Forwarded from باشگاه کوهنوردی بهمن بم
صعود 3 نوجوان بهمن به قله 3هزار متری #همید منطقه توکل آباد به مناسبت روز #دانش_آموز جمعه 1396/8/12
باشگاه کوهنوردی #بهمن شهرستان بم
@bam_bahmankoh
Kohnavardi_bahman
باشگاه کوهنوردی #بهمن شهرستان بم
@bam_bahmankoh
Kohnavardi_bahman
Forwarded from باشگاه کوهنوردی بهمن بم
نوجوانان شرکت کننده در برنامه #همید توکل اباد به مناسبت 13 آبان روز #دانش_آموز
جمعه 96/8/12
باشگاه کوهنوردی #بهمن شهرستان بم
@bam_bahmankoh
Kohnavardi_bahman
جمعه 96/8/12
باشگاه کوهنوردی #بهمن شهرستان بم
@bam_bahmankoh
Kohnavardi_bahman
هفته گذشته با دو برنامه #آریاز
⛰صعود به قله #همید منطقه توکل اباد , برنامه اول
👤سرپرست سیدعباس اکرمیان
👥تعداد31نفر
🗓جمعه13مهر97
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@AriyazBam
⛰صعود به قله #همید منطقه توکل اباد , برنامه اول
👤سرپرست سیدعباس اکرمیان
👥تعداد31نفر
🗓جمعه13مهر97
باشگاه کوهنوردی آریاز بم👇
@AriyazBam
🅱 به نام یزدان پاک
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
Forwarded from هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم (شکوه)
🅱 به نام یزدان پاک
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
VID-20210123-WA0016.mp4
7.3 MB
پروژه نصب تابلو🚩🚩🚩
قله های زیبای شهرستان بم
برای اولین بار
توسط باشگاه کوهنوردی بهمن شهرستان بم
🏔️🏔️دومین قله برای که تابلوی آن نصب شد👇👇👇
نام قله : هِمید(hemid)
ارتفاع: 2900متر
عرض جغرافیایی: 28.976
طول جغرافیایی: 58.019
دمای قله :+4
منطقه : توکل آباد-بم
مسیرصعود: مسیر صخره ای دِرسته
مسیرفرود: بُندر همید و رودخانه همید_توکل آباد
تاریخ اجرا : 3بهمن 1399
سرپرست برنامه:زهرا کمشکی
تعداد شرکت کنندگان: 10 نفر
به همراه 4نفر مهمان از باشگاه کوهنوردی افق شهرستان بم
😊😊👍🏻👍🏻👏👏
#صعود#زمستانی❄️🌥️⛄
#نصب#تابلو🚩
#شناسنامه#دار#کردن
#دومین#قله
#همید🏔️
#کوهنوردی
#بم#بزرگ #live#is#life
#باشگاه#کوهنوردی#بهمن
instagram.com/kohnavardi_bahman_bam
🌹🌹
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
قله های زیبای شهرستان بم
برای اولین بار
توسط باشگاه کوهنوردی بهمن شهرستان بم
🏔️🏔️دومین قله برای که تابلوی آن نصب شد👇👇👇
نام قله : هِمید(hemid)
ارتفاع: 2900متر
عرض جغرافیایی: 28.976
طول جغرافیایی: 58.019
دمای قله :+4
منطقه : توکل آباد-بم
مسیرصعود: مسیر صخره ای دِرسته
مسیرفرود: بُندر همید و رودخانه همید_توکل آباد
تاریخ اجرا : 3بهمن 1399
سرپرست برنامه:زهرا کمشکی
تعداد شرکت کنندگان: 10 نفر
به همراه 4نفر مهمان از باشگاه کوهنوردی افق شهرستان بم
😊😊👍🏻👍🏻👏👏
#صعود#زمستانی❄️🌥️⛄
#نصب#تابلو🚩
#شناسنامه#دار#کردن
#دومین#قله
#همید🏔️
#کوهنوردی
#بم#بزرگ #live#is#life
#باشگاه#کوهنوردی#بهمن
instagram.com/kohnavardi_bahman_bam
🌹🌹
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
Forwarded from هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم (شکوه)
🅱 به نام یزدان پاک
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam
بیاد کوهنوردان بم
حال خونین دلان که گوید باز
خدایا کدامین روز قدر وصال را ندانستیم که چنین به شب فراق بی سحری مبتلایمان کردی؟. .
مدتی است آلاله نچیدیم
مدتی است آویشن ندیدیم
مدتی است با هم نلمیدیم
دیروقتی است با هم نپریدیم
دیرزمانی است صدایت نشنیدیم
ازخانه مدتی است با هم نگریختیم.
با تو هیچ در کوه ندویدیم
دانی که از غیر چه دیدیم و شنیدیم؟
و راستی چقدر در این چند سال خمیدیم.
اما امروز بدون شما آمدم تا به یادتان در بلندای "#هزار" جستجوگر طنین آواز مستانه شما از لابه لای صخره ها باشم تا اگر امیدی هست در ادامه گلگشتی غریبانه در" #جوپار و #لاله_زار" داشته باشم. ..
تا به یادتان آویشنی در "#گلچین" بچینم.
در بلندای "#علم شاه" صدایتان بزنم ،
و دمی کنار شقایقهای نجیب #دماوند بنشینم و از داغی که هر دو بر دل داریم #گپی بزنم....
و آمدم صورتم را نه در زیر آبشار" #سرندکوه"
بل در آبشار چشمم خیس کنم.
شاخه نرگسی از" #وروار "برایتان هدیه بیاورم بر مزارتان در دل کویر بکارم.
شبی در حصار " #همید" بر لب چشمه بخوابم؛
شاید در رویا بر فراز " #بونا" با تو ملاقاتی هرچند کوتاه داشته باشم.
به یاد جسم بی غسل تان تنی به آبشار" #هزار" بزنم ...
به یادتان کتری دود زده مان را در پهنای قله" #شیر" بار بگذارم و خط الراس پرشیب و فراز زندگیمان را تا آنسوی"#درمیان " ادامه دهم؛
و از آنجا به یادتان و با حسرت "#پاشکوه " را به نظاره بنشینم و قطره اشکی در غمت در آنسوی" #ژرژر" بریزم؛ تا اگر رخصت دهی با تو در " کوههای #مسجد " هم طناب شوم و تو حمایتم کنی....
آمدم تا جای پاهای استوارت را در "#خبر" ببوسم ...
در جایت بر دیوارهای #پناهگاه هزار که یادگار دستان پر توان توست تکیه کنم و به صعود فردا بیندیشم و از بوران نهراسم چرا که با تو #همنورد بوده ام .
آتشی بیفروزم و بیاد خنده های گذشته چشمی تر کنم و با خود گفتگویی ...
آمدم باز به یادت شمعی در " #تورنگ" روشن کنم و در خنکای" #بحرآسمان" دل سوخته ام را التیام بخشم ...
و آمدم با صدای بلند داد بزنم! محمود کجایی؟ پرویز ،عباس ،علیرضا، سهراب، حمید، مجید، علی، منصور ...کجایید؟
من که مینوشتم، دخترم آهسته می گفت:فاطی، شیوا، نینا ...کجایید؟
و چنانکه جوابم ندهید باز می گردم
در شهر ویرانم، در کوچه های نداشته شهرم ؛ در دشت خالی خانه های بی صاحب تان و در کنار بسترهای خونین تان در کنار قبورتان می نشینم و مانند مرغ سحر ناله سر میدهم!
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد...
دیگر بنفشه با باد بهاری برایمان نمی رقصد.
دیگر در سر شوری و در دل نوری نداریم.
همان نور افشانی آفتاب" #پنج_دی_ماه" ما را بس....
چقدر بی الهه ناز شدیم و دائما بدون اختیار زیر لب زمزمه می کنیم: شد خزان گلشن آشنائی ...
یاد آنروزی که بودی یارم و من مانده ام تنهای تنها ...
و باز آمدیم بگوئیم همانهایی که باقی مانده ایم جمع شدیم تا ادامه دهنده راهتان باشیم.
افتخارمان اینست که شما جلودارمان بودید ...
تقدیم به پیشکسوتان و بنیان گذاران ورزش کوهنوردی شهرستان بم :
زنده یادان
محمود اماندادی -
ناصر مدافع بهزادی-
پرویز تهمتن بهزادی -
روحتان شاد
راهتان پر رهرو
✍خاک راهتان "حسن دهدشتی"
دی ماه 84
🌹🥀
#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم
https://telegram.me/HeyatBam