Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بهروز افخمی با انتشار یک ویدئو، فرضیهای را مطرح کرده که بر اساس آن قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش توسط برنامهریزی سرویسهای جاسوسی اسرائیل انجام شده است.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #بهروز_افخمی
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #بهروز_افخمی
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
مهرجویی و روانپزشکی از یک گفتوگوی تازه با مهرجویی @filmemrooz_official
ارسیا تقوا🎤«گاو» و «دایرۀ مینا» را با همراهی یک روانپزشک ساختید، رابطۀ شما با روانپزشکی چهگونه است؟ به نظر میرسد در تصویر کردن روانپزشک در «هامون» چندان مهربان نبودید و آن شخصیت به نظر تناسبی هم با روانپزشک/ نویسنده که از نزدیک میشناختید، یعنی غلامحسین ساعدی، ندارد.
داریوش مهرجویی🎤روانپزشک برای من مثل یک دکتر بود. همیشه دوستان و اطرافیان را دیده بودم که به روانپزشک مراجعه کرده بودند. در کالیفرنیا چندتا از بهترین دوستانم روانپزشکی میخواندند. حتی چند سال پیش سعی کردم در یک بحران کاری از ایشان کمک بگیرم و درخواست من این بود که فقط به دادن قرص به من اکتفا نکنند و به تطهیر و تزکیۀ بیمار هم بپردازند و کمک کنند تا تغییر و تحولی در مراجع به منظور بلند شدن و فعال شدن ایجاد شود. جوری که با درمان همهجانبهای این اضطراب و نگرانیها را تمام کند تا این که به خود واقعی نزدیک بشود. ساعدی هم برای من سوای روانپزشک بودن، یک نویسنده بود. برای نوشتن فیلمنامۀ «گاو» شبها به مطب ساعدی میرفتم و برایم جالب بود که میدیدم بیماران مختلفی که بیشترشان هم بیبضاعت بودند میآمدند. خیلی مهربان بود. از خیلیها حق ویزیت هم نمیگرفت...
دکتر سماواتی در «هامون» برای من مابهازایی از یک روانپزشک بیرونی نداشت. خیلیها از این شخصیت خوششان آمده بود؛ از خونسردی و راحتی او و سؤالهایش. یا وقتی به مهشید میگوید: «مردهای ایرونی همهشون همینطوریان دیگه، از بس زور بهشون گفتن یاد گرفتن زور بگن» به نظرم حرف مهم و بزرگی بود. به نظرم مجموعۀ اینها همراه با فیزیک و نقشآفرینی بهیادماندنی جلال مقدم، سماواتی را جذاب کرده بود. خشک و رسمی نبود. خصوصیت و ظرایفی داشت که توجه تماشاگر را جلب میکرد.
همیشه در انتخاب بازیگران برای من مهمتر از ظاهر، این جذابیت اصل بود. در فیلمهای من بیشتر از آن که شخصیتها منفی و مثبت باشند، تناقض بین آنهاست که جذابیت دارد. هاجر (گوهر خیراندیش) در بانو با وجود گدا و بدبخت بودن، وقار و شأن و غروری دارد که او را متمایز میکند...*
@filmemrooz_official
*متن کامل گفتوگوی دکتر تقوا و مهرجویی را که برای نخستین بار منتشر میشود، در صفحات 32و33سیودومین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئو: «هامون»
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #هامون #روانکاوی #روانشناسی
داریوش مهرجویی🎤روانپزشک برای من مثل یک دکتر بود. همیشه دوستان و اطرافیان را دیده بودم که به روانپزشک مراجعه کرده بودند. در کالیفرنیا چندتا از بهترین دوستانم روانپزشکی میخواندند. حتی چند سال پیش سعی کردم در یک بحران کاری از ایشان کمک بگیرم و درخواست من این بود که فقط به دادن قرص به من اکتفا نکنند و به تطهیر و تزکیۀ بیمار هم بپردازند و کمک کنند تا تغییر و تحولی در مراجع به منظور بلند شدن و فعال شدن ایجاد شود. جوری که با درمان همهجانبهای این اضطراب و نگرانیها را تمام کند تا این که به خود واقعی نزدیک بشود. ساعدی هم برای من سوای روانپزشک بودن، یک نویسنده بود. برای نوشتن فیلمنامۀ «گاو» شبها به مطب ساعدی میرفتم و برایم جالب بود که میدیدم بیماران مختلفی که بیشترشان هم بیبضاعت بودند میآمدند. خیلی مهربان بود. از خیلیها حق ویزیت هم نمیگرفت...
دکتر سماواتی در «هامون» برای من مابهازایی از یک روانپزشک بیرونی نداشت. خیلیها از این شخصیت خوششان آمده بود؛ از خونسردی و راحتی او و سؤالهایش. یا وقتی به مهشید میگوید: «مردهای ایرونی همهشون همینطوریان دیگه، از بس زور بهشون گفتن یاد گرفتن زور بگن» به نظرم حرف مهم و بزرگی بود. به نظرم مجموعۀ اینها همراه با فیزیک و نقشآفرینی بهیادماندنی جلال مقدم، سماواتی را جذاب کرده بود. خشک و رسمی نبود. خصوصیت و ظرایفی داشت که توجه تماشاگر را جلب میکرد.
همیشه در انتخاب بازیگران برای من مهمتر از ظاهر، این جذابیت اصل بود. در فیلمهای من بیشتر از آن که شخصیتها منفی و مثبت باشند، تناقض بین آنهاست که جذابیت دارد. هاجر (گوهر خیراندیش) در بانو با وجود گدا و بدبخت بودن، وقار و شأن و غروری دارد که او را متمایز میکند...*
@filmemrooz_official
*متن کامل گفتوگوی دکتر تقوا و مهرجویی را که برای نخستین بار منتشر میشود، در صفحات 32و33سیودومین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئو: «هامون»
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #هامون #روانکاوی #روانشناسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«... کار کنید و عشق بورزید»
یادداشت علیرضا داودنژاد و پیشنهاد جایزۀ داریوش مهرجویی
@filmemrooz_official
ویدئو: از «بهای عشق» فیلم کوتاهی از وحیده محمدیفر
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدیفر #عشق #کارگردان
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
یادداشت علیرضا داودنژاد و پیشنهاد جایزۀ داریوش مهرجویی
@filmemrooz_official
ویدئو: از «بهای عشق» فیلم کوتاهی از وحیده محمدیفر
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدیفر #عشق #کارگردان
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
«... کار کنید و عشق بورزید» یادداشت علیرضا داودنژاد و پیشنهاد جایزۀ داریوش مهرجویی @filmemrooz_official ویدئو: از «بهای عشق» فیلم کوتاهی از وحیده محمدیفر #فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدیفر #عشق #کارگردان کانال یوتیوب فیلم امروز youtube.com/@filmemrooz
علیرضا داودنژاد🖋فقط توی سینمای بیصاحبی مثل سینمای ایران ممکنه از این چیزا ببینی... عباس کیارستمی، اون نخبۀ بیهمتا مُرد... چهجوری؟ قصور پزشکی... کیومرث پوراحمد، اون هنرمند نازنین و مردمی مُرد... چهجوری؟ حلقآویز با دست و پای شکسته.... داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر مُردند... چهجوری؟ کاردآجین با گلوهای بریده...
سینما رسما بیصاحب مونده و هیچ سازمان و نهادی نداره که دلسوز سینما و دانایی سینمایی این سرزمین باشه و ازش مواظبت کنه اما تا دلت بخواد دشمن داره؛ دشمنای دانا و دوستان نادون... ولی بذارین زبون حال مهرجویی مظلوم رو به پیر و جوون سینمای بیپناه ایران بگم: «...جا نزنید، نترسید، دلسرد نشید، درست برعکس بیشتر کار کنید و بیشتر عشق بورزید... کار کنید و با زندگی و فرهنگ و هنر و سینمای ایران عشق بورزید.از احترام به انسان، رأفت به موجودات و مسئولیت نسبت به جامعه دور نیفتید و گرمی زندگی ایرانی و باورپذیری رو به فیلمهای سینمایی ایران بیارید...»
باید فیلم بسازیم... باید فیلم بسازیم... باید فیلم خوب بسازیم... باید فیلم خوب بسازیم و اجازه ندیم چراغی که این هنرمند یگانه در عصر جهانی صدا و تصویر برای سینمای ایران روشن کرد و سینمای ایرانی رو به زندگی ایرانی پیوند زد بیفروغ بشه...
تأسیس «جایزۀ داریوش مهرجویی» کمترین کاریه که میتونیم انجام بدیم و اونو به جرگۀ جوایز برتر جهانی برسونیم. من شخصا برای تأسیس صندوق این جایزه آماده هستم تا صد میلیون تومن هدیه کنم...
سر آخر برای خانواده و فرزندان و مخصوصا مونای عزیز جان و دل و بازمانده از این دو مقتولِ مظلوم آرزوی صبر و تحمل و چارهسازی دارم... آیا مونا قاتل یا قاتلان پدر مادرشو میشناسه و شاهد مجازات اونها میشه...؟!*
@filmemrooz_official
*از مجله «فیلم امروز» شماره 32، صفحه 25
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #عشق #کارگردان
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
سینما رسما بیصاحب مونده و هیچ سازمان و نهادی نداره که دلسوز سینما و دانایی سینمایی این سرزمین باشه و ازش مواظبت کنه اما تا دلت بخواد دشمن داره؛ دشمنای دانا و دوستان نادون... ولی بذارین زبون حال مهرجویی مظلوم رو به پیر و جوون سینمای بیپناه ایران بگم: «...جا نزنید، نترسید، دلسرد نشید، درست برعکس بیشتر کار کنید و بیشتر عشق بورزید... کار کنید و با زندگی و فرهنگ و هنر و سینمای ایران عشق بورزید.از احترام به انسان، رأفت به موجودات و مسئولیت نسبت به جامعه دور نیفتید و گرمی زندگی ایرانی و باورپذیری رو به فیلمهای سینمایی ایران بیارید...»
باید فیلم بسازیم... باید فیلم بسازیم... باید فیلم خوب بسازیم... باید فیلم خوب بسازیم و اجازه ندیم چراغی که این هنرمند یگانه در عصر جهانی صدا و تصویر برای سینمای ایران روشن کرد و سینمای ایرانی رو به زندگی ایرانی پیوند زد بیفروغ بشه...
تأسیس «جایزۀ داریوش مهرجویی» کمترین کاریه که میتونیم انجام بدیم و اونو به جرگۀ جوایز برتر جهانی برسونیم. من شخصا برای تأسیس صندوق این جایزه آماده هستم تا صد میلیون تومن هدیه کنم...
سر آخر برای خانواده و فرزندان و مخصوصا مونای عزیز جان و دل و بازمانده از این دو مقتولِ مظلوم آرزوی صبر و تحمل و چارهسازی دارم... آیا مونا قاتل یا قاتلان پدر مادرشو میشناسه و شاهد مجازات اونها میشه...؟!*
@filmemrooz_official
*از مجله «فیلم امروز» شماره 32، صفحه 25
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #عشق #کارگردان
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
بهرام کاظمی🖋...سال 66 در کارگاه آزاد فیلم هستیم؛ یک باغ بزرگ در خیابان دولت. کیمیایی و هاشم سبوکی سرب را میسازند. مهرجویی با محمود گلابدرهای و غزاله علیزاده دربارۀ قصههای آنها حرف میزند. گلابدرهای دوسه باری میآید برای صحرای سرد. علیزاده را گاهی خانۀ مهرجویی میبینیم. از خانۀ ادریسیها با مهرجویی میگوید. اما هیچکدام نمیشود. شیرکِ کامبوزیا پرتوی اما میشود. یادش بهخیر. علیزاده چند سال بعد به انتخاب خودش دنیا را ترک کرد. مسعود کیمیایی تهیهکنندۀ شیرک است. فیلم راه میافتد. من و کنی هم راه میافتیم سمت جنوب. از کرمان تا خوزستان میچرخیم. من عکس میگیرم. لوکیشن میشود عنبرآباد در حوالی جیرفت. سرسبز با همه رقم مرکبات و میوه و سبزیجات، و یک معماری روستایی دستنخورده.
انتظامی، فرزانه کابلی، حمید جبلی و مهدی اسدی که شیرک است به علاوۀ حسین حسینزاده که در فیلمهای کیمیایی بازی کرده و محمد ترابنیا که نام هنریاش را گذاشته «حسین حسین»... از بازیگران فیلم هستند. کنی یک بچهگراز پیدا کرده و «جو» سگ گرگی خوشگل را که قبلا در چند فیلم بوده میبریم عنبرآباد. هوا گرم است و امکانات برای اقامت چندان خوب نیست. فریار جواهریان طراح صحنه و لباس است و ژیلا مهرجویی منشیصحنه و حسن قلیزاده فیلمبردار. ناصر بهرامپور (جلوههای ویژه) یک ماکت گراز درست کرده برای اینسرت و پلانهای نزدیک. در مدرسۀ شیرک هستیم و کلاس درس را میگیریم.
در محل اقامت گروه که یک مهمانسرای کوچک در بالای یک بنگاه باربری است، همه مثل یک خانواده زندگی میکنیم. مهرجویی همان طور که با بازیگرها کار میکند با بازیگرهای بومی هم سروکله میزند. یک سگ محلی پیدا کردهایم به نام «تیزو». صاحبش یک ملنگ دراز نشئه است که به او فرمان میدهد. کنار دوربین میایستد و میگوید تیزو چهکار کند. اوایل با فحش ناموسی میگوید. به او میگویم مگر نمیبیند دوسه خانم اینجا ایستادهاند. تعجب میکند. انگار اینجا این کلمات عادی هستند. ولی کلا آدمهای خونگرم و مهربان و دستودلبازی هستند. یک بار مهرجویی فیلمنامه و دفتر یادداشتش را میدهد دست من. از سر کنجکاوی یا فضولی لای دفتر را که باز میکنم، نوشته و گله کرده از برخی منتقدان که با «اجارهنشینها» مثل یک کمدی بوف برخورد کردهاند و حتی نوشته بغض گلویم را گرفت...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را در صفحات 26تا28 سیودومین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئو: حمید جبلی و مهدی اسدی در «شیرک»
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #حمید_جبلی #فیلم #شیرک
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
انتظامی، فرزانه کابلی، حمید جبلی و مهدی اسدی که شیرک است به علاوۀ حسین حسینزاده که در فیلمهای کیمیایی بازی کرده و محمد ترابنیا که نام هنریاش را گذاشته «حسین حسین»... از بازیگران فیلم هستند. کنی یک بچهگراز پیدا کرده و «جو» سگ گرگی خوشگل را که قبلا در چند فیلم بوده میبریم عنبرآباد. هوا گرم است و امکانات برای اقامت چندان خوب نیست. فریار جواهریان طراح صحنه و لباس است و ژیلا مهرجویی منشیصحنه و حسن قلیزاده فیلمبردار. ناصر بهرامپور (جلوههای ویژه) یک ماکت گراز درست کرده برای اینسرت و پلانهای نزدیک. در مدرسۀ شیرک هستیم و کلاس درس را میگیریم.
در محل اقامت گروه که یک مهمانسرای کوچک در بالای یک بنگاه باربری است، همه مثل یک خانواده زندگی میکنیم. مهرجویی همان طور که با بازیگرها کار میکند با بازیگرهای بومی هم سروکله میزند. یک سگ محلی پیدا کردهایم به نام «تیزو». صاحبش یک ملنگ دراز نشئه است که به او فرمان میدهد. کنار دوربین میایستد و میگوید تیزو چهکار کند. اوایل با فحش ناموسی میگوید. به او میگویم مگر نمیبیند دوسه خانم اینجا ایستادهاند. تعجب میکند. انگار اینجا این کلمات عادی هستند. ولی کلا آدمهای خونگرم و مهربان و دستودلبازی هستند. یک بار مهرجویی فیلمنامه و دفتر یادداشتش را میدهد دست من. از سر کنجکاوی یا فضولی لای دفتر را که باز میکنم، نوشته و گله کرده از برخی منتقدان که با «اجارهنشینها» مثل یک کمدی بوف برخورد کردهاند و حتی نوشته بغض گلویم را گرفت...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را در صفحات 26تا28 سیودومین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئو: حمید جبلی و مهدی اسدی در «شیرک»
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #حمید_جبلی #فیلم #شیرک
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
در قسمت هجدهم پادکست «صدای خیال» درباره فردوس کاویانی خواهید شنید. سال ۶۵، «اجارهنشینها»ی زندهیاد داریوش مهرجویی نقطه عطفی در کارنامه فردوس کاویانی رقم میزند و او را به بازیگر مورد علاقه مهرجویی تبدیل میکند. کاویانی در این فیلم، نقش یک سرکارگر ساده…
«صدای خیال» را میتوانید با جستوجوی این واژه در پادگیرهایی نظیر کستباکس، گوگلپادکست، اپلپادکست، انکر و اسپاتیفای پیدا کنید. ما را بشنوید، نظرهایتان را در میان بگذارید و در این مسیر جذاب همراهیمان کنید.
حامیان مالی این شماره، پادکست «رادیوکامرس»، موسسه «کارنامه» و پادکست «راهِ گوش» هستند.
@filmemrooz_official
جهت هماهنگی اسپانسرینگ با این شماره تماس بگیرید:
۰۹۱۲۵۰۴۳۸۰۸
#فیلم_امروز #فردوس_کاویانی #داریوش_مهرجویی #بازیگر #اجاره_نشینها
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
حامیان مالی این شماره، پادکست «رادیوکامرس»، موسسه «کارنامه» و پادکست «راهِ گوش» هستند.
@filmemrooz_official
جهت هماهنگی اسپانسرینگ با این شماره تماس بگیرید:
۰۹۱۲۵۰۴۳۸۰۸
#فیلم_امروز #فردوس_کاویانی #داریوش_مهرجویی #بازیگر #اجاره_نشینها
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
🖋... اعلام ممنوعازکاری تعدادی از مردان و زنان سینماگر به دلیل کشف حجاب سر و کلام، و صدور احکام قضایی نامتعارف برای تعدادی از آنها، هم نشانههایی از همان بحران است و هم بحران موجود را تشدید و اوضاع سینما را بیثباتتر از گذشته میکند. کار به جایی میرسد که چنین تصمیمهایی حتی به تبلیغات فیلم «عامهپسند» هم میرسد و حضور دو تن از بازیگران ممنوعه در این فیلم، که چهار سال پیش ساخته شده، مواد تبلیغی فیلم را به شکلی خنثی درآورده و این موضوع سوژۀ متلک و ریشخند رسانهها و کاربران فضای مجازی شده است.
همین اوضاع بحرانی و بیثبات سینما بود که باعث شد فرهاد توحیدی دبیر این دورۀ جشن خانۀ سینما استعفا بدهد و اصلاً برگزاری جشن، منتفی شود. واقعیت هم این است که در چنین وضعیتی، همه میپرسند چه جشنی؟ چه نیازی به جشن؟ مدتی بعد استعفای مرضیه برومند، مدیرعامل خانۀ سینما، گرچه به نظر میرسید حاصل پیامدهای بخشی از سخنان او در مراسم تشییع و تدفین داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر است اما بعداً با توضیحات برومند معلوم شد دلیلش فراتر و عمیقتر از اینهاست. اصلاً همین که آن چند جمله بتواند چنان جنجالی به پا کند و فیلمسازی با کارنامۀ قابلاعتنا در زمینۀ ساخت فیلم و برنامه برای کودکان را آماج حملههای بیرحمانه کند حکایت از وضعیتی غیرطبیعی دارد. این یعنی آیینۀ عبرت.
آیینۀ شکستۀ عبرت پیرامون ما تکههای فراوان دارد. برخی از این شکستهها تیز و بُرنده هم هستند. یکی از آخرین دستاوردها در زمینۀ «صنعت اعجاب» هم اظهارات خانم انسیه خزعلی بود که فرمودند طلبهها را جایگزین سلبریتیهای سینما خواهند کرد و یک سکانس درخشان برای این کمدی تلخ و سیاه ابسورد آفریدند. در شرایطی که با احداث پردیسهای سینمایی متعدد در کشور، کیفیت عرضه و نمایش به طرز چشمگیری رشد کرده و توانایی تکنیسینهای سینما هم به شکل چشمگیری افزایش یافته، این امکانات قرار است در خدمت سینمایی رو به قهقرا درآید. موارد دیگر، تکههایی دیگر از آن آیینۀ عبرت را هم میتوان فهرست کرد. اینها همه عبرت نیست؟*
@filmemrooz_official
*از متن سرمقالۀ سیوسومین شمارۀ «فیلم امروز»
#فیلم_امروز #سینمای_ایران #بازیگر #داریوش_مهرجویی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
همین اوضاع بحرانی و بیثبات سینما بود که باعث شد فرهاد توحیدی دبیر این دورۀ جشن خانۀ سینما استعفا بدهد و اصلاً برگزاری جشن، منتفی شود. واقعیت هم این است که در چنین وضعیتی، همه میپرسند چه جشنی؟ چه نیازی به جشن؟ مدتی بعد استعفای مرضیه برومند، مدیرعامل خانۀ سینما، گرچه به نظر میرسید حاصل پیامدهای بخشی از سخنان او در مراسم تشییع و تدفین داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر است اما بعداً با توضیحات برومند معلوم شد دلیلش فراتر و عمیقتر از اینهاست. اصلاً همین که آن چند جمله بتواند چنان جنجالی به پا کند و فیلمسازی با کارنامۀ قابلاعتنا در زمینۀ ساخت فیلم و برنامه برای کودکان را آماج حملههای بیرحمانه کند حکایت از وضعیتی غیرطبیعی دارد. این یعنی آیینۀ عبرت.
آیینۀ شکستۀ عبرت پیرامون ما تکههای فراوان دارد. برخی از این شکستهها تیز و بُرنده هم هستند. یکی از آخرین دستاوردها در زمینۀ «صنعت اعجاب» هم اظهارات خانم انسیه خزعلی بود که فرمودند طلبهها را جایگزین سلبریتیهای سینما خواهند کرد و یک سکانس درخشان برای این کمدی تلخ و سیاه ابسورد آفریدند. در شرایطی که با احداث پردیسهای سینمایی متعدد در کشور، کیفیت عرضه و نمایش به طرز چشمگیری رشد کرده و توانایی تکنیسینهای سینما هم به شکل چشمگیری افزایش یافته، این امکانات قرار است در خدمت سینمایی رو به قهقرا درآید. موارد دیگر، تکههایی دیگر از آن آیینۀ عبرت را هم میتوان فهرست کرد. اینها همه عبرت نیست؟*
@filmemrooz_official
*از متن سرمقالۀ سیوسومین شمارۀ «فیلم امروز»
#فیلم_امروز #سینمای_ایران #بازیگر #داریوش_مهرجویی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«توقیف فیلم بانو لطمۀ بزرگی به من زد، افسردگی شدید پیدا کردم و چند سال کار نکردم...»
حرفهای بیتا فرهی دربارۀ توقیف فیلم «بانو» در مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهلساله» (مانی حقیقی، 1390)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بیتا_فرهی #داریوش_مهرجویی #فیلم #بانو
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
حرفهای بیتا فرهی دربارۀ توقیف فیلم «بانو» در مستند «مهرجویی؛ کارنامه چهلساله» (مانی حقیقی، 1390)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بیتا_فرهی #داریوش_مهرجویی #فیلم #بانو
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر ارسیا تقوا، روانپزشک و منتقد سینما، در آیتمى ویژه به بازخوانى و تحلیل «مهمان مامان» اثر دوستداشتنى زندهیاد داریوش مهرجویى پرداخته و تماشاى این فیلم را در سالروز میلاد کارگردان فقید سینماى ایران پیشنهاد کرده است.
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #مهمان_مامان
@filmemrooz_official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #مهمان_مامان
@filmemrooz_official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official حسرت تماشاى یک کمدى خوب «اجارهنشینها»؛ یادگار مهرجویی👇
هوشنگ گلمکانی🖊حتی تماشای یک سکانس از «اجارهنشینها»، حالا بیش از آن که بابت فیلمنامه و کارگردانی و میزانسن و ریتم و بازیگری و سایر عناصر ساختاریاش تحسینبرانگیز جلوه کند، حسرتبرانگیز است. احساسی از دریغ را در روح و ذهن دوستداران جدی سینمای ایران زنده میکند که سینمای کمدی ما از آن ترکیب دقیق و موزاییکیاش در «اجارهنشینها» چرا به وضعیت امروزش دچار شده است؛ به وفور تهوعآوری از لودگی، بیاخلاقی، بیمزگی، قر کمر مردان، و جوکهای سوغات فضای مجازی و حالوهوایی که عین به اصطلاح کمدیهای عامهپسند بشکنوبالابنداز «تئاتر آزاد» است.
این تصویرهای دریغانگیز «اجارهنشینها»، علاوه بر این که به یادمان میآورد تعدادی از پدیدآورندگان عزیز آن به شکلهای مختلف از میان ما رفتند، همچنین یادآور میشوند که سیوهفتهشت سال پیش بدون استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و پرده سبز و آبی و تروکاژهای لابراتواری، این صحنههای تاثیرگذار با صرف وقت و دقت و حوصله و ابتکار، از ترکیب نماهای سادهای که جلوی دوربین اتفاق افتادهاند ساخته شدهاند. شاید دقیقاً نتوان معین کرد که آن دوران از کجا عوض شد و به سراشیب افتاد، اما «اجارهنشینها» قطعاً یکی از سندهای دورانی است که شاید هیچ وقت تکرار نشود.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #فیلم #اجاره_نشینها #کمدی
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
این تصویرهای دریغانگیز «اجارهنشینها»، علاوه بر این که به یادمان میآورد تعدادی از پدیدآورندگان عزیز آن به شکلهای مختلف از میان ما رفتند، همچنین یادآور میشوند که سیوهفتهشت سال پیش بدون استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و پرده سبز و آبی و تروکاژهای لابراتواری، این صحنههای تاثیرگذار با صرف وقت و دقت و حوصله و ابتکار، از ترکیب نماهای سادهای که جلوی دوربین اتفاق افتادهاند ساخته شدهاند. شاید دقیقاً نتوان معین کرد که آن دوران از کجا عوض شد و به سراشیب افتاد، اما «اجارهنشینها» قطعاً یکی از سندهای دورانی است که شاید هیچ وقت تکرار نشود.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #فیلم #اجاره_نشینها #کمدی
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
Video
عباس یاری🖊بیستوچهارم دی تولد دکتر غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) اسطوره ادبیات رئالیسم جادویی ایران هم بود، پزشک و نویسنده چیرهدستی که با تخیلی قوی داستانهایی زیبا و ماندگار خلق کرد و درِ مطبش در جنوب تهران به روی همه باز بود و از بیماران بیپول ویزیت دریافت نمیکرد. او زبان فارسی را ستون فقرات یک ملت بزرگ میدانست و اعتقاد داشت هرچیز با ارزشی که از بین برود، این زبان باید بماند.
زندهیاد داریوش مهرجویی در بین آثار ماندگارش دو اقتباس سینمایی بهیادماندنی از داستانهای ساعدی دارد، «گاو» و «دایره مینا»، کتاب «سفرنامه پاریس» او هم تا حد زیادی یادآور غلامحسین ساعدی است، تلفیقی بین واقعیت و خیال؛ ناصر تقوایی هم فیلم «آرامش در حضور دیگران» را براساس قصه ساعدی ساخت.
مهرجویی درباره این چهره برجسته ادبیات ایران میگفت: «ساعدی همه صفات یک پزشک هوشمند و حاذق را داشت، با قلبی پاک و خویی مهرپرور و دوستیاب. همه را بغل میکرد و میبوسید. هرگز یاد ندارم پشت سر کسی حرف بد بزند و او را بکوباند. خیرخواه همه بود و خواهان تعالی و ترقی مملکت و مردمش. به فقرا و ضعفا خیلی توجه میکرد و عاشق قبرستانها بود. یادم میآید برای تحقیق روی فیلم «دایره مینا» اغلب در جنوب تهران پرسه میزدیم. یک شب مرا به محله معروفی در جنوب شهر برد. تا آنوقت در آنجا نبودم و برایم همه چیز جالب بود؛ از چراغانیها و خانههایی که درشان باز بود و آدمهایی که به تو تعارف میکردند داخل شو و صف منتظرانی که ردیف روی صندلیهای آهنی نشسته بودند...»
با این حجم توانایی، ساعدی فقط در یک مورد خلاقیت خودش را باور دارد: «یک وقتی کنار کارخانه سیمان شهر ری مطب داشتم. زن زائوی بدحالی را آوردند که دیدم بچهاش تا نیمه از زهدان مادر بیرون آمده، بچه را در آوردم، مرده بود. انداختم آن طرف. مادرش داشت میمرد. تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی دادم حالش خوب شد. وقتی رفتم دستم را بشورم بچه را دیدم. برگشتم بلندش کردم سروته نگهش داشتم چند ضربه محکم بهش زدم بچه جیغ زد. این اولین و آخرین باری بود که احساس خلاقیت کردم...»
صفحه اینستاگرام فیلم امروز:
@filmemrooz_official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#فیلم_امروز #غلامحسین_ساعدی #دایره_مینا #داریوش_مهرجویی
زندهیاد داریوش مهرجویی در بین آثار ماندگارش دو اقتباس سینمایی بهیادماندنی از داستانهای ساعدی دارد، «گاو» و «دایره مینا»، کتاب «سفرنامه پاریس» او هم تا حد زیادی یادآور غلامحسین ساعدی است، تلفیقی بین واقعیت و خیال؛ ناصر تقوایی هم فیلم «آرامش در حضور دیگران» را براساس قصه ساعدی ساخت.
مهرجویی درباره این چهره برجسته ادبیات ایران میگفت: «ساعدی همه صفات یک پزشک هوشمند و حاذق را داشت، با قلبی پاک و خویی مهرپرور و دوستیاب. همه را بغل میکرد و میبوسید. هرگز یاد ندارم پشت سر کسی حرف بد بزند و او را بکوباند. خیرخواه همه بود و خواهان تعالی و ترقی مملکت و مردمش. به فقرا و ضعفا خیلی توجه میکرد و عاشق قبرستانها بود. یادم میآید برای تحقیق روی فیلم «دایره مینا» اغلب در جنوب تهران پرسه میزدیم. یک شب مرا به محله معروفی در جنوب شهر برد. تا آنوقت در آنجا نبودم و برایم همه چیز جالب بود؛ از چراغانیها و خانههایی که درشان باز بود و آدمهایی که به تو تعارف میکردند داخل شو و صف منتظرانی که ردیف روی صندلیهای آهنی نشسته بودند...»
با این حجم توانایی، ساعدی فقط در یک مورد خلاقیت خودش را باور دارد: «یک وقتی کنار کارخانه سیمان شهر ری مطب داشتم. زن زائوی بدحالی را آوردند که دیدم بچهاش تا نیمه از زهدان مادر بیرون آمده، بچه را در آوردم، مرده بود. انداختم آن طرف. مادرش داشت میمرد. تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی دادم حالش خوب شد. وقتی رفتم دستم را بشورم بچه را دیدم. برگشتم بلندش کردم سروته نگهش داشتم چند ضربه محکم بهش زدم بچه جیغ زد. این اولین و آخرین باری بود که احساس خلاقیت کردم...»
صفحه اینستاگرام فیلم امروز:
@filmemrooz_official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#فیلم_امروز #غلامحسین_ساعدی #دایره_مینا #داریوش_مهرجویی
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official فیلمی که کهنه نمیشود: «هامون» و شکستهای آشنا👇
بهزاد عشقی🖋...روانشناسان میگویند انسان خوشبخت میباید زندگی خصوصی و ذوقی و معیشتی بهسامانی داشته باشد. «هامون» و نسل او در هر سه عرصه شکست خوردهاند و به بنبست رسیدهاند. جوانها و میانسالهای این دوران سرگشتگی خود را در «هامون» بازمییابند و با این شخصیت همذاتپنداری میکنند...
بسیاری از فیلمهای قدیمی شامل مرور زمان میشوند و در دیدار جدید کهنه به نظر میآیند. اما «هامون» به کهنگی راه نمیدهد و همچنان میتواند دغدغهها و واهمههای جوانهای امروزی را طرح کند. هنرجویان جوان ما نیز با دیدن «هامون» به شوق میآیند و سرگشتگیهای خود را در شخصیت هامون بازمییابند. شکستهای عاشقانه، بیآرمانی و بیامیدی، چالش سنت و مدرنیته، گسست زندگی معیشتی و ذوقی، همچنان ادامه دارد و جوانهای امروزی را درگیر کرده است.
یکی از هنرجویان میخواهد فیلمساز شود و به خاطر نیاز مالی مجبور است در تاکسی اینترنتی کار کند، یکی مشق فیلمنامهنویسی میکند و برای کسب درآمد در رستورانی ظرف میشوید، یکی عشق فیلمسازی دارد و فعلا در یک بوتیک لباس میفروشد، یکی دختری را دوست میدارد و آن دختر ترجیح میدهد به جای پسری که سودای هنری دارد با مردی ازدواج کند که برایش رفاه و امنیت مالی بیاورد، یکی همیار پدر در کشاورزی و پرورش ماهی است و پدرش غر میزند که هنر برای تو آب و نان نمیشود. در واقع بیشتر این جوانها هامونهای این دوران به حساب میآیند و زیر چنبرۀ جزماندیشی و شکستهای کاری و عاطفی به بنبست رسیدهاند.
یدالله رؤیایی میگوید: «مادر که میمیرد، دیگر نمیمیرد.» هامونسازان بهظاهر مردهاند اما هامون نمیمیرد و در مکالمه با جوانهای امروزی به نامیرایی میرسد. مرگ برای بیتا فرهی زود بود. ما انتخاب نمیکنیم که بیاییم و برویم و این آمد و شد اجباری یکی از تراژدیهای مهم بشری به حساب میآید. رومن رولان در رمان ژان کریستف از قول شخصیت اصلیاش میگوید: «کاش همه با هم به دنیا میآمدیم و با هم از دنیا میرفتیم.» با مرگ کسانی که یادهای تلخ و شیرین ما را میسازند، بخشی از ما میمیرد و ما هر چه بیشتر به خط پایان نزدیک میشویم. دریغ از فرهی، دریغ از هامونسازان، سلام بر هامون...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را در صفحات 32و33 سیوچهارمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #هامون #داریوش_مهرجویی #عزت_الله_انتظامی #خسرو_شکیبایی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
بسیاری از فیلمهای قدیمی شامل مرور زمان میشوند و در دیدار جدید کهنه به نظر میآیند. اما «هامون» به کهنگی راه نمیدهد و همچنان میتواند دغدغهها و واهمههای جوانهای امروزی را طرح کند. هنرجویان جوان ما نیز با دیدن «هامون» به شوق میآیند و سرگشتگیهای خود را در شخصیت هامون بازمییابند. شکستهای عاشقانه، بیآرمانی و بیامیدی، چالش سنت و مدرنیته، گسست زندگی معیشتی و ذوقی، همچنان ادامه دارد و جوانهای امروزی را درگیر کرده است.
یکی از هنرجویان میخواهد فیلمساز شود و به خاطر نیاز مالی مجبور است در تاکسی اینترنتی کار کند، یکی مشق فیلمنامهنویسی میکند و برای کسب درآمد در رستورانی ظرف میشوید، یکی عشق فیلمسازی دارد و فعلا در یک بوتیک لباس میفروشد، یکی دختری را دوست میدارد و آن دختر ترجیح میدهد به جای پسری که سودای هنری دارد با مردی ازدواج کند که برایش رفاه و امنیت مالی بیاورد، یکی همیار پدر در کشاورزی و پرورش ماهی است و پدرش غر میزند که هنر برای تو آب و نان نمیشود. در واقع بیشتر این جوانها هامونهای این دوران به حساب میآیند و زیر چنبرۀ جزماندیشی و شکستهای کاری و عاطفی به بنبست رسیدهاند.
یدالله رؤیایی میگوید: «مادر که میمیرد، دیگر نمیمیرد.» هامونسازان بهظاهر مردهاند اما هامون نمیمیرد و در مکالمه با جوانهای امروزی به نامیرایی میرسد. مرگ برای بیتا فرهی زود بود. ما انتخاب نمیکنیم که بیاییم و برویم و این آمد و شد اجباری یکی از تراژدیهای مهم بشری به حساب میآید. رومن رولان در رمان ژان کریستف از قول شخصیت اصلیاش میگوید: «کاش همه با هم به دنیا میآمدیم و با هم از دنیا میرفتیم.» با مرگ کسانی که یادهای تلخ و شیرین ما را میسازند، بخشی از ما میمیرد و ما هر چه بیشتر به خط پایان نزدیک میشویم. دریغ از فرهی، دریغ از هامونسازان، سلام بر هامون...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را در صفحات 32و33 سیوچهارمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #هامون #داریوش_مهرجویی #عزت_الله_انتظامی #خسرو_شکیبایی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official تلاش برای دستیابی به حقیقت: یادداشت وکیل خانوادۀ مهرجویی👇 .
مانوش منوچهری🖋اولین بار که آقای داریوش مهرجویی را برای مذاکره و انجام تشریفات وکالتی که میخواستند به من تفویض کنند دیدم، با شوخطبعی گفتند: «مطمئنم تو میتونی منو از دست اینها نجات بدی!» (اشاره به موضوع پروندهای دربارۀ یکی از فیلمهایشان.) آن موضوع را با مذاکره حل کردیم و عملا وکالتی که از ایشان داشتم موکول شد به پروندۀ قتل آقای مهرجویی و روزی که خانواده با من فردای روز قتل تماس گرفتند.
پس از اخذ وکالت از مونا و مریم و صفا مهرجویی، تلاش برای مطالعۀ پرونده و ادله و مستندات از سوی ما آغاز شد اما این موضوع به دلیل عدم دسترسی به پرونده در شعبه کمی به تعویق افتاد تا در نهایت موفق شدیم پرونده را که در آن زمان پنج جلد شده بود مطالعه کنیم و دو جلسه بازپرسی نیز با حضور چهار نفر از متهمان و وکلای تسخیری ایشان و من در بازپرسی تشکیل شد...
انتظار داشتیم ایرادهایی که دربارۀ کیفرخواست در دادگاه کیفری یک استان البرز مطرح کردهایم رسیدگی و قاعدتا پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارجاع شود، متأسفانه جلسۀ دادگاه در دو روز طی یازده ساعت برگزار شد اما به هیچیک از این ایرادها توجه نشد و محاکمه بدون بررسی این دلایل و بیشتر بر پایۀ استناد به اظهارات متهمان پیش رفت و در صورتی که نتوان ایرادهای مذکور را در این دادگاه مرتفع کرد، در مرحلۀ بعد دیوان عالی کشور به این نواقص رسیدگی خواهد کرد.
ممکن است مانند بسیاری موارد مشابه، هرگز تمامی ابعاد قضیه برای ما روشن نشود و به هر حال وکیل و اولیای دم و حتی وکلای متهمان ابزاری جز آنچه میتوانند از مرجع قضایی درخواست بررسی آن را کنند در دست ندارند. ولی ما امیدواریم که با حوصلۀ بیشتر وکلا و دستگاه قضایی و بهکارگیری تمامی ظرفیتهای دستگاه جنایی، دستکم به حقیقت نزدیک شویم. هدف ما «تلاش برای دستیابی به حقیقت» است. در این راه حمایت مردم و هنرمندان برای یادآوری این جنایت و تأکید بر ایجاد امنیت برای همه مورد نیاز است...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را به قلم مانوش منوچهری وکیل خانوادۀ مهرجویی، در صفحۀ 81 سیوپنجمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #قتل #دادگاه
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
پس از اخذ وکالت از مونا و مریم و صفا مهرجویی، تلاش برای مطالعۀ پرونده و ادله و مستندات از سوی ما آغاز شد اما این موضوع به دلیل عدم دسترسی به پرونده در شعبه کمی به تعویق افتاد تا در نهایت موفق شدیم پرونده را که در آن زمان پنج جلد شده بود مطالعه کنیم و دو جلسه بازپرسی نیز با حضور چهار نفر از متهمان و وکلای تسخیری ایشان و من در بازپرسی تشکیل شد...
انتظار داشتیم ایرادهایی که دربارۀ کیفرخواست در دادگاه کیفری یک استان البرز مطرح کردهایم رسیدگی و قاعدتا پرونده برای تکمیل تحقیقات به دادسرا ارجاع شود، متأسفانه جلسۀ دادگاه در دو روز طی یازده ساعت برگزار شد اما به هیچیک از این ایرادها توجه نشد و محاکمه بدون بررسی این دلایل و بیشتر بر پایۀ استناد به اظهارات متهمان پیش رفت و در صورتی که نتوان ایرادهای مذکور را در این دادگاه مرتفع کرد، در مرحلۀ بعد دیوان عالی کشور به این نواقص رسیدگی خواهد کرد.
ممکن است مانند بسیاری موارد مشابه، هرگز تمامی ابعاد قضیه برای ما روشن نشود و به هر حال وکیل و اولیای دم و حتی وکلای متهمان ابزاری جز آنچه میتوانند از مرجع قضایی درخواست بررسی آن را کنند در دست ندارند. ولی ما امیدواریم که با حوصلۀ بیشتر وکلا و دستگاه قضایی و بهکارگیری تمامی ظرفیتهای دستگاه جنایی، دستکم به حقیقت نزدیک شویم. هدف ما «تلاش برای دستیابی به حقیقت» است. در این راه حمایت مردم و هنرمندان برای یادآوری این جنایت و تأکید بر ایجاد امنیت برای همه مورد نیاز است...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را به قلم مانوش منوچهری وکیل خانوادۀ مهرجویی، در صفحۀ 81 سیوپنجمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #قتل #دادگاه
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official احکام متهمان پروندۀ قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر صادر شد. بر اساس رای صادره در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان البرز، این متهمان به قصاص و حبسهای بلندمدت محکوم شدهاند.👇
دادسرای عمومی و انقلاب فردیس پس از تکمیل بازجوییها و با اعلام ختم تحقیقات، مبادرت به صدور کیفرخواست چهار متهم این پرونده کرد و پس از ارجاع پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان البرز و طی تشریفات قانونی، جلسات رسیدگی علنی در تاریخهای ۲۷ و ۲۸ دی ماه، در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در قالب سه جلسه با حضور وکلای متهمان و اولیای دم برگزار شد و نهایتا پس از اعلام ختم رسیدگی، رای پرونده صادر گردید.
بدین ترتیب متهم ردیف اول به اتهام قتل عمد مهرجویی و محمدیفر و بر اساس مطالبه قصاص از سوی اولیای دم به «قصاص نفس» محکوم شد.
متهمان ردیف دوم و سوم نیز به اتهام جرایمی نظیر شروع به قتل و سرقت مجموعا هر یک به ۳۶ سال حبس تعزیری، شلاق و دیه محکوم شدند.
متهم ردیف چهارم هم به دلیل نقش در جرایم ارتکابی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
رئیس کل دادگستری استان البرز با تاکید بر اینکه رای صادره به طرفین ابلاغ شده است تصریح کرد: «آرای صادر شده قطعی نبوده و در صورت فرجامخواهی، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد و در صورت تایید رای و قطعیت آن، اجرا خواهد شد.»
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #قصاص #قتل
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
بدین ترتیب متهم ردیف اول به اتهام قتل عمد مهرجویی و محمدیفر و بر اساس مطالبه قصاص از سوی اولیای دم به «قصاص نفس» محکوم شد.
متهمان ردیف دوم و سوم نیز به اتهام جرایمی نظیر شروع به قتل و سرقت مجموعا هر یک به ۳۶ سال حبس تعزیری، شلاق و دیه محکوم شدند.
متهم ردیف چهارم هم به دلیل نقش در جرایم ارتکابی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
رئیس کل دادگستری استان البرز با تاکید بر اینکه رای صادره به طرفین ابلاغ شده است تصریح کرد: «آرای صادر شده قطعی نبوده و در صورت فرجامخواهی، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد و در صورت تایید رای و قطعیت آن، اجرا خواهد شد.»
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #قصاص #قتل
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حادثه غمانگیزی که به از دست رفتن جان یک پاکبان بیگناه و آزردگی خاطر مردم انجامید گذشته از هر زاویه و دلیل و ریشهای که داشته باشد یا هر انگیزه و روندی که برایش توصیف شود، نشاندهنده فقدان احترام و ادب در مواجهه با کسانیست که شغلشان خدمت به جامعه است و اغلب مجبورند در جاهایی حاضر شوند که کسی داوطلب حضور در آنها نیست.
این حادثه یک بار دیگر نقش هشداردهنده هنرمند و اهمیت حضور فیلمسازان دغدغهمندی چون زندهیاد داریوش مهرجویی را یادآوری میکند. او در «نارنجیپوش» ستایش از طبیعت و حفظ محیط زیست را در دل داستانی جای داد که نوعی آموزش فرهنگی و اجتماعی غیرمستقیم برای میلیونها مخاطب داشت؛ آموزشی که اگر بیشتر گسترده میشد و به حسگرهای جامعه اجازه اظهار نظر میدادند شاید از بروز فاجعههایی از این دست جلوگیری میکرد.
#فیلم_امروز #فیلم_نارنجی_پوش #داریوش_مهرجویی
این حادثه یک بار دیگر نقش هشداردهنده هنرمند و اهمیت حضور فیلمسازان دغدغهمندی چون زندهیاد داریوش مهرجویی را یادآوری میکند. او در «نارنجیپوش» ستایش از طبیعت و حفظ محیط زیست را در دل داستانی جای داد که نوعی آموزش فرهنگی و اجتماعی غیرمستقیم برای میلیونها مخاطب داشت؛ آموزشی که اگر بیشتر گسترده میشد و به حسگرهای جامعه اجازه اظهار نظر میدادند شاید از بروز فاجعههایی از این دست جلوگیری میکرد.
#فیلم_امروز #فیلم_نارنجی_پوش #داریوش_مهرجویی
عباس یاری🖊️این خانوادهٔ صمیمی و پراحساسِ که با عشق بسیار کنار سفرهٔ هفت سین نشسته اند و منتظر تحویل سال تازه هستند، نقشآفرینانِ صحنهای تکان دهنده و احساسی از فیلم طهران تهران (زندهیاد داریوش مهرجویی) هستند، آنها در اوج سرخوشی و حال خوب گرفتار آواری میشوند که روی سرشان خراب میشود و هفت سین و سبزه و ماهیهای قرمزشان زیر این آوار مدفون میشوند. این صحنه من را یاد فاجعهای میاندازد که نیمه شب در زیباشهر کرج برای زوج سینمایی ما افتاد و اشباحی با ورود به کاشانهٔ این فیلمساز برجسته و همسر هنرمندش، با ضربات چاقو، آوار هولناکی بر سر سینمای ایران ریختند و دو چهرهٔ ارزشمند این سینما را از صحنهٔ هستی خارج کردند.
یک بار دیگر این صحنه را با هم مرور کنیم؛ چند دقیقه به سال تحویل است، صدای خفهای از سقف میآید، شبیه صدای همان مرد غریبهای که وحیده محمدیفر چند شب قبل از حادثه، از پشتی خانه میشنود، صدایی تهدید آمیز، او وقوع یک تراژدی را در پستی اینستاگرامی اعلام میکند اما گوش شنوایی نیست، شبیه همان بیخیالی که خانواده، پای سفره سقف سین به سقف چشم میدوزند اما سرخوشانه به سفره خیره میشوند. اما حادثهٔ تلخ در راه است و سقف فرو میریزد. از خوش شانسی، آنها از این حادثه میگریزند و جانشان را نجات میدهند، مثل اتفاقی که مهرجویی در اجارهنشینها طراحی و ساخته بود، ابتدا اکبر عبدی موقع تراشیدن ریش، آن صدای عجیب را میشنود و بیخیال به کارش ادامه میدهد اما در ادامه خانه بر سر ساکنین خانه خراب میشود...
#داریوش_مهرجویی
صفحه اینستاگرام:
Instagram.com/filmemrooz.official
کانال یوتیوب:
Youtube.com/@filmemrooz
یک بار دیگر این صحنه را با هم مرور کنیم؛ چند دقیقه به سال تحویل است، صدای خفهای از سقف میآید، شبیه صدای همان مرد غریبهای که وحیده محمدیفر چند شب قبل از حادثه، از پشتی خانه میشنود، صدایی تهدید آمیز، او وقوع یک تراژدی را در پستی اینستاگرامی اعلام میکند اما گوش شنوایی نیست، شبیه همان بیخیالی که خانواده، پای سفره سقف سین به سقف چشم میدوزند اما سرخوشانه به سفره خیره میشوند. اما حادثهٔ تلخ در راه است و سقف فرو میریزد. از خوش شانسی، آنها از این حادثه میگریزند و جانشان را نجات میدهند، مثل اتفاقی که مهرجویی در اجارهنشینها طراحی و ساخته بود، ابتدا اکبر عبدی موقع تراشیدن ریش، آن صدای عجیب را میشنود و بیخیال به کارش ادامه میدهد اما در ادامه خانه بر سر ساکنین خانه خراب میشود...
#داریوش_مهرجویی
صفحه اینستاگرام:
Instagram.com/filmemrooz.official
کانال یوتیوب:
Youtube.com/@filmemrooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماجراى قتل هولناك داريوش مهرجويى و وحيده محمدىفر از همان نخستين مراحل با ابهامها و پيچيدگىهایی همراه بود و در آخرين روزهاى سال گذشته با انكار متهم اصلى پرونده، وضعيت پيچيدهتر هم شد.
«فيلم امروز» علاوه بر چند گزارش و مطالب خبرى كه در همين صفحه و كانال يوتيوب و تلگرام منتشر شد در گاهشمارى مفصل و دقيق كه همكارمان على رستگار تهيه كرد و در شماره ۳۶ مجله چاپ شد به ابعاد مختلف اين جنايت دردناك و روند قضايىاش پرداخته و در نخستين روزهاى پس از انتشار خبر انكار جرم منتسب از سوى متهم نيز با وكيل خانواده مهرجويى تماس گرفته شد كه گزارش شفاهى ایشان را پیرامون مسیر آتی پرونده در اینجا مىشنويد. خانم مانوش منوچهری پیش از این هم در یادداشتی که در همان شماره مجله چاپ شده سیر حقوقی پرونده را شرح داده بود.
صفحه اینستاگرام فیلم امروز:
instagram.com/filmemrooz.official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#داریوش_مهرجویی #قتل #دادگاه
«فيلم امروز» علاوه بر چند گزارش و مطالب خبرى كه در همين صفحه و كانال يوتيوب و تلگرام منتشر شد در گاهشمارى مفصل و دقيق كه همكارمان على رستگار تهيه كرد و در شماره ۳۶ مجله چاپ شد به ابعاد مختلف اين جنايت دردناك و روند قضايىاش پرداخته و در نخستين روزهاى پس از انتشار خبر انكار جرم منتسب از سوى متهم نيز با وكيل خانواده مهرجويى تماس گرفته شد كه گزارش شفاهى ایشان را پیرامون مسیر آتی پرونده در اینجا مىشنويد. خانم مانوش منوچهری پیش از این هم در یادداشتی که در همان شماره مجله چاپ شده سیر حقوقی پرونده را شرح داده بود.
صفحه اینستاگرام فیلم امروز:
instagram.com/filmemrooz.official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#داریوش_مهرجویی #قتل #دادگاه
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
Video
هانی ظهیری🖋برای بسیاری از هامونبازها، که شاید چندان هم دچار باخ و موسیقی کلاسیک نباشند، حسابِ یک سکانس از باقی فیلم جداست؛ آنجا که حمید هامون بعد از تماس دکتر فرهوشی (علیرضا کشاورز) برای دیدن او به آسایشگاه روانی میرود و از او میشنود که «اینا با هم رابطۀ غیرافلاطونی دارند، الاغ!...»
لازم نیست حتماً «هامون»باز باشید تا دنیا با کلام دکتر بر سرتان خراب شود و وقتی هامونوار تِلوتِلوخوران از اتاق بیرون میروید از زبان شیدایی بشنوید که: «آزمودم عقل دوراندیش را، بعد از این دیوانه سازم خویش را ، آقای دکتر!»
اینجاست که در بین هقهق گریههایتان صدای سروشی به گوش میرسد که دو بیت از شهریار را در [گوشه]ی بیدادِ [دستگاه] همایون میخواند و شما در خود مچاله میشوید:
«پروردمت به ناز که بنشینمت به پای / ای گل چرا به خاک سیه مینشانیام
ای شاخ گل کز پی گلچین میدوانیام / این نیست مزد رنج من و باغبانیام»
این اولین بار نیست که این آواز بر پردۀ سینما شنیده میشود و حتی اولین بار هم نیست که در فیلمی از مهرجویی شنیده میشود! درست بیست سال پیش از اکران «هامون»، این آواز برای اول بار در «آقای هالو» (داریوش مهرجویی، ۱۳۴۹) شنیده شد. در موقعیتی کاملاً مشابه سکانس مورد بحث!
آقای هالو (علی نصیریان، که در فیلم به نامش اشاره نمیشود) به دنبال مهرِ مهریخانم (فخری خوروش) گذرش به باغچۀ فتحاللهخان (عزتالله انتظامی) افتاده است. هالو به خیال آن که فتحاللهخان پدر دختر است، مهری را از او خواستگاری میکند اما بلاروزگار بودن عاشقیت وقتی حالیاش میشود که میفهمد زنک عشرتیست و کاسب. اینجاست که چنگیِ سوختهدلِ باغچۀ فتحاللهخان (حسین خراسانی) با رفتن به پایین دسته و رسیدن به نت شاهد بیداد، تارش را زیر چانه میزند و با آن سیگارِ همیشه روشنِ بین انگشتهای چهارم و پنجم شعر شهریار را از زبان عاشقِ دلشکستۀ ما میخواند...*
@hani.zahiri
*متن کامل این مقاله را در صفحه ۱۱۱ شمارۀ مرداد «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئوها:
۱. هامون
۲. آقای هالو
#داریوش_مهرجویی #خسرو_شکیبایی #هامون #آقای_هالو #فیلم #موسیقی #آواز
لازم نیست حتماً «هامون»باز باشید تا دنیا با کلام دکتر بر سرتان خراب شود و وقتی هامونوار تِلوتِلوخوران از اتاق بیرون میروید از زبان شیدایی بشنوید که: «آزمودم عقل دوراندیش را، بعد از این دیوانه سازم خویش را ، آقای دکتر!»
اینجاست که در بین هقهق گریههایتان صدای سروشی به گوش میرسد که دو بیت از شهریار را در [گوشه]ی بیدادِ [دستگاه] همایون میخواند و شما در خود مچاله میشوید:
«پروردمت به ناز که بنشینمت به پای / ای گل چرا به خاک سیه مینشانیام
ای شاخ گل کز پی گلچین میدوانیام / این نیست مزد رنج من و باغبانیام»
این اولین بار نیست که این آواز بر پردۀ سینما شنیده میشود و حتی اولین بار هم نیست که در فیلمی از مهرجویی شنیده میشود! درست بیست سال پیش از اکران «هامون»، این آواز برای اول بار در «آقای هالو» (داریوش مهرجویی، ۱۳۴۹) شنیده شد. در موقعیتی کاملاً مشابه سکانس مورد بحث!
آقای هالو (علی نصیریان، که در فیلم به نامش اشاره نمیشود) به دنبال مهرِ مهریخانم (فخری خوروش) گذرش به باغچۀ فتحاللهخان (عزتالله انتظامی) افتاده است. هالو به خیال آن که فتحاللهخان پدر دختر است، مهری را از او خواستگاری میکند اما بلاروزگار بودن عاشقیت وقتی حالیاش میشود که میفهمد زنک عشرتیست و کاسب. اینجاست که چنگیِ سوختهدلِ باغچۀ فتحاللهخان (حسین خراسانی) با رفتن به پایین دسته و رسیدن به نت شاهد بیداد، تارش را زیر چانه میزند و با آن سیگارِ همیشه روشنِ بین انگشتهای چهارم و پنجم شعر شهریار را از زبان عاشقِ دلشکستۀ ما میخواند...*
@hani.zahiri
*متن کامل این مقاله را در صفحه ۱۱۱ شمارۀ مرداد «فیلم امروز» بخوانید.
ویدئوها:
۱. هامون
۲. آقای هالو
#داریوش_مهرجویی #خسرو_شکیبایی #هامون #آقای_هالو #فیلم #موسیقی #آواز