Forwarded from صنایع و مدیریت qie.ir
آشنایی با سازمان های رسمی و غیر رسمی 👆👆
...
#سازمان
...
اولین و بزرگ ترین کانال مهندسی صنایع و مدیریت در کشور
@qieSanaye
...
#سازمان
...
اولین و بزرگ ترین کانال مهندسی صنایع و مدیریت در کشور
@qieSanaye
Forwarded from صنایع و مدیریت qie.ir
آشنایی با سازمان های رسمی و غیر رسمی 👆👆
...
#سازمان
...
اولین و بزرگ ترین کانال مهندسی صنایع و مدیریت در کشور
@qieSanaye
...
#سازمان
...
اولین و بزرگ ترین کانال مهندسی صنایع و مدیریت در کشور
@qieSanaye
روز جهانی ارتباطات
در۱۷ مه ۱۸۶۵ میلادی “اتحادیه تلگرافی بین المللی” در پاریس تشکیل شد. از آن تاریخ به بعد نام این اتحادیه دستخوش تحول شد و سرانجام در ۳۰ اکتبر ۱۹۰۶ میلادی در کنفرانس “اتحادیه تلگرافی بین الملل” تصمیم گرفته شد که “اتحادیه رادیو و تلگرافی بین الملل” نیز تشکیل شود. در ۹ دسامبر سال ۱۹۳۲ میلادی به موجب “عهدنامه مادرید” با وحدت دو اتحادیه یاد شده فوق، “اتحادیه بین المللی ارتباطات دور” شروع به کار کرد. در واقع روز جهانی ارتباطات یادآور تأسیس این اتحادیه ها برای پیشرفت #ارتباطات است.
سابقه عضویت #ایران در “اتحادیه تلگرافی بین المللی” بیش از یکصد سال است. نهاد مذکور پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل، به موجب تصمیم کنفرانس عمومی نمایندگان دولتهای عضو، این اتحادیه به صورت نهاد تخصصی #سازمان_ملل درآمد واز آن زمان تاکنون، جزو مؤسسات ویژه سازمان ملل متحد بوده است.
پس از سالها تلاش و پیگیری دستاندرکاران روابط عمومی و جامعه روابط عمومی، روابط عمومی ایران صاحب روز ملی گردیده. ۲۷ اردیبهشت ماه روزی که درسطح جهانی نیز به عنوان روز ارتباطات و جامعه اطلاعاتی نامگذاری شده است، به عنوان روز روابط عمومی و ارتباطات تعیین گردید. این روز فرصتی است تا نقش و جایگاه #روابط_عمومی را به عنوان هنر هشتم مرور کنیم.
امروزه نقش روابط عمومی ها در کمک به تصمیم گیری های مدیریتی و استراتژیک یک سازمان نقشی قابل توجه است. نقش روابط عمومی به عنوان ابزار مدیریتی برای فعالیتهای حرفه ای، علمی و الکترونیکی، از مشخصه های جدید روابط عمومی در #عصر_ارتباطات است. بنا بر این، از نقاط برجسته و ممتاز در مدیریت استراتژیک، تأکید بر محیط برون سازمانی و حتی جهانی است و در واقع، منظور از وظایف استراتژیک روابط عمومی، دخالت در روند تصمیم گیری سازمان است.
اهمیت جایگاه روابط عمومی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاعرسانی در همه عرصهها پیشتاز است، دوچندان شده است به گونه ای که موفقیت سازمانها، ادارات و شرکتها و دوامشان در عرصهها و فعالیت های #تخصصی به عملکرد روابط عمومیهای آنها وابسته است.
در۱۷ مه ۱۸۶۵ میلادی “اتحادیه تلگرافی بین المللی” در پاریس تشکیل شد. از آن تاریخ به بعد نام این اتحادیه دستخوش تحول شد و سرانجام در ۳۰ اکتبر ۱۹۰۶ میلادی در کنفرانس “اتحادیه تلگرافی بین الملل” تصمیم گرفته شد که “اتحادیه رادیو و تلگرافی بین الملل” نیز تشکیل شود. در ۹ دسامبر سال ۱۹۳۲ میلادی به موجب “عهدنامه مادرید” با وحدت دو اتحادیه یاد شده فوق، “اتحادیه بین المللی ارتباطات دور” شروع به کار کرد. در واقع روز جهانی ارتباطات یادآور تأسیس این اتحادیه ها برای پیشرفت #ارتباطات است.
سابقه عضویت #ایران در “اتحادیه تلگرافی بین المللی” بیش از یکصد سال است. نهاد مذکور پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل، به موجب تصمیم کنفرانس عمومی نمایندگان دولتهای عضو، این اتحادیه به صورت نهاد تخصصی #سازمان_ملل درآمد واز آن زمان تاکنون، جزو مؤسسات ویژه سازمان ملل متحد بوده است.
پس از سالها تلاش و پیگیری دستاندرکاران روابط عمومی و جامعه روابط عمومی، روابط عمومی ایران صاحب روز ملی گردیده. ۲۷ اردیبهشت ماه روزی که درسطح جهانی نیز به عنوان روز ارتباطات و جامعه اطلاعاتی نامگذاری شده است، به عنوان روز روابط عمومی و ارتباطات تعیین گردید. این روز فرصتی است تا نقش و جایگاه #روابط_عمومی را به عنوان هنر هشتم مرور کنیم.
امروزه نقش روابط عمومی ها در کمک به تصمیم گیری های مدیریتی و استراتژیک یک سازمان نقشی قابل توجه است. نقش روابط عمومی به عنوان ابزار مدیریتی برای فعالیتهای حرفه ای، علمی و الکترونیکی، از مشخصه های جدید روابط عمومی در #عصر_ارتباطات است. بنا بر این، از نقاط برجسته و ممتاز در مدیریت استراتژیک، تأکید بر محیط برون سازمانی و حتی جهانی است و در واقع، منظور از وظایف استراتژیک روابط عمومی، دخالت در روند تصمیم گیری سازمان است.
اهمیت جایگاه روابط عمومی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاعرسانی در همه عرصهها پیشتاز است، دوچندان شده است به گونه ای که موفقیت سازمانها، ادارات و شرکتها و دوامشان در عرصهها و فعالیت های #تخصصی به عملکرد روابط عمومیهای آنها وابسته است.
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
🖋 #یادداشت
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
آمریکا و فعال کردن مکانیسم ماشه!
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از تصمیم کشورش برای فعال کردن "مکانیسم ماشه" در روزهای آینده خبر داده است.
مکانیسم ماشه، بندی از برجام است که بر اساس آن، بازگشت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ممکن میشود.
فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای مرگ رسمی توافقنامۀ برجام است و از همین رو، دیگرِ طرفهای این توافقنامه مخالف به کارگیری آن هستند.
آمریکا اما پس از رد قطعنامۀ پیشنهادیاش در شورای امنیت، برای تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران، فعال کردن مکانیسم ماشه را در دستور کار خود قرار داده است. حتی گفته میشود که آمریکا با اطلاع و آگاهی از عدم تصویب قطعنامۀ پیشنهادیاش در شورای امنیت، عمداً اصرار به رأیگیری دربارۀ آن کرده است تا بهانۀ لازم را برای فعال کردن مکانیسم ماشه به دست آورد.
این در حالی است که دیگر اعضای دائم شورای امنیت با اشاره به خروج رسمی آمریکا از برجام، این کشور را فاقد صلاحیت حقوقی لازم برای فعال کردن مکانیسم ماشه میدانند و با اقدام آمریکا در این زمینه مخالفاند.
آمریکا اما بین خروج از برجام و حق فعال کردن مکانیسم ماشه برای خود، مغایرتی نمیبیند و گویا بخش حقوقی وزارت خارجۀ آمریکا در این باره سندی برای ارائه به شورای امنیت نیز تهیه کرده است.
در واقع متنهای حقوقی بینالمللی مانند هر متن دیگری، همواره محل تأویل و تفسیرهای مختلفاند و هر گاه پای مسائل سیاسی و امنیتی کشورها در میان باشد، تفسیری معمولاً غالب میشود که قدرت بیشتری در پشت آن نهفته باشد! طبعاً متن برجام هم از این قاعده مستثنی نیست و هر یک از طرفهای امضاء کنندۀ آن تفسیر مخصوص به خود را از متن آن دارند و بنا به پشتوانۀ قدرت خود، در جهت غالب کردن تفسیرشان کوشش میکنند.
بنابراین، اینکه آیا آمریکا پس از خروج از برجام از حق فعال کردن مکانیسم ماشه برخوردار است یا خیر، بیشتر به کار کارشناسان حقوق بینالملل میآید تا در بارۀ آن به بحث و جدل با هم مشغول شوند. از نگاه اهل سیاست اما مسئله این است که آیا آمریکا برغم مخالفت دیگر اعضای دائمی شورای امنیت از قدرت لازم برای فعال کردن مکانیسم ماشه برخوردار است یا خیر؟
آمریکا در حال حاضر دیگر تنها قدرت تعیینکنندۀ مناسبات جهانی نیست، اما همچنان بزرگترین آنهاست. از همین رو این کشور میکوشد تا با استفاده از قدرت خود، روندهای جهانی را به گونهای هدایت کند که موقعیت برترش را در نظام جهانی تا حد ممکن حفظ کند.
یکی از اهداف اصلی آمریکا، سر و سامان دادن به نوعی نظم دلخواه در خاورمیانه است تا پس از آن بتواند از حجم حضور نیروهایش در این منطقه بکاهد و استقرار نظامی خود را عمدتاً بر آسیای جنوب شرقی متمرکز کند.
از این رو، دولت ترامپ مسئلۀ ایران و نزاع عربی - اسرائیلی را دو کانون بحران خاورمیانه به شمار میآورد و به زعم خود میکوشد تا پیش از ترک قدرت به طور موازی آنها را در مسیری متفاوت از گذشته قرار دهد.
سیاست آمریکا در مورد نزاع عربی - اسرائیلی کم و بیش روشن است. این سیاست در معاملۀ قرن تبلور یافته است بدین صورت که کشوری مستقل با اختیارات محدود در بخش اعظم کرانۀ باختری رود اردن برای فلسطینیها شکل گیرد و در ازای آن نیز کشورهای عرب با اسرائیل روابط رسمی برقرار کنند.
در مورد ایران اما سیاست دولت ترامپ پیچیدهتر و مقداری همراه با ابهام است. سیاست رسمی البته این است که جمهوری اسلامی به اندازهای تحت فشار اقتصادی و دیپلماتیک قرار گیرد که به ناچار "دعاوی انقلابی و ایدئولوژیک و فرامرزی" خود را رها کند و با نظم در حال ظهور منطقهای به عنوان یک "کشور عادی"همراه شود و از مواهب آن بهره ببرد. با این حال، لحن مقامهای آمریکایی در برابر جمهوری اسلامی بعضاً به نحوی است که با این هدفگذاری سازگار به نظر نمیرسد و نوعی علاقه به "تغییر رژیم" را به اذهان متبادر میکند گرچه نشانۀ روشنی هم از پیگیری چنین علاقهای آشکار نیست.
در هر صورت، دولت ترامپ تمام قدرت خود را به کار گرفته است تا از طریق فعال کردن مکانیسم ماشه، یک بار و برای همیشه به "شرّ برجام" پایان دهد وایران را وادار به امضای توافق تازهای کند.
شاید طرح ابتکارات دیپلماتیک جدیدی از سوی دیگر طرفهای برجام که سبب جلب رضات ترامپ هم شود، آمریکا را از تعقیب این سیاست باز دارد. اما اگر چنین ابتکاراتی در میان نباشد، به نظرم آمریکا تا حد تهدید به خروج از سازمان ملل، بر فعال کردن مکانیسم ماشه اصرار ورزد!
خروج آمریکا از سازمان ملل هم به معنای بیاثر کردن و حتی نابودی این سازمان است و این چیزی است که بعید میدانم سایر قدرتهای جهانی تاب تحمل آن را داشته باشند، بنابراین ممکن است تا حدود زیادی در صدد جلب رضایت ترامپ برآیند.
#احمد_زیدآبادی
#مکانیسم_ماشه
#توافق_برجام
#شورای_امنیت
#سازمان_ملل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از تصمیم کشورش برای فعال کردن "مکانیسم ماشه" در روزهای آینده خبر داده است.
مکانیسم ماشه، بندی از برجام است که بر اساس آن، بازگشت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ممکن میشود.
فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای مرگ رسمی توافقنامۀ برجام است و از همین رو، دیگرِ طرفهای این توافقنامه مخالف به کارگیری آن هستند.
آمریکا اما پس از رد قطعنامۀ پیشنهادیاش در شورای امنیت، برای تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران، فعال کردن مکانیسم ماشه را در دستور کار خود قرار داده است. حتی گفته میشود که آمریکا با اطلاع و آگاهی از عدم تصویب قطعنامۀ پیشنهادیاش در شورای امنیت، عمداً اصرار به رأیگیری دربارۀ آن کرده است تا بهانۀ لازم را برای فعال کردن مکانیسم ماشه به دست آورد.
این در حالی است که دیگر اعضای دائم شورای امنیت با اشاره به خروج رسمی آمریکا از برجام، این کشور را فاقد صلاحیت حقوقی لازم برای فعال کردن مکانیسم ماشه میدانند و با اقدام آمریکا در این زمینه مخالفاند.
آمریکا اما بین خروج از برجام و حق فعال کردن مکانیسم ماشه برای خود، مغایرتی نمیبیند و گویا بخش حقوقی وزارت خارجۀ آمریکا در این باره سندی برای ارائه به شورای امنیت نیز تهیه کرده است.
در واقع متنهای حقوقی بینالمللی مانند هر متن دیگری، همواره محل تأویل و تفسیرهای مختلفاند و هر گاه پای مسائل سیاسی و امنیتی کشورها در میان باشد، تفسیری معمولاً غالب میشود که قدرت بیشتری در پشت آن نهفته باشد! طبعاً متن برجام هم از این قاعده مستثنی نیست و هر یک از طرفهای امضاء کنندۀ آن تفسیر مخصوص به خود را از متن آن دارند و بنا به پشتوانۀ قدرت خود، در جهت غالب کردن تفسیرشان کوشش میکنند.
بنابراین، اینکه آیا آمریکا پس از خروج از برجام از حق فعال کردن مکانیسم ماشه برخوردار است یا خیر، بیشتر به کار کارشناسان حقوق بینالملل میآید تا در بارۀ آن به بحث و جدل با هم مشغول شوند. از نگاه اهل سیاست اما مسئله این است که آیا آمریکا برغم مخالفت دیگر اعضای دائمی شورای امنیت از قدرت لازم برای فعال کردن مکانیسم ماشه برخوردار است یا خیر؟
آمریکا در حال حاضر دیگر تنها قدرت تعیینکنندۀ مناسبات جهانی نیست، اما همچنان بزرگترین آنهاست. از همین رو این کشور میکوشد تا با استفاده از قدرت خود، روندهای جهانی را به گونهای هدایت کند که موقعیت برترش را در نظام جهانی تا حد ممکن حفظ کند.
یکی از اهداف اصلی آمریکا، سر و سامان دادن به نوعی نظم دلخواه در خاورمیانه است تا پس از آن بتواند از حجم حضور نیروهایش در این منطقه بکاهد و استقرار نظامی خود را عمدتاً بر آسیای جنوب شرقی متمرکز کند.
از این رو، دولت ترامپ مسئلۀ ایران و نزاع عربی - اسرائیلی را دو کانون بحران خاورمیانه به شمار میآورد و به زعم خود میکوشد تا پیش از ترک قدرت به طور موازی آنها را در مسیری متفاوت از گذشته قرار دهد.
سیاست آمریکا در مورد نزاع عربی - اسرائیلی کم و بیش روشن است. این سیاست در معاملۀ قرن تبلور یافته است بدین صورت که کشوری مستقل با اختیارات محدود در بخش اعظم کرانۀ باختری رود اردن برای فلسطینیها شکل گیرد و در ازای آن نیز کشورهای عرب با اسرائیل روابط رسمی برقرار کنند.
در مورد ایران اما سیاست دولت ترامپ پیچیدهتر و مقداری همراه با ابهام است. سیاست رسمی البته این است که جمهوری اسلامی به اندازهای تحت فشار اقتصادی و دیپلماتیک قرار گیرد که به ناچار "دعاوی انقلابی و ایدئولوژیک و فرامرزی" خود را رها کند و با نظم در حال ظهور منطقهای به عنوان یک "کشور عادی"همراه شود و از مواهب آن بهره ببرد. با این حال، لحن مقامهای آمریکایی در برابر جمهوری اسلامی بعضاً به نحوی است که با این هدفگذاری سازگار به نظر نمیرسد و نوعی علاقه به "تغییر رژیم" را به اذهان متبادر میکند گرچه نشانۀ روشنی هم از پیگیری چنین علاقهای آشکار نیست.
در هر صورت، دولت ترامپ تمام قدرت خود را به کار گرفته است تا از طریق فعال کردن مکانیسم ماشه، یک بار و برای همیشه به "شرّ برجام" پایان دهد وایران را وادار به امضای توافق تازهای کند.
شاید طرح ابتکارات دیپلماتیک جدیدی از سوی دیگر طرفهای برجام که سبب جلب رضات ترامپ هم شود، آمریکا را از تعقیب این سیاست باز دارد. اما اگر چنین ابتکاراتی در میان نباشد، به نظرم آمریکا تا حد تهدید به خروج از سازمان ملل، بر فعال کردن مکانیسم ماشه اصرار ورزد!
خروج آمریکا از سازمان ملل هم به معنای بیاثر کردن و حتی نابودی این سازمان است و این چیزی است که بعید میدانم سایر قدرتهای جهانی تاب تحمل آن را داشته باشند، بنابراین ممکن است تا حدود زیادی در صدد جلب رضایت ترامپ برآیند.
#احمد_زیدآبادی
#مکانیسم_ماشه
#توافق_برجام
#شورای_امنیت
#سازمان_ملل
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii