفین به یک توافق تا چه‌حد قادر به حل مشکلات متعدد ایران می‌شود پرسش‌هایی است که یافتن پاسخ برای آنها ما را پای صحبت‌های قاسم محبعلی (مدیرکل پیشین امور خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه) نشاند. ایشان در این گفتگو ضمن ابراز امیدواری برای رسیدن ایران و آمریکا به یک توافق جامع بر این باور هستند که گره اصلی مشکلات کشور بویژه در بحث سیاست‌خارجی و نحوه مواجهه با نسل جدید یا نسل زد در ساختارهای حکمرانی قرار دارد و از این رو اصلاح این ساختارها را موضوع حائز اهمیتی می‌دانند که ضرورت دارد تصمیم‌گیرندگان به آن توجه کافی داشته باشند. محبعلی همچنین در بحث واکنش عربستان و چین به اتفاقات داخلی ایران اشاره می‌کند که این کشورها از وقوع یک تحول دموکراتیک در ایران به شدت هراس دارند و به نحوی خواهان تثبیت اوضاع در ایران هستند. 🔺
▪️▪️▪️

پس از اظهارنظر مقامات آمریکایی دررابطه با اولویت نداشتن احیای برجام مشخصا بعد از اعتراضات داخلی ایران، طی هفته‌های اخیراخبار متعدد و بعضا متناقضی راجع به رایزنی‌های میان ایران و آمریکا برای رسیدن به‌یک توافق‌موقت به گوش می‌رسد و گمانه‌زنی‌ها در مورد این موضوع بویژه پس ازافشای اخباری مبنی بردیدار مقامات ایرانی و آمریکایی در عمان و سفر مشاور ارشد بایدن به این کشور به‌شدت بالاگرفته است همه اینها در حالیست که وجود چنین رایزنیهایی میان دوطرف برای رسیدن به توافق موقت هم ازسوی مقامات ایرانی و هم از سوی مقامات آمریکایی انکار ویا کتمان شده است. به عنوان اولین سوال بفرمایید تا چه حد باید برقراری دور جدیدی از گفتگوهای مستقیم یا غیر مستقیم بین دو کشور را واقعی دانست؟ و اگر بپذیریم که چنین مذاکرات و رفت و امدهایی بین مقامات دوکشور رخ داده‌است به نظر شما چرا تا این حد شاهد مخفی نگه داشتن آن و عدم ارائه اطلاعات از سوی مقامات رسمی دو کشور هستیم به‌طوری که به نظر می‌رسد آمریکا بر خلاف مذاکرات قبلی، این‌بار حتی مهمترین متحدان منطقه‌ای خود از جمله اسراییل و عربستان را در جریان قرار نداده و این موضوع را از چشم انها مخفی نگه‌داشته باشد. دلیل اینکه دو طرف حتی حاضر نیستند از کلیات آنچه بینشان می‌گذرد سیگنالی به بیرون ارسال کنند چیست؟

🔸مذاکرات غیرعلنی چه به‌صورت غیرمستقیم و چه به‌صورت بعضاً مستقیم همواره بین ایران و آمریکا وجود داشته، اخیراً هم بعد از فرستادن نماینده جدید ایران به نیویورک دردفتر سازمان ملل این مذاکرات به نظر به‌صورت مستقیم و با مجوز مسئولین مربوطه با آقای رابرت مالی دنبال می‌شود. موضوع اصلی این مذاکرات نیز در درجه اول راجع به زندانی‌هایی آمریکایی در ایران است و بعد سایر موضوعات ازجمله موضوع هسته‌ای. به نظر می‌رسد که این مذاکرات تا مقداری هم به نتیجه رسیده باشد، طبیعی هم هست که تا وقتی که مذاکرات به نتیجه کامل نرسد اعلام نکنند. چرا که در مذاکرات هسته‌ای ایران طرف‌های متعددی ذینفع هستند و خیلی از این طرف‌های ذینفع با این مذاکرات مخالف هستند، چه از طرف آمریکایی‌ها یا اسراییلی‌ها و کشورهای عربی و حتی اروپایی‌ها که ممکن است نظر خودشان را داشته باشند و چه در طرف ایران که برخی جریانات داخلی مخالفتهایی با توافق دارند و یا حتی چینی‌ها و روسها که به هرحال مسائلی در مورد مذاکرات می‌توانند داشته باشند؛ لذا طبیعی است که تا وقتی احساس نکنند به نتیجه قطعی رسیده اند از علنی‌سازی آن خودداری کنند. ولی به نظر می‌رسد در ابتدا مسئله آزادی زندانی‌های ایرانی- آمریکایی مطرح است و بعد توقف در برابر توقف. به نظر نمی‌رسد که موضوع احیای برجامی که در ۲۰۱۵ صورت گرفت فعلاً در دستور کار باشد.....


متن کامل:

https://b2n.ir/z07800

#ایران_فردا
#روح‌الله_سوری
#قاسم_محبعلی
#مذاکرات_ایران_و_امریکا
🔴 قاسم محبعلی در مصاحبه با ایران فردا:
❇️سیاست نابودی اسرائیل یا برگزاری رفراندوم پایه‌های واقعی و منطقی ندارد؛ موضع ایران به جای نابودی اسرائیل باید به نفع فلسطینی‎ها باشد


@iranfardamag

💠ایران فردا ـ روح الله سوری :
🔻جنگ حماس و اسرائیل بار دیگر موضوع فلسطین و مناقشه تاریخی با اسرائیل را به موضوعی جهانی تبدیل کرده است اما درکنار این مساله موضوع دیگری که به نظر می رسد با جنگ اخیر درکانون توجه ایرانی ها قرارگرفته باشد سیاست منطقه ای و به کارگیری نیروهای نیابتی ایران در منطقه است. اینکه تا چه اندازه می‌توان چنین نیروهایی را یک نیروی بازدارنده برای ایران در نظر گرفت و اینکه نسبت آنها با منافع ملی ایران چیست پرسش های مهمی هستند که جنگ حماس و اسرائیل و تهدید ایران به استفاده از نیروهای نیابتی خود علیه منافع اسرائیل و آمریکا در اذهان مطرح کرده است.
قاسم محبعلی مدیر کل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه در مصاحبه ای که با ایران فردا داشته است بر این باور است که برخی گروه ها در منطقه بطور طبیعی متحد ایران به حساب می آیند و این تنها مربوط به دوره انقلاب نیست اما آنچه که از نظر این کارشناس سیاسی مشکل محسوب می شود عدم مدیریت صحیح عرصه‌های همکاری، تعارض و رقابت از سوی ایران است. در مورد مساله فلسطین محبعلی بر این مساله تاکید دارد که سیاست خارجی ایران در قبال موضوع فلسطین باید سیاستی مبتنی بر درک مولفه های واقعی و شرایط روز باشد. محبعلی بر این باور است که سیاست ایران بایست از سیاست نابودی اسرائیل به سیاستی در جهت منافع فلسطینی ها تغییر نماید و راه حل دو کشوری را به عنوان یک راه حل مناسب و منطبق با واقعیات در نظر بگیرد. 🔺

مشروح این مصاحبه را در ادامه می خوانید :

1️⃣ برخی از کارشناسان وضعیت ایران چه در دوره فعلی و چه پیش از آن در دوران پهلوی و حتی دوره قاجار را تحت عنوان تنهایی استراتژیک توصیف می کنند و بر این باور هستند که تنهایی استراتژیک ایران الزامات و محدودیت های خاصی (از جمله دفاع در خارج از مرزها) را بر سیاست خارجی ایران تحمیل کرده است. از نظر شما تا چه حد می توان این ایده را به واقعیت نزدیک دانست؟ آیا نمی توان تنهایی استراتژیک ایران را حتی در صورت پذیرش تاثیر گرفته از عامل تعیین کننده تری تحت عنوان عدم توانایی تاریخی تصمیم گیرندگان در ایران در قبال تعریف روابط با قدرت های بزرگ در نظر گرفت؟

🔹همواره این بحث وجود دارد که ایران به قول عرب ها کشوری شاذ یا به قول ما کشوری ویژه است که با کشورهای همسایه خود و یا در مناسبات بین المللی با کشورهای دیگر تفاوت هایی دارد این درست است چرا که ایران، کشوری تاریخی و بزرگ است. البته این گزاره در شکل فعلی اش یک بحث است و در گستره فرهنگی و تاریخی اش یک بحث دیگر. چه به لحاظ تاریخ ایرانی و چه به لحاظ مذهبی و شیعی در هر دو صورت ایران یک وضعیت متفاوتی با کشورهای همسایه اش دارد و از این جنبه می توان گفت نسبتا متفاوت است. اما این که می گوییم ایران کشور تنهایی در دنیاست این قابل بحث است؛ علتش هم این است که اولا همیشه این طوری نبوده و در زمان حکومت سابق، ایران متحد غرب و هم پیمان نظامی آمریکا ( سنتو) بوده پس اینکه بگوییم ایران همیشه تنهایی استراتژیک داشته خیلی قابل بحث نیست.

🔸اما در شرایط فعلی به دلیل سیاست های خاص جمهوری اسلامی ایران و نوع نگرشش به منطقه و جهان که نگرش منحصر به فردی هست طبیعی است که ایران به دلیل اینکه نظم فعلی جهانی را نمی پذیرد و با آن از جهت حکمرانی و سیاست خارجی تعارض دارد، نمی تواند با کشورهای دیگر به آن مفهوم که در دنیای امروز و سیاست بین الملل رایج است اتحاد طبیعی یا اتحاد ذاتی داشته باشد. اگر هم اتحادی یا نزدیکی هم با برخی کشورها دارد طبیعتا نمی توان آن را نوعی اتحاد نظامی، سیاسی، ایدئولوژیک و یا فرهنگی محسوب کرد بلکه سیاستی بر پایه ملاحظات است و یا به قول فرانسوی ها سیاست ازدواج مصلحتی است. این درک متقابلی است که ممکن است هم کشورها از مناسبات با ما و هم حکومت ما از مناسبات با دیگر کشورها داشته باشد. این مناسبات شامل چین، روسیه، عراق، کره شمالی، ونزوئلا و دیگران می شود.

🔹 اما مناسبات ایران با گروه های غیر دولتی یا بازیگران غیر دولتی متفاوت است، چه از لحاظ فرهنگ و تاریخ ایرانی و گستره ایرانشهری و چه از نظر مذهبی. به طور طبیعی شیعیان لبنان متحد طبیعی ایران بوده، هستند و خواهند بود و این خیلی مربوط به نوع و ساختار نیست. البته در جمهوری اسلامی سطحش بسیارعمیقتر از رژیم سابق است….


متن کامل:
https://cutt.ly/kwRoFSGA

#غزه
#فلسطین
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#ایران_و_جنگ_اسرائیل_و_حماس

https://t.me/iranfardamag
🔴ایران بر سر دوراهی؛

🔷"
قاسم محبعلی " در گفتگو با ایران فردا :
❇️تصمیم به پایان جنگ و یا ورود به یک درگیری بزرگ؟!


@iranfardamag


ایران فردا – روح الله سوری : جنگ حماس و اسرائیل را بدون تردید باید آغازگر تحولات مهمی در منطقه به حساب آورد. نتیجه این جنگ هرچه که باشد از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی گرفته تا حذف حماس از صحنه سیاسی فلسطین و یا اشغال غزه، تاثیرات عمیقی بر ساختار قدرت و سیاست در خاورمیانه برجای خواهد گذاشت که قطع یقین ایران را نیز به دلیل پیوستگی هایی که با تحولات منطقه دارد به شدت از خود متاثر می سازد. در این میان وقوع عملیات گروه های نظامی تحت حمایت ج.ا.ا علیه پایگاه نیروهای آمریکای واقع در خاک اردن طی روزهای گذشته و متعاقبا واکنش ایالات متحده آمریکا در قبال آن به خوبی بیانگر حساسیت و شکنندگی وضعیت کنونی غرب آسیا و مهمتر از همه افزایش احتمال کشانده شدن دامنه این جنگ به درون مرزهای ایران می باشد.

🔹با توجه به اهمیت موضوع، تحریریه ایران فردا بر آن شده است که سلسله گفتگوهایی را پیرامون بررسی شرایط منطقه ای و تاثیرات آن بر ایران با کارشناسان و متخصصان حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل انجام دهد که در اولین گام از این مجموعه، گفتگو با آقای قاسم محبعلی دیپلمات پیشین ایران را تقدیم مخاطبان خود می نماید.

🔻محبعلی در این گفتگو به نکات مهمی اشاره کرده است که توجه به آنها می تواند در ترسیم آینده منطقه و تصمیم گیری سیاست خارجی بسیار مفید واقع گردد. سفیر پیشین ایران در مالزی بر این ایده است که در صورت رخ دادن یک جنگ میان ایران و آمریکا، ما خسارتهای بیشتری در مقایسه با طرف مقابل خواهیم دید و از این منظر بروز جنگ نه تنها به نفع مردم نخواهد بود که حاکمیت هم در نتیجه چنین جنگی دچار بحران و خسارت جدی می شود. از نگاه سفیر پیشین ایران در یونان، در حال حاضر در ایران سیاست نه در دست استراتژیست‌های کلان مانند استراتژیست های کلاسیک ارتش که در دست نیروهای عملیاتی خرد قرار دارد و این باعث شده که تصمیم گیرندگان درک درستی از مذاکره و دیپلماسی نداشته باشند. مدیرکل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه بر این باور است که ایران بعد از هفتم اکتبر بر اساس رفتار احساسی و اشتباه محاسباتی وارد این بحران شده است، چرا که این برداشت وجود داشت که اسرائیل شکست خورده و در حال سقوط است، در حالی که حداکثر چیزی که فلسطینی ها می توانند به دست بیاورند آتش بس است و این مفهومش پیروزی برای فلسطین نیست. محبعلی به این نکته اشاره داشته است که هرگونه جنگی میان ایران و آمریکا به نفع هیچ کدام از دو کشور نیست و دیگر کشورها همچون چین و اروپا نیز از این جنگ نفعی نخواهند برد، هرچند که روسیه به شدت از این تحولات می تواند سود ببرد. این دیپلمات پیشین در بخش پایانی این گفتگو، این گمان که برخی فکر می کنند از طریق حمله نظامی آمریکا می توانند حاکمیت را از بین ببرند و به نجات ایران کمک کنند را نیز یک اشتباه محاسباتی عنوان کرد و به همین خاطر از نظر ایشان مجموعه جامعه نخبه ایران باید تلاش کنند بین مخالفت با حاکمیت ناکارامد غیر دموکراتیک فعلی با درگیری بیرونی و جنگ با آمریکا تفکیک ایجاد شود.🔺

1️⃣ ایران و آمریکا هر دو مصر هستند که تمایلی به گسترش جنگ ندارند اما این مساله مانع از بروز برخوردهای غیرمستقیم میان دو طرف نشده است به نظر شما این برداشت طرفین از یکدیگر به نوعی می تواند ضامن عدم گسترش جنگ شود یا اینکه این برداشت نهایتا یک طرف را به سمت اشتباه محاسباتی خواهد کشاند که نتیجه ای جز بروز یک جنگ مستقیم میان دو طرف در پی نخواهد داشت؟

▪️اظهارات مقام آمریکایی و ایرانی نشان می دهد که هر دو کشور مایل نیستند وارد جنگ مستقیم شوند ولی باید توجه داشته باشیم که یک جنگ همواره از طریق اتفاقات کوچک و مداوم رخ می دهد. واقعیت این است که ایران و آمریکا مدتهاست وارد یک جنگ اعلام نشده شده اند و این جنگ اعلام نشده می تواند در پی یک حادثه یا یک واقعه تبدیل به جنگ اعلام شده شود. آمریکایی ها در شرایط فعلی علاقه مند نیستند که جنگ در منطقه گسترش یابد ولی همانطور که اعلام کرده اند به خاطر اینکه اسرائیل در جنگ علیه غزه دچار مشکل نشود اجازه هم نخواهند داد طرف ثالثی، بخواهد اسرائیل را تحت فشار بگذارد و یا به آن حمله کند. بنابراین هر کسی که قصد داشته باشد از این مساله به قول آمریکایی ها بهره برداری کند با آن برخورد می کنند. طرف ثالث شامل یمنی ها، عراق ها، حزب الله و حتی ایران است. سیاست آمریکایی ها و واکنش هایش نشان می دهد که کشته شدن آمریکایی ها برای آنها خط قرمز است....


متن کامل گفتگوی ایران فردا با قاسم محبعلی

https://cutt.ly/WwVgNcbq

#ایران_فردا
#نه_به_جنگ
#قاسم_محبعلی
#روح‌الله_سوری
#ایران_و_جنگ_غزه
#ایران_و_امریکا_پایان_جنگ_یا_ورود_به_درگیری_بزرگ



http://t.me/iranfardamag
🔴سیاست خارجی ایران: مغایرت با منافع ملی و عدم حمایت افکار عمومی

🔷"
قاسم محبعلی " در گفتگو با ایران فردا :
ایران و اسرائیل: صبر استراتژیک یا تلافی قاطعانه

❇️ به کوشش روح‌الله سوری


@iranfardamag

1️⃣ در اقدامی بی سابقه ساختمان کنسولگری ایران در سوریه از سوی اسراییل هدف قرار گرفت که در جریان آن طبق آمار اعلامی از سوی مقامات رسمی کشور ۷ تن از نیروهای نظامی ایران از جمله فرمانده سپاه قدس در سوریه و لبنان جان خود را از دست دادند. به نظر شما با توجه به بی سابقه بودن چنین اقدامی اسراییل چه هدفی از این اقدام می تواند داشته باشد. آیا باید این اقدام را عملی در جهت پاسخ دادن به حمله پهپادی به بندر ایلات و به عبارتی نوعی بازدارندگی از سوی اسراییل برای بازداشتن ایران از کشاندن جنگ به داخل اسراییل به حساب آورد یا اینکه چنین کاری را باید با هدف تحریک ایران و کشاندن آن به درگیری مستقیم با اسراییل در نظر گرفت؟

▪️نکته مهمی درباره سیاست های اسرائیل صرف نظر از حزب یا حکومت حاکم بر آن وجود دارد و آن این که اسرائیل هر کسی، هر گروهی یا هر جریانی را که علیه اسرائیل اقدام کرده باشد اعم از ترور، گروگان گیری و حمله باید حتما آنها را به قتل برساند و این سرلوحه سیاستهای آن است و برای انجام این کار هم به هیچ قاعده ای پایبند نیست. همچنین سیاست دیگر اسرائیل عملیات پیش‌دستانه است یعنی اگر احساس کند جایی، گروهی یا دولتی برایش خطرآفرین است قبل از آن اقدام پیش‌دستانه می کند.

🔸در شرایط کنونی سرنوشت جنگ غزه ، نتانیاهو و باند حاکم بر اسرائیل به جنگ غزه و چگونگی پایان آن گره خورده است. آنها خواستار ادامه یافتن جنگ غزه هستند چون از این طریق حضور خود را در حکومت استمرار می دهند. اگر جنگ خاتمه یابد اولین احتمال این است که دولت نتانیاهو مجبور به استعفا می شود و دومین آن برگزاری انتخابات و روی کار آمدن یک دولت ائتلافی دیگر است. احتمال دیگر گسترش جنگ است برای ان که دولت اسرائیل در حال منزوی شدن است و می خوهد افکار عمومی را به سوی دیگری جلب کند و از این طریق حمایت های دولت های غربی از جمله آمریکا را جذب کند.

▪️هر سه سناریو ممکن است از سوی دیگر نه طرف ایرانی حمله را تایید کرده و نه اسرائیل نیز ایید نکرده که زیردریایی هایش در بندر عقبه مورد حمله قرار گرفته است اما به نظر می رسد دو احتمال اول و سوم مطرح باشد ؛ یعنی کسانی که علیه اسرائیل اقدام کردند توسط اسرائیل به قتل می رسند و از سوی دیگر اسرائیل می خواهد جنگ را گسترش را دهد و اقدام پیشگیرانه هم در دستور کارش است چون به باور اسرییل ،گزارشها از طریق، سوریه، مصر و جاسوس ها و ... نشان می داده که ایران می خواسته در آن جلسه‌ی روز تعطیل 13 فروردین اقدامات تلافی جویانه را طراحی نماید اسرائیل با حمله بدان دست به عملیات پیشگیرانه زده است.

2️⃣ مقایسه پیام بالاترین مقام های رهبری در ایران بعد از ترور قاسم سلیمانی با پیام های حادثه اخیر چند نکته را متوجه مخاطب می کند از جمله اینکه در پیام اخیر صراحتا دولت اسراییل را خطاب قرار داده اند و مهمتر از آن اینکه بر پاسخ پشیمان کننده از سوی آنچه "دلاورمردان ما "خوانده شده است تاکید داشته اند با توجه به این مساله به نظر شما پاسخ ایران به اقدام اسراییل چه نوع پاسخی می تواند باشد؟ آیا ایران دست به حمله و اقدام متقابل علیه منافع اسراییل خواهد زد؟ و اگر پاسخ این سوال مثبت است چنین پاسخی آیا مستقیما از سوی ایران صورت خواهد گرفت یا با توسل به نیروهای نیابتی انجام خواهد گرفت؟

🔸سیاست ایران تاکنون این بوده که از اقدام مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند و از طریق غیر مستقیم از جمله گروه های نیابتی در منطقه و به ویژه مسلح کردن فلسطینی ها در غزه و کرانه باختری اسرائیل را تحت فشار قرار دهد و اقدامات خودش را از طریق آنها یعنی حزب الله، حوثی های یمن و نیروهای نیابتی در عراق و سوریه انجام دهد. تاکنون ایران تلاش کرده مستقیم وارد جنگ با اسرائیل نشود . مشابه سیاست شبیه سوریه در زمان حافظ اسد که در زمان بشار هم ادامه یافته است البته با توجه به این که سیاست سوریه منفعلانه است و سیاست جمهوری اسلامی منفعلانه نیست . به نظر می رسد اسرائیل و ایران علی رغم اینکه علیه هم اقدام می کنند اما مسئولیت اقدامات خود را نپذیرفته و نمی پذیرند به ویژه اسرائیلی ها!...


متن کامل:

https://cutt.ly/2w86dcJL

#ایران_فردا
#روح‌الله_سوری
#قاسم_محب‌علی
#نزاع_ایران_و_اسرائیل
#سیاست_خارجی_ایران


http://t.me/iranfardamag
🔴قاسم محبعلی در گفتگو با ایران فردا :
💠بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ بین المللی صرفا از طریق توان نظامی انجام نمی گیرد.
ایران نباید خود را در نوک پیکان منازعه قرار دهد

@iranfardamag

🔻ایران فردا - روح الله سوری: حوادث هفتم اکتبر سال گذشته صحنه سیاسی خاورمیانه را دچار تنش و بحرانی کم سابقه کرده است. دامنه این تنش اکنون به سطح خاورمیانه و از همه مهمتر به ایران رسیده و ایران و اسراییل را بطور مستقیم وارد رویارویی با یکدیگر نموده است. به نظر می رسد نتانیاهو بویژه پس از انجام عملیات انفجار پیجرهای اعضای حزب الله لبنان و هدف قرار دادن حسن نصرالله دبیر کل این حزب عزم خود را برای تغییر زمین جنگ به سمت ایران جزم کرده باشد و بر آن است تا بعد از تضعیف حداکثری بازوهای منطقه ای ایران، نقشه های خود را در مورد ایران به اجرا بگذارد. با توجه به شرایطی که اکنون ایران و کل منطقه با آن مواجه است برای بحث و تحلیل بیشتر این موضوع، ایران فردا مصاحبه ای را با قاسم محبعلی مدیر کل خاورمیانه و شمال افریقا و غرب اسیای وزارت خارجه ترتیب داده و نظرات این کارشناس سیاست خارجی را با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است. اقای محبعلی در این گفتگو بر این نکته تاکید دارد که مساله فلسطین در درجه اول یک مساله عربی و بین المللی است و به همین خاطر ضرورت دارد ایران در قبال آن سیاستی مطابق با منافع ملی اتخاذ نماید و به جای قرارگیری در نوک پیکان منازعه در کنار فلسطینی ها و اعراب باشد. محبعلی در بخش دیگری از صحبت های خود به این موضوع اشاره کرده است که جریان های مختلفی در منطقه وجود دارند که با اسراییل در کنار زدن ایران دارای منافع مشترک هستند. از نگاه این تحلیل گر سیاست خارجی، آنچه به بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ شکل می دهد صرفا از طریق سلاح و نیروی نظامی میسر نخواهد شد و همانطور که کشورهای عربی منطقه به دنبال توسعه و پیشرفت خود هستند ایران نیز باید این مساله را در اولویت های خود قرار دهد.🔺
*****

1️⃣ بسیاری این روزها عدم واکنش ج.ا.ا به اقدامات اسراییل و برداشت اسراییل از ناکافی بودن و ناکارامد بودن بازدارندگی ایران را دلیل اصلی رفتار کنونی اسراییل می دانند تا چه حد می توان استدلال کرد که چنین مساله ای در تصمیم گیری دولت اسراییل تاثیرگذار بوده است؟

▪️من فکر نمی کنم برداشت کسانی که این تصور را دارند درست باشد. اینکه ایران باید چه کاری انجام می داد. یعنی مثلا با شدت بیشتری می زد منظور از این شدت بیشتر چیست. اگر می توانند این را توضیح دهند شاید بعدش قضیه پاسخ دادن آسان تر باشد. چون اگر اسرائیل آسیب ببیند به همان مقدار و تهدید واکنش نشان می دهد. تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد اسرائیل هیچ تهدید و اقدامی علیه خودش را بدون پاسخ نمی گذارد. از سوی دیگر اگر امنیت و موجودیت اسرائیل به خطر بیفتد واکنش غرب و به ویژه آمریکا را در بردارد. پس این تنها به دلیل بازدارندگی ایران نیست. مفهوم بازدارندگی باید درست تعریف شود. بازدارندگی در برابر اسرائیل یعنی بازدارندگی در برابر آمریکا. هزینه و امکانات بازدارندگی با توجه به توانایی و امکانات ایران غیر ممکن است به همین دلیل بعد از جنگ های شش روزه و اکتبر کشور بزرگی مانند مصر و سایر کشورهای عربی تصمیم گرفتند از درگیری نظامی با اسرائیل پرهیز کنند و منازعه با اسرائیل را به سطح خرد یعنی فلسطینی و چریکی تغییر دهند و به همین دلیل سازمان آزادی بخش نماینده مردم فلسطین مورد حمایت اتحادیه عرب و کشورهای عربی قرار گرفت و اعراب خودشان را از گردونه جنگ مستقیم با اسرائیل خارج کردند. این وظیفه را هم در حد فلسطینی ها تلقی کردند و حمایت سیاسی و به صورت غیر مستقیم حمایت مالی و نظامی را در دستور کار قرار دادند. که آن هم به نتیجه نرسید وعرفات هم به این نتیجه رسید که جنگ با اسرائیل دستاوردی ندارد پس به سمت صلح حرکت کرد چون فکر می کرد اسرائیل نه در جنگ بلکه در صلح شکست می خورد. تجربه غزه هم همین را نشان می دهد. اگر شرایط صلح وجود داشت فلسطین امکان توسعه نهادهای مدنی و حمایت جهانی را در اختیار داشت اما جنگ غزه این فرصت را به اسرائیل داد که این نهادها و حمایت بین المللی را در غزه از بین ببرد چرا که به نظر می رسد این نهادها فقط در زمان صلح شکل می گرفت امری که اسراییل خصوصا تندرو های حاکم بر آن از آن واهمه داشتند ....


🔹متن کامل:

https://cutt.ly/HePsVEOC

#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#روح‌الله_سوری
#چگونگی_بازدارندگی

https://t.me/iranfardamag