#یاحسینبنعلیعلیهالسلام💙
داریبرایمنپـــدریمیــکنیحسین
کیسویاینگدانظریمیکنیحسین
[ ایمهربانترازپدرومادرم #حسین🌱]
🍁 @ferdows18 💯
#دورهمیتانابودیکروناممنوع🍁
داریبرایمنپـــدریمیــکنیحسین
کیسویاینگدانظریمیکنیحسین
[ ایمهربانترازپدرومادرم #حسین🌱]
🍁 @ferdows18 💯
#دورهمیتانابودیکروناممنوع🍁
📢 #گمشده
👈با سلام
یک کیف حاوی مدارک خودرو ، کارت سوخت ، گواهینامه و کارت پایان خدمت به نام #حسین_باقری مفقود گردیده از یابنده خواهشمندم که با شماره تلفن ۰۹۱۲۳۲۶۶۴۵۴ تماس حاصل فرمایند با تشکر
👈با سلام
یک کیف حاوی مدارک خودرو ، کارت سوخت ، گواهینامه و کارت پایان خدمت به نام #حسین_باقری مفقود گردیده از یابنده خواهشمندم که با شماره تلفن ۰۹۱۲۳۲۶۶۴۵۴ تماس حاصل فرمایند با تشکر
✍امام صادق علیه السلام:
همه ما اهل بیت کشتیهای نجاتیم، ولی کشتی جدم #حسین علیهالسلام وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها، سریعتر است.
📚بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
🏴 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🏴
همه ما اهل بیت کشتیهای نجاتیم، ولی کشتی جدم #حسین علیهالسلام وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها، سریعتر است.
📚بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
🏴 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🏴
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وهشتم
برای روزنامه مقاله می نوشت.
با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا #نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم.
روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، #ایوب هم به جمعشان اضافه شد.
با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند.
دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند.
بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد.
صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد.
اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.
یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم،
بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب.
بعد از امتحان هایش تلافی کرد.
آیینه بغل #دوچرخه بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت
بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن.
#هرسه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.
هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود.
وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین
ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت:
"چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟
لبخند میزد.
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد:
_"بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
_"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم. ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟ مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد
_"چشم"
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وهشتم
برای روزنامه مقاله می نوشت.
با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا #نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم.
روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، #ایوب هم به جمعشان اضافه شد.
با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند.
دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند.
بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد.
صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد.
اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.
یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم،
بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب.
بعد از امتحان هایش تلافی کرد.
آیینه بغل #دوچرخه بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت
بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن.
#هرسه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.
هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود.
وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین
ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت:
"چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟
لبخند میزد.
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد:
_"بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
_"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم. ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟ مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد
_"چشم"
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 كليپ تصويري با عنوان ( غلام سلطان شهر ري هستم)
🔴 به مناسبت ايام #وفات حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
🌹 #امام_هادی ع
🔺اگر قبر #عبدالعظیم را در شهر خود زیارت کنی، چنان است که گویی امام #حسین(ع) را در کربلای معلی زیارت کرده ای...
📗کامل الزیارات،ص۳۲۴
🔴 به مناسبت ايام #وفات حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام
🌹 #امام_هادی ع
🔺اگر قبر #عبدالعظیم را در شهر خود زیارت کنی، چنان است که گویی امام #حسین(ع) را در کربلای معلی زیارت کرده ای...
📗کامل الزیارات،ص۳۲۴
بـه مـحرم برسـم زنـده ولـی عاشـورا
کربلا جان دهم و
در حرمت خاک شوم
#حسین_جان
#صبحتون_حسینی
🌿 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🌿
کربلا جان دهم و
در حرمت خاک شوم
#حسین_جان
#صبحتون_حسینی
🌿 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🌿
💢 بخارست از سهشنبه همین هفته میآید 🔸فیلم سینمایی «بخارست» از روز سهشنبه ۲۴ آبان ماه، در سینماهای سراسر کشور به روی پرده میرود. . 🔹 این فیلم به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیه کنندگی علی طلوعی است. . 🔸 بخارست یک فیلم کمدی اجتماعی با بازی حسین یاری، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی، غزال نظر، ایمان صفا، وحید آقاپور و بابک کریمی است.
. #پردیس_سینما_تماشا
#حسین_یاری #پژمان_جمشیدی #امیرحسین_آرمان #هادی_کاطمی #ایمان_صفا #وحید_آقاپور #بابک_کریمی #بخارست #فیلم #سینما
🍂 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🍂
. #پردیس_سینما_تماشا
#حسین_یاری #پژمان_جمشیدی #امیرحسین_آرمان #هادی_کاطمی #ایمان_صفا #وحید_آقاپور #بابک_کریمی #بخارست #فیلم #سینما
🍂 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🍂
#حسین_کرامت_دارد...
لحظات آخر بود در قتلگاه
صدا می زد :
#آب...
گمان کردند تشنه ی آب است حسین
کاش می فهمیدند
دنبال بهانه ای بود برای شفاعتشان....
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
لحظات آخر بود در قتلگاه
صدا می زد :
#آب...
گمان کردند تشنه ی آب است حسین
کاش می فهمیدند
دنبال بهانه ای بود برای شفاعتشان....
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
💌#خاطرات_شهدا
🟠شهید مدافعحرم #حسین_بواس
♨️بــــارِ قاچــــاق
☄به روایت پدر و همرزم شهید: اولین سرمشق کاری حسین در کرمانشاه، مرز ایران و عراق در منطقه شیخصالح بود. بعد از آن ماموریت، برای نوبت دوم با همرزمانش راهی پیرانشهر سنندج شد و مدتی هم در آنجا و در لب مرز، مشغول مرزداری بود.
🧨روزی تصمیم گرفتیم صبح علیالطلوع جلوی کاروان قاچاق را بگیریم. رفتیم توی کوه و کمر؛ یکی از محلیها شروع کرد به کولیبازی درآوردن و با تلفن با خانوادهاش تماس گرفت که مرا با تیر زدند.
☄لحظاتی بعد عدهای با بیل و کلنگ به سمت ما آمدند و برای همین برگشتیم پادگان. وقتی رسیدیم، دیدم حسین نیست. دوباره راهی را که رفته بودیم، برگشتیم. یقین داشتیم حسابی کتک خورده اما ردّی از او نبود.
🧨وقتی رسیدیم پادگان، شهید بواس خوشحال و خندان بار قاچاق را که روی الاغ و قاطر بود، به تنهایی به پادگان آورده بود و ما در این فاصله کلی غصه خوردیم که مبادا کتک خورده باشد!
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🪅اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🪅
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
🟠شهید مدافعحرم #حسین_بواس
♨️بــــارِ قاچــــاق
☄به روایت پدر و همرزم شهید: اولین سرمشق کاری حسین در کرمانشاه، مرز ایران و عراق در منطقه شیخصالح بود. بعد از آن ماموریت، برای نوبت دوم با همرزمانش راهی پیرانشهر سنندج شد و مدتی هم در آنجا و در لب مرز، مشغول مرزداری بود.
🧨روزی تصمیم گرفتیم صبح علیالطلوع جلوی کاروان قاچاق را بگیریم. رفتیم توی کوه و کمر؛ یکی از محلیها شروع کرد به کولیبازی درآوردن و با تلفن با خانوادهاش تماس گرفت که مرا با تیر زدند.
☄لحظاتی بعد عدهای با بیل و کلنگ به سمت ما آمدند و برای همین برگشتیم پادگان. وقتی رسیدیم، دیدم حسین نیست. دوباره راهی را که رفته بودیم، برگشتیم. یقین داشتیم حسابی کتک خورده اما ردّی از او نبود.
🧨وقتی رسیدیم پادگان، شهید بواس خوشحال و خندان بار قاچاق را که روی الاغ و قاطر بود، به تنهایی به پادگان آورده بود و ما در این فاصله کلی غصه خوردیم که مبادا کتک خورده باشد!
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🪅اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🪅
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سی_شب_با_شهدا
شب پنجم:
درس توسل به اهل بیت از شهید #حسین_خرازی
#عند_ربهم_یرزقون
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
شب پنجم:
درس توسل به اهل بیت از شهید #حسین_خرازی
#عند_ربهم_یرزقون
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🕊شهیــــد حسیــــن بــــواس
🇸🇾در خانطومان سوریه شهید شده بود
😴شبی خواب دیدم در عالم بهشت
🔍همه بهدنبال شهید بواس بودیم که
🩸اثریازاودربینشهدایخانطوماننبود
☝️یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد
🧐پس حسین بواس کجاست؟
💙آقارضا گفت حسین بواس
👳♂جایی هست که عُرفــــا
🗓ســــالها باید تلاش کنند
🏅تا به اون درجه و مقام برسند!
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#شهید #حسین_بواس
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#خاطراتآقارضا📕
🕊شهیــــد حسیــــن بــــواس
🇸🇾در خانطومان سوریه شهید شده بود
😴شبی خواب دیدم در عالم بهشت
🔍همه بهدنبال شهید بواس بودیم که
🩸اثریازاودربینشهدایخانطوماننبود
☝️یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد
🧐پس حسین بواس کجاست؟
💙آقارضا گفت حسین بواس
👳♂جایی هست که عُرفــــا
🗓ســــالها باید تلاش کنند
🏅تا به اون درجه و مقام برسند!
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#شهید #حسین_بواس
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
روایت از حاج بهزاد پروین قدس از فردای شهادت حسین صابری ۷۶/۳/۲۸
پای شهید حسین صابری در دستان بهزاد پروین قدس، عکاس دفاع مقدس!
وقتی شنیدیم پای حسین صابری بعد از شهادتش تو فکه جا موند و بچهها نتونستند پیداش کنند، بههمراه چند تا از بچهها بعد از چند ساعت مقتل حسین رو گشتیم. بالأخره پای حسین رو پیدا کردیم!
پیکر تهران بود ولی پا تو فکه!
من همون روز با هماهنگی با بچههای ستاد برای انتقال پای حسین به تهران راه افتادم.
پای حسین رو گذاشتم تو ساک دستی و به فرودگاه اهواز رفتیم!
در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم. وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه به شهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.
و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد.
سالروز شهادت۷۶/۳/۲۸❣
شهید#حسین_صابری🕊🌹
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
پای شهید حسین صابری در دستان بهزاد پروین قدس، عکاس دفاع مقدس!
وقتی شنیدیم پای حسین صابری بعد از شهادتش تو فکه جا موند و بچهها نتونستند پیداش کنند، بههمراه چند تا از بچهها بعد از چند ساعت مقتل حسین رو گشتیم. بالأخره پای حسین رو پیدا کردیم!
پیکر تهران بود ولی پا تو فکه!
من همون روز با هماهنگی با بچههای ستاد برای انتقال پای حسین به تهران راه افتادم.
پای حسین رو گذاشتم تو ساک دستی و به فرودگاه اهواز رفتیم!
در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم. وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه به شهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.
و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد.
سالروز شهادت۷۶/۳/۲۸❣
شهید#حسین_صابری🕊🌹
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
🍃شهید حسين نظامي داوطلب
🌹فرزند رمضانعلی
🍃متولد 1342/02/06
🌹محل تولد : آباده
🍃تاریخ شهادت : 1362/01/23
🌹محل شهادت : آبادان
🍃مذهب : شیعه
🌹دین : اسلام
🍃درجه : سرباز
🌹استان سکونت : خراسان رضوی
🍃شهر سکونت : مشهد
🌹استان حادثه : خوزستان
شهید#حسین_نظامی_داوطلب🕊🌹
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
🌹فرزند رمضانعلی
🍃متولد 1342/02/06
🌹محل تولد : آباده
🍃تاریخ شهادت : 1362/01/23
🌹محل شهادت : آبادان
🍃مذهب : شیعه
🌹دین : اسلام
🍃درجه : سرباز
🌹استان سکونت : خراسان رضوی
🍃شهر سکونت : مشهد
🌹استان حادثه : خوزستان
شهید#حسین_نظامی_داوطلب🕊🌹
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#معرفینامه
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_حریری
نـــام : حـسین
نـــام خانـوادگـی : حــریرے
منسب : مدافع حرم
محل تولد : مشهد
تاریخ تــولد : ۶۸/٨/٣
تحصیـلات : دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل
شغـل : بازرس قطار شهری مشهد
ورزش : دفــاع شخصـی.فـوتبـال
مسئولیت شهید درتدمر : جانشین قرارگاه امام رضا
مسئولیت شهید درحلب : فرمانده "تخریب" قرارگاه فاطمیون
تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۸/۲۲
تاریخ خاکسپاری : ۱۳۹۵/۸/۳۰
(همزمان با اربعین حسینی)
نام جهادی : سیدعمار
مدت حضور در سوریه : صدو چهار روز
محل شهادت : منطقه بنیامین
نحوه شهادت : در حال پاکسازی منطقه بنیامین
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حسین_حریری
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#معرفینامه
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_حریری
نـــام : حـسین
نـــام خانـوادگـی : حــریرے
منسب : مدافع حرم
محل تولد : مشهد
تاریخ تــولد : ۶۸/٨/٣
تحصیـلات : دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل
شغـل : بازرس قطار شهری مشهد
ورزش : دفــاع شخصـی.فـوتبـال
مسئولیت شهید درتدمر : جانشین قرارگاه امام رضا
مسئولیت شهید درحلب : فرمانده "تخریب" قرارگاه فاطمیون
تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۸/۲۲
تاریخ خاکسپاری : ۱۳۹۵/۸/۳۰
(همزمان با اربعین حسینی)
نام جهادی : سیدعمار
مدت حضور در سوریه : صدو چهار روز
محل شهادت : منطقه بنیامین
نحوه شهادت : در حال پاکسازی منطقه بنیامین
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حسین_حریری
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
وصیت خاص شهید مدافع حرم
🔹حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضهها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده میشد. او عاشق روضه سه ساله امام حسین(ع) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(س) بخوانند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#حسین_ولایتی_فر
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
🔹حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضهها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده میشد. او عاشق روضه سه ساله امام حسین(ع) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(س) بخوانند.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#حسین_ولایتی_فر
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
در حال نشستن در فرودگاه سوریه بودیم که تیراندازی شد،اما به هواپیما اصابت نکرد. وقتی نزدیک شدیم،سردار سلیمانی به خلبان گفت:ما سریع پیاده میشیم و تو دوباره تیک آف کن.
وقتی هواپیما اوج گرفت، دقیقاً همان جایی که پیاده شدیم بودیم،منفجر شد حاجی خیلی باهوش و با ذکاوت بود.
با هیچ قلمی نمیتوان خاطرات او را نوشت و با هیچ فکری نمیتوان رشادت هایش را تصریح کرد.
بارها گفتند خاطراتت را در یک مؤسسه فرهنگی بنویسیم اما قبول نکرد.
یک روز به او گفتم:اجازه بدید، خاطرات شما رو در قالب کتاب بنویسم.
جواب داد گفتم:من هیچ خاطره ای ندارم.
آنقدر متواضع بود که نمیخواست دیده شود، اما خدا او را دید و به بالاترین درجه که شهادت است، نائل گرداند و پیکرش هم با حضور میلیونی مردم تشییع شد...
خاطره سردار شهید حاج #حسین_پورجعفری
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
وقتی هواپیما اوج گرفت، دقیقاً همان جایی که پیاده شدیم بودیم،منفجر شد حاجی خیلی باهوش و با ذکاوت بود.
با هیچ قلمی نمیتوان خاطرات او را نوشت و با هیچ فکری نمیتوان رشادت هایش را تصریح کرد.
بارها گفتند خاطراتت را در یک مؤسسه فرهنگی بنویسیم اما قبول نکرد.
یک روز به او گفتم:اجازه بدید، خاطرات شما رو در قالب کتاب بنویسم.
جواب داد گفتم:من هیچ خاطره ای ندارم.
آنقدر متواضع بود که نمیخواست دیده شود، اما خدا او را دید و به بالاترین درجه که شهادت است، نائل گرداند و پیکرش هم با حضور میلیونی مردم تشییع شد...
خاطره سردار شهید حاج #حسین_پورجعفری
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
منطقه حضرت زهرا ، یک شهید دیگر به جبهه مقاومت هدیه کرد
روابطعمومی کل سپاه: در پی اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی در حملۀ هوایی به دمشق ۴ نفر از مستشاران نظامی سپاه و مدافعان حرم بهنامهای حجتالله امیدوار، علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی و تعدادی از نیروهای سوریه به شهادت رسیدند.
برادر بسیجی #حسین_محمدی از اهالی منطقه ۱۸ و ساکن محله شهرک امام خمینی(ره) یافت آبادبود که در جریان این حمله ظالمانه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
❄️🌨@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🌨❄️
روابطعمومی کل سپاه: در پی اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی در حملۀ هوایی به دمشق ۴ نفر از مستشاران نظامی سپاه و مدافعان حرم بهنامهای حجتالله امیدوار، علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی و تعدادی از نیروهای سوریه به شهادت رسیدند.
برادر بسیجی #حسین_محمدی از اهالی منطقه ۱۸ و ساکن محله شهرک امام خمینی(ره) یافت آبادبود که در جریان این حمله ظالمانه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
❄️🌨@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🌨❄️