.



#شعر مے گویم
مستِ شعرم مےشوے↷
     ↫‌ #واژه ها گُل مےدهند...🤞
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#سامیه‌حسینے

❣ نشستم #چای خوردم☕️

#شعر گفتم 🖊

#شاملو خواندم📗


اگر منظورت این ها بود👆 ... خوبم ... بهترم یعنی ❗️  

 

چشمان #تــُو ، بی قافیه




هم ،#شعر_و_شراب_است



༅✤ ⃟🌸 ⃟ ‌‌‌‌✤༅

#شعر را به

         #جنون می کشند


                   #چشمان مستت...




#احسان_شجاعی_نیا

💫♥️

.


هر #عصر
#نگاهت با #نگاهم
#می آمیزد
و #پیله ائی بر #نغزی طبع ام #می تند
وآنگاه که
#شب در #ویترین بیکران #هستی
#چادری از #ماه و #ستاره ها
پهن میکند
#شاپرک #شعرهای من
#غزل میشود
برای #چشم هایت
و
#پرواز میکند
#عشق را
اینجاست که من #غزل غزل #شعر میشوم
#هستی را.





.❤️❤️❤️

.


هر #عصر
#نگاهت با #نگاهم
#می آمیزد
و #پیله ائی بر #نغزی طبع ام #می تند
وآنگاه که
#شب در #ویترین بیکران #هستی
#چادری از #ماه و #ستاره ها
پهن میکند
#شاپرک #شعرهای من
#غزل میشود
برای #چشم هایت
و
#پرواز میکند
#عشق را
اینجاست که من #غزل غزل #شعر میشوم
#هستی را.





.❤️❤️❤️

نگران نباش اگر #لب هاے تو را

سانسور مے ڪنند

#شعر هاے مرا نقطه چین ،

درچاپخانه هاے زیر زمینی

تو را خواهم #بوسید .💜





༅✤ ⃟🌸 ⃟ ‌‌‌‌✤༅

#لابه_لای

#گیسوانت

#موج

#شعر_های

#من

#است

لحظه ای باد به مو های تو افتد چه شود



💘💘

#شعر_طنز

گفتم ای نازی تو را خواهم ولی خندید و رفت!
چون نظر کرد نابه سامانی ما رنجید و رفت❗️

تا که رفتم من به کالج عاشق دختی شدم!
هی نگفتم حرف دل تا زد مُخِ ناهید و رفت🙈

در آسانسور دختری دیدم شبیه گُل پـری!
پشت هم زد دکمه ها را با فغان ترسید و رفت😃

چون رسیدم پـارک لالـه در مـیـان بـوتـه هـا!
یاسمن زد بوسه ای بر پیکر جمشید و رفت👀

مادرم گوید علی هم دختری دارد قشنگ_
آمد و اوضاع مالی را کمی سنجید و رفت😵‍💫

نـذر میدادم محل را زنـگ صغری را زدم!
نذری ام چپ شد ولیکن دخترک بخشید و رفت🥴

چشم کبری هم که سگ دارد گرفته پاچه ام!
تا خبر شد از خیالاتم کمی،پیچید و رفت🤧

پشت فرمان بودم و دیدم که شیما می رود
هول شدم یک باره پیکان آمد و مالید و رفت❗️

گفته چون بابای شبنم مهریه سنگین کند
این طرف بابای من از طعنه اش لرزید و رفت😜

مـن کـه ماشین دو دَر دارم نمی دانم چـرا
نسترن از دیدن نیسان کمی جنبید و رفت😂

من به کوکب عشق خود گفتم ولی آن عقدەای
ناسزاای بر تَنِ اقوام من پوشید و رفت!

مـادرم دیـگـر نـدارد طـاقـت اوضـاع مـن
لنگه کفشی با محبت بر سرم کوبید و رفت👞

#هێرش_حسینی

❣﷽❣

🙏❤️حضرت عشق❤️🙏

یاد #تو...
سرزمین خوش آب و هوایے ست....
با دشت هایے آغشتہ بہ بوے نرگس...
و بابونہ هاے سپید....
و رقص آرام دُرناها...و باران...
و عشق... دوستت دارم ...
من خواب تو را ...
بارها ...
و بارها دیدہ ام !
تو
چہ راحت #شعر مے ‌شوی!
بــا تو براے شعر گفتن نیازے به
عشق نیست خدایم....☘️

جـ♥️ـان بہ فداے حضرت عشق😍
خداوندا سپاس سپاس سپاس🙏🏻
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌