🔴زندگی به مثابه سعی!
🔹دربارهی پروین بختیارنژاد
🔶سوسن شریعتی
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت ششمین سالگرد درگذشت
@iranfardamag
🔸صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که ایدهآلیست بود و آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔹تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
پروین بختیار نژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔸سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
پروین جوان پس از تجربه زندان، ازدواج و تجربهی مادری حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔹تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/TePHFOEJ
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
#پروین_بختیارنژاد
#ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
🔹دربارهی پروین بختیارنژاد
🔶سوسن شریعتی
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت ششمین سالگرد درگذشت
@iranfardamag
🔸صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که ایدهآلیست بود و آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔹تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
پروین بختیار نژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔸سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
پروین جوان پس از تجربه زندان، ازدواج و تجربهی مادری حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔹تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/TePHFOEJ
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
#پروین_بختیارنژاد
#ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️ به نام خدا
▪️ جناب آقای مهندس فرید طاهری، جناب آقای مهندس محمد توسلی
▪️ درگذشت جناب آقای مهندس علی اکبر طاهری قزوینی را خدمت شما و خانواده محترم طاهری قزوینی و توسلی تسلیت عرض می کنیم .
▪️ آن مرحوم عمری را در راه اعتلای دین و سرزمین گذرانید و با کوله باری از تلاش و دستاورد اینک به دیدار حق و یاران خود نائل شده است .
▪️ از خداوند باری تعالی برای آن درگذشته رحمت و آمرزش و برای شما و وابستگان صبر و بردباری آرزومندیم .
▪️ ایران فردا
۲۱ مهر ۱۴۰۳
#تسلیت
#ایران_فردا
#فرید_طاهریقزوینی
http://t.me/iranfardamag
▪️ به نام خدا
▪️ جناب آقای مهندس فرید طاهری، جناب آقای مهندس محمد توسلی
▪️ درگذشت جناب آقای مهندس علی اکبر طاهری قزوینی را خدمت شما و خانواده محترم طاهری قزوینی و توسلی تسلیت عرض می کنیم .
▪️ آن مرحوم عمری را در راه اعتلای دین و سرزمین گذرانید و با کوله باری از تلاش و دستاورد اینک به دیدار حق و یاران خود نائل شده است .
▪️ از خداوند باری تعالی برای آن درگذشته رحمت و آمرزش و برای شما و وابستگان صبر و بردباری آرزومندیم .
▪️ ایران فردا
۲۱ مهر ۱۴۰۳
#تسلیت
#ایران_فردا
#فرید_طاهریقزوینی
http://t.me/iranfardamag
🔴دولت چهاردهم و سیاستگذاری آموزش عمومی در دهه اخیر:
تداوم تهیسازی*- بخش اول
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
▪️حدود شش سال قبل در شهریور ۹۷ در موسسه دین و اقتصاد بحثی درباره «روند خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران، گونههای آن و پیامدهایی که بر وضعیت نظام آموزش عمومی در ایران داشته است» ارائه کردم. حال بعد از شش سال می توان بررسی کرد در این فاصله یا از دو سه سال قبل آن یعنی یک دهه گذشته در فاصله سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۳ چه وضعیتی بر نظام آموزش و پرورش ما گذشته است. آیا در مختصاتی که ما امروزه در شاخصهای مهم آموزش و پرورش داریم، تفاوتهایی با سال ۹۷ به وجود آمده؟ به همین دلیل تمرکز بحث امروز را بیشتر بر مقایسه این شاخصها و توضیح درباره سیاستهای این دوره گذاشتم. وقتی شاخصها را بررسی میکردم، متوجه شدم در حال حاضر در نقطهای ایستادهایم که بازگشت به شرایط سال ۹۶ و ۹۷ (که نسبت به همان هم نقد داشتیم) نیاز به برنامهریزیهای خیلی گسترده و منابع خیلی زیاد دارد و شاید حتی بتوانیم بگوییم چیزی در حد ناممکن است. آن روند با شتاب در حال طی شدن هست. من نقطه اتکا بحثم را بر مباحثی که امروزه در دنیا حول تقویت مدارس یا مسیرهای تقویت مدارس مطرح است میگذارم. امروزه در ایران هم، طی دو سه سال اخیر در مورد این موضوع بحث میشود و باید ببینیم که این مسیر تقویت مدارس از کجا میگذرد و مهمترین شاخصهای آن چه چیزهایی هستند و طی این شش هفت سالی که از آن صحبت میکنیم بهطور مشخص این شاخصها چه وضعیتی پیدا کردند. معمولاً سه محور جدی یا مسیر جدی وجود دارد که برای بهبود یا ارتقاء وضعیت مدارس در کشورها در مورد آنها بحث میشود، شامل:
- مورد وضعیت شاخصهای مرتبط به کلاس درس: مثلاً نسبت دانشآموز در هر کلاس، نسبت معلم به دانشآموز، در مقاطع مختلف ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم.
- بودجه آموزش و پرورش: اینکه در واقع دولت چه میزانی منابع را در آموزش عمومی صرف میکند و روند تأمین این منابع به چه صورت است. خانوادهها چه سهمی دارند، دولت چه سهمی دارد، و سایر بازیگران چه سهمی دارند که در اینجا من بیشتر تمرکزم را روی دولت و خانوادهها میگذارم.
- مورد ارتقای استانداردهای معلمی و کیفیت معلمان: اینجا مسئله مهمی به نام نظام گزینش مطرح میشود.
🔸پرو از نمونههای موفقی است که درباره اصلاحات نظامهای آموزشی آن صحبت می شود. اخیراً بحثهایی از وزیر سابقشان که تحولاتی در آنجا ایجاد کرده بود به فارسی ترجمه شد. وی میگوید: «من موقعی که پذیرفتم وزیر آموزش و پرورش شوم، دو شرط گذاشتم؛ یکی اینکه باید بودجه آموزش و پرورش حداقل به سطح ۴ درصد GDP برسد؛ یعنی تقریباً حدود دو برابر شود و دوم اینکه هیچ مداخله سیاسی در گزینشهای معلمان و تعیین مدیران آموزش و پرورش نباشد». ما از این منظر باید ببینیم در این مسیرها یا در این دسته شاخصها چه وضعیتی را طی کردیم. ما یک دهه را بررسی میکنیم یعنی از سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۲ که آخرین آماریست که در اختیار داریم؛ منتها بهصورت مشخص بعضی جاها اشاره میکنم به خود سال ۹۷-۹۶ و آن بحثهایی که در قبل داشتیم.
▪️بر اساس آمار تقریباً در اکثر شاخصهای مرتبط با کلاس درس، به علت انواع سیاستهایی که طی شده وضعیتمان بدتر از هم سال ۹۳ و هم سال ۹۶ است؛ در حوزه بودجه هم به همین صورت. برای مثال من در بحثهایی که داشتم از روند خصوصیسازی گفتم و اینکه چرا بهرغم اینکه در دنیا بعضی کشورهایی که اساساً مهد خصوصیسازیها یا گسترش اصطلاحاً مدارس غیردولتی بودند، از یک مقطعی شروع به بازبینی در اینگونه سیاستها کردند. اما ایران گسترش این مدارس را با انواعی از سیاستگذاریهای بعضاً اجباری یعنی اجبار کردن خانوادهها به سمت این نوع مدارس، همچنان ادامه میدهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/IeATmBcy
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag
تداوم تهیسازی*- بخش اول
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
▪️حدود شش سال قبل در شهریور ۹۷ در موسسه دین و اقتصاد بحثی درباره «روند خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران، گونههای آن و پیامدهایی که بر وضعیت نظام آموزش عمومی در ایران داشته است» ارائه کردم. حال بعد از شش سال می توان بررسی کرد در این فاصله یا از دو سه سال قبل آن یعنی یک دهه گذشته در فاصله سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۳ چه وضعیتی بر نظام آموزش و پرورش ما گذشته است. آیا در مختصاتی که ما امروزه در شاخصهای مهم آموزش و پرورش داریم، تفاوتهایی با سال ۹۷ به وجود آمده؟ به همین دلیل تمرکز بحث امروز را بیشتر بر مقایسه این شاخصها و توضیح درباره سیاستهای این دوره گذاشتم. وقتی شاخصها را بررسی میکردم، متوجه شدم در حال حاضر در نقطهای ایستادهایم که بازگشت به شرایط سال ۹۶ و ۹۷ (که نسبت به همان هم نقد داشتیم) نیاز به برنامهریزیهای خیلی گسترده و منابع خیلی زیاد دارد و شاید حتی بتوانیم بگوییم چیزی در حد ناممکن است. آن روند با شتاب در حال طی شدن هست. من نقطه اتکا بحثم را بر مباحثی که امروزه در دنیا حول تقویت مدارس یا مسیرهای تقویت مدارس مطرح است میگذارم. امروزه در ایران هم، طی دو سه سال اخیر در مورد این موضوع بحث میشود و باید ببینیم که این مسیر تقویت مدارس از کجا میگذرد و مهمترین شاخصهای آن چه چیزهایی هستند و طی این شش هفت سالی که از آن صحبت میکنیم بهطور مشخص این شاخصها چه وضعیتی پیدا کردند. معمولاً سه محور جدی یا مسیر جدی وجود دارد که برای بهبود یا ارتقاء وضعیت مدارس در کشورها در مورد آنها بحث میشود، شامل:
- مورد وضعیت شاخصهای مرتبط به کلاس درس: مثلاً نسبت دانشآموز در هر کلاس، نسبت معلم به دانشآموز، در مقاطع مختلف ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم.
- بودجه آموزش و پرورش: اینکه در واقع دولت چه میزانی منابع را در آموزش عمومی صرف میکند و روند تأمین این منابع به چه صورت است. خانوادهها چه سهمی دارند، دولت چه سهمی دارد، و سایر بازیگران چه سهمی دارند که در اینجا من بیشتر تمرکزم را روی دولت و خانوادهها میگذارم.
- مورد ارتقای استانداردهای معلمی و کیفیت معلمان: اینجا مسئله مهمی به نام نظام گزینش مطرح میشود.
🔸پرو از نمونههای موفقی است که درباره اصلاحات نظامهای آموزشی آن صحبت می شود. اخیراً بحثهایی از وزیر سابقشان که تحولاتی در آنجا ایجاد کرده بود به فارسی ترجمه شد. وی میگوید: «من موقعی که پذیرفتم وزیر آموزش و پرورش شوم، دو شرط گذاشتم؛ یکی اینکه باید بودجه آموزش و پرورش حداقل به سطح ۴ درصد GDP برسد؛ یعنی تقریباً حدود دو برابر شود و دوم اینکه هیچ مداخله سیاسی در گزینشهای معلمان و تعیین مدیران آموزش و پرورش نباشد». ما از این منظر باید ببینیم در این مسیرها یا در این دسته شاخصها چه وضعیتی را طی کردیم. ما یک دهه را بررسی میکنیم یعنی از سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۲ که آخرین آماریست که در اختیار داریم؛ منتها بهصورت مشخص بعضی جاها اشاره میکنم به خود سال ۹۷-۹۶ و آن بحثهایی که در قبل داشتیم.
▪️بر اساس آمار تقریباً در اکثر شاخصهای مرتبط با کلاس درس، به علت انواع سیاستهایی که طی شده وضعیتمان بدتر از هم سال ۹۳ و هم سال ۹۶ است؛ در حوزه بودجه هم به همین صورت. برای مثال من در بحثهایی که داشتم از روند خصوصیسازی گفتم و اینکه چرا بهرغم اینکه در دنیا بعضی کشورهایی که اساساً مهد خصوصیسازیها یا گسترش اصطلاحاً مدارس غیردولتی بودند، از یک مقطعی شروع به بازبینی در اینگونه سیاستها کردند. اما ایران گسترش این مدارس را با انواعی از سیاستگذاریهای بعضاً اجباری یعنی اجبار کردن خانوادهها به سمت این نوع مدارس، همچنان ادامه میدهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/IeATmBcy
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag
🔴دولت چهاردهم و سیاستگذاری آموزش عمومی در دهه اخیر:
تداوم تهیسازی*- بخش دوم
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
در این بخش میخواهم در مورد سیاستهای خاصی که در ۱۰ سال گذشته و بهویژه در فاصله سال ۹۷ یعنی نشست قبلی تا امروز اصطلاحاً اوج گرفته صحبت کنم. خیلی در مورد آن نوشتیم، بحث کردیم، رسانهها بعضاً گزارشهای خیلی خوبی در مورد این مسائل تهیه کردند و من خیلی سریع از اینها میگذرم که ببینیم در این وضعیت خود سیاستگذار چه میکرده است؟ یک مسئله مهم که در این سالها خیلی پرسروصدا شد، بهطور مشخص از سال ۹۳ بود اما در سالهای ۹۶-۹۷ اوج گرفت، مسئله تغییر کاربری مدارس بود یا دادن مجوز به مدارس دولتی برای اینکه بتوانند از فضای فیزیکی مدرسه درآمدزایی کنند؛ یعنی اینکه بهعنوان مثال بخشهایی از فضای مدرسه را به شکلهای متفاوتی به فضای تجاری تبدیل کنند. مثلاً نصف حیاط مدرسه را تبدیل به مغازه کنند و آن را اجاره بدهند یا خودشان متولی شوند. جدای از فسادهایی که اینها داشته و حرفوحدیثهای بسیاری که در خود مدارس ایجاد کرده، این یک سیاست غلطی بوده که ما در این دهه و بهویژه از سال ۹۶ به این طرف ادامه دادیم و متوقف هم نشده به نحوی که بعضاً ادارات آموزش و پرورش فیلمهای تبلیغاتی از موفقیتهای خودشان در این زمینه درست کردند و با افتخار میگویند که چگونه دارند فضای مدارس را به فضای تجاری تبدیل میکنند. بعضاً کلاسهای یک طبقه مدرسه را به یک شرکت اجاره میدهند و مسائلی از این دست تا اصطلاحاً دست مدرسه در جیب خودش باشد.
این گزاره مولدسازی هم که در این سالها باب شد به این موضوع دامن زد، یعنی به لحاظ تئوریک انگار این را برای آموزش و پرورش توجیه کرد و این تبدیل به یکی از دغدغههای مهم در آموزش و پرورش شد که ما چگونه میتوانیم از مدارس کسب درآمد کنیم، بدون توجه به اینکه این میتواند چه آسیبهایی به اعتبار مدرسه، به اعتبار کادر آموزشی و به کیفیت آموزش بزند. تا جایی که بعضاً آموزش و پرورش در بعضی مناطق به ویژه مناطقی که طبقات بالاتر سکونت دارند، برای اینکه بتواند مدارس دولتی را آزاد کند این سیاست را با یک سیاستی مثل «اجاره صندلی از مدارس غیرانتفاعی» کنار هم گذاشت تا بتواند یک سری از مدارسی را که در موقعیتهای مناسب تجاری بودند خالی کند و آنها را مثلاً تغییر کاربری بدهد یا بفروشد.
گزارشهای دیوان محاسبات نشان میدهد که در سالهای ۹۶ و ۹۷ جمعاً در حدود ۱۷-۱۸ استان، ادارات آموزش و پرورش درخواست تغییر کاربری حدود یک و نیم میلیون مترمربع از فضاهای آموزشی به فضاهای عموماً تجاری دادند. بر اساس یک تفاهمنامهای که در سال ۹۳ یا ۹۴ بین وزارت وقت آموزش و پرورش و شورای شهر تهران انجام شده بود، تفاهم کرده بودند که این تغییر کاربریها حتی نیاز به مجوز کمیسیون ماده ۵ شهرسازی هم نداشته باشد و خود این باعث شده بود این مسئله شدت بگیرد، بعد قانونمند هم شد یعنی در قانونی که تحت عنوان «اصلاح برخی از مقررات اداری مالی آموزش و پرورش» که در سال ۹۶ یا ۹۷ مصوب شد، این تغییر کاربریها کاملاً صورت قانونی هم پیدا کرد و همینطور که گفتم تبدیل به یک سیاست مهم در این سالها شد.
موضوع دوم، مسئله خرید خدمات آموزشی است که در این سالها به یکباره شتاب گرفت؛ بهطوریکه الآن چیزی حدود ۶-۵ درصد دانشآموزان کشور تحت این نوع آموزشاند. ابتدا ادعا میشد که اینها در مناطق محروماند که تعداد دانشآموزان کم و تراکم پایین است و امکان تأسیس مدرسه نیست. قبلاً در چنین مواردی راهکاری که وجود داشت مدارس شبانهروزی بود و تأمین سرویس ایاب و ذهاب که ما مدارس شبانهروزی را کاهش دادیم و ایاب و ذهاب را هم بهطور کامل حتی در محرومترین مناطق کشور تقریباً حذف کردیم. پس آسانترین راه چیست؟ گفتیم شرکتهای پیمانکاری خصوصی بیایند و ما مثلاً به اینها دانشآموز معرفی میکنیم و اینها معلم تأمین بکنند و آنها را آموزش بدهند. جدای از کیفیت و جدای از اینکه دولت چقدر توان نظارت دارد، ما الآن تنها دادههایی که داریم از انجیاوهایی هستند که در مناطق کار میکنند؛ از منظر اینکه اساساً چند روز کلاس در طول سال تحصیلی تشکیل میشود و چه تعداد دانشآموز سر این کلاسها میروند و یا کیفیت آموزش چطور است، به نظر این نوع آموزش وضعیت بدی دارد. اما نکتهای که وجود دارد، این طرح منوط به مناطق محروم نشد بلکه تا خود شهر تهران هم جلو آمد.....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/zeAXlNlg
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag
تداوم تهیسازی*- بخش دوم
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
در این بخش میخواهم در مورد سیاستهای خاصی که در ۱۰ سال گذشته و بهویژه در فاصله سال ۹۷ یعنی نشست قبلی تا امروز اصطلاحاً اوج گرفته صحبت کنم. خیلی در مورد آن نوشتیم، بحث کردیم، رسانهها بعضاً گزارشهای خیلی خوبی در مورد این مسائل تهیه کردند و من خیلی سریع از اینها میگذرم که ببینیم در این وضعیت خود سیاستگذار چه میکرده است؟ یک مسئله مهم که در این سالها خیلی پرسروصدا شد، بهطور مشخص از سال ۹۳ بود اما در سالهای ۹۶-۹۷ اوج گرفت، مسئله تغییر کاربری مدارس بود یا دادن مجوز به مدارس دولتی برای اینکه بتوانند از فضای فیزیکی مدرسه درآمدزایی کنند؛ یعنی اینکه بهعنوان مثال بخشهایی از فضای مدرسه را به شکلهای متفاوتی به فضای تجاری تبدیل کنند. مثلاً نصف حیاط مدرسه را تبدیل به مغازه کنند و آن را اجاره بدهند یا خودشان متولی شوند. جدای از فسادهایی که اینها داشته و حرفوحدیثهای بسیاری که در خود مدارس ایجاد کرده، این یک سیاست غلطی بوده که ما در این دهه و بهویژه از سال ۹۶ به این طرف ادامه دادیم و متوقف هم نشده به نحوی که بعضاً ادارات آموزش و پرورش فیلمهای تبلیغاتی از موفقیتهای خودشان در این زمینه درست کردند و با افتخار میگویند که چگونه دارند فضای مدارس را به فضای تجاری تبدیل میکنند. بعضاً کلاسهای یک طبقه مدرسه را به یک شرکت اجاره میدهند و مسائلی از این دست تا اصطلاحاً دست مدرسه در جیب خودش باشد.
این گزاره مولدسازی هم که در این سالها باب شد به این موضوع دامن زد، یعنی به لحاظ تئوریک انگار این را برای آموزش و پرورش توجیه کرد و این تبدیل به یکی از دغدغههای مهم در آموزش و پرورش شد که ما چگونه میتوانیم از مدارس کسب درآمد کنیم، بدون توجه به اینکه این میتواند چه آسیبهایی به اعتبار مدرسه، به اعتبار کادر آموزشی و به کیفیت آموزش بزند. تا جایی که بعضاً آموزش و پرورش در بعضی مناطق به ویژه مناطقی که طبقات بالاتر سکونت دارند، برای اینکه بتواند مدارس دولتی را آزاد کند این سیاست را با یک سیاستی مثل «اجاره صندلی از مدارس غیرانتفاعی» کنار هم گذاشت تا بتواند یک سری از مدارسی را که در موقعیتهای مناسب تجاری بودند خالی کند و آنها را مثلاً تغییر کاربری بدهد یا بفروشد.
گزارشهای دیوان محاسبات نشان میدهد که در سالهای ۹۶ و ۹۷ جمعاً در حدود ۱۷-۱۸ استان، ادارات آموزش و پرورش درخواست تغییر کاربری حدود یک و نیم میلیون مترمربع از فضاهای آموزشی به فضاهای عموماً تجاری دادند. بر اساس یک تفاهمنامهای که در سال ۹۳ یا ۹۴ بین وزارت وقت آموزش و پرورش و شورای شهر تهران انجام شده بود، تفاهم کرده بودند که این تغییر کاربریها حتی نیاز به مجوز کمیسیون ماده ۵ شهرسازی هم نداشته باشد و خود این باعث شده بود این مسئله شدت بگیرد، بعد قانونمند هم شد یعنی در قانونی که تحت عنوان «اصلاح برخی از مقررات اداری مالی آموزش و پرورش» که در سال ۹۶ یا ۹۷ مصوب شد، این تغییر کاربریها کاملاً صورت قانونی هم پیدا کرد و همینطور که گفتم تبدیل به یک سیاست مهم در این سالها شد.
موضوع دوم، مسئله خرید خدمات آموزشی است که در این سالها به یکباره شتاب گرفت؛ بهطوریکه الآن چیزی حدود ۶-۵ درصد دانشآموزان کشور تحت این نوع آموزشاند. ابتدا ادعا میشد که اینها در مناطق محروماند که تعداد دانشآموزان کم و تراکم پایین است و امکان تأسیس مدرسه نیست. قبلاً در چنین مواردی راهکاری که وجود داشت مدارس شبانهروزی بود و تأمین سرویس ایاب و ذهاب که ما مدارس شبانهروزی را کاهش دادیم و ایاب و ذهاب را هم بهطور کامل حتی در محرومترین مناطق کشور تقریباً حذف کردیم. پس آسانترین راه چیست؟ گفتیم شرکتهای پیمانکاری خصوصی بیایند و ما مثلاً به اینها دانشآموز معرفی میکنیم و اینها معلم تأمین بکنند و آنها را آموزش بدهند. جدای از کیفیت و جدای از اینکه دولت چقدر توان نظارت دارد، ما الآن تنها دادههایی که داریم از انجیاوهایی هستند که در مناطق کار میکنند؛ از منظر اینکه اساساً چند روز کلاس در طول سال تحصیلی تشکیل میشود و چه تعداد دانشآموز سر این کلاسها میروند و یا کیفیت آموزش چطور است، به نظر این نوع آموزش وضعیت بدی دارد. اما نکتهای که وجود دارد، این طرح منوط به مناطق محروم نشد بلکه تا خود شهر تهران هم جلو آمد.....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/zeAXlNlg
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag
🔴تا اطلاع ثانوی ؛ امریکا ، ایران و اسرائیل بازیگران اصلی منطقه
💠رحمان قهرمانپور
@iranfardamag
✅با گذشت یک سال از هفت اکتبر ارزیابی شما از روند رویدادهای منطقه چیست؟ این روند چه تغییراتی نسبت به گذشته داشته و بازیگران اصلی رویدادهای این یکسال کدام یک از نیروها بودند ؟ بر اساس این ارزیابی دورنمای شما برای آینده چیست و آرایش های نیروهای منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
🔸درباره بازیگران منطقه به نظر می رسد سه بازیگر در تحولات یک ساله گذشته نقش اصلی داشتند؛ آمریکا، اسرائیل و ایران. با اینکه حضور نظامی و استراتژیک آمریکا در منطقه نسبت به سال های قبل کمتر شده اما همچنان اصلی ترین بازیگر فرامنطقه و بیرونی در منطقه ماست که می تواند در ایجاد ثبات یا جلوگیری از جنگ و مداخله نظامی نقش ایفا کند. روسیه به دلیل درگیر شدن در جنگ اوکراین و چین به دلیل حضور در دریای شرقی چین ، انگیزه و توان لازم را برای نقش آفرینی در خاورمیانه ندارند.
🔹اما به جز امریکا ، ایران و اسرائیل دیگر بازیگران موثر منطقه ای و جزء قدرت های منطقه ای هستند. اسرائیل به عنوان یک قدرت هسته ای و فناوری نظامی پیشرفته با ارتش مجهز به فناوری روز و ایران به عنوان یک قدرت بزرگ سرزمینی ژئوپلتیکی با جمعیت زیاد. اگر بخواهیم وضعیت کنونی را با بعد از بهار عربی مقایسه کنیم در تحولات یک سال گذشته عربستان و ترکیه به دلایلی که محل بحث مان نیست خودشان را از این رقابت کنار کشیدند. فقط اینجا ضروری است اشاره کنیم مهمترین دلیل رفتار عربستان و ترکیه به هزینه های اقتصادی ناشی از حضور در مناقشات منطقه ای از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ باز می گردد. یعنی در این فاصله زمانی رقابتی که بین ایران و ترکیه و عربستان در خاورمیانه وجود داشت از لیبی و لبنان گرفته تا سوریه و عراق باعث شد، این بازیگران هزینه های اقتصادی زیادی بپردازند و ترکیه به دلیل اینکه توان پرداخت این هزینه را نداشت سعی کرد محترمانه خودش را از این رقابت بیرون بکشد و روابط با مصر، امارات و عربستان را عادی سازی کرد. ایران هم همین استراتژی را در پیش گرفته بود و می خواست روابط با امارات و عربستان را بهتر کند که با میانجی گری چین، ایران و عربستان به توافق های مهمی هم رسیدند و سفارتخانه هایشان را بازگشایی کردند. اما هفتم اکتبر باعث شد ایران دوباره به صحنه منازعه کشیده شود.
🔸محور مقاومت با اسرائیل درگیر شد و اسرائیل بر خلاف ارزیابی هایی که وجود داشت بیشتر از زمانی که انتظار می رفت این بحران را ادامه داد. در گذشته فرض بر این بود که جامعه اسرائیل توان تحمل جنگ بلند مدت را ندارد و بعد از وقوع جنگ به دولت فشار می آورد تا وارد صلح شود. این الگوی رفتاری را در جنگ ۳۳ روزه لبنان دیده بودیم. بعد از گروگان گیری یک سرباز اسرائیلی در لبنان، آمریکا میانجی گری کرد و جامعه مدنی اسرائیل هم فشار آورد و صلح برقرار شد. تصور این بود که این بار هم همین الگو برقرار شود. وضعیت نتانیاهو و وضعیت شکننده کابینه او در داخل و فشارهای بین المللی و بی میلی آمریکا در جنگ باعث خواهد شد نتانیاهو تن به آتش بس بدهد. اما این بار این اتفاق نیافتد شاید تاثیر ذهنی و روانی عملیات هفتم اکتبر و کشته شدن یهودیان در ذهن افکار عمومی در اسرائیل نقش بسیار داشت.
🔹اگر بخواهیم رویداد هفتم اکتبر را در تاریخ اسرائیل بررسی و ان را با پیش از آن مقایسه کنیم از ۱۹۶۷ تاکنون چنین اتفاقی در اسرائیل نیافتاده بود که یک گروه چریکی بتواند در این حد عملیات گسترده انجام دهد و امنیت اسرائیل را تهدید کند. وارد سرزمین اسرائیل شود و تعدادی را بکشد. این مساله تاثیر عمیقی بر روی روح و روان اسرائیلی ها داشت و باعث تشدید این مساله شد . اسرائیل سرزمینی است که از ابتدا بر اساس یک ترس بزرگ از هلوکاست و کشته یهودیان به وجود آمده است. هر بار تعدادی در اسرائیل کشته می شوند ترس و نگرانی از کشته شدن یهودیان تکرار می شود. بعد از عملیات هفتم اکتبر باز این اتفاق رخ داد. از سوی دیگر در اسرائیل سیاستمداری مانند نتانیاهو برسرکار است که سماجت خاصی در حفظ قدرت دارد. کسی که به هر ابزاری متصل شده و می شود که قدرتش را در اسرائیل حفظ کند و چون یک اپوزیسیون منسجم نیز در برابر خودش نمی دید مانع جدی در برابر ادامه جنگ ندارد. هر چند در داخل اسرائیل اختلافاتی بین ارتش و نتانیاهو درباره جنگ غزه وجود داشت اما چون نیروی سیاسی اپوزیسیون قدرت لازم را نداشت و بنت از سیاست کنار کشیده بود و سایر نیروها نیز انسجام لازم را نداشتند بنابراین نتانیاهو در موقعیتی قرار داشت که مجبور نشود آتش بس را بپذیرد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/5eSMGcGr
#ایران_فردا
#بازیگران_منطقه
#رحمان_قهرمانپور
http://t.me/iranfardamag
💠رحمان قهرمانپور
@iranfardamag
✅با گذشت یک سال از هفت اکتبر ارزیابی شما از روند رویدادهای منطقه چیست؟ این روند چه تغییراتی نسبت به گذشته داشته و بازیگران اصلی رویدادهای این یکسال کدام یک از نیروها بودند ؟ بر اساس این ارزیابی دورنمای شما برای آینده چیست و آرایش های نیروهای منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟
🔸درباره بازیگران منطقه به نظر می رسد سه بازیگر در تحولات یک ساله گذشته نقش اصلی داشتند؛ آمریکا، اسرائیل و ایران. با اینکه حضور نظامی و استراتژیک آمریکا در منطقه نسبت به سال های قبل کمتر شده اما همچنان اصلی ترین بازیگر فرامنطقه و بیرونی در منطقه ماست که می تواند در ایجاد ثبات یا جلوگیری از جنگ و مداخله نظامی نقش ایفا کند. روسیه به دلیل درگیر شدن در جنگ اوکراین و چین به دلیل حضور در دریای شرقی چین ، انگیزه و توان لازم را برای نقش آفرینی در خاورمیانه ندارند.
🔹اما به جز امریکا ، ایران و اسرائیل دیگر بازیگران موثر منطقه ای و جزء قدرت های منطقه ای هستند. اسرائیل به عنوان یک قدرت هسته ای و فناوری نظامی پیشرفته با ارتش مجهز به فناوری روز و ایران به عنوان یک قدرت بزرگ سرزمینی ژئوپلتیکی با جمعیت زیاد. اگر بخواهیم وضعیت کنونی را با بعد از بهار عربی مقایسه کنیم در تحولات یک سال گذشته عربستان و ترکیه به دلایلی که محل بحث مان نیست خودشان را از این رقابت کنار کشیدند. فقط اینجا ضروری است اشاره کنیم مهمترین دلیل رفتار عربستان و ترکیه به هزینه های اقتصادی ناشی از حضور در مناقشات منطقه ای از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ باز می گردد. یعنی در این فاصله زمانی رقابتی که بین ایران و ترکیه و عربستان در خاورمیانه وجود داشت از لیبی و لبنان گرفته تا سوریه و عراق باعث شد، این بازیگران هزینه های اقتصادی زیادی بپردازند و ترکیه به دلیل اینکه توان پرداخت این هزینه را نداشت سعی کرد محترمانه خودش را از این رقابت بیرون بکشد و روابط با مصر، امارات و عربستان را عادی سازی کرد. ایران هم همین استراتژی را در پیش گرفته بود و می خواست روابط با امارات و عربستان را بهتر کند که با میانجی گری چین، ایران و عربستان به توافق های مهمی هم رسیدند و سفارتخانه هایشان را بازگشایی کردند. اما هفتم اکتبر باعث شد ایران دوباره به صحنه منازعه کشیده شود.
🔸محور مقاومت با اسرائیل درگیر شد و اسرائیل بر خلاف ارزیابی هایی که وجود داشت بیشتر از زمانی که انتظار می رفت این بحران را ادامه داد. در گذشته فرض بر این بود که جامعه اسرائیل توان تحمل جنگ بلند مدت را ندارد و بعد از وقوع جنگ به دولت فشار می آورد تا وارد صلح شود. این الگوی رفتاری را در جنگ ۳۳ روزه لبنان دیده بودیم. بعد از گروگان گیری یک سرباز اسرائیلی در لبنان، آمریکا میانجی گری کرد و جامعه مدنی اسرائیل هم فشار آورد و صلح برقرار شد. تصور این بود که این بار هم همین الگو برقرار شود. وضعیت نتانیاهو و وضعیت شکننده کابینه او در داخل و فشارهای بین المللی و بی میلی آمریکا در جنگ باعث خواهد شد نتانیاهو تن به آتش بس بدهد. اما این بار این اتفاق نیافتد شاید تاثیر ذهنی و روانی عملیات هفتم اکتبر و کشته شدن یهودیان در ذهن افکار عمومی در اسرائیل نقش بسیار داشت.
🔹اگر بخواهیم رویداد هفتم اکتبر را در تاریخ اسرائیل بررسی و ان را با پیش از آن مقایسه کنیم از ۱۹۶۷ تاکنون چنین اتفاقی در اسرائیل نیافتاده بود که یک گروه چریکی بتواند در این حد عملیات گسترده انجام دهد و امنیت اسرائیل را تهدید کند. وارد سرزمین اسرائیل شود و تعدادی را بکشد. این مساله تاثیر عمیقی بر روی روح و روان اسرائیلی ها داشت و باعث تشدید این مساله شد . اسرائیل سرزمینی است که از ابتدا بر اساس یک ترس بزرگ از هلوکاست و کشته یهودیان به وجود آمده است. هر بار تعدادی در اسرائیل کشته می شوند ترس و نگرانی از کشته شدن یهودیان تکرار می شود. بعد از عملیات هفتم اکتبر باز این اتفاق رخ داد. از سوی دیگر در اسرائیل سیاستمداری مانند نتانیاهو برسرکار است که سماجت خاصی در حفظ قدرت دارد. کسی که به هر ابزاری متصل شده و می شود که قدرتش را در اسرائیل حفظ کند و چون یک اپوزیسیون منسجم نیز در برابر خودش نمی دید مانع جدی در برابر ادامه جنگ ندارد. هر چند در داخل اسرائیل اختلافاتی بین ارتش و نتانیاهو درباره جنگ غزه وجود داشت اما چون نیروی سیاسی اپوزیسیون قدرت لازم را نداشت و بنت از سیاست کنار کشیده بود و سایر نیروها نیز انسجام لازم را نداشتند بنابراین نتانیاهو در موقعیتی قرار داشت که مجبور نشود آتش بس را بپذیرد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/5eSMGcGr
#ایران_فردا
#بازیگران_منطقه
#رحمان_قهرمانپور
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴تا اطلاع ثانوی؛ امریکا ، ایران و اسرائیل بازیگران اصلی منطقه
💠رحمان قهرمانپور @iranfardamag ✅با گذشت یک سال از هفت اکتبر ارزیابی شما از روند رویدادهای منطقه چیست؟ این روند چه تغییراتی نسبت به گذشته داشته و بازیگران اصلی رویدادهای این یکسال کدام یک از نیروها بودند ؟ بر اساس این ارزیابی دورنمای شما برای آینده چیست…
🔴 چه کسی میتواند برای نجات و بقای ایران قدم بردارد؟*
🔳 بازخوانی میراث - ۱
🔷 عزتالله سحابی
@iranfardamag
▪️نیاز ما با پاسخگویی به این پرسش اساسی است که چرا ملت ایران بهرغم پیشینة شکوهمند تاریخی و استعدادهای فردی، امروز در جایگاه شایستة خود در جهان قرار ندارد؟ [در واقع علل ضربه پذیری و شکست زودرس جنبشهای ملی در ایران چیست؟ ]
🔸در تمام این جنبشها، اعم از حرکات رجال دولتی قرن نوزدهم تا جنبشهای مردمی قرن بیستم تاکنون، ارزشها، فضيلتها و فداکاریها و گاه تفکرات و تعقلهای عظیمی هم بروز نمودند. متأسفانه این همه زحمات و صدمات، نتوانست نتیجه و ثمرهای ماندگار برای توسعه و آزادی ایران به بار آورد.
▪️بنابراین وقتی یک جریان یا یک اتفاق طی مدتی طولانی و برای چندمین بار شاید دهمین بار تکرار میشود، حکایت از وجود نوعی کاستی یا انحراف در سطح ملی مینماید. نمیتوان تمام این شکستها را تنها حملهها و دسیسهها با ظلم و جنایت طرف مقابل نسبت داد. باید جستوجو کرد که اشکالات درونی و اجتماعی ملی ما چیست؟
🔸ما طبق عادت شکست قائم مقام فراهانی و امیرکبیر را به رویکرد دولتی و شاه گرایانه و فارغ از رویکرد مردمی نسبت دادهایم. شکستهای مشروطیت و نهضت ملی را به دسیسههای استعمار انگلیس و روس و سپس امریکا در همکاری با استبداد داخلی معطوف کردیم و برخی که عمیقتر میاندیشند، این شکستها را به فقدان اصلاحات اجتماعی و وجود فئودالیسم، نسبت دادند. و سرانجام شکست حاصل بعد از انقلاب ۵۷ و جنبش دوم خرداد را به مقاومت و برتریطلبی و انحصار گروهی خاص نسبت میدهیم. ولی پاسخ این پرسش را کسی نمیدهد که چرا در دیگر کشورها که همینگونه مسائل سیاسی اجتماعی و انحصارطلبی با دخالتهای استعماری یا دسیسههای متعدد خارجی و داخلی وجود داشته است، مثل ژاپن، چین، هند، ترکیه، مالزی و... آنها هفت شهر دموکراسی و توسعة اجتماعی ـ اقتصادی را طی کردهاند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم؟ کمتر ملتی را در جهان مییابیم که در این فاصلة طولانی، این همه قربانی و هزینه برای کسب آزادی و عدالت و استقلال و توسعه پرداخته باشد، اما امروز بر سر سادهترین مفاهیم حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش مسئله داشته باشد. در حالی که جنبشهای ملی ما ـ مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی ۵۷ـ هر کدام در زمان خود بسیار بدیع و درخشان بودند و تأثیرات ماندگاری روی ملتهای منطقه و جهان باقی گذاشتند. هم نهضت ملی شدن صنعت نفت و هم انقلاب ۵۷ در زمان خود، سرآغاز جنبشهای دیگر در سایر کشورها قرار گرفت و موجب تحسین و شگفتی غرب و شرق بود.
▪️پاسخ به این پرسش، که عمدهترین چالش ملی امروز ماست، نیاز به تحقیق تاریخی عمیقتری نسبت به دوران دویست سالة اخیر و ریشههای آن دارد. اینجانب برحسب مطالعه و تحقیقی که در تاریخ معاصر از زمان جنگهای ایران و روس به این سوی دارم و نیز اطلاعاتی که از برخی کشورهای همسایه با آسیاییها به دست آوردهام، معتقدم که میزان پایبندی ملی و وطنی یا به اصطلاح جامعهشناسانة وجدان ملی، در درون ما ضعیف بوده است. به نظر بنده دردهای این ملت و سرچشمة عقب ماندن جامعة ایرانی ما در دو نکتة زیر خلاصه میشود:
الف- خصيصة نگاه به خارج (که از دیر زمان از زمان قاجاریه) چه در میان دولتمردان و چه در میان روشنفکران و فرهیختگان مردم رواج داشته و دارد.
ب - جدایی «فرد» از «جمع» یا بیگانگی شهروندان از دولت یا کلیت وطن.
تا این دو ویژگی یا بیماری مزمن، ریشهیابی و بهطور مرحلهای با یکباره بهبود نیابد، مسائل اجتماعی ملت ما نیز حل نخواهد شد....
✅الف: نگاه به خارج
🔸وقتی که عدهای از دانشجویان، نسل جوان و تحصیلکردة ما نسبت به دخالت امریکا، امیدوار و بیخیال میشوند و با عده ای به نام ملیت جداگانة آذری آهنگ چسبیدن به پان ترکیسم یا آذربایجان شمال «ارس» را سر میدهند و یا تعدادی از ایرانیان خارج از کشور از امریکا و انگلیس با اصرار میخواهند تا به ایران حمله نمایند تا جمهوری اسلامی بر فرض برانداخته شود، یا آنکه در زمان جنگ با رژیمی مثل رژیم عراق همکاری نزدیک علیه ایران مینمایند، آیا این حاکی از فقدان یا ضعف وجدان ملی با پایبندی به ملت و وطن نمیباشد؟ چرا هر از چندگاه مقام یا شخصیتی امنیتی از ایران میگریزد و مقدار معتنابهی اخبار و اطلاعات درونی کشور را به دولتهای بیگانه (یا سازمانهای جاسوسی) میدهد؟....
🔻متن کامل :
https://cutt.ly/yeDt5gKA
#ایران_فردا
#عزتالله_سحابی
#راه_نجات_ایران
http://t.me/iranfardamag
🔳 بازخوانی میراث - ۱
🔷 عزتالله سحابی
@iranfardamag
▪️نیاز ما با پاسخگویی به این پرسش اساسی است که چرا ملت ایران بهرغم پیشینة شکوهمند تاریخی و استعدادهای فردی، امروز در جایگاه شایستة خود در جهان قرار ندارد؟ [در واقع علل ضربه پذیری و شکست زودرس جنبشهای ملی در ایران چیست؟ ]
🔸در تمام این جنبشها، اعم از حرکات رجال دولتی قرن نوزدهم تا جنبشهای مردمی قرن بیستم تاکنون، ارزشها، فضيلتها و فداکاریها و گاه تفکرات و تعقلهای عظیمی هم بروز نمودند. متأسفانه این همه زحمات و صدمات، نتوانست نتیجه و ثمرهای ماندگار برای توسعه و آزادی ایران به بار آورد.
▪️بنابراین وقتی یک جریان یا یک اتفاق طی مدتی طولانی و برای چندمین بار شاید دهمین بار تکرار میشود، حکایت از وجود نوعی کاستی یا انحراف در سطح ملی مینماید. نمیتوان تمام این شکستها را تنها حملهها و دسیسهها با ظلم و جنایت طرف مقابل نسبت داد. باید جستوجو کرد که اشکالات درونی و اجتماعی ملی ما چیست؟
🔸ما طبق عادت شکست قائم مقام فراهانی و امیرکبیر را به رویکرد دولتی و شاه گرایانه و فارغ از رویکرد مردمی نسبت دادهایم. شکستهای مشروطیت و نهضت ملی را به دسیسههای استعمار انگلیس و روس و سپس امریکا در همکاری با استبداد داخلی معطوف کردیم و برخی که عمیقتر میاندیشند، این شکستها را به فقدان اصلاحات اجتماعی و وجود فئودالیسم، نسبت دادند. و سرانجام شکست حاصل بعد از انقلاب ۵۷ و جنبش دوم خرداد را به مقاومت و برتریطلبی و انحصار گروهی خاص نسبت میدهیم. ولی پاسخ این پرسش را کسی نمیدهد که چرا در دیگر کشورها که همینگونه مسائل سیاسی اجتماعی و انحصارطلبی با دخالتهای استعماری یا دسیسههای متعدد خارجی و داخلی وجود داشته است، مثل ژاپن، چین، هند، ترکیه، مالزی و... آنها هفت شهر دموکراسی و توسعة اجتماعی ـ اقتصادی را طی کردهاند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم؟ کمتر ملتی را در جهان مییابیم که در این فاصلة طولانی، این همه قربانی و هزینه برای کسب آزادی و عدالت و استقلال و توسعه پرداخته باشد، اما امروز بر سر سادهترین مفاهیم حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش مسئله داشته باشد. در حالی که جنبشهای ملی ما ـ مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی ۵۷ـ هر کدام در زمان خود بسیار بدیع و درخشان بودند و تأثیرات ماندگاری روی ملتهای منطقه و جهان باقی گذاشتند. هم نهضت ملی شدن صنعت نفت و هم انقلاب ۵۷ در زمان خود، سرآغاز جنبشهای دیگر در سایر کشورها قرار گرفت و موجب تحسین و شگفتی غرب و شرق بود.
▪️پاسخ به این پرسش، که عمدهترین چالش ملی امروز ماست، نیاز به تحقیق تاریخی عمیقتری نسبت به دوران دویست سالة اخیر و ریشههای آن دارد. اینجانب برحسب مطالعه و تحقیقی که در تاریخ معاصر از زمان جنگهای ایران و روس به این سوی دارم و نیز اطلاعاتی که از برخی کشورهای همسایه با آسیاییها به دست آوردهام، معتقدم که میزان پایبندی ملی و وطنی یا به اصطلاح جامعهشناسانة وجدان ملی، در درون ما ضعیف بوده است. به نظر بنده دردهای این ملت و سرچشمة عقب ماندن جامعة ایرانی ما در دو نکتة زیر خلاصه میشود:
الف- خصيصة نگاه به خارج (که از دیر زمان از زمان قاجاریه) چه در میان دولتمردان و چه در میان روشنفکران و فرهیختگان مردم رواج داشته و دارد.
ب - جدایی «فرد» از «جمع» یا بیگانگی شهروندان از دولت یا کلیت وطن.
تا این دو ویژگی یا بیماری مزمن، ریشهیابی و بهطور مرحلهای با یکباره بهبود نیابد، مسائل اجتماعی ملت ما نیز حل نخواهد شد....
✅الف: نگاه به خارج
🔸وقتی که عدهای از دانشجویان، نسل جوان و تحصیلکردة ما نسبت به دخالت امریکا، امیدوار و بیخیال میشوند و با عده ای به نام ملیت جداگانة آذری آهنگ چسبیدن به پان ترکیسم یا آذربایجان شمال «ارس» را سر میدهند و یا تعدادی از ایرانیان خارج از کشور از امریکا و انگلیس با اصرار میخواهند تا به ایران حمله نمایند تا جمهوری اسلامی بر فرض برانداخته شود، یا آنکه در زمان جنگ با رژیمی مثل رژیم عراق همکاری نزدیک علیه ایران مینمایند، آیا این حاکی از فقدان یا ضعف وجدان ملی با پایبندی به ملت و وطن نمیباشد؟ چرا هر از چندگاه مقام یا شخصیتی امنیتی از ایران میگریزد و مقدار معتنابهی اخبار و اطلاعات درونی کشور را به دولتهای بیگانه (یا سازمانهای جاسوسی) میدهد؟....
🔻متن کامل :
https://cutt.ly/yeDt5gKA
#ایران_فردا
#عزتالله_سحابی
#راه_نجات_ایران
http://t.me/iranfardamag
🔴 بحران فلسطین و راهحلهای متصور؟!
🔷سعید فرمد
@iranfardamag
🔸تحولات منطقه به نقطه حساسی رسیده است.دربدترین حالت، ممکن است آتش جنگ منطقه ای وسیعی افروخته شود که بنظرمی آید بجز دولت افراطی ونژادپرست اسراییل وشخص ناتانیاهو،بقیه دولتها شامل امریکا وایران سعی دراجتناب ازآن دارند.اما اکثرصاحب نظران متفق اند که حل بحران منطقه دور از دسترس بنظر می رسد و نگرانی از آنچه ممکن است روی دهد برفضای سیاسی ورسانه ای جهان سایه افکنده است.
▪️ شعارها وخط ونشان کشیدنها وتندگوییهای ایران واسراییل بعنوان دوقطب اصلی مخاصمه برعلیه یکدیگربه اوج خودرسیده است وظاهرادورنمای امیدبخشی درافق تحولات دیده نمی شود.اما بنظرراقم سطور روندی متفاوت امکان پذیراست که البته باقید احتمال وبدون ادعای قطعیت بیان می شود:
1️⃣ بنظرمی ایدهردو حکومت ایران واسراییل درمسیله فلسطین بتدریج به سمت انزوای جهانی رفته ودراقلیت قرارگیرند.دربحران غزه ولبنان ،روند حوادث به سمت تقویت ایده آتش بس هم درغزه وهم درلبنان جریان دارد که البته مطابق میل دولت دست راستی اسراییل نیست ولی ایران وحماس وحزب الله دنبال تحقق آتش بس هستند.
2️⃣ پس ازانفجارپیجرها وبی سیم ها وترور موفق سران حزب الله وبخصوص سیدحسن نصرالله ،بنظرمی رسید اسراییل دست بالارا دارد وبه فکراشغال جنوب لبنان هم افتاده بود وکشورهای غربی که تاچندهفته قبل ازاسراییل انتقادات تند(البته بظاهروبدون پشتوانه عملی )می کردند ودرخواست آتش بس درغزه راداشتند بدون شرم وحیا ازسرکوب حزب الله وحماس ویکسره کردن کارآنها توسط اسراییل حمایت کردند اما حمله موشکی موفق ایران وهمینطور مقاومت حزب الله دربرابرتهاجم زمینی اسراییل وحملات موشکی اش به شمال اسراییل وبخصوص حمله اخیر به مقرتیپ گولانی که موفقیت نظامی واطلاعاتی بزرگی به شمار می آید باعث شددوباره ورق برگردد وسیل انتقادات غربیها وامریکا ازناتانیاهو دوباره شدت گیرد.بخصوص که مشخص شد ایران توانایی زدن هرنقطه اسراییل رادارد وگنبد آهنین اسراییل ناکامی خودرا درمقابل موشکهای ایران نشان داد وبخصوص با توجه به نداشتن عمق استراتژیک وضربه پذیربودن اسراییل ازنظرپالایشگاهها ونیروگاهها وبنادربسیارکم شماری که دارد علیرغم رجز خوانی اسراییلیها وپشتیبانان امریکایی آنها،امادرواقعیت تصمیم گیرندگان اصلی این دوحکومت عمق خطربرای اسراییل را دریافته وبشدت نگران آینده اسراییل شده اند. وحزب الله هم ازشوک ضربات وارده خارج شده ودوباره خودرا بازیافته است. جای فرماندهان کشته شده با فرماندهان جدید پرشده وحملات حزب الله به شمال اسراییل با تعداد موشکهای پرشمارتر وبردبیشتر ادامه یافته است واسراییل هم ازنفوذ وتصرف جنوب لبنان عاجز مانده وتلفات زیادی روی دستش آمده است.
3️⃣ اکنون که این سطورنوشته می شود یحیی سنواررهبرحماس هم توسط اسراییل کشته شده وهمچنین سامانه ضدهوایی تاد ازطرف امریکا به اسراییل تحویل گردیده وراه اندازی شده است.مطابق اخبار رسانه ها،اسراییل پذیرفته درحمله انتقامی به ایران ،ازحمله به مراکز هسته ای و صنعت نفت ایران خودداری کرده و منحصرا به مراکز نظامی آن حمله کند.ظاهرا قراراست درروزهای پیشرو وقبل ازانتخابات امریکا این حمله انجام شود.اما ایران تهدید کرده هرکشوری فضای خودرا برای حمله در اختیار اسراییل قرار دهد اقدامش خصمانه تلقی شده و ایران با آن کشور برخورد خواهد کرد.و همینطور ایران تهدید کرده هرحمله اسراییل را با شدت بیشتر تلافی خواهد کرد.شایدگره مشکل به این شکل بازشود که اسراییل حمله محدودی به بعضی مراکز نظامی ایران انجام دهد که تلفاتی نداشته باشد ولی بتواند ادعاکند تلافی حیثیتی راانجام داده وایران هم ان حمله رابی اهمیت وانمود کرده وبگوید درحدی نبوده که نیاز به حمله متقابل ایران داشته باشد.نباید فراموش کرد که بدون استفاده ازفضای کشورهای منطقه ،مسیربرای اسراییل طولانی شده وامکان حمله بزرگ تر وموثرتر هم برایش کمترمی شود ضمن اینکه درآستانه انتخابات در امریکا، وقوع یک جنگ فراگیر بین ایران واسراییل به ضرر حزب دموکرات درانتخابات تمام می شود وبایدن برای محدود بودن حمله اسراییل به ایران برآن کشورفشاروارد می کند.
4️⃣ اما روند حوادث به سمت فشاربردولت تندرو اسراییل برای پذیرش آتش بس درغزه ولبنان جریان دارد.بخصوص اگرحماس پس ازکشته شدن سنوار بتواند انسجام رهبری خودرا حفظ کرده وهمچنان به عملیات پارتیزانی خود برعلیه نیروهای اسراییلی حاضر درغزه ادامه دهد وهمینطور حزب الله هم مانند روزهای اخیربتواند حملات به عمق اسراییل تا ۵۰ کیلومتر و بخصوص شهرحیفا که با ۳۰۰ هزار نفر دومین شهر پرجمعیت اسراییل است ادامه دهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/UeDNJRxo
#ایران_فردا
#سعید_فرمد
#راهحل_بحران_فلسطین
http://t.me/iranfardamag
🔷سعید فرمد
@iranfardamag
🔸تحولات منطقه به نقطه حساسی رسیده است.دربدترین حالت، ممکن است آتش جنگ منطقه ای وسیعی افروخته شود که بنظرمی آید بجز دولت افراطی ونژادپرست اسراییل وشخص ناتانیاهو،بقیه دولتها شامل امریکا وایران سعی دراجتناب ازآن دارند.اما اکثرصاحب نظران متفق اند که حل بحران منطقه دور از دسترس بنظر می رسد و نگرانی از آنچه ممکن است روی دهد برفضای سیاسی ورسانه ای جهان سایه افکنده است.
▪️ شعارها وخط ونشان کشیدنها وتندگوییهای ایران واسراییل بعنوان دوقطب اصلی مخاصمه برعلیه یکدیگربه اوج خودرسیده است وظاهرادورنمای امیدبخشی درافق تحولات دیده نمی شود.اما بنظرراقم سطور روندی متفاوت امکان پذیراست که البته باقید احتمال وبدون ادعای قطعیت بیان می شود:
1️⃣ بنظرمی ایدهردو حکومت ایران واسراییل درمسیله فلسطین بتدریج به سمت انزوای جهانی رفته ودراقلیت قرارگیرند.دربحران غزه ولبنان ،روند حوادث به سمت تقویت ایده آتش بس هم درغزه وهم درلبنان جریان دارد که البته مطابق میل دولت دست راستی اسراییل نیست ولی ایران وحماس وحزب الله دنبال تحقق آتش بس هستند.
2️⃣ پس ازانفجارپیجرها وبی سیم ها وترور موفق سران حزب الله وبخصوص سیدحسن نصرالله ،بنظرمی رسید اسراییل دست بالارا دارد وبه فکراشغال جنوب لبنان هم افتاده بود وکشورهای غربی که تاچندهفته قبل ازاسراییل انتقادات تند(البته بظاهروبدون پشتوانه عملی )می کردند ودرخواست آتش بس درغزه راداشتند بدون شرم وحیا ازسرکوب حزب الله وحماس ویکسره کردن کارآنها توسط اسراییل حمایت کردند اما حمله موشکی موفق ایران وهمینطور مقاومت حزب الله دربرابرتهاجم زمینی اسراییل وحملات موشکی اش به شمال اسراییل وبخصوص حمله اخیر به مقرتیپ گولانی که موفقیت نظامی واطلاعاتی بزرگی به شمار می آید باعث شددوباره ورق برگردد وسیل انتقادات غربیها وامریکا ازناتانیاهو دوباره شدت گیرد.بخصوص که مشخص شد ایران توانایی زدن هرنقطه اسراییل رادارد وگنبد آهنین اسراییل ناکامی خودرا درمقابل موشکهای ایران نشان داد وبخصوص با توجه به نداشتن عمق استراتژیک وضربه پذیربودن اسراییل ازنظرپالایشگاهها ونیروگاهها وبنادربسیارکم شماری که دارد علیرغم رجز خوانی اسراییلیها وپشتیبانان امریکایی آنها،امادرواقعیت تصمیم گیرندگان اصلی این دوحکومت عمق خطربرای اسراییل را دریافته وبشدت نگران آینده اسراییل شده اند. وحزب الله هم ازشوک ضربات وارده خارج شده ودوباره خودرا بازیافته است. جای فرماندهان کشته شده با فرماندهان جدید پرشده وحملات حزب الله به شمال اسراییل با تعداد موشکهای پرشمارتر وبردبیشتر ادامه یافته است واسراییل هم ازنفوذ وتصرف جنوب لبنان عاجز مانده وتلفات زیادی روی دستش آمده است.
3️⃣ اکنون که این سطورنوشته می شود یحیی سنواررهبرحماس هم توسط اسراییل کشته شده وهمچنین سامانه ضدهوایی تاد ازطرف امریکا به اسراییل تحویل گردیده وراه اندازی شده است.مطابق اخبار رسانه ها،اسراییل پذیرفته درحمله انتقامی به ایران ،ازحمله به مراکز هسته ای و صنعت نفت ایران خودداری کرده و منحصرا به مراکز نظامی آن حمله کند.ظاهرا قراراست درروزهای پیشرو وقبل ازانتخابات امریکا این حمله انجام شود.اما ایران تهدید کرده هرکشوری فضای خودرا برای حمله در اختیار اسراییل قرار دهد اقدامش خصمانه تلقی شده و ایران با آن کشور برخورد خواهد کرد.و همینطور ایران تهدید کرده هرحمله اسراییل را با شدت بیشتر تلافی خواهد کرد.شایدگره مشکل به این شکل بازشود که اسراییل حمله محدودی به بعضی مراکز نظامی ایران انجام دهد که تلفاتی نداشته باشد ولی بتواند ادعاکند تلافی حیثیتی راانجام داده وایران هم ان حمله رابی اهمیت وانمود کرده وبگوید درحدی نبوده که نیاز به حمله متقابل ایران داشته باشد.نباید فراموش کرد که بدون استفاده ازفضای کشورهای منطقه ،مسیربرای اسراییل طولانی شده وامکان حمله بزرگ تر وموثرتر هم برایش کمترمی شود ضمن اینکه درآستانه انتخابات در امریکا، وقوع یک جنگ فراگیر بین ایران واسراییل به ضرر حزب دموکرات درانتخابات تمام می شود وبایدن برای محدود بودن حمله اسراییل به ایران برآن کشورفشاروارد می کند.
4️⃣ اما روند حوادث به سمت فشاربردولت تندرو اسراییل برای پذیرش آتش بس درغزه ولبنان جریان دارد.بخصوص اگرحماس پس ازکشته شدن سنوار بتواند انسجام رهبری خودرا حفظ کرده وهمچنان به عملیات پارتیزانی خود برعلیه نیروهای اسراییلی حاضر درغزه ادامه دهد وهمینطور حزب الله هم مانند روزهای اخیربتواند حملات به عمق اسراییل تا ۵۰ کیلومتر و بخصوص شهرحیفا که با ۳۰۰ هزار نفر دومین شهر پرجمعیت اسراییل است ادامه دهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/UeDNJRxo
#ایران_فردا
#سعید_فرمد
#راهحل_بحران_فلسطین
http://t.me/iranfardamag
🔴با هرتعرض، تجاوز و تجاسری به میهنمان "ایران" مخالفیم!
@iranfardamag
🔹ایران در بهت یورش بیگانگان به اقلیم اهوراییی خود هرگز سکوت را سزاوار خردمندان خویش نمیداند. تردیدی نیست که ملت رنجدیده و مظلوم ما که برای رهایی از استبداد در این سالها خون داده و زخمی و رنجور در تندباد حوادث همچون نماد جسم خود ، همچنان سرو باستانیی سرفرازیست که سر خمیده ، اما سُتوار به فردا مینگرد و از هر جنگ و نزاعی رویگردان است.
🔸ایران رزمآوری آزاد اندیش است که پای وجب به وجب خاکش تا پای جان میجنگد ودر عین حال برای صلح پیامبر فروزهی آرامش است؛ اما هرگز هجوم به دیگران را و تجاوز به خود را قدر نمینهد.
🔹با این وصف این سالها شأن ایرانی به وصف منزلتش قدر نهاده نشد تا آنجا که طمع در شبستان ددان طعمه یافت. توافق ناجوانمردانهی روس و چین و اخیرا اتحادیهی اروپا با مدعیان خاک پاک ما در مورد جزایر سهگانه ، نشان از یک تجاوز دیپلماتیک به حریم ایران یکپارچه دارد و بر یکان یکان ایرانی در سراسر گیتیست که خود دیپلماسیی فعال صیانت از مرزهای مهربان ایران را برعهده گیرند.
🔸تجاوز آشکار اسرائیل به خاک ما ، گامی دیگر در مسیر شکستن هیمنهی میهن ماست. هیچکس به هیچ عنوانی نمیتواند این تجاسر و تجاوز را توجیه کند ایران ، جان مردمان ماست؛ مردمانی که فرهنگ "پهلوانی" و "مهربانی" را توأمان به فرزندانش آموخته است، و نیز دفاع از زاد و بوم تمدن آفرین اش را . این مردمان نمیپذیرند سرزمین کهندلشان به لوث تجاوز بیگانگان آلوده گردد.
🔹خون سربازان ارتش ایران بر خاک افشانده شده است ، دفاع دلیرانهی آنان را میستاییم و درود جاودان نثار جان جوانشان میفرستیم.
🔸به کسانی نیز که به دلیل خصومت با حاکمان کنونیی ایران ، خاک وطن ما را متعرض شدهاند ، چه کسانی که در روال ناخرسند کننده و غیرخردمندانهی دیپلماسیی امارات متحدهی عربی مدعای زشت مالکیت بر جزایر سهگانه را طرح کردهاند ، و چه دولت خشن ، تندخو و مردم کش اسرائیل ، یادآوری میکنیم که فروزهی خشم این سرزمین در برابر تجاسر به میهنشان خاموش نخواهد شد.
🔻ایران فردا
#ایران_فردا
#تجاوز_اسرائیل
#جزائر_سهگانهی_ایرانی
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹ایران در بهت یورش بیگانگان به اقلیم اهوراییی خود هرگز سکوت را سزاوار خردمندان خویش نمیداند. تردیدی نیست که ملت رنجدیده و مظلوم ما که برای رهایی از استبداد در این سالها خون داده و زخمی و رنجور در تندباد حوادث همچون نماد جسم خود ، همچنان سرو باستانیی سرفرازیست که سر خمیده ، اما سُتوار به فردا مینگرد و از هر جنگ و نزاعی رویگردان است.
🔸ایران رزمآوری آزاد اندیش است که پای وجب به وجب خاکش تا پای جان میجنگد ودر عین حال برای صلح پیامبر فروزهی آرامش است؛ اما هرگز هجوم به دیگران را و تجاوز به خود را قدر نمینهد.
🔹با این وصف این سالها شأن ایرانی به وصف منزلتش قدر نهاده نشد تا آنجا که طمع در شبستان ددان طعمه یافت. توافق ناجوانمردانهی روس و چین و اخیرا اتحادیهی اروپا با مدعیان خاک پاک ما در مورد جزایر سهگانه ، نشان از یک تجاوز دیپلماتیک به حریم ایران یکپارچه دارد و بر یکان یکان ایرانی در سراسر گیتیست که خود دیپلماسیی فعال صیانت از مرزهای مهربان ایران را برعهده گیرند.
🔸تجاوز آشکار اسرائیل به خاک ما ، گامی دیگر در مسیر شکستن هیمنهی میهن ماست. هیچکس به هیچ عنوانی نمیتواند این تجاسر و تجاوز را توجیه کند ایران ، جان مردمان ماست؛ مردمانی که فرهنگ "پهلوانی" و "مهربانی" را توأمان به فرزندانش آموخته است، و نیز دفاع از زاد و بوم تمدن آفرین اش را . این مردمان نمیپذیرند سرزمین کهندلشان به لوث تجاوز بیگانگان آلوده گردد.
🔹خون سربازان ارتش ایران بر خاک افشانده شده است ، دفاع دلیرانهی آنان را میستاییم و درود جاودان نثار جان جوانشان میفرستیم.
🔸به کسانی نیز که به دلیل خصومت با حاکمان کنونیی ایران ، خاک وطن ما را متعرض شدهاند ، چه کسانی که در روال ناخرسند کننده و غیرخردمندانهی دیپلماسیی امارات متحدهی عربی مدعای زشت مالکیت بر جزایر سهگانه را طرح کردهاند ، و چه دولت خشن ، تندخو و مردم کش اسرائیل ، یادآوری میکنیم که فروزهی خشم این سرزمین در برابر تجاسر به میهنشان خاموش نخواهد شد.
🔻ایران فردا
#ایران_فردا
#تجاوز_اسرائیل
#جزائر_سهگانهی_ایرانی
http://t.me/iranfardamag
🔴آیا جنبش "زن زندگی آزادی" یک جنبش پایان یافته است؟
@iranfardamag
▪️جنبش «زن زندگی آزادی» برآمده از "انبوهی از مسائل انباشته و حل نشده ی چهار دهه گذشته"، "بحران های مزمن"، "ابرچالشهای متعدد" و "شکاف های متعدد و متقاطع" بود و سرآن داشت تا مناسباتی عادلانه تر و زیستی آزادتر را برای جامعه ایران و شهروندانش به ارمغان آورد.
🔸دال مرکزی جنبش «مهسا» رهایی زندگانی از هرگونه سرکوب ،محدودیت، کنترل ، فشار و ناامنی بود و تحولی پارادایمی را در ذهنیت جامعه ایران و ایرانی رقم زد. جنبش به ظاهر سرکوب شد اما هم دستاوردهای غیر قابل انکاری به همراه داشت و هم تاثیرات عمیقی بر لایه های مختلف اجتماعی بر جای نهاد تا جایی که تضاد حاکمیت و ملت را تا آستانه غیر قابل ترمیم پیش برد .
▪️از آنجایی که جامعه ايران یک جامعه جنبشی است با تراکم بحران ها و انباشت نارضایتی ها ، می توان این پیش بینی را داشت که دریک بازه ی زمانی نه چندان بلند و نه چندان دورمجددا شاهد رخداد اعتراضات و سربرآوردن جنبشهای اعتراضی دیگر باشیم. اما لازم است تا از زوایای مختلف و به صورت مکرر به این حرکتهای اعتراضی به صورت عمیق پرداخته شده و هزینه ها و دستاوردها آن از سویی و آسیب شناسی آن را از سوی دیگر مورد توجه قرار گیرد . با این چشم انداز که بر انباشت و بار تجربیات جامعهی ما یاری رساند.
🔸در نوشتار زیر که در چهار قسمت تقدیم می شود ، دکتر پرویز پیران بر آن است تا جنبش "زن، زندگی و آزادی" را یک بار دیگر از زاویه ای متفاوت مورد بررسی و کنکاش قرار دهد . فایل کامل آن نیز در پایان چهار قسمت ارائه می شود .
#ایران_فردا
#پرویز_پیران
#زن_زندگی_آزادی
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️جنبش «زن زندگی آزادی» برآمده از "انبوهی از مسائل انباشته و حل نشده ی چهار دهه گذشته"، "بحران های مزمن"، "ابرچالشهای متعدد" و "شکاف های متعدد و متقاطع" بود و سرآن داشت تا مناسباتی عادلانه تر و زیستی آزادتر را برای جامعه ایران و شهروندانش به ارمغان آورد.
🔸دال مرکزی جنبش «مهسا» رهایی زندگانی از هرگونه سرکوب ،محدودیت، کنترل ، فشار و ناامنی بود و تحولی پارادایمی را در ذهنیت جامعه ایران و ایرانی رقم زد. جنبش به ظاهر سرکوب شد اما هم دستاوردهای غیر قابل انکاری به همراه داشت و هم تاثیرات عمیقی بر لایه های مختلف اجتماعی بر جای نهاد تا جایی که تضاد حاکمیت و ملت را تا آستانه غیر قابل ترمیم پیش برد .
▪️از آنجایی که جامعه ايران یک جامعه جنبشی است با تراکم بحران ها و انباشت نارضایتی ها ، می توان این پیش بینی را داشت که دریک بازه ی زمانی نه چندان بلند و نه چندان دورمجددا شاهد رخداد اعتراضات و سربرآوردن جنبشهای اعتراضی دیگر باشیم. اما لازم است تا از زوایای مختلف و به صورت مکرر به این حرکتهای اعتراضی به صورت عمیق پرداخته شده و هزینه ها و دستاوردها آن از سویی و آسیب شناسی آن را از سوی دیگر مورد توجه قرار گیرد . با این چشم انداز که بر انباشت و بار تجربیات جامعهی ما یاری رساند.
🔸در نوشتار زیر که در چهار قسمت تقدیم می شود ، دکتر پرویز پیران بر آن است تا جنبش "زن، زندگی و آزادی" را یک بار دیگر از زاویه ای متفاوت مورد بررسی و کنکاش قرار دهد . فایل کامل آن نیز در پایان چهار قسمت ارائه می شود .
#ایران_فردا
#پرویز_پیران
#زن_زندگی_آزادی
http://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag