📕📒📗 دکتر اردستانی
251 subscribers
3.88K photos
466 videos
1.02K files
2.56K links
دکتر حسن سبیلان اردستانی #استاداردستانی
🔸Hasan sabilan ardestani

🔹 www.instagram.com/hasansabilanardestani

🔸 https://t.me/Hasanardestani

📚 hasanardestani@yahoo.com

🔹 http://sabilan.blog.ir/

🔸http://advertisers.blog.ir/

🔹 http://sabilan.blogfa.com/
Download Telegram
⛔️ امیر #تتلو تکثیر شده؟
احسان‌محمدی

از وقتی که #اینستاگرام خبر داد: صفحه امیر #تتلو را با بیش از چهارمیلیون فالوئر بسته است، به این فکر می کنم که چرا چهار میلیون نفر؟!یعنی بیش از آنکه موضوع بستن اهمیت داشته‌باشد به چهارمیلیونی فکر می کنم که او را دنبال می‌کنند یا میکردند
تتلو متولد سال 1362 است. زاده و بالیده در همین سرزمین.نه در دوران شاهنشاهی زندگی‌ کرده که رفتارش را بیندازیم گردن #فرح و دربار و #شاه‌خائن ، نه می‌شود تصور کرد با سرویس های جاسوسی در تماس بوده که فرهنگ غربی را ترویج دهد
اتفاقاً جوان ساده‌دل و قابل‌ترحمی است که هم از درخت بالا می‌رود، هم فوتبال بازی می‌کند، هم از نامزد #اصولگرایان در انتخابات حمایت می‌کند،هم فحش می‌دهد، هم توبه می‌کند هم توبه می شکند..
ممکن است برخی بگویند قحط سوژه است که رفته‌اید سراغ تتلو؟!
شاید شما او را جدی نگیرید اما مطمئن هستید فرزندتان یا دوست فرزندتان هم او را جدی نگرفته و در طول این سال ها به صفحه اش سر نزده و رفتارش را ندیده و گاهی اوقات به فرمان او که از دنبال کننده‌هایش می‌خواست قبل از خواب #بغ_بغو کنند،بغ بغو نکرده و نخوابیده‌ است؟!
او در عرض کمتر از شش سال به مدد شبکه‌های اجتماعی به شهرتی خیره کننده دست یافت.
آنچنان که اتاق فکر آقای #رئیسی در انتخابات دستش را گرفت و کنار حاج آقا گذاشت که عکس یادگاری بگیرند.
آن هنگام هم نوشتم که بعید است #رئیسی حتی یک دقیقه ترانه های تتلو را گوش داده باشد و در این بازی «تتلو قربانی است».اما هدف وسیله را توجیه کرد.
وقتی برای #انرژی_هسته‌ای ترانه خواند و در شبکه‌های اجتماعی پخش شد خیلی‌ها را غافلگیر کرد.هنوز بعد از سه‌سال با حیرت به ناو و سربازهای ارتش که پشت سرش پا می‌کوبند نگاه می‌کنم، دوست دارم فکر کنم ساختگی است.مگر می‌شود باور کرد که تتلو آنقدر قدرت دارد که برای ساخت کلیپش ناو اجاره کند یا نترسد از سوء استفاده از لباس نیروهای‌نظامی جز اینکه کسانی به او چشمک زده بودند یعنی: برو جلو پسر! برو هواتو داریم!
گفتند آن ترانه را روی #ناوشکن_دماوند منطقه چهارم نداجا #بندرانزلی ساخته.یک جور خط و نشان کشیدن برای #آمریکا با شاه بیت «خلیجِ مسلحِ فارس حق مسلم ماست».
وزارت ارشاد گفت خبر ندارد از ساخت کار و بعید است #ارتش به او اجازه داده‌باشد و #تتلو در اینستاگرامش عکسی از هدیه ارتش منتشر کرد.یعنی با هماهنگی بوده! هیچوقت کسی لازم ندید توضیح بیشتری بدهد.این هم البته شاید خودش توضیحی بود:این فضولی‌ها به شما نیامده!
تتلو در حرکت‌های پاندولی عجیب هم چندباری از موسیقی خداحافظی کرد، هم توبه‌نامه خواند،هم دختران را دعوت به #حجاب کرد، هم سفیر #موزه_صلح شد، هم به جشن #خبرگزاری_فارس رفت و کنار #رسایی و #ضرغامی نشست و به عنوان «فعال برتر مجازی» مورد تقدیر قرارگرفت هم به #روحانی پیام داد از رقابت با #رئیسی کنار بکشد، هم تلاش کرد به عضویت یک تیم فوتبال در لیگ برتر در آید، هم به زندان رفت و..
آدم ها حق دارند عوض بشوند. اصلاً آدمی که عوض نشود،اشتباهی است. همه ما عوض شده‌ایم. کفش های بچگی اندازه مان نیست، ذائقه‌مان در مورد غذاها و دوست داشتن آدم ها عوض شده است.
همه‌مان یک «معصومیت از دست رفته» داریم. اصلاً تنها اصل ثابت این زندگی تغییر است ولی این چرخش‌های باله‌وار شگفت انگیز است. این اسمش #تغییر نیست، #آزادی_اندیشه هم نیست، #آشفتگی_اندیشه است.
قصد توهین به امیر تتلو و هوادارانش را ندارم. سلیقه خودشان است که البته من نمی‌پسندم.خیلی پسندیدن من هم البته مهم نیست ولی باور کنیم که این کشور پوست انداخته‌است و سلیقه نسل جوان به ما شبیه نیست.
در جامعه‌ای که نوشته باسوادترین آدم‌هایش چهل، پنجاه لایک که می‌خورد جشن می‌گیریم، لشکر«تتلیتی»ها با تتوهای عجیب، فحش های دُرشت، حمله‌های اینترنتی و.. به ما می‌گویند که با ناخشنودی و عصبانیت، سبک دیگری از زندگی را می‌خواهند.
اینکه او زیرزمینی و نیمه ممنوع بود اما چند میلیون فالوور در اینستاگرام دارد اتفاق ساده‌ای است؟ گیرم بگویید آقا نصف اینا میرن بهش فحش میدن!
در دنیای مبتذل شده، #کیم_کارداشیان که بیشتر با جاذبه‌های جنسی شهرت دارد هم بیشتر از تمام برندگان #نوبل_ادبیات دنبال‌کننده دارد و اخبار پیرامون او در هوا قاپیده می‌شود اما اینجا #ایران است، سرزمینی که مردمش داعیه‌دار اخلاق و تمدن و فرهنگ و تاریخ چندهزارساله اند. از دبستان تا گورستان، از بام تا شام درس اخلاق در گوش‌مان زمزمه می شود و خروجی اش باید این باشد؟ یک جای کار نمی لنگد؟ صدجای کار چطور؟
نکته ترسناک اینجاست که انگار اراده‌ای برای رشد تتلوها وجود دارد. آنها را دست کم نگیریم.
تتل‌ها در ورزش، اقتصاد، سیاست و حتی دانشگاه تکثیر شده اند و حالا یکی‌یکی پذیرفته می شوند.
#عصرایران


@MLiteracy
هرجا دیدی #آزادی نیست، به #فساد سلام کنید

نقشه ی بالا شاخص فساد ( قرمزترها فاسدتر از زردترها )
نقشه پایین شاخص آزادی انسانی ( تیره ترها آزادتر از روشن ترها )
تعجبی دارد؟

🤝@NinaYevsky
🔸اختلاط نقشِ روزنامه‌نگاری و روابط‌عمومی؛اقدام علیه افکارِعمومی
 ▫️#پژمان_موسوی
امروز ۲۷ اردیبهشت روز #ارتباطات و #روابط_عمومی است؛ درباره #روزنامه‌نگاری، روابط عمومی و نسبت متقابل این دو، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده و صاحبنظران درباره اختلاط نقشِ فعالان روابط عمومی و #روزنامه‌نگاران هشدار داده‌اند اما عجیب آن است که هر چه زمان می‌گذرد، مرزهای این دو کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود و عجیب‌تر آنکه عدد روزنامه‌نگارهایی که نقش فعالان حوزه روابط عمومی را بر عهده می‌گیرند، هر روز بیشتر از روزِ قبل از آن می‌شود. اما مگر چه تفاوتی در وظایفِ این دو شاخه‌ی علوم ارتباطاتِ اجتماعی وجود دارد که اختلاط این دو نقش را خطرناک و آسیب‌زا می‌کند؟
روزنامه‌نگار نقش دیده‌بانی را بر عهده دارد: دیده‌بانی اقتصاد، جامعه، فرهنگ و سیاست؛دیده‌بانیِ نهادها، سازمان‌ها، ارگان‌ها، آثار و تولیدات فرهنگی و هنری و... روابط عمومی اما در تمامی این حوزه‌ها نقش گزارشگری و توجیه‌کنندگی را بر عهده دارد؛ نقشی که البته ممکن است مورد قبول و خواست فعالان روابط عمومی در ایران نباشد اما به هر حال این نقش به آنها تحمیل شده است و آنها در حال انجامِ وظیفه در این نقش بوده و هستند. همین تضادِ نقش هم هست که این اختلاطِ نقش را آسیب‌زا می‌کند. با دو مثال تلاش می‌کنم موضوع را ملموس کنم.
سازمانی را در نظر بگیرید که خطا، فساد، حادثه یا رویدادی در آن روی می‌دهد؛ روزنامه‌نگاران در چنین موقعیتی می‌کوشند با ایفای نقش دیده‌بانی مردم، آن رویداد را بررسی بیطرفانه کرده و گزارشی جامع و کامل از ابعاد مختلف آن تهیه نمایند. در مسیر این بررسی، روزنامه‌نگاران بدون توجه به خوش‌آمدِ مدیران آن سازمان، تنها از واقعیت جانبداری می‌کنند و تلاش می‌کنند تنها خدمتگزارِ #حقیقت و خدمتگزار #آزادی باشند. اگر هم در مسیر این بررسی، کاستی، خطا یا سوء ‌استفاده‌ای را مشاهده کردند، وظیفه دارند آن را گزارش کرده و افکار عمومی را در جریانِ اصل ماجرا قرار دهند. روابط عمومی اما چه؟کارمندان، کارشناسان یا مدیران روابط عمومی در همین سازمان، بعد از انتشار زمزمه‌هایی از خطا یا سوء‌ استفاده در سطح رسانه‌ها، ابتدا کل ماجرا را تکذیب کرده و به دنبالِ راهی برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت می‌گردند. کمی که ماجرا جدی‌تر شد، تلاش می‌کنند اطلاعاتی ناقص، مبهم و چندلایه را از آن واقعه منتشر نمایند تا افکار عمومی را از اصل رویداد منحرف نمایند. در نهایت هم با بالا گرفتنِ موضوع، می‌کوشند با تهدید و تطمیع، روزنامه‌نگاران را از کشف حقیقت منحرف کرده و در نهایت بیانیه‌ای کم‌خاصیت از ابعاد آن اتفاق را منتشر کرده و ماجرا را تمام کنند.
و مثالی دیگر؛ فیلمی را تصور کنید که مراحل پیش‌ تولید آن آغاز شده است؛ از همان ابتدا روابط عمومی آن فیلم، با ارتباط برقرار کردن با خبرنگاران حوزه، تلاش می‌کنند آن‌طور که خود می‌خواهند افکار عمومی را در جریان آغازِ تولید اثر سینماییِ خود قرار دهند. در ادامه‌ی مسیر، اخبار و اطلاعاتی قطره‌چکانی منتشر شده و در نهایت با اکران فیلم، اوج تلاش تیم روابط عمومی آغاز می‌شود. نشست خبری فیلم برگزار، گفتگوهایی برای کارگردان، تهیه کننده و سایر عوامل هماهنگ و یادداشت‌هایی در همراهی با این اثر سینمایی از اهل فن منتشر می‌شود. یک روزنامه‌نگار مستقلِ حوزه #سینما اما از همان ابتدا با نگاهی حرفه‌ای و انتقادی، به بررسی و تحلیل این اثر از جنبه‌های مختلف پرداخته و ضعف و قوت‌های آن را برای مخاطب بازگو می‌نماید. اگر فیلم ضعیف یا غیرقابل قبول هم بود، روزنامه‌نگار می‌کوشد نقدی بی‌رحمانه بر آن نوشته و جنبه‌های مختلفِ آن اثرِ سینمایی را برای افکار عمومی مطرح نماید. یک روزنامه‌نگاری حرفه‌ای هیچ‌گاه یک فیلم ضعیف را تبلیغ نکرده و با آبروی حرفه‌ایی خود بازی نمی‌کند.
حال تصور کنید، روزنامه‌نگاری، روابط عمومی شود و روزنامه‌نگار به‌جای ایفای نقش دیده‌بانی، توجیه‌کننده رویدادها و فرآیندها شود‌؛ واقعا چه خواهد شد؟ آنقدر این اتفاق و ابعادش برای جامعه و مردم فاجعه‌بار خواهد بود که قلم از بیانش ناتوان است. کمترین آسیب این تداخل نقش، دور شدن مردم از واقعیت و محروم کردن آنها از حق اطلاع و آگاهی است.
البته که روابط عمومی در جای خود و به شکلِ حرفه‌ای‌اش، شغل و فنی است محترم و کارگزارانِ روابط عمومی هم اگر امکانش را داشته باشند، تلاش می‌کنند تا به ایفای نقش حرفه‌ای خود بپردازند اما سخن اینجا، تداخل و تضادِ دو شغل و حرفه‌ای است که به هیچ روی آبِشان با هم در یک جوی نمی‌رود و هیچ‌گاه نخواهند توانست با هم آشتی کنند. از همین رو هم هست که کمرنگ‌ شدن مرزِ این دو حرفه و ایفای نقش متضادِ روابط عمومی و روزنامه‌نگاری به‌ ویژه از سوی روزنامه‌نگاران، خطایی استراتژیک و بی‌شک اقدامی علیهِ افکار عمومی است.
▫️روزنامه شرق | ۲۷ اردیبهشت ۹۹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبرنگار پرس‌تی‌وی؛ انتشار خبر دروغ قطعی اینترنت در آمریکا

مرضیه هاشمی، خبرنگار پرس تی وی با وجود شبکه‌های اجتماعی و انواع رسانه های آزاد در دنیا، این گونه در مقابل دوربین، به دروغ می گوید که آمریکا، اینترنت شهروندان این کشور را قطع کرده است.
.
آبان ماه اینترنت شهروندان ایران را قطع کردند تا خبر و تصاویر جنایت‎شان به دنیا نرسد، حالا می‌خواهند بگویند آمریکا نیز اینترنت را قطع کرده و این یک روند معمول است. اینترنت نه تنها در آمریکا قطع نشده، بلکه با هیچ اختلالی و کاهش سرعتی نیز رو به رو نیست. هر تصویر و خبری از معترضان در آمریکا منتشر می‌شود از طریق اینترنت و رسانه‌های آزاد داخل آمریکا است.
.
.
#آبان98 #اینترنت #آمریکا #مرضیه_هاشمی #پرس_تی_وی #آزادی

@tavaanatech
🔸درباره نقشه نقض آزادی مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا
▫️#پژمان_موسوی
 کمیته حفاظت از #روزنامه‌نگاران، اخیرا نقشه‌ای از وضعیت نقض آزادی #مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا را منتشر کرده است؛ چند کشور آسیایی، دو کشور اروپایی، چند کشور آفریقایی، چند کشور آمریکای لاتین و ایالات متحده از جمله کشورهایی هستند که از زمان همه‌گیری جهانی بیماری #کرونا، آزادی مطبوعات را هر کدام به درجاتی نقض کرده‌اند. بیشترین فراوانی این نقض #آزادی_بیان متعلق به آسیا و آفریقا و کمترینش متعلق به اروپا و آمریکاست. در ایران هم در این لیست جهانی، از ۹ مورد نقض آزادی مطبوعات، ۴ موردِ سانسور، آزار، اقدام قانونی و حبس در شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه و سقز اتفاق افتاده است. اما این آمار به چه معنی است و چگونه در درک اهمیت کارِ آزاد خبری و رسانه‌ای در اطلاع‌رسانی برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس مرموز می‌تواند به ما کمک کند؟
مهم‌ترین موضوعی که این آمار برای ما روشن می‌کند، سیاست نسبتا یکسان بیشترِ کشورها در ایجاد محدودیت‌های رسانه‌ای برای روزنامه‌نگاران در نوشتن از کروناست. درست است که در برخی کشورها این محدودیت بیشتر و اشکال سختگیرانه‌تری دارد و در برخی کشورها محدودیت‌ها کمتر است، اما چیزی که واضح است، «اصل» وجود این محدودیت‌ها در بسیاری از کشورهای جهان است که هر یک به درجاتی تلاش کرده‌اند عرصه را برای روزنامه‌نگاران محدود و کنترل اوضاع را خود به دست بگیرند. اوج این وضعیت در ابتدای شیوع کرونا در کشور چین روی داد و به باورِ بسیاری، زمینه‌ای شد برای شیوع گسترده این بیماری در بسیاری از کشورهای جهان. پس از آن نیز هر کدام از کشورهای درگیر با این بیماری،هر کدام با سیاستی که برای خود تدوین کرده بودند، درجه‌ای از محدودیت را برای کارِ آزادِ خبری از سوی روزنامه‌نگاران و رسانه‌های مستقل بوجود آوردند، حال یکی کمتر و یکی بیشتر. عجیب هم بود چرا که به نظر می‌رسید تجربه چین و محدودیت‌هایی که این کشور برای فعالیتِ آزاد رسانه‌ها بوجود آورد، مقامات و تصمیم‌گیران سایر کشورها را به دوری از این سیاست متمایل کرده باشد اما گزارش کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، خروجی متفاوت و متضادی با این تصورِ عمومی داشت. در واقع این گزارش و نتایج حاصل از آن نشان داد که حتی موضوعی چون کرونا هم که با جان و موجودیت شهروندان جهان مرتبط است، می‌تواند عرصه‌ای برای سانسور و محدودیت باشد: اینکه اخبار و اطلاعات،همچنان باید از کانالِ مقامات دولتی و رسانه‌های حاکمیتی منتشر شده و رسانه‌های مستقل فضای زیادی برای فعالیت نداشته باشند. علت هم البته روشن است، تقریبا تمامی دولت‌هایی که رسانه‌ها را در بحران کرونا محدود کردند، منفعتی ویژه در پنهان کردن بخشی از اطلاعات داشتند؛ غافل از اینکه هر محدودیتی در انتشار آمار و اطلاعات تاثیری معکوس در روندِ کنترل و پیشگیری از همه‌گیری بیشترِ ویروس کرونا دارد و این را وضعیتِ امروزِ کشورها به خوبی نشان می‌دهد. این کشورها در سیاستگزاری‌ای عجیب، به جای اینکه فعالیتِ رسانه‌های مستقل و روزنامه‌نگاران شاغل در این رسانه‌ها را آزاد گذاشته و از این رهگذر، اعتماد عمومی را افزایش دهند، با تنگ کردن عرصه برای رسانه‌های مستقل، عملا عکس این قضیه عمل کرده و اعتماد عمومی را به تمامی متزلزل کردند. این بی‌اعتمادی عمومی هم یک نتیجه مشخص داشت: بی‌توجهی به «توصیه‌ها» و «دستورالعمل‌ها»ی مقامات دولتی و مسئولان حوزه بهداشت و درمان از یک طرف و افزایش هر دم افزون و عجیبِ تعدادِ مبتلایان و کشته‌شده‌های کرونا در این کشورها از طرف دیگر. نمونه‌اش همین ایران خودمان و رکورد‌زنی تعداد مبتلایان در هفته‌ای که گذشت.
درک این موضوع خیلی سخت نیست که تا زمانی که سیاست‌های خبری و اطلاع‌رسانی، بر پایه رسانه‌های دولتی و آمارهای دولتی باشد، خیلی طبیعی است که بخش زیادی از مردم این آمارها و اطلاعات را جدی نگیرند و بر پایه‌ی همین جدی نگرفتن، آنها را باور هم نکنند و در غیابِ سرمایه اجتماعی، وضعیت هر روز بغرنج‌تر از روزِ قبل شود.
تکلیفِ روزنامه‌نگاران مستقل و رسانه‌های غیردولتی در این وضعیت اما چیست؟ آیا باید عرصه را در اعتراض یا انتقاد به حاکمیتِ تام و تمامِ رسانه‌های دولتی خالی کنند و صحنه را به تمامی به آنها واگذار نمایند؟ مسلم است که پاسخ این پرسش منفی است. روزنامه‌نگارانِ مستقل و رسانه‌هایشان باید در دفاع از منافع مردم، فضای خبری را دست بگیرند و اجازه‌ی بی‌اعتمادی افکار عمومی به رسانه‌ها را ندهند؛آنها باید خود را به سپهر اطلاع‌رسانیِ کشورهایی که دولت‌هایشان در آرزوی فضای بسته رسانه‌ای هستند تحمیل نمایند و از تمامی ابزارها و اشکال ارتباطی و رسانه‌ای در جهتِ منافعِ مردم بهره گیرند؛ هزینه‌ای هم اگر هست، در راه خدمتگزاری حقیقت است چرا که اساسا راهی جر حقیقت‌جویی و حقیقت‌گویی نیست...
▫️روزنامه شرق ۱۷ خرداد ۹۹
▫️غفلتی که ۶۴ ساله شد
🔸درباره آموزش روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در ایران 
#پژمان_موسوی
امروز برای جامعه #روزنامه‌نگارانِ ایرانی یک سالروزِ مهم است؛ یک شروع، یک نقطه عطف. ۶۴ سال پیش در چنین روزی، نخستین دوره #آموزش_روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در ایران آغاز به کار کرد، در ساختمان قدیمی و خاطره‌انگیز #روزنامه_اطلاعات در حوالی میدان توپخانه‌ی تهران. برای شرکت در این دوره آموزشی که در آن برای تدریس از اساتید داخلی و خارجی استفاده می‌شد، شوقِ زیادی وجود داشت. تا پیش از آن، کوشش‌های پراکنده‌ای برای برگزاری دوره‌های حرفه‌ای و آکادمیکِ روزنامه‌نگاری از سوی موسسات بزرگ مطبوعاتی صورت گرفته بود اما ۲۴ خرداد ۱۳۳۵ نخستین بروزِ جدی و همه‌جانبه این کوشش‌ها بود و همین موضوع هم این دوره را به دوره‌ای متفاوت برای روزنامه‌نگاران و علاقمندان به روزنامه‌نگاری تبدیل کرده بود. این دوره،دوره‌های مشابه و کوشش‌هایی که برای حرفه‌ای شدن و بهره‌گیریِ روزنامه‌نگاری ایران از آموزش‌های آکادمیکِ روزِ جهانی صورت می‌گرفت، در سال‌های بعد به تشکیل #موسسه_عالی_مطبوعات و روابط‌عمومی و در نهایت دانشکده ارتباطات و روزنامه‌نگاری منجر شد و روزنامه‌نگاری معاصر ایران را وارد مرحله‌ی تازه‌ای کرد.
امروز اما در بیست و چهارم خرداد ماه سال ۱۳۹۹، یعنی ۶۴ سال بعد از آن نقطه عطف، روزنامه‌نگاری ایران کجا ایستاده است؟ مرورِ تمامِ تجربیاتِ این ۶۴ سال، چه در سال‌های پیش از انقلاب و چه در سال‌های پس از آن، چه آموزه‌هایی برای روزنامه‌نگاران ایران دارد؟ آیا امروز می‌توانیم با قاطعیت از حرکتِ سپهر رسانه‌ای ایران و #روزنامه‌نگاران_حرفه‌ای آن بر مدارِ دانش روزِ جهانی در عرصه روزنامه‌نگاری سخن بگوییم؟ آیا اگر به تمام این سال‌ها نگاه کنیم، می‌توانیم به این جمع‌بندی برسیم که #روزنامه‌نگاری_ایران همواره مبتنی بر دانشِ روزِ #ارتباطات و روزنامه‌نگاری و عمل به استانداردهای آن حرکت کرده است؟ آیا می‌توانیم به این پرسش یک پاسخِ درست بدهیم که چه میزان از روزنامه‌نگاری ایران بر اساس تجربه جلو می‌رود و چه میزان بر پایه ترکیبی از علم و تجربه؟ آیا واقعا روزنامه‌نگاران ایران از جدیدترین نظریات حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری آگاهی دارند و مهم‌تر از آن به اصول آن عمل می‌کنند؟ آیا روزنامه‌نگارانِ ایرانی می‌دانند در دانشکده‌ها و موسسات تحقیقاتی و آموزشی روزنامه‌نگاری چه می‌گذرد و جدیدترین نظریاتِ این حوزه روی چه چیزهایی تاکید دارد؟ مهم‌تر از تمام اینها، آیا روزنامه‌نگاران ایرانی می‌دانند عمل به قواعدِ آکادمیک و رعایتِ استانداردهای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری چگونه می‌تواند آنها را در خدمتگزاری #حقیقت و خدمتگزاری #آزادی و در یک کلام دفاع از منافع مردم و مخاطبان یاری رساند؟
این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست، جملگی مسائل مهم و قابل اعتنایی هستند که به نظر می‌رسد خیلی وقت است فراموش شده‌اند؛ انگار که روزنامه‌نگاران ایران در یک دورِ تندِ رقابت افتاده‌اند که تنها هدف، ربودن گوی سبقت و عمل بر پایه اصل #سرعت است؛آن هم مبتنی بر تجربه صرف. این نه یک ادعا که گزاره‌ای قابل اثبات است که بسیاری از روزنامه‌نگاران ایران، اساسا پیوندهای معرفتی و آکادمیکِ خود را با مراکز آموزشی و حرفه‌ای در دنیا قطع کرده‌اند و واقعا نمی‌دانند دانشِ روزِ روزنامه‌نگاری چه ویژگی‌ها، کارکردها و آموزه‌هایی برایشان دارد. بخشی از آنها حتی نمی‌دانند تحریریه فلان رسانه معتبر جهانی که بر پایه آموزه‌های نوین ارتباطات و روزنامه‌نگاری اداره می‌شود، چگونه تحریریه‌ایست و کار در یک رسانه‌ حرفه‌ای از زمان انتخاب سوژه تا لحظه‌ی انتشار، چه مسیری را طی می‌کند و مخاطب کجای این مسیر ایستاده است؟ (اینکه تاکید بر «ندانستن»دارم طبعا اشاره‌ام عدم آگاهی از مجاری دانشگاهی و آکادمیک است وگرنه که اطلاعات ویکی‌پدیایی را که همگان دارند و اساسا دردی را در این موضوع از ما دوا نمی‌کند.)
راه چاره اما چیست؟ چگونه می‌توان هم مسلح به دانشِ روزِ روزنامه‌نگاری شد و هم همچنان برای مردم نوشت و مدافع منافعِ مردم بود؟ به نظر می‌رسد سرراست‌ترین پاسخ،تعهد حرفه‌ای شخصی و تعهد حرفه‌ای رسانه‌های معتبر، رسمی و مهم ایران به بهره‌گیری از دانشِ روزِ آکادمیک و چگونگی پیوندِ آن با روزنامه‌نگاری معاصر است .اولی حتی از دومی هم مهم‌تر است چرا که اگر ما به عنوانِ روزنامه‌نگار، خودمان را به دانش روزِ جهانی مجهز کنیم و خود را ملزم به رعایتِ قواعد آن نماییم، رسانه‌های ما هم متاثر از این تعهد، به این سمت گام بر خواهند داشت.طبیعی هم هست که این دانشِ روز که این همه مورد تاکید است، چیزی نیست جز راه‌هایی برای ایفای نقش درست‌تر، حرفه‌ای‌تر و متعهدانه‌تر به مخاطب.
ایران دومین کشور جهان با پایین ترین شاخص #آزادی_اینترنت

▪️ایران با امتیاز (۱۶ از ۱۰۰ امتیاز) پس از چین دومین کشور جهان با پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در سال ۲۰۲۱ میلادی به شمار می رود.

▪️ایران دارای پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی است.

شاخص آزادی اینترنت بر اساس سه رکن (۱) موانع دسترسی، (۲) محدودیت در محتوا و (۳) نقض حقوق کاربر تهیه می گردد.

به نظر می رسد در شرایطی که ایران دومین کشور جهان از نظر آزاد نبودن اینترنت به شمار می رود و از یکی از پایین ترین سرعت های اینترنت برخوردار است، تلاش برای محدودسازی هر چه بیشتر اینترنت تحت عنوان «طرح صیانت از فضای مجازی»، در اصل تعطیل کردن اینترنت جهانی در ایران باشد.

🌐 کانال آرشیو منابع سیاسی
🆔 @Archpol
Forwarded from پیام اقتصاد
‏از بین 165 کشور جهان، رتبه ⁧ #آزادی⁩ تجاری ایران 160 است

🔷عملکردمان فقط از چند کشور مانند یمن، سوریه و ونزوئلا بهتر بوده و بدترین شرایط را در منطقه داریم.

🔷به عبارتی در شرایطی که کشورهای منطقه تلاش می‌کنند درهای خود را به روی جهان بازکنند، روزنه‌های تجاری ایران در حال بسته‌شدن است.

پیام اقتصاد

🌐https://payameeghtesadonline.ir
🆔@payame_eghtesad
Forwarded from پیام اقتصاد
‏متوسط درآمد سرانه ۴۰ کشور اول ⁧ #آزادی_اقتصادی ⁩ ۴۸۰۰۰ دلار
‏۴۰ کشور دوم ۲۵۰۰۰ دلار
‏۴۰ کشور سوم ۱۲۰۰۰ دلار
‏۴۵ کشور آخر ۶۰۰۰ دلار

🔷رتبه ⁧ #ایران ⁩ ۱۶۰ از ۱۶۵

🔴از این واضح تر؟

پیام اقتصاد

🌐https://payameeghtesadonline.ir
🆔@payame_eghtesad