💠 #شروع به کار #کانال_ایران_نوین برای #روشنگری فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی با هدف تلاش برای آزادسازی #ایران از #اشغال_فرقه_تبهکار و تلاش برای ساختن ایرانی #آزاد و #آباد بر اساس چهار اصل #ایرانگرایی و #دمکراسی و #سکولاریسم و #مدرنیته با روش #نافرمانی_مدنی #خشونت_پرهیز و #اتحاد_ملی برای گذار کنترل شده از #جمهوری_اسلامی با رهبری #شاهزاده_رضا_پهلوی و پیروی از اندیشه های سیاسی ایشان .
#هانا_آرنت
@iran_novin1
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت اول
موضوع مورد گفتگو:
آیا جامعهء سیاسی ایرانی اساسا ً درکی درست و روشن از مقوله
« #آلترناتیو_سیاسی» دارد؟
و یا همچنان در چنبرهِ تلاطمات فکری خود در خصوص مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» دست و پا میزند و خروج از آن را ناممکن میپندارد؟
گاه هم از سر بیخبری، مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» را همسان
« #آلترناتیو_حکومت» و یا
« #آلترناتیو_دولت» قلمداد کرده و هر سه را در یک کاسه ریخته و یکسان ارزیابی میکند!
مبحث « #آلترناتیو_سیاسی» بلحاظ مفهومی، از روز نخست، بهمان اندازه مغشوش و درهم ریخته بود که بعدها تعریف از سکولاریسم بدان سرنوشت دچار آمد.
امّا در خصوص « #سکولاریسم» به مفهومی رسیدیم که گفته میشود میبایست فراخور شرایط حال و روز اجتماعی و فرهنگی ایران باشد تا همگان، از جمله
« #اسلامگرایان_نواندیش»، از آن رضایت خاطر پیدا کنند.
از این رو در تعریف خود از سکولاریسم؛ از « #جدایی_دین_از_حکومت» دست کشیده به
« #جدایی_مذهب_از_حکومت» اکتفاء کردیم و پایه گذار « #سکولاریسم» ی شدیم که هیچ ربطی به بنیادهای فکری نخستین جنبش سکولار دمکراسی جهانی ندارد.
امّا در این وادی بیخبری و تعریف جدید از سکولاریسم پیشتر موجب خرسندی
« #اسلامگرایان_نو_اندیش » شدیم که مدعی اند همیشه یک رابطه حقیقی بین دین و سیاست وجود دارد و اسلام یک جزء جداناپذیر از فرهنگ مردم ایران است، در اذهان آنها نقش بسته و مقابله با آن خطا است.
پیشتر از آنهم آقایانِ «اسلامگرای نو اندیش» استدلال میکردند که سیاست نمیتواند خود را جدا از دین سامان دهد، و یا اینکه چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند پس سیاست نمیتواند بی تأثیر از اسلام باشد. بدین خاطر تأکید میشود؛ با باورهای ذهنی و ایمانی مردم مقابله نکنید، به دین مردم کاری نداشته باشید و در تعریف خود از سکولاریسم به همان « #جدایی_مذهب (قرائتهای متفاوت از دین) از حکومت» بسنده کنید.
🆔 @iran_novin1
#هانا_آرنت
@iran_novin1
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت اول
موضوع مورد گفتگو:
آیا جامعهء سیاسی ایرانی اساسا ً درکی درست و روشن از مقوله
« #آلترناتیو_سیاسی» دارد؟
و یا همچنان در چنبرهِ تلاطمات فکری خود در خصوص مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» دست و پا میزند و خروج از آن را ناممکن میپندارد؟
گاه هم از سر بیخبری، مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» را همسان
« #آلترناتیو_حکومت» و یا
« #آلترناتیو_دولت» قلمداد کرده و هر سه را در یک کاسه ریخته و یکسان ارزیابی میکند!
مبحث « #آلترناتیو_سیاسی» بلحاظ مفهومی، از روز نخست، بهمان اندازه مغشوش و درهم ریخته بود که بعدها تعریف از سکولاریسم بدان سرنوشت دچار آمد.
امّا در خصوص « #سکولاریسم» به مفهومی رسیدیم که گفته میشود میبایست فراخور شرایط حال و روز اجتماعی و فرهنگی ایران باشد تا همگان، از جمله
« #اسلامگرایان_نواندیش»، از آن رضایت خاطر پیدا کنند.
از این رو در تعریف خود از سکولاریسم؛ از « #جدایی_دین_از_حکومت» دست کشیده به
« #جدایی_مذهب_از_حکومت» اکتفاء کردیم و پایه گذار « #سکولاریسم» ی شدیم که هیچ ربطی به بنیادهای فکری نخستین جنبش سکولار دمکراسی جهانی ندارد.
امّا در این وادی بیخبری و تعریف جدید از سکولاریسم پیشتر موجب خرسندی
« #اسلامگرایان_نو_اندیش » شدیم که مدعی اند همیشه یک رابطه حقیقی بین دین و سیاست وجود دارد و اسلام یک جزء جداناپذیر از فرهنگ مردم ایران است، در اذهان آنها نقش بسته و مقابله با آن خطا است.
پیشتر از آنهم آقایانِ «اسلامگرای نو اندیش» استدلال میکردند که سیاست نمیتواند خود را جدا از دین سامان دهد، و یا اینکه چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند پس سیاست نمیتواند بی تأثیر از اسلام باشد. بدین خاطر تأکید میشود؛ با باورهای ذهنی و ایمانی مردم مقابله نکنید، به دین مردم کاری نداشته باشید و در تعریف خود از سکولاریسم به همان « #جدایی_مذهب (قرائتهای متفاوت از دین) از حکومت» بسنده کنید.
🆔 @iran_novin1
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
#هانا
@iran_novin1
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت اول
موضوع مورد گفتگو:
آیا جامعهء سیاسی ایرانی اساسا ً درکی درست و روشن از مقوله
« #آلترناتیو_سیاسی» دارد؟
و یا همچنان در چنبرهِ تلاطمات فکری خود در خصوص مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» دست و پا میزند و خروج از آن را ناممکن میپندارد؟
گاه هم از سر بیخبری، مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» را همسان
« #آلترناتیو_حکومت» و یا
« #آلترناتیو_دولت» قلمداد کرده و هر سه را در یک کاسه ریخته و یکسان ارزیابی میکند!
مبحث « #آلترناتیو_سیاسی» بلحاظ مفهومی، از روز نخست، بهمان اندازه مغشوش و درهم ریخته بود که بعدها تعریف از سکولاریسم بدان سرنوشت دچار آمد.
امّا در خصوص « #سکولاریسم» به مفهومی رسیدیم که گفته میشود میبایست فراخور شرایط حال و روز اجتماعی و فرهنگی ایران باشد تا همگان، از جمله
« #اسلامگرایان_نواندیش»، از آن رضایت خاطر پیدا کنند.
از این رو در تعریف خود از سکولاریسم؛ از « #جدایی_دین_از_حکومت» دست کشیده به
« #جدایی_مذهب_از_حکومت» اکتفاء کردیم و پایه گذار « #سکولاریسم» ی شدیم که هیچ ربطی به بنیادهای فکری نخستین جنبش سکولار دمکراسی جهانی ندارد.
امّا در این وادی بیخبری و تعریف جدید از سکولاریسم پیشتر موجب خرسندی
« #اسلامگرایان_نو_اندیش » شدیم که مدعی اند همیشه یک رابطه حقیقی بین دین و سیاست وجود دارد و اسلام یک جزء جداناپذیر از فرهنگ مردم ایران است، در اذهان آنها نقش بسته و مقابله با آن خطا است.
پیشتر از آنهم آقایانِ «اسلامگرای نو اندیش» استدلال میکردند که سیاست نمیتواند خود را جدا از دین سامان دهد، و یا اینکه چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند پس سیاست نمیتواند بی تأثیر از اسلام باشد. بدین خاطر تأکید میشود؛ با باورهای ذهنی و ایمانی مردم مقابله نکنید، به دین مردم کاری نداشته باشید و در تعریف خود از سکولاریسم به همان « #جدایی_مذهب (قرائتهای متفاوت از دین) از حکومت» بسنده کنید.
🆔 @iran_novin1
@iran_novin1
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت اول
موضوع مورد گفتگو:
آیا جامعهء سیاسی ایرانی اساسا ً درکی درست و روشن از مقوله
« #آلترناتیو_سیاسی» دارد؟
و یا همچنان در چنبرهِ تلاطمات فکری خود در خصوص مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» دست و پا میزند و خروج از آن را ناممکن میپندارد؟
گاه هم از سر بیخبری، مفهوم
« #آلترناتیو_سیاسی» را همسان
« #آلترناتیو_حکومت» و یا
« #آلترناتیو_دولت» قلمداد کرده و هر سه را در یک کاسه ریخته و یکسان ارزیابی میکند!
مبحث « #آلترناتیو_سیاسی» بلحاظ مفهومی، از روز نخست، بهمان اندازه مغشوش و درهم ریخته بود که بعدها تعریف از سکولاریسم بدان سرنوشت دچار آمد.
امّا در خصوص « #سکولاریسم» به مفهومی رسیدیم که گفته میشود میبایست فراخور شرایط حال و روز اجتماعی و فرهنگی ایران باشد تا همگان، از جمله
« #اسلامگرایان_نواندیش»، از آن رضایت خاطر پیدا کنند.
از این رو در تعریف خود از سکولاریسم؛ از « #جدایی_دین_از_حکومت» دست کشیده به
« #جدایی_مذهب_از_حکومت» اکتفاء کردیم و پایه گذار « #سکولاریسم» ی شدیم که هیچ ربطی به بنیادهای فکری نخستین جنبش سکولار دمکراسی جهانی ندارد.
امّا در این وادی بیخبری و تعریف جدید از سکولاریسم پیشتر موجب خرسندی
« #اسلامگرایان_نو_اندیش » شدیم که مدعی اند همیشه یک رابطه حقیقی بین دین و سیاست وجود دارد و اسلام یک جزء جداناپذیر از فرهنگ مردم ایران است، در اذهان آنها نقش بسته و مقابله با آن خطا است.
پیشتر از آنهم آقایانِ «اسلامگرای نو اندیش» استدلال میکردند که سیاست نمیتواند خود را جدا از دین سامان دهد، و یا اینکه چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند پس سیاست نمیتواند بی تأثیر از اسلام باشد. بدین خاطر تأکید میشود؛ با باورهای ذهنی و ایمانی مردم مقابله نکنید، به دین مردم کاری نداشته باشید و در تعریف خود از سکولاریسم به همان « #جدایی_مذهب (قرائتهای متفاوت از دین) از حکومت» بسنده کنید.
🆔 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#هانا
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت دوم
#تاریخ_و_اهداف_جنبش_سکولار_دمکراسی
همانگونه که تاریخ جنبش سکولار دمکراسی در نخستین نهادگاهِ خود تأکید میورزد:
جنبش سکولار دمکراسی قیامی است علیه دخالت مراکز دین (کلیسا) در سیاست و زندگی روزمره مردم.
در تقابل گسترده مردم علیه کلیسا یک خواست معین مطرح بود که همه ی مراکز دین و دین باوران میبایست دست از اقتدار خود بر زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم برکشند، به مراکز دین بازگردند، جامعه را بحال خود رها سازند تا مردم خود بر سرنوشت خویش حاکم شوند.
در گیرو دار آن نزاعها، هرگز بحثی از این در میان نبود که جامعه برای رها سازی خود می بایست به تقابل با دین برخیزد و یا مذهب. چرا که این بحث در ماهیت امر برای جامعه آن روز اروپا بسیار گمراه کننده بود و موجب به کج راهه کشاندن مبارزات مردمان برای رسیدن به آزادی میشد. و از سویی دیگر بسیاری هم آگاه بودند بحث « #جدایی_مذهب_از_حکومت»، امکان گریزگاهی را برای دین و مراکز دین باقی خواهد گذاشت تا با توجیه خود مدعی گردند هر آنچه که تا کنون بعنوان
« #حکومتهای_دینی» بر زندگی اجتماعی و سیاسی مردم بکار رفته است هیچ ربطی به دین نداشته، چرا که همه ی ادیان آمده اند تا جهانی عاری از ظلم و بیداد را بنیاد گذارند و دین اساساً باوری است رهایی بخش. از این رو همه منادیان دین بانگ برمیاورند؛ آنچه را که امروز بشریت پس از آورندگان ادیان و بعد از آنها تجربه کرده اند قرائت های گوناگون از ادیان (مذاهب) بوده است که شایسته نیست در تقابل خود با استبداد حکومت های دینی، بنیادهای دین را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
بدین سبب دین باوران تأکید میورزند در چالش تعریف مفهوم سکولاریسم بسنده کنیم به همان
« #جدایی_مذهب_از_حکومت » و نه
« #جدایی_دین_از_حکومت ».
ناگفته نماند این نکته در تعریف از سکولاریسم و اصرار ورزیدن براصل
« #جدایی_مذهب_از_حکومت » در شرایط کنونی جامعه سیاسی ایرانی قابل فهم است که کمتر سبب دلخوری دین باوران شویم. چرا که گمان برده ایم اگر سکولاریسم را در این محدوده تعریف کنیم، ممکن خواهد شد تا تعداد بیشتری از اسلامگرایان وطنی به خیل علاقمندان جنبش سکولار دمکراسی بپیوندند.
اسلامگرایان « #نو اندیش » به رابطه حقیقی دین با سیاست اعتقاد داشته و سیاستِ بدون تأثیر پذیری از دین را باور ندارند.
در همین رابطه آنها بارها اظهار میدارند؛ که اسلام در ذات و باور مردم ایران جایگاهی معین و ثابتی را دارد که غیر قابل کتمان و تغییر است. از این رو سیاست نمی تواند بی تأثیر از اسلام و باور دینی مردم باشد.
البته منظور این
« #نوگرایان_اسلامی» از سیاست همان حکومت است که حکومت میبایست در هنگام تدوین سیاست و تصویب قوانین به باورهای دینی مردم، یعنی اسلام، توجه داشته و این اعتقادات و باورهای دینی را در امر سیاستهای اجرایی و قوانین کشوری در نظر گیرد.
ادامه دارد. ..
🆔 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#هانا
اندیشه
#جنبش_سکولار_دمکراسی؛
« #آلترناتیو_حکومت» است و یا
« #آلترناتیو_دولت »؟
قسمت دوم
#تاریخ_و_اهداف_جنبش_سکولار_دمکراسی
همانگونه که تاریخ جنبش سکولار دمکراسی در نخستین نهادگاهِ خود تأکید میورزد:
جنبش سکولار دمکراسی قیامی است علیه دخالت مراکز دین (کلیسا) در سیاست و زندگی روزمره مردم.
در تقابل گسترده مردم علیه کلیسا یک خواست معین مطرح بود که همه ی مراکز دین و دین باوران میبایست دست از اقتدار خود بر زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم برکشند، به مراکز دین بازگردند، جامعه را بحال خود رها سازند تا مردم خود بر سرنوشت خویش حاکم شوند.
در گیرو دار آن نزاعها، هرگز بحثی از این در میان نبود که جامعه برای رها سازی خود می بایست به تقابل با دین برخیزد و یا مذهب. چرا که این بحث در ماهیت امر برای جامعه آن روز اروپا بسیار گمراه کننده بود و موجب به کج راهه کشاندن مبارزات مردمان برای رسیدن به آزادی میشد. و از سویی دیگر بسیاری هم آگاه بودند بحث « #جدایی_مذهب_از_حکومت»، امکان گریزگاهی را برای دین و مراکز دین باقی خواهد گذاشت تا با توجیه خود مدعی گردند هر آنچه که تا کنون بعنوان
« #حکومتهای_دینی» بر زندگی اجتماعی و سیاسی مردم بکار رفته است هیچ ربطی به دین نداشته، چرا که همه ی ادیان آمده اند تا جهانی عاری از ظلم و بیداد را بنیاد گذارند و دین اساساً باوری است رهایی بخش. از این رو همه منادیان دین بانگ برمیاورند؛ آنچه را که امروز بشریت پس از آورندگان ادیان و بعد از آنها تجربه کرده اند قرائت های گوناگون از ادیان (مذاهب) بوده است که شایسته نیست در تقابل خود با استبداد حکومت های دینی، بنیادهای دین را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
بدین سبب دین باوران تأکید میورزند در چالش تعریف مفهوم سکولاریسم بسنده کنیم به همان
« #جدایی_مذهب_از_حکومت » و نه
« #جدایی_دین_از_حکومت ».
ناگفته نماند این نکته در تعریف از سکولاریسم و اصرار ورزیدن براصل
« #جدایی_مذهب_از_حکومت » در شرایط کنونی جامعه سیاسی ایرانی قابل فهم است که کمتر سبب دلخوری دین باوران شویم. چرا که گمان برده ایم اگر سکولاریسم را در این محدوده تعریف کنیم، ممکن خواهد شد تا تعداد بیشتری از اسلامگرایان وطنی به خیل علاقمندان جنبش سکولار دمکراسی بپیوندند.
اسلامگرایان « #نو اندیش » به رابطه حقیقی دین با سیاست اعتقاد داشته و سیاستِ بدون تأثیر پذیری از دین را باور ندارند.
در همین رابطه آنها بارها اظهار میدارند؛ که اسلام در ذات و باور مردم ایران جایگاهی معین و ثابتی را دارد که غیر قابل کتمان و تغییر است. از این رو سیاست نمی تواند بی تأثیر از اسلام و باور دینی مردم باشد.
البته منظور این
« #نوگرایان_اسلامی» از سیاست همان حکومت است که حکومت میبایست در هنگام تدوین سیاست و تصویب قوانین به باورهای دینی مردم، یعنی اسلام، توجه داشته و این اعتقادات و باورهای دینی را در امر سیاستهای اجرایی و قوانین کشوری در نظر گیرد.
ادامه دارد. ..
🆔 @iran_novin1
💎 #تروريسم_چیست؟
تروريسم اساساً پديده اي سياسي است . اما از ساير پديده هايي كه سياسي هستند و در علم سياست مورد تحليل و بررسي قرار مي گيرند از جمله پديده هاي انقلاب، شورش، كودتا، راهزني، جنگ، عمليات چريكي و امثال اينها، متفاوت است .
🔹 با اين حال، تروريسم همراه با خشونت است و سعي دارد در جامعه ارعاب و ترس و وحشت ايجاد كند تا به اهداف سياسي خود دست يابد. تا به حال، هيچ تعريف جامع و مانع درباره تروريسم ارائه نشده است كه محققان و متخصصان و صاحب نظران اين حوزه، روي آن توافق داشته باشند. در نتيجه در تعريف تروريسم وحدت نظري وجود ندارد . اما صاحبنظران در مورد يك ويژگي آن اتفاق نظر دارند و آن هم اين است كه تروريسم هميشه با خشونت و يا تهديد به خشونت همراه است. با اين حال، تلاشهايي در خصوص تعريف اين پديده انجام نشده است .
🔸 تعريفي كه #وزارت_دفاع_ايالات_متحده در سال 1990 م از تروريسم ارائه كرده، عبارت است از:
« كاربرد غيرقانوني يا تهديد به كاربرد زور يا خشونت بر ضد افراد يا اموال براي مجبور يا مرعوب ساختن حكومت ها يا جوامع كه اغلب به قصد دستيابي به ا هداف سياسي، مذهبي يا ايدئولوژيك صورت ميگيرد . »
🔹 #دانشنامة_بريتانيكا، تروريسم را چنين تعريف میكند:
تروريسم عبارت است از «كاربرد سيستماتيك ارعاب يا خشونت پيش بيني ناپذير بر ضد حكومت ها، مردمان يا افراد براي دستيابي به يك هدف سياسي است . »
🔸 به هر حال با اينكه هيچ توافق كلي اي روي تعريف واحد از تروريسم وجود ندارد ولي به نظر مي رسد محورهـاي اصلي تروريسم عبارت اند از :
✔️ اول ، تروريسم يك پديدة كاملاً سياسي است .
✔️ دوم ، تروريسم همراه با خشونت يا تهديد به خشونت است.
✔️ سوم ، تروريسم داراي عقلانيت سودمحور است.
چهارم ، تروريسم يك پديده معنادار و حامل پيامي است . معنا يا پيام آن، اين است كه يك تروريست در طـرح خواسته هاي خود و در رسيدن به هدف خود و در رساندن مقصود و منظور خود به طرف هاي مقابل (كه عمدتاً دولت ها هستند) به دليل شرايط حاكم بر وضعيت موجود از راه هايي غيـر از ترور از جمله گفتگو و مذاكره در مانده است و به نظر خودش به منظور حفظ بقاء خودش به آخرين راه حل يعني ترور دست زده است .
🔹 در اين زمينه خانم #هانا_آرنت مي نويـسد:
«ستايش خشونت در حال حاضر بيشتر معلول ناكامي شديد قوة عمل در جهان جديد مي باشد »
از طرف ديگر، مشكلات و موانع فكري و ساختاري، بررسي و تعريف تروريسم را باز هم مشكلتر كرده است .
#جيمز_دردريان بـه سه مانع فكري و ساختاري معرفت شناختي، ايدئولوژيك و هستي شناختي اشاره مي كند. بدين ترتيب همان طـور كه #آلكس_اشميد هم مي گويد موضوع تعريف واژه اي مانند تروريسم را نمي توان منفك از مرجع تعريف كننده اش دانست.
:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:
منبع: تروریسم : تعریف، تاریخچه و رهیافت های موجود/ فیرحی
#تروریسم
#سیاسی
تروريسم اساساً پديده اي سياسي است . اما از ساير پديده هايي كه سياسي هستند و در علم سياست مورد تحليل و بررسي قرار مي گيرند از جمله پديده هاي انقلاب، شورش، كودتا، راهزني، جنگ، عمليات چريكي و امثال اينها، متفاوت است .
🔹 با اين حال، تروريسم همراه با خشونت است و سعي دارد در جامعه ارعاب و ترس و وحشت ايجاد كند تا به اهداف سياسي خود دست يابد. تا به حال، هيچ تعريف جامع و مانع درباره تروريسم ارائه نشده است كه محققان و متخصصان و صاحب نظران اين حوزه، روي آن توافق داشته باشند. در نتيجه در تعريف تروريسم وحدت نظري وجود ندارد . اما صاحبنظران در مورد يك ويژگي آن اتفاق نظر دارند و آن هم اين است كه تروريسم هميشه با خشونت و يا تهديد به خشونت همراه است. با اين حال، تلاشهايي در خصوص تعريف اين پديده انجام نشده است .
🔸 تعريفي كه #وزارت_دفاع_ايالات_متحده در سال 1990 م از تروريسم ارائه كرده، عبارت است از:
« كاربرد غيرقانوني يا تهديد به كاربرد زور يا خشونت بر ضد افراد يا اموال براي مجبور يا مرعوب ساختن حكومت ها يا جوامع كه اغلب به قصد دستيابي به ا هداف سياسي، مذهبي يا ايدئولوژيك صورت ميگيرد . »
🔹 #دانشنامة_بريتانيكا، تروريسم را چنين تعريف میكند:
تروريسم عبارت است از «كاربرد سيستماتيك ارعاب يا خشونت پيش بيني ناپذير بر ضد حكومت ها، مردمان يا افراد براي دستيابي به يك هدف سياسي است . »
🔸 به هر حال با اينكه هيچ توافق كلي اي روي تعريف واحد از تروريسم وجود ندارد ولي به نظر مي رسد محورهـاي اصلي تروريسم عبارت اند از :
✔️ اول ، تروريسم يك پديدة كاملاً سياسي است .
✔️ دوم ، تروريسم همراه با خشونت يا تهديد به خشونت است.
✔️ سوم ، تروريسم داراي عقلانيت سودمحور است.
چهارم ، تروريسم يك پديده معنادار و حامل پيامي است . معنا يا پيام آن، اين است كه يك تروريست در طـرح خواسته هاي خود و در رسيدن به هدف خود و در رساندن مقصود و منظور خود به طرف هاي مقابل (كه عمدتاً دولت ها هستند) به دليل شرايط حاكم بر وضعيت موجود از راه هايي غيـر از ترور از جمله گفتگو و مذاكره در مانده است و به نظر خودش به منظور حفظ بقاء خودش به آخرين راه حل يعني ترور دست زده است .
🔹 در اين زمينه خانم #هانا_آرنت مي نويـسد:
«ستايش خشونت در حال حاضر بيشتر معلول ناكامي شديد قوة عمل در جهان جديد مي باشد »
از طرف ديگر، مشكلات و موانع فكري و ساختاري، بررسي و تعريف تروريسم را باز هم مشكلتر كرده است .
#جيمز_دردريان بـه سه مانع فكري و ساختاري معرفت شناختي، ايدئولوژيك و هستي شناختي اشاره مي كند. بدين ترتيب همان طـور كه #آلكس_اشميد هم مي گويد موضوع تعريف واژه اي مانند تروريسم را نمي توان منفك از مرجع تعريف كننده اش دانست.
:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:
منبع: تروریسم : تعریف، تاریخچه و رهیافت های موجود/ فیرحی
#تروریسم
#سیاسی
Forwarded from Attach Master
🔴 جانشیتی رهبر توتالیتر ؛
جانشینی دیکتاتور
✍ هانا آرنت
موضع #دیکتاتورهای_توتالیتر بخوبی نشان می دهد ، که به موضوع #جانشينى اهمیت چندانی نمی دهند ، بلکه بیشتر بر این عقیده اند که تقریباً هرکسی برای جانشینی مناسب است ، به شرطی که دستگاه #حکومت برقرار بماند...
انتخاب جانشین محدود به کسانی می شود که استعداد خود را برای #رهبری_حکومت_مطلقه به این ترتیب ثابت می کنند ، که بهنگام #مرگ_رهبر ، در راس و هنوز زنده باشند .
به هرتقدیر ، خطر تعیین نکردن جانشین از پیش ، بیشتر قابل قبول است و بر قواعدِ دست و پاگیر تعيين جانشین برتری دارد
زیرا این امر عنصری از ثبات را وارد جنبش توتاليتری می کند ، که با نیاز این جنبش به انعطاف پذیری شدید منافات بسیار دارد...
از آنجا که #رهبران_حکومتهای_توتاليتر ، رهبران تودهای هستند ، نیاز به #محبوبيت دارند ، محبوبیتی که از تاثیرش چیزی کاسته نمی شود گرچه ساخته و پرداخته #تبلیغات است ، و با ایجاد #رعب_و_وحشت برپا نگاه داشته می شود .
🔸 به این ترتیب ستیز برای جانشینی ، رقابت بر سر #کسب_محبوبیت آغاز می شود ، زیرا ماهیت #حکومت_مطلقه ايجاب می کند که هیچ یک از مردان برجسته ای که می توانند رهبرى را بر عهده بگیرند ، حتی شهرت کافی نداشته باشند ، چه برسد به اینکه حتی #محبوب هم باشند .
📌🔹 موضوع رقابت برای بدست آوردن محبوبيت میان توده ها را نبايد با هراس از آن ها اشتباه گرفت ، هرچند یکی از انگيزه های قوی تر در زمینه ایجاد یک رهبری دست جمعی #هراس می باشد ...
🔹 موضوع این نیست که با هم خود را در مقابل توده ها حفظ کنند بلکه کسب اطمینان از این امر هست که یکدیگر را به قتل نرسانند.
✍ #هانا_آرنت
📙 #مقاومت_مردمی_علیه_توتالیتاریسم
جانشینی دیکتاتور
✍ هانا آرنت
موضع #دیکتاتورهای_توتالیتر بخوبی نشان می دهد ، که به موضوع #جانشينى اهمیت چندانی نمی دهند ، بلکه بیشتر بر این عقیده اند که تقریباً هرکسی برای جانشینی مناسب است ، به شرطی که دستگاه #حکومت برقرار بماند...
انتخاب جانشین محدود به کسانی می شود که استعداد خود را برای #رهبری_حکومت_مطلقه به این ترتیب ثابت می کنند ، که بهنگام #مرگ_رهبر ، در راس و هنوز زنده باشند .
به هرتقدیر ، خطر تعیین نکردن جانشین از پیش ، بیشتر قابل قبول است و بر قواعدِ دست و پاگیر تعيين جانشین برتری دارد
زیرا این امر عنصری از ثبات را وارد جنبش توتاليتری می کند ، که با نیاز این جنبش به انعطاف پذیری شدید منافات بسیار دارد...
از آنجا که #رهبران_حکومتهای_توتاليتر ، رهبران تودهای هستند ، نیاز به #محبوبيت دارند ، محبوبیتی که از تاثیرش چیزی کاسته نمی شود گرچه ساخته و پرداخته #تبلیغات است ، و با ایجاد #رعب_و_وحشت برپا نگاه داشته می شود .
🔸 به این ترتیب ستیز برای جانشینی ، رقابت بر سر #کسب_محبوبیت آغاز می شود ، زیرا ماهیت #حکومت_مطلقه ايجاب می کند که هیچ یک از مردان برجسته ای که می توانند رهبرى را بر عهده بگیرند ، حتی شهرت کافی نداشته باشند ، چه برسد به اینکه حتی #محبوب هم باشند .
📌🔹 موضوع رقابت برای بدست آوردن محبوبيت میان توده ها را نبايد با هراس از آن ها اشتباه گرفت ، هرچند یکی از انگيزه های قوی تر در زمینه ایجاد یک رهبری دست جمعی #هراس می باشد ...
🔹 موضوع این نیست که با هم خود را در مقابل توده ها حفظ کنند بلکه کسب اطمینان از این امر هست که یکدیگر را به قتل نرسانند.
✍ #هانا_آرنت
📙 #مقاومت_مردمی_علیه_توتالیتاریسم
Telegram
📎