🔃 معادله عرضه و تقاضا تعیین کننده #کارایی رویکردها
در اوایل قرن گذشته، اصول #تقسیم_کار به عنوان عامل ایجاد #خلاقیت در بنگاه های تولیدی و #صرفه_جویی اقتصادی معرفی و نیازهای ناشی از این اصول باعث سازماندهی بنگاه ها به شکل سلسله مراتبی و تمرکز بر وظایف و اختیارات رده های مختلف سازمانی گردید، این امر باعث جا به جا شدن هدف و وظیفه در سازمان ها شده و با افزایش بیشتر تقاضا و کمک گرفتن از #خودکارسازی (#Automation) برای جبران کاهش تولید، وظیفه گرایی بیش از پیش تقویت و نیاز مشتری به عنوان هدف اصلی سازمان در سایه قرار گرفت.
گرچه این رویکرد در دوره کمتر بودن عرضه نسبت به تقاضا، کارایی خوبی داشت ولی در عصر فزونی #عرضه بر #تقاضا و اجبار سازمانها به تمرکز بر نیازهای مشتری، کارایی خود را از دست داده است و رویکرد متفاوتی را طلب نمود. شرایط جدید ایجاب می کرد که رویکرد مورد نیاز ویژگی #جامع_نگری و #نتیجه_گرایی داشته، در هر زمان و حین اجرای هر وظیفه، محصول نهایی و نیاز خالص مشتری، محور اقدامات قرار گیرد یا به عبارت دیگر کلیه کارکنان در همه مراحل احساس خدمت به #مشتری و برآورده کردن نیاز او را داشته باشند. رویکرد جدید کاملا، متفاوت با #وظیفه_گرایی بوده و ماهیت #فرایندمحوری دارد.
🆔 @iiie_ir
در اوایل قرن گذشته، اصول #تقسیم_کار به عنوان عامل ایجاد #خلاقیت در بنگاه های تولیدی و #صرفه_جویی اقتصادی معرفی و نیازهای ناشی از این اصول باعث سازماندهی بنگاه ها به شکل سلسله مراتبی و تمرکز بر وظایف و اختیارات رده های مختلف سازمانی گردید، این امر باعث جا به جا شدن هدف و وظیفه در سازمان ها شده و با افزایش بیشتر تقاضا و کمک گرفتن از #خودکارسازی (#Automation) برای جبران کاهش تولید، وظیفه گرایی بیش از پیش تقویت و نیاز مشتری به عنوان هدف اصلی سازمان در سایه قرار گرفت.
گرچه این رویکرد در دوره کمتر بودن عرضه نسبت به تقاضا، کارایی خوبی داشت ولی در عصر فزونی #عرضه بر #تقاضا و اجبار سازمانها به تمرکز بر نیازهای مشتری، کارایی خود را از دست داده است و رویکرد متفاوتی را طلب نمود. شرایط جدید ایجاب می کرد که رویکرد مورد نیاز ویژگی #جامع_نگری و #نتیجه_گرایی داشته، در هر زمان و حین اجرای هر وظیفه، محصول نهایی و نیاز خالص مشتری، محور اقدامات قرار گیرد یا به عبارت دیگر کلیه کارکنان در همه مراحل احساس خدمت به #مشتری و برآورده کردن نیاز او را داشته باشند. رویکرد جدید کاملا، متفاوت با #وظیفه_گرایی بوده و ماهیت #فرایندمحوری دارد.
🆔 @iiie_ir
📊 تاثیرات #BPM
#مدیریت_فرایند_کسب_و_کار روشی یکپارچه و نظامند برای طراحی، اجرا و پایش فرایندهای #کسب_و_کار است و هدف آن مدیریت #فرایند ها در سازمان و ارائه ابزاری برای بهبود فرایندها در گذر زمان است.
🕐 ارتقای #کارایی و #اثربخشی فرایندهای کلیدی کسب و کارهای مختلف
🕑 افزایش #بهره_وری و #بهبود_مستمر فرایندهای کاری
🕒 کمک به پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریان
🕓 شناسایی و حذف فعالیت های فاقد #ارزش_افزوده در سطح فرایندهای کاری
🕔 کاهش هزینه ها و #صرفه_جویی اقتصادی از طریق #خودکارسازی فرایندها
🕕 کاهش چرخه زمانی (Cycle) فرایندهای کاری
🕖 #کاهش_هزینه های عملیات کاری
🕗 کمک به توسعه و بهبود #انعطاف_پذیری در جریان عملیات اجرایی
🕘 تعامل مناسب تر واحدهای سازمانی و در نتیجه اجرای کارامدتر فرایندها
🕙 #اندازه_گیری و پایش مستمر فرایندهای کسب و کار
🕚 همراستایی فرایندهای سازمان با راهبردهای کسب و کار
🆔 @iiie_ir
#مدیریت_فرایند_کسب_و_کار روشی یکپارچه و نظامند برای طراحی، اجرا و پایش فرایندهای #کسب_و_کار است و هدف آن مدیریت #فرایند ها در سازمان و ارائه ابزاری برای بهبود فرایندها در گذر زمان است.
🕐 ارتقای #کارایی و #اثربخشی فرایندهای کلیدی کسب و کارهای مختلف
🕑 افزایش #بهره_وری و #بهبود_مستمر فرایندهای کاری
🕒 کمک به پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریان
🕓 شناسایی و حذف فعالیت های فاقد #ارزش_افزوده در سطح فرایندهای کاری
🕔 کاهش هزینه ها و #صرفه_جویی اقتصادی از طریق #خودکارسازی فرایندها
🕕 کاهش چرخه زمانی (Cycle) فرایندهای کاری
🕖 #کاهش_هزینه های عملیات کاری
🕗 کمک به توسعه و بهبود #انعطاف_پذیری در جریان عملیات اجرایی
🕘 تعامل مناسب تر واحدهای سازمانی و در نتیجه اجرای کارامدتر فرایندها
🕙 #اندازه_گیری و پایش مستمر فرایندهای کسب و کار
🕚 همراستایی فرایندهای سازمان با راهبردهای کسب و کار
🆔 @iiie_ir
⚖ کارایی نیروی انسانی
#کارایی مفهومی بسیار مهم اما پیچیده است که بیشتر از طرف سه حوزه مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان. در تولید، کارایی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد مورد نظر.
منظور از بهبود و افزایش کارایی کارکنان، استفاده #بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی های بالقوه آنان در مسیر #پیشرفت فردی و #بهبود #بهره_وری سازمانی می باشد. با این که کارایی و بهره وری از نظر عددی معادل نیستند و موارد استفاده جداگانه ای دارند اما بین کارایی و بهره وری کارکنان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به طوری که افزایش کارایی #نیروی_انسانی موجب افزایش بهره وری می شود به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقای بهره وری #اثربخش می باشد.
با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان در ارتقای بهره وری سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حائز اهمیت است. از نظر کاربردی نیز باید توجه داشت که برنامه ریزی برای آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روش های اجرایی و ... همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی از مهم ترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروی انسانی خود استفاده نموده که طی یک دوره مورد بررسی، عملکرد مناسبی نداشته، سوالی است که در حیطه ارزیابی علل کاهش کارایی می گنجد.
🆔 @iiie_ir
#کارایی مفهومی بسیار مهم اما پیچیده است که بیشتر از طرف سه حوزه مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان. در تولید، کارایی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد مورد نظر.
منظور از بهبود و افزایش کارایی کارکنان، استفاده #بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی های بالقوه آنان در مسیر #پیشرفت فردی و #بهبود #بهره_وری سازمانی می باشد. با این که کارایی و بهره وری از نظر عددی معادل نیستند و موارد استفاده جداگانه ای دارند اما بین کارایی و بهره وری کارکنان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به طوری که افزایش کارایی #نیروی_انسانی موجب افزایش بهره وری می شود به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقای بهره وری #اثربخش می باشد.
با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان در ارتقای بهره وری سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حائز اهمیت است. از نظر کاربردی نیز باید توجه داشت که برنامه ریزی برای آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روش های اجرایی و ... همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی از مهم ترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروی انسانی خود استفاده نموده که طی یک دوره مورد بررسی، عملکرد مناسبی نداشته، سوالی است که در حیطه ارزیابی علل کاهش کارایی می گنجد.
🆔 @iiie_ir
⏳ مدیریت زمان
#مدیریت_زمان یکی از روش های موثر جهت #بهبود #کارایی است و اخیرا اکثر کتب مدیریت و #رفتار_سازمانی تاکید زیادی بر مقوله زمان دارند. این نوع از مدیریت موجب اجتناب از کارهای غیر ضروری، سازماندهی و #تفویض_اختیار و نهایتا افزایش کارایی می گردد. مدیریت زمان چیزی جدا و منفک از واژه #مدیریت به مفهوم عام نیست و هدف آن جلوگیری از اتلاف وقت و نظم و ترتیب دادن به زمان کاری می باشد.
اتلاف وقت از جمله دلایل عمده کاهش کارایی کارکنان و به ویژه مدیران در محیط کاری آنان می باشد که باید آن را در حیطه مدیریت زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. زمانی که از اتلاف وقت سخن به میان می آید اغلب زمان هایی که صرف استراحت یا سرگرمی می شود به ذهن خطور می کند اما در حقیقت این اوقات به هیچ وجه تلف نمی شوند بلکه فرصت هایی برای تمدد اعصاب و تجدید قوا به منظور آمادگی برای کار و فعالیت هستند.
اتلاف وقت به زمان هایی گفته می شود که طی ساعات کاری و در حالی که مدیر ظاهرا، مشغول کار است، بی هدف می گذرد مثل زمانی که صرف پیدا کردن یک نامه در روی میز کار یا کشوهای آن می شود البته همه عوامل اتلاف وقت به این آشکاری و صراحت نیستند. اغلب اوقات یک مدیر بدون آنکه خود متوجه باشد وقت خود را صرف انجام امور نه چندان مهم و غیرضروری می کند.
یک سری عوامل اتلاف وقت وجود دارند که می بایست قبل از هر چیز آنها را شناسایی کرد. شناخت صحیح و به موقع عواملی که وقت مدیران را هدر می دهد، راه تدوین #استراتژی مدیریت زمان و نهایتا، #بهبود_کارایی و #بهره_وری سازمان را کوتاه تر خواهد کرد.
🆔 @iiie_ir
#مدیریت_زمان یکی از روش های موثر جهت #بهبود #کارایی است و اخیرا اکثر کتب مدیریت و #رفتار_سازمانی تاکید زیادی بر مقوله زمان دارند. این نوع از مدیریت موجب اجتناب از کارهای غیر ضروری، سازماندهی و #تفویض_اختیار و نهایتا افزایش کارایی می گردد. مدیریت زمان چیزی جدا و منفک از واژه #مدیریت به مفهوم عام نیست و هدف آن جلوگیری از اتلاف وقت و نظم و ترتیب دادن به زمان کاری می باشد.
اتلاف وقت از جمله دلایل عمده کاهش کارایی کارکنان و به ویژه مدیران در محیط کاری آنان می باشد که باید آن را در حیطه مدیریت زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. زمانی که از اتلاف وقت سخن به میان می آید اغلب زمان هایی که صرف استراحت یا سرگرمی می شود به ذهن خطور می کند اما در حقیقت این اوقات به هیچ وجه تلف نمی شوند بلکه فرصت هایی برای تمدد اعصاب و تجدید قوا به منظور آمادگی برای کار و فعالیت هستند.
اتلاف وقت به زمان هایی گفته می شود که طی ساعات کاری و در حالی که مدیر ظاهرا، مشغول کار است، بی هدف می گذرد مثل زمانی که صرف پیدا کردن یک نامه در روی میز کار یا کشوهای آن می شود البته همه عوامل اتلاف وقت به این آشکاری و صراحت نیستند. اغلب اوقات یک مدیر بدون آنکه خود متوجه باشد وقت خود را صرف انجام امور نه چندان مهم و غیرضروری می کند.
یک سری عوامل اتلاف وقت وجود دارند که می بایست قبل از هر چیز آنها را شناسایی کرد. شناخت صحیح و به موقع عواملی که وقت مدیران را هدر می دهد، راه تدوین #استراتژی مدیریت زمان و نهایتا، #بهبود_کارایی و #بهره_وری سازمان را کوتاه تر خواهد کرد.
🆔 @iiie_ir
🌐 #روش_سیستمی
🔹 فایده روش سیستمی هنگامی بر ما معلوم می شود که آن را برای انجام دادن فعالیتی بکار بریم. با بکار بردن این #روش می توانیم شناخت های نوینی به دست آوریم و به #کارایی فعالیت های خود را بیافزاییم.
🔹 همچنین بکار بستن این روش به ما امکان می دهد تا بر پایه و مبنای عوامل تغییرناپذیر و خصایص و طرز کار #سیستم های پیچیده برای بهتر دریافتن این سیستم ها و بهتر اثر گذاردن روی آنها قواعدی چند استخراج کنیم.
🔹 در زمینه های حقوقی و اخلاقی و حتی در زمینه فیزیولوژی این امکان وجود دارد که ما بدون شناسایی کامل #قواعد آنها فعالیت هایی انجام دهیم. اما در مورد سیستم ها وضع درست برعکس است به این معنی که نشناختن بعضی از قواعد اساسی سیستم ها باعث پدید آمدن اشتباهات خطیر و گمراهی های بسیار خواهد شد و گاه این اشتباهات و گمراهی ها سبب از میان رفتن سیستم مورد نظر -سیستمی که می خواهیم روی آن اثر بگذاریم- خواهد گشت.
🔹 البته بسیاری کسان را می توان را یافت که از راه اشراق، تجربه یا ذوق سلیم این قواعد را می شناسند. با این همه در این جا 10 فرمانی را که به هنگام بکارگیری روش سیستمی باید بکار بست، بیان می شود:
1⃣ برای نگهداشتن #ثبات باید #تنوع را از میان نبریم.
2⃣ #حلقه مدارهای تنظیم کننده را نباید گشود.
3⃣ باید به دنبال نقاط حساس و #موثر گشت.
4⃣ باید با بکار بستن روش عدم تمرکز، #تعادل ها را دوباره برقرار کرد.
5⃣ باید برای سیستم، محدودیت هایی به وجود آوریم.
6⃣ ایجاد تباین و اختلاف برای ایجاد وحدت
7⃣ برای #تکامل یافتن باید در سیستم رخنه کرد.
8⃣ باید تعیین هدف های کلی را به برنامه ریزی دقیق همه جزییات ترجیح داد.
9⃣ باید توان انرژی فرماندهی را بکار گرفت.
🔟 باید به مهلتی که برای دریافت پاسخ ضروری است توجه کرد.
🆔 @iiie_ir
🔹 فایده روش سیستمی هنگامی بر ما معلوم می شود که آن را برای انجام دادن فعالیتی بکار بریم. با بکار بردن این #روش می توانیم شناخت های نوینی به دست آوریم و به #کارایی فعالیت های خود را بیافزاییم.
🔹 همچنین بکار بستن این روش به ما امکان می دهد تا بر پایه و مبنای عوامل تغییرناپذیر و خصایص و طرز کار #سیستم های پیچیده برای بهتر دریافتن این سیستم ها و بهتر اثر گذاردن روی آنها قواعدی چند استخراج کنیم.
🔹 در زمینه های حقوقی و اخلاقی و حتی در زمینه فیزیولوژی این امکان وجود دارد که ما بدون شناسایی کامل #قواعد آنها فعالیت هایی انجام دهیم. اما در مورد سیستم ها وضع درست برعکس است به این معنی که نشناختن بعضی از قواعد اساسی سیستم ها باعث پدید آمدن اشتباهات خطیر و گمراهی های بسیار خواهد شد و گاه این اشتباهات و گمراهی ها سبب از میان رفتن سیستم مورد نظر -سیستمی که می خواهیم روی آن اثر بگذاریم- خواهد گشت.
🔹 البته بسیاری کسان را می توان را یافت که از راه اشراق، تجربه یا ذوق سلیم این قواعد را می شناسند. با این همه در این جا 10 فرمانی را که به هنگام بکارگیری روش سیستمی باید بکار بست، بیان می شود:
1⃣ برای نگهداشتن #ثبات باید #تنوع را از میان نبریم.
2⃣ #حلقه مدارهای تنظیم کننده را نباید گشود.
3⃣ باید به دنبال نقاط حساس و #موثر گشت.
4⃣ باید با بکار بستن روش عدم تمرکز، #تعادل ها را دوباره برقرار کرد.
5⃣ باید برای سیستم، محدودیت هایی به وجود آوریم.
6⃣ ایجاد تباین و اختلاف برای ایجاد وحدت
7⃣ برای #تکامل یافتن باید در سیستم رخنه کرد.
8⃣ باید تعیین هدف های کلی را به برنامه ریزی دقیق همه جزییات ترجیح داد.
9⃣ باید توان انرژی فرماندهی را بکار گرفت.
🔟 باید به مهلتی که برای دریافت پاسخ ضروری است توجه کرد.
🆔 @iiie_ir
📚 بازخوانی مدیریت علمی، بازگشت به سنت
🔅 بنیانگذار #مدیریت_علمی، Frederick Taylor چند رکن در مکتب خود قائل شده است که از اهمیت بالایی برخوردار است.
🔅 رکن اول را Taylor در تعریف مدیریت علمی بیان می کند. وی می گوید #مدیریت علمی بحث #کارایی و #بهره وری نیست، بحث #کارسنجی و #روش سنجی نیست، مطالعات زمان و حرکت نیست، طرح های افزایش تولید نیست، مدیریت علمی اینها نیست مگر آنکه یک تحول ذهنی در ذهن صورت گیرد. بدین معنا که، هنگامی شما از مدیریت علمی بهره می برید که به عنوان مثال در مورد کارایی و بهره وری تحولی در دیدگاه و باورهای شما صورت گیرد.
🔅 رکن بعدی که Taylor به آن معتقد بود #فرهنگ نابسندگی است بدین معنا که مدیریت علمی مدعی رسیدن به #کمال_مطلوب نیست یعنی باید به این اعتقاد برسیم که همواره فضا برای #پیشرفت و #بهبود وجود دارد. پیشرفت هایی که در طول زمان می بینیم جز در سایه چنین تفکری نمی تواند بروز کند.
🔅 وی به علم بودن مدیریت نیز اعتقاد داشته و بیان می کند که همانگونه که پزشکی یک #علم است، مدیریت نیز علم است و قابل #آموزش. البته باید توجه داشت که فاصله بین علم و عمل مدیریت وجود دارد و باید به طرقی علم اکتسابی مدیریت را به عمل و اجرا نزدیک کرد.
🔅 موارد دیگری نیز در مدیریت علمی Taylor مورد توجه قرار گرفته است که باید مجددا و با دقت بیشتر به آنها توجه نمود به عنوان مثال مطالبی چون #وحدت_فرماندهی و #وحدت_مسیر که منافع زیادی را برای سازمان ها به همراه دارد.
🆔 @iiie_ir
🔅 بنیانگذار #مدیریت_علمی، Frederick Taylor چند رکن در مکتب خود قائل شده است که از اهمیت بالایی برخوردار است.
🔅 رکن اول را Taylor در تعریف مدیریت علمی بیان می کند. وی می گوید #مدیریت علمی بحث #کارایی و #بهره وری نیست، بحث #کارسنجی و #روش سنجی نیست، مطالعات زمان و حرکت نیست، طرح های افزایش تولید نیست، مدیریت علمی اینها نیست مگر آنکه یک تحول ذهنی در ذهن صورت گیرد. بدین معنا که، هنگامی شما از مدیریت علمی بهره می برید که به عنوان مثال در مورد کارایی و بهره وری تحولی در دیدگاه و باورهای شما صورت گیرد.
🔅 رکن بعدی که Taylor به آن معتقد بود #فرهنگ نابسندگی است بدین معنا که مدیریت علمی مدعی رسیدن به #کمال_مطلوب نیست یعنی باید به این اعتقاد برسیم که همواره فضا برای #پیشرفت و #بهبود وجود دارد. پیشرفت هایی که در طول زمان می بینیم جز در سایه چنین تفکری نمی تواند بروز کند.
🔅 وی به علم بودن مدیریت نیز اعتقاد داشته و بیان می کند که همانگونه که پزشکی یک #علم است، مدیریت نیز علم است و قابل #آموزش. البته باید توجه داشت که فاصله بین علم و عمل مدیریت وجود دارد و باید به طرقی علم اکتسابی مدیریت را به عمل و اجرا نزدیک کرد.
🔅 موارد دیگری نیز در مدیریت علمی Taylor مورد توجه قرار گرفته است که باید مجددا و با دقت بیشتر به آنها توجه نمود به عنوان مثال مطالبی چون #وحدت_فرماندهی و #وحدت_مسیر که منافع زیادی را برای سازمان ها به همراه دارد.
🆔 @iiie_ir
⛓ تئوری محدودیت ها
🔸 #تئوری_محدودیت_ها (Theory of Constraints) اولین بار توسط Eliyahu M. Goldratt مطرح شد.
🔸 این تئوری تغییر پارادایمی است که موجب می شود درباره #مسائل، #آرمان ها، #اهداف، #خط_مشی ها و #روش های انجام کار به روشی متفاوت بنگریم.
🔸 اساس فلسفه تئوری محدودیت ها این است که #سازمان را به عنوان یک نظام تلقی می کند و اعلام می دارد همچنان که حلقه های زنجیر با هم همکاری می کنند تا زنجیر بتواند نیروی عظیمی را انتقال دهد به همان ترتیب، تمام بخش ها و ادارات سازمان با هم #همکاری می کنند تا منافع صاحبان سهام تضمین شود.
🔸 اصول و فرضیاتی که تئوری محدودیت ها بر اساس آنها بسط و توسعه یافته است عبارتند از:
1⃣ هر #سیستم لااقل دارای یک #محدویت می باشد.
🔸محدودیت عاملی است که باعث می شود تا سیستم نتواند به #کارایی بالاتری در قبال آرمان هایش دست یابد همچنان که ضعیف ترین حلقه زنجیر، ظرفیت زنجیر را برای انتقال نیرو محدود می سازد.
2⃣ وجود محدودیت ها نشان دهنده پتانسیل برای #رشد و #بهبود است.
🔸 از دیدگاه این تئوری، محدودیت یک پدیده مثبت می باشد نه منفی.
🆔 @iiie_ir
🔸 #تئوری_محدودیت_ها (Theory of Constraints) اولین بار توسط Eliyahu M. Goldratt مطرح شد.
🔸 این تئوری تغییر پارادایمی است که موجب می شود درباره #مسائل، #آرمان ها، #اهداف، #خط_مشی ها و #روش های انجام کار به روشی متفاوت بنگریم.
🔸 اساس فلسفه تئوری محدودیت ها این است که #سازمان را به عنوان یک نظام تلقی می کند و اعلام می دارد همچنان که حلقه های زنجیر با هم همکاری می کنند تا زنجیر بتواند نیروی عظیمی را انتقال دهد به همان ترتیب، تمام بخش ها و ادارات سازمان با هم #همکاری می کنند تا منافع صاحبان سهام تضمین شود.
🔸 اصول و فرضیاتی که تئوری محدودیت ها بر اساس آنها بسط و توسعه یافته است عبارتند از:
1⃣ هر #سیستم لااقل دارای یک #محدویت می باشد.
🔸محدودیت عاملی است که باعث می شود تا سیستم نتواند به #کارایی بالاتری در قبال آرمان هایش دست یابد همچنان که ضعیف ترین حلقه زنجیر، ظرفیت زنجیر را برای انتقال نیرو محدود می سازد.
2⃣ وجود محدودیت ها نشان دهنده پتانسیل برای #رشد و #بهبود است.
🔸 از دیدگاه این تئوری، محدودیت یک پدیده مثبت می باشد نه منفی.
🆔 @iiie_ir
🔃فرایند تفکر
🔸 #تئوری_محدودیت_ها دارای سه شاخه اصلی #لجستیک، #ارزیابی_عملکرد و #فرایند_تفکر (Thinking Process) می باشد.
🔸 هر یک از این شاخه ها خود به شاخه های متعدد دیگری توسعه یافته اند.
🔸 ظهور #فرایند_تفکر، تاثیر قابل توجهی در حل مشکلات و پیشرفت بسیاری از کارخانجات و سازمان ها داشت.
🔸 فرایند تفکر با این نگرش ایجاد شد که در #سازمان ها علاوه بر #محدودیت های فیزیکی، محدودیت های مدیریتی و سیاستی و نیز محدودیت هایی که ناشی از بکارگیری الگوی ناصحیح و ناکارامد است، وجود دارد و شناسایی و رفع آنها در #کارایی و راندمان #سیستم موثر است.
🔸 از دیدگاه برخی #مدیران و صاحب نظران، فرایند تفکر می تواند نقطه شروع مناسبی برای شناسایی این دسته از محدودیت ها باشد.
🔸 نامناسب ترین عمل در #فرایند #بهبود #سیستم این است که تمام تمرکز بر روی فعالیت های مربوط به محدودیت فیزیکی سیستم باشد در حالی که در #فرایند_بهبود، #محدودیت های غیرفیزیکی نقش مهمی ایفا می کنند.
🔸 مبدع تئوری، Goldratt معتقد بود، مدیران برای رویارویی مناسب با این محدودیت نیازمند #تصمیم_گیری و پاسخگویی به سه سوال اساسی و بنیادی زیر می باشند:
1⃣ چه چیز باید تغییر کند؟ (What to change)
2⃣ به چه چیز #تغییر کند؟ (To what to change)
3⃣ این تغییر، چگونه باید اعمال گردد؟ (How to make the change happen)
🔸 بسیاری از اندیشمندان در حوزه فرایند تفکر، براین باورند که پاسخ به این سه پرسش، پیامد کشف و شناسایی محدودیت ها و برطرف کردن یا بکارگیری موثر آنها را به دنبال خواهد داشت.
🔸 فرایند تفکر در واکنش به سوال چه چیز باید تغییر کند؟ تعیین و شناسایی #مساله یا ناسازگاری اساسی (محدودیت) را توصیه می کند.
🔸 پاسخ به سوال به چه چیز باید تغییر کند؟ تدوین یک راه حل کامل به کمک تزریق (Injection) ایجاد تغییر در سیستم را پیشنهاد می کند.
🔸 و در پاسخ به سوال چگونه این تغییر بایستی اعمال گردد؟ جهت بکارگیری و اجرای طرح و راه حل پیشنهادی در مرحله قبل، تهیه نیازمندی های راه حل ارائه شده را توصیه می شود.
🔸 #تئوری_محدودیت_ها نقشه اجرای #تغییر و #مدیریت آن را از مرحله شناخت #مساله تا دست یابی به #هدف تغییر یعنی #بهبود_مستمر ترسیم می کند.
🔸 باید توجه داشت که حتی اگر تغییر و حاصل #فرایند_تغییر کاملا شناسایی و تدوین شده باشد، نحوه اجرای تغییر است که #موفقیت یا شکست تلاش ها را تضمین می کند.
🔸 فرایند تفکر به عنوان شاخه ای از تئوری محدودیت ها می تواند ماهیت #مقاومت (محدودیت سیستم) را شناسایی کند، مزایای آن را مشخص سازد و از این مزایا به نفع تغییر استفاده کند.
🔸 بنابراین تئوری محدودیت ها نه تنها مقاومت را نفی نمی کند بلکه آن را امری طبیعی و لازم در نظر می گیرد و به مدیران کمک می کند تا تغییر را با موفقیت مدیریت کنند.
🆔 @iiie_ir
🔸 #تئوری_محدودیت_ها دارای سه شاخه اصلی #لجستیک، #ارزیابی_عملکرد و #فرایند_تفکر (Thinking Process) می باشد.
🔸 هر یک از این شاخه ها خود به شاخه های متعدد دیگری توسعه یافته اند.
🔸 ظهور #فرایند_تفکر، تاثیر قابل توجهی در حل مشکلات و پیشرفت بسیاری از کارخانجات و سازمان ها داشت.
🔸 فرایند تفکر با این نگرش ایجاد شد که در #سازمان ها علاوه بر #محدودیت های فیزیکی، محدودیت های مدیریتی و سیاستی و نیز محدودیت هایی که ناشی از بکارگیری الگوی ناصحیح و ناکارامد است، وجود دارد و شناسایی و رفع آنها در #کارایی و راندمان #سیستم موثر است.
🔸 از دیدگاه برخی #مدیران و صاحب نظران، فرایند تفکر می تواند نقطه شروع مناسبی برای شناسایی این دسته از محدودیت ها باشد.
🔸 نامناسب ترین عمل در #فرایند #بهبود #سیستم این است که تمام تمرکز بر روی فعالیت های مربوط به محدودیت فیزیکی سیستم باشد در حالی که در #فرایند_بهبود، #محدودیت های غیرفیزیکی نقش مهمی ایفا می کنند.
🔸 مبدع تئوری، Goldratt معتقد بود، مدیران برای رویارویی مناسب با این محدودیت نیازمند #تصمیم_گیری و پاسخگویی به سه سوال اساسی و بنیادی زیر می باشند:
1⃣ چه چیز باید تغییر کند؟ (What to change)
2⃣ به چه چیز #تغییر کند؟ (To what to change)
3⃣ این تغییر، چگونه باید اعمال گردد؟ (How to make the change happen)
🔸 بسیاری از اندیشمندان در حوزه فرایند تفکر، براین باورند که پاسخ به این سه پرسش، پیامد کشف و شناسایی محدودیت ها و برطرف کردن یا بکارگیری موثر آنها را به دنبال خواهد داشت.
🔸 فرایند تفکر در واکنش به سوال چه چیز باید تغییر کند؟ تعیین و شناسایی #مساله یا ناسازگاری اساسی (محدودیت) را توصیه می کند.
🔸 پاسخ به سوال به چه چیز باید تغییر کند؟ تدوین یک راه حل کامل به کمک تزریق (Injection) ایجاد تغییر در سیستم را پیشنهاد می کند.
🔸 و در پاسخ به سوال چگونه این تغییر بایستی اعمال گردد؟ جهت بکارگیری و اجرای طرح و راه حل پیشنهادی در مرحله قبل، تهیه نیازمندی های راه حل ارائه شده را توصیه می شود.
🔸 #تئوری_محدودیت_ها نقشه اجرای #تغییر و #مدیریت آن را از مرحله شناخت #مساله تا دست یابی به #هدف تغییر یعنی #بهبود_مستمر ترسیم می کند.
🔸 باید توجه داشت که حتی اگر تغییر و حاصل #فرایند_تغییر کاملا شناسایی و تدوین شده باشد، نحوه اجرای تغییر است که #موفقیت یا شکست تلاش ها را تضمین می کند.
🔸 فرایند تفکر به عنوان شاخه ای از تئوری محدودیت ها می تواند ماهیت #مقاومت (محدودیت سیستم) را شناسایی کند، مزایای آن را مشخص سازد و از این مزایا به نفع تغییر استفاده کند.
🔸 بنابراین تئوری محدودیت ها نه تنها مقاومت را نفی نمی کند بلکه آن را امری طبیعی و لازم در نظر می گیرد و به مدیران کمک می کند تا تغییر را با موفقیت مدیریت کنند.
🆔 @iiie_ir
☀️ 12 اصل سودمندی
🔅 هرینگتون امرسون مفاهیم مدیریتی خود را هم زمان با تیلور، گانت و گیلبرت توسعه داد و آنها را در دهه 1900، هنگامی که در راه آهن Santanov مشغول فعالیت بود، بکار برد.
🔅 از جمله کارهای مهم او #سیستم پرداخت حقوق به کارگران براساس میزان کار انجام شده در روز است.
🔅 نکته ای که باعث تمایز این کار و انواع مشابه قبلی است، قرار دادن میزان حقوق پایه برای گذراندن زندگی کارگر است.
🔅 وی در یکی از کتاب هایش به نام دوازده اصل سودمندی موارد زیر را شرح می دهد:
1- تعریف واضح #هدف
2- عقل سلیم و قضاوت درست
3- #مشاور با صلاحیت
4- نظم و انضباط در #کار
5- اصول و برنامه های قانونی
6- دفاتر و یادداشت های قابل اعتماد، در دسترس و مناسب
7- اقدام سریع و به موقع
8- استاندارد کردن شرایط کاری
9- عملیات #استاندارد
10- #آموزش عملی
11- استانداردهای تدوین شده
12- پاداش های افزایش #کارایی
🔅 امرسون یکی از بزرگ ترین افرادی است که مفاهیم #صف، #ستاد و #عملکرد پرداخت پاداش و نتایج قابل قبول آن را ایجاد و توسعه داد.
🆔 @iiie_ir
🔅 هرینگتون امرسون مفاهیم مدیریتی خود را هم زمان با تیلور، گانت و گیلبرت توسعه داد و آنها را در دهه 1900، هنگامی که در راه آهن Santanov مشغول فعالیت بود، بکار برد.
🔅 از جمله کارهای مهم او #سیستم پرداخت حقوق به کارگران براساس میزان کار انجام شده در روز است.
🔅 نکته ای که باعث تمایز این کار و انواع مشابه قبلی است، قرار دادن میزان حقوق پایه برای گذراندن زندگی کارگر است.
🔅 وی در یکی از کتاب هایش به نام دوازده اصل سودمندی موارد زیر را شرح می دهد:
1- تعریف واضح #هدف
2- عقل سلیم و قضاوت درست
3- #مشاور با صلاحیت
4- نظم و انضباط در #کار
5- اصول و برنامه های قانونی
6- دفاتر و یادداشت های قابل اعتماد، در دسترس و مناسب
7- اقدام سریع و به موقع
8- استاندارد کردن شرایط کاری
9- عملیات #استاندارد
10- #آموزش عملی
11- استانداردهای تدوین شده
12- پاداش های افزایش #کارایی
🔅 امرسون یکی از بزرگ ترین افرادی است که مفاهیم #صف، #ستاد و #عملکرد پرداخت پاداش و نتایج قابل قبول آن را ایجاد و توسعه داد.
🆔 @iiie_ir
🔀 تحلیل پوششی داده ها
📖 تابع #تولید نشان دهنده رابطه موجود بین منابع تولیدی مورد استفاده یک موسسه تولیدی (ورودی ها) و کالا یا خدمات به دست آمده (خروجی ها) در یک زمان واحد و بدون در نظر گرفتن قیمت ها می باشد.
📖 #بازده به مقیاس مفهومی است بلندمدت که منعکس کننده نسبت افزایش در خروجی به ازای افزایش در میزان ورودی هاست. این نسبت می تواند ثابت، صعودی یا نزولی باشد.
📖 نسبت بازده ثابت به مقیاس وقتی صادق است که افزایش در ورودی به همان نسبت موجب افزایش خروجی شود. بازده صعودی به نسبت مقیاس آن است که میزان خروجی به نسبتی بیش از میزان افزایش در ورودی ها افزایش یابد و در صورتی که میزان افزایش در خروجی کمتر از نسبتی باشد که ورودی ها افزایش داده شوند، بازده نزولی نسبت به مقیاس ایجادشده است.
📖 #کارایی بیانگر این مفهوم است که یک سازمان به چه خوبی از منابع خود در راستای #تولید نسبت به بهترین عملکرد در مقطعی از زمان استفاده کرده است. دو نگرش در هنگام بررسی کارایی مدنظر است: نگرش ورودی محور و خروجی محور.
📖 در #اندازه_گیری کارایی با نگرش تمرکز بر داده (نگرش ورودی محور) به این سوال پاسخ داده می شود که تا چه حد می توان به طور مناسب مقادیر ورودی را کاهش داد بدون این که محصول تولیدشده تغییری یابد (Farrel).
📖 اما در حالت تمرکز بر محصول (نگرش خروجی محور) سوال می شود تا چه حد می توان خروجی نسبی محصول را افزایش داد بدون اینکه مقدار ورودی بکار رفته تغییر کند.
📖 اندازه گیری کارایی به خاطر اهمیت آن در #ارزیابی #عملکرد یک شرکت یا #سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است. در سال 1957، Farrel با استفاده از روشی مانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی اقدام به اندازه گیری کارایی برای یک واحد تولیدی نمود.
📖 دیدگاه Farrel توسط Charnes, Cooper & Rodes توسعه داده شد و مدلی ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و چندین خروجی را داشت (سال 1988). این مدل #تحلیل_پوششی_داده_ها (Data Envelopment Analysis - #DEA) نام گرفت.
🆔 @iiie_ir
📖 تابع #تولید نشان دهنده رابطه موجود بین منابع تولیدی مورد استفاده یک موسسه تولیدی (ورودی ها) و کالا یا خدمات به دست آمده (خروجی ها) در یک زمان واحد و بدون در نظر گرفتن قیمت ها می باشد.
📖 #بازده به مقیاس مفهومی است بلندمدت که منعکس کننده نسبت افزایش در خروجی به ازای افزایش در میزان ورودی هاست. این نسبت می تواند ثابت، صعودی یا نزولی باشد.
📖 نسبت بازده ثابت به مقیاس وقتی صادق است که افزایش در ورودی به همان نسبت موجب افزایش خروجی شود. بازده صعودی به نسبت مقیاس آن است که میزان خروجی به نسبتی بیش از میزان افزایش در ورودی ها افزایش یابد و در صورتی که میزان افزایش در خروجی کمتر از نسبتی باشد که ورودی ها افزایش داده شوند، بازده نزولی نسبت به مقیاس ایجادشده است.
📖 #کارایی بیانگر این مفهوم است که یک سازمان به چه خوبی از منابع خود در راستای #تولید نسبت به بهترین عملکرد در مقطعی از زمان استفاده کرده است. دو نگرش در هنگام بررسی کارایی مدنظر است: نگرش ورودی محور و خروجی محور.
📖 در #اندازه_گیری کارایی با نگرش تمرکز بر داده (نگرش ورودی محور) به این سوال پاسخ داده می شود که تا چه حد می توان به طور مناسب مقادیر ورودی را کاهش داد بدون این که محصول تولیدشده تغییری یابد (Farrel).
📖 اما در حالت تمرکز بر محصول (نگرش خروجی محور) سوال می شود تا چه حد می توان خروجی نسبی محصول را افزایش داد بدون اینکه مقدار ورودی بکار رفته تغییر کند.
📖 اندازه گیری کارایی به خاطر اهمیت آن در #ارزیابی #عملکرد یک شرکت یا #سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است. در سال 1957، Farrel با استفاده از روشی مانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی اقدام به اندازه گیری کارایی برای یک واحد تولیدی نمود.
📖 دیدگاه Farrel توسط Charnes, Cooper & Rodes توسعه داده شد و مدلی ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و چندین خروجی را داشت (سال 1988). این مدل #تحلیل_پوششی_داده_ها (Data Envelopment Analysis - #DEA) نام گرفت.
🆔 @iiie_ir