Forwarded from | After Flashpoint |
نمیدونم آخرین باری که احساس تعلق به جایی داشتم کی بوده، حتی مطمئن نیستم هیچوقت واقعا احساسش کرده باشم، ولی دلتنگشم. دلتنگ تعلق داشتنم. دلم میخواد بالأخره بتونم جایی بایستم و بگم «آخيش، اینجا همون جاییه که من باید باشم.»...
Forwarded from مرموزاتِ اسدی
من روح تمیزم رو میخوام. بدون کدورت. بدون خط و خشخوردگی.
Forwarded from Vannie
از نظر روحی نیاز دارم ماریان باشم و کالین و داشته باشم. و هر دومون بی نهایت "آدمهای نرمال"ی باشیم.
İmgeler
من تمومش کردم. نه به سادگی و نه مثل همیشه. ولی تمومش کردم. همین. ۲۴.آبان.۱۴۰۰
این تموم کردن تموم کردن به معنای واقعی نبود. نقطهای بود ته جملهی تاریکی ولی قبول کردنش تا خود شهریور امسال طول کشید. گاهی باید زمان بدم و عبور خودم رو قبول کنم نه عبور همیشگی این دنیا رو.