📖 تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" 🖍🔥
@FlourishingCenter
✳️ بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای #بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند.
✅ در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و تمام حرفهای ناگفته و هر چیزی که شما را رنجانده است مطرح کنید ونگذارید حرفی ناگفته بماند. احتمالا نوشتن اولین نامه کمی مشکل است و ممکن است باعث بروز خشم یا اندوه در شما شود. شاید هم شما نسبت به نوشتن نامه مقاومت داشته باشید و نتوانید آن را شروع کنید و یا در میانه های نامه اینکار را رها نمایید.
لی پشتکار داشته باشید و وقت کافی بگذارید که نامه را بنویسید. سپس بعد از چند ساعت یا فرداي آنروز این نامه را بخوانید. و پس از خواندن آن را بسوزانید. حالا شما آماده نوشتن نامه بعدی هستید. باز به همان شکل نامه ای بنویسید و همان مسیر را طی کنید تا زمانیکه نامه ای که می نویسید شبیه نامه قبلی باشد و حرف و عاطفه جدیدی برای مطرح کردن وجود نداشته باشد. این نامه را هم بخوانید.
@Flourishingcenter
💹 این نامه محتوای نهایی ایست که با بررسی آن می توانید تمام مسائلتان را حل نمایید. حواستان باشد نامه ها را تا پیش از سوزاندن جایی نگذارید که کسی بخواند چون ممکن است برایتان دردسر ساز شود.
❎این تکنیک با تکنیک دیگری تکمیل می شود که پس از نوشتن آخرین نامه، شما خودتان را در موقعیت طرف مقابل قرار می دهید و به نامه آخر پاسخی دقیق و از روی همدلی می دهید.
دیدن دنیا از زاویه دید طرف مقابل و تخلیه #هیجانات این تکنیک را به یکی از شیوه های موثر در بخشیدن دیگران تبدیل می کنند.
☑️روان درمانی #مثبت_گرا
🔘پروتکل #سلیگمن و رشید
✔️بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد
✅ @Flourishingcenter
@FlourishingCenter
✳️ بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای #بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند.
✅ در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و تمام حرفهای ناگفته و هر چیزی که شما را رنجانده است مطرح کنید ونگذارید حرفی ناگفته بماند. احتمالا نوشتن اولین نامه کمی مشکل است و ممکن است باعث بروز خشم یا اندوه در شما شود. شاید هم شما نسبت به نوشتن نامه مقاومت داشته باشید و نتوانید آن را شروع کنید و یا در میانه های نامه اینکار را رها نمایید.
لی پشتکار داشته باشید و وقت کافی بگذارید که نامه را بنویسید. سپس بعد از چند ساعت یا فرداي آنروز این نامه را بخوانید. و پس از خواندن آن را بسوزانید. حالا شما آماده نوشتن نامه بعدی هستید. باز به همان شکل نامه ای بنویسید و همان مسیر را طی کنید تا زمانیکه نامه ای که می نویسید شبیه نامه قبلی باشد و حرف و عاطفه جدیدی برای مطرح کردن وجود نداشته باشد. این نامه را هم بخوانید.
@Flourishingcenter
💹 این نامه محتوای نهایی ایست که با بررسی آن می توانید تمام مسائلتان را حل نمایید. حواستان باشد نامه ها را تا پیش از سوزاندن جایی نگذارید که کسی بخواند چون ممکن است برایتان دردسر ساز شود.
❎این تکنیک با تکنیک دیگری تکمیل می شود که پس از نوشتن آخرین نامه، شما خودتان را در موقعیت طرف مقابل قرار می دهید و به نامه آخر پاسخی دقیق و از روی همدلی می دهید.
دیدن دنیا از زاویه دید طرف مقابل و تخلیه #هیجانات این تکنیک را به یکی از شیوه های موثر در بخشیدن دیگران تبدیل می کنند.
☑️روان درمانی #مثبت_گرا
🔘پروتکل #سلیگمن و رشید
✔️بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد
✅ @Flourishingcenter
Forwarded from عکس نگار
✅چگونه روانشناسی راه خود را گم کرد و من راه خود را یافتم(دکتر #سلیگمن)
Telegram.me/FlourishingCenter
✍تعریف_روانشناسی_مثبت(1):
شروع حرکت روانشناسی مثبت به سخنرانی پروفسور سلیگمن در سال 1998 مربوط می شود که مورد پذیرش جمع کثیری از روانشناسان قرار گرفت و گروه هایی برای تحقیق و پژوهش در این زمینه شکل گرفتند.
و اما سلیگمن چه گفت؟
سلیگمن عنوان کرد که آیا رسالت روانشناسی فقط این است که به "بیماران" روانی کمک کند؟ یا فقط این است که استعداد ها و توانایی ها را بسنجد؟
دکتر سلیگمن عنوان کرد که روانشناسی باید سه هدف را دنبال کند:
1. توجه به توانایی های افراد در عین توجه به نقاط ضعف
2. توجه به نکات مثبت و مفید زندگی در عین تلاش برای بهبود آنها
3. افزایش و بهبود کیفیت زندگی افراد عادی جامعه و تربیت استعداد های نهفته آنها
سلیگمن و چیکزنت میهای و کامپتون در سال 2000 کتابی به عنوان مقدمه روانشناسی مثبت منتشر کردند و در آن ابعاد وحوزه های روان شناسی مثبت گرا را در سه سطح تعریف می کنند: 1- سطح ذهنی ؛ 2- سطح فردی ؛ 3- سطح گروهی
سطح ذهنی
روان شناسی مثبت گرا در سطح ذهنی معطوف به تجارب ذهنی ارزشمند است : قناعت، رضایت از زندگی و خشنودی (در گذشته) ؛ آسایش روانی (بهزیستی ذهنی) ؛ امید و خوش بینی(به آینده و درباره آینده) ؛ غرقه گی یا مجذوبیت (Flow) ؛ نشاط و شادی (در حال حاضر).
@Flourishingcenter
سطح فردی
روان شناسی مثبت گرا در سطح فردی بر صفات مثبت فردی متمرکز است: شجاعت ؛ مهارت های بین فردی ؛ احساس زیباشناختی ؛ بخشش ؛ پشتکار و استقامت ؛ دور اندیشی ؛ نوآوری و ابتکار ؛ معنویت؛ استعدادهای خلاقانه ؛ خردمندی و حکمت؛ ظرفیت عشق ورزی و کشش های مثبت درونی و علائق
سطح گروهی
در سطح گروهی روان شناسان مثبت گرا به نهادها و فضائل مدنی می پردازند: شهروندی بهتر ؛ مسئولیت پذیری ؛ توجه به منافع اجتماعی ؛ دگردوستی( کمک به همنوع) ؛ مدنیت ؛ نوسازی اجتماعی ؛ مدارا ؛ اخلاق کار ،( نهادهای مثبت و مفید)
#تعریف_روانشناسی_مثبت
این مبحث ادامه دارد.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
Telegram.me/FlourishingCenter
✍تعریف_روانشناسی_مثبت(1):
شروع حرکت روانشناسی مثبت به سخنرانی پروفسور سلیگمن در سال 1998 مربوط می شود که مورد پذیرش جمع کثیری از روانشناسان قرار گرفت و گروه هایی برای تحقیق و پژوهش در این زمینه شکل گرفتند.
و اما سلیگمن چه گفت؟
سلیگمن عنوان کرد که آیا رسالت روانشناسی فقط این است که به "بیماران" روانی کمک کند؟ یا فقط این است که استعداد ها و توانایی ها را بسنجد؟
دکتر سلیگمن عنوان کرد که روانشناسی باید سه هدف را دنبال کند:
1. توجه به توانایی های افراد در عین توجه به نقاط ضعف
2. توجه به نکات مثبت و مفید زندگی در عین تلاش برای بهبود آنها
3. افزایش و بهبود کیفیت زندگی افراد عادی جامعه و تربیت استعداد های نهفته آنها
سلیگمن و چیکزنت میهای و کامپتون در سال 2000 کتابی به عنوان مقدمه روانشناسی مثبت منتشر کردند و در آن ابعاد وحوزه های روان شناسی مثبت گرا را در سه سطح تعریف می کنند: 1- سطح ذهنی ؛ 2- سطح فردی ؛ 3- سطح گروهی
سطح ذهنی
روان شناسی مثبت گرا در سطح ذهنی معطوف به تجارب ذهنی ارزشمند است : قناعت، رضایت از زندگی و خشنودی (در گذشته) ؛ آسایش روانی (بهزیستی ذهنی) ؛ امید و خوش بینی(به آینده و درباره آینده) ؛ غرقه گی یا مجذوبیت (Flow) ؛ نشاط و شادی (در حال حاضر).
@Flourishingcenter
سطح فردی
روان شناسی مثبت گرا در سطح فردی بر صفات مثبت فردی متمرکز است: شجاعت ؛ مهارت های بین فردی ؛ احساس زیباشناختی ؛ بخشش ؛ پشتکار و استقامت ؛ دور اندیشی ؛ نوآوری و ابتکار ؛ معنویت؛ استعدادهای خلاقانه ؛ خردمندی و حکمت؛ ظرفیت عشق ورزی و کشش های مثبت درونی و علائق
سطح گروهی
در سطح گروهی روان شناسان مثبت گرا به نهادها و فضائل مدنی می پردازند: شهروندی بهتر ؛ مسئولیت پذیری ؛ توجه به منافع اجتماعی ؛ دگردوستی( کمک به همنوع) ؛ مدنیت ؛ نوسازی اجتماعی ؛ مدارا ؛ اخلاق کار ،( نهادهای مثبت و مفید)
#تعریف_روانشناسی_مثبت
این مبحث ادامه دارد.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
🍁 معرفی کتاب
☑️عنوان : #فنون_روانشناسی_مثبت_گرا (راهنمای درمانگران)
🔘نویسینده : جینا-ال مگیار-موئی
🔃مترجم : دکتر فرید براتی سده
📇انتشارات : رشد
💠یکی از کاربردهای روان شناسی مثبت گرا استفاده از آن در امر درمان #اختلالات روانی است. پس از معرفی و به کارگیری درمان هایی مانند #امید درمانی و #بهزیستی درمانی، #سلیگمن و رشید در سال ۲۰۰۸ پکیج روان درمانی مثبت را به متخصصان معرفی کردند. این روش درمانی شامل ۱۴ جلسه تقریبا ۱ ساعته است. این درمان بر مبنای شناسایی و به کارگیری #نیرومندی های منش مراجع تنظیم شده است. در هر جلسه مراجع به یک یا تعدادی از فعالیت های درمانی روان شناسی مثبت گرا آشنا شده و این تمرین ها را انجام می دهد.
♦️معمولا از روان درمانی مثبت جهت درمان اختلالات #خلقی استفاده می شود. در این کتاب ۱۴ جلسه درمانی به طور مشروح آورده شده، به علاوه دربارۀ دیگر روش های درمانی و فعالیت های روان شناسی مثبت گرا نیز توضیحاتی در کتاب آمده است. مطالعه این کتاب به ویژه به دانشجویانی که مایل به انجام کارهای #پژوهشی مداخلاتی هستند، پیشنهاد می شود.
✅ @FlourishingCenter
☑️عنوان : #فنون_روانشناسی_مثبت_گرا (راهنمای درمانگران)
🔘نویسینده : جینا-ال مگیار-موئی
🔃مترجم : دکتر فرید براتی سده
📇انتشارات : رشد
💠یکی از کاربردهای روان شناسی مثبت گرا استفاده از آن در امر درمان #اختلالات روانی است. پس از معرفی و به کارگیری درمان هایی مانند #امید درمانی و #بهزیستی درمانی، #سلیگمن و رشید در سال ۲۰۰۸ پکیج روان درمانی مثبت را به متخصصان معرفی کردند. این روش درمانی شامل ۱۴ جلسه تقریبا ۱ ساعته است. این درمان بر مبنای شناسایی و به کارگیری #نیرومندی های منش مراجع تنظیم شده است. در هر جلسه مراجع به یک یا تعدادی از فعالیت های درمانی روان شناسی مثبت گرا آشنا شده و این تمرین ها را انجام می دهد.
♦️معمولا از روان درمانی مثبت جهت درمان اختلالات #خلقی استفاده می شود. در این کتاب ۱۴ جلسه درمانی به طور مشروح آورده شده، به علاوه دربارۀ دیگر روش های درمانی و فعالیت های روان شناسی مثبت گرا نیز توضیحاتی در کتاب آمده است. مطالعه این کتاب به ویژه به دانشجویانی که مایل به انجام کارهای #پژوهشی مداخلاتی هستند، پیشنهاد می شود.
✅ @FlourishingCenter
🍁 ارتباط بین فردی نقش مهمی در سبک زندگی و #بهزیستی افراد دارد.
در نظریه بهزیستی جامع #سلیگمن نیز به عنوان یکی از 5 عامل مهم برای #شکوفایی مطرح می شود.
✅ @FlourishingCenter
در نظریه بهزیستی جامع #سلیگمن نیز به عنوان یکی از 5 عامل مهم برای #شکوفایی مطرح می شود.
✅ @FlourishingCenter
🍁 #بحران میانسالی/ نقش #معنی در زندگی
✳️ معنی داری زندگی یکی از 5 مولفه مطرح شده در نظریه #شکوفایی #سلیگمن است.
☘ کارل گوستاو یونگ، اولین روانشناسی بود که متوجه مرحلهی رشدی ویژهای در میانسالی شد، تا پیش از او -حتی تا مدتها پس از او هم- تصور بر این بود که مراحل رشد انسان در دوران کودکی اولیه یا نهایتا تا نوجوانی به پایان میرسد. اما یونگ با مشاهدهی روند تحولات شخصیتی خود و مراجعیناش متوجه شد که رشد در هیچ نقطهای از گسترهی عمر متوقف نمیشود و از لحظهی بسته شدن نطفه تا آخرین نفس همواره ادامه پیدا میکند. از این منظر پیوستار عمر را میتوان به دو بخش کلی و با دو وظیفهی عمده تعریف کرد و میانسالی از این جهت نقطهی حساس و بسیار ویژهای در مسیر تحولات روحی هر انسان است، زیرا تسهیمگر این دو بخش است.
@FlourishingCenter
✅ در نیمهی اول عمر تعریف رشد، رَسش و بلوغ یافتن قوای جسمانی، عقلانی و عاطفیست و تکالیف رشدی، معطوف به جهان پیرامون و سازگاری با وظایف اجتماعیست. ساختن یک شخصیت مستقل که به عنوان یک هویت سازنده در اجتماع پذیرفته شده است وظیفهی رشدی این مرحله است. جامعه برای این بخش طرح و نقشههای از پیش تصویر شدهی بسیاری دارد: تحصیل علم و هنر، شغل و حرفه، تشکیل خانواده، پیوستن به سازمانها، ارگانها یا مجامع مختلف، کسب دارایی، شهرت و نفوذ اجتماعی و …
✳️ این فرایند تا میانسالی به زندگی فرد هدف میدهد، اما یونگ کشف کرد که در میانسالی تغییرات و تحولاتی بنیادین در روان آدمی به وقوع میپیوندد، به گونهای که دیگر ادامهی مسیر پیشین برایش بیمعنا و حتی ناممکن میگردد. نکتهی ظریف در بستر این تحول همانا نزدیکتر شدن به مرگ است. در واقع تا میانسالی نیروی زندگی (لیبیدو) در درون فرد به او حسی از جاودانگی میبخشد و این مسئله خود باعث فراموشی مرگ عنقریب میگردد، اما وقتی جوانی رو به زوال میگذارد و زمزمههای کهنسالی از درون و بیرون شنیده میشود مرگ پدیدهای ملموس و غیرقابل انکار میگردد. شاید فرد هنوز آگاهانه متوجه این امر نشده باشد ولی یکی یکی خداحافظی کردن اقوام و آشنایانش، کم شدن شادابی جسمانی و قوای ذهنیاش در سطحی ناخودآگاه او را متوجه سفر دوماش میکنند، سفری اینبار اما نه به قلهی موفقیتهایی که جامعه برایش ترسیم کرده است، بلکه به درهی تاریک گور، جایی که دیگر هیچ نقشهی از پیش تصویر شدهای برایش ندارد.
@FlourishingCenter
☘ یونگ اینگونه اظهار میکند که ریشهی مشکلات همهی مراجعین من در این سنین، بیهیچ استثنایی بحرانی مذهبی بود. به بیان دیگر آنچه ناگهان برای فرد مهم میشود معنای زندگیست، زیرا در مییابد که همهی ملموسات در مقابل حقیقت مرگ ناملموس میشوند، هیچ یک از القاب و انتسابات، روابط و داراییها را نمیتوان با خود برد، اینها وسائلی نیستند که بتوان به عنوان هدفی برای ادامه دادن مسیر زندگی از آنها استفاده کرد. درست به همین خاطر است که پدیدهی شایع این دوره از زندگی، آدمهای متشخص و موفق ولی ناشاد است. از این منظر رفتار فراعنهی مصر قابل توضیح است، اینکه جسم خویش را مومیایی میکردند و داراییهایشان را با خود به خاک میسپردند، یک روش ابتدایی و تلاشی مذبوحانه برای معنا دادن به مرگ.
✅ برای فردی که تلاش میکند در نیمهی دوم زندگی همچنان با وظایف نیمهی اول پیش برود یک تباهی در مسیر رشدی به وقوع میپیوندد، درست مثل فردی که در نیمهی اول از زیر بار مسئولیت شخصی و نبرد استقلالش شانه خالی کرده و تلاش میکند در کودکی باقی بماند. نیمهی دوم اما وقت ساختن از جنسی دیگری است، ساختن معنای زندگی و اصالت برای وجود خود. یونگ معتقد است که فرد برای ساختنی از این دست ابتدا باید وابستگیهایش به ساختههای پیشین را از دست بدهد، در واقع ابتدا باید ویران کند و رها سازد. و این خصوصیت خود مرگ است: ویرانی هر آنچه روزی زندگی به ما داده است. اما مرگ در مقابل زندگی نایستاده است؛ مرگ، فرسوده را به خاکی برای جوانهی نو بدل میکند و جوانهی نو تنها در روان کسانی میشکفد که جسارت خاک شدن را داشته باشند.
☑️ وحید_شاهرضا، ۲۳ آذر ۱۳۹۴
✅ @FlourishingCenter
✳️ معنی داری زندگی یکی از 5 مولفه مطرح شده در نظریه #شکوفایی #سلیگمن است.
☘ کارل گوستاو یونگ، اولین روانشناسی بود که متوجه مرحلهی رشدی ویژهای در میانسالی شد، تا پیش از او -حتی تا مدتها پس از او هم- تصور بر این بود که مراحل رشد انسان در دوران کودکی اولیه یا نهایتا تا نوجوانی به پایان میرسد. اما یونگ با مشاهدهی روند تحولات شخصیتی خود و مراجعیناش متوجه شد که رشد در هیچ نقطهای از گسترهی عمر متوقف نمیشود و از لحظهی بسته شدن نطفه تا آخرین نفس همواره ادامه پیدا میکند. از این منظر پیوستار عمر را میتوان به دو بخش کلی و با دو وظیفهی عمده تعریف کرد و میانسالی از این جهت نقطهی حساس و بسیار ویژهای در مسیر تحولات روحی هر انسان است، زیرا تسهیمگر این دو بخش است.
@FlourishingCenter
✅ در نیمهی اول عمر تعریف رشد، رَسش و بلوغ یافتن قوای جسمانی، عقلانی و عاطفیست و تکالیف رشدی، معطوف به جهان پیرامون و سازگاری با وظایف اجتماعیست. ساختن یک شخصیت مستقل که به عنوان یک هویت سازنده در اجتماع پذیرفته شده است وظیفهی رشدی این مرحله است. جامعه برای این بخش طرح و نقشههای از پیش تصویر شدهی بسیاری دارد: تحصیل علم و هنر، شغل و حرفه، تشکیل خانواده، پیوستن به سازمانها، ارگانها یا مجامع مختلف، کسب دارایی، شهرت و نفوذ اجتماعی و …
✳️ این فرایند تا میانسالی به زندگی فرد هدف میدهد، اما یونگ کشف کرد که در میانسالی تغییرات و تحولاتی بنیادین در روان آدمی به وقوع میپیوندد، به گونهای که دیگر ادامهی مسیر پیشین برایش بیمعنا و حتی ناممکن میگردد. نکتهی ظریف در بستر این تحول همانا نزدیکتر شدن به مرگ است. در واقع تا میانسالی نیروی زندگی (لیبیدو) در درون فرد به او حسی از جاودانگی میبخشد و این مسئله خود باعث فراموشی مرگ عنقریب میگردد، اما وقتی جوانی رو به زوال میگذارد و زمزمههای کهنسالی از درون و بیرون شنیده میشود مرگ پدیدهای ملموس و غیرقابل انکار میگردد. شاید فرد هنوز آگاهانه متوجه این امر نشده باشد ولی یکی یکی خداحافظی کردن اقوام و آشنایانش، کم شدن شادابی جسمانی و قوای ذهنیاش در سطحی ناخودآگاه او را متوجه سفر دوماش میکنند، سفری اینبار اما نه به قلهی موفقیتهایی که جامعه برایش ترسیم کرده است، بلکه به درهی تاریک گور، جایی که دیگر هیچ نقشهی از پیش تصویر شدهای برایش ندارد.
@FlourishingCenter
☘ یونگ اینگونه اظهار میکند که ریشهی مشکلات همهی مراجعین من در این سنین، بیهیچ استثنایی بحرانی مذهبی بود. به بیان دیگر آنچه ناگهان برای فرد مهم میشود معنای زندگیست، زیرا در مییابد که همهی ملموسات در مقابل حقیقت مرگ ناملموس میشوند، هیچ یک از القاب و انتسابات، روابط و داراییها را نمیتوان با خود برد، اینها وسائلی نیستند که بتوان به عنوان هدفی برای ادامه دادن مسیر زندگی از آنها استفاده کرد. درست به همین خاطر است که پدیدهی شایع این دوره از زندگی، آدمهای متشخص و موفق ولی ناشاد است. از این منظر رفتار فراعنهی مصر قابل توضیح است، اینکه جسم خویش را مومیایی میکردند و داراییهایشان را با خود به خاک میسپردند، یک روش ابتدایی و تلاشی مذبوحانه برای معنا دادن به مرگ.
✅ برای فردی که تلاش میکند در نیمهی دوم زندگی همچنان با وظایف نیمهی اول پیش برود یک تباهی در مسیر رشدی به وقوع میپیوندد، درست مثل فردی که در نیمهی اول از زیر بار مسئولیت شخصی و نبرد استقلالش شانه خالی کرده و تلاش میکند در کودکی باقی بماند. نیمهی دوم اما وقت ساختن از جنسی دیگری است، ساختن معنای زندگی و اصالت برای وجود خود. یونگ معتقد است که فرد برای ساختنی از این دست ابتدا باید وابستگیهایش به ساختههای پیشین را از دست بدهد، در واقع ابتدا باید ویران کند و رها سازد. و این خصوصیت خود مرگ است: ویرانی هر آنچه روزی زندگی به ما داده است. اما مرگ در مقابل زندگی نایستاده است؛ مرگ، فرسوده را به خاکی برای جوانهی نو بدل میکند و جوانهی نو تنها در روان کسانی میشکفد که جسارت خاک شدن را داشته باشند.
☑️ وحید_شاهرضا، ۲۳ آذر ۱۳۹۴
✅ @FlourishingCenter
🍁 خوشبینی آموخته شده
✅ من این را باور ندارم که خوشبینی آموخته شده به تنهایی میتواند موج افسردگی را در مقیاسی به وسعت جامعه متوقف کند. خوش بینی صرفا یاوری برای خرد است. خوشبینی به تنهایی نمیتواند معنایی به بار بیاورد. خوش بینی ابزاری است که به فرد کمک میکند تا به هدف هایی که برای خودش تعیین کرده دست پیدا کند. جایگاه معنا یا عکس اون خلا در دل همین انتخاب هدف ها است.
🔰زمانی که خوشبینی آموخته شده با پایبندی مجدد به مشترکات همراه شود به احتمال زیاد همه گیری افسردگی و بی معنایی خاتمه پیدا میکند.
☑️ کتاب #خوشبینی آموخته شده
🔘 تالیف مارتین #سلیگمن
✅ @FlourishingCenter
✅ من این را باور ندارم که خوشبینی آموخته شده به تنهایی میتواند موج افسردگی را در مقیاسی به وسعت جامعه متوقف کند. خوش بینی صرفا یاوری برای خرد است. خوشبینی به تنهایی نمیتواند معنایی به بار بیاورد. خوش بینی ابزاری است که به فرد کمک میکند تا به هدف هایی که برای خودش تعیین کرده دست پیدا کند. جایگاه معنا یا عکس اون خلا در دل همین انتخاب هدف ها است.
🔰زمانی که خوشبینی آموخته شده با پایبندی مجدد به مشترکات همراه شود به احتمال زیاد همه گیری افسردگی و بی معنایی خاتمه پیدا میکند.
☑️ کتاب #خوشبینی آموخته شده
🔘 تالیف مارتین #سلیگمن
✅ @FlourishingCenter
🍁 #خرد و #خوشبینی
✅ هر یک از ما همانند شرکت های موفق در درون خود مدیری داریم که میان اندیشه های جسورانه و افکار تیره و تار تعادل برقرار می کند وقتی خوشبینی ما را به قبول خطر ترغیب می کند و بدبینی ما رو به احتیاط وادار می سازد بخشی از ما به هر دو توجه می کند این مدیر خرد نام دارد...
✳️ در واقع ما با درک تنها مزیت بدبینی در کنار پیامدهای گسترده و کمرشکن اون میتوانیم مقاومت در برابر ندای همیشگی بدبینی را که در اعماق ذهن و عادات ما حک شده است بیاموزیم ما میتونیم یاد بگیریم که اکثر مواقع خوشبینی را انتخاب کنیم اما به هنگام ضرورت بدبین باشیم.
☑️ مارتین #سلیگمن"پدر #روانشناسی_مثبت"
✅ @FlourishingCenter
✅ هر یک از ما همانند شرکت های موفق در درون خود مدیری داریم که میان اندیشه های جسورانه و افکار تیره و تار تعادل برقرار می کند وقتی خوشبینی ما را به قبول خطر ترغیب می کند و بدبینی ما رو به احتیاط وادار می سازد بخشی از ما به هر دو توجه می کند این مدیر خرد نام دارد...
✳️ در واقع ما با درک تنها مزیت بدبینی در کنار پیامدهای گسترده و کمرشکن اون میتوانیم مقاومت در برابر ندای همیشگی بدبینی را که در اعماق ذهن و عادات ما حک شده است بیاموزیم ما میتونیم یاد بگیریم که اکثر مواقع خوشبینی را انتخاب کنیم اما به هنگام ضرورت بدبین باشیم.
☑️ مارتین #سلیگمن"پدر #روانشناسی_مثبت"
✅ @FlourishingCenter
🍁 #شادکامی و #خلاقیت
@FlourishingCenter
✅ #سلیگمن (٢٠٠٢. م) معتقد است عواطف #مثبت یا منفی بر حسب درجه آماده سازی فرد برای تعامل برنده ـ بازنده یا برنده ـ برنده از یکدیگر متمایز می شوند. از دیدگاه تکاملی، #عواطف منفی مانند ترس یا خشم به ما می گویند احتمال خطر وجود دارد و آسیب، قریب الوقوع است. این عواطف توجه ما را به منبع تهدید محدود کرده، ما را برای واکنش جنگ یا گریز به فعالیت وا می دارند. بنابراین، عواطف منفی ما را برای بازی برنده ـ بازنده که در آن یک برنده مطلق و یک بازنده مطلق وجود دارد، آماده می کند. در مقابل، عواطف مثبت مانند لذت و خرسندی به ما می گویند که اتفاق خوبی در پیش است. عواطف مثبت توجه ما را گسترش می دهند، به گونه ای که ما آگاهی گسترده ای از محیط فیزیکی و اجتماعی پیدا می کنیم.
@FlourishingCenter
✳️ این توجه گسترش یافته، ذهن ما را نسبت به ایده های تازه و اعمال جدید آماده می کند و ما خلاق تر از حالت معمول می شویم (ایزن ٢٠٠٠. م). بنابراین، عواطف مثبت فرصت هایی را برای ما فراهم می کند تا ارتباطات بهتری ایجاده کرده و نواندیشی و ثمربخشی بیشتری داشته باشیم. عواطف مثبت، ما را برای بازی های برنده ـ برنده آماده می کند. رایت (٢٠٠٠. م) معتقد است که پیشرفت تمدن برای افزایش تعاملات یا داد و ستد برنده ـ برنده و توسعه سازمان هایی است که این تعاملات را حمایت می کنند و در این حلقه ارتباطی، رابطه بین عواطف مثبت و تعامل برنده ـ برنده اهمیت می یابد.
🔰 البته رویکردهای تکاملی همچنین به ما می گویند که عواطف منفی، تمرکز زیاد را آسان می کنند و تفکر دفاعی، قدرت نقد و تصمیم گیری را بالا می برند. جایی که واقع بینی برای تشخیص و پرهیز از اشتباه و روشن کردن آن به کار می آید، عواطف مثبت و تفکر بردبارانه، خلاقیت و ثمربخشی را ساده می کنند. مطالعاتی که در زمینه واقع گرایی منجر به افسردگی انجام شده، تأیید می کند که اشخاص افسرده، داوران دقیق تری برای مهارت های خود هستند؛ یادآوری دقیق تری از وقایع مثبت و منفی زندگی شان دارند و نسبت به اطلاعات مربوط به وقایع مخاطره آمیز حساس ترند (آکرمن و دروبیس ١٩٩١. م) در مقابل، اشخاص شاد مهارت های شان را بیشتر از حد واقعی می دانند، حوادث مثبت را بیشتر از وقایع منفی به یاد می آورند و در تصمیم گیری برای طرح های مربوط به زندگی شان بهتر عمل می کنند، چرا که بجای توجه به اطلاعات مخاطره آمیز به آنهایی که مخاطره آمیز نیستند، توجه می کنند یا به تعبیر دیگر، جنبه های مثبت اقدامات شان را بیش از پی آمدهای منفی آن در نظر می گیرند (آسپین دال و دیگران ٢٠٠١. م).
@FlourishingCenter
💠 پروفسور باربارا فردریکسون (٢٠٠٢. م) استاد روان شناسی دانشگاه میشیگان، معتقد است عواطف منفی، از قبیل اضطراب یا خشم سبب می شود، ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده این عواطف منفی محدود شود، در صورتی که عواطف مثبت سبب می شوند ذهن فرد بر روی انواع محرک ها باز باشد و این مسئله به نوبه خود فرصت هایی را برای توجه گسترده تر به محیط ایجاد کرده و در نتیجه، خلاقیت فرد را بیشتر می کند.
✅ تحقیقات آزمایشگاهی و بالینی از این دیدگاه، حمایت می کنند. برای نمونه، بیمارانی بسیار خوش خلق و شنگول که قرص لیتیم مصرف کردند، کاهش خلاقیت نشان دادند. همچنین، در مطالعه دیگری که حالات خلقی مثبت و منفی را برای مدت ١٥ دقیقه به افراد القا می کرد، معلوم شد در افرادی که عواطف مثبت به آنها القا شده بود، پردازش اطلاعات دیداری گسترش یافته بود، در صورتی که در گروه مقابل، توجه محدودتر و موضعی تر بود. مطالعات دیگر نشان داده است که بازگشت بدن از حالت برانگیختگی ناشی از استرس به حالت عادی، در مورد کسانی که قبلاً به آنها حالات مثبت عاطفی القا شده بود، نسبت به کسانی که مورد القای حالت منفی عاطفی قرار گرفته بودند، سریع تر بوده است.
✳️ از شواهد بالا چنین برمی آید که عواطف مثبت می تواند خلاقیت و حل مسئله را آسان کند، پس عجیب نیست که شادکامی سبب ثمربخشی بیشتر کار می شود. مطالعات استاو (١٩٩٤. م) بر روی دویست کارگر نشان داد که کارگران شاد در طول یک دوره هجده ماهه، در ارزشیابی ها از کارفرمایان خود بهتر و در نتیجه، دستمزدهای بالاتری دریافت کرده اند.
✅ @FlourishingCenter
@FlourishingCenter
✅ #سلیگمن (٢٠٠٢. م) معتقد است عواطف #مثبت یا منفی بر حسب درجه آماده سازی فرد برای تعامل برنده ـ بازنده یا برنده ـ برنده از یکدیگر متمایز می شوند. از دیدگاه تکاملی، #عواطف منفی مانند ترس یا خشم به ما می گویند احتمال خطر وجود دارد و آسیب، قریب الوقوع است. این عواطف توجه ما را به منبع تهدید محدود کرده، ما را برای واکنش جنگ یا گریز به فعالیت وا می دارند. بنابراین، عواطف منفی ما را برای بازی برنده ـ بازنده که در آن یک برنده مطلق و یک بازنده مطلق وجود دارد، آماده می کند. در مقابل، عواطف مثبت مانند لذت و خرسندی به ما می گویند که اتفاق خوبی در پیش است. عواطف مثبت توجه ما را گسترش می دهند، به گونه ای که ما آگاهی گسترده ای از محیط فیزیکی و اجتماعی پیدا می کنیم.
@FlourishingCenter
✳️ این توجه گسترش یافته، ذهن ما را نسبت به ایده های تازه و اعمال جدید آماده می کند و ما خلاق تر از حالت معمول می شویم (ایزن ٢٠٠٠. م). بنابراین، عواطف مثبت فرصت هایی را برای ما فراهم می کند تا ارتباطات بهتری ایجاده کرده و نواندیشی و ثمربخشی بیشتری داشته باشیم. عواطف مثبت، ما را برای بازی های برنده ـ برنده آماده می کند. رایت (٢٠٠٠. م) معتقد است که پیشرفت تمدن برای افزایش تعاملات یا داد و ستد برنده ـ برنده و توسعه سازمان هایی است که این تعاملات را حمایت می کنند و در این حلقه ارتباطی، رابطه بین عواطف مثبت و تعامل برنده ـ برنده اهمیت می یابد.
🔰 البته رویکردهای تکاملی همچنین به ما می گویند که عواطف منفی، تمرکز زیاد را آسان می کنند و تفکر دفاعی، قدرت نقد و تصمیم گیری را بالا می برند. جایی که واقع بینی برای تشخیص و پرهیز از اشتباه و روشن کردن آن به کار می آید، عواطف مثبت و تفکر بردبارانه، خلاقیت و ثمربخشی را ساده می کنند. مطالعاتی که در زمینه واقع گرایی منجر به افسردگی انجام شده، تأیید می کند که اشخاص افسرده، داوران دقیق تری برای مهارت های خود هستند؛ یادآوری دقیق تری از وقایع مثبت و منفی زندگی شان دارند و نسبت به اطلاعات مربوط به وقایع مخاطره آمیز حساس ترند (آکرمن و دروبیس ١٩٩١. م) در مقابل، اشخاص شاد مهارت های شان را بیشتر از حد واقعی می دانند، حوادث مثبت را بیشتر از وقایع منفی به یاد می آورند و در تصمیم گیری برای طرح های مربوط به زندگی شان بهتر عمل می کنند، چرا که بجای توجه به اطلاعات مخاطره آمیز به آنهایی که مخاطره آمیز نیستند، توجه می کنند یا به تعبیر دیگر، جنبه های مثبت اقدامات شان را بیش از پی آمدهای منفی آن در نظر می گیرند (آسپین دال و دیگران ٢٠٠١. م).
@FlourishingCenter
💠 پروفسور باربارا فردریکسون (٢٠٠٢. م) استاد روان شناسی دانشگاه میشیگان، معتقد است عواطف منفی، از قبیل اضطراب یا خشم سبب می شود، ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده این عواطف منفی محدود شود، در صورتی که عواطف مثبت سبب می شوند ذهن فرد بر روی انواع محرک ها باز باشد و این مسئله به نوبه خود فرصت هایی را برای توجه گسترده تر به محیط ایجاد کرده و در نتیجه، خلاقیت فرد را بیشتر می کند.
✅ تحقیقات آزمایشگاهی و بالینی از این دیدگاه، حمایت می کنند. برای نمونه، بیمارانی بسیار خوش خلق و شنگول که قرص لیتیم مصرف کردند، کاهش خلاقیت نشان دادند. همچنین، در مطالعه دیگری که حالات خلقی مثبت و منفی را برای مدت ١٥ دقیقه به افراد القا می کرد، معلوم شد در افرادی که عواطف مثبت به آنها القا شده بود، پردازش اطلاعات دیداری گسترش یافته بود، در صورتی که در گروه مقابل، توجه محدودتر و موضعی تر بود. مطالعات دیگر نشان داده است که بازگشت بدن از حالت برانگیختگی ناشی از استرس به حالت عادی، در مورد کسانی که قبلاً به آنها حالات مثبت عاطفی القا شده بود، نسبت به کسانی که مورد القای حالت منفی عاطفی قرار گرفته بودند، سریع تر بوده است.
✳️ از شواهد بالا چنین برمی آید که عواطف مثبت می تواند خلاقیت و حل مسئله را آسان کند، پس عجیب نیست که شادکامی سبب ثمربخشی بیشتر کار می شود. مطالعات استاو (١٩٩٤. م) بر روی دویست کارگر نشان داد که کارگران شاد در طول یک دوره هجده ماهه، در ارزشیابی ها از کارفرمایان خود بهتر و در نتیجه، دستمزدهای بالاتری دریافت کرده اند.
✅ @FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
✅ فواید #قدردانی یا #شگرگزاری (gratitude) چگونه قدردانی می تواند زندگی شما را تغییر دهد؟
@FlourishingCenter
🍁شکرگزاری یا قدردانی یکی از ۲۴ #نیرومندی_منش مطرح شده در طبقه بندی #فضائل و نیرومندی های منش #سلیگمن و پترسون (۲۰۰۴) است و از مولفه های تشکیل دهنده فضیلت #تعالی به شمار می رود.
❇️شکرگزاری به معنای توجه کردن به موهبت های زندگی و الطاف و خوبی های دیگران به ما و سپاس گزاری ما در قبال این خوبی هاست. شکرگزاری می تواند معطوف به انسان های دیگر باشد، یعنی ما از دیگران به خاطر کار نیکی که در حق ما انجام داده اند، سپاس گزار باشیم، یا اینکه به خاطر موهبت هایی که از آنها بهره مندیم، خالق هستی را شاکر باشیم.
❎فواید و مزایای شکرگزاری به قدری گسترده و متنوع است که شاید در نگاه اول اغراق شده به نظر برسد، اما نتایج پژوهش های متعدد نشان داده است که خوشبختانه همه این پیامدهای مثبت حقیقتا وجود دارند. در این بخش ما با توجه به بررسی های انجام شده، به تشریح ۲۵ پیامد عمده شکرگزاری می پردازیم. به منظور تسهیل فرایند مطالعه میتوان این پیامدها را به بخشهای مختلف تقسیم کرد. ما این تغییرات را در پنج بخش پیامدهای #عاطفی،#شخصیتی،#سلامت، #شغلی و #اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم. نکته حائز اهمیت آنست که همه این پیامدها در نهایت منجر به #شادکامی بیشتر فرد می گردند.
در ادامه هر کدام را توضیح می دهیم.👇👇👇
✅ @FlourishingCenter
@FlourishingCenter
🍁شکرگزاری یا قدردانی یکی از ۲۴ #نیرومندی_منش مطرح شده در طبقه بندی #فضائل و نیرومندی های منش #سلیگمن و پترسون (۲۰۰۴) است و از مولفه های تشکیل دهنده فضیلت #تعالی به شمار می رود.
❇️شکرگزاری به معنای توجه کردن به موهبت های زندگی و الطاف و خوبی های دیگران به ما و سپاس گزاری ما در قبال این خوبی هاست. شکرگزاری می تواند معطوف به انسان های دیگر باشد، یعنی ما از دیگران به خاطر کار نیکی که در حق ما انجام داده اند، سپاس گزار باشیم، یا اینکه به خاطر موهبت هایی که از آنها بهره مندیم، خالق هستی را شاکر باشیم.
❎فواید و مزایای شکرگزاری به قدری گسترده و متنوع است که شاید در نگاه اول اغراق شده به نظر برسد، اما نتایج پژوهش های متعدد نشان داده است که خوشبختانه همه این پیامدهای مثبت حقیقتا وجود دارند. در این بخش ما با توجه به بررسی های انجام شده، به تشریح ۲۵ پیامد عمده شکرگزاری می پردازیم. به منظور تسهیل فرایند مطالعه میتوان این پیامدها را به بخشهای مختلف تقسیم کرد. ما این تغییرات را در پنج بخش پیامدهای #عاطفی،#شخصیتی،#سلامت، #شغلی و #اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم. نکته حائز اهمیت آنست که همه این پیامدها در نهایت منجر به #شادکامی بیشتر فرد می گردند.
در ادامه هر کدام را توضیح می دهیم.👇👇👇
✅ @FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
✅#غرقگی یعنی چه؟
@Flourishingcenter
✍#روانشناسان_مثبت یکی از مهم ترین پایه های یک زندگی خوب را تجربه غرقگی می دانند.
اما به چه حالتی غرقگی گفته می شود؟
غرقگی یا Flow به حالتی گفته می شود که شما آنقدر در کار خود محو می شوید که از دنیای اطراف جدا شده و متوجه گذر #زمان نمی شوید. مثلا گاهی مواقع که ما در حال مطالعه هستیم و یک دفعه متوجه می شویم که چقدر از زمان گذشته و ما غرق در مطالعه بوده ایم.
✍#سلیگمن در بررسی های خود مشخص کرده است که بعضی افراد به این دلیل از زندگی خود #رضایت دارند و حتی #موفق می شوند که در شغل، روابط و امورات روزانه خود غرقگی را تجربه می کنند.
و بر عکس بعضی افراد با غر و لند فراوان، بدون #علاقه و با ثانیه شماری لحظات را سپری می کنند.
واقعا چه تفاوت زیادی بین این دو حالت وجود دارد و غرقگی چه اثرات #مثبتی می تواند در زندگی ما داشته باشد.
✅ @Flourishingcenter
@Flourishingcenter
✍#روانشناسان_مثبت یکی از مهم ترین پایه های یک زندگی خوب را تجربه غرقگی می دانند.
اما به چه حالتی غرقگی گفته می شود؟
غرقگی یا Flow به حالتی گفته می شود که شما آنقدر در کار خود محو می شوید که از دنیای اطراف جدا شده و متوجه گذر #زمان نمی شوید. مثلا گاهی مواقع که ما در حال مطالعه هستیم و یک دفعه متوجه می شویم که چقدر از زمان گذشته و ما غرق در مطالعه بوده ایم.
✍#سلیگمن در بررسی های خود مشخص کرده است که بعضی افراد به این دلیل از زندگی خود #رضایت دارند و حتی #موفق می شوند که در شغل، روابط و امورات روزانه خود غرقگی را تجربه می کنند.
و بر عکس بعضی افراد با غر و لند فراوان، بدون #علاقه و با ثانیه شماری لحظات را سپری می کنند.
واقعا چه تفاوت زیادی بین این دو حالت وجود دارد و غرقگی چه اثرات #مثبتی می تواند در زندگی ما داشته باشد.
✅ @Flourishingcenter
Forwarded from عکس نگار
🍁 با سلام و تشکر از همه علاقمندان، اساتید و دانشجویان ارجمند
✅ سفر کوتاه اما پربار کانادا برای حضور در کنفرانس جهانی به پایان رسید اما میدانم که تا ماهها سرخوش از خاطرات پربار در کنار بهترینهای دنیای روانشناسی مثبت جهان خواهم بود، جای همه شما خالی بود ولی اشتباه نکنیم که در تمام لحظات حضور در چنین محفل جهانی یاد دوست داران روانشناسی مثبت ایران بودم و در هر فرصتی برای رشد دانش روانشناسی مثبت در کشورمان تلاش نمودم ، با بسیاری از رهبران روانشناسی مثبت در مورد شور و شوق و تحقیقات شما سخن گفتم.
👌 در اینجا به شما قول خواهم داد که شما طی سال آینده شاهد حضور پروفسور #سلیگمن در کشور عزیزمان ایران خواهید بود و زودتر از ایشان طی چند ماه آینده قول حضور #طیاب_رشید در ایران را از ایشان گرفتم ...
ارادتمندتان، علیرضا معماریان
مشاور انجمن جهانی روانشناسی مثبت و رئیس شاخه دانشجوئی انجمن جهانی روانشناسی مثبت.
💠 ضمن تشکر از آقای دکتر معماریان به خاطر لطفی که به بنده و دیگر علاقه مندان #روانشناسی_مثبت دارند و همچنین خبری که در مورد حضور بزرگان روانشناسی مثبت در کشور به ما دادند.
پایدار باشید 🙏
✅ @FlourishingCenter
✅ سفر کوتاه اما پربار کانادا برای حضور در کنفرانس جهانی به پایان رسید اما میدانم که تا ماهها سرخوش از خاطرات پربار در کنار بهترینهای دنیای روانشناسی مثبت جهان خواهم بود، جای همه شما خالی بود ولی اشتباه نکنیم که در تمام لحظات حضور در چنین محفل جهانی یاد دوست داران روانشناسی مثبت ایران بودم و در هر فرصتی برای رشد دانش روانشناسی مثبت در کشورمان تلاش نمودم ، با بسیاری از رهبران روانشناسی مثبت در مورد شور و شوق و تحقیقات شما سخن گفتم.
👌 در اینجا به شما قول خواهم داد که شما طی سال آینده شاهد حضور پروفسور #سلیگمن در کشور عزیزمان ایران خواهید بود و زودتر از ایشان طی چند ماه آینده قول حضور #طیاب_رشید در ایران را از ایشان گرفتم ...
ارادتمندتان، علیرضا معماریان
مشاور انجمن جهانی روانشناسی مثبت و رئیس شاخه دانشجوئی انجمن جهانی روانشناسی مثبت.
💠 ضمن تشکر از آقای دکتر معماریان به خاطر لطفی که به بنده و دیگر علاقه مندان #روانشناسی_مثبت دارند و همچنین خبری که در مورد حضور بزرگان روانشناسی مثبت در کشور به ما دادند.
پایدار باشید 🙏
✅ @FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
✅روانشناسی مثبت گرا : #تاریخچه شکل گیری و #تعریف #روانشناسی_مثبت گرا
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.
✍مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
✍در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.
✅#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:
✍ #روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.
✍در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@FlourishingCenter
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.
✍مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
✍در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.
✅#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:
✍ #روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.
✍در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@FlourishingCenter
Forwarded from کانال تخصصی روان شناسی مثبت (Mid227)
🍁روانشناسی مثبت🍁
✅دکتر #سلیگمن در سال 2004 در سخنرانی TED به معرفی مختصر #روانشناسی_مثبت پرداخت، کلیپ این سخنرانی حجم بالایی داره و به همین دلیل من متن سخنرانی رو اینجا گذاشتم و لینک اصلی سخنرانی رو برای علاقه مندان در ادامه میزارم.
@Flourishingcenter
✅اما رسالت روانشناسی مثبت چیست و چرا با بقیه شاخه های روانشناسی اینقدر متفاوت است؟
👈متن سخنرانی:
روانشناسی راه باارزشی رو تا اینجا اومده. ما الان میتونیم به جز دو مورد، همهی بیماریهای روانی رو درمان کنیم؛ اون دو مورد رو هم میتونیم بهبود بدیم.
ما الان میتونیم ادعا کنیم که توانایی این رو داریم که وضعیت افراد درمانده رو بهتر کنیم و این فوق العاده است. اما ما این رو فراموش کردیم که به مردم عادی که بیمار نیستن، کمک کنیم که زندگی شادتری داشته باشن، و این دلیلی بود که افرادی مثل نَنسی اِتکاف، دَن گیلبرت، میهای چیکسِنتمیهایی* و خودم رو واداشت که روی چیزی کار کنیم که من اسمش رو گذاشتم "روانشناسی مثبت". دانشی پایهگذاری شد (روانشناسی مثبت) که به چیزهایی میپردازه که به زندگی ارزش زیستن میده. حالا زندگی شاد چیه؟ ما سه نوع زندگی شاد رو از هم تفکیک کردیم که در موردش صحبت میکنم:
1. Pleasure Life
🍁زندگی خوشایند
(پر از خوشگذرونی و احساسات مثبت و دارا بودن مهارت تقویت اون احساسات و بسط دادنشون در زمان و مکان)
این زندگی البته سه ایراد داره. یکی اینکه 50% ارثیه و روشهای مختلفی که ما برای افزودن عواطف مثبت پیشنهاد میکنیم 15% تا 20% میتونن بهش کمک کنن.
اشکال دوم انتطباق پذیری هست. مثل بستنی وانیلیه. اولش 100% مزه رو داره، ولی در ادامه مزهاش از بین میره چون بهش عادت میکنیم.
اشکال سوم اینکه زیاد انعطافپذیر و قابل شکل دادن نیست.
2. Engagement Life
🍁 "زندگی خوب" (مشغول بودن و تعهد)
زندگی کاری، تربیت فرزندان، عشقتان، اوقات فراغت و اوقاتی که زمان برای شما متوقف میشود.
چیزی که این زندگی رو از زندگی خوشگذرونی متمایز میکنه "فلو" (با ترجمه تحت الفظی میشه جاری بودن) هست.
"فلو" اولین بار توسط میهای چیکسنتمیهایی، به این شکل تعریف شده:
حالت عملکرد ذهنی که شخصی که داره کاری رو انجام میده کاملا درونش غرق شده و تمرکز کامل همراه با انرژی داره، به طور کامل درگیرش شده و از انجام اون کار لذت میبره.
در حالت اول شما متوجه هستین که دارین لذت میبرین اما در حین "فلو" شما اصلا متوجه هیچی نیستین.
برای رسیدن به این مرحله دستور العملی وجود داره. اونم اینکه نقاط قوتتون رو پیدا کنین و زندگیتون رو طوری تغییر بدین که بیشترین استفاده ممکن رو ازشون استفاده بکنین.
3. Meaningful Life
🍁زندگی معنادار
استفاده از نقاط قوتمون برای کمک به دیگران و خدمت به چیزی بزرگتر از خودمون (ارزشهامون)
برای ایجاد تغییرات پایدار در جهت به دست آوردن این سه نوع زندگی چکار میتونیم بکنیم؟ این سوالیه که همیشه پرسیده میشه.
ما با آزمایشهایی میزان تاثیرگذاری این سه سبک زندگی رو بر رضایت از زندگی اندازه گرفتیم. میتونیم مداخلاتی بکنیم برای سنجششون و مشاهده نتایج. مثلا در مورد "زندگی خوشایند" به مردم آموزش میدیم که مهارتهای مراقبهی مایندفول و لذت بردن از لحظه رو تقویت کنن و یک روز زیبا رو طراحی کنن. مثلا آخر هفتهای که در پیش است رو. یا میگیم که قدردانی از افرادی که اثر مهم و مثبتی روی زندگیشون داشتن رو تمرین کنن، چون ثابت شده که اثرش در افزایش شادی چشمگیره.
@Flourishingcenter
ما اثر پیگیری هر کدوم از این سه سبک زندگی رو روی رضایت از زندگی بررسی کردیم و نتایج شگفت انگیز بود. نتایج نشون میداد که پیگیری نوع اول زندگی (زندگی خوشایند) تقریبا اثری بر رضایت از زندگی نداره. قویترین اثر رو پیگیری معنا (حالت سوم) داشت و پیگیری زندگی دوم (مشغول بودن) هم اثر خیلی قویای داشت.
وقتی خوشگذرونی اهمیت داره که شما "مشغول بودن" و "معنا" رو هر دوش رو داشته باشین، اون وقت مثل خامهی روی گیلاس خواهد بود. و مجموع این سه روش، زندگی کامل رو میسازه (اما میزان اهمیت و تاثیرگذاریشون با هم یکسان نیست)
✅همینطور تحقیقات نشون داده که سلامت جسمی، طول عمر و بهرهوری، ناشی از همین سه عامل و روش زندگی گفته شده هستن.
* Nancy Etcoff, Dan Gilbert, Mihály (Mike) Csikszentmihalyi
✏️ این سخنرانی در این مقاله خلاصه شده، دیدن ویدیوی کاملش رو که 23 دقیقه و با زیرنویس فارسی هست توصیه میکنم.
منبع:
http://www.ted.com/talks/martin_seligman_on_the_state_of_psychology#t-26442
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
✅دکتر #سلیگمن در سال 2004 در سخنرانی TED به معرفی مختصر #روانشناسی_مثبت پرداخت، کلیپ این سخنرانی حجم بالایی داره و به همین دلیل من متن سخنرانی رو اینجا گذاشتم و لینک اصلی سخنرانی رو برای علاقه مندان در ادامه میزارم.
@Flourishingcenter
✅اما رسالت روانشناسی مثبت چیست و چرا با بقیه شاخه های روانشناسی اینقدر متفاوت است؟
👈متن سخنرانی:
روانشناسی راه باارزشی رو تا اینجا اومده. ما الان میتونیم به جز دو مورد، همهی بیماریهای روانی رو درمان کنیم؛ اون دو مورد رو هم میتونیم بهبود بدیم.
ما الان میتونیم ادعا کنیم که توانایی این رو داریم که وضعیت افراد درمانده رو بهتر کنیم و این فوق العاده است. اما ما این رو فراموش کردیم که به مردم عادی که بیمار نیستن، کمک کنیم که زندگی شادتری داشته باشن، و این دلیلی بود که افرادی مثل نَنسی اِتکاف، دَن گیلبرت، میهای چیکسِنتمیهایی* و خودم رو واداشت که روی چیزی کار کنیم که من اسمش رو گذاشتم "روانشناسی مثبت". دانشی پایهگذاری شد (روانشناسی مثبت) که به چیزهایی میپردازه که به زندگی ارزش زیستن میده. حالا زندگی شاد چیه؟ ما سه نوع زندگی شاد رو از هم تفکیک کردیم که در موردش صحبت میکنم:
1. Pleasure Life
🍁زندگی خوشایند
(پر از خوشگذرونی و احساسات مثبت و دارا بودن مهارت تقویت اون احساسات و بسط دادنشون در زمان و مکان)
این زندگی البته سه ایراد داره. یکی اینکه 50% ارثیه و روشهای مختلفی که ما برای افزودن عواطف مثبت پیشنهاد میکنیم 15% تا 20% میتونن بهش کمک کنن.
اشکال دوم انتطباق پذیری هست. مثل بستنی وانیلیه. اولش 100% مزه رو داره، ولی در ادامه مزهاش از بین میره چون بهش عادت میکنیم.
اشکال سوم اینکه زیاد انعطافپذیر و قابل شکل دادن نیست.
2. Engagement Life
🍁 "زندگی خوب" (مشغول بودن و تعهد)
زندگی کاری، تربیت فرزندان، عشقتان، اوقات فراغت و اوقاتی که زمان برای شما متوقف میشود.
چیزی که این زندگی رو از زندگی خوشگذرونی متمایز میکنه "فلو" (با ترجمه تحت الفظی میشه جاری بودن) هست.
"فلو" اولین بار توسط میهای چیکسنتمیهایی، به این شکل تعریف شده:
حالت عملکرد ذهنی که شخصی که داره کاری رو انجام میده کاملا درونش غرق شده و تمرکز کامل همراه با انرژی داره، به طور کامل درگیرش شده و از انجام اون کار لذت میبره.
در حالت اول شما متوجه هستین که دارین لذت میبرین اما در حین "فلو" شما اصلا متوجه هیچی نیستین.
برای رسیدن به این مرحله دستور العملی وجود داره. اونم اینکه نقاط قوتتون رو پیدا کنین و زندگیتون رو طوری تغییر بدین که بیشترین استفاده ممکن رو ازشون استفاده بکنین.
3. Meaningful Life
🍁زندگی معنادار
استفاده از نقاط قوتمون برای کمک به دیگران و خدمت به چیزی بزرگتر از خودمون (ارزشهامون)
برای ایجاد تغییرات پایدار در جهت به دست آوردن این سه نوع زندگی چکار میتونیم بکنیم؟ این سوالیه که همیشه پرسیده میشه.
ما با آزمایشهایی میزان تاثیرگذاری این سه سبک زندگی رو بر رضایت از زندگی اندازه گرفتیم. میتونیم مداخلاتی بکنیم برای سنجششون و مشاهده نتایج. مثلا در مورد "زندگی خوشایند" به مردم آموزش میدیم که مهارتهای مراقبهی مایندفول و لذت بردن از لحظه رو تقویت کنن و یک روز زیبا رو طراحی کنن. مثلا آخر هفتهای که در پیش است رو. یا میگیم که قدردانی از افرادی که اثر مهم و مثبتی روی زندگیشون داشتن رو تمرین کنن، چون ثابت شده که اثرش در افزایش شادی چشمگیره.
@Flourishingcenter
ما اثر پیگیری هر کدوم از این سه سبک زندگی رو روی رضایت از زندگی بررسی کردیم و نتایج شگفت انگیز بود. نتایج نشون میداد که پیگیری نوع اول زندگی (زندگی خوشایند) تقریبا اثری بر رضایت از زندگی نداره. قویترین اثر رو پیگیری معنا (حالت سوم) داشت و پیگیری زندگی دوم (مشغول بودن) هم اثر خیلی قویای داشت.
وقتی خوشگذرونی اهمیت داره که شما "مشغول بودن" و "معنا" رو هر دوش رو داشته باشین، اون وقت مثل خامهی روی گیلاس خواهد بود. و مجموع این سه روش، زندگی کامل رو میسازه (اما میزان اهمیت و تاثیرگذاریشون با هم یکسان نیست)
✅همینطور تحقیقات نشون داده که سلامت جسمی، طول عمر و بهرهوری، ناشی از همین سه عامل و روش زندگی گفته شده هستن.
* Nancy Etcoff, Dan Gilbert, Mihály (Mike) Csikszentmihalyi
✏️ این سخنرانی در این مقاله خلاصه شده، دیدن ویدیوی کاملش رو که 23 دقیقه و با زیرنویس فارسی هست توصیه میکنم.
منبع:
http://www.ted.com/talks/martin_seligman_on_the_state_of_psychology#t-26442
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
Ted
The new era of positive psychology
Martin Seligman talks about psychology -- as a field of study and as it works one-on-one with each patient and each practitioner. As it moves beyond a focus on disease, what can modern psychology help us to become?
🍁روان درمانی مثبت نگر/جرج.دبلیو.برنز
■سلیگمن سه حوزه در شادمانی را مطرح میکند : زندگی با لذت، زندگی با اشتیاق و درگیر انه، و زندگی با #معنا.
#لذت اغلب میتواند به مشغولیت منجر شود و به نوبهی خود ، میتواند به درجات بالاتر ى از معنا برسد.
■برای مثال یک فعالیت مانند نگهداری از گل ها ممکن است شامل سه جنبه باشد.ممکن است لذت بی درنگ در نگاه کردن به پدیده ای در طبیعت، ویا در بوییدن و نگاه کردن به گل های رز به وجود بیاید. نگهداری کردن از آن ها، کاشتن رزهای جدید، هرس کردن آنها و کود دادن همه اینها میتواند نشانه مشغولیت در ضمیر خودآگاه و دنیای واقعی باشد. برنامه ریزی برای ساختن یک باغ گل رز، می تواند یک لذت، یک #اشتیاق همراه با مشغولیت و توام با معنا را در فرد به وجود بیاورد.
■از نظر #سلیگمن برای نگاه به زندگی و رسیدن به یک نوع #بینش مثبت می توانیم از سه اصل استفاده کنیم. او اصل زندگی شادمانه و همراه با لذت، اصل زندگی درگیرانه و #متعهدانه و اصل زندگی معنا گرا؛را به عنوان سه اصل زندگی کامل و شاد در نظر گرفته اشت.
ادامه دارد....
#رواندرمانی_مثبتنگر
قسمت اول
✔️ کافه آگاهی
✅ @FlourishingCenter
■سلیگمن سه حوزه در شادمانی را مطرح میکند : زندگی با لذت، زندگی با اشتیاق و درگیر انه، و زندگی با #معنا.
#لذت اغلب میتواند به مشغولیت منجر شود و به نوبهی خود ، میتواند به درجات بالاتر ى از معنا برسد.
■برای مثال یک فعالیت مانند نگهداری از گل ها ممکن است شامل سه جنبه باشد.ممکن است لذت بی درنگ در نگاه کردن به پدیده ای در طبیعت، ویا در بوییدن و نگاه کردن به گل های رز به وجود بیاید. نگهداری کردن از آن ها، کاشتن رزهای جدید، هرس کردن آنها و کود دادن همه اینها میتواند نشانه مشغولیت در ضمیر خودآگاه و دنیای واقعی باشد. برنامه ریزی برای ساختن یک باغ گل رز، می تواند یک لذت، یک #اشتیاق همراه با مشغولیت و توام با معنا را در فرد به وجود بیاورد.
■از نظر #سلیگمن برای نگاه به زندگی و رسیدن به یک نوع #بینش مثبت می توانیم از سه اصل استفاده کنیم. او اصل زندگی شادمانه و همراه با لذت، اصل زندگی درگیرانه و #متعهدانه و اصل زندگی معنا گرا؛را به عنوان سه اصل زندگی کامل و شاد در نظر گرفته اشت.
ادامه دارد....
#رواندرمانی_مثبتنگر
قسمت اول
✔️ کافه آگاهی
✅ @FlourishingCenter
🍁 #سلیگمن بین ۲طبقه از هیجان های مثبت تمیز قایل میشود.. لذت آنی و کامروایی پایدار در حالی که لذت از تجارب حسی ناشی میشود... کامروایی حالت هایی از جذبه و شیفتگی را در بر میگیرد که از اشتغال به فعالیت هایی که مستلزم استفاده از نیروهای تاییدی است ناشی میشود..
🔰 قایقرانی. رقص .خواندن .نوشتن مطالب ابتکاری و تدریس نمونه هایی از این فعالیت به شمار میروند. نیرومندی های تاییدی صفات شخصی هستند که از آنها نمره های به ویژه بالایی بدست میآید..با فضیلت های خاصی همبسته اند و در ارزش های طبقه بندی عمل نیرومندی ها تعریف شده اند
پیترسون و #سلیگمن ۲۰۰۱
✅ @FlourishingCenter
🔰 قایقرانی. رقص .خواندن .نوشتن مطالب ابتکاری و تدریس نمونه هایی از این فعالیت به شمار میروند. نیرومندی های تاییدی صفات شخصی هستند که از آنها نمره های به ویژه بالایی بدست میآید..با فضیلت های خاصی همبسته اند و در ارزش های طبقه بندی عمل نیرومندی ها تعریف شده اند
پیترسون و #سلیگمن ۲۰۰۱
✅ @FlourishingCenter
"زندگی لذتبخش و زندگی خوب و زندگی معنا دار"
زندگی لذتبخش با زندگی خوب و معنادار متفاوت است
شاید از خود پرسیده باشید بعضی مردم چرا با داشتن بهترین امکانات و توانمندی مالی، هنوز خوشبخت و شاد و باروحیه نیستند؟
و در انتهای زندگی دچار اضطراب سنگینی نسبت به مرگ می شوند و رضایت انچنانی از سرگذشت خود ندارند؟
@FlourishingCenter
دلیل آن می تواند این باشد که زتدگی لذت بخش با نوشیدن شامپاین و سوار شدن بر پورشه(وضع مالی و رفاهی مناسب) بدست می آید، اما زندگی خوب استفاده هر روزه از قابلیت های اختصاصی و فضایل اخلاقی به منظور ایجاد شادی اصیل و خشنودی فراوان است و این چیزی است که شما میتوانید آن را در هر کدام از حوزه های اصلی زندگی ،از قبیل کار و عشق و فرزند پروری بیاموزید.
"کتاب #شادمانی_درونی/#سلیگمن"
زندگی لذتبخش با زندگی خوب و معنادار متفاوت است
شاید از خود پرسیده باشید بعضی مردم چرا با داشتن بهترین امکانات و توانمندی مالی، هنوز خوشبخت و شاد و باروحیه نیستند؟
و در انتهای زندگی دچار اضطراب سنگینی نسبت به مرگ می شوند و رضایت انچنانی از سرگذشت خود ندارند؟
@FlourishingCenter
دلیل آن می تواند این باشد که زتدگی لذت بخش با نوشیدن شامپاین و سوار شدن بر پورشه(وضع مالی و رفاهی مناسب) بدست می آید، اما زندگی خوب استفاده هر روزه از قابلیت های اختصاصی و فضایل اخلاقی به منظور ایجاد شادی اصیل و خشنودی فراوان است و این چیزی است که شما میتوانید آن را در هر کدام از حوزه های اصلی زندگی ،از قبیل کار و عشق و فرزند پروری بیاموزید.
"کتاب #شادمانی_درونی/#سلیگمن"
🍁 #بحران میانسالی/ نقش #معنی در زندگی
✳️ معنی داری زندگی یکی از 5 مولفه مطرح شده در نظریه #شکوفایی #سلیگمن است.
☘ کارل گوستاو یونگ، اولین روانشناسی بود که متوجه مرحلهی رشدی ویژهای در میانسالی شد، تا پیش از او -حتی تا مدتها پس از او هم- تصور بر این بود که مراحل رشد انسان در دوران کودکی اولیه یا نهایتا تا نوجوانی به پایان میرسد. اما یونگ با مشاهدهی روند تحولات شخصیتی خود و مراجعیناش متوجه شد که رشد در هیچ نقطهای از گسترهی عمر متوقف نمیشود و از لحظهی بسته شدن نطفه تا آخرین نفس همواره ادامه پیدا میکند. از این منظر پیوستار عمر را میتوان به دو بخش کلی و با دو وظیفهی عمده تعریف کرد و میانسالی از این جهت نقطهی حساس و بسیار ویژهای در مسیر تحولات روحی هر انسان است، زیرا تسهیمگر این دو بخش است.
@FlourishingCenter
✅ در نیمهی اول عمر تعریف رشد، رَسش و بلوغ یافتن قوای جسمانی، عقلانی و عاطفیست و تکالیف رشدی، معطوف به جهان پیرامون و سازگاری با وظایف اجتماعیست. ساختن یک شخصیت مستقل که به عنوان یک هویت سازنده در اجتماع پذیرفته شده است وظیفهی رشدی این مرحله است. جامعه برای این بخش طرح و نقشههای از پیش تصویر شدهی بسیاری دارد: تحصیل علم و هنر، شغل و حرفه، تشکیل خانواده، پیوستن به سازمانها، ارگانها یا مجامع مختلف، کسب دارایی، شهرت و نفوذ اجتماعی و …
✳️ این فرایند تا میانسالی به زندگی فرد هدف میدهد، اما یونگ کشف کرد که در میانسالی تغییرات و تحولاتی بنیادین در روان آدمی به وقوع میپیوندد، به گونهای که دیگر ادامهی مسیر پیشین برایش بیمعنا و حتی ناممکن میگردد. نکتهی ظریف در بستر این تحول همانا نزدیکتر شدن به مرگ است. در واقع تا میانسالی نیروی زندگی (لیبیدو) در درون فرد به او حسی از جاودانگی میبخشد و این مسئله خود باعث فراموشی مرگ عنقریب میگردد، اما وقتی جوانی رو به زوال میگذارد و زمزمههای کهنسالی از درون و بیرون شنیده میشود مرگ پدیدهای ملموس و غیرقابل انکار میگردد. شاید فرد هنوز آگاهانه متوجه این امر نشده باشد ولی یکی یکی خداحافظی کردن اقوام و آشنایانش، کم شدن شادابی جسمانی و قوای ذهنیاش در سطحی ناخودآگاه او را متوجه سفر دوماش میکنند، سفری اینبار اما نه به قلهی موفقیتهایی که جامعه برایش ترسیم کرده است، بلکه به درهی تاریک گور، جایی که دیگر هیچ نقشهی از پیش تصویر شدهای برایش ندارد.
@FlourishingCenter
☘ یونگ اینگونه اظهار میکند که ریشهی مشکلات همهی مراجعین من در این سنین، بیهیچ استثنایی بحرانی مذهبی بود. به بیان دیگر آنچه ناگهان برای فرد مهم میشود معنای زندگیست، زیرا در مییابد که همهی ملموسات در مقابل حقیقت مرگ ناملموس میشوند، هیچ یک از القاب و انتسابات، روابط و داراییها را نمیتوان با خود برد، اینها وسائلی نیستند که بتوان به عنوان هدفی برای ادامه دادن مسیر زندگی از آنها استفاده کرد. درست به همین خاطر است که پدیدهی شایع این دوره از زندگی، آدمهای متشخص و موفق ولی ناشاد است. از این منظر رفتار فراعنهی مصر قابل توضیح است، اینکه جسم خویش را مومیایی میکردند و داراییهایشان را با خود به خاک میسپردند، یک روش ابتدایی و تلاشی مذبوحانه برای معنا دادن به مرگ.
✅ برای فردی که تلاش میکند در نیمهی دوم زندگی همچنان با وظایف نیمهی اول پیش برود یک تباهی در مسیر رشدی به وقوع میپیوندد، درست مثل فردی که در نیمهی اول از زیر بار مسئولیت شخصی و نبرد استقلالش شانه خالی کرده و تلاش میکند در کودکی باقی بماند. نیمهی دوم اما وقت ساختن از جنسی دیگری است، ساختن معنای زندگی و اصالت برای وجود خود. یونگ معتقد است که فرد برای ساختنی از این دست ابتدا باید وابستگیهایش به ساختههای پیشین را از دست بدهد، در واقع ابتدا باید ویران کند و رها سازد. و این خصوصیت خود مرگ است: ویرانی هر آنچه روزی زندگی به ما داده است. اما مرگ در مقابل زندگی نایستاده است؛ مرگ، فرسوده را به خاکی برای جوانهی نو بدل میکند و جوانهی نو تنها در روان کسانی میشکفد که جسارت خاک شدن را داشته باشند.
☑️ وحید_شاهرضا، ۲۳ آذر ۱۳۹۴
✅ @FlourishingCenter
✳️ معنی داری زندگی یکی از 5 مولفه مطرح شده در نظریه #شکوفایی #سلیگمن است.
☘ کارل گوستاو یونگ، اولین روانشناسی بود که متوجه مرحلهی رشدی ویژهای در میانسالی شد، تا پیش از او -حتی تا مدتها پس از او هم- تصور بر این بود که مراحل رشد انسان در دوران کودکی اولیه یا نهایتا تا نوجوانی به پایان میرسد. اما یونگ با مشاهدهی روند تحولات شخصیتی خود و مراجعیناش متوجه شد که رشد در هیچ نقطهای از گسترهی عمر متوقف نمیشود و از لحظهی بسته شدن نطفه تا آخرین نفس همواره ادامه پیدا میکند. از این منظر پیوستار عمر را میتوان به دو بخش کلی و با دو وظیفهی عمده تعریف کرد و میانسالی از این جهت نقطهی حساس و بسیار ویژهای در مسیر تحولات روحی هر انسان است، زیرا تسهیمگر این دو بخش است.
@FlourishingCenter
✅ در نیمهی اول عمر تعریف رشد، رَسش و بلوغ یافتن قوای جسمانی، عقلانی و عاطفیست و تکالیف رشدی، معطوف به جهان پیرامون و سازگاری با وظایف اجتماعیست. ساختن یک شخصیت مستقل که به عنوان یک هویت سازنده در اجتماع پذیرفته شده است وظیفهی رشدی این مرحله است. جامعه برای این بخش طرح و نقشههای از پیش تصویر شدهی بسیاری دارد: تحصیل علم و هنر، شغل و حرفه، تشکیل خانواده، پیوستن به سازمانها، ارگانها یا مجامع مختلف، کسب دارایی، شهرت و نفوذ اجتماعی و …
✳️ این فرایند تا میانسالی به زندگی فرد هدف میدهد، اما یونگ کشف کرد که در میانسالی تغییرات و تحولاتی بنیادین در روان آدمی به وقوع میپیوندد، به گونهای که دیگر ادامهی مسیر پیشین برایش بیمعنا و حتی ناممکن میگردد. نکتهی ظریف در بستر این تحول همانا نزدیکتر شدن به مرگ است. در واقع تا میانسالی نیروی زندگی (لیبیدو) در درون فرد به او حسی از جاودانگی میبخشد و این مسئله خود باعث فراموشی مرگ عنقریب میگردد، اما وقتی جوانی رو به زوال میگذارد و زمزمههای کهنسالی از درون و بیرون شنیده میشود مرگ پدیدهای ملموس و غیرقابل انکار میگردد. شاید فرد هنوز آگاهانه متوجه این امر نشده باشد ولی یکی یکی خداحافظی کردن اقوام و آشنایانش، کم شدن شادابی جسمانی و قوای ذهنیاش در سطحی ناخودآگاه او را متوجه سفر دوماش میکنند، سفری اینبار اما نه به قلهی موفقیتهایی که جامعه برایش ترسیم کرده است، بلکه به درهی تاریک گور، جایی که دیگر هیچ نقشهی از پیش تصویر شدهای برایش ندارد.
@FlourishingCenter
☘ یونگ اینگونه اظهار میکند که ریشهی مشکلات همهی مراجعین من در این سنین، بیهیچ استثنایی بحرانی مذهبی بود. به بیان دیگر آنچه ناگهان برای فرد مهم میشود معنای زندگیست، زیرا در مییابد که همهی ملموسات در مقابل حقیقت مرگ ناملموس میشوند، هیچ یک از القاب و انتسابات، روابط و داراییها را نمیتوان با خود برد، اینها وسائلی نیستند که بتوان به عنوان هدفی برای ادامه دادن مسیر زندگی از آنها استفاده کرد. درست به همین خاطر است که پدیدهی شایع این دوره از زندگی، آدمهای متشخص و موفق ولی ناشاد است. از این منظر رفتار فراعنهی مصر قابل توضیح است، اینکه جسم خویش را مومیایی میکردند و داراییهایشان را با خود به خاک میسپردند، یک روش ابتدایی و تلاشی مذبوحانه برای معنا دادن به مرگ.
✅ برای فردی که تلاش میکند در نیمهی دوم زندگی همچنان با وظایف نیمهی اول پیش برود یک تباهی در مسیر رشدی به وقوع میپیوندد، درست مثل فردی که در نیمهی اول از زیر بار مسئولیت شخصی و نبرد استقلالش شانه خالی کرده و تلاش میکند در کودکی باقی بماند. نیمهی دوم اما وقت ساختن از جنسی دیگری است، ساختن معنای زندگی و اصالت برای وجود خود. یونگ معتقد است که فرد برای ساختنی از این دست ابتدا باید وابستگیهایش به ساختههای پیشین را از دست بدهد، در واقع ابتدا باید ویران کند و رها سازد. و این خصوصیت خود مرگ است: ویرانی هر آنچه روزی زندگی به ما داده است. اما مرگ در مقابل زندگی نایستاده است؛ مرگ، فرسوده را به خاکی برای جوانهی نو بدل میکند و جوانهی نو تنها در روان کسانی میشکفد که جسارت خاک شدن را داشته باشند.
☑️ وحید_شاهرضا، ۲۳ آذر ۱۳۹۴
✅ @FlourishingCenter
📖 تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" 🖍🔥
@FlourishingCenter
✳️ بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای #بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند.
✅ در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و تمام حرفهای ناگفته و هر چیزی که شما را رنجانده است مطرح کنید ونگذارید حرفی ناگفته بماند. احتمالا نوشتن اولین نامه کمی مشکل است و ممکن است باعث بروز خشم یا اندوه در شما شود. شاید هم شما نسبت به نوشتن نامه مقاومت داشته باشید و نتوانید آن را شروع کنید و یا در میانه های نامه اینکار را رها نمایید.
لی پشتکار داشته باشید و وقت کافی بگذارید که نامه را بنویسید. سپس بعد از چند ساعت یا فرداي آنروز این نامه را بخوانید. و پس از خواندن آن را بسوزانید. حالا شما آماده نوشتن نامه بعدی هستید. باز به همان شکل نامه ای بنویسید و همان مسیر را طی کنید تا زمانیکه نامه ای که می نویسید شبیه نامه قبلی باشد و حرف و عاطفه جدیدی برای مطرح کردن وجود نداشته باشد. این نامه را هم بخوانید.
@Flourishingcenter
💹 این نامه محتوای نهایی ایست که با بررسی آن می توانید تمام مسائلتان را حل نمایید. حواستان باشد نامه ها را تا پیش از سوزاندن جایی نگذارید که کسی بخواند چون ممکن است برایتان دردسر ساز شود.
❎این تکنیک با تکنیک دیگری تکمیل می شود که پس از نوشتن آخرین نامه، شما خودتان را در موقعیت طرف مقابل قرار می دهید و به نامه آخر پاسخی دقیق و از روی همدلی می دهید.
دیدن دنیا از زاویه دید طرف مقابل و تخلیه #هیجانات این تکنیک را به یکی از شیوه های موثر در بخشیدن دیگران تبدیل می کنند.
☑️روان درمانی #مثبت_گرا
🔘پروتکل #سلیگمن و رشید
✔️بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد
✅ @Flourishingcenter
@FlourishingCenter
✳️ بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای #بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند.
✅ در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و تمام حرفهای ناگفته و هر چیزی که شما را رنجانده است مطرح کنید ونگذارید حرفی ناگفته بماند. احتمالا نوشتن اولین نامه کمی مشکل است و ممکن است باعث بروز خشم یا اندوه در شما شود. شاید هم شما نسبت به نوشتن نامه مقاومت داشته باشید و نتوانید آن را شروع کنید و یا در میانه های نامه اینکار را رها نمایید.
لی پشتکار داشته باشید و وقت کافی بگذارید که نامه را بنویسید. سپس بعد از چند ساعت یا فرداي آنروز این نامه را بخوانید. و پس از خواندن آن را بسوزانید. حالا شما آماده نوشتن نامه بعدی هستید. باز به همان شکل نامه ای بنویسید و همان مسیر را طی کنید تا زمانیکه نامه ای که می نویسید شبیه نامه قبلی باشد و حرف و عاطفه جدیدی برای مطرح کردن وجود نداشته باشد. این نامه را هم بخوانید.
@Flourishingcenter
💹 این نامه محتوای نهایی ایست که با بررسی آن می توانید تمام مسائلتان را حل نمایید. حواستان باشد نامه ها را تا پیش از سوزاندن جایی نگذارید که کسی بخواند چون ممکن است برایتان دردسر ساز شود.
❎این تکنیک با تکنیک دیگری تکمیل می شود که پس از نوشتن آخرین نامه، شما خودتان را در موقعیت طرف مقابل قرار می دهید و به نامه آخر پاسخی دقیق و از روی همدلی می دهید.
دیدن دنیا از زاویه دید طرف مقابل و تخلیه #هیجانات این تکنیک را به یکی از شیوه های موثر در بخشیدن دیگران تبدیل می کنند.
☑️روان درمانی #مثبت_گرا
🔘پروتکل #سلیگمن و رشید
✔️بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد
✅ @Flourishingcenter
🍁 #شکرگزاری به زبان ساده
✳️ شکرگزاری یا قدردانی یکی از ۲۴ #نیرومندی_منش مطرح شده در طبقه بندی #فضائل و نیرومندی های منش #سلیگمن و پترسون (۲۰۰۴) است و از مولفه های تشکیل دهنده فضیلت #تعالی به شمار می رود.
#gratitude
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
✳️ شکرگزاری یا قدردانی یکی از ۲۴ #نیرومندی_منش مطرح شده در طبقه بندی #فضائل و نیرومندی های منش #سلیگمن و پترسون (۲۰۰۴) است و از مولفه های تشکیل دهنده فضیلت #تعالی به شمار می رود.
#gratitude
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
✅ شفقت یا مهربانی با خود یعنی چه؟
زندگی همه را می آزارد و همه ما را با طعم تلخ درد آشنا میکند. همه ما به طور مکرر ناکامی، ناامیدی، شکست،
طرد شدن، بیماری، آسیب، تعارض، خصومت، سوگ، ترس، اضطراب، خشم،غصه، احساس گناه، فقدان، احساس
تنهایی، مشکالت سلامتی، اقتصادی و ارتباطی را تجربه می کنیم. متاسفانه وقتی درد عظیمی را حس میکنیم با
خود به خوبی رفتار نمیکنیم.
شفقت به خود شامل تصدیق درد خود و پاسخ دادن مهربانانه به آن است. به عبارت دیگر معنای شفقت به خود رفتار با خود با همان ملایمت، مراقبت و مهربانی است که وقتی کسی که دوستش دارید همان درد رامی کشد به او ابراز میکنید.
با خود مهربان بودن شامل چند عنصر می شود:
۱. تصدیق درد
۲.گسلش از خود قضاوت گری
۳.اقدام با مهربانی
۴. پذیرش
۵. ارزنده سازی
۶.ارتباط
در مطالب بعدی هر کدام از عناصر مفصل بیان می شود.
#شفقت #مهربانی #دلسوزی #CFT #روانشناسی_مثبت #سلیگمن
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
زندگی همه را می آزارد و همه ما را با طعم تلخ درد آشنا میکند. همه ما به طور مکرر ناکامی، ناامیدی، شکست،
طرد شدن، بیماری، آسیب، تعارض، خصومت، سوگ، ترس، اضطراب، خشم،غصه، احساس گناه، فقدان، احساس
تنهایی، مشکالت سلامتی، اقتصادی و ارتباطی را تجربه می کنیم. متاسفانه وقتی درد عظیمی را حس میکنیم با
خود به خوبی رفتار نمیکنیم.
شفقت به خود شامل تصدیق درد خود و پاسخ دادن مهربانانه به آن است. به عبارت دیگر معنای شفقت به خود رفتار با خود با همان ملایمت، مراقبت و مهربانی است که وقتی کسی که دوستش دارید همان درد رامی کشد به او ابراز میکنید.
با خود مهربان بودن شامل چند عنصر می شود:
۱. تصدیق درد
۲.گسلش از خود قضاوت گری
۳.اقدام با مهربانی
۴. پذیرش
۵. ارزنده سازی
۶.ارتباط
در مطالب بعدی هر کدام از عناصر مفصل بیان می شود.
#شفقت #مهربانی #دلسوزی #CFT #روانشناسی_مثبت #سلیگمن
✅ @FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter