Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#عنوان : #نظریه_های_فشار_اجتماعی_مبتنی_بر_عدم_برابری_فرصتها
#دورکیم_و _مرتون
#مبانی_و_کلیات_نظرات_فشار_اجتماعی
☆4
2. #شرح_نظریات_دورکیم_و_مرتون
1-2. #امیل_دورکیم ، #بی_هنجاری (آنومی)
امیل دورکیم (2822-2919) را یکی از نامورترین متفکرانی نامیده اند که در بین بزرگترین متفکران اجتماعی، نظریه های وی در کم ترین اندازه فهمیده شده است (الکاپرا، 2821، ص1).
امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی که می توان گفت جامعه شناس جنایی نیز می باشد.
تحلیل دورکیم از فرایندهای دگرگونی اجتماعی مستلزم صنعتی شدن در نخستین اثر عمده اش، تقسیم کار در جامعه (دورکیم، ترجمه ی سیمپسون، 2811)، که به عنوان تز دکتری اش نوشته شده بود و در سال 2891 منتشر گشت، ارائه می شود.
در مقابل این جامعه، جامعه ای ارگانیک است که در آن بخش های متفاوت جامعه در یک تقسیم کار بسیار سازمان یافته به یکدیگر وابستگی دارند (آرون، ترجمه ی هووارد و ویور، 2812، ص21-21).
در حفظ همبستگی اجتماعی هر یک از این دو نوع جامعه، قانون نقشی اساسی ایفا می کند، ولی به شیوه های بسیار متفاوتی. در جامعه ی مکانیکی، قانون تقویت یک گونگی اعضای گروه اجتماعی را بر عهده دارد و از این رو، جهت گیری آن به سرکوب هر گونه کژروی از هنجارهای زمان خود است.
از سوی دیگر، در جامعه ارگانیک، وظیفه ی قانون تنظیم میان کنش های بخش های مختلف جامعه است.
دورکیم بر این عقیده است که کجرفتاری هر چند در همه جوامع اتفاق می افتد، شکل مدرن آن خاص جامعه مدون با انسجام ارگانیکی است که عمدتا در قالب حالت آنومی به عنوان یک بیماری مدرن ظاهر می شود یعنی رشد سریع اقتصاد مدرن بدون رشد نیروهای تنظیم کننده آن واقع شده است (ممتاز 2192، ص11).
منبع اصلی کجرفتاری در انسجام ارگانیک دو بعد دارد، اول شرایط #آنومیک که در اثر تغییر و تحول سریع بوجود می آید،
بعد دیگر آن گسترش اهمیت فردگرایی است، تاکید زیاد بر فردگرایی می تواند باعث شکل گیری هنجارهایی گردد که توسعه آرزوهای فردی و محدود نشده را تشویق می کنند.
دورکیم استدلال می نمود به میزانی
که جامعه مکانیکی باقی می ماند، جرم « #بهنجار » است، بدین معنا که، جامعه ی بی جرم به لحاظ آسیب شناسانه پر کنترل خواهد بود.
به نظر دورکیم #تبهکاری اجتناب ناپذیر است زیرا تمام اعضای جامعه نمی توانند براساس احساسات جمعی، ارزش های مشترک و اعتقادات جامعه رفتار کنند.
تبهکاری نه تنها اجتناب ناپذیر است بلکه می تواند کارکردی هم باشد.
او استدلال می کند که تبهکاری فقط زمانی بدون کارکرد می شود که میزان آن بطور غیر عادی افزایش یابد (هاراالمبوس، 2121، ص11).
امیل دورکیم به عنوان اندیشمند پیشتاز در رهیافت های فشار، جرم را نتیجه ی شکنندگی در ساختار همبستگی اجتماعی می داند، ساختاری که در آن تمام گروه ها و افراد جامعه به هم وابسته و منسجم بوده و ارزش های جامعه آنچنان درونی شده اند که جامعه بی حرمتی به آن ارزش ها را بر نمی تابد.
در چنین شرایطی تا زمانی که انسجام جمعی به دلیل تحکیم اخلاقیات تضمین می گردد، بی تردید وجدان جمعی نیز آن اندازه توانمند است که تخطی از آن در عادی ترین حد ممکن به وقوع بپیوندد.
اما از لحظه ای که الگوهای اخلاقی تضعیف شوند، پای بندی افراد به ساختار اجتماعی کاهش یافته، انسجام اجتماعی کم رنگ شده، فردگرایی و خودخواهی رواج می یابد و جامعه خود را گرفتار بحران رفتارهای کجروانه خواهد دید.
دورکیم که بنیانگذار جامعه شناسی #واقعیت_اجتماعی نیز هست، علت همه رفتارهای غیرعادی را در محیط اجتماعی جست و جو می کند و در نهایت عقیده دارد که جرم یک پدیده طبیعی و اجتماعی است و همچنین ایشان معتقد است که بین جرم و فرهنگ محل وقوع جرم ارتباط وجود دارد.
دورکیم با اظهار نظرات خویش راه را
برای بررسی محیط های متفاوت که در آن مجرمین و غیر مجرمین زندگی می کنند هموار کرد و تحقیقات گسترده ای توسط جامعه شناسان و جرم شناسان در خصوص تاثیر محیط بر وقوع جرایم صورت پذیرفت.
بر اساس نظریه اجتماعی دورکیم میتوان علل بزهکاری و ارتکاب به جرم در افراد حاشیه نشین را چنین بر شمرد :
تغییر ناگهانی در استانداردهای زندگی،
قرار گرفتن هنجارها در معرض شرائط دائما در حال تغییر،
پیشرفت اقتصادی بر روابط فردی آزار شده از نظم و تضعیف نیروهای اخلاقی جامعه (احمدی، 2194، ص41).
دورکیم از علت شناسی جنایی که ریشه های پزشکی و زیستی داشت فاصله گرفت و در مقابل این فاصله گیری به شکل گیری رفتار مجرمانه در پرتو جامعه و محیط تاکید کرد.
ویژگی دیگر کار دورکیم آن است که از
ملاحظات اخلاقی و فلسفی راجع به جرم نیز فاصله گرفت و در خصوص چرایی جرم بیشتر به واکنش اجتماعی علیه جرم یعنی واکنش هیئت اجتماع علیه جرم توجه کرد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مقاله_علمی
#عنوان : #نظریه_های_فشار_اجتماعی_مبتنی_بر_عدم_برابری_فرصتها
#دورکیم_و _مرتون
#مبانی_و_کلیات_نظرات_فشار_اجتماعی
☆4
2. #شرح_نظریات_دورکیم_و_مرتون
1-2. #امیل_دورکیم ، #بی_هنجاری (آنومی)
امیل دورکیم (2822-2919) را یکی از نامورترین متفکرانی نامیده اند که در بین بزرگترین متفکران اجتماعی، نظریه های وی در کم ترین اندازه فهمیده شده است (الکاپرا، 2821، ص1).
امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی که می توان گفت جامعه شناس جنایی نیز می باشد.
تحلیل دورکیم از فرایندهای دگرگونی اجتماعی مستلزم صنعتی شدن در نخستین اثر عمده اش، تقسیم کار در جامعه (دورکیم، ترجمه ی سیمپسون، 2811)، که به عنوان تز دکتری اش نوشته شده بود و در سال 2891 منتشر گشت، ارائه می شود.
در مقابل این جامعه، جامعه ای ارگانیک است که در آن بخش های متفاوت جامعه در یک تقسیم کار بسیار سازمان یافته به یکدیگر وابستگی دارند (آرون، ترجمه ی هووارد و ویور، 2812، ص21-21).
در حفظ همبستگی اجتماعی هر یک از این دو نوع جامعه، قانون نقشی اساسی ایفا می کند، ولی به شیوه های بسیار متفاوتی. در جامعه ی مکانیکی، قانون تقویت یک گونگی اعضای گروه اجتماعی را بر عهده دارد و از این رو، جهت گیری آن به سرکوب هر گونه کژروی از هنجارهای زمان خود است.
از سوی دیگر، در جامعه ارگانیک، وظیفه ی قانون تنظیم میان کنش های بخش های مختلف جامعه است.
دورکیم بر این عقیده است که کجرفتاری هر چند در همه جوامع اتفاق می افتد، شکل مدرن آن خاص جامعه مدون با انسجام ارگانیکی است که عمدتا در قالب حالت آنومی به عنوان یک بیماری مدرن ظاهر می شود یعنی رشد سریع اقتصاد مدرن بدون رشد نیروهای تنظیم کننده آن واقع شده است (ممتاز 2192، ص11).
منبع اصلی کجرفتاری در انسجام ارگانیک دو بعد دارد، اول شرایط #آنومیک که در اثر تغییر و تحول سریع بوجود می آید،
بعد دیگر آن گسترش اهمیت فردگرایی است، تاکید زیاد بر فردگرایی می تواند باعث شکل گیری هنجارهایی گردد که توسعه آرزوهای فردی و محدود نشده را تشویق می کنند.
دورکیم استدلال می نمود به میزانی
که جامعه مکانیکی باقی می ماند، جرم « #بهنجار » است، بدین معنا که، جامعه ی بی جرم به لحاظ آسیب شناسانه پر کنترل خواهد بود.
به نظر دورکیم #تبهکاری اجتناب ناپذیر است زیرا تمام اعضای جامعه نمی توانند براساس احساسات جمعی، ارزش های مشترک و اعتقادات جامعه رفتار کنند.
تبهکاری نه تنها اجتناب ناپذیر است بلکه می تواند کارکردی هم باشد.
او استدلال می کند که تبهکاری فقط زمانی بدون کارکرد می شود که میزان آن بطور غیر عادی افزایش یابد (هاراالمبوس، 2121، ص11).
امیل دورکیم به عنوان اندیشمند پیشتاز در رهیافت های فشار، جرم را نتیجه ی شکنندگی در ساختار همبستگی اجتماعی می داند، ساختاری که در آن تمام گروه ها و افراد جامعه به هم وابسته و منسجم بوده و ارزش های جامعه آنچنان درونی شده اند که جامعه بی حرمتی به آن ارزش ها را بر نمی تابد.
در چنین شرایطی تا زمانی که انسجام جمعی به دلیل تحکیم اخلاقیات تضمین می گردد، بی تردید وجدان جمعی نیز آن اندازه توانمند است که تخطی از آن در عادی ترین حد ممکن به وقوع بپیوندد.
اما از لحظه ای که الگوهای اخلاقی تضعیف شوند، پای بندی افراد به ساختار اجتماعی کاهش یافته، انسجام اجتماعی کم رنگ شده، فردگرایی و خودخواهی رواج می یابد و جامعه خود را گرفتار بحران رفتارهای کجروانه خواهد دید.
دورکیم که بنیانگذار جامعه شناسی #واقعیت_اجتماعی نیز هست، علت همه رفتارهای غیرعادی را در محیط اجتماعی جست و جو می کند و در نهایت عقیده دارد که جرم یک پدیده طبیعی و اجتماعی است و همچنین ایشان معتقد است که بین جرم و فرهنگ محل وقوع جرم ارتباط وجود دارد.
دورکیم با اظهار نظرات خویش راه را
برای بررسی محیط های متفاوت که در آن مجرمین و غیر مجرمین زندگی می کنند هموار کرد و تحقیقات گسترده ای توسط جامعه شناسان و جرم شناسان در خصوص تاثیر محیط بر وقوع جرایم صورت پذیرفت.
بر اساس نظریه اجتماعی دورکیم میتوان علل بزهکاری و ارتکاب به جرم در افراد حاشیه نشین را چنین بر شمرد :
تغییر ناگهانی در استانداردهای زندگی،
قرار گرفتن هنجارها در معرض شرائط دائما در حال تغییر،
پیشرفت اقتصادی بر روابط فردی آزار شده از نظم و تضعیف نیروهای اخلاقی جامعه (احمدی، 2194، ص41).
دورکیم از علت شناسی جنایی که ریشه های پزشکی و زیستی داشت فاصله گرفت و در مقابل این فاصله گیری به شکل گیری رفتار مجرمانه در پرتو جامعه و محیط تاکید کرد.
ویژگی دیگر کار دورکیم آن است که از
ملاحظات اخلاقی و فلسفی راجع به جرم نیز فاصله گرفت و در خصوص چرایی جرم بیشتر به واکنش اجتماعی علیه جرم یعنی واکنش هیئت اجتماع علیه جرم توجه کرد.
🆔👉 @iran_novin1